جستجو در مقالات منتشر شده


۳۴ نتیجه برای فیروزی


دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی در پی آن است که به بررسی چگونگی بازتاب فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی بپردازد. فاضل العزاوی، شاعر نوپرداز، خوش‌قریحه، گمنام و در قیدحیاتِ عراقی در قسمتی از سروده‌های خویش به فرهنگ ایرانی اشاره کرده است. از این‌رو در این مقاله کوشش شده است که علاوه بر معرفی چنین شاعر توانمندی به علاقه‌مندان در عرصۀ ادبیات عرب به ذکر شاهد مثال‌هایی که در آن فرهنگ ایرانی به‌چشم می‌خورد، پرداخته شود. از نمونۀ این شواهد یاد کردن شخصیت‌های ایرانی همچون خیام نیشابوری، مولانا، حافظ، سعدی و منصور حلاج است. براساس بررسیهای این شاعر علاوه بر ارادت خود به این شخصیت‌های ایرانی به‌دلیل بهره‌گیری از حکمت و مضمون شعری آنان در شعر خود از آنان نام برده است. نتایج پژوهش حاکی است که شاعر عراقی با روایت و وصف کردن اسطوره‌های ایرانی در داستان‌های هزارویک شب به‌صورت رمزی و کنایه‌ای آنها را تنها محمل و انگیزه‌ای برای آشکارنمودن انتقادِ سیاسیش می‌پندارد و آن را راهی برای ابراز نارضایتی‌های موجود جامعه زمانه خود قرار می‌دهد تا شاید تغییری در سرزمین خود پدید آورد. هم‌چنین در این جستار برجسته‌ترین نشانه‌های فرهنگ ایرانی در شعر فاضل العزاوی یعنی اشاره کردن به شهرها و مکان‌های ایران هم‌چون تهران، اصفهان، شیراز و قم دیده می‌شود و در نهایت این نتیجه دریافت شد که شاعر با ذکرِ این شهرها میان آنها با اوضاع سرزمین خویش نوعی پیوند و ارتباط برقرار نموده است. در واقع این شهرها را مکان‌هایی برای همدردی و همنوایی با میهن خود می‌داند. در پایان پژوهش واژه‌های معرب فارسی در شعرهای شاعر ارائه و مورد تحلیل قرار گرفته است که بدون تردید می‌تواند یکی از مصادیق اثربخشی زبان فارسی بر زبان عربی باشد. بر این اساس به جرأت می‌توان گفت شعر العزاوی آیینۀ تمام عیار فرهنگ ایرانی است.

دوره ۶، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده

دیر زمانی نیست که موج چهارم تکنولوژی و شهرهای متاورسی، به‌عنوان نمادی پرتوان از این موج، کشورها را به تکاپوی آماده شدن در اندیشه و عمل برای راهبری شایسته از شهرهای متاورسی انداخته است. اما مسئله این پژوهش آن است که این تلاش‌ها در کشور -در حوزه راهبری شایسته، علیرغم تمام دلواپسیها- مشاهده نمی‌گردد؛ شاهد آن که در حوزه مطالعات راهبری شهرهای متاورسی، این اولین مقاله علمی می‌باشد که ارائه گردیده است. لذا این پژوهش به هدف دستیابی به تدابیری به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور به تحقیق پرداخت. این مقاله در زمره پژوهش‌های بنیادی محسوب می‌گردد. سوال محور بوده و به‌صورت اسنادی و کتابخانه‌ای انجام شده است. همچنین، در زمره پژوهش‌های کیفی است که به‌صورت اکتشافی از طریق روش تحلیل محتوای کیفی در پاسخ به سوال‌های پژوهش و در چارچوب روش گراندد تئوری انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش طیفی از اسناد و مطالعات علمی در ارتباط با موضوع محوری پژوهش بوده است که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. براساس یافته‌های تحقیق دسته‌ای از مقولات به‌صورت خاص و دسته‌ای از مقولات به‌صورت عام در تدابیر به منظور راهبری شایسته شهرهای متاورسی آینده کشور موثر می‌باشند که با لحاظ این مقولات و به شرط یکپارچگی در تمام ارکان می‌توان امید به بهره گیری از پیامدهای مثبت شهرهای متاورسی در آینده کشور داشت. در انتها براساس کنکاش در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پیشنهادهایی نیز در زمینه راهبری شایسته این شهرها ارائه گردید.
 

دوره ۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش با هدفِ درک معنا و تحلیل متن ادبی، تلاش می­شود با تکیه بر نظریات اگزیستانسیالیستی، جلوه­های بیم و امید و برخی مؤلفه­های مرتبط با آن را در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین به عنوان دو نویسنده مطرح ادبیّات کودکان، دریافت و به این پرسش­های اساسی پاسخ داد که عملگرایی شخصیت های داستانی در آثار این دو نویسنده، از منظر ادبیّات تطبیقی چه جلوه­هایی از بیم و امید را نشان می­دهد و چگونه می­توان آن­ها را با نظریه­های اگزیستانسیالیستی تحلیل و تبیین نمود؟ اگزیستانسیالیسم، اندیشه­ای فلسفی است که بر نقد ادبی تاثیر گذاشته و زمینه­ساز ظهور نظریه­های متعددی شده­است. ژان پل سارتر با نگارش کتاب ادبیّات چیست؟ منشوری برای ادبیّات متعهد می­نویسد و هایدگر، هرمنوتیک ِفلسفیِ مدرن را بنیان می­گذارد و نگاه سنتی را در آن بی­فروغ می­نماید و به این ترتیب بر اساس اندیشه دکارتیِ سارتر و ضد دکارتیِ هایدگر، دو نوع اگزیستانسیالیسم ادبی هایدگری و سارتری شکل می­گیرد. این تحقیق با رویکردی تطبیقی، درون مایه­های بیم و امیدِ اگزیستانسیالیستی را واکاوی نموده است. یافته­های این تحقیق نشان می­دهد اگر چه محقّقان آثار هوشنگ مرادی کرمانی و مارک تواین را بیشتر از منظر مکتب رئالیسم مورد بررسی قرار داده­اند امّا می­توان بیم و امید مبتنی بر عملگرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی را در این آثار یافت.


 

دوره ۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده

تراژدی در شکل اصیل یونانی خود، به‌صورت نمایش روی صحنه اجرا می­شد. ارسطو از نخستین کسانی بود که درباره تراژدی در کتاب فن شعر به‌طور فنی و دقیق بحث کرد و آن را از انواع شعر دانست؛ به‌شکلی که تقلید کردارهای مردم باشد و آن­ها را از آنچه هستند، برتر نشان بدهد. همچنین ارسطو درباره ویژگی­های صحنه و بازیگران تراژدی توضیحات کاملی داد. در روم باستان، تراژدی­هایی خلق شد که صرفاً برای اجرا روی صحنه نوشته نشده بود. به همین ترتیب، در دوران قرون‌وسطی و رنسانس، «نمایشی بودن» اصلی‌ترین عنصر در بررسی آثار تراژیک شمرده نمی‌شد؛ تا جایی که در دوران معاصر، ویژگی­های تراژدی در رمان­ها و منظومه­های شعر نیز قابل بررسی است.
شاهنامه­ی فردوسی ـ اثر منظوم حماسی ـ دارای داستان­هایی است که می­توان آن‌ها را تراژدی نامید؛ داستان­هایی که قهرمانانی دارد، به فاجعه ختم می­شود، ذهن انسان را درگیر موضوع فلسفه زندگی می­کند، رقت قلب می­آورد و باعث پالایش روح می­شود.
مؤلفان این مقاله برآن‌اند تا به جست‌وجوی عناصر کلیدی تراژدی یونانی در دو داستان تراژیک شاهنامه­ی فردوسی یعنی داستان سیاوش و فرود بپردازند. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و بهره­گیری از مطالعات تطبیقی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می­دهد این دو داستان مصداق کامل تراژدی یونانی نیستند و در این راستا مهم­ترین وجه افتراق، شکل روایی داستان­های شاهنامه است که با شکل نمایشی تراژدی یونانی هماهنگ نیست. اما به‌لحاظ ویژگی­های محتوایی، این دو داستان در بسیاری از موارد با عناصر کلیدی تراژدی، در نوع یونانی خود، همپوشانی دارند؛ از این رو می­توان این دو داستان را تراژدی دانست.

دوره ۷، شماره ۲۸ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ )
چکیده

هیچانه­ها، اشعاری هستند که به­سببِ گریز از اصول و قواعد ادبیات نوشتاری رسمی، از ادبیات شفاهی و عامیانه سرچشمه می­گیرند و آمیزه­ای از بازی­های کلامی و موسیقایی به­شمار
می­روند که به­ظاهر، حاوی پیامی نیستند. هیچانه­ها با اینکه بی­معنا به­نظر می­رسند؛ اما سرشار از حرکت و رویدادند. مفاهیمِ به­هم پیوسته هیچانه­ها و خیال­انگیزی بسیارشان، دنیایی پر از هیجان را برای کودک به­تصویر می­کشد؛ دنیایی که قاعده و قانونی ندارد و مانند تخیل کودکان به هر­جا که دلش بخواهد سر می­زند و از هر چیزی که بخواهد قصه­ای می­سازد. این پژوهش به­یاری گردآوری داده­ها به­روش کتابخانه­ای و بر پایه تحلیل داده­ها، عمدتاً به­صورت کیفی و روش استدلالی استقرایی، با بررسی «بلاغت زیباشناسی»، از­جمله هنجارگریزی زبانی و نحوی، مشارکت حسی، آهنگین بودن، خیال­پردازی­های نامتعارف، وارونگی تصویر، تصویرسازی­های فرا­ واقعیتی، پویا­سازی و جان­بخشی به اشیا، بی­زمانی و بی­مکانی و نیز «بلاغت معناگریزی»، از­جمله معنا­ستیزی، حتی بی­معنایی، فقر اندیشه و تکرار محتوا به تحلیل هیچانه­ها می­پردازد. نتایج تحقیق نشان می­دهد، هیچانه­ها اشعاری پویا و زنده در عرصه ادبیات عامیانه هستند که متناسب با شرایط زمانی و مکانی، تغییر و تحول می­یابند و ویژگی­های بلاغی زیباشناسی و معنایی آن­ها، بیشتر در ساختارهای زبانی و فرم نمود پیدا می­کند و هنجارشکنی در حوزه هم­نشینی و جانشینی از مهم­ترین ویژگی آن­هاست. معناگریزی نیز از ویژگی­های جدایی­ناپذیر هیچانه­ها به­شمار می­رود.
 

دوره ۸، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۴۰)- ۱۳۹۶ )
چکیده

بی­گمان، برابریابی برای واژه­های بیگانۀ موجود در زبان فارسی، تلاشی سنجیده، آگاهانه و قابل تقدیر است و این امر از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی تحقق یافته است. نوواژه­ها درواقع، نوآوری­هایی هستند که برنامه­ریزان واژگانی، آن­ها را به جای معادل قرضی ایجاد می­کنند و بهترین پیامد ممکن برای این واژه­ها این خواهد بود که کاربران زبان آن­ها را پذیرش می­کنند و به زبان عموم راه می­یابند. شواهد موجود از مصارف واژگانی کاربران زبان فارسی بیانگر آن است که گاهی کاربران این زبان، تمایل بیشتری برای استعمال واژگان بیگانه نسبت به واژگان مصوب از خود نشان می­دهند. دلایل احتمالی این تمایل را می­توان با در نظر گرفتن مفهوم «هَیجامَد» بررسی کرد.  هَیجامَد که از ترکیب دو واژۀ «هیجان» و «بسامد» حاصل شده است، به هیجانات ناشی از حواسی اشاره می­کند که تحت تأثیر بسامد واژگان قرار دارند. نوشتۀ حاضر می­کوشد تا با در نظر گرفتن این مفهوم نوظهور و مؤلفه­های سه­گانۀ آن (هیجان، حواس و بسامد) در حوزۀ واژه­گزینی و معادل­یابی، راهکارهایی را در جهت افزایش پذیرش واژگان مصوب و کاهش استعمال واژگان بیگانه ارائه دهد.

دوره ۸، شماره ۳۲ - ( زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده

این مطلب نقد مقاله است و طبق روش مجله نیاز به چکیده ندارد. چکیده مقاله «هاله‌های موسیقیایی در معنای دو واژه در شعر حافظ۱» بهتر از بخش «چکیده» در بخش «نتیجة‌« آن آمده است. متن نتیجه‌گیری را که همچون خود مقاله (دربردارنده حدود سه هزار واژه) کوتاه است در اینجا می‌آوریم: «با این‌که درباره موسیقی در شعر حافظ، بسیار نوشته شده؛ اما باز هم می‌توان ناگفته‌هایی در این زمینه یافت. در این مقاله دو واژه «حزین» و «کار» (کارعمل) که معنای موسیقیایی آنها از نظر پژوهندگان دور مانده است، مورد بررسی قرار گرفت و شواهد مربوط به آنها از شعر حافظ ارائه شد. توجه به معنای موسیقیایی این واژه‌ها می‌تواند خواننده را به ایهام تناسب ایجادشده به وسیله واژه‌های مذکور با دیگر واژه‌های بیت رهنمون سازد۲ و بر لذت هنری وی بیفزاید» (اخیانی و بیرانوند، ۱۳۹۲: ۱۲۴). پیش از هر چیز این پرسش پیش می‌آید که یافتن دو واژه سازنده ایهام تناسب در دیوان یک شاعر را می‌توان پژوهشی در اندازه مقالة‌ علمی-پژوهشی دانست؟‌ پرسش دیگر این است که اگر معنی غایب و سازنده ایهام تناسب (در اینجا: معنی موسیقایی) یکی از دو واژه در شعر حافظ را حافظ‌پژوهان در بررسی شعر او آورده باشند و ایهام تناسب واژه دیگر را نیز دیگر پژوهشگران با آوردنِ نمونه‌ها و گستردگی بیشتر، پیشتر آشکار ساخته باشند (چنان که در نقد پیش رو نشان خواهیم داد) آن نوشته کوتاه که با نثری گاه ناشیوا و لغزش‌های کوچک و بزرگ دیگر نگاشته شده چه ارزشی خواهد داشت؟

دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده- فن های تقریبی بهینه سازی سازه ها فراوانند. از میان آن ها، چهار روش تقریبی توانا بر ای بهینه کردن خرپاها، اختیار و معرفی می شوند. این راهکارها، از تغییر و یا بهبود روش های تقریبی پیشین به دست آمده اند. بر پایه این شیوه های تقریبی، سازه ها ی خرپایی بسیاری، با برنامه رایانه ای نویسندگان تحلیل شده اند. به سبب حجم محدود مقاله، در این جا تنها درباره ی شمار ی از سازه های تحلیل شده، بحث می شود. این پژوهش مشخص کرد که این چهار فن تقریبی، توانایی ها ی یکسانی ندارند و پاره ای از آن ها کاستی هایی دارند. رسیدن به پاسخ بهتر، زمان کم تر تحلیل، نوسان پاسخ ها، پایداری عددی و هم چنین تنوع به کار بردن متغیرها، از میان ویژگی های آشکار شده است. خلاصه ای از یافته های این چهار روش در بخش نتیجه گیری می آید.

دوره ۱۰، شماره ۴۳ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده

محمود دولت‌ آبادی با کاربرد شگردهای متنوع ادبی و با بهره‌ گیری از ظرفیت‌های فرهنگ عامه ازجمله ضرب‌المثل و کنایه بر غنای آثار داستانی خود به‌ویژه در رمان‌های کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری‌شدۀ مردم سالخورده افزوده و این رمان‌ها را در نگاه مخاطب، جذّاب‌تر کرده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی، طبقه‌بندی درون‌مایه‌ای و محتوایی از ضرب‌المثل‌ها و کنایات به‌کار رفته در رمان‌های مذکور به‌دست داده شده و نقش این گونه‌های ادبی عامیانه در بازنمایی اندیشه‌های محمود دولت‌آبادی کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که ضرب‌المثل‌ها و کنایه‌ها در این رمان‌ها دارای درون‌مایه‌های «اجتماعی و فرهنگی»، «سیاسی» و «اخلاقی و تعلیمی» هستند و با زمینه‌های زیبایی‌شناسی متن درآمیخته‌اند. همچنین، این گونه‌های ادبی عامیانه، دارای درون‌مایه‌های دینی و ایدئولوژیک است و این گونه‌ها، در سبک زندگی مردم عادی جامعه بازتاب دارد و در رمان‌های برگزیده محمود دولت‌آبادی به گستردگی دیده می‌شود

دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده

تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است که زبان را به‌عنوان عملی اجتماعی در ارتباط با عواملی همچون قدرت و ایدئولوژی موردمطالعه قرار می‏دهد. با توجه به این رویکرد، پژوهش حاضر کوشیده است تا با کاربست مؤلفه‏های جامعه‏شناختی ـ معنایی، نشان دهد که جلال آل‏احمد از طریق بازنمایی شخصیت‏های «درۀ خزان‏زده»، چگونه به بیان ایدئولوژی خود پرداخته و در پساسقوط رضاشاه، به چه نحو کنشگران اجتماعیِ آن دوره را به‌تصویر کشیده است. در این داستان کوتاه، ساخت‏های ‏زبانی در خدمت مؤلفه‏های جامعه‏شناختی ـ معنایی قرار دارند و از این نظر، الگوی ون لیوون ابزار مناسبی برای تحلیل متن و کشف رابطه میان زبان و ایدئولوژی نویسنده است. پرسش اصلی در این پژوهش، آن است که آیا نویسنده به‌وسیلۀ بازنماییِ کنشگران اجتماعی، توانسته است از ایدئولوژی پنهان خود پرده بردارد؟ یافته‏های تحقیق نشان می‏دهد که این امر، به وقوع پیوسته و آل‏احمد با استفاده از شیوه‏های کتمان، پس‏زمینه‏سازی، فعال‏سازی، منفعل‏سازی تشخص‏بخشی و تشخص‏زدایی، ایدئولوژی و دیدگاه‏های خود را در داستان بیان کرده است. وی با استفاده از راهبرد کلّی «حذف»، هویت مقامات عالی‏رتبۀ دولت پهلوی را پنهان می‏کند و با «پس‏زمینه‏سازی»، آن‏ها را کاملاً نادیده می‏گیرد. نهادهای «دولت» و «ارتش» در گفتمان فعال‏نمایی شده، و «کارگران» و «نخبگان»، منفعل‏نمایی شده‏اند تا با برجسته کردن ستمی که به آن‏ها روا داشته شده است، در کانون توجه مخاطب قرار گیرند.


دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

هدف: هدف تولید یک سازه بیان کننده توالی یک ناحیه همپوشان از ژن NS۳ از ویروس ایزوله ایرانی است. مواد و روش‏ها: ابتدا بخش میانی ژن NS۳ با روش Nested-RT-PCR و با استفاده از سرم بیمار مبتلا به ژنوتیپ ۱a ویروس هپاتیت C تکثیر شد. بعد از کلون آن درون ناقل کلونینگ TA و غربالگری کلون‏ها براساس روش سفید- آبی و Colony-PCR این کلون‏های منتخب با روش تعیین توالی و هضم آنزیمی با BglII ارزیابی شد. توالی جدید با استفاده از نرم‏افزار با توالی‏های دیگر مرجع مقایسه و درخت تکاملی ترسیم شد. بخش میانی ژن NS۳ تأیید شده و سپس به درون سازه بیانی، کلون شد و کلون‏های مناسب با استفاده از دو نوع Colony-PCR شناسایی شد. ارزیابی نهایی بیان ژن با مشاهده GFP توسط میکروسکوپ فلورسانس، روش RT-PCR و وسترن بلات روی سلول‏های ترانسفکت شده با سازه بیانی تأیید شد. نتایج: توالی میانی NS۳ از روی سرم بیمار تکثیر و نتایج توالی‏یابی و مقایسه ژنی نشان داد که این توالی به توالی‏های مرجع شباهت داشته و در شاخه ژنوتیپ ۱ ویروس هپاتیت C قرار دارد. با روش Colony-PCR وجود و نیز جهت ژن درون پلاسمید بیانی تأیید شد. مشاهده GFP توسط میکروسکوپ فلورسانس، روش RT-PCR و وسترن بلات به‏ترتیب نمایانگر انتقال موفق سازه، بیان ژن و نیز تولید پروتئین در سلول‏های ۲۹۳ بود. نتیجه‏گیری: سازه بیانی حاوی بخش میانی ژن NS۳ که بایستی فاقد فعالیت پروتئازی باشد، نسبت به طول کامل ژن NS۳ می‏تواند در القای بهتر ایمنی توسط سلول‏های عرضه کننده آنتی ژنی در موارد واکسن ویروس هپاتیت C مفیدتر واقع شود.

دوره ۱۳، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۱ )
چکیده

رمان اجتماعی ـ انتقادی سیاحت‏نامۀ ابراهیم‏بیگ اثری است که نویسندۀ آن با استفاده از غربِ خودی‏سازی‏شده، به انتقاد از جامعۀ خود و نهادهای سیاسی و مذهبیِ آن پرداخته است. در این گفتمان، تقابل ایران و غرب تلاشی برای ازبین بردن شکاف میان خود و دیگری، از طریق معکوس کردن نقش آنان و عجیب و غریب نشان دادن «خود» بیش از «دیگری» است. جستار حاضر با شناسایی شیوه‏ها و راهبردهای گفتمانی‏شدۀ بازنماییِ ایدئولوژی در داستان مزبور، می‏کوشد به دو سؤال بنیادین پاسخ گوید: الف) راهبردهای گفتمانی چگونه به انتقال ایدئولوژی نویسنده می‏پردازند؟ ب) معکوس‏سازیِ گفتمانی که نتیجۀ فرایند خودی‏سازیِ غرب است، در داستان به چه نحو نمود یافته است؟ هدف این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، بررسی بازنمایی غرب در رمان ابراهیم‏بیگ از منظر مربع ایدئولوژیک ون‏دایک است. دستاورد اصلی پژوهش بیانگر آن است که تصویر غرب در گفتمان مراغه‏ای، به‏عنوان یک روشنفکر تجددخواه، نمایندۀ تصویر کلیشه‏ای که در روان ایرانیان از این پدیده وجود دارد، نیست. وی در گفتمان خود، با استفاده از استراتژیِ کلی قطبی‏سازی، بر نقاط قوت غرب به‌مثابۀ گروه خودی، تأکید کرده و نقاط ضعف حاکمان ایران به‏عنوان گروه غیرخودی را برجسته‏تر بازنمایی کرده است. نویسنده در توصیف گروه «خودی» با کاربست راهبردهایی چون قطب‏بندی، مقایسه، دلالت ضمنی، دراماتیزه ‏کردن و کنایه، روحیۀ آزادگی، وارستگی و سخت‏کوشی آنان را در متن القا می‏کند و در بازنمایی گروه «غیر‏خودی»، با بهره‏گیری از راهبردهایی چون توصیف کنشگر، اغراق، و بازی با اعداد، ویژگی‏هایی همچون طمع‏ورزی، بیدادگری، واپس‏گرایی، و فریبکاری را به مخاطب نشان می‏دهد.

 
 

دوره ۱۴، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر در چارچوب نظریۀ لسلی جفریز و بر مبنای مؤلفه‏های سبک‏شناسی انتقادی، رمان اوسنۀ بابا سبحان را مورد بررسی و تحلیل سبکی ـ گفتمانی قرار داده است. در رابطه با این امر، تلاش شد تا به پرسش‏های ذیل پاسخ داده شود: ۱. ایدئولوژی‏های نویسنده چگونه در نحوۀ انتخاب و آرایش عناصر زبانی رمان که از آن به سبک تعبیر می‏شود، بازنمایی شده‏اند؟ ۲. کشف ایدئولوژی‏ها و عقاید نهفته در سبک رمان با استفاده از چه ابزارهای گفتمانی امکان‏پذیر شده است؟ در پیوند با این پرسش‏ها، هدف اصلی مقاله، آشکار کردن مقاصد پنهان گفته‏های نویسنده است. بدین منظور واژگان و ساختار جمله‏های رمان که زمینۀ ورود به فضای گفتمانی و شناختی سبک را فراهم می‏کنند، بررسی و تحلیل شده‏اند. نگارندگان در این جستار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، پس از استخراج و دسته‏بندی آرای لسلی جفریز در کتاب سبک‏شناسی انتقادی (۲۰۱۰)، رمان مورد مطالعه را براساس مؤلفه‏های مطرح در کتاب مزبور، مورد تتبع قرار داده‏‏اند. یافته‏های پژوهش نشان می‏دهد که راهبردهای «منفی‏سازی» و «اطلاعات و نظرات مهم»  بیشترین بسامد، و «نام بردن»، «ترادف» و «معانی ضمنی و حقایق مسلّم» کم‌ترین بسامد را در این گفتمان به خود اختصاص داده‏اند. تحلیل این یافته‏ها حاکی از آن است که نویسنده در گفتمان خود، با توجه به شرایط جامعه و نظام ارباب و رعیتی در ایران، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی روستانشینان و واقعیت‏های زندگی آنان را با رویکردی انتقادی به تصویر کشیده است. وی ضمنا انتقادهایی را نیز متوجه صاحبان قدرت در ایرانِ سال‏های پیش از اصلاحات ارضی کرده است.
 


دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

این مقاله، ظرفیت جذب انرژی و نحوه تغییرشکل پلاستیک فرآیند پهن‌شدگی جانبی یک نوع پروفیل آلومینیومی با سطح مقطع خاص، تحت بارگذاری فشار جانبی در شرایط شبه استاتیکی را به روش آزمایشگاهی بررسی می‌کند. سطح مقطع پروفیل بررسی شده، دایره‌ای شکل با دو شیار طولی متقارن است. نمونه‌ها با قطر و طول متفاوت در سه حالت پرشدگی مختلف شامل، توخالی، هسته پرشده و بطور کامل پرشده توسط فوم پلی‌یورتان، آماده شده‌اند. همچنین، نمونه‌هایی با هندسه و شرایط پرشدگی یکسان با زوایای صفر، ۳۰، ۴۵، ۶۰ و ۹۰ درجه بین امتداد بار جانبی و خط تقارن دو شیار طولی، تحت فشار جانبی قرار گرفته‌اند. اثر پارامترهایی مانند طول و قطر خارجی پروفیل، سه حالت پرشدگی مختلف و زاویه بارگذاری بر روی نیروی جانبی و جذب انرژی مخصوص، بررسی شده‌اند. نتایج نشان می‌دهند، جذب انرژی مخصوص، مستقل از طول نمونه‌هاست و در یک تغییرمکان جانبی یکسان، با افزایش قطر نمونه‌های توخالی، نیروی جانبی کاهش می‌یابد. همچنین، در زاویه بارگذاری صفر درجه، وجود پرکننده باعث افزایش جذب انرژی مخصوص سازه می‌شود. از دیدگاه طراحی جاذب انرژی، بهینه‌ترین شرایط، استفاده از پروفیل کاملا پرشده تحت زاویه بارگذاری صفر درجه است. چنانچه به دلیل محدودیت‌های طراحی،‌ امکان نصب سازه به گونه‌ای که تحت بارگذاری با زاویه صفر درجه قرار بگیرد، وجود نداشته باشد، نصب این سازه در حالت توخالی به گونه‌ای که تحت بارگذاری با زاویه ۹۰ قرار بگیرد، می‌تواند انتخاب مناسب بعدی باشد. نتایج نشان می‌دهند، بالاترین جذب انرژی مخصوص در نمونه‌هایی با قطر‌های مختلف، مربوط به زاویای بارگذاری صفر و ۹۰ درجه است.

دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

در این پژوهش پاسخ گرمایی و مشخصه ارتعاشی صفحه های مرکب دوپایا با چینش [۹۰/۰] با استفاده از روش نیمه-تحلیلی و اجزای محدود بررسی شده است. به منظور ارزیابی نتایج روش نیمه-تحلیلی و شبیه سازی اجزای محدود، یک ورق دوپایا براساس دستورالعمل ویژه ساخته و مشخصات هندسی و جابجایی نقاط مختلف ورق در یکی از حالت های پایدار آن در دمای محیط به صورت تجربی تعیین گردید. در روش نیمه-تحلیلی با استفاده از اصل همیلتون و تابع شکل بهبود یافته برای جابجایی خارج از صفحه، حالت های پایدار و فرکانس طبیعی اول ورق بر حسب طول جانبی آن محاسبه گردید. به‌منظور بهبود و کاهش خطاهای موجود در روش نیمه-تحلیلی، تابع شکل بهبود یافته بر خلاف تابع شکل پیشنهادی هیر انحنای ورق در راستای طولی و عرضی را متغیر در نظر می گیرد. حالت های پایدار به‌دست آمده از روش نیمه-تحلیلی با نتایج شبیه سازی اجزای محدود در نرم افزار آباکوس و همچنین آزمایش‌های تجربی بر ورق دوپایا ساخته شده، مقایسه و نشان داده شد که فرض انحناهای متغیر در تابع شکل پیشنهادی جهت محاسبه حالت های پایدار، انحناها و فرکانس‌ طبیعی ورق مناسب تر است و سازگاری بهتری با نتایج شبیه سازی اجزای محدود و آزمایش های تجربی دارد. تابع شکل پیشنهادی همچنین می‌تواند در تحلیل‌های دینامیکی و ارتعاشی به‌منظور مدل‌سازی دقیق تر پدیده پرش ناگهانی و نیز محاسبه نیروی پرش بکار رود.

دوره ۱۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

رفتار مکانیکی غضروف مفصلی تحت تاثیر عوامل متنوعی قرار دارد. توزیع ناهمگن پروتئوگلیکان‌ها و فیبرهای کلاژن در جهت ضخامت غضروف مفصلی منجر به شکل‌گیری بافتی با خواص متغیر در جهت عمق می‌شود. این خواص مستقیما در مقادیر تنش و تغیر شکل ایجاد شده در غضروف تاثیر دارد. در تحقیقات گذشته از خواص متفاوت و هندسه پیچیده اجزای مفصلی صرف نظر گردیده، لذا هدف از این تحقیق ایجاد یک مدل نزدیک به آناتومی از غضروف مفصلی زانو جهت شبیه سازی رفتار آن تحت بار دینامیکی درفاز گام‌گذاری از سیکل حرکت بود. مدل المان محدود سه بعدی ایجاد شده شامل غضروف ران، غضروف درشت‌نی و مینیسک‌های میانی و جانبی بود و در آن برای بافت‌های غضروفی، مدل غیرخطی پروویسکوالاستیک همسانگرد و برای مینیسک‌ها رفتار الاستیک خطی همسانگرد صفحه‌ای تعریف شد. همچنین غضروف‌ها به صورت اشباع از سیال درنظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که مقدار تنش اصلی در لایه فوقانی دارای بیشترین مقدار بوده و در جهت عمق کاهش می‌یابد که این امر دلیل بروز آرتروز را در لایه‌های بیرونی توجیه می‌کند. همچنین نشان داده شد که تغیرات ضریب نفوذ هیدرولیکی در غضروف مفصلی به عنوان تابعی از کرنش در بارگذاری دینامیکی ناچیز است. نتایج این پژوهش با مطالعات آزمایشگاهی توافق خوبی نشان داد

دوره ۱۶، شماره ۶۳ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

در این تحقیق داستان مکتوب گاوخونی و فیلم اقتباسی آن بررسی شده و مسئله پژوهش این است که شیوه بیان نویسنده و کارگردان تحت تأثیر چه عواملی به یکدیگر دور و نزدیک می‏شود. روش تحقیق، توصیفی است و محدودسازی پژوهش با انتخاب یک عنصر ساختاری در روایت، یعنی شخصیت صورت گرفته است. دو زمینه اصلی مطالعه عبارت است از: ظرفیتهای متن کلامی برای تبدیل به متن سینمایی و خلاقیت خاص کارگردان دربه‏کارگیری نشانه‏های رسانه میهمان. دریافت نهایی پژوهش این است که در تبدیل متن ادبی به سینمایی، تأثیر ظرفیتهای نمایشی متن و خلاقیت اقتباس‏کننده نقش توأمان دارد.


دوره ۱۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، سنجش وضعیت شاخص های پایداری در حوزه صنعت توریسم در شهر اهواز است. این هدف از طریق تشخیص میزان اولویت کاربست شاخص ها، میزان تأثیر مستقیم و غیر مستقیم شاخص های پژوهش در پایداری صنعت توریسم و میزان پیش بینی پایداری در حوزه صنعت توریسم در شهر اهواز به وسیله شاخص های منتخب بررسی شده است. به همین منظور، شاخص ها در شش بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اکولوژیکی و تکنولوژیکی در قالب سی متغیر دسته بندی شده و ازدیدگاه شهروندان اهوازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش ازلحاظ هدف گذاری، مطالعه ای کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است که در آن از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه نمونه ۳۸۴ نفر از شهروندان اهواز هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفیِ ساده انتخاب شده و مورد پرسش قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و متناسب با اهداف پژوهش، از آزمون های آماری T، برازش رگرسیونیو مدل تحلیل تشخیص در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ازدیدگاه شهروندان اهواز، شاخص های تکنولوژیکی با توجه به میزان اختلاف از میانگین پایین ۰۶۰۰۲/۰- نسبت به میانگین مبنا در آزمون Tدارای وضعیت نامناسب هستند و درنتیجه، اولویت بیشتری برای بسترسازی و بهبود شرایط دارند. همچنین، با توجه به نتایج مدل برازش رگرسیونی در بین شاخص های برگزیده پژوهش و با توجه به میزان معنا داری به دست آمده، شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی رابطه مستقیم با پایداری صنعت توریسم دارند؛ ضمن اینکه پیش بینی شرایط پایداری در حوزه صنعت توریسم با توجه به شاخص های پژوهش در مدل تحلیل تشخیص نشان می دهد شاخص های فرهنگی با میزان پیش بینی کلی ۴۱۸/۰ بهتر می توانند شرایط پایداری در حوزه صنعت توریسم در شهر اهواز را پیش بینی کنند.    

دوره ۱۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

این مقاله، ظرفیت جذب انرژی و نحوه تغییرشکل پلاستیک فرآیند پهن‌شدگی جانبی یک نوع پروفیل آلومینیومی با سطح مقطع H شکل، تحت بارگذاری فشار جانبی در شرایط شبه استاتیکی را به روش آزمایشگاهی، عددی و تئوری بررسی می‌کند. نمونه‌ها با طول متفاوت در سه حالت پرشدگی مختلف شامل، توخالی، هسته پرشده و بطور کامل پرشده توسط فوم پلی‌یورتان، آماده شده‌اند. همچنین، نمونه‌هایی با هندسه و شرایط پرشدگی یکسان با زوایای صفر و ۹۰ درجه تحت فشار جانبی قرار گرفته‌اند. اثر پارامترهایی مانند طول، سه حالت پرشدگی مختلف و زاویه بارگذاری بر روی نیروی جانبی و جذب انرژی مخصوص، بصورت تجربی بررسی شده‌اند. نتایج نشان می‌دهند، جذب انرژی مخصوص، مستقل از طول نمونه‌ها است. در زاویه بارگذاری ۹۰ درجه، وجود پرکننده باعث افزایش جذب انرژی مخصوص سازه می‌شود. بهینه‌ترین شرایط، استفاده از پروفیل کاملا پرشده تحت زاویه بارگذاری ۹۰درجه است. رابطه تئوری جهت تخمین میزان جذب انرژی کل، برای نمونه توخالی تحت زاویه بارگذاری صفر درجه براساس دو مکانیزم‌ مختلف جذب انرژی استخراج و نتایج حاصل با نمونه آزمایشگاهی مقایسه گردید. به علت محدودیت آماده سازی نمونه‌ها با ابعاد هندسی مختلف از نرم افزار غیرخطی آباکوس استفاده شد. نمونه‌هایی با ضخامت‌های مختلف مدلسازی و اثر ضخامت بر جذب انرژی کل بررسی گردید. جذب انرژی کل با توان دوم ضخامت نسبت مستقیم دارد که این موضوع را، رابطه تئوری ارائه شده و نتایج بدست آمده از حل عددی نشان می‌دهد. مطابقت بسیار خوب نتایج تجربی، عددی و تئوری با درصد خطای بسیار کم، دقت و صحت پژوهش انجام شده را نشان می‌دهد.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱