۲۵ نتیجه برای فیاض
دوره ۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۷ )
چکیده
در این مقاله، ابتدا بهاختصار تبارشناسی پژوهشهای روایتشناختی را در آغاز قرن بیستم (یعنی پیش از شکلگیری رشتهای بهنام روایتشناسی) بیان، و بهطور مشخص ریختشناسی روایت را در آلمان، روسیه و سنت آنگلو-آمریکایی معرفی میکنیم. سپس بخش عمده مقاله را به بررسی روایتشناسی ساختارگرا و تقابلهای دوگانه، مقولهبندی عناصر روایی و ردهشناسی روایت اختصاص میدهیم. در این بخش، مهمترین آرای ژرار ژنت، استانزل، جرالد پرینس، میکی بال و سیمور چتمن بهاجمال بازگو میشود. در پایان، نگاهی میافکنیم به تحولات غیرصورتگرای متأخر در این حوزه که بیشتر مبتنی بر مطالعات شناختی بودهاند. در این میان توجه خود را بر کاربردشناسی زبانشناختی و بهویژه روند احیای الگوهای زبانی توسط مطالعات شناختی متمرکز میکنیم؛ بهاینترتیب، روش پژوهش حاضر، نظری میباشد.
دوره ۴، شماره ۸ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
ادبیات شفاهی بخشی از فرهنگ غیرمادی و گونهای غنی از ادبیات کهن است و انواعی همچون افسانه، ترانه، ضربالمثل، چیستان، اصطلاحات و جز اینها را دربرمیگیرد. هریک از این انواع ابعادی غنی در تحلیل فرهنگی دارند. «اَراکردن» یکی از اصطلاحات رایج در ادبیات شفاهی منطقۀ شِشتَمَد سبزوار است و به مجموعۀ فرایندها و اعمال و فعالیتهایی گفته میشود که با استفاده از عناصر زیباییشناسانۀ بومی، رنگ و بویی آیینی به امور و اشیا میبخشد. این مقاله با رویکردی انسانشناختی به بررسی کاربرد این اصطلاح محلی و مردمی در چهار آیینِ نخل، عَلَم، اسب چوبی و اسب هیزمی میپردازد. این پژوهش درپی آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا کنشی خاص تبدیل به کنشی آیینی میشود و اصطلاح منتجشده از آن به اصطلاحی نمادین و آیینی تبدیل میشود. نتایج این بررسی نشان میدهد که هریک از این آیینها بر معانی و مفاهیم فرهنگی و اجتماعی خاصی دلالت میکنند. برای برجستهسازی اهمیت این معانی و مفاهیم و بهطورکلی حیات اجتماعی، از این اصطلاح و کنش که متضمن اعمال هنری و زیباییشناسانه است، استفاده میشود. این برجستهسازی با گذار از ساحت زندگی روزمره به حیات اجتماعی، آیینی و نمادین جامعه همراه است؛ بنابراین میتوان اَراکردن را اصطلاحی هنری و آیینی دانست.
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( تابستان ۱۳۹۰ )
چکیده
در مقاله ی حاضر، پس از مرور انواع کانونی سازی روایی و ابزارهای کلامیِ آن از نظر روایت پژوهان سنتی، با رده-شناسی تازه ای از اقسام کانونی سازی تحت عنوان «کانونی سازی فرضی» نیز آشنا خواهیم شد. منظور از کانونی سازی فرضی، امکان دریافت تجربه ای ادراکی مفهومی است از موضعی که کانونی ساز هرگز در آن حضور نداشته است. توصیف (و سپس تبیین) این نوع کانونی سازی نیازمند بهره گیری از دیدگاه های زبان شناختی و فلسفی ای است که یا پس از روایت شناسی ساختارگرا مطرح شده اند، یا بیرون از دیدرس روایت پژوهان سنتی مانده اند. در این میان، دیدگاه-هایی که به طور ویژه مورد توجه نگارنده خواهند بود، یکی معنی شناسی جهان های ممکن است و دیگری معنی شناسی مفهومی. این دو چارچوب نظری در کنار یکدیگر زمینه ی مناسب را برای سنجش ارزش مفهومی داستان در جایی ورای تحلیل های صوری روایت شناسان ساختارگرا و معنی شناسان منطقی فراهم خواهند کرد. در نتیجه، پژوهش حاضر پس از شناسایی علائم زبانیِ انواع متعارف کانونی سازی در نمونه داستان های فارسی، سرانجام با تکیه بر وجوه مجازی این مفهوم، به معنی شناسیِ ابعاد مبهمی از گفتمان روایی خواهد پرداخت که ذاتاً به تحلیل های صوری یا منطقیِ روایت شناسان ساختارگرا تن نمی دهند.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی همبستگی کانونی بین مؤلفههای تعهد سازمانی، یعنی متغیرهایx شامل تعهد عاطفی، هنجاری و مستمر و مؤلفههای کیفیت خدمات ارائه شده به کارکنان، یعنی متغیر y شامل پاسخگویی، اعتماد، اطمینان، همدلی و حفظ ظاهر جهت تعیین همتغییری بین دو مجموعه متغیر انجام شده است تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیرهای کانونی کیفیت خدمات را تعیین و امکان استفاده از ضریب همبستگی کانونی برای ارائه روش پیشبینی تغییر وضعیت کیفیت خدمات را فراهم کرد. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان باجه شعب بانک انصار شهر تهران با استفاده از نمونهگیری تصادفی ۳۲۰ نفر انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از نرمافزار لیزرل وspss تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین تعهد سازمانی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان وجود دارد. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مؤلفههای کیفیت خدمات را دارا میباشند. همچنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشتهاند.
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده
مقاله حاضر سعی دارد با مقایسه الگوی داستانگویی ادبی و نمایشی روضه المجاهدین (واعظ هروی) و سریال مختارنامه (میرباقری)، مسئله اقتباس مستند از اصل یک واقعه مذهبی در تاریخ اسلام و حدود پردازش زیباشناختی آن را برای رسانههای جمعی مورد سنجش قرار دهد. ادبیات عامیانه در زبان فارسی گاه به توصیف و تشریح روایت های تاریخِ دین پرداخته است که همین موجب شده تا روایتی داستان پردازانه و خیال آمیز از وقایع و شخصیت های تاریخی دین در میان عامه رواج پیدا کند. نکتۀ مهم دربارۀ این گونۀ ادبیات فارسی، درآمیختنِ روایتِ تاریخی با تخیل مولف برای رسیدن به تأثیری خاص بر مخاطب است؛ شیوه ای که امروزه با ظهورِ تلویزیون به نحوی متفاوت از سوی درام نویسان برای نمایشی کردنِ متونِ تاریخی دین اسلام مورد استفاده قرار گرفت. سریالِ مختارنامه یکی از آخرین تلاش ها برای استفاده از تخیل در روایتِ متنِ تاریخی است. تلاشی که نمونۀ مشابهِ آن در دوران صفویه و توسط واعظ هروی منجر به خلقِ روضه المجاهدین شده بود. مقایسۀ تطبیقی میانِ این دو اثر، کارکردهای خیال آمیز بودنِ این دو و تفاوت در نحوۀ به کارگیریِ تخیّل برای پرداختِ روایتِ ادبی و نمایشی از متنِ تاریخی را روشن می کند. نمونۀ معاصرِ مختارنامه با به کارگیری تخیل قصد دارد به یک تحلیلِ سیاسی تاریخی برسد در حالی که روایتِ واعظِ هروی بیشتر به دنبال تجسمی از یک جهان آرمانی است که ریشه در نگاهی متفاوت به هستی دارد.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
بهره گیری از سیستم های خورشیدی پاسخ مناسبی برای کاهش مصرف انرژی و مشکلات زیست محیطی است. از آنجایی که تابش خورشید در کشور ما در حد مطلوبی وجود دارد، سیستم های خورشیدی را می توان با نمای ساختمان ترکیب و از بار گرمایش و سرمایش ساختمان کاست. در این پژوهش، به منظور کاهش بارهای گرمایش و سرمایش، به عنوان یکی از شاخصه های اصلی معماری پایدار و با استفاده از فناوری های نوین، پانلی جهت نصب در نمای ساختمان طراحی شد. این سیستم نما، ضمن کارایی حرارتی بالا، دارای خصوصیات زیبایی شناسانه و معمارانه بوده و جزئیات مدول های آن به گونه ای طراحی شده است که باعث ایجاد محدودیت در طراحی ساختمان نشود و امکان تعمیر، نگهداری و جایگزینی آن به سهولت ممکن باشد. پانل مدولار نمای ساختمان با قابلیت گرمایش و سرمایش، در زمستان از آب به عنوان جرم حرارتی استفاده کرده و عملکردی همچون دیوار ترومب دارد و در فصل تابستان با حذف جرم حرارتی و بهره گیری از سرمایش تبخیری، به خنک سازی فضای داخل کمک کرده و به این ترتیب، از پتانسیل های پوسته در تمام فصول استفاده می شود. در این سیستم به منظور افزایش کارایی از فن استفاده شده است. سنجش کارایی و ارزیابی عوامل موثر بر عملکرد این پانل، با استفاده از ابزارهای شبیه سازی نرم افزار انرژی پاس صورت گرفته است. نتایج حاصل از شبیه سازی، استفاده از شیشه کم گسیل، ضخامت ۱۲۵ میلیمتری لایه آب و دبی جریان مترمکعب برثانیه ) ۲۰۰ تا ۳۰۰ فوت مکعب دردقیقه( را در مدل نمونه توصیه می کند. مدولار بودن پانل / ۰ تا ۱۵ / هوای ۱ های نما با رویکرد تولید صنعتی و تسهیل استفاده، تعمیر و نگهداری سیستم پیشنهاد گردیده است.
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده
یکی از رویکردهای گوناگون امروزه به آثار ادبی، همزمان متن و محتوا را در نظر میگیرد و از افراط و تفریطهای پیروان فرمالیسم و محتواگرایان دوری میجوید. کسانی چون باختین و گلدمن، شیوه تحقیقاتی خود را بر چنین رویکردی بنیان نهاده بودند. در این رویکرد اعتقاد بر این است که میان محتوای اثر و جهان بینی نهفته در آن با متن اثر، رابطهای تنگاتنگ وجود دارد. بررسی شعر سهراب سپهری میتواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد؛ چرا که میتوان میان اندیشه عادتستیز سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط برقرار کرد.
مطالعه شعر سپهری نشان میدهد که اندیشه عادتستیز او بر زبانش نیز تاثیر گذاشته است. نمونههای فراوان هنجارگریزی و هنجارشکنی در شعر او مؤکد این امر است. نکته قابل تأمل اینکه سپهری از بین انواع هنجارگریزیها (= معنایی، واژگانی، زمانی) بیشتر از هنجارگریزی معنایی مانند تشخیص، پارادوکس، کاربرد تصاویر و ترکیبات تازه، نماد و حسآمیزی و... استفاده کرده و از انواع دیگر هنجارگریزی، کمتر بهره جسته است. دلیل این امر را باید در اندیشه و نظام خاص فکری سهراب جستجو کرد که از سویی بیشتر در پی توجه به معنا و ارائه مضامین و اندیشههای عرفانی است و از سوی دیگر هر گونه رویکرد به گذشته را نفی میکند و همواره در پی تازگی و غبارروبی از هستی است. بنابراین نمیتوان انتظار داشت از هنجارگریزی زمانی (باستانگرایی) - که مخالف دیدگاه فکری وی است- استفاده کند.
دوره ۸، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳۷)- ۱۳۹۶ )
چکیده
بررسی تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی با مقایسه دانشآموزان دوزبانه و یکزبانه
پژوهش حاضر در ابتدا شرح مختصری را پیرامون نظریهپردازی دو طرز نگرش در مورد ماهیت هوش، ارائه مینماید. سپس با نگاهی تاریخی و مستند به رابطه دوزبانگی و رشد شناختی، مبانی نظری تحقیق را شرح میدهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر دوزبانگی و جنسیت بر هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی با مقایسه دانشآموزان دوزبانه و یکزبانه است. از میان ۶۷۰۳۱ نفر دانشآموز مشغول به تحصیل مقطع پیشدانشگاهی در سال تحصیلی ۹۱-۹۲ در دو استان، درمجموع ۲۰۵ نفر در خوزستان و ۲۴۳ نفر در فارس گزینش شده و در این تحقیق شرکت کردند. بهمنظور آزمودن این دو مؤلفه هوشی از پرسشنامه «هوش چندگانه» (Armstrong, ۱۹۹۲) استفاده شده است. پس از واکاوی آماری دادهها، نتایج پژوهش نشان داد که دانشآموزان دوزبانه در بخشهای هوش زبانی و هوش ریاضی- منطقی، در مقایسه با دانشآموزان یکزبانه برتری دارند. علاوه بر این، با درنظرگرفتن متغیر جنس، تفاوت معناداری بین نمرات خودارزیابی در هوش منطقی- ریاضی به نفع پسران وجود دارد. درحالیکه دختران در هوش زبانی بهطور معناداری از پسران برتری دارند. نتایج چنین مطالعاتی که حاکی از تفاوت دانشآموزان در مؤلفههای هوشی است، میتواند به تدوینگران کتابهای درسی و معلمان آگاهی دهد تا بستر لازم را برای پایهریزی فعالیتهای متنوع آموزشی مبتنی بر سبکهای یادگیری و قابلیتهای هوشی فراگیران فراهم کنند.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: "معماری دفاعی" مفهوم جدیدی در دانش معماری به شمار میآید. کلیدواژه نوینی که ابعاد و ریشههای نظری آن مشخص نیست. نیاز روزافزون کشورها به رعایت اصول و مبانی "پدافند غیرعامل" در فرآیند طراحی و ساخت پروژههای معماری، ضرورت توجه هر چه بیشتر به چیستی، چرایی، چگونگی و ابعاد معماری دفاعی را بیشتر نمایان میسازد. مطالعه حاضر میکوشد تا با بررسی نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید، نسبت به تبیین مفهوم معماری دفاعی اقدام نماید.
ابزار و روشها: پژوهش حاضر براساس پارادایم آزادپژوهی، راهبرد استدلال منطقی، روش توصیفی، تکنیک مقایسه مفهومی و تاکتیکهای تفسیری و تاویلی، به تحلیل مفاهیم عمیق قرآن مجید میپردازد.
یافتهها: نتایج بیانکننده آن است که معماری دفاعی ریشهای عمیق و سترگ در فقه ممتاز شیعه و نگاه علمای بزرگ شیعه به نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید دارد. موضوعی که نهتنها بر اهمیت آن تاکید میورزد، یک "معمار متعهد" را وادار میسازد تا براساس بایستههای پدافند غیرعامل و چارچوبهای معماری دفاعی، به هدایت فرآیند طراحی و ساخت پروژههای معماری بپردازد.
نتیجهگیری: دستاورد گویای آن است که ریشههای معماری دفاعی در نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید را میتوان در قالبهای مطرحشده مورد بازشناسی و تحلیل قرار داد: معماری دفاعی یک معماری دینی و آیینی؛ رعایت اصول و مبانی پدافند غیرعامل بخشی از وظایف ذاتی معمار متعهد؛ رسالت معماری بهعنوان فضای امن برای مخاطب، ضرورت رویکرد کلنگر و نگاه همهجانبه
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۹ )
چکیده
دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده قارچ خوراکی دکمهای (Agaricus bisporus) بهعنوان منبع غذای پرپروتئین و کمکالری و همچنین مصارف دارویی، امروزه بسیار موردتوجه قرارگرفته است. با افزایش بیشازپیش تولید قارچ خوراکی نیاز به انبارداری، افزایش ماندگاری، کاهش ضایعات و استفاده از قارچ خشکشده بیشتر احساس میشود. به همین جهت خشککردن این محصول بهعنوان یکی از راهکارهای عملی همواره مطرح میباشد. امروزه با توجه به مزایای فناوری هوش مصنوعی استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی در سطح وسیعی برای شبیهسازی و پیشبینی پارامترهای موردنیاز در فرایندهای خشککردن در حال رشد و توسعه است. هدف از انجام این تحقیق پیشبینی محتوای رطوبتی قارچ خوراکی دکمهای به کمک شبکه عصبی مصنوعی پس انتشار میباشد. در این تحقیق قارچ خوراکی دکمهای بهصورت لایهنازک با استفاده از خشککن هوای داغ در سه سطح دما C° ۴۰، ۵۰ و ۶۰ و سه سطح سرعت جریان باد m/s ۵/۰، ۷/۰ و ۱ خشکشده تا محتوای رطوبتی آن به ۱۰% (بر پایه وزن خشک) برسد. مدلهای رگرسیونی و شبکه عصبی پیشرو با الگوریتمهای یادگیری لونبرگ- مارکوارت (trainlm) برای تخمین و پیشبینی میزان رطوبت لایهنازک قارچ استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل رگرسیونی درجه دوم کامل با ضریب تبیین ۹۷/۰ و مجموع مربعات خطای ۰۷۱/۰ و همچنین شبکه عصبی با ساختار ۱-۱۸-۲۰-۳ با توابع آستانه سیگموئید و لگاریتمی در مقایسه با توپولوژیهای دیگر نتایج بهتری را ارائه میکنند و دارای دقت قابل قبولی در تخمین رطوبت لایهنازک قارچ در هنگام خشک شدن دارد.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: کامپوزیت زیست تخریبپذیر پلی کاپرولاکتون/ نشاسته میتواند به منظور مهندسی بافت استخوان مورد استفاده قرار گیرد. تأثیر ترکیب درصد اجزا بر خواص این کامپوزیت دارای اهمیت است. مواد و روشها: کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته با ترکیب درصد پلی کاپرولاکتون ۸۰/ نشاسته ۲۰، پلی کاپرولاکتون ۷۰/ نشاسته ۳۰ از طریق حل کردن در کلروفرم و تبخیر حلال ساخته شد. نتایج: ترکیب شیمیایی کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته به کمک انتقال فوریه فروسرخ مشخصهیابی شد. به منظور بررسی زیستفعالی کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته ایجاد هیدروکسی آپاتیت روی سطح در محلول شبیهسازی شده بدن ارزیابی شد. نتایج حاصل از آزمون فشاری بیانگر این بود که ضریب کشسانی و استحکام فشاری این داربست در حد استخوان ترابکولار انسان است. میزان کاهش جرم نمونهها در آب و همچنین سرعت تخریب نشاسته در محلول بافر فسفات سالین ارزیابی شد و بررسیها بیانگر این بود که وجود جزء نشاسته و درصد آن بر سرعت تخریب تأثیر میگذارد. همچنین آزمونهای MTT و آلکالین فسفاتاز نشان داد که این کامپوزیت سمّیتی ندارد و فعالیتهای استخوانی سلولهای استئوسارکوما رده G-۲۹۹ را افزایش میدهد. نتیجهگیری: با توجه به افزایش رشد و فعالیت سلولهای استخوانی و توانایی تشکیل آپاتیت روی سطح کامپوزیت و همچنین خواص مکانیکی آن، این کامپوزیت دارای این پتانسیل است که به عنوان جایگزینهای استخوان استفاده شود. به علاوه سرعت تخریبپذیری کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته با تغییر در ترکیب درصد اجزای سازنده آن قابل کنترل است و میتوان از این کامپوزیت به عنوان داربست مهندسی بافت استخوان استفاده کرد. نمونه با درصد جرمی ۷۰/۳۰ به علت پاسخ سلولی مناسبتر و خواص مکانیکی بهتر نسبت به نمونه ۸۰/۲۰ بهینه محسوب میشود.
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از این تحقیق مطالعه امکان تصفیه پساب واحد نمکزدایی نفت با استفاده از سامانه های غشایی به منظور دستیابی به استاندارد تزریق به داخل چاه دفع و کاهش مشکلات ناشی از تخلیه آن به حوضچه های تبخیر بدلیل گرفتگی چاه در اثر تزریق پساب حاوی ذرات جامد و مواد نفتی بیش از حد استاندارد به چاه می باشد. در این تحقیق در مقیاس پایلوت از مدول های غشایی مایکروفیلتر کارتریج از جنس پلی پروپیلن با اندازه تخلخل ۴۵/۰ میکرون و اولترا فیلتر از نوع الیاف توخالی از جنس پلی پروپیلن با اندازه تخلخل۱/۰ تا ۰۱/۰ میکرون می باشد. از خروجی فیلتر شنی واحد تصفیه پساب نمکزدایی مارون ۲ به عنوان خوراک استفاده شده است. در این مطالعه درصد حذف پارامترهای مورد نظر نسبت به زمان در دو فرایند مایکروفیلتراسیون، و ترکیب مایکرو و اولترافیلتراسیون مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات در دو دبی انجام گرفت که دبیLPM ۳۲ بهینه بود. در فرایند ترکیبی مایکرو و اولترا فیلتراسیون نتایج بهتری بدست آمد. متوسط درصد حذف پارامترها در این فرایند برای مواد نفتی و روغنی % ۸۱/۹۸ ، کدورت % ۵۳/۹۸ و TSS % ۰۶/۹۷ بوده است و اندازه ذرات به کمتر از ۰۵/۰ میکرون رسیده است. در هیچ یک از نمونهها باکتری احیا کننده سولفات (SRB) مشاهده نشده است. نتایج بدست آمده بیانگر کیفیت مناسب پساب تصفیه شده برای تزریق به داخل چاه دفع است. در صد بازیابی تراوایی غشا بعد از پایان مطالعه ۳۲/۹۶ بوده است.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
پنجره به عنوان رابط بین محیط مصنوع و طبیعی نقش منحصربه فردی در ایجاد احساس آسایش افراد ایفا میکند. در فصل زمستان گرمای حاصل از نور خورشید سبب کاهش نیاز حرارتی و درنتیجه بار حرارتی ساختمان، و به طور کلی کاهش مصرف انرژی میشود، لیکن این دریافت در فصل گرم سبب افزایش بار برودتی ساختمان میشود. بنابراین، در ساختمانهای اداری استفاده از کرکره وسیلهای معمول برای کنترل تابش خورشید است. اگرچه استفاده از کرکره مانعی برای ورود بخشی از نور خورشید میشود، اما به طور همزمان باعث افزایش سطح آسایش کاربران خواهد شد. شایان ذکر است اگر کرکره، با توجه به تغییرات شرایط محیطی داخل و خارج، به درستی تنظیم شود، کنترل تابش مستقیم خورشید به میزان زیادی در کاهش مصرف انرژی و بهبود شرایط آسایش کاربران مؤثر است. در این پژوهش، شبیهسازی کرکره بر روی پنجره در چهار جهت اصلی و در حالتهای مختلف کرکره انجام شده و میزان بار سالانه و مقادیر خیرگی فضا بهدست آمده است. با توجه به نتایج شبیهسازی، وجود کرکره تأثیر بسزایی بر بار کل فضا و همچنین کاهش میزان خیرگی فضا در مقایسه با حالت بدون کرکره دارد.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۷ - ( دی ۱۳۹۹ )
چکیده
محققین صنعت غذا به منظور کاهش اثرات نامطلوب مصرف چربی اشباع، هیدروژنه و ترانس به دنبال جایگزینهایی مناسب برای چربی جامد میباشندکه از جمله آنها به کارگیری سیستم جدید" اولئوژل" است. از روش های تولید اولئوژل میتوان به روش تهیه امولسیون اشاره کرد. بنابراین، هدف از این مطالعه تهیه اولئوژل به روش تولید امولسیون با استفاده از زیستپلیمرهای سدیم کازئینات (امولسیفایر) و صمغ زانتان (تغلیظ کننده) است. برای بررسی امکان تولید اولئوژل به این روش، ابتدا امولسیون هایی با نسبت های متفاوت از دو زیست پلیمر سدیم کازئینات (۲ % و ۴%) و صمغ زانتان (۲/۰% و ۴/۰%) به همراه روغن گیاهی (۶۰% وزنی/ وزنی) تهیه و سپس اندازه ذرات، پتانسیل زتا، تصاویر میکروسکوپی و خواص رئولوژیک (ویسکوزیته، مدول اتلافی و ذخیره) امولسیون ها مطالعه شد. بر اساس نتایج حاصل، افزایش غلظت سدیم کازئینات باعث کاهش معنا دار اندازه قطرات روغن شد اما اثر غلظت زانتان بر این پارامتر معنادار نبود به طوریکه اندازه قطرات در نمونهی
CX۴۴ به ۷۵/۱۳ میکرون کاهش یافت (۰۵/۰<
p). نتایج حاصل از آزمون رئولوژیکی بیشتر بودن مدول ذخیره را نسبت به مدول اتلافی نشان داد که بیانگر تشکیل ژل قوی برای تولید اولئوژلی با بافت مطلوب میباشد. در ادامه با استفاده از خشک کن انجمادی، اولئوژل تهیه شد. نتایج حاصل از بررسی سفتی بافت نمونههای خشک شده و نشت روغن در اولئوژلهای مربوطه اثر غلظت دو زیست پلیمر را معنادار نشان داد و با افزایش غلظت، سفتی بافت افزایش و نشت روغن کاهش یافت؛ به طوریکه در نمونه حاوی بیشترین غلظت از دو زیستپلیمر (
CX۴۴)، سفتی بافت به ۲۲/۱۸ نیوتون و نشت روغن به %۱۶۲/۰رسید. بنابراین، روش تهیه امولسیون راهکاری مناسب برای تولید اولئوژلی با ویژگیهای مطلوب جهت جایگزینی در محصولاتی با چربی اشباع و ترانس بالا به شمار میآید که میتواند ضامن سلامتی افراد جامعه باشد.
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۱- )
چکیده
یکی از عوامخلی که در بره وجود آمدن طرح واره های متفاوت ایفای نقش می کند منظر است. جایگاه خاص مشاهده کردن، بخشی از فرایند تولید معنی به وسیله ی زبان را تشکیل می دهد. لانگاکر مفهوم منظر را به عنوان نقطه ی تطابق کانونی لحاظ می کند و معتقد است که دو مفهوم نقطه ی برتری و نقطه ی جهت گیری در شرح صحنه های ما از یک رویداد اهمیت بسیار دارند.
با توجه به اینکه نظریه ی شناختی با اتخاذ دیدگاه متفاوتی می کوشد پدیده های معنایی را تحلیل و تبیین کند و رویکردی کاملاً نوین به این حوزه از دستور دارد، و از آنجا که تاکنون هیچ تحقیقی با چنین رویکردی به بررسی پدیده ی منظر در زبان فارسی نپرداخته است، پژوهش حاضر بدیع می نماید.
پژوهش به روش توصیفی- قیاسی انجام شده است و نگارندگان پس از بررسی داده های خود دریافتند که علاوه بر نقطه ی جهت گیری و برتری عوامل دیگری چون گوینده - محور بودن، جاندار- محور بودن، اندازه- محور بودن و متحرک - محور بودن بر شکل گیری شرح صحنه های متفاوت از یک رویداد ثابب تأثیر می گذارد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده
بستهبندیهای ضد میکروبی پتانسیل مناسبی جهت جلوگیری از میکروارگانیسم های بیماری زا و همچنین افزایش مدت ماندگاری محصولات گوشتی را دارا هستند. هدف از این پژوهش تعیین خواص فیزیکی، مکانیکی و میکروبی فیلم خوراکی کربوکسی متیل سلولز حاوی اسانس های مورد و زنیان (۱/۰، ۳/۰ ، ۶/۰ و %۱)، سپس انتخاب غلظت بهینه اسانس (۶/۰ و %۱) و بررسی اثر آن بر ویژگی های میکروبی و فیزیکی گوشت تازه بوقلمون طی مدت نگهداری در یخچال می باشد. نتایج نشان داد که استحکام کششی کاهش و درصد کشیدگی این فیلمها افزایش معنیداری داشتند (۰۵/۰p<). میزان جذب آب، محتوی رطوبت، حلالیت و میزان نفوذپذیری به بخارآب فیلمها نیز با افزایش غلظت اسانس، کاهش معنیداری یافت. درحالیکه خاصیت ضدمیکروبی فیلم افزایش یافت (۰۵/۰p<). فیلم تهیه شده با اسانس زنیان، بیشتر از اسانس مورد از خود خاصیت ضد میکروبی نشان داده است. فیلم حاوی %۶/۰ زنیان موثر تر از فیلم حاوی %۱ زنیان بر جمعیت باکتریایی نشان میدهد در حالیکه فیلم حاوی %۱ زنیان اثر ضد میکروبی بیشتری بر کاهش میزان باکتریهای کلیفرم و اشرشیاکلی از خود نشان داد. بنابراین فیلم حاوی اسانس توانست باعث افزایش مدت ماندگاری گوشت بوقلمون شود. بر اساس نتایج حاصل، استفاده از فیلم حاوی %۶/۰ زنیان به عنوان تیمارموثر در بستهبندیهای ضدمیکروبی توصیه میگردد.
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی کانونی بین مولفههای سرمایه روانشناختی یعنی متغیرهای x شامل امیدواری، خودکارآمدی، تابآوری و خوشبینی و مولفههای کیفیت خدمات ارائه شده به کارکنان یعنی متغیر y شامل پاسخگویی، اعتماد، اطمینان، همدلی و حفظ ظاهر جهت تعیین هم تغییری بین دو مجموعه متغیر انجام گرفته است، تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیرهای کانونی کیفیت خدمات تعیین گردد و امکان استفاده از ضریب همبستگی کانونی برای ارائه روش پیشبینی تغییر وضعیت کیفیت خدمات فراهم گردد. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان باجه شعب بانک انصار شهر تهران با استفاده از نمونهگیری تصادفی و براساس جدول مورگان ۳۲۰ نفر انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار لیزرل وspss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین سرمایه روانشناختی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان وجود دارد. ابعاد سرمایه روانشناختی رابطه مستقیم با مولفههای کیفیت خدمات را دارا میباشند. همچنین امیدواری و پاسخگویی در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشتهاند.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
بررسی عوامل مؤثر در ارتقاء عملکرد صادراتی شرکتها موضوع مورد بحث بسیاری از مدیران و صاحباننظر حوزه مدیریت است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر دیدگاه منبعمحوری به منابع انسانی در عملکرد صادراتی شرکتها با در نظر گرفتن نقش میانجیگری تعهد به صادرات و بر مبنای مطالعهای توصیفی- همبستگی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شاغل در واحد صادراتی برخی شرکتهای فعال در حوزه صادرات است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران در جامعه محدود به تعداد ۲۴۸ نفر محاسبه و روش نمونهگیری طبقهای تصادفی متناسب با حجم جامعه بوده که روایی آن به دو روش محتوایی و سازه و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ (۹۰۵/۰) تأیید شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آموس و به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. بررسی یافتههای تحقیق نشان میدهد رویکرد منبعمحوری به کارکنان بر عملکرد صادراتی از طریق نقش میانجیگر تعهد صادراتی تأثیر غیرمستقیم معنادار و مثبتی دارد.
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
مدلهای عددی راهکاری مقرون به صرفه در مقایسه با تستهای میدانی و آزمایشگاهی میباشند که در صورت لحاظ نمودن خصوصیات دقیق ماده توانایی پیش بینی رفتار مصالح را با دقت قابل قبولی دارند. مزیت دیگر مدلهای عددی در مقیاس مزو، قابلیت ارائه رفتار اندرکنش اجزاء مختلف مصالح غیرهمگن مانند بتن میباشد که این ویژگی در پیش بینی رفتار بتن در مقابل بارهای دینامیکی، کارآیی بالایی دارد. به منظور انجام مدلسازی بتن در مقیاس مزو پلتفرمی برای ایجاد نمونههای بتنی با درنظرگیری سنگدانه، ملات و الیاف ایجاد گردید. پلتفرم ایجاد شده در این پژوهش قادر است سنگدانههای بیضوی مطابق با منحنی دانهبندی دلخواه به صورت کاملا تصادفی تولید و با کنترل عدم تداخل سنگدانهها در کنار یکدیگر به صورت از پیش تعیین نشده درون مرزهای قالب جایگذاری کند و پس از معین شدن هندسه نمونه و مشبندی آن، مدل ساختهشده تبدیل به متن ورودی برنامههای تحلیل عددی میشود و بارگذاری فشاری و کششی بر روی آن انجام میگیرد. در تحلیلهای انجام شده حداکثر مقاومت فشاری و میزان شکلپذیری بتن و در مواردی مسیر گسترش ترک مورد بررسی قرار گرفته است.