۱۸ نتیجه برای فکری
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
وندوارهها عناصری هستند که قادرند در نقش تکواژ آزاد و اشتقاقی به کار بروند. این رفتار وندوارهها ما را بر آن داشت تا با استفاده از نظریه صرف توزیعی به بررسی محتوای مشخصهای و ساختار درونی تکواژها به طور کلی و وندوارهها به طور خاص بپردازیم. این بررسیها نشان داد که برخلاف رویکرد کنونی نظریه صرف توزیعی که تکواژهای اشتقاقی را عناصری فاقد مشخصه ریشه میداند، حذف مشخصه ریشه سبب میشود که اغلب تکواژهای اشتقاقی دارای محتوای مشخصهای یکسانی باشند؛ که پیامد این امر مختلشدن فرایند درج در زبان فارسی است. عدم درج واحد واژگانی مناسب هر تکواژ منجر به آن میشود که تکواژ مذکور نتواند تعبیر معنایی مناسبی دریافت کند. براین اساس، فرضیه پژوهش حاضر این است که تکواژهای اشتقاقی نیز، در محتوای مشخصهای خود دارای ریشه هستند. روش انجام پژوهش پیشرو از پایگاه نظری آن مایه میگیرد؛ به عبارتی دیگر، فرضیه این پژوهش با استفاده از مفاهیم و استدلالهای نظری و شواهد زبانی به بوته آزمایش قرار داده میشود. تحلیل و بررسیها نشان داد که بکارگیری این فرضیه علاوه بر رفع مشکل درج تکواژهای اشتقاقی، به حل مسائل مربوط به ماهیت تکواژهای وندواره نیز کمک میکند. به گونهای که میتوان گفت وندوارهها، در وضعیت مستقل و وابسته، محتوای مشخصهای یکسانی دارند و تنها عامل متمایزکننده، جایگاه آنها در ساختارهای صرفی است. یافتههای این پژوهش همچنین منجر به ایجاد تعدیلهایی در تعریف هارلی (۲۰۰۹)از واژه مرکب شد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
گرچه مطالعات زیادی دربارۀ زمان در آیات وحی انجام شده است، با این حال ماهیت و نقش مقولۀ زمان در قرآن، بهمثابۀ متن مقدس، چندان موردتوجه نبوده است. مطالعۀ پیشرو باتکیهبر مفاهیم موجود در نظریۀ رایشنباخ یعنی زمان تکلم، زمان رویداد، و زمان ارجاع به بررسی زمانهای بهکاررفته در متن سورۀ غافر در سطح جمله و متن میپردازد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در سورۀ یادشده درکنار تعداد پرشمار جملههای اسمیه، از طیف وسیعی از زمانها اعم از ماضی، مضارع و مستقبل استفاده شده است و اینکه زمانهای ماضی عمدتا در معنایی غیر از گذشته بهکاررفتهاند، بدین صورت که یا نقطۀ ارجاع آنها در زمان حال یا آینده است یا به حقیقتی کلی اشاره دارند که منحصر به زمان خاصی نیست. بنابراین، در سراسر سورۀ غافر افعال ماضی، درست مانند افعال مضارع و مستقبل همگی مفهوم گستردهای از زمان حال را محققمیسازند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
“Reduplication” is considered as one of the generative ways of word formation in most languages of the world. While being generative, it can be done totally and partially in Persian. The present study aims to investigate this phenomenon in Persian based on the two extant approaches in distributed morphology known as the “adjustment approach” and “affixation approach” to capture the best one through which reduplication in the Persian language can be expressed by imposing the least computational efforts to the language system. In the process of affixation, a certain vocabulary item is added to the syntactic structure to discharge certain morphosyntactic features that the stem presents to the phonology; however, according to the adjustment approach reduplication is the result of adjustment phonological operations through a syntactic affix (usually null) on the root. Based on the Persian spoken corpus, this research analyzes reduplication in Persian according to distributed morphology. The findings demonstrate that out of the two mentioned approaches in distributed morphology, the affixation approach can capture reduplication in Persian more optimally and impose less computational effort to language system.
دوره ۴، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۱۶)- ۱۳۹۲ )
چکیده
اصطلاح مشخصبودگی معمولاً برای اشاره به گروههــای اسمـی به کار میرود. در این مقاله بر پایۀ تعریف اِنک (۱۹۹۱) و کریمی (۱۹۹۹, ۲۰۰۳) از مشخصبودگی، تکواژ «ægæ» را در انتهای برخی اسمهای موجود در جایگاه های مختلف نحوی به عنوان علامت ساختواژی مشخصبودگی در کردی کرمانشاهی بررسی کرده ایم و با استفاده از شواهد و دادههایی مانند حـضور اجباری تکواژ مذکور، نه تنها در برخی از گروههای اسمی معرفه، بلکه در بعضی از گروههای اسمی نکره نشان دادهایم که برخلاف نظر ادموندز (۱۹۵۵)، مکنزی (۱۹۶۱)، یارمرادی (۱۳۸۴) و بهادر (۱۳۹۰) این تکواژ در کردی کرمانشاهی نشانگر مشخصبودگی است، نه معرفگی. در پایان، کردی کرمانشاهی را در تقسیمبندی لاینز از زبانها (۱۹۹۹)، از نظر داشتن علامتهای معرفگی و نکرگی، جزو زبانهایی قرار دادیم که تنها نشانۀ نکره دارند. با توجه به اینکه در دستور زایشی یکی از اصول بنیادین این است که آن بخش از دانش زبانی که در ذهن سخنگویان یک زبان قرار دارد یکسان است، داده ها از سخنان نگارندگان به عنوان سخنگویان بومی این زبان جمعآوری و با استفاده از روش استدلالی بررسی شده اند. چارچوب نظری استفاده شده در این تحقیق، نظریات انک (۱۹۹۱) و کریمی (۱۹۹۹) در خصوص مشخصبودگی است.
دوره ۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
شلتوک برنج، یک زیستتوده ارزانقیمت است که توانایی انباشت مقادیر قابلتوجه سیلیکای بیشکل در بافت خود را دارد. فرایند استحصال این سیلیکا سبزتر از فرایندهای معمول تولید سیلیکای بیشکل است. در این پژوهش تأثیر عوامل فرآیندی استحصال سیلیکا از شلتوک برنج به روش رسوبی، بههمراه یک کاربرد ویژه آن در صنعت لاستیک مورد مطالعه قرار گرفته است. در فرایند استحصال، ابتدا شلتوک برنج در فضای آزاد سوزانده شده و سپس در یک کوره الکتریکی به خاکستر سفید تبدیل شد که در مراحل بعدی بهکمک سود سوزآور به محلول سیلیکات سدیم تبدیل شده و درنهایت سیلیکا از این محلول بهکمک اسیدسولفوریک رسوب داده شده است. در این مطالعه تأثیر نسبت جامد به حلال ؟؟(g/g ۱۷/۰-۰۳/۰) و مدتزمان مرحله انحلال قلیایی (h ۲-۱) و تأثیر pH (۹-۵) و دما در مرحله ترسیب اسیدی (°C ۹۰-۲۵) بررسی شده است. نشان داده شده که یک نسبت جامد به حلال کم در مرحله انحلال قلیایی و یک pH اسیدی در کنار دمای ترسیب بالا برای حصول بیشترین راندمان تولید و بهدست آوردن سیلیکایی بیشکل با خلوص بالا لازم است. سیلیکای رسوبی با درصد خلوص و شیمی مشابه با نمونه تجاری مورداستفاده در صنعت لاستیک (؟؟) اما مساحت سطح و حجم حفرات کمتر (؟؟) از نمونه تجاری تولید شد. همچنین مشخص شد که طولانیتر شدن مرحله انحلال قلیایی موجب افزایش اندک راندمان تولید میشود. سیلیکای تولیدشده، در سیستم چسبندگی لاستیک به الیاف (RFS) عملکرد بسیار نزدیک به نمونه تجاری را نشان داد که نشاندهنده توانایی بالای آن برای جایگزین شدن با انواع تجاری است که عمدتاً با فرایندهای با هزینه بیشتر و زیست سازگاری کمتر تولید میشوند.
دوره ۵، شماره ۹ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
موضوع مبالغه در علوم گوناگون زبان عربی مورد توجه بوده اما کمتر به این مفهوم در افعال مزید- به ویژه در قرآن کریم- توجه شده است. فراوانی مبالغه در افعال مزید قرآن و نهفتههای معنایی این صیغهها و عدم توجه کافی مترجمان در برگردان آنها، پژوهش و بررسی این موضوع را ضروری مینماید. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی چالشهای مفهوم مبالغه و برگردان آن در افعال مزید قرآن مورد بررسی قرار گرفته است که هدف آن، معرفی این چالشها و در نهایت ارائه ترجمهای دقیقتر از قرآن است. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان دستکم سه چالش مهم در این زمینه برشمرد که عبارتاند از: تعدد معانی بابهای مزید و غلبه معانی مشهورتر، درهمتنیدگی دو مفهوم «کثرت» و «مبالغه»، و اشتباه در تشخیص موضوع مبالغه. دیگر آنکه بررسی آیاتِ نمونه در این پژوهش نشان میدهد که عموم تفاسیر و ترجمههای فارسی از همهگیری گونهای ضعف و نارسایی در شناخت و انتقال مفهوم مبالغه افعال مزید در قرآن رنج میبرند. افزون بر این، شیوه تحلیل آیات در این پژوهش آَشکار میسازد که تشخیص دلالت افعال بر مبالغه، ساده نیست و تنها با تکیه بر معنای صرفی صیغهها و کلیاتی که در کتابهای صرف در این باره آمده است نمیتوان بدان پیبرد، بلکه تدقیق در بافت آیات و تحلیل فضای آن با استفاده از قرینههای درون و فرامتنی برای تشخیص دلالت مبالغه در افعال قرآن ضروری است.
دوره ۶، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۲۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده
نیازسنجی یکی از مؤلفههای مهم برنامه درسی است که بهدنبال کشف نیازها، خواستهها، علایق، سلیقهها، مشکلات و ضعفهای زبانی زبانآموزان و فاصله میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است. در این جستار، میکوشیم ازطریق نیازسنجی، مشکلات زبانی دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی را تحلیل کنیم تا نمودی واقعی از وضعیت برنامه درسی فعلی مهارتهای زبانی در این رشته و فاصله آن با وضعیت برنامه درسی مطلوب را ارائه کنیم.
روش پژوهش پیمایش و ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه مدرسان مهارتهای زبانی و دانشجویان ترم ششم مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی است. روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و روش تحلیل دادهها کمی (توصیفی و تحلیلی) است. در پژوهش حاضر، بهدنبال پاسخ به این سؤال هستیم که دانشجویان به چه اندازه در هریک از مهارتهای زبانی اصلی، مهارتهای فرعی و استراتژیهای مهارتها با مشکل روبهرو هستند و مشکلات زبانی دانشجویان بیشتر از ضعف آنان در کدامیک از توانشهای زبانی ناشی است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که دانشجویان در مهارتهای شنیدن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن بالای حد متوسط با مشکل روبهرو هستند و مشکلات زبانی آنان ممکن است از ضعف توانش ارتباطی (توانش دستوری، توانش زبانی- اجتماعی و توانش تحلیل گفتمان) ناشی باشد.
دوره ۷، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۳۵)- ۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانه نفی جمله در جملات پرسشی بلی ـ خیر در گویش دشتستانی میپردازد. در این گویش، نشانه نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متممهای گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی ـ خیر قرار میگیرد. بر این اساس، با ارائه شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسلهمراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامه کمینهگرای چامسکی (۱۹۹۵؛ ۲۰۰۱) تببین میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نشانه نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متممهای گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروههای جداگانهای تولید شده و با فعل در رابطه مطابقه شرکت میکنند. در جملات پرسشی بلی ـ خیر، نشانه نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هسته گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت میکند و در جایگاه هسته گروه متممنما قرار میگیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید میکند.
دوره ۸، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۴۲)، ویژه نامه زمستان- ۱۳۹۶ )
چکیده
الگوی ون لیوون (۲۰۰۸) تحت عنوان «بازنمایی کنشگران اجتماعی»، الگویی در چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، و ابزاری برای پژوهشگران است تا کشف کنند کارکردهای اجتماعی که در لایههای زیرین گفتمان لانه گرفتهاند، چگونه در لایههای زبرین بازنمایی میشوند. در این پژوهش، داستان «آل» نوشتۀ محمد بهمنبیگی، بهعنوان گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان، در چهارچوب الگوی یادشده بررسی میشود. در این مسیر معلوم میشود که نویسنده چگونه از نامدهی و طبقهبندی کنشگران اجتماعی برای بیان دیدگاههای خود استفاده کرده و آیا نامدهی و طبقهبندی کنشگران میتواند دیدگاه عشایر را در دورهای که هنوز سوادآموزی به ایل راه نیافته بود، نسبت به آنان روشن کند؟ نتایج پژوهش نشان داد که بازنمایی کنشگران در داستان «آل» هدفمند و در جهت کنترل دیدگاههای اجتماعی است. نویسنده با استفاده از مؤلفههای نامدهی و طبقهبندی، دیدگاه خود را با شیوهای پوشیده بیان کرده و ستم جامعه به زن را بهتصویر کشیده است. نویسنده از طرفی با بازنماییهای عام، زنان ایل را بهعنوان کنشگرانی درگیر در معضلات اجتماعی یکسان بازنمایی میکند و از طرف دیگر با بازنمایی خاص، آنها را با هویتی مستقل و متمایز نشان میدهد. ارزشدهی مردان ایل مثبت و بیانگر دیدگاه عشایر نسبت به جنس مذکر است، اما ارزشگذاری زنان با توجه به موقعیت اجتماعی حاکم بر متن، سیال است. نویسنده با استفاده از مؤلفۀ هویت درهمی، شخصیت اصلی داستان را زنی درگیر در فعالیتهای متضاد معرفی میکند تا هنجارهای اجتماعی را بهچالش کشد.
دوره ۹، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷ )
چکیده
در مقاله توصیفی ـ تحلیلی حاضر، ساختهای موسوم به مجهول ِزبان فارسی را در چارچوب رویکرد صرف توزیعی (Halle & Marantz, ۱۹۹۳)، رویکردی غیر واژگانگرا ـ که ساخت تمام واحدهای غیربسیط را به تنها حوزۀ زایای دستور، یعنی نحو میسپارد ـ از منظر تعامل نحو و معنا، با تمرکز بر دیدگاه امبیک (۲۰۰۴)، بررسی میکنیم. از آنجا که مجهولهای فعلی و صفتیِ زبان فارسی، جملگی غیر بسیطاند؛ لذا در رویکرد حاضر، خلاف پژوهشهای پیشین در ساخت مجهول، با قواعد نحوی یکسان توصیف و تبیین میشوند و تفاوت آنها به جایگاههای متفاوتِ ادغام هسته نمود (بالا یا پایین گروه فعلی) نسبت داده میشود. همچنین، با استناد به شواهد تعبیری و زبانی، چون برخی وجههای وصفی واحد (گداخته، بسته و آراسته)، در ترکیب « اسم مفعول + شدن»، هم تعبیر رخداد و هم تعبیر رخدادِ نتیجهای دارند؛ بنابراین، نوع دیگری از مجهول صفتی، یعنی «نتیجهای» را در زبان فارسی معرفی میکنیم و مشخصههای نحوی آن را در چارچوب صرف توزیعی نشان میدهیم. دلیل چنین تفاوت تعبیری، کاربرد دوگانه فعل «شدن»، بهعنوان فعل کمکی در ساخت رخدادی و فعل ربطی یا عملگرِ «شدن» به تعبیر امبیک (۲۰۰۴) در ساخت نتیجهای است.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده
ساختارهای حذف، الگوهایی هستند که در آنها بخشی از ساختار نحوی که بهطور طبیعی بیان میشود تا محتوایی را انتقال دهد، حذف میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ساختار حدف همپایگی و خلأ نحوی در چارچوب دستور ساختاری شناختی است. بنابراین، پژوهش پیشرو مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی است و از آنجا که فرایند حذف هم در گونۀ نوشتاری و هم گونۀ گفتاری زبان فارسی کاربرد گستردهای دارد، پیکرۀ مورد بررسی ما هر دو گونه را شامل خواهد شد و از لحاظ نظری (یعنی روش و چارچوب تحلیل) مبتنی بر رویکرد شناختی و ساختاربنیاد است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که با توجه به مفهوم دسترسی و فعالسازی که از سوی لانگاکر (۲۰۱۲) معرفی شد، دادههای زبان فارسی نیز در چارچوب این نظریه قابل توصیف هستند. همچنین، ملاحظه شد که همپایگی غیرسازهای در بافت انواع دیگری از «کاهش»بندی تحلیل میشود، ازجمله در کاهش تکیهای در عناصر فاقد تمرکز و همینطور در حذف در مواقعی که محتوای همپوشانی بیانناشده باقی میماند. مفهوم توصیفی محوری در اینجا تمایزگذار بود بدین معنی که این محتوا در یک پنجرۀ بندی ظاهر میشود که در پنجرۀ متقدم آن ظاهر نمیشود. همچنین، این یافتهها بیانگر آن است که جایگاه تمایزگذار در این ساختارها در زمانی که بند پایه را وقفهدار میکند، دارای اهمیت است. از این رو، به آسانی میتوان بیان کرد که تمایزگذار مستقیماً پس از ضدتمایزگذار میآید.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲- )
چکیده
ماکروگریدها شبکه های قدرت مقیاس کوچک، ولتاژ پایینی هستند که منابع انرژی پراکنده تجدیدپذیر را به همراه واسط های الکترونیک قدرت به کار می گیرند. ماکروگریدها به عنوان واحدهای کنترل شده مجزا و شبکه های توزیع فعال به سیستم های کنترل قابل انعطافی نیاز دارند تا عملکرد قابل اطمینان و ایمنی را در مدهای مختلف تضمین کنند. این عملکردهای متنوع ماکروگرید تغییراتی را در ولتاژ و فرکانس به ویژه در حالت جزیره ای موجب می شوند. یک روش کنترلی جدید به همراه دو الگوریتم بهینه سازی (الگوریتم ژنتیک و الگوریتم رقابت استعماری) برای حذف کردن هردوی اختلالات ولتاژ و فرکانس در این مقاله ارایه شده اند. همچنین یک مفهوم جدیدی از کنترل دروپ مرسوم در قالب یک کنترل کننده دروپ سریع طراحی شده است تا قابلیت اطمینان سیستم ماکروگرید را با همکاری یک کنترل کننده فرکانس جدید تضمین کند. نتایج شبیه سازی، رفتار درست رویکرد ارایه شده را در مقایسه با روش های قبلی نشان می دهند.
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
عوامل روانشناختی، روابط همشاگردی و آشنایی زبانآموز با فرهنگ زبان هدف، نقش مؤثری در پیشرفت تحصیلی دارد. مسئلۀ اصلی این پژوهش تعیین ویژگیهای سنجشی ارزیابی این عوامل در یادگیری زبان عربی دانشجویان کارشناسی زبان و ادبیات عربی در ایران است، زیرا در این زمینه پژوهش درخوری انجام نشده است. این پژوهش با روش تحقیق آمیختۀ اکتشافی متوالی انجام گرفت. گویههای اولیه در قالب یک پژوهش کیفی و مصاحبۀ نیمهساختاریافته با متخصصان زبان وادبیات عربی و روانشناسی، طراحی شد و با ابهامزدایی از آنها فرم نهایی (۸۳) گویهای تعیین شد و برای روایی و پایایی آنها روی نمونه صد نفری دانشجویان کارشناسی زبان و ادبیات عربی از طریق فضاهای آموزشی رسمی مجازی و بهروش نمونهگیری، اجرا شد.
یافتهها: ۸۳ گویۀ ضروری با (CVR) بالای ۰,۶، براساس ملاک لوشه، انتخاب شد و شاخص روایی محتوای کل مقیاس (CVI)، با استفاده از نرمافزار اس.پی.اس.اس. برابر ۰,۸۳ بهدست آمد که مطلوب است. همسانی درونی این مقیاس از طریق آلفای کرونباخ، برای تمامی مقادیر (۷ عامل) بالاتر از ۰.۸ بود. شاخص اعتبار مرکب و متوسط واریانس عوامل مقیاس، بهترتیب بالاتر از ۰.۸ و ۰.۵ شد که روایی همگرا را نشان میدهد. روایی ملاکی همزمان بیانگر رابطه معنادار بین عوامل مقیاس و معدل افراد نمونۀ تحقیق است. درمجموع، مقیاس نهایی ۳۲ گویه دارد که ۶۴.۲۲ درصد از واریانس کل مقیاس را تعیین میکند. درنتیجه، این ابزار باتوجه بهویژگیهای سنجشی مطلوب، برای تعیین عوامل روانشناختی ومیانفردی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی زبانآموزان زبان و ادبیات عربی کاربرد دارد.
دوره ۱۴، شماره ۷۳ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش، تأثیر جایگزینی چربی خامه قنادی با روغن هسته پالم در سطوح ۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد بر برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و حسی خامه قنادی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش میزان روغن هسته پالم در فرمولاسیون خامه قنادی، تفاوت معنی داری از نظر pH، اسیدیته، ماده خشک، پایداری کف و اورران در مقایسه با نمونه شاهد (بدون چربی گیاهی) وجود نداشت (۰۵/۰p>)؛ به طوری که با افزایش روغن هسته پالم، pH، اسیدیته، ماده خشک و پایداری کف کاهش و اورران افزایش یافت. همچنین، نمونه های خامه قنادی تولیدی در پارامترهای حسی بافت، شیرینی و طعم تفاوت معنی داری با نمونه شاهد نداشتند (۰۵/۰p>)، اما از نظر رنگ و پذیرش کلی دارای اختلاف معنی دار بودند (۰۵/۰p<). در نهایت، نمونه خامه قنادی حاوی ۲۵ درصد چربی شیر و ۷۵ درصد روغن هسته پالم از لحاظ خواص حسی مطلوبیت بیشتری نسبت به سایر نمونه ها داشت.
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله ربات موازی چهار درجه آزادی چهار شاخه شبیهسازی میشود. ابتدا مدل ریاضی که بر اساس آن ربات موازی چهار شاخه مدل شده نشان دادهشده و سپس بهینهسازی این ربات موازی بر اساس فضای کاری عاری از تکینگی سینماتیکی مرتبه دوم انجام میشود. نوآوری این مقاله در استفاده از دو الگوریتم جستجوی سراسری برای یافتن فضای کاری عاری از تکینگی است. ابتدا مسئله برای الگوریتم زنبورعسل مصنوعی حلشده و سپس این روش با روش هوش ازدحامی ذرات مقایسه میشود. نتایج نشان میدهد که با هر دو روش میتوان پارامترهای طراحی ربات را به دست آورد، درحالیکه از پیچیدگیهایی که از ویژگی ذاتی این نوع بهینهسازی است پرهیز کرد. مقایسه دو الگوریتم جستجو نشاندهنده آن است که روش هوش ازدحامی ذرات سریعتر از الگوریتم کلونی زنبورعسل عمل میکند. فضای جستجو برای این الگوریتمها حجمی متشکل از سطحی به ابعاد ۵۰۰ mm در ۵۰۰ mmاست که در راستای عمود از ارتفاع ۵۰۰ mm تا ۱۰۰۰ mm تغییر میکند. همچنین از نکات مهم این مقاله دوران مجری نهایی حول محور عمود تا ۹۰ درجه چرخش است که قابلیت مهمی در ساختار و انعطاف عملکردی ربات دارد. پس از شبیهسازی، ربات موازی به کمک نرمافزار طراحی سهبعدی مدل میشود. درنهایت ربات موازی چهار شاخه طراحیشده در آزمایشگاه تعامل انسان و ربات دانشگاه تهران ساختهشده است.
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۴ )
چکیده
پژوهش حاضر به سنجش کیفیت محیط در محله امامزاده یحیی در منطقه ۱۲ تهران پرداخته است. این پژوهش کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها پیمایشی با استفاده از پرسشنامه می باشد که حجم نمونه ی مورد بررسی براساس فرمول کوکران ۳۱۶ نفر محاسبه شده و برای تعیین روایی و پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که عدد بدست آمده ۰,۶۵ می باشد که مطلوب و در حد متوسط است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ویژگی های کالبدی و شاخص های مربوط به آن پایین ترین سطح کیفیت را نسبت به دو ویژگی دیگر یعنی کیفیت کارکردی و محتوایی به خود اختصاص داده اند و شاخص های مربوط به ویژگی های محتوایی در سطح بالاتری نسبت به بقیه قرار دارند که نتایج آزمون T تک نمونه ای معنی داری آنها را از دیدگاه شهروندان نشان میدهد. در نهایت علی رغم وجود تفاوت در سطح معنی داری ویژگی های مختلف، در مجموع بین رضایت از کیفیت محیط شهری و محیط سکونتی رابطه معناداری وجود دارد، لذا وضعیت کنونی کیفیت محیط در محله از دیدگاه ساکنان در حد متوسطی قرار دارد
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۳۶ )
چکیده
یری الکثیر من المدرسین والمختصین أنّ مناهج تعلیم اللغه العربیه فی الجامعات الإیرانیه لم تعتن باحتیاجات الطلبه وأسالیب تعلمهم وطرق تفکیرهم. فأسلوب التعلّم من العوامل الهامّه فی نجاح التعلیم حیث یساهم فی تحدید نمط الطالب ومن ثم إعطاء التعلیمات التی تطابق هذا النمط، بهدف المزید من التعلّم الفعّال جاءت هذه الدراسه لتحدید أسالیب التعلّم لدی متعلّمی مرحله البکالوریوس لأقسام اللغه العربیه وآدابها فی الجامعات الإیرانیة. حیث تسعی أولاً إلی تحدید الأنماط التعلمیه الشائعه التی یستخدمها المتعلمون فی المناهج الحالیه ثم تحدید أسالیب التعلّم المفضّله لدیهم. من أجل الوصول إلی هذه الأهداف، تم طرح سؤالین رئیسین: الأول: ما هی أنماط التعلّم السائده لدی المتعلّمین والتی یستخدمونها فی المنهج أو المناهج اللغویه الحالیة؟ والسؤال الثانی: ما هی الأنماط التی یفضّلها المتعلّمون والتی یرغبون فی استخدامها فی المنهج المتطوّر أو المناهج الجدیدة؟ فی هذه الدراسه اعتمدنا علی المنهج المسحی وتمّ استخدام الاستبانه کأداه لجمع المعلومات والبیانات اللازمه حیث تکوّن مجتمع الدراسه من کافه طلبه الفصل السادس من مرحله البکالوریوس فی فرع اللغه العربیه وآدابها بالجامعات الإیرانیة. تمّ جمع البیانات من ۱۴۹ طالبا وطالبه واعتمد الباحثون علی أسلوب العینه العشوائیه الطبقیه لسحب هذه العینه وقد أظهرت نتائج الدراسه أنّ النمط التحلیلی والنمط السلطوی أکثر أنماط التعلّم استخداماً لدی المتعلّمین؛ لکنّ معظمهم یفضّلون النمط الاتصالی والنمط الحسیّ علی النمط التحلیلی والنمط السلطویّ.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( بهمن ۱۴۰۰ )
چکیده
ریزساختار بدون نقص کامپوزیتهای زمینه فلزی، توزیع یکنواخت ذرات و خواص خوب آنها، توسط متغیرهای روش تولید و مواد زمینه و تقویتکننده تعیین میشود. در این تحقیق از آسیای گلولهای سیارهای با انرژی بالا برای ساخت پودر کامپوزیتی Al۶۰۶۳-SiC استفاده شده است. برادههای آلومینیوم با زمان و نسبت وزنی گلوله به پودر (BPR) مختلف در آسیای گلولهای سیارهای با انرژی بالا آسیاکاری شدند. پودر بهینه حاصله، با افزودن درصدهای وزنی مختلف کاربید سیلسیم (SiC) با نسبت وزنی گلوله به پودر در زمانهای مختلف، آلیاژسازی مکانیکی گردیدند. طی فرایند آسیاکاری تحت جو آرگون، از اسید استئاریک به عنوان عامل کنترل فرایند (PCA) برای جلوگیری از جوشکاری سرد بیش از حد و کلوخهای شدن پودر استفاده شده است. پس از آلیاژسازی مکانیکی، تاثیر متغیرهای فرایند شامل زمان آلیاژسازی، نسبت وزنی گلوله به پودر و درصد وزنی کاربید سیلسیم با مقادیر مختلف بر روی پودر کامپوزیتی از نظر مورفولوژی توسط آنالیز اندازه ذرات (PSA) و میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FESEM) و از نظر ترکیبات فازی توسط طیفسنجی پراش اشعه ایکس (XRD) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به الگوی پراش اشعه ایکس نمونهها، اندازه دانه از طریق مدل ویلیامسون-هال محاسبه گردید. نتایج حاصل از انجام فرایند آسیای مکانیکی و آلیاژسازی مکانیکی نشان داد که در زمانهای آسیای کوتاه با نسبت وزنی گلوله به پودر بالا میتوان به پودر کامپوزیتی با اندازه ذرات ریزتر دست یافت. همچنین وجود ذرات تقویتکننده کاربید سیلسیم موجب تسریع در فرایند آسیای مکانیکی شده و کاهش بیشتر اندازه ذرات را موجب میشود.