جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای فدائی نژاد
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در دهههای اخیر بدنبال تحولات صورت گرفته در نگرش به میراث فرهنگی و ارزشهای آن، رویکرد مدیریت مکانهای فرهنگی-تاریخی نیز دستخوش تغییرات گردیده است. رویکرد ارزشمبنا به عنوان رایجترین رویکرد مدیریتی از اواخر قرن بیستم مورد توجه مجامع علمی در سطح بینالمللی قرارگرفته است; این رویکرد که به واسطه منشور بورا به جامعه حفاظتی ارائه گردید، از طریق تجربیات عملی مؤسسهی حفاظتی گتی و نظریههای افرادی همچون جیمزکر توسعه یافت و بعدها به سازمانها و مؤسسات بینالمللی دیگری راه یافت. بررسی اسناد بینالمللی، نظریههای مرتبط، جایگاه و اولویت ارزشهای میراث فرهنگی در قرآن کریم و نهایتاً مدیریت بر مبنای نظام ارزشی فرهنگ اسلامی نشانگر آن است که رویکرد ارزش مبنا، پاسخی مناسب برای شناخت جنبههای پیچیده و در حال توسعه میراث ارائه مینماید که هدف اصلی آن حفظ اهمیت معنایی مکان و ارتقاء ارزشهایی است که توسط همهی گروههای جامعه به آن نسبت داده میشود و دستیابی به این هدف از طریق برنامهی مدیریتی ساختاریافته و مبتنی بر سیستم ارزشی جامعه میسر میگردد از این رو مقاله حاضر از طریق بازخوانی اسناد و دستورالعملهای عملیاتی سازمانهای بینالمللی از یک سوی و دیدگاههای صاحبنظران و جایگاه میراث فرهنگی و ارزشهای آن در فرهنگ اسلامی از سوی دیگر، با بهرهگیری از روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا در پی توسعه چارچوب مفهومی مدیریت ارزشمبنا از طریق ارائه فرآیند کلی برنامهی مدیریتی میباشد. بر مبنای چارچوب مفهومی مدیریت ارزش مبنا در این مقاله، اهمیت معنایی مکان که خود در برگیرنده ارزشهای میراث است و بر مبنای سیستم ارزشی جامعه اسلامی و مد نظر قرار دادن اولویتبندی آنها از دیدگاه قرآن کریم تنظیم میگردد به عنوانِ هستهی اصلی چارچوب پیشنهادی معرفی میگردد. به منظور حفظ اهمیت معنایی مکان باید سه مرحله درک مکان، سیاستگذاری و مدیریت مورد توجه واقع شوند و این فرآیند به واسطه مشارکتِ متخصصان حفاظت، جامعه محلی و ذینفعان محقق میگردد.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: بناها و سایتهای صنعتی، به دلیل ویژگیهای متمایز کالبدی و زیباییشناختی، میتوانند صحنهای باشند برای ملاقات مردم که در صورت هدایت درست صحنه؛ ایجاد تجربههای بهیادماندنی را به دنبال خواهد داشت. استفاده مجدد از این بناها با کاربست اقتصاد تجربه میتواند فارغ از نگاه موزهای به آنها، پیشنهادات بیشتری را در اختیار قرار دهد تا با طراحی تجربههای متفاوت به شکلی مناسب از آنها بهرهبرداری شود.
روشها: در پژوهش اسناد و نظریههای مرتبط از طریق راهبرد استدلال منطقی مورد بازخوانی قرار میگیرند. سه مولفه «زمینه شخصی»، «زمینه اجتماعی» و «زمینه فیزیکی» چارچوب مفهومی پژوهش را شکل دادند.
یافتهها: طراحی تجربه در کارخانه سیمان ری بر اساس سه مولفه استخراج شده از چارچوب مفهومی و با بهرهگیری از چهار قلمرو پین و گیلمور انجام شده است. از اینرو، کاربریهای پیشنهادی با توجه به اصالت سایت صنعتی و تولید تجربههای نوین جمعی که ماحصل آن همنشینی کاربریهای گوناگون در این سایت میباشد، تعریف شده است.
نتیجهگیری: میراث صنعتی هر کشور زمینهساز رشد و ارتقا اقتصاد آن کشور است. حفاظت و استفاده مجدد از این بناها میتواند در تحقق توسعه اقتصادی باشد. یکی از جدیدترین شیوهها در علم اقتصاد، طراحی تجربه است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد، طراحی تجربهمحور میتواند ابزاری سودمند در راستای حفاظت از میراث باشد. در این مقاله بر اساس معیارهای به دست آمده از چارچوب مفهومی پژوهش، از نگاه تجربهمحوری به گردشگری میراث پرداخته شده است و برای تبیین بهتر این رویکرد، طراحی تجربهمحور کارخانه سیمان ری به عنوان مورد پژوهی مورد بررسی قرار گرفته است.