۴۸ نتیجه برای غلامعلی
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
در اقتصاد جدید، دانش نقش کلیدی در جامعه ایفا می کند و خلق دانش کلید رشد است. باور بر این است که عوامل سازمانی متفاوتی بر خلق دانش تاثیر دارد. در این مطالعه محققان به بررسی نقش هوش سازمانی بر خلق دانش از طریق یادگیری سازمانی پرداخته اند. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. برای آزمون ۳ فرضیه پژوهش از نمونه ۱۴۰ نفره از کارکنان دفتر مرکزی شرکت سایپایدک استفاده شد. نتایج بدست آمده از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از آن است که رابطه علی بسیار قوی میان هوش سازمانی و یادگیری سازمانی و نیز میان هوش سازمانی با خلق دانش وجود دارد. همچنین رابطه علی مثبت و معنادار میان یادگیری سازمانی و خلق دانش وجود دارد. نتایج تحقیق می تواند سازمانها را در کسب مزیت رقابتی یاری نماید و آنان را به اهمیت روز افزون توجه به منابع انسانی سازمانی واقف نماید.
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
متیل ترشیوبوتیل اتر (MTBE) به عنوان بالابرنده عدد اکتان بنزین در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته ولی پس از طی مدت زمان کوتاهی بدلیل جذب بسیار زیاد در آب و احتمال ورود به آب های زیر زمینی، مصرف آن در کشورهای توسعه یافته ممنوع شده است. در این پژوهش برای اولین بار، جهت کاهش اثرات نامطلوب زیست محیطی استفاده از MTBE ، کپسوله نمودن آن و کنترل آزادسازی در موتور خودرو و هنگام احتراق مورد توجه قرار گرفت. بدین منظور پلیمریزاسیون مینی امولسیونی معکوس مونومر متیل متاکریلات(MMA) در حضور MTBE و در محیط سیکلوهگزان به روش روغن/ آب / روغن انجام شد. نانوکپسول پلی متیل متاکریلات/ MTBE در نسبتهای وزنی ۵/۰، ۱، ۲ از MTBE به متیل متاکریلات (R=MTBE/MMA) سنتز گردید. اثر تغییر مقادیر R بر درصد تبدیل پلیمریزاسیون، راندمان کپسوله کردن MTBE و مورفولوژی کپسولها بررسی گردید. تغییر نسبت R از ۵/۰ تا ۲ این امکان را فراهم نمود تا سایز کپسول ها در محدوده ۵۰ تا ۵۰۰ نانومتر کنترل شود. شروع محدوده تخریب MTBE خالص از ۱۳۰ درجه سانتیگراد در حالت بدون وجود پوسته پلیمری به ۲۵۰ درجه افزایش یافت و باعث شد تا آزاد سازی هسته بوسیله حرارت و از دمای ۲۵۰ درجه آغاز شود. با افزودن ۵/۱% کپسولها به بنزین، علاوه بر کنترل آزادسازی MTBE در موتور خودرو، عدد اکتان ۵ واحد افزایش یافت.
با توجه به نتایج بدست آمده، پلیمریزاسیون مینی امولسیونی معکوس روش مناسبی برای کپسوله کردن و کاهش اثرات زیست محیطی MTBE بوسیله محدود نمودن تماس آن با محیط می باشد.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
چهار طاقی از شکل های ارزشمند معماری ایران در دوران پیش از اسلام و بعد از آن بوده که در ساخت بنا های مذهبی و جز آن به کار رفته است. بنابر شواهد موجود باستان شناسی، این نوع معماری در پیش از اسلام به ویژه از دوره ماد در نقشه آتشکده ها مشاهده شده است. پس از مدتی این شکل از معماری کاربرد عام تری یافت و در بنا ی کاخ ها نیز به کار رفت. طرح چهارطاقی در دوران اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفت؛ هرچند در چهار قرن نخست هجری آثار و نشانه های استفاده از آن بسیار محدود بود. باوجود این، از دوره سلجوقی به بعد با لزوم گسترش فضا های معماری مانند مسجدها، این نقشه در ساخت بنا های مختلفی مانند مسجد، آرامگاه و کاخ و کوشک کاربرد گسترده ای یافته است. نگارندگان در پژوهش حاضر برآن اند تا با توجه به نظریه کهن الگویی یونگ، علل و عوامل انتخاب این شکل از معماری و نحوه انتقال آن از دوره ساسانی به اسلامی را با ذکر شواهدی از جنبه امر قدسی در منابع اسلامی بررسی و تحلیل کنند. به بیان روشن تر، این پرسش مطرح است که آیا معماری چهارطاقی الگویی برگرفته از باورهای مسلط جامعه و یا به تعبیری، اندیشه ناخودآگاه قومی مردمان ایران از دوره پیش از اسلام است که در فرهنگ مذهبی و ادبیات دوره اسلامی راه یافته، ریشه دوانده و سپس در ذهن آدمیان این مرز و بوم تحول یافته و در ساخت دیگر بناها ازجمله کاخ ها، کوشک ها، مسجد ها و بناهای آرامگاهی به کار رفته است. هدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با فرسودگی شغلی صورت گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها پیمایشی از گروه پژوهشهای توصیفی است. جامعه آماری تمام کارکنان شاغل در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تهران به تعداد ۲۶۰ نفر است که تعداد نمونه آماری بهدست آمده ۸۰ نفر میباشند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه هوش معنوی ارائه شده توسط بدیع و همکاران (۱۳۸۹) و پرسشنامه فرسودگی شغلی است. به منظور تحلیل دادهها از آزمون تی تک نمونه و آزمونهای میانگین دو جامعه و تحلیل واریانس و آزمون همبستگی پبرسون به وسیله نرمافزار SPSS استفاده شده است.
یافتههای پژوهش نشان داد که میان هوش معنوی و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد، به عبارت دیگر، چنانچه هوش معنوی کارکنان افزایش پیدا کند، فرسودگی شغلی آنان کاهش پیدا میکند.
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( بهار ۱۳۸۶ )
چکیده
همزمان با تحولات وسیع در همۀ شئون سیاسی – اجتماعی ایران در عصر مشروطه، ادب فارسی نیز از این تغییرات مصون نماند و براساس مقتضیات عصر جدید تحولاتی در حوزۀ صورت و معنا پذیرفت. در بعد معنا و اندیشه، شعر عصر مشروطه، عرصۀ نگرشها و گرایشهای متفاوت با ادوار گذشته است. از جمله دربارۀ مفهوم وطن درونمایههای گزارش شده حاکی از تحول مفهوم وطن و دگرگونی در مصادیق آن است. گرایش به ایران باستان با نگرشها و گرایشهای متفاوت، از جمله دگرگونیهای فکری شعر این دوره است که بسیاری از شاعران وطن دوست بدان روی آوردهاند.
باستانگرایی دارای مبانی و معانی متفاوتی است. گرایش به ادوار باستانی یا گذشتۀ زبان و
گریز از هنجارهای کنونی آن، از معروفترین معانی آن است.
باستانگرایان در عین اشتراک در اصل گرایش به ایران باستان، در انگیزهها متفاوتند. به نظر میرسد برجستهترین انگیزههای توجه به ایران باستان در شعر عصر مشروطه عبارت است از: احیای هویت ملی، خوشبینی افراطی به ایران باستان، التیام احساس حقارت در برابر بیگانه، اسلامستیزی، انتقاد از اوضاع و احوال عصر، تحریک غرور ملی و شکست ناپذیری.
دوره ۵، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۲۰)- ۱۳۹۳ )
چکیده
یکی از مفاهیم قابل طرح در هر گفتمانی، مفهوم ارزش و فراارزش است. فراارزش شرایط بروز و ظهور ارزشهای دیگر را تعیین میکند و ارزشهای دیگر گفتمان در سایه آن شکل میگیرند و جهتدار میشوند. در این تحقیق تلاش میکنیم با روش تحلیلی و رویکرد نشانه- معناشناسی، تعامل و تقابل نظامهای ارزشی گفتمان در داستان نبرد رستم و سهراب، فرایند شکلگیری فراارزش «قدرت و شهرت» و نقش شرایط احساسی و عاطفی در ایجاد گسست در شکلگیری این فرایند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. پس از تحلیل نظامهای ارزشی گفتمان نبرد رستم و سهراب، خواهیم دید «قدرت و شهرت» فراارزشی است که بنیانهای نظام ارزشی گفتمان براساس آن استوار است؛ اما حضور نیرومند عاطفه، روند شکلگیری این فراارزش را با تنش و گسست مواجه میکند و برنامه روایی کنشگر برای دستیابی به مفعول ارزشی (معنا) دچار تغییر میشود. استفاده از مدل طرحواره فرایند عاطفی، برای نشان دادن فرایند شکلگیری گونه عاطفی پشیمانی و ناامیدی در رستم پس از مرگ سهراب، وضعیت بحرانی او در داستان، ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن رستم از سوی مخاطب و تلاش برای رهایی از این وضعیت برای حفظ موقعیت ایدئولوژیکیاش، از دستاوردهای دیگر این پژوهش است.
دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۳)- ۱۳۹۵ )
چکیده
این پژوهش میکوشد با مطالعۀ رمانهای ادبیات مهاجرت فارسی، چالش عناصر هویتساز دو سرزمین مبدأ و میزبان را در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت، در سرزمین میزبان، تحلیل و بررسی کند. هدف از این بررسی، پاسخ به این پرسش اصلی است که: جابهجایی سوژۀ انسانی از سپهر نشانهای سرزمین مادری به سپهر نشانهای سرزمین میزبان، عناصر هویتساز سرزمین مادری را دچار چه چالشهایی میکند؟ مقاله برای رسیدن به پاسخ این پرسش، از مبانی نظری مطالعات فرهنگی و بهویژه نظریۀ سپهر نشانهای یوری لوتمان سود میجوید. فرض مقاله بر این است که عناصر هویتساز با خروج از سپهر نشانهای خود، بخش مهمی از قدرت و تأثیرگذاریشان را از دست میدهند. این نشانههای هویتساز در سرزمین میزبان بهسبب ازدستدادن قدرتهای حامیِ خود و تفاوت و تعارض با نشانههای هویتساز میزبان، ممکن است به حاشیه فرستاده شوند یا دچار تغییرات ارزشی شوند و درنتیجه، سوژۀ انسانی را دچار چالشهای فراوان هویتی کنند؛ چالشهایی که از هویت آستانهای تا بحران هویت و بیهویتی متغیر است.
دوره ۷، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۳۵)- ۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانه نفی جمله در جملات پرسشی بلی ـ خیر در گویش دشتستانی میپردازد. در این گویش، نشانه نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متممهای گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی ـ خیر قرار میگیرد. بر این اساس، با ارائه شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسلهمراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامه کمینهگرای چامسکی (۱۹۹۵؛ ۲۰۰۱) تببین میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نشانه نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متممهای گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروههای جداگانهای تولید شده و با فعل در رابطه مطابقه شرکت میکنند. در جملات پرسشی بلی ـ خیر، نشانه نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هسته گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت میکند و در جایگاه هسته گروه متممنما قرار میگیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید میکند.
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
طبق برنامه چهارم توسعه کشور، باید اعتبارات هزینه ای از محل منابع غیرنفتی (به طور عمده مالیات) تأمین شود لیکن آمار نشان می دهد نسبت مالیات به بودجه جاری در ایران به طور متوسط ۳۶ است. براساس این آمار راهی دشوار و طولانی پیش روی سیاستگذاران و مدیران اجرایی این عرصه وجود دارد. وجود سیاستهای مالیاتی مؤثر یکی از عوامل مهم در تحقق اهداف مالیاتی است لیکن تدوین این سیاستها فعالیتی چند بُعدی و دشوار و نیازمند بهره گیری از خرد جمعی صاحبان منافع اصلی مالیات در بخشهای مختلف فعالیتهای اقتصادی است. اما این خبرگان با توجه به ذهنیت خود برداشتهای متفاوتی از مفهوم سیاستهای مالیاتی، میزان تأثیر آنها بر اقتصاد و اولویت بندی اجرای آنها دارند.
در این مقاله از روش دلفی برای تصمیم گیری گروهی و از نظریه فازی برای مدلسازی متغیرهای زبانی و عدم قطعیت موجود در نظریات متخصصان استفاده شده است و بر اساس آن طیّ سه پانل دلفی فازی، مهمترین سیاستهای مالیاتی کشور استخراج می شود. مهمترین حُسن این سیاستها دربرداشتن اتفاق نظر همه خبرگان و نیز پوشش عدم قطعیت موجود در ذهنیت آنان است.
دوره ۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
بررسی تطبیقی نظریههای نقدی شاعران معاصر عرب و ایرانی میتواند جایگاهی خاص در تحلیلهای ادبی داشته باشد. بهطور کلی نظریههای نقدی نوین شعری، متأثر از مبادی فکری فلسفههای معاصر آلمان و فرانسه است. ادونیس و شفیعیکدکنی دو تن از شاعرانِ ناقد تأثیرگذار هستند که با درایت خاصی مفاهیم و مولفههای شعری را در مقالات و کتابهای نقدی خوب به بحث گذاشته اند. پژوهش حاضر آرای نقدی این دو شاعر معاصر را با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی در حوزههای تعریف شعر، زبان و موسیقی شعر مورد واکاوی قرار دادهاست. از نتایج گرفته شده پژوهش این است که این دو منتقد خاستگاههای فکری مشترک و در نتیجه برخی دیدگاههای نقدی مشابه دارند؛ ولی رهیافتهای نقادانه آنان به لحاظ روششناسی و هم به لحاظ عمق فکری متفاوت جلوه می کند. ادونیس در قیاس با کدکنی نگاهی ژرفتر، منسجمتر به مقولههای شعری و زبان شاعرانه دارد.
دوره ۸، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۴۲)، ویژه نامه زمستان- ۱۳۹۶ )
چکیده
الگوی ون لیوون (۲۰۰۸) تحت عنوان «بازنمایی کنشگران اجتماعی»، الگویی در چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، و ابزاری برای پژوهشگران است تا کشف کنند کارکردهای اجتماعی که در لایههای زیرین گفتمان لانه گرفتهاند، چگونه در لایههای زبرین بازنمایی میشوند. در این پژوهش، داستان «آل» نوشتۀ محمد بهمنبیگی، بهعنوان گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان، در چهارچوب الگوی یادشده بررسی میشود. در این مسیر معلوم میشود که نویسنده چگونه از نامدهی و طبقهبندی کنشگران اجتماعی برای بیان دیدگاههای خود استفاده کرده و آیا نامدهی و طبقهبندی کنشگران میتواند دیدگاه عشایر را در دورهای که هنوز سوادآموزی به ایل راه نیافته بود، نسبت به آنان روشن کند؟ نتایج پژوهش نشان داد که بازنمایی کنشگران در داستان «آل» هدفمند و در جهت کنترل دیدگاههای اجتماعی است. نویسنده با استفاده از مؤلفههای نامدهی و طبقهبندی، دیدگاه خود را با شیوهای پوشیده بیان کرده و ستم جامعه به زن را بهتصویر کشیده است. نویسنده از طرفی با بازنماییهای عام، زنان ایل را بهعنوان کنشگرانی درگیر در معضلات اجتماعی یکسان بازنمایی میکند و از طرف دیگر با بازنمایی خاص، آنها را با هویتی مستقل و متمایز نشان میدهد. ارزشدهی مردان ایل مثبت و بیانگر دیدگاه عشایر نسبت به جنس مذکر است، اما ارزشگذاری زنان با توجه به موقعیت اجتماعی حاکم بر متن، سیال است. نویسنده با استفاده از مؤلفۀ هویت درهمی، شخصیت اصلی داستان را زنی درگیر در فعالیتهای متضاد معرفی میکند تا هنجارهای اجتماعی را بهچالش کشد.
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده
عجایبنامهنویسی سنتی نوشتاری است که از قرن پنجم تا قرن دوازدهم هجری آثاری از آن بهجا مانده است. انگاره بنیادین پژوهش حاضر این است که محتوای عجایبنامهای با تفکر اسطورهای پیوند دارد. برای ردیابی این مدعا، با کندوکاو بهشیوه توصیفی ـ تحلیلی در آثار بهجامانده از این سنت، ارتباط اندیشه عجایبنویس با تفکر اسطورهای نشان داده شده است. خیالورزی جمعی در عجایبنامه به تولید گزارههایی انجامیده است که با وجود ادعای مؤلفان درباره ارائه روشها و موضوعات عینی و حقیقی، با بنمایههای شبهاساطیری پیوند مییابد. این بنمایهها، ذیل مباحث تعلیلهای شبهاسطورهای، تبدیل و وحدت اسطورهای، تکرار اسطورهای و تقابل اسطورهای بازنمایی شده است.
دوره ۹، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: پایش زیتوده ماهیان یکی از اهداف اصلی مدیریت شیلاتی میباشد، که به دلیل مشکلات در مطالعه ماهیان زینتی و صخرهای این گروه نسبت به سایر ماهیان کمتر مطالعه شدهاند. هدف از این پژوهش مطالعه زیتوده سرپا ماهیان زینتی و صخرهای در جزیره لارک، بهمنظور شناسایی ذخایر و کمک به توسعه صنعت تکثیر و پرورش آنها میباشد.
مواد و روشها: زیتوده سرپا ماهیان زینتی و صخرهای در زیستگاههای مرجانی، صخرهای و نیمه نورگیر جزیره لارک به روش برآورد به روش مشاهده مستقیم در بازه زمانی ۹۸-۱۳۹۷، بهصورت فصلی مطالعه شد. یافتهها: زیتوده سرپا برآورد شده برای کل ماهیان زینتی در سه ایستگاه پیرامون جزیره در اعماق بین ۱۵-۳متر، ۱۸/۲۵۲۲، ۱۷/۵۲۲۲ و ۱۵/۱۳۲۵ کیلوگرم، و میزان ۳۱/۸۸۴ کیلوگرم برای ایستگاه چهارم (عمق ۴۳ متر)، نتیجهگیری گردید. کمینه زیتوده در بین فصول متعلق به تابستان بوده و نتایج حاصل از آزمون کراسکال والیس نشان داد این فصل با سایر فصول تفاوت معنیداری دارد (P<۰,۰۵). بهعلاوه، آزمون تشخیص ازنظر زمانی حاکی از تشکیل دو تابع معنیدار بوده که میتوان نتیجهگیری نمود ساختار جمعیتی ماهیان در فصلهای بهار، پاییز و زمستان بسیار به هم نزدیک و نسبت به فصل تابستان تفاوت محسوسی داشته است.
نتیجهگیری: برخی از ماهیان زینتی قابلیت بهرهبرداری بهمنظور توسعه صنعت آبزیپروری و بعضی از ماهیان صخره ای قابلیت صید تجاری را دارند. این مطالعه اولین گزارش در خصوص برآورد زیتوده سرپا ماهیان زینتی و صخرهای و ماهیان زیستبومهای مرجانی نیمه نورگیر(MCEs)، در آبهای کشورمان و کشورهای حاشیه خلیجفارس میباشد.
دوره ۹، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۷ )
چکیده
در فرآیند یادگیری زبان دوم، خطا پدیدهای است رایج و قابل پیشبینی. تداخلهای زبانی دستهای از خطاها محسوب میشوند که حاصل انتقال دانش زبان مادری به زبان مقصد میباشند. تحقیق حاضر که در چارچوب «تحلیلخطا» و بر اساس طبقهبندی براون (۲۰۰۷) از خطاها صورت گرفته است، بر آن است تا خطاهای نحوی ناشی از تداخل دو زبان کردی کلهری و فارسی معیار را در گفتار دوزبانههای کردزبان و فارسیزبان مورد تجزیهوتحلیل قرار دهد. بدین منظور، از بین خطاهای گفتاری، خطاهای نحوی و از بین آنها خطاهای ناشی از تداخل بین زبان اول و دوم مورد بررسی قرار گرفت. رویکرد این پژوهش تلفیقی (کمّی/ کیفی) میباشد. نمونه آماری شامل ۱۷۰ دختر و پسر دوزبانه ساکن شهر کرمانشاه است که به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. پس از تحلیل خطاها، نتایج پژوهش نشان داد که خطاها به ترتیب درصد فراوانی عبارتاند از: خطای کاربرد نادرست اجزای فعل مرکب، خطای حروفاضافه، خطای ترتیب اجزای جمله، خطای حرف نشانه «را»، خطای کاربرد فعل نامناسب، خطای استفاده از «ی» زائد، خطای حروف ربط و خطای استفاده از ضمیر نامناسب. با اتکا به نتایج تحقیق حاضر، میتوان راهکارهای آموزشی را برای معلمان، برنامهریزان درسی، طراحان آزمونها و زبانآموزان بهمنظور کاستن مشکلات یادگیری زبانفارسی در مناطق کردزبان ارائه داد.
دوره ۹، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
هدف بررسی حاضر شناسایی فیتوپلانکتونهای تولید کننده سموم دوموئیک و اوکادوئیک اسید در آبهای ساحلی شهر بندرعباس و تعیین میزان سموم درنمونه های آب و نرم تنان میباشد. نمونه برداری آب جهت شناسایی گونه های فیتوپلانکتونی و سنجش سموم در زمستان ۹۴ و تابستان ۹۵ از مناطق ساحلی مشرف به محل ریزش پساب های شهری و صنعتی انجام شد. نرم تنان از سواحل شهر بندرعباس و بندرلنگه جمع آوری شدند. آنالیز سموم فیتوپلانکتونی بر اساس روش کیت و تجزیه دستگاهی آلایزا سنجش شد. گونههای Pseudonitzschia delicatissima، Pseudo-nitzschia pungens و Pseudo-nitzschia seriata در تولید دوموئیک اسید و گونه های Dinophysis caudate و Prorocentrum Lima در تولید اوکادوئیک اسید در آبهای ساحلی بندرعباس شناسایی شدند. اوکادوئیک اسید محلول در آب به طور قابل توجهی، غلظت بالاتری از دوموئیک اسید را نشان داد. در نمونههای نرم تن مورد مطالعه شامل Circenita callipyga،Barbatiacandida، Telescopium Telescopium وThalessa savignyi دامنه غلظت از سم اوکادوئیک اسید از ۳۸/۲ ± ۸/۵۹ تا ۲۵/۲۸ ± ۹۶/۱۲۱ و برای سم دوموئیک اسید از ۰۰۲/۰ ± ۸۵/۰ تا ۷۲/۳۸ ± ۵۹/۸۳ میکروگرم بر کیلوگرم متغیر بوده است. در مقایسه با مقادیر رهنمود، غلظتهای مشاهده شده از سموم اوکادوئیک اسید و دوموئیک اسید در نرم تنان مورد بررسی کمتر از میزان مجاز بوده است، اما این مقدار برای دوموئیک اسید محلول در آب، بالاتر از مقدار مجاز ثبت گردید که نیاز به دستیابی به الگوی کمی و کیفی توزیع سموم به منظور حفظ ایمنی بهره برداران از اکوسیستم دریایی استان هرمزگان را نشان می دهد.
دوره ۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
توسعه فنّاوری اطلاعات ظرفیتهای جدیدی را برای حوزه آموزش عالی فراهم آورده است، یکی از این ظرفیتها «یادگیری الکترونیکی» است به طوریکه پیادهسازی نظامهای یادگیری الکترونیکی به یکی از مهمترین روندهای سرمایهگذاری کشورهای مختلف تبدیل شده است. پیادهسازی موفق این نظامها زمانی تحقق خواهد یافت که آمادگی لازم در دانشگاه از نظر ابعاد مختلف انسانی، زیرساختی و محتوایی فراهم گردد. در این مقاله آمادگی منابع انسانی دانشگاهها شامل یاددهندگان (استادان) و یادگیرندگان (دانشجویان) به عنوان یکی از مهمترین ارکان آمادگی یادگیری الکترونیکی در دانشگاههای کشور مورد بررسی قرار گرفته است. به همین دلیل، با بهرهگیری از مطالعات اسنادی و نظر خبرگان، معیارها و سنجههای ارزیابی آمادگی منابع انسانی تعیین و وزن هر یک از معیارها محاسبه شده است و سپس بر اساس مدل حاصل میزان آمادگی منابع انسانی در ۸ دانشگاه جامع کشور بررسی شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که در بیش از ۲۵ درصد معیارهای مربوط به آمادگی دانشجویان و حدود ۴۰ درصد از معیارهای مربوط به آمادگی استادان، امتیاز حاصل کمتر از حد متوسط بدست آمده است در عین حال میانگین آمادگی هر دو گروه در حد متوسط ارزیابی شده است. علاوه براین یافتههای پژوهش عدم توازن میزان آمادگی در معیارهای مختلف را تأیید میکند، به همین دلیل ضرورت توجه جدی مدیران دانشگاهها در برنامهریزی برای افزایش آگاهی از مزایای نظامهای یادگیری الکترونیکی، ایجاد سازوکارهای توانمندسازی مهارتی و ارتقای سطح دسترسی یادگیرندگان و یاددهندگان به امکانات شبکهای مهمترین برنامههای نظام دانشگاهی در افزایش میزان آمادگی منابع انسانی برای تحقق یادگیری الکترونیکی است.
دوره ۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش پیشبینی رفتار کارکنان از راه بررسی ادراک از احتمال تغییر در منابعِ سازمانی آنان و در تعامل ادراکی با سرپرست آنها است. این پژوهش با رویکردی عینیگرا به دنبال کشف مشابهتهایِ نهفته در تمایلهای رفتاری افراد، درونِ یک زیستبومِ سازمانی است. گامهای عملیاتیسازی این پژوهش با استفاده از راهبرد اکتشافی متوالی در پنج مرحله برداشته شده و از روشهای آزمایشی و تجربی برای اعتبارسنجی مدل استفاده شده است. زیستبومِ موردبررسی در این پژوهش، بانکهای دولتی و شبهدولتی ایران بودند که از راه ۴۱۶ آزمودنی با دقت بررسی شدند. همچنین برای دستیابی به مدلی برای پیشبینی رفتار ِسازمانیِ کارکنان، نخست تمایلهای رفتاری با رویکرد حفاظت از منابع، نوعشناسی و سپس با در نظر گرفتن انواع آثار ثابت و تصادفی در قالب معادلات آمیخته مدلسازی شدند. نتایج نشان داد که پیشبینهای رفتارِ انسان در سطح زیستبوم منابع از اشتراکهای بزرگی برخوردار است که با رویکردی منبعمحور میتوان آنها را شناسایی کرد. همچنین نتایج نشان داد که تمایل رفتاری کارکنان بانکهای دولتی و شبهدولتی ایران در موقعیتهای تهدید حمایت اجتماعی، «گرایش به انفعال» دارد و در صورت حضور تعامل ادراکی مثبت یا منفی از رهبر، این تمایل در هر دو حالت از «گرایش به انفعال» به «گرایش به حفظ» تغییر خواهد کرد. شناسایی نقاط مرزی تغییر حالتهای تمایل رفتاری و فاصله شدتِ تمایل رفتاری کارکنان از این نقاط، یکی دیگر از نتایج این پژوهش بود که میتواند راهنمایی برای تنظیم مداخلههای اثربخش رهبران در زیستبومِ مورد بررسی باشد.
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
تولیدات اولیه به عنوان شاخص کلیدی در ارزیابی بومسازگان آبی محسوب میشود که میتواند مستقیما روی ترسیب کربن اثر گذارد. با توجه به تغییرات اقلیمی و پویایی محیطزیست، تولیدات اولیه به صورت مکانی و زمانی در بومسازگانهای مختلف تغییر یافته است. به همین منظور، برای درک و پایش این تغییرات مهمترین پارامترهای تاثیرگذار بر مولفه از جمله، دمای سطحی آب، کلروفیلa و شکوفایی جلبکی و تغییرات آنها طی سری زمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دادههای مربوط به کلروفیلa، دمای سطحی آب (SST) و تولید خالص اولیه از تاریخ ژانویه ۲۰۰۳ تا دسامبر ۲۰۱۸ از سنجنده MODIS-Aqua و از مدل VGPM به منظور برآورد تولیدات اولیه در محدوده مطالعاتی استفاده شد. پس از انجام پیشپردازش و استخراج الگوریتم سری زمانی با استفاده از رویههای من کندال (Mk-Tau) و تایل سین (Theil-Sen) روند تغییرات مشخص گردید سپس با استفاده از تصاویر رنگی کاذب، بلومهای جلبکی در منطقه خلیجفارس و دریای عمان شناسایی و مقدار غلظت کلروفیلa در محدودهی جلبکی و خارج از این محدوده مشخص گردید. نتایج حاصل از تحلیل روند با رویه تایل سین نشان داد که نرخ تغییرات برای کلروفیل در همه مناطق به استثنای منطقه پنج کاهشی است، بیشترین مقدار در منطقه پنج (۱۹/۰-) مشاهده گردید که با میزان نرخ تولیدات خالص اولیه مطابقت داشت. همچنین نتایج حاصل نشان داد که بیشترین مقدار تولید خالص اولیه در منطقه یک در مارس (۳۰۸۱ گرم کربن/متر مربع/روز) و کمترین آن نیز ژوئن و جولای (به ترتیب ۵۴۰ و ۶۹۰ گرم کربن/متر مربع/روز) که با مقدار غلظت کلروفیلa مطابقت دارد. با وجود همبستگی ظاهری، بین دمای سطحی آب و کلروفیلa و همچنین بین کلروفیلa و تولید خالص اولیه، رابطه علت و معلولی وجود ندارد و برای شکوفایی جلبکی و تولیدات خالص اولیه عوامل دیگری جز کلروفیلa میتواند در نظر گرفته شود.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۵ )
چکیده
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که با خسارات مالی و جانی فراوانی همراه است،این پدیده تحت هر رژیم بارش و رژیم دمایی به وقوع می پیوندد. ارائه یک تعریف مورد قبول عام در مورد خشکسالی وجود ندارد زیرا نزد افراد با تخصص های مختلف دارای معانی متفاوتی است و در منابع علمی به رخداد خشکسالی هواشناسی،هیدرولوژیکی و کشاورزی اشاره شده است،خشکسالی هواشناسی را کمبود غیر نرمال و طولانی مدت بارش گویند،خشکسالی هیدرولوژیکی به کاهش چشمگیر سطح آب دریاچه ها،رودخانه ها ،مخازن و غیره مربوط است و خشکسالی کشاورزی شرایطی است که میزان رطوبت موجود درخاک برای محصول ناکافی است.
موضوع این مقاله بررسی و مقایسه عدم تطابق روند خشکسالی هواشناسی و خشکسالی هیدرولوژیکی در دو حوزه آبریز همجوار در دامنه شمالی شیرکوه یزد است.در ابتدا خشکسالی هواشناسی با استفاده از روش گیپس و ماهر و خشکسالی هیدرولوژیکی با استفاده از روش نمره استاندارد z محاسبه و در ادامه نیز وجود یا عدم وجود روند خشکسالی هواشناسی و خشکسالی هیدرولوژیکی با استفاده از تحلیل همبستگی در سطح دو حوزه آبریز اسلامیه و فخرآباد واقع در دامنه شمالی شیرکوه یزد مورد بررسی،تحلیل و مقایسه قرار گرفته است.
برای انجام این تحقیق از داده های بارندگی سالانه ۲ ایستگاه بارانسنجی وابسته به وزارت نیرو در طی یک دوره مشترک آماری ۳۰ ساله و داده های هیدرومتری ۲ ایستگاه اسلامیه و فخر آباد دوره های آماری به ترتیب ۲۶ و ۲۸ ساله استفاده به عمل آمده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که از این نظر تفاوت های چشمگیری در دو سطح دو حوزه آبریز وجود دارد،علیرغم اینکه روند خشکسالی هواشناسی در هر دو ایستگاه بارانسنجی اسلامیه و فخرآباد مورد تائید قرار نگرفت،اما روند خشکسالی هیدرولوژیکی در ایستگاه هیدرومتری اسلامیه مورد تائید و در ایستگاه هیدرومتری فخرآباد مورد تائید قرار نگرفت ،همچنین وجود رایطه قوی و معنادار بین میزان بارش و دبی در ایستگاه هیدرومتری فخرآباد تائید و در ایستگاه هیدرومتری اسلامیه تائید نشد.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( شماره ۴ پیاپی ۴۹- ۱۳۸۵ )
چکیده
اینکه توسعه پایدار در عمل چند معنا میدهد، چارچوبهای آن چیست و اجزای مفهومی آن کدامند، موضوعاتی است که در کشور ما نیز به طور لازم به آن توجه نشده است.
هدف این مقاله پرداختن به این امر و بسط مفهومی توسعه پایدار است که در چهار زمینه ذیل صورت گرفته است:
۱- متمایز ساختن پارادیم توسعه پایدار: در این مقاله پارادایم پایداری و الگوی پایداری مطرح شد و تفاوتهای آن از پارادایم رشد و الگوی اصلی آن به تفکیک عنوان گردید.
۲- تبیین و ترسیم چارچوب توسعه پایدار: محیطها، ابعاد و اهداف- در نوشتهها. به طور کلی از توسعه پایدار به عنوان سیستم تلفیقکننده اهداف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تعریف شدهاست و به استناد همین تعریف برای آن سه دسته هدف و سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی قائل شدهاند که از طریق این سه بعد با سه محیط اجتماعی، اقتصادی و طبیعی( زیست محیطی یا اکولوژیکی) در ارتباط است.به استناد این پژوهش تلفیق این سه دسته هدف محتاج کارکرد سیستم سیاسی، محیط سیاسی و در نتیجه وجود یک دسته اهداف سیاسی است؛ یعنی الگوی مفهومی توسعه پایدار چهار دسته هدف، چهاربعد و چهار محیط دارد.
۳- تعیین و تبیین پایداری: توانایی سیستم برای پایداری، به گونهای اجتنابناپذیر وابسته به موفقیتی است که سیستم در ارتباط با محیط کسب میکند. اما لازمه ارتباط پایدار با محیط مستلزم توزیع منابع و مسئوولیت کار بین اجزای سیستم به نحوی است که عناصر درونی با قبول جایگاه و نقش خود همراه با عناصر دیگر برای تداوم کارکرد و پایداری سیستم در یک محیط متغیر فعالیت کنند. در این صورت پایداری به دو قسمت اصلی تقسیم میشود: پایداری درونی و پایداری بیرونی.
۴- بسط معنایی توسعه پایدار: براساس این پژوهش توسعه پایدار را میتوان " مدیریت روابط سیستمهای انسانی و اکوسیستمها به منظور استفاده پایدار از منابع در جهت تأمین رفاه حال و آینده انسانها و اکوسیستمها" تعریف کرد. برای چنین نظام مدیریتی ضرورت دارد که جوامع به تغییر و تقویت چهار موضوع مورد نیاز بپردازند که عبارت است از: ارزشهای هدایتکننده روابط، دانش درک روابط، تکنولوژیهای استفاده شده در روابط و نهادهای مدیریت این روابط.
در نهایت دو شمای مفهومی ترسیم شد: توسعه پایدار از نظر رفاه انسان و اکوسیستم و توسعه پایدار از لحاظ فرایند تغییر.