۴۳۰۹ نتیجه برای علی
پروین غلامحسینی، علی حیدری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در این تحلیل، به بررسی نظام گفتمانی شوشی۱، تنشی۲ و کنشی۳ در قصه «علی میشزا»، یکی از معروفترین قصههای حماسی بختیاری، پرداخته میشود. هر کدام از این نظامها دارای ویژگیها و ساختار خاص خود هستند که تأثیر زیادی بر خَلق معنا و تجربیّات شخصیّتها دارند. نظام گفتمانی شوشی بهطور ویژه بر تأثیر احساسات و حالتهای عاطفی شوشگران تمرکز دارد. این نظام با رویکردی غیرخطی و غیرمستقیم، به بررسی چگونگی شکلگیری معنا بهواسطه تعامل شوشگران با محیط و عناصر اطراف آنها میپردازد. در این راستا، دو زیربخش عمده، یعنی حسی- ادراکی و تنشی- عاطفی، بهعنوان بخشهای کلیدی این نظام معرفی شدهاند. نظام گفتمانی کنشی در مقابل این نظام، بر کنشهای فعال شخصیتها تأکید دارد و بهنوعی تعادل و ساختار روایت را برقرار میکند. کنشگرانی که در این نظام قرار دارند، با هدفهای مشخصی اقدام میکنند و حرکات آنها بر بستر اهداف و تعارضات درونروایت شکل میگیرد.مسئله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل انتقال و عبور از نظام کنشی به نظام شوشی در قصه حماسی «علی میشزا» است. این پژوهش با بهکارگیری رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای انجام شده است. در این چارچوب نشانه- معنایی و با بهرهگیری از الگوهای شوشی، کنشی و تنشی، پژوهش به تبیین موضوعات مربوط برای خواننده میپردازد. نتایج این مطالعه حاکی از این است که نظام گفتمانی این قصه فقط به کنشهای شخصیتها مربوط نمیشود و معنای متن از طریق ابعاد مختلف تعامل شوشگران و کنشگران با عناصر محیطی داستان تفسیر میشود.
ولی اله صرامی، بتول علی نژاد، بشیر جم، مرضیه بدیعی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
جایگزینی واجِ زبان وامدهنده با واجی از زبان وام گیرنده«جایگزینی واج» نامیده میشود. تا به حال جایگزینی واکه ها در وامواژهها بیشتر مورد توجه محققان بوده است ولی بررسی جایگزینی همخوان کمتر مورد بحث قرار گرفته است بخصوص از دیدگاه نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، ۲۰۰۴ /۱۹۹۳) و یا از دیدگاه آموزش زبان به جایگزینی همخوانها پرداخته شده است (رزم دیده و ناصری (۱۳۹۸). ولی در این مقاله جایگزینی همخوان در وامواژهها بررسی شده است چون وامواژهها بهتر میتوانند رفتار واجی عامه مردم فارسی زبان را نشان دهند. نوع و رتبهبندی محدودیتها نیز گویای این تفاوتها است.در این تحقیق تعداد ۲۹۵ واژه انگلیسی از فرهنگ سه جلدی عمید و واژهیاب گوگل استخراج شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شبیهترین همخوان موجود در زبان وام گیرنده با توجه به بافت آوایی در جایگزینی شرکت میکند؛ ولی رتبه بندی محدودیتها تغییر نمی کند. از آنجاییکه هیچکدام از همخوانهای/T/، /w/، /k/ و /g/ در زبان فارسی نقش واجی ندارند، همخوان /T/ در آغازه و پایانه هجا به ترتیب با همخوانهای[t] و [s] جایگزین میشود. همخوان /w/ در ابتدای واژه با همخوان لبی دندانی [v] جایگزین میشود. البته از آنجا که این همخوان دولبی نرمکامی فقط به صورت آوای میانجی در زبان فارسی کاربرد دارد، پس از شکسته شدن خوشه آغازین /sw/ در ابتدای واژه، همچون یک آوای میانجی عمل میکند و معمولا جایگزین نمیشود. دو همخوان نرمکامی/k/ و /g/نیز با توجه به نوع بافت یا به همخوانهای کامی [c] و []تبدیل میشوند یا اصلاً جایگزین نمیشوند.
عالیه نخعی پور تذرج، سیف الله ملایی پاشایی، حامد مولایی کوهبنانی، محمدعلی جعفری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر قصد دارد با بهرهگیری از بستۀ نرمافزاری گویش سنجی و نقشهنگاری با رویکردی کمّی-رایانشی و کل گرایانه به بررسی تحلیل انبوهۀ متغیرهای زبانشناختی گونههای زبانی رودبارِجنوب در استان کرمان بپردازد. گردآوری دادهها به روش میدانی از ۲۲ منطقه در هفت شهرستان جنوبی استان کرمان صورت گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامهای حاوی ۲۰۸ واژه و ۱۰ جملۀ پایه بر اساس پرسشنامههای «طرح ملّی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. روایی پرسشنامۀ مذکور بر اساس آزمون آلفای کرونباخ ۹۸/۰ است. نتایج حاصل از تحلیل انبوهۀ داده ها نشان داد که شش خوشۀ گویشی عمده از هم متمایزند و این خوشه های گویشی خود به زیرخوشه هایی تقسیم می شوند. هریک از خوشههای گویشی دارای ویژگیهای آوایی، واجی، صرفی یا نحوی متمایزی هستند که آن را از دیگر خوشهها جدا میکند. بر اساس تحلیل آماری داده ها خوشۀ گویشی «الف» به دلیل کاربرد پیشوند استمراری /mi-/ و پسوند جمع ساز/hɑ-/ نسبت به سایر خوشه ها بیشترین تشابه و خوشۀ گویشی «ب» در مواردی از قبیل کاربرد پسوند مصدر ساز /-eng/ و پسوند استمراری æ/-/ بیشترین تمایز را از نظر صرفی و نحوی با فارسی معیار دارد. خوشه های گویشی «ج»، «د»، «هـ» و «و» بر خلاف تمایزی که با فارسی معیار از جمله کاربرد پیشوند استمراری ʔæ-// و پسوند جمع ساز /-on/دارند، بیشترین تشابه را با یکدیگر دارند و از نظر فرآیندهای آوایی و وجود آواهای خاص گونۀ رودبارِجنوب با گویش «ب» مشابهت دارند.
سولماز ملت دوست، محمد رضا احمدخانی، علی کریمی فیروزجایی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
مرضیه بهادیوند چگینی، علی کریمی فیروزجایی، معصومه ارجمندی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف رویکرد نشانهمعناشناختی گفتمانی برقراری ارتباط بین لایه های معنایی و واحدهای تمایزدهندۀ بافت زبانی، اجتماعی و گفتمان در سطح کلان است تا با کمک ابزارهای شناختی متن و گفتمان، به معنا دست یابد. این پژوهش، در چارچوب رویکرد نشانه معناشناسی گفتمانی چگونگی تولید، درک و دریافت معنا در بستر نظام های گفتمانی را در رمان «بلندی های بادگیر» مورد تفسیر و تبیین قرارمی دهد. نظام های گفتمانی شامل دو دسته می شوند یا مبتنی بر کنش-گفتار و کنش-حرکت (رفتار) هستند که نظام های گفتمانی شناختی را به وجود می آورند و یا مبتنی بر کنش-حس می باشند که به وجود آورنده نظامهای گفتمانی احساسی هستند. در این تحقیق، به بازنمائی کنش-گفتار، کنش-حرکت (رفتار) و کنش حس و بازخورد آنها در مشارکتکنندگان درون متن و گفتمان رمان پرداخته شده است. تحلیل گفتمان در متن و بافت موقعیتی رمان با استناد بر رویکرد نشانه-معناشناختی گرماس، ریشه در دیدگاههای شناختی دارد؛ زیرا کنشگفتار و کنشحرکت، زیرساخت و بستری برای انگیزۀ کنشحس در مخاطب بافت گفتمان پیریزی میکنند. هیتکلیف و کاترین دو شخصیت اصلی رمان هستند که در لایههای معنائی متنی و بینامتنی، کنشحس عشق به همراه رفتار و کنشگفتار انتقام را ترسیم میکنند. هیتکلیف با طیکردن مرحله نخست کنشحس، توانشهای روحی، جسمی و مالی لازم را کسب و کنش را اجرا میکند. هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل شرایط شکلگیری نظامهای گفتمانی کنشگفتار، کنشحرکت (رفتار) و کنش حس از دیدگاه نشانه-معناشناختی گفتمانی، جهت تبیین نظریۀ گفتمانی شناختی و احساسی است تا گفتمان غالب در متن و بافت موقعیتی رمان مشخص گردد.
سمانه حسنعلیزاده، علی شهیدی، زهره زرشناس،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در پژوهش حاضر بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تغییرات واجی و صرفی وامواژههای فارسی در فرآیند بومیسازی و نیز دامنه نفوذ و تاثیر زبان فارسی در زبان ترکی عثمانی پرداخته شده است. بدین منظور، با مراجعه به تمام فرهنگها و لغتنامهها، فرهنگ تعابیر و کنایات، فرهنگهای موضوعی و دایرهالمعارفهایی که در طول دوره امپراطوری عثمانی در آناتولی نوشته شدهاند، دادههای مورد نیاز برای این پژوهش ، که در حدود ۶۰۰۰ وامواژه فارسی بودهاند ، جمعآوری و بررسی شدند. در این پژوهش با استفاده از نرمافزار excel در رایانه، درصد و بسامد وقوع فرآیندهای رایج در حوزه واجی و صرفی، مشخص شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که از میان فرآیندهای آوایی و واجی شامل هماهنگی واکهای، فراتمایز آوایی، همگونی، قلب، درج، حذف، ابدال و تضعیفشدگی؛ هماهنگی واکهای که از ویژگیهای بارز زبان ترکی به عنوان یک زبان پیوندی است، دارای بیشترین فراوانی است. در حوزه صرفی که فرآیندهای ترکیب و اشتقاق مورد بررسی قرار گرفتند، اشتقاق دارای بیشترین فراوانی بوده است. با وجود خصوصیات ردهشناختی متفاوت دو زبان فارسی و ترکی، ارتباط این دو زبان گسترده و پیامدهای آن بطور چشمگیری یک طرفه بوده است که پیامد آن، وجود بسیاری از واژههای فارسی در زبان ترکی عثمانی است.
عباسعلی آهنگر، منصوره دلارامی فر، علیرضا آزادفر،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
امروزه، افراد و شرکتهای زیادی وارد دنیای تجارت میشوند. با توجه به نقش مهم و برجسته اینترنت و تبلیغات تجاری در زندگی روزمره، نباید ارتباط دنیای تجارت و مردم را نادیده گرفت. هدف این پژوهش بررسی زبان اقناعی براساس نوع و تعداد گامهای اقناعی در تعدادی از تبلیغات متنی اینترنتی تجاری فارسی براساس مدل حرکت اقناعی چانگ (۲۰۱۰، ۲۰۰۸) است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، تعداد ۱۲۰ تبلیغ متنی اینترنتی تجاری فارسی از طریق بارگیری از وبسایتهای رسمی مجلههای فارسی به عنوان دادههای پژوهش براساس نوع و تعداد گامهای اقناعی تحلیل شدند. در بررسی نوع گامهای اقناعی، نتایج نشان داد بیشترین نوع گام اقناعی بکار برده شده مربوط به گامهای حرکت اقناعی «ارائهی پیشنهادها» است که با فراوانی ۷/۶۳ درصد بکار رفتهاست. از سوی دیگر، گامهای حرکت اقناعی «اقدامات محرک صریح» کمترین فراوانی در میان دادههای پژوهش با بسامد ۰/۱ درصد را شامل میشود. همچنین، نشان داده شد که از این میان، گام اقناعی جدید «شعار» با فراوانی ۱۷ درصد بکار رفتهاست. بهعلاوه، بررسی تعداد گامهای اقناعی دادههای پژوهش نشان داد بیشترین تبلیغ در میان دادههای فارسی، تبلیغ «چهار-گامی» با فراوانی ۷/۲۶ درصد است. تبلیغ «ده-گامی» در میان دادههای فارسی با فراوانی ۹/۰ را شامل میشود. در نهایت، با توجه به نتایج پژوهش حاضر در تحلیل نوع و تعداد گامهای اقناعی، تفاوت معناداری نه تنها بین انواع گامهای مورد بررسی بلکه بین تعداد این گامها در تبلیغات متنی اینترنتی تجاری زبان فارسی نیز وجود دارد.
علی یوسف وطن خواه، محمدرضا خاکی، وحید نجاتی، حجت الله فراهانی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
دراین مطالعه ۳۰ هیجان به صورت القایی به پنجاه بازیگر تئاتر داده شده و آنها برای هر حالتذهنی، یک فرم بدنی طراحی کردند. دراین فرایند دوهزار تصویر از ژست بازیگران جمعآوری شد. تصاویر توسط ۳۲۱ نفر تماشاگر بهصورتِ تصادفی مورد نظرسنجی قرارگرفت و ازمیانِ آنها ژستهایی که بالاترین امتیاز را دراین نظرسنجی دریافت کردند، انتخاب شد. پایایی و روایی تصاویر منتخب ازطریق نرم افزاری که برای آزمون ذهنخوانی ازطریق بدن طراحی شده بود، ارزیابی شد. این مطالعه ازطریق تهیه و طراحی آزمون و اجرای آزمون و تحلیل و ثبت نتایج آزمون به نتایج زیر رسید.
باتوجه به نتایج آماری مشخص شد که بدن توانایی انتقال حالتذهنی را دارد. ما میتوانیم از فرم بدن افراد، به حالتهای ذهنی آنها پی ببریم. ۳۰ هیجان براساس حالتهای ذهنی «هدف» در مطالعات بارون کوهن، مشخص شد. ارتباط میان ذهنخوانی ازطریقِ بدن با ذهنخوانی ازطریقِ چشم مورد ارزیابی قرار گرفت. تصاویر منتخب جهت طراحی آزمون ذهنخوانی ازطریقِ بدن شناسایی و روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.
اولین بانک تصاویر بیانگرِ حالتهای ذهنی ازطریق بدن بازیگران تهیه و طراحی گردید. در درک حالتهای ذهنی، زنان عملکرد بهتری نسبت به مردان دارند. بدن نسبت به چشمها، در بیان حالتهای ذهنی از گویایی بیشتری برخوردار است.
فاطمه علیان نژادی، کاووس روحی برندق، حامد حامد خانی (فرهنگ مهروش)، ابوالفضل شکوری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
واژهٔ قرآنی «رهط» متعلق به دو حوزهٔ معنایی خویشاوندی و جماعت و دارای معانی گوناگون است. مطالعهٔ حاضر درصدد پاسخ به این مسئله است که چندمعنایی این واژه به چه علت و معنایی اصلی آن چیست. در تفاسیر و کتابهای لغت عربی سببی برای این مسئله بیان نشده است، ازاینرو، درک ساخت تاریخی آن نه تنها به لحاظ واژهشناسی قرآن، بلکه به لحاظ درک کاربرد فرهنگی آن در فضای نزول قرآن نیز اهمیت داشته و در تفسیر قرآن کارآمد است. در این مطالعه کوشش شده است با هدف جبران این خلأ مطالعاتی و با بهرهگیری از روشهای معناشناسی تاریخی و فرهنگی، دلیل چندمعنایی آن را با فرایندهای ساخت معنایی واژه همراه با کاربردهای آن در فرهنگ عرب با استفاده از منابع تاریخی و سپس در سیاق آیات مربوط، به روش توصیفی _ تحلیلی تبیین کند. درنهایت مشخص شده است که خاستگاه این واژه از برگرفته از دو ریشهٔ ثنایی در زبانهای کهن بوده است که در یک شاخه به دو معنای ترکیب کردن و دست و در شاخهٔ دیگر به معنای حفر کردن بوده و به دورههای بعد منتقل گردیده است. همراهی مفاهیم پرکاربرد گروه و جمع در متون متقدم عربی و خویشاوندی در انساب عربی برگرفته از همراهی و همزمانی دو معنای ترکیب و نماد دست دریک مسیر بوده است که با توجه به سابقهٔ فرهنگی تاریخی این واژه و کاربرد آن در سیاق آیات، مشخص میشود «رهط» کوچکترین جماعت از یک قبیله است که با همبستگی و تعامل در مقابله یا همراهی با فتنهها و چالشها معنا میشود.
امیررضا وکیلیفرد، علی اکبر جولا،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
The process of teaching and learning is a complex interplay of multiple factors, including teaching and learning styles. A mismatch between these styles can lead to negative outcomes. The primary objective of this study is to investigate the learning styles of non-Iranian Persian language learners and the teaching styles of their instructors. To explore the alignment and discrepancies between these variables, a quantitative method was employed to provide a comprehensive understanding of the relationship between them. This research was conducted with a sample size of ۱۱۶ Persian language learners and ۲۵ teachers, and data on learning styles were collected using the Perceptual Learning Style Preference Questionnaire (PLSPQ). The same questionnaire was adapted and validated to collect data on teaching styles. The study revealed no significant difference in the prioritization of visual, tactile, auditory, and kinesthetic learning styles between learners and teachers. However, a notable difference was observed in group and individual learning styles. Furthermore, academic background emerged as a crucial factor affecting teaching style, with teachers who had completed a teaching Persian program (AZFA) prioritizing group-style instruction. The outcomes of this research underscored the existence of discernible disparities between the teaching styles of educators and the learning styles of students. As such, it was recommended that teachers adjust their teaching styles to align with the learning styles of their students.
رحمان نظری انارستانی، علی ایزانلو، علی علیزاده،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در این پژوهش هندسۀ فضایی انواع کاربردهای حرف اضافۀ «در» در زبان فارسی معاصر از دیدگاه زبانشناسی شناختی بررسی و تحلیل میشود. چهارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، رویکرد شناختی تالمی دربارۀ ساختاربندی فضایی در زبان است. این پژوهش تنها بر کاربردهای فیزیکیِ حرف اضافۀ «در» تأکید دارد و به کاربردهای استعاری نمیپردازد. از پیکرۀ همشهری بهعنوان منبع اصلی برای جمعآوری دادهها استفاده و سپس چهارده کاربرد فیزیکی و متفاوت حرف اضافۀ «در» استخراج شد. در هریک از این کاربردها هندسۀ فضایی نما و زمینه هر یک بهتنهایی و ارتباط آنها با یکدیگر مورد مطالعه قرار گرفت و درنهایت، طرحوارههای آنها ترسیم شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کاربردهای فیزیکی حرف اضافۀ «در» نماها و زمینههایی با ویژگیهای هندسی متنوع را شامل میشود و از تعامل و یا تقابل آنها با یکدیگر هندسههای بدیعی به دست میآید که در همۀ آنها دو عامل «دربرگیرندگی» و «منبع کنترل» منجر به انتخاب «در» بهعنوان حرف اضافۀ مناسب میشود. همچنین، در یک نوع از هندسهها یک شئ زمینه سوم هم برای جانمایی دقیق نما در صحنه حضور دارد. برپایه یافتههای این پژوهش طرحوارۀ «راه» نیز به شکلی سهبعدی و حجمی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که در برخی نمونهها نیز آنچه در روساخت جمله بهعنوان زمینه مشخص شده است، مجاز از زمینۀ واقعی است.
اسمعیل علی سلیمی، میثم خزائی کوه پر،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
Before teachers can transform the reality and promote a liberating education within mainstream educational contexts, they must first gain a thorough understanding of how learners perceive the world. In an attempt to gauge EFL learners’ perceptions, the present study set out to conceptualize the construct of Critical Digital Pedagogy (CDP) by developing and validating a questionnaire for use in online EFL settings. The researchers distributed a preliminary questionnaire with ۶۵ items to ۳۸۰ adult Iranian EFL learners and used Exploratory Factor Analysis as well as Confirmatory Factor Analysis (EFA, CFA) to analyze the results. After removing ۹ items, the final questionnaire consisted of ۵۶ items on a five-point Likert scale. The analysis revealed that CDP consists of ۱۰ factors, namely “consciousness raising,” “community and collaboration,” “empowerment and agency,” “inclusivity,” “dialogism,” “co-creation of materials,” “praxis,” “problem-posing education,” “teachers as transformative intellectuals,” and “critical thinking and reflection.” Additionally, the convergent validity as well as the reliability of the questionnaire to measure the intended construct was statistically confirmed. These findings have important implications for EFL teachers, curriculum developers, course designers, and language researchers as they increase awareness of CDP and its underlying components.
سمیه مدیری، سید عدنان اشکوری، عیسی متقی زاده، علی پیرانی، سودابه مظفّری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
ارتباط میان واژگان و مفاهیم آنها در علم "معناشناسی" بررسی میشود. "معناشناسی آماری" زیرشاخه "معناشناسی محاسباتی" و در حقیقت، زیر شاخهای از "زبانشناسی محاسباتی" و "پردازش زبان طبیعی" است. تعیین واژگان و مفاهیم کلیدی یک متن به روش سنتی، نیازمند صرف زمان و همچنین دانش تخصصی راجع به موضوع متن است. استخراج زنجیرههای واژگانی، یکی از جدیدترین شاخههای معناشناسی آماری است که بر اساس روابط معنایی میان واژگان، مضامین اصلی متن را در اختیار ما قرار میدهد. در جستار حاضر برآنیم تا زنجیرههای واژگانی دو خطبه ۱۱۱ و ۲۲۱ نهج البلاغه را بر اساس نظریه "بارزیلی" و "الهداد" تعیین کرده و با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، مضامین اصلی آنها را استخراج نماییم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خطبه ۱۱۱ دارای ۷۸ و خطبه ۲۲۱ نیز دارای ۸۷ زنجیره واژگانی بوده که از میان آنها، رابطه معنایی تضاد (۵۰%) -در خطبه ۱۱۱- و رابطه معنایی تضاد (۳۸%) و ترادف (۳۴%) -در خطبه ۲۲۱- از بیشترین فراوانی برخوردار هستند. در خطبه ۱۱۱، زنجیره شماره ۵۳ که واژگان تشکیل دهنده آن، بر ترک دنیا و برگزیدن آخرت دلالت دارند و در خطبه ۲۲۱، زنجیرههای شماره ۳۱، ۶۲ و ۸ که واژگان آنها، به ترتیب، بر سکوت و خاموشی پس از زبانآوری، ضرورت بهرهگیری از عقل و خرد، ترس و وحشت از روز قیامت دلالت دارند، قویترین زنجیرهها هستند. همچنین نتایج نشان میدهند که موضوع خطبه ۲۲۱ "اخلاقی، اعتقادی، علمی، عقلی" است اما مضامین اصلی خطبه ۱۱۱، با موضوع "اخلاقی" که "دشتی" برای آن ذکر کرده است، مطابق میباشد.
معصومه محمدی کلان، سعدی جعفری کاردگر، علیرضا غفوری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
علیرغم تمامی تلاشهای استادان و دانشجویان، یادگیری مهارتهای چهارگانۀ زبان فرانسه در مراکز دانشگاهی همواره با چالشهایی همراه بوده است. یکی از این مهارتها، تولید نوشتاری است که دانشجویان در انجام آن مرتکب اشتباهات متعددی میشوند. ما بر این گمانیم که شناسایی و تحلیل حوزههای خطا میتواند در بهبود مهارت نوشتاری ایشان مؤثر واقع شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی، تولیدات نوشتاری گروهی از دانشجویان دربارۀ موضوعی در سطح B۱ مورد بررسی قرار گرفتهاند. ابزار گردآوری دادهها، جدول ارزشیابی DELF B۱ با ده ملاک برای تصحیح نوشتار است. شرکتکنندگان در این تحقیق، ۱۹ دانشجوی سال سوم کارشناسی زبان فرانسه دانشگاه تبریز بودند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که ۴۲ درصد دانشجویان دارای میانگین خیلی خوب و خوب و ۵۸ درصد آنها دارای میانگین متوسط و ضعیف هستند. جامعۀ هدف این تحقیق، از مجموع ده ملاک موجود در جدول ارزشیابی، تنها در سه مهارت منسجم و منطقی بودن، توانایی معرفی رویدادها، رعایت موضوع دارای عملکرد قابل قبول بود، اما در هفت ملاک دیگر هنوز به مهارتهای لازم دست پیدا نکرده است. حوزههای خطاهای آشکارشده در این تحقیق، میتواند موضوع تحقیقات تکمیلی برای استخراج خطاها و تحلیل آنها در هر حوزه باشد.
سید سعید احمدپور مقدم، حسینعلی قبادی، مریم قبادی، سعید بزرگ بیگدلی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
تبیین چیستی استعاره و نقش آن در زبان، همواره جزو مسائل بحثبرانگیز در حوزههای زبانشناسی، فلسفۀ زبان، بلاغت و... بوده است. در تحلیل استعاره، این حوزهها گاه بهطرزی تفکیکناپذیر به یکدیگر نزدیک میشوند. دونالد دیویدسن، فیلسوف قرن بیستم، از نظریهپردازان اثرگذار در حوزۀ فلسفۀ زبان و نظریۀ معناست. آرای او دربارۀ ماهیت و نقش استعاره در زبان، شباهتهای قابل اعتنایی با ایدههای عبدالقاهر جرجانی، زبانشناس و ادیب برجستۀ قرن پنجم هجری دارد. مقالۀ حاضر، در پی آن است که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، نقاط تلاقی نظریات دیویدسن و جرجانی را، که یکی از منظر فلسفۀ زبان و با تبیینی زبانشناختی و دیگری از موضعی بلاغی به استعاره میپردازند، واکاوی کند. به این منظور، جستار “What Metaphors Mean?” از دیویدسن، مبنای بررسی نظریات او دربارۀ استعاره قرار گرفت. آرای جرجانی دراینباره نیز، با تمرکز بر کتاب دلائل الاعجاز تحلیل شد. این بررسی، دستاوردهایی را در سه حوزه بهدنبال داشت: نخست، یافتن جنبههایی مشابه در دو نظریه، اعم از اینکه دو نظریهپرداز، این ایده را که استعاره، تشبیه کوتاهشده است، رد میکنند. همچنین با درنظرگرفتن نوعی «کاربرد» برای استعاره، مفهومی تحتعنوان «معنای استعاری» را نقد و تاکید میکنند که معنای یک استعاره، با هیچ صورتی غیر از همان صورت استعاری امکان بازتولید ندارد. حوزۀ دوم، یافتن جنبههای مکمل در دو نظریه، با توجه به موضع فلسفی دیویدسن و موضع بلاغی جرجانی. سومین حوزه، تشریح ارتباط آرایی که جرجانی مستقیماً دربارۀ استعاره ارائه داده است با ایدههایی که بهطور غیرمستقیم، از منظومۀ کلی نظریۀ «نظم» استنباط میشوند.
شهرام دلشاد، محمد مهدی طاهری، محمد علی معدلی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
با مطالعه روایتهای قرآنی آنچه بیش از همه جلوهگری میکند، ایجاز شگفتانگیز و حذفهای متعددی است که حتی در پارهای از اوقات، قسمت کاملی از یک قصه را هم در بر میگیرد. ایجازی که نه تنها در قصههای قرانی، بلکه در سرتاسر اجزای قرآن به عنوان یکی از عالیترین نمودهای ادبی و بلاغی قران به کار گرفته شده است. همین ایجاز یکی از سازوکارها و ابزارهای فرایند سکوت روایی یا سکوت گفتمانی است که در آن دالهایی از روایت حذف میشود و با فقدان خود به مدلولهایی اشاره میکند که خواننده میتواند با تکیه بر محور جانشینی و همنشینی و همچنین از تلاقی میان این دو و استفاده از ظرفیتهای مغز، آن حفرهها و شکافها را پر کند و در نتیجه قصه قرانی را به طور کامل تلقّی و دریافت کند. نکته مهم در سکوت گفتمانی، برخورداری از وجه تفسیری و تحلیلی در روایتشناسی است و صرفاً به مانند حذف در بلاغت کلاسیک نسیت که در قالب کنایه، استعاره، مجاز و این قبیل ادوات بروز پیدا میکرد و برای بیان غرضی زیباشناسانه باشد. در این مقاله، ابتدا به شرح و معرفی سکوت گفتمانی در نقد شناختی مدرن خواهیم پرداخت و سپس به تشریح روایت زندگانی یوسف (ع) در قران کریم، بر پایه همین اصل روایی و گفتمانی خواهیم پرداخت. نتیجه نشان میدهد که سکوت گفتمانی در این سوره در سه نوع خود از ساختاری، معنایی و ضمنی به کار رفته است و با نظاممندی ساختار روایت قرانی، این خلأها توسط خواننده دریافت و تکمیل میگردد.
مریم علی بیگی، Mohammad Davoudi، سعید غنی آبادی، سید محمدرضا امیریان،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
With the increasing prevalence of online education, the significance of students’ self-regulation skills has never been more pronounced. Yet, many students struggle to develop and apply these skills (Bylieva et al., ۲۰۲۱). This transcendental phenomenological study investigates the self-regulation strategies employed by highly self-regulated university students in fully online learning environments. Participants were recruited online based on purposive and criterion sampling procedures. Data were collected through guided journals and semi-structured in-depth interviews, transcribed with Voxtab, and analyzed using Peoples' (۲۰۲۰) phenomenological framework and NVivo ۱۰ software. The result revealed four major themes: meta-affective and affective practices, metacognitive and cognitive practices, socio-affective features, and tech-enhanced learning strategies. The study's trustworthiness was ensured through member checks, purposeful sampling, inter-rater agreement, and debriefing. The findings offer profound insights into students' experiences with online self-regulation. They present students with practical and effective online self-regulation strategies and provide educators with insights into course designs fostering self-regulation.
علی عباسی، سارا شریفی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
این پژوهش قصد دارد تاثیر جنبۀ درونیِ زبان در بازیابی و توسعۀ درک معانی و کارکرد آن در فرایند ترجمه و مطالعۀ نقشِ یادآوری و تداعیِ شناخت پیشینِ مترجم در مواجهه با معانی هنگامِ معادلگزینی در ترجمه را مورد تحلیل زبانشناختی قرار دهد. به رغم آنکه در ترجمه تنها یک مؤلفۀ معنایی میتواند نمود یابد، اما گاهی به مواردی برمیخوریم که نشان از فراتر رفتنِ مترجم از دایرۀ واژگانِ متدوالِ مرتبط با حوزۀ معنایی مربوط به آن کلمه است. پرسش اساسی این است که در این موارد، امر معادلگزینی بر اساس چه عواملِ درونزبانی شکل گرفته است و چه عناصری از زبان در این امر تاثیرگذار هستند؟ بر این اساس، با اتکاء بر آراء هومبلدت، اردمان و گوکر در مورد ابعاد زبان و جایگاه تفکر مترجم، به بررسی معناشناختی معادلهای انتخابشده در سه ترجمۀ فارسی از رمان درِ تنگ اثر آندره ژید پرداخته شده است؛ این مطالعۀ تطبیقی نشانگر عبور مترجم از ساحت برونی به درونی زبان برای به تصویر کشیدن معانیِ جنبی است. در نتیجه، اگرچه مترجم به واسطۀ پشتوانۀ فرهنگی و ادبی قادر به دریافت طیفِ درونیِ زبان میشود، اما برای انتقال تصور معناییِ مجاز که در واژۀ زبان مبدأ نهفته است نیاز به همافزایی میان دانش زبانیِ مترجم در زبان مبدأ و برداشت مفروضمدار او در زبان مقصد است.
علی دانشره، سعید غنی آبادی، غلامرضا زارعیان،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
Teachers constantly experience job-related stress, placing them at serious risk of experiencing burnout syndrome. Investigating the factors that influence EFL teachers' wellbeing provides invaluable insights into how their wellbeing can be improved and maintained when confronted with challenges. Accordingly, the current research made a new contribution to the study of teacher burnout by investigating the relationships between time perspective, self-efficacy, and teacher burnout within the context of English as a Foreign Language (EFL) in Iran. For this purpose, a sample of EFL teachers (N = ۵۲۷) completed three questionnaires related to the variables under investigation (i.e., time perspective, self-efficacy, and burnout). Indices of structural equation modeling (SEM) revealed that time perspectives can directly cause teacher burnout. Additionally, they can indirectly affect burnout by leading to a lack of self-efficacy, which subsequently increases burnout. The results also highlighted the potential direct and indirect role of self-efficacy in reducing teacher burnout. It was found that self-efficacy can function as a mediating variable that would reduce the adverse effects of negative perspectives of time (i.e., past negative and present fatalistic) on teacher burnout. Ultimately, this study contributed to a more nuanced model of psychological processes affecting teacher well-being. The identification of self-efficacy as a significant mediating variable indicated that interventions aimed at strengthening teachers’ beliefs in their capabilities could mitigate the detrimental effects of maladaptive time perspectives. This highlights the potential value of psychological training and support programs, targeting self-efficacy enhancement, and time perspective awareness as effective strategies for preventing teacher burnout.
فاطمه بهرامی، آزاده فسنقری، علی رشیدی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
یادگیری زبان فرانسه بهعنوان یکی از زبانهای خارجی، با پیچیدگیهای خاصی همراه است که گاهی موجب کاهش انگیزه و عملکرد تحصیلی در میان دانشجویان میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی ونشاط ذهنی با سرزندگی تحصیلی دانشجویان زبان فرانسه انجام شد. روش تحقیق از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و در دو مرحله انجام گرفته است. در بخش کمی، دادهها از طریق پرسشنامههای استاندارد سرزندگی تحصیلی، نشاط ذهنی و راهبردهای شناختی و فراشناختی گردآوری شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان زبان فرانسه دانشگاه حکیم سبزواری (۶۱ نفر) بود که با روش تمامشماری، همه آنها در پژوهش شرکت کردند. در بخش کیفی، با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۱۰ نفر از استادان زبان فرانسه دانشگاههای ایران، دیدگاهها و تجربیات آنان در زمینه سرزندگی تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن بررسی شد. دادههای کمی با روشهای آماری توصیفی و دادههای کیفی با روش تحلیل محتوای استقرایی تحلیل گردید. یافتههای کمی نشان داد که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی و نشاط ذهنی تأثیر مثبتی بر افزایش سرزندگی تحصیلی دانشجویان دارد. همچنین، نتایج کیفی بیانگر آن بود که متغیرهای اجتماعی، خانواده، هیجانهای آموزشی، هدفگزینی یادگیرنده، راهبردهای یادگیری، کارکردهای شناختی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای شناختی و عاطفی، برانگیزانندههای رفتار تحصیلی، محتوای آموزشی، متغیرهای شخصی یاددهنده، مهارتها و فنون تدریس یاددهنده و انگیزشی عمل کردن یاددهنده از جمله عوامل مؤثر بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان هستند.