۷ نتیجه برای عشایری
دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۳)- ۱۳۹۵ )
چکیده
این پژوهش، از جمله پژوهشهای میانرشتهای است که در حوزههای علوم شناختی، زبانشناسی بالینی، عصبشناسی زبان و آسیبشناسی زبان قرار میگیرد و در جهت حل مشکلات و اختلالات مربوط به زبان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تحریک سیستم نورونهای آینهای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان اُتیستیک است. بههمین منظور، ابتدا دو پژوهش آزمایشی در ۱۲ جلسه روی دو دختر ۶ و ۷ ساله اتیستیک به مدت چهار هفته در دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم توانبخشی اجرا شد. پس از مشاهده نتایج مثبت و مؤثر این دو روش، نمونههای دیگر، یعنی ۶ دختر اتیستیک ۵- ۸ ساله تکزبانه فارسیزبان، بهصورت نمونه در دسترس، انتخاب شدند و ۴۲ جلسه در طی چهارده هفته، بهصورت سه جلسه ۲۰- ۳۰ دقیقهای در هفته تحت آموزش، قرار گرفتند. آزمودنیها به دو گروه تقسیم شدند؛ هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند در گروه اول که شامل ۳ آزمودنی میشد، موسیقی در کلاس پخش نمیشد (تحریک دیداری و حرکتی)؛ اما در گروه دوم که شامل ۳ آزمودنی میشد، هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند، موسیقی بیکلام پخش میشد (تحریک دیداری، حرکتی و شنیداری). بهمنظور ارزیابی شاخص میانگین تعداد فعل در جمله، گفتار آزمودنیها، پیش و پس از اجرای مداخله، درحین بازی و مکالمات روزمره ضبط شد؛ سپس میانگین تعداد فعل در جمله آنها اندازهگیری شد. یافتههای حاصل از پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ به کمک آزمون تی زوج و آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میانگین تعداد فعل در جمله، بهصورت معنیداری بعد از دوره آموزشی در هر دو گروه افزایش یافت. علاوه بر افزایش میانگین تعداد فعل در کل آزمودنیها، میانگین تعداد فعل در جمله، در گفتار آزمودنیهای گروه دوم نسبت به آزمودنیهای گروه اول تفاوت معنیداری داشت. براساس یافتههای این پژوهش میتوان گفت تحریک سیستم نورونهای آینهای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند تأثیر مثبتی بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اتیستیک دارد. البته گفتنی است که تحریک شنیداری- دیداری- حرکتی این سیستم عصبی، تأثیر بیشتری بر پیشرفت وضعیت کلامی این کودکان دارد.
دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۴)، ویژه نامه پاییز- ۱۳۹۵ )
چکیده
در خصوص نحوه سازمان دهی دو زبان در مغز افراد دوزبانه و نیز میزان شباهتها و تفاوتها در پردازش زبانی در افراد دوزبانه، اتفاق نظر وجود ندارد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی غنای واژگان و روانی زبان اول و دوم در افراد دو زبانه ی (زبان اول: آذری- زبان دوم: فارسی) مبتلا به زبان پریشی بود. ۱۵ فرد دوزبانه راست دست مونث (زبان اول: آذری- زبان دوم: فارسی) در محدوده سنی ۳۰ تا۷۰ سال که به دلیل سکته مغزی و یا ضربه به سر دچار نوع خاصی از زبان پریشی گشته بودند، وارد مطالعه شدند. ارزیابی عصب شناختی و زبان شناختی بیماران یک مرتبه در زمان بروز زبان پریشی و بار دیگر، سه هفته پس از شروع زبان پریشی با استفاده از نسخه آذری و فارسی آزمون زبان پریشی دوزبانهها صورت گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده، درجات مختلفی از اختلال در سیستم واژگان و روانی گفتار زبان اول و دوم و نیزالگوهای متفاوت بهبود در دوزبانههای مبتلا به زبان پریشی مشاهده گردید. میانگین شاخص غنای واژگان زبان اول پس از بروز زبان پریشی ۰,۴۳ و برای زبان دوم، ۰.۴۶ به دست آمد.همچنین روانی زبان اول و دوم، در زمان بروز زبان پریشی، به ترتیب، %۴۳ و ۴۲% به دست آمد. تفاوت معناداری بین غنای واژگان زبان اول و دوم در زمان بروز زبان پریشی و نیز سه هفته پس از شروع آن در دو زبانههای مبتلا به زبان پریشی، مشاهده نگردید (P>۰.۰۵). همچنین، تفاوت معناداری بین روانی زبان اول و دوم در زمان بروز زبان پریشی و نیز سه هفته پس از شروع آن گزارش نشد (P>۰.۰۵). نتایج مطالعه حاضر، احتمالا در راستای نظریه ایی است که بیان میدارد دو زبانهها دارای یک سیستم زبانی یکپارچه برای دوزبان میباشند. با این حال، مطالعات گسترده تر در این زمینه پیشنهاد میگردد.
دوره ۷، شماره ۱۴ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
تاکنون ترجمههای گوناگونی از نهجالبلاغه به زبان فارسی انجام گرفته، اما بهطورکلی به دلیل کاستیهایی که در ترجمه زبان عربی به زبان فارسی وجود دارد، این ترجمهها مورد نقد و بررسی بسیاری از ادیبان قرار گرفتهاند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از معاجم مختلف لغوی، کتب صرفی، نحوی و شروح نهجالبلاغه، چالشهای پیش روی مترجمان در برگردان مشتقات باب استفعال -که ۳۰۴ مرتبه در ۲۴۱ خطبه نهجالبلاغه استعمال شده- مورد مطالعه قرار گرفت. براین اساس، دادههای مربوط به نُه مورد از مشتقات باب استفعال از کل خطبههای نهجالبلاغه انتخاب و در پنج برگردان به فارسی نهجالبلاغه از فیضالاسلام، دشتی، شهیدی، انصاری و زمانی مورد بررسی و نقد قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که "تسامح در تشخیص معنای لغوی ماده در برگردان مشتقات باب استفعال" و "مسامحهکاری در تشخیص معانی باب استفعال" از مهمترین آسیبهای پنج ترجمه یادشده است. ازنظر کمّی نیز گزارش آماری عملکرد مترجمان در نمونههای مورد بررسی نشان داد که ترجمههای فیضالاسلام، انصاری، شهیدی و دشتی در تشخیص معنای لغوی ماده، کمترین میزان لغزش و تسامح را دارند و با دو لغزش ترجمههای موفق در این زمینه هستند. در تشخیص معانی باب استفعال ترجمه شهیدی تنها با دو لغزش، برگردانی موفق در این زمینه بوده است.
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده
باروری و هنجارهای قومی، دو مفهوم مرتبط به همدیگر هستند که در شیوههای قومی و مناسک جمعی معنا مییابند. هر ساختار قومی، مناسک و آیین زایش متناسب با خود را دارد که امری جمعی ـ فرهنگی و دارای کارکرد اجتماعی است. تلفیق باورهای باروری بهمنزلۀ پدیدهای زیستی ـ فرهنگی در گروههای چند قومیتی قابل بررسی است. بر این اساس، در پژوهش حاضر کوشش شده با تمرکز بر مفهوم «آستانگی» نزد ویکتور ترنر و نظریۀ «تشرف» ونجنپ به بررسی آیینها و مناسک مرتبط با زایش در استان بوشهر پرداخته شود. همچنین سعی شد این مسئله در مباحث فرهنگ عامه، از منظر فرهنگی و اجتماعی مورد مقایسه و تحلیل قرار گیرد. روش پاسخ به این پرسش، مبتنی بر روش تاریخی (اسناد دستاول مردمشناسی) و مصاحبۀ گروه کانونی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مطابق نظریۀ تشرف ون جنپ، ابعاد سهگانۀ زایش در فرهنگ بوشهری شامل مناسک الحاق (آش هفدنگرو، پا گرفتن، نون پوشی، توهترسک، نذر گلال، ختنهسوران)، مناسک انتقال (مختک درآوردن، ناف بریدن، چله شورون، اُوسی و پریزگار) و مناسک جدایی (چلهبر، گل مسه، کیزه انداختن، دریا مابر) هستند.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، نشان دادن این نکته است که طرحوارۀ حوزۀ مبدأ استعارههایِ مفهومی، در حوزۀ مقصد آنها نیز شکل میگیرد و بر آن اثرگذار است. به این منظور، تعداد ۳ متن کوتاه استعارهای و ۳ متن متناظر غیراستعارهای آنها در نرمافزار سایکوپای، در دو نسخۀ دیداری و شنیداری طراحی شد و ۴۷ نفر از افراد پس از خواندن/ شنیدن متنها، در معرض بازشناسی کوتاهمدت آنها قرار گرفتند. دادههای بهدستآمده، با استفاده از نرمافزار اس.پی.اس.اس. ۲۳ تحلیل شد و نتایج نشان داد که آثاری از طرحوارۀ اصلی متن غیراستعارهایِ متناظر با متن استعارهای، در متن استعارهای نیز بهچشم میخورد. این یافته ما را به این فرض نزدیک میکند که در استعارهها این طرحوارۀ حوزۀ مبدأ است که بر حوزۀ مقصد فرا فکنده میشود و آن استعاره را قابل فهمتر میسازد.
دوره ۱۷، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
به منظور استخراج نیمرخ سرعت موج برشی با استفاده از معکوس نسبت طیفی مولفهی افقی به قائم خردلرزهها (H/V)، اندازهگیریهای خردلرزهای به صورت تک ایستگاهی در شش ایستگاه در مسیر قطار شهری کرمانشاه انجام شد. ابتدا دادههای ثبت شده توسط دستگاه لرزهنگار سه مولفهای، با استفاده از نرمافزار Geopsy پردازش و فرکانس غالب ساختگاه برآورد گردید. سپس به منظور تعیین نیمرخ سرعت موج برشی از معکوس طیف H/V، از ۴ مدل پیشنهادی ۳، ۵، ۷ و ۱۰ لایه برای همهی نقاط مذکور استفاده گردید و در نهایت به منظور بررسی دقت نتایج حاصله، نیمرخهای سرعت موج برشی به دست آمده از روش معکوس طیف H/V با مدلهای مذکور با نتایج آزمایش درونچاهی سطح به عمق (Down-hole) مقایسه شدهاند. نکته قابل توجه این استکه نیمرخهای سرعت موج برشی ساختگاه بدون توجه به نتایج آزمایشهای درون چاهی برای در نظر گرفتن ضخامت و محدودهی سرعت لایههای زمین، استخراج شد و در نهایت با نیمرخ سرعت موج برشی حاصل از آن آزمایشها مقایسه گردید. نتایج به دست آمده از تطابق خوبی با نتایج آزمایشهای درونچاهی برخورداراست. تشابه نیمرخهای استخراج شده با نیمرخ آزمایش درون چاهی سطح به عمق با افزایش تعداد لایههای در نظر گرفته شده در مدل تحلیلی افزایش مییابد. همچنین عمق نیمرخهای استخراج شده، با افزایش تعداد لایههای مدلهای اولیه افزایش مییابد و بدین ترتیب روش معکوس طیف H/V، نیمرخ سرعت موج برشی را تا عمق بیشتری نسبت به آزمایش درون چاهی برآورد میکند.
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
این مقاله نتایج آزمایش سه نوع خاک ریزدانه غیر اشباع با حد خمیری متفاوت را که با روش تحت- تراکم (under-compaction) ساخته شدهاند و توسط دستگاه التراسونیک آزمایش شدهاند را ارائه میکند. در هر خاک ۵ نقطه بر روی نمودار تراکم انتخاب شده و از هر نقطه با توجه به درصد رطوبت و نسبت تخلخل اولیه متفاوت چهار نمونه مشابه ساخته شده است. نمونهها متعاقباً مرحله به مرحله تا خشک شدگی کامل در معرض جریان هوا قرار گرفتهاند. در این آزمایشها اندازهگیری سرعت موج فشاری (Vp) با استفاده از التراسونیک و تعیین مکش بافتی نمونههای غیر اشباع به وسیله روش کاغذ صافی، به همراه اندازهگیری درصد رطوبت نمونهها، مرحله به مرحله در طی فرآیند خشک انجام شده است. نتایج آزماشها نشان میدهد که با خشک شدن خاک و افزایش مکش بافتی، سرعت موج فشاری افزایش مییابد. نتایج روشن میکنند که در پیشبینی سرعت موج فشاری در خاک ریزدانه غیر اشباع اثر مکش بافتی و نسبت تخلخل با هم درنظرگرفته شود. در ادامه مقاله یک رابطه تجربی توسعه داده شده است که به کمک آن میتوان مقدار سرعت موج فشاری(Vp)، را برای خاکهای ریزدانه غیر اشباع در مسیر خشک شدگی با شرایطی شبیه به مصالح مورد آزمایش، به خوبی تخمین زد.