جستجو در مقالات منتشر شده


۲۵ نتیجه برای صوفی


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

به ­منظور تعیین تأثیر کودهای مرغی و گاوی در پرورش جلبک سبز کلروکوکوم (sp. Chlorococcum)، آزمایشی در شش تیمار شامل ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر کود مرغی و ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر از کود گاوی با سه تکرار در طرح کاملاً تصادفی به­مدت ۲۸ روز اجرا شد. نتایج نشان داد میانگین بالاترین تراکم سلولی (۱۰۵×۱/۸۷ سلول در هر میلی­لیتر)، میزان رشد ویژه (۰۵۴/۰ در روز)، بیوماس خشک جلبکی (۶۴۴/۰گرم در لیتر)، کلروفیل a (۴۲/۹ میلی­گرم در لیتر) در پرورش با کود مرغی با غلظت ۸/۰ گرم در لیتر است. به­ منظور مقایسه عملکرد این کودها با سایر محیط­ کشت­ها، آزمایش دوم با پنج تیمار شامل محیط­ کشت BBM (شاهد)، BBM + عصاره خاک، کود مرغی ۸/۰ گرم در لیتر، کود گاوی ۸/۰ گرم در لیتر، و مخلوطی از تمام تیمارها (BBM + عصاره خاک + کود مرغی + کود گاوی به نسبت­ های مشابه) به مدت ۱۵ روز با سه تکرار به­ صورت طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. نتایج مقایسه­ ها نشان داد که عصاره خاک + BBM، بالاترین تراکم جلبک (۱۰۶×۶/۱۱سلول در هر میلی­لیتر) و بیشترین میزان زیست توده (۸۱/۰ میلی­گرم در میلی­لیتر)، میزان رشد ویژه (۱۳/۰ در روز)، میزان کلروفیل a (۱۵/۱۰ میلی­گرم در لیتر) و کمترین زمان دو برابر شدن جمعیت (۹۷/۴ روز) را داشت. درجمع­بندی نهایی، عملکرد عصاره خاک + BBM در تولید زیست توده و رشد جلبک سبز کلروکوکوم مناسب­تر است.

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

در یک آزمایش ۲۱ روزه، تاثیر غلظت های تحت کشنده کادمیوم بر برخی شاخص­های خونی ۶۰ قطعه بچه ماهی استرلیاد با میانگین وزنی ۹۵/۰ ± ۶۹/۴۱ گرم و طولی ۱۴/۰ ± ۹۸/۲۳ سانتی متر در ۴ گروه ۱۶، ۳۲ و ۶۴ µg/L وصفر (شاهد) با ۳ تکرار بررسی شد. شاخص های اولیه خونی شامل شمارش گلبول های قرمز و سفید، هماتوکریت، هموگلوبین، شاخص های ثانویه خونی شامل متوسط حجم گلبول قرمز(MCV) ، میانگین هموگلوبین هر گلبول قرمز (MCH) و میانگین غلظت هموگلوبین گلبول قرمز (MCHC)، شمارش افتراقی گلبول های سفید و نسبت گلبول سفید به گلبول قرمز در پایان دوره ارزیابی شد. از بین عوامل مورد بررسی، تنها دو شاخص هماتوکریت و هموگلوبین در گروه های g/Lµ۳۲ و ۶۴ در مقایسه با گروه شاهد به طور معناداری افزایش یافت (۰۵/۰<p). روند افزایش هموگلوبین با افزایش غلظت آلاینده محسوس بود (۰۵/۰<p). دیگر عوامل خون شناسی تفاوتی را در بین گروه های آزمایشی نشان نداد (۰۵/۰>p). افزیش معنادار دو شاخص هماتوکریت و هموگلوبین می تواند بیانگر ایجاد استرس و اثر مخرب کادمیوم بر بافت های خون ساز باشد که بررسی تاثیر درازمدت آلودگی کادمیوم را ضروری می­سازد.

دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

در یک طرح کاملاً تصادفی، تأثیر غلظت‌های ۰، ۵، ۵۰ و ۱۰۰ میلی‌گرم در لیتر از فلزهای سنگین کادمیوم، مس، سرب و نیکل بر تراکم، میزان کلروفیل a و زیتوده خشک در جمعیت جلبک سبز Scenedesmus quadricauda به مدت ۱۴ روز در شرایط آزمایشگاهی در دمایC °۲۳ ، رژیم نوری ۱۲ ساعت تاریکی: ۱۲ ساعت روشنایی و شدت نور ۶۰ میکرومول فوتون بر مترمربع بر ثانیه بررسی شد. کمترین تراکم، کلروفیل a و زیتوده خشک در غلظت ۱۰۰ میلی‌گرم در لیتر در تمام فلزهای مورد بررسی مشاهده شد. میانگین (± خطای استاندارد) بیشترین میزان کاهش کلروفیل a به‌ترتیب۱/۱± ۲/۲۴،۸/۰± ۱/۲۳، ۴/۱±۷/۳۶ و ۲/۱± ۵/۳۵ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل مشاهده شد. به‌طور مشابه، میانگین میزان کاهش در زیتوده خشک به‌ترتیب۱/۳± ۵/۵۱، ۶/۱±۲/۳۵،۴/۲± ۹/۴۷ و ۸/۲±۶/۵۶ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل حاصل شد. نتایج نشان داد که فلزهای سنگین باعث کاهش معناداری در میزان کلروفیل a و زیتوده جمعیت S. quadricauda  شدند.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

تأثیر عصاره الکلی پوست انار (Punica granatum) بر پاره‌ای فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون (RBC،Hb ، Hct، MCV، MCH، MCHC،WBC ، TP،CHO ، GLU،LDL ، HDL، Glb، TG، GOT، GPT، Alb، ALK، LDH) و فعالیت لیزوزیمی ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) انگشت قد (۸/۱± ۷/۱۱ گرم)  به‌صورت تصادفی در ۵ تیمار و سه تکرار به مدت ۷۵ روز بررسی شد. تیمارها شامل غلظت‌های متفاوت از عصاره الکلی پوست انار (صفر (شاهد)، ۵۰، ۱۵۰، ۳۰۰ و ۶۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم غذا) بود . در پایان دوره آزمایش، خونگیری و زیست سنجی انجام شد. نتایج تحقیق افزایش معنی‌داری را در برخی پارامترهای خونی مانند: Hb ،Hct و RBC در تیمارهای۳۰۰ و۶۰۰ میلی‌گرم نشان داد. میزان پروتئین کل سرم در تیمار‌های۱۵۰، ۳۰۰ و ۶۰۰ میلی‌گرم تفاوت معنی‌داری را با سایر تیمار‌ها نشان داد (۰۵/۰>P). فعالیت لیزوزیمی در تمام تیمارهای حاوی عصاره پوست انار افزایش معنی‌داری نسبت به تیمار شاهد نشان داد (۰۵/۰>P). در کل، نتایج حاکی از بهبود پارامتر‌های هماتولوژیک و فعالیت لیزوزیمی ماهیان تحت تیمار با سطح ۳۰۰ میلی‌گرم عصاره الکلی پوست انار بر کیلوگرم غذا می‌باشد.

دوره ۶، شماره ۲۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده

این پژوهش برآن است تا بر پایه¬ی نظریه ی «خواننده ی نهفته در متن» از ایدن چمبرز، دو داستان از تازه ترین آثار احمدرضا احمدی، پروانه روی بالش من به خواب رفته بود و دخترک، ماهی، تنهایی را بررسی کند. چمبرز، برای شناخت خواننده ی نهفته و ویژگی های او، بررسی چهار عنصر سبک، زاویه ی دید، طرفداری و شکاف های گویا را پیشنهاد می کند؛ عناصری که در کتاب های کودک اهمیت بسیار دارند و نویسنده به یاری آن ها می تواند با خواننده ارتباط برقرار کند و او را به درون متن فرا بخواند. یافته های پژوهش نشان داد، خوانندگان نهفته ی آثار احمدی، کودکانی اندیشمند و توانا با تخیلی ناب و روحی کنجکاو هستند که می توانند از زیبایی های متن لذت ببرند و به کشف مفاهیم نهفته در آن بپردازند. هم چنین عمق و ژرفای آثار او می تواند نوجوانان و بزرگ سالان را نیز به خواندن داستان های او بر انگیزد و لذت مخاطبان سنین دیگر را به دنبال آورد. واژه های کلیدی: احمدرضا احمدی، ایدن چمبرز، خواننده ی نهفته، داستان کودک، پروانه روی بالش من به خواب رفته بود، دخترک، ماهی، تنهایی.

دوره ۸، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳۷)- ۱۳۹۶ )
چکیده

زبان کشمیری از گروه زبان‌های «داردی» از خانواده زبان‌های هندوایرانی است که در دره کشمیر و نواحی آن رواج دارد.. به دلیل تماس طولانی‌مدت این زبان با زبان فارسی از سده چهاردهم تا سده نوزدهم میلادی، زبان فارسی هم از لحاظ ادبی و هم از نظر زبانی تأثیری عمیق بر آن گذاشته است. این تأثیر را می‌توان در سه بخش وام‌گیریواژگانی، تغییراتواجی و وام‌گیریدستوری مورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان نفوذ زبان فارسی از لحاظ عناصر دستوری و وام‌واژه‌‌ها در زبان کشمیری بوده است که با استفاده از منابع موجود و پژوهش‌های پیشین برای تأیید و آشکار کردن پیوندهای فرهنگی ایران و کشمیر از زمان‌های کهن و در دوره‌های تاریخی مختلف انجام شده است. نوآوری این پژوهش در این امر نهفته است که نفوذ و تأثیر بنیادین زبان فارسی بر کشمیری را مورد بررسی قرار می‌دهد و اشاره می‌کند که این تأثیر به دلیل نفوذ اسلام در این سرزمین توسط عارفان و مبلّغان مسلمان صورت گرفته است. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که نفوذ زبان فارسی علاوه بر وام‌گیری واژگانی، در ژرف‌ساخت زبان کشمیری باعث تحولاتی در ساخت‌های دستوری شده است و اگر این تأثیر با توجه به دلایلی که ذکر شده است، ادامه پیدا می‌کرد، چه‌بسا جایگزین زبان کشمیری می‌گردید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وام‌واژه‌های زبان فارسی در زبان کشمیری، تحولات معنایی این واژه‌ها و همچنین تغییرات واجی وام‌واژه‌ها و بررسی میزان نفوذ زبان فارسی در عناصر و ساخت‌های دستوری این زبان است.
 

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

پژوهش‌های اخیر نشان داده است که بانک‌ها با شناسایی و تقسیم‌بندی مشتریان به گروه‌هایی با نیازها و الگوهای رفتارهای مشابه می‌توانند سودآوری خود را از ارائه خدمات و محصولات به‌شدت افزایش دهند و با شناسایی مشتریان مشابه، رفتار آنها را تحلیل و جهت کسب بیشترین مطلوبیت برای آنها، خدمات و محصولات خود را عرضه کنند. در این پژوهش بر‌اساس پنج ویژگی هریک از مشتریان شامل آخرین زمان مراجعه، تعداد تراکنش، مبلغ سپرده‌‌گذاری، مبلغ وام‌ و مانده معوقات وام‌ها در طول یکسال فعالیت از پایگاه داده بانک استخراج شد و سپس به کمک الگوریتم کا میانگین مشتریانخوشه‌بندی شدند. سپس الگوی چندهدفه تخصیص خدمات بانک به هرکدام از خوشه‌‌‌ها طراحی شد. اهداف الگوی طراحی شده افزایش میزان رضایت مشتریان، کاهش هزینه‌ها و کاهش مخاطره تخصیص خدمات بود. با توجه به آنکه مسئله دارای یک راه‌حل بهینه نبوده و هر یک از ویژگی‌های مشتری دارای یک تابع توزیع احتمالی‌اند، برای حل از شبیه‌سازی استفاده شد. نتایج به دست آمده بهبود قابل توجهی از سطح ارائه خدمات و محصولات به مشتریان بانک را نسبت به وضعیت فعلی نشان داد. در این پژوهش از نرم‌افزارهای وکا و آر برای داده‌کاوی و ارنا برای شبیه‌سازی و بهینه‌سازی استفاده شد. از نتایج این پژوهش در توسعه و ساخت نرم‌افزار تحلیلی مشتریان در یکی از بانک‌های خصوصی کشور استفاده شد.


دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: موتیف‌های ساختاری DNA چهاررشته‌‌ای به‌عنوان یک هدف جدید برای کشف داروهای جدید مطرح هستند. مولکول‌های کوچک که به‌طور اختصاصی به ساختارهای چهاررشته‌ای متصل می‌شوند، می‌توانند به‌عنوان ترکیبات بالقوه به‌منظور اهداف درمانی استفاده شوند. هدف این پژوهش بررسی ترمودینامیک برهم‌کنش پورفیرازین و فتالوسیانین مس با DNA چهاررشته‌ای تلومر انسانی بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، برهم‌کنش یک فتالوسیانین آنیونی محلول در آب Cu(PcTs) و دو ترکیب تتراپیریدینوپورفیرازین کاتیونی محلول در آب شامل [Cu(۲,۳-tmtppa)]۴+ و Cu(۳,۴-tmtppa) ۴+ با DNA چهاررشته‌ای تلومر انسانی در غلظت‌های مختلف کاتیون‌های سدیم و پتاسیم از دیدگاه ترمودینامیک با استفاده از روش طیف‌سنجی فلورسانس بررسی شد. داده‌ها از طریق نمودار استرن- ولمر و منحنی وانت‌هوف تحلیل شدند.
یافته‌ها: فلورسانس جایگزینی اینترکاله‌شونده نشان داد که کمپلکس‌ها توانایی جایگزین‌شدن با تیازول‌اورنژ را داشتند. منحنی‌های استرن- ولمر پورفیرازین‌ها مبین اندکی انحراف مثبت از خط راست بود که نشان‌دهنده وقوع هر دو نوع خاموشی دینامیک و استاتیک بود. به علاوه اثر خاموشی دو پورفیرازین به میزان قابل توجهی بیشتر از فتالوسیانین بود که نشان داد اتصال Cu(PcTs) به هر دو شکل چهاررشته‌ای، ضعیف‌تر از Cu(۲,۳-tmtppa) و Cu(۳,۴-tmtppa) بود. انرژی آزاد گیبس (∆G) اتصال منفی بود که مبین میان‌کنش مطلوب ترمودینامیک بین کمپلکس‌ها و DNA چهاررشته‌ای بود.
نتیجه‌گیری: اتصال پورفیرازین‌های مس به DNA چهاررشته‌ای قوی‌تر از فتالوسیانین مس است و همچنین اتصال آنها از لحاظ ترمودینامیک مطلوب است. پورفیرازین‌ها پتانسیل کاربرد به‌عنوان ترکیبات ضدسرطان را دارند و کمپلکس‌های مناسبی برای مطالعات دارویی هستند.


دوره ۱۰، شماره ۲ - ( پائیز و زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
رضاشاه به دلیل ایجاد اصلاحات، تشکیل دولت مطلقه مدرن و یکسان‌سازی فرهنگی مورد نظر خود نیازمند به بازسازی هویت ملی جدید بود و به همین جهت برای رسیدن به مقصودش بسیاری از مورخان ایندوره را موظف ساخت تا با بهره‌گیری از روش تاریخ‌نگاری ناسیونالیستی به این کار بپردازند؛ به همین دلیل این نوع تاریخ‌نگاری در دوره رضاشاه پهلوی بسیارمورد اهمیت قرار گرفته است. نظریه ناسیونالیستی تاریخ‌نگاری مانند بسیاری دیگر از نظریه‌های تاریخ‌نگارانه ترکیبی است از استدلال‌هایی که بیانگر اشتراکاتی از ایران و نشانه‌های آن روایت پیوسته و متداوم از گذشته سرزمین ایران، تاریخ پرعظمت ایران باستان، تقدیس ارزش‌های ناسیونالیستی مانند استقلال‌خواهی و تصویر و تصور ایران یکپارچه که همگان به آن نگاهی یکسان و ستایش‌آمیز دارند. در پژوهش حاضر تلاش شده تا این نوع تاریخ‌نگاری مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تأکید نگاه ناسیونالیستی حاکم بر این دوره، برخی ازمتون نگارش یافته در این مقطع تاریخی نیز مورد توجه واقع شوند. ارائه نوعی تفسیر و تحلیل ویژه از ترکیب‌ها و اشتراکات ملی و مذهبی که به صورت بارز و آشکار در آثار تاریخی ایندوره به چشم می‌خورد که تغییر نگارش تاریخ ایران و تغییر سبک و نگاه به آن را به روشنی نمایان می‌سازد.


دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

بازخوانی کارنامه‌ی پژوهش‌های ادبی، با هدف ارزیابی کیفی و شناسایی ضعف‌ها و قوت‌های آن‌ها یکی از اقدامات علمی شایسته و مهم است؛ اما فراوانی و پراکندگی پژوهش‌های علمی در یک موضوع خاص، گاه شناسایی و تحلیل موضوعات پیشین را برای پژوهشگران دشوار می‌کند. در نتیجه‌ی این دشواری‌ها، مقاله‌هایی همگون و تکراری نگاشته و از پویایی و رشد حوزه‌های علمی کاسته می‌شود. پژوهشگران هر حوزه، با شناسایی و بررسی انتقادی پژوهش‌های پیشین می‌توانند از انجام پژوهش‌های تکراری و همسان پیش‌گیری کنند. نگارندگان این مقاله با توجه به لزوم چنین نگرشی در حوزه‌ی پژوهش‌های ادبیات فارسی بر آن شدند تا به بازیابی، معرفی و بررسی همه‌ی مقاله‌های علمی‌پژوهشی که در پیوند با یکی از موضوعات مهم و کاربردی این حوزه، یعنی شخصیت و شخصیت‌پردازی نگاشته شده‌، بپردازند؛ ازاین‌رو با مراجعه به پایگاه‌های ذخیره‌ی مقاله‌ها، آن دسته از مقاله‌های علمی‌پژوهشی فارسی را که به بررسی شخصیت و شخصیت‌پردازی در ادبیات داستانی معاصر پرداخته بودند انتخاب شدند. سپس، ۷۳ مقاله‌ی یافته‌شده از نظر روش‌شناسی، اهداف و پرسش‌ها، تعداد و نوع نمونه‌های بررسی‌شده، نظریه‌های استفاده‌شده، یافته‌ها، منابع و... بررسی و تحلیل شدند. بنابر یافته‌های این پژوهش، کاستی‌ها و اشکالات مقاله‌های یادشده را می‌توان در موارد زیر دسته‌بندی کرد: ابهام و نقص در برخی چکیده‌ها، ضعف در ساختار و روش تحقیق، ناهماهنگی اجزای تحقیق و تکرار برخی موضوعات، رویکردها و منابع. توجه به موضوعات تازه و نظریه‌های نو، مطالعات بینا‌رشته‌ای و همکاری با دانش‌آموختگان رشته‌های دیگر، دقت در انتخاب نظریه‌های کارآمد و استفاده‌ از روش‌های مناسب تحقیق از قوت‌های برخی مقالات بودند.

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

این پژوهش تاثیر تعداد پاس ها برریزساختار وخواص مکانیکی آلیاژ منیزیم AZ۳۱C در فرایند فشار در کانال زاویه دار لوله ای (TCAP) در دمای۳۰۰ درجه سانتیگراد را بررسی می کند. فرایند فشار طی چهار پاس بر روی لوله های منیزیم AZ۳۱C صورت گرفته است و درهر پاس نمونه تحت آزمون کشش، میکروسختی و متالوگرافی قرار گرفته است. خواص مکانیکی و میکرو ساختاری لوله های یک تا چهار پاسه فراوری شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که سختی نمونه لوله ای شکل یک پاسه از میزان اولیه Hv۴۸ به Hv۶۲ افزایش پیدا کرده است. افزایش تعداد پاس ها بعد از پاس اول تاثیر بیشتری بر روی افزایش سختی نمونه ها نداشته است. استحکام تسلیم و نهایی در مقایسه با نمونه خام ریختگی به ترتیب ۱،۹۷ و ۱،۴۹ برابر افزایش و درصد طول بیشینه از مقدار ۵،۸ درصد به ۱،۵۱ درصد کاهش پیدا کرده است. بیشترین افزایش استحکام در پاس دوم بدست آمد و تعداد پاس ها بعد از پاس دوم تاثیر بیشتری بر افزایش استحکام نداشت. تحقیقات ریز ساختاری نشانگر کاهش قابل توجه اندازه دانه از ۲۰۰ میکرومتر به حدود ۶ میکرو متر می باشد. همچنین تصاویر میکروسکوپی نشان می دهد که اندازه دانه تا پاس اول کوچکتر شده ولی در پاسهای بعدی بزرگتر می شود.

دوره ۱۶، شماره ۸۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

آگاهی از روابط بین متغیرهای مختلف طی فرآیند جایگزینی چربی از طریق انجام مدل­ سازی می­ تواند راه حل مناسبی برای کنترل بهینه شرایط فرآیند و در نتیجه افزایش کیفیت ماست کم­ چرب نهایی باشد. در این پژوهش با به کارگیری روش آماری سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی اثر استفاده از اینولین در سه غلظت (۰، ۳ و ۶ درصد) به عنوان جایگزین چربی، اعمال فرایند حرارتی در سه سطح (۷۰، ۸۲/۵ و ۹۵ درجه سلسیوس) و همزدن در سه سطح (۳۰۰۰، ۶۰۰۰ و ۹۰۰۰ دور  بر دقیقه) بر قابلیت تشکیل ژل اینولین و خواص کیفی نمونه­ های ماست کم ­چرب مورد ارزیابی قرار گرفت؛ که معادلات به دست آمده بیانگر آن بود که متغیرهای مستقل تأثیر معنی­ داری بر پارامترهای مورد بررسی داشتند (۰/۰۵>P). موثرترین متغیر در بین پارامترهای مورد بررسی اثر مستقل غلظت اینولین بود که در غلظت­ های بالا به رغم بهبود بافت ماست­ های کم ­چرب تولید شده دارای ویژگی­ های نامطلوبی از نظر خواص کیفی، نمرات حسی و تغییرات رنگی بود. همچنین متغیر دمای فرآیند حرارتی در بیشتر تیمارهای مورد بررسی دارای اثرات معنی­ داری بوده که با اثر بر قابلیت تشکیل ژل ماست باعث بهبود خواص کیفی شد. به­ طورکلی بهینه­ سازی متغیرهای مورد بررسی نشان داد، نمونه­ بهینه از نظر فاکتورهای مورد بررسی جهت فرآوری ماست پری­ بیوتیک حاوی اینولین، نمونه ماست حاوی ۳ درصد اینولین با تیمار حرارتی  ۸۲/۵درجه سلسیوس و نیروی برشی۶۰۰۰ دور بر دقیقه جهت همگن سازی بود.

دوره ۱۶، شماره ۸۸ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

مارمالاد نوعی مربا است که در آن تکه‌های میوه به­صورت همگن مخلوط شده و قابل رویت نمی‌باشند. با تغییر فرهنگ زندگی و کم شدن تحرک بدنی انسان‌ها و بروز مشکلاتی نظیر چاقی، اضافه وزن و فشارخون، استفاده از ساکارز و مشتقات آن در فرمولاسیون مواد­غذایی محدود و باعث شده تلاش برای تولید مواد­غذایی با چربی، شکر، نمک کم و فیبر بیشتر افزایش یابد. در همین راستا، امکان­سنجی تولید مارمالاد توت­فرنگی با جایگزینی ساکارز با سوربیتول در نسبت‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی (pH، فعالیت آبی، بریکس، قوام و کالری کاهش­یافته) و ویژگی­های حسی نمونه‌های تولید شده در مقایسه با نمونه‌ کنترل در طول ۹۰ روز نگهداری مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج به­دست آمده؛ جایگزینی شکر با سوربیتول بر pH نمونه‌ها تاثیر معنی‌دار نداشت و با افزایش نسبت جایگزینی شکر با سوربیتول در مقدار بیش از ۳۸ درصد، از میزان بریکس نمونه­ها به­طور چشمگیری کاسته شد (۰۵/۰>P). همچنین با افزایش جایگزینی شکر با سوربیتول فعالیت­آبی کاهش و با افزایش زمان نگهداری فعالیت­آبی افزایش یافت که این افزایش از روز ۶۰ به بعد بیشتر بود. در درصدهای بالای سوربیتول مورد استفاده، میزان قوام کاهش یافت. اثر زمان نگهداری بر بریکس بی‌تاثیر بود، ولی تاثیر کاهشی بر قوام نمونه‌ها داشت. به­طورکلی با در نظر گرفتن برآیند نتایج به­دست آمده چنین نتیجه‌گیری می‌شود که با استفاده از سوربیتول حداکثر تا مقدار ۳۸ درصد میزان شکر مصرفی در تولید مارمالاد کم­کالری توت­فرنگی می­توان به محصولی با ویژگی‌ها و با مقبولیت مشابه با نمونه کنترل دست یافت.
 

دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

آگاهی از روابط بین متغیرهای مختلف قبل و طی فرآیند سرخ کردن عمیق از طریق انجام مدل­سازی می­تواند راه حل مناسبی برای کنترل بهینه شرایط فرآیند و در نتیجه افزایش کیفیت محصول سرخ­ شده نهایی باشد. در این پژوهش، با به کارگیری روش آماری سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی به منظور بررسی تاثیر متغیرهای مستقل شامل آنزیم­ بری، غوطه­ وری در غلظت­ های مختلف محلول کلریدسدیم (۳، ۵ و ۷ درصد) و سپس خشک­ کردن تحت خلأ (در دمای ۶۰ درجه­ سلسیوس به مدت۱، ۲ و ۳ ساعت) قبل از فرآیند سرخ­کردن عمیق و تاثیر زمان سرخ­ کردن (در سه زمان ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ ثانیه) بر میزان جذب روغن و خواص کیفی قطعات سرخ­ شده­ی بادنجان صورت گرفت. معادلات بدست آمده بیانگر آن است که متغیرهای مستقل تاثیر معنی­ داری (۰/۰۵>P) بر پارامترهای مورد بررسی دارند و موثرترین متغیر، اثر زمان خشک کردن تحت خلأ می­باشد. همچنین متغیر آنزیم­بری در تمامی تیمارهای مورد بررسی دارای اثرات معنی­ داری بوده و به رغم کاهش میزان جذب روغن، دارای اثرات نامطلوبی بر روی خواص کیفی نظیر افزایش چروکیدگی و تغییرات رنگ می­ باشد و به­ طورکلی بهینه­ سازی متغیرهای مورد بررسی نشان داد، نمونه­ های غوطه­ ور شده در محلول کلریدسدیم ۳ درصد و خشک­ شده به مدت ۲ ساعت و سرخ­ شده به مدت ۴۰ ثانیه  دارای حداقل میزان محتوای روغن (۱/۷۰ گرم روغن بر گرم ماده خشک بدون روغن)، محتوای رطوبت (۵/۷۰ گرم آب به گرم ماده خشک بدون روغن)، درصد چروکیدگی (۳/۲درصد) و تغییرات رنگ نسبت به نمونه شاهد (۲۵=∆E) می­ باشند.
 

دوره ۱۶، شماره ۹۶ - ( بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده

با توجه به اثرات نامطلوب اعمال دمای پاستوریزاسیون در فرآوری آب‌میوه‌ها بر مواد­مغذی و ارزش تغذیه­ ای این محصولات، استفاده از امواج فراصوت جهت غیرفعال­سازی میکروارگانیسم‌ها و آنزیم‌ها بدون تغییر در خواص کیفی محصول پیشنهاد شده است. در همین راستا، با هدف تولید آب­ هویج سین‌بیوتیک، نمونه‌های آب­ هویج با استفاده از دو روش پاستوریزاسیون (دمای ۹۰ درجه سلسیوس به مدت ۴ دقیقه) و فراصوت (دمای ۶۰ درجه سلسیوس و فرکانس ۳۷ کیلوهرتز به ­مدت ۱۰ دقیقه)، با افزودن دو باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس پلانتاروم به­ همراه ۲ درصد اینولین به­ عنوان ماده پری‌بیوتیک، تهیه شدند. شمارش باکتری‌های پروبیوتیک، pH، اسیدیته، مواد جامد محلول، ویسکوزیته و ارزیابی حسی طی دوره نگهداری ۴۵ روز انجام شد. نتایج نشان­ دهنده اثر معنی‌دار نوع روش فرآوری و زمان، بر بقاء باکتری‌های پروبیوتیک، pH، اسیدیته و بریکس نمونه‌ها بود. اثر روش فرآوری بر ویسکوزیته معنی‌دار نبود و با گذشت زمان بریکس و ویسکوزیته روند کاهشی نشان دادند. نتایج ارزیابی حسی نشان داد روش پاستوریزاسیون باعث کاهش مقبولیت آب هویج‌ سین‌بیوتیک شد. به­ طور­کلی، با توجه به اثرات تخریبی حرارت، آب­­ هویج سین­ بیوتیک حاوی دو باکتری پروبیوتیک فرآوری شده به روش فراصوت با حداکثر زنده‌مانی باکتری‌های پروبیوتیک (≥۱۰۷) و با حفظ سایر ویژگی‌های فیزیکی­ شیمیایی و امتیازات حسی بالاتر به ­عنوان یک محصول فراسودمند پیشنهاد شد.
 

دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

در محیط های مدرن کسب و کار، چابکی به عنوان مشخصه ای اساسی جهت رقابت شناخته شده است. پژوهش های اندکی در جهت ارائه متدولوژی های یکپارچه مناسب برای افزایش چابکی ارائه شده است. در این پژوهش رویکردی را مورد استفاده قرار می دهیم که از طریق مرتبط ساختن مزیت های رقابتی، شاخص های چابکی و توانمند سازهای چابکی، مناسب ترین توانمند سازهایی که برای افزایش چابکی مؤثر هستند، شناسایی شوند تا شرکت ها از این توانمند سازها در جهت بهبود وضعیت رقابتی خود استفاده کنند. این رویکرد بر اساس متدولوژی گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و به ویژه خانه کیفیت (HOQ) پایه گذاری شده است. در این متدولوژی منطق فازی مورد استفاده قرار گرفته است تا وابستگی ها و همبستگی های مورد نیاز در HOQ را بیان کند. در پایان، این رویکرد در صنعت قطعه سازی خودرو (مطالعه موردی: گروه خودرو سازی بهمن) پیاده سازی شد و مناسب ترین توانمند سازها در این صنعت شناسایی شدند. مدیریت زنجیره تأمین به عنوان مهم ترین توانمند ساز در این صنعت شناخته شد و مدیریت دانش، فناوری اطلاعات، مهندسی همزمان، سخت افزار، تیم سازی و مدیریت پروژه به ترتیب در رتبه های بعد قرار گرفتند. از جمله مهم ترین محدودیت های این پژوهش می توان به زمانبر بودن استفاده از QFD به دلیل محاسبات فراوان اشاره نمود. در این پژوهش به دلیل بیان بهتر وابستگی ها و همبستگی ها در HOQ از اعداد فازی استفاده شد تا روابط بطور دقیق بیان گردد.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۴ - ( مرداد ۱۴۰۰ )
چکیده

به­ منظور جلوگیری از رشد باکتری­ های بیماری­زا و عامل فساد در مواد­غذایی از نگهدارنده­ های شیمیایی مختلف استفاده می­ شود. امروزه به­ دلیل اثرات نامطلوب این ترکیبات بر سلامتی، اکثر مصرف­ کنندگان مواد­غذایی، خواستار استفاده از نگهدارنده­ های طبیعی مشتق شده از منابع گیاهی می­ باشند. این تحقیق با هدف بررسی امکان جایگزینی نگهدارنده ­های بنزوات­ سدیم و سوربات­ پتاسیم با اسانس نعناع­ فلفلی و عصاره پنیرک در دو سطح ۰/۵  و ۱  درصد و ترکیب آن دو در دو سطح ۰/۲۵: ۰/۲۵ درصد و ۰/۵: ۰/۵ درصد و مطالعه اثر این ترکیبات بر خصوصیات شیمیایی (عدد پراکسید، اسیدیته)، فعالیت آنتی­ اکسیدانی، حسی و میکروبی در سس­ مایونز صورت پذیرفت. مطابق نتایج به­ دست آمده؛ نمونه­ های حاوی عصاره پنیرک دارای فعالیت آنتی­ اکسیدانی بهتر و نمونه ­های حاوی اسانس نعناع­ فلفلی دارای عملکرد ضدمیکروبی بالاتری نسبت به سایر نمونه­ های سس مایونز بودند. با این حال با افزایش غلظت اسانس نعناع­ فلفلی به مقادیر ۱ درصد میزان نمرات حسی نمونه­ های سس مایونز کاهش یافت. نتایج به­ دست آمده همچنین نشانگر فعالیت آنتی­ اکسیدانی و ضدمیکروبی مطلوب و میزان نمرات حسی بالاتر نمونه­ های سس­ مایونز با کاربرد اسانس نعناع­ فلفلی و عصاره پنیرک به­ صورت ترکیبی در مقدار ۰/۵: ۰/۵درصد بود. در کل باتوجه به نتایج به­ دست آمده، نمونه سس مایونز حاوی ۰/۵درصد اسانس نعناع­ فلفلی و ۰/۵ درصد عصاره پنیرک به­ عنوان نمونه بهینه با ویژگی­ های شیمیایی، آنتی­ اکسیدانی، حسی و میکروبی مطلوب تعیین گردید.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۴ - ( مرداد ۱۴۰۰ )
چکیده

آکریل‌آمید به ­عنوان یک ماده سمی برای انسان‌ها، در محصولات غذایی حرارت­دیده، به­خصوص در سیب­زمینی سرخ کرده در مقادیر بالا یافت می­شود. پیشگیری از تشکیل آکریل‌آمید در مواد­غذایی می­تواند خطر قرارگیری در معرض این ماده و در نتیجه خطرات سلامتی آن را بر انسان به­حداقل برساند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عصاره زردچوبه بر محتوای آکریل آمید و خصوصیات کیفی سیب­زمینی سرخ­شده می­باشد. بدین منظور برش‌های سیب­زمینی آنزیم‌بری شده، در عصاره زردچوبه (۰، ۵ و ۱۰ درصد وزنی/ وزنی) به مدت ۱۵ دقیقه غوطه‌ور شده و سپس در روغن سرخ شدند. میزان رطوبت، جذب روغن، چروکیدگی، رنگ (L*, a*, b*)، محتوای آکریل آمید و ویژگی‌های حسی اندازه‌گیری شده و با نمونه شاهد مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به­دست آمده نشان داد که با افزایش غلظت عصاره، درصد رطوبت نمونه‌ها افزایش و محتوای چربی و چروکیدگی کاهش یافت. هم­چنین با افزایش غلظت عصاره زردچوبه، روشنی (L*) و قرمزی (a*) سیب‌زمینی‌ها کاهش و زردی (b*) نمونه‌ها افزایش یافت. افزایش غلظت زردچوبه تا ۱۰ درصد سبب کاهش ۴۷ درصد در میزان آکریل‌آمید نسبت به نمونه شاهد شده و ویژگی‌های حسی به استثنای طعم در غلظت ۱۰ درصد عصاره زردچوبه، با افزایش غلظت عصاره زردچوبه، بهبود یافت. نتایج کلی نشان داد که استفاده از ۱۰ درصد عصاره زردچوبه در کنار بهبود خواص کیفی و حسی، منجر به کاهش قابل توجه تشکیل آکریل آمید در سیب­زمینی سرخ­کرده شده و می­تواند به­عنوان روشی در جهت کاهش تشکیل این ترکیب سمی پیشنهاد گردد.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۲ - ( فروردین ۱۴۰۱ )
چکیده

در سال‌های اخیر پیشرفت‌های زیادی در خصوص تهیه‌ی غذاهای عملگرا بر پایه‌ی پروبیوتیک با توجه به اثرات سلامتی بخش آن­ها صورت گرفته است. در این پژوهش امکان­ سنجی تولید آب سیب سین­ بیوتیک با استفاده از گونه‌ی لاکتوباسیلوس کازئی مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای مورد بررسی با ترکیب آب سیب با آب انبه (۰ و ۱۰ درصد حجمی-حجمی) و فیبر پرتقال (۰ و ۰/۵ درصد وزنی-حجمی) تولید و میزان زنده­ مانی لاکتوباسیلوس کازئی، pH، اسیدیته، مواد جامد محلول، ویسکوزیته و ویژگی­ های حسی نمونه­ ها در طی ۴۵ روز نگهداری در دمای یخچالی مورد ارزیابی قرار گرفت. مطابق نتایج به­ دست آمده، افزودن فیبر پرتقال و آب انبه به عنوان ترکیبات پری‌بیوتیک منجر به بهبود زنده­ مانی لاکتوباسیلوس کازئی و حفظ جمعیت آن به تعداد حداقل ۷ واحد لگاریتمی در هر میلی‌لیتر در طی مدت زمان نگهداری گردید. همچنین افزودن فیبر پرتقال و آب انبه تاثیر معنی­ داری (۰/۰۵p<) در افزایش اسیدیته، مواد جامد محلول و ویسکوزیته و کاهش مقادیر pH نمونه‌های آب­ سیب سین­ بیوتیک در طی مدت زمان نگهداری داشت. طبق نتایج ارزیابی حسی اگرچه میزان پذیرش کلی نمونه شاهد و نمونه­ های تیمارشده با گذشت زمان از روند نزولی برخوردار بود؛ با این حال افزودن آب انبه و فیبر پرتقال منجر به بهبود پذیرش حسی نمونه‌ها در مقایسه با نمونه شاهد گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که آب سیب سین‌بیوتیک حاوی فیبر پرتقال و آب انبه به صورت ترکیبی تیمار مناسبی هم از نظر تکنولوژیکی و هم از نظر پذیرش مصرف­ کنندگان بود.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده

تفاله حاصل از آب­گیری لیموترش، شامل ترکیبات زیستی با ارزشی می­باشد که در زمینه تولید فیلم­ های زیست­ تخریب­ پذیر نیز حائز اهمیت می­ باشند. در این راستا، هدف از مطالعه­ ی حاضر بررسی قابلیت تهیه فیلم‌های زیست تخریب­ پذیر از تفاله لیموترش (۱، ۳ و ۵ درصد) و متعاقباً بررسی اثر کاربرد فراصوت و محلول اسید سیتریک بر ویژگی­ های مکانیکی و فیزیکی (ضخامت، حلالیت، نفوذپذیری به بخار آب، رنگ و شفافیت) نمونه­ های فیلم حاصل از تفاله لیموترش می­ باشد. مطابق نتایج به­ دست آمده با افزایش میزان تفاله از ۱تا۵ درصد میزان مقاومت به شکست، ضخامت و تغییرات رنگی نمونه­ های فیلم افزایش یافته و میزان حلالیت، نفوذپذیری به بخارآب و شفافیت نمونه­ های فیلم کاهش معنی­ داری نشان داد. این در حالی است که استفاده از ۵ درصد تفاله منجر به کاهش میزان ازدیاد طول تا نقطه شکست نمونه­ های فیلم در مقایسه با فیلم­ های تهیه شده از ۳ درصد تفاله گردید. همچنین نتایج به­ دست آمده نشانگر اثر معنی­ دار فراصوت و اسید سیتریک در بهبود خصوصیات مکانیکی و فیزیکی نمونه­ های فیلم در مقایسه با نمونه­ های تیمار نشده بود. لذا با توجه به بررسی بعمل آمده امکان استفاده از تیمار فراصوت و اسید سیتریک در تولید فیلم­ های زیست تخریب­  پذیر از تفاله لیموترش به منظور بهبود ویژگی­ های عملکردی فیلم ­های حاصل از تفاله لیموترش امکان پذیر بوده و نمونه تهیه شده از ۳ درصد تفاله لیموترش و ­تیمار شده با فراصوت و تهیه شده با ۱ درصد اسید سیتریک به ­عنوان نمونه فیلم با ویژگی­ های فیزیکی، مکانیکی و ممانعتی مطلوب انتخاب گردید.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱