جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای صالح بک
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۲ )
چکیده
«که» از پرکاربردترین تکواژها در نظام گفتاری و نوشتاری زبان فارسی است که علاوه بر کاربردهای گستردهای چون ضمیر مبهم، متممنما، نشانۀ تأکید و... به عنوان موصولنما در ابتدای بندهای موصولی بدون تغییر شکل حضور یافته و نقشهای متفاوتی را پذیرا است. هدف اصلی این جستار مطالعۀ نقشهای دستوری، معنایی و کاربردشناختی تکواژ «که» در بندهای موصولی زبان فارسی است. لذا برای ارائۀ توصیفی تا حد امکان کامل از تکواژ «که» بررسی دقیق مجموعهای از شواهد طبیعیِ کاربردِ این پدیده در زبان فارسی ضروری است. ازاینرو برای کارآمدی این تحقیق، دادهها از جملات طبیعی گفتاری و نوشتاری گویشوران زبان فارسی جمعآوری شدهاند. سپس تکواژ «که» در بندهای موصولی براساس نقشهای دستوری و معنایی و نیز کاربردشناختی مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش که مبتنی بر تحقیق توصیفی و تحلیلی است تلاش بر این است تا در چارچوب نظریۀ ردهشناختی با تکیه بر تعمیمهای ردهشناختی کمری (۱۹۸۹) به این پرسشها پاسخ داده شود که در بندهای موصولی زبان فارسی تکواژ «که» کدام نقشهای دستوری، معنایی و کاربردشناختی را به عهده دارد؟ در فرض اصلی تمام نقش های دستوری یک گروه اسمی برای «که» در نظر گرفته شدهاند. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که تکواژ «که» تمام نقشهای دستوری یک گروه اسمی مانند: فاعل، مفعول ... را دریافت مینماید. این تکواژ نقشهای معنایی متنوعی را چون کنشگر، کنشپذیر، هدف... پذیر است. همچنین «که» بهعنوان نشانگر تأکید پس از هر سازهای که هم دارای اطلاع کهنه و هم اطلاع نو باشد قرار گرفته و آن را مورد تأکید قرار میدهد.
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۷-۱۴۳۴ )
چکیده
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۵-۱۴۳۵ )
چکیده
تُعدّ کلیله ودمنه من أجمل المؤلفات فی الحکمه ورمزیه السیاسة، إذ یکون الحیوان فیها قناعاً ساتراًورمزاً یشفّ عن المرموز إلیه، وهوأحرى بالقبول والسّماع، وأقدر على إخفاء مقاصد الکاتب وغایاته. ومن أبواب هذا الکتاب باب الأسد وابن آوى الناسک الذی یمثّل الرّجوع إلى الصّداقه بعد الخصام. نسعى من خلال هذه المقاله للإجابه على الأسئله التالیه حول هذا الباب من الکتاب: هل یمتلک هذا الباب من کلیله ودمنه عناصر البنیه القصصیة؟(الحبکه والشخصیات والأحداث والحوار) وما هی العلاقه بین هذه العناصر؟ هل هناک ترابط وتماسک بین أجزاء القصة؟ للإجابه على هذه الأسئله قمنا بدراسه عناصر القصه فی باب الأسد وابن الناسک وفقاً لمبادئ البنیویه التی تقوم على أنّ النص الأدبی هو علاقات العناصر الداخلیه فی إطارها ودخولها فی نظام یحفظ لها استقرارها ویضمن لها حرکتها وتفاعلاتها داخل النظام ذاته. وحاولنا أن نحلّل موقع هذه العناصر التی تتشکل منها البنیه والعلاقات التی تقیمها حرکه هذه العناصر تحلیلاً دقیقاً لنکتشف طبیعه هذه البنیة. وأخیراً وصلنا إلى أنّ هذا الباب من کلیله ودمنه یمتلک عناصر القصّه الفنیه فی إطار بنیه متماسکه ومتلاحمة.