جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای شوبیری


دوره ۱۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده

در آموزش زبان‌های خارجی، همواره بحث انتخاب محتوای آموزشی دارای اهمیت زیادی بوده است. متدهای مختلف آموزشی در طول تاریخ محتوای آموزشی خود را با توجه به نگرشی که هر یک به کاربرد زبان داشته‌اند، انتخاب کرده­اند. امروزه علاوه بر اینکه جنبۀ کاربردی زبان خارجی برای ما دارای اهمیت بسزایی است، شناخت لایه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی جامعۀ زبان مقصد نیز اهمیت ویژۀ خود را یافته است. نظر به اینکه آموزش ادبیات با توجه به بحث انتقال فرهنگ در کلاس­های زبان خارجی همواره موافقان و مخالفان خود را داشته است، در این تحقیق ما در جست­وجوی پاسخ به این مسئله هستیم که نقش و جایگاه ادبیات به­منزلۀ یک محتوای آموزشی در طول تاریخ آموزش زبان­های خارجی چه بوده است و چگونه و در چه سطوحی ادبیات می‌تواند به­منزلۀ محتوای آموزشی در کلاس­های آموزش زبان استفاده شود؟ هدف ما در این جستار، ضمن مطالعۀ پیوند میان ادبیات و آموزش زبان، پیشنهاد یک روش آموزشی کار ـ محور بر اساس رویکرد کنشی آموزش زبان­هاست. در این روش، ما شعر را به­منزلۀ پیکره در محوریت کار خود قرار می‌دهیم. فرض ما بر این است که این روش می‌تواند توانایی زبانی و تحلیلی دانشجویان را در رویارویی با متون ادبی بالا ببرد و برای اثبات این فرضیه، آن را بر روی دو گروه کنترل و آزمایش از دانشجویان ترم آخر مقطع کارشناسی مترجمی زبان فرانسه آزمایش کرده­ایم.
 
 
واژه‌های کلیدی: آموزش زبان‌های خارجی، ادبیات، فعالیت کار ـ محور، بینافرهنگی.

دوره ۱۴، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده

استقلال و خودآموزی مفاهیمی هستند که در روش‌های نوین آموزش زبان‌‌های خارجی ارزش و معنایی دوباره یافته‌اند. هدف از انجام این تحقیق بررسی این مسئله است که چگونه می‌توان در کلاس آموزش زبان فرانسه به زبان‌آموزان جهتِ داشتن استقلال در یادگیری و مهارت خودآموزی کمک کرد؟ برای ارائۀ راهکار در این زمینه ابتدا نیاز به پاسخ به این پرسش داریم که اساساً چه تفاوتی میان زبان‌آموزان خودآموز و غیرخودآموز وجود دارد؟ فرضیۀ ما این است که فراگیرانِ خودآموز به‌طور طبیعی از «دانش ـ مهارت بودن»، «دانش ـ مهارت یادگیری» و تجربۀ زیستۀ بالاتری نسبت‌به دیگران برخوردارند. به‌منظور مقایسۀ توانایی‌های فراگیران خودآموز و غیرخودآموز در به‌کارگیری استراتژی‌های شناختی و فراشناختی، فراخوانی منتشر کردیم و از ۳۵ نفر از فراگیرانی که زبان فرانسه را کاملاً و یا نسبتاً به‌صورت خودآموز فراگرفته بودند خواستیم تا به دو پرسش‌نامه درمورد به‌کارگیری راهبردهای شناختی و فراشناختی پاسخ دهند. این دو پرسش‌نامه برگرفته از پولیتزر، مک گروارتی و ویلینگ است. هم‌زمان از ۳۵ نفر از افرادی که در هیچ دوره‌ای از یادگیری زبان فرانسه به‌صورت خودآموز عمل نکرده بودند نیز خواسته شد تا به دو پرسش‌نامۀ فوق پاسخ دهند. نتایج این پژوهش که به‌صورت آمار توصیفی ارائه شد نشان می‌دهد که فراگیران خودآموز در به‌کارگیری هر دو گونۀ راهبردی از توانایی‌های بالاتری برخوردارند. درنتیجه باید گفت که استقلال و تمام راهبردهای شناختی و فراشناختی اگرچه ممکن است به‌صورت طبیعی در تمامی افراد وجود داشته باشد، اما ظهور آن‌ها از حالت بالقوه به بالفعل در بیشتر موارد  امری خود به خودی نیست و نیاز به حمایت آموزشی دارد. 


 


دوره ۱۵، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۳ )
چکیده

تقابل فرهنگ «خودی»  و «دیگری»  در اسناد آموزشی ، به‌ویژه دروس ادبی مربوط به رشتۀ زبان فرانسه در دانشگاه‌های ایران، امری طبیعی است و نیاز به رویکردی میان‌فرهنگی که بتواند دانشجویان را در فضایی بینافرهنگی، تعدیل‌شده و به دور از شوک فرهنگی  قرار دهد، ایجاد کرده‌ است. با توجه به اینکه راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی ، با تکیه بر تفاوت‎های فردی، تلاش‎ دارند تا زبان‌آموزان را در فرایند یادگیری کمک و روند آموزش زبان را تسهیل کنند، هدف این پژوهش، ارائۀ روشی کاربردی به‌منظور پیوند بیشتر ادبیات و آموزش زبان فرانسه از طریق فعال ‎کردن ظرفیت‎های حسّی ـ هیجانی و به‌‌کارگیری راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی نزد دانشجویان و علاقه‌مند کردن آنان به محتوای ادبی (شعر) است. همچنین، جامعۀ آماری تحقیق، شامل ۱۱۰ نفر از دانشجویان زبان فرانسه در ترم آخر مقطع کارشناسی، در دو گرایش ادبیات و ترجمه در دانشگاه‌های مختلف ایران است که به صورت تصادفی انتخاب شده‌اند. ازاین‌رو، با طراحی پرسش‌نامه‌ای محقق‌ساخته و در ۲۰ سؤال ۵ گزینه‌ای، ابتدا در قالب پیش‌آزمون، میزان استفادۀ دانشجویان از راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی و علاقه‌مندی‌شان به شعر را سنجیدیم. سپس، طی یک دورۀ آموزشی مجازی و تعامل‌محور (درمجموع به مدت ۵۰ ساعت) به آموزش میان‌فرهنگی پرداختیم. در ادامه نیز، از فراگیران، پس‌آزمون به عمل آمد. براساس نتایج آزمون تی (T test)، می‌توان چنین استنباط کرد که اختلاف معناداری بین میانگین دانشجویان در پیش‌آزمون و پس‌آزمون در زمینۀ استفاده از راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی و علاقه‌مندی به محتوای ادبی (شعر)، دیده شده ‌است.
 


صفحه ۱ از ۱