جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای شهمیری
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده آرد از اجزای اصلی تشکیل دهنده نان می باشد که قوت غالب بسیاری از مردم جهان می باشد. لذا جهت بهبود کیفیت نان لازم است، کیفیت آرد مصرفی بهبود یابد تا از ضایعات این کالای اساسی و استراتژیک کاسته شود .در این پژوهش سه نوع آرد (نول، ستاره، سبوس گرفته) از شرکت آرد داران تهیه شده و بعد از قراردادن قرص های فسفوتوکسین به منظور جلوگیری از حمله آفات و حشرات در کیسه های پلاستیکی بسته بندی و در شرایط محیطی در دو فصل تابستان و پاییز نگهداری شده اند، سپس به مدت شش ماه، به فاصله هر ماه یکبار خصوصیات شیمیایی ، میکروبی و رئولوژیکی آردها مورد بررسی قرار گرفت. از داده های حاصل از نتایج می توان پی برد که خصوصیات کیفی آردهای با درجه استخراج کمتر (نول ) به مراتب بهتر از آردهایی با درجه استخراج بیشتر (سبوس گرفته) میباشد، که در طی نگهداری آرد، ویژگیهای کمیتی مثل میزان خاکستر ، پروتئین و گلوتن تغییر معنی داری پیدا نمیکنند، تنها میزان رطوبت کاهش می یابد. اما شاخص های کیفی، مثل ایندکس گلوتن، عدد زلنی و عدد کیفیت فارینوگرافی بهبود مییابند، بعلت اکسیداسیون، در معرض هوا، باندهای دی سولفیدی(S-S) جدیدی میان زنجیره های مختلف پروتئین ها بوجود می آیند و یا آنکه گروههای سولفیدریل با پیوندهای دی سولفیدی موجود وارد واکنش میگردند و پیوندهای دی سولفیدی جدیدی را بوجود میآورند، که باعث افزایش قوت و بهبود کیفیت آرد میشوند. با توجه به نتایج حاصل از آنالیز شاخصهای کیفی انواع آرد (عدد زلنی، عدد کیفیت گلوتن و عدد کیفیت فارینوگرافی) به طور میانگین حداقل به چهار ماه نگهداری جهت دستیابی به کیفیت مطلوب مورد نیاز میباشد.در طی مدت نگهداری آرد، اجزاء تشکیل دهنده آن بخصوص گلوتن (پروتئین) و آنزیم ها تغییر میکنند. مجموع این تغییرات باعث رسیدن آرد می شود در نتیجه کیفیت و عمل آوری آن بهبود مییابد. با افزایش دما و رطوبت، همچنین با تامین تهویه کافی و خوب آرد سریع تر میرسد. با توجه به اینکه بعد از شش ماه نگهداری کیفیت آرد به ماکزیمم حد خود رسیده است و در طی این مدت میزان بار میکروبی نمونه ها از حد مجاز استاندارد فراتر نرفته است، بنابراین نگهداری آرد به مدت شش ماه باعث تقویت آن میشود، پس بویژه در مورد آردهای ضعیف ، حتما باید آنها نگهداری شوند و سپس مورد استفاده قرار گیرند.
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۵ )
چکیده
در دهه های اخیر بازتاب فضایی تحولات اقتصاد پسافوردیستی، اشکال نوینی از شهرنشینی را به وجود آورده که ناکارآمدی پارادایم سلسله مراتب را آشکار کرده است. بدین ترتیب، با گذار از منطق سازمانی قلمرویی به منطق سازمانی شبکهای، صرفههای مقیاس به صرفههای بیرونی شبکه، پیوندهای سلسلهمراتبی و یک سویه به پیوندهای همافزا و متقابل بسیاری از مفاهیم سنتی، نه تنها به لحاظ تحلیلی و توصیفی بلکه حتی بیشتر با رویکردی هنجاری، در ماهیت و قالب جدیدی قرار گرفتند که نیازمند چارچوببندی و تعریفی دوباره هستند. هدف این مقاله تبیین گذار از مفاهیم برنامه ریزی مبتنی بر سلسله مراتب به سمت برنامه ریزی براساس ساختارهای منطقه ای شبکه ای-چند مرکزی است. روش تحقیق براساس رویکردهای توصیفی استوار بوده و با مرور و بازبینی ادبیات انتشار یافته در این حوزه به تحلیل گزاره های مربوطه می پردازد. نتایج بررسی این تحقیق نشان داد که نظریه سلسله مراتبی راهبرد خاصی را ارائه نمیکند اما نظریات شبکه، چارچوب منسجمی از همکاریها را بین شهرها و در مقیاسهای فضایی مختلف پیشنهاد میدهد که میتواند به موقعیت رقابتی شهرها و مناطق با توجه به افزایش روز افزون اهمیت آنها در رقابتهای بینالمللی و نقش کلیدی آنها در جذب منابع متحرک منجر شود.