جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای شبانی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده

طی چند دهه اخیر، بخش مسکن با دوره های رونق و رکود و نوسانات قیمت همراه بوده، که بخشی از این پدیده‎های بازار مسکن، ناشی از فعالیت های سوداگران است. سوداگران با انگیزه کسب سود از افزایش قیمت آتی اقدام به خرید ملک می نمایند، و همین موضوع می تواند موجب شکل گیری حباب قیمت مسکن شود. وجود حباب قیمت در بازار مسکن باعث ایجاد مسائل اقتصادی و اجتماعی می گردد، به‌این‌دلیل تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار سوداگران و حباب قیمت مسکن همواره مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته ‎است، ازجمله ابزارهای تأثیرگذار بر رفتار سوداگران و حباب قیمت مسکن، مالیات بر نقل و انتقال ملک است. در این مقاله در پی بررسی اثر مالیات بر نقل و انتقال روی حباب قیمت مسکن در شهر شیراز بوده‌ایم. برای این منظور جهت بررسی فرایندهای پویای بازار مسکن و در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر شکل‎گیری حباب قیمت در این بازار، از مدل عامل محور استفاده شد‎. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با وجود سه سهم مختلف خریداران سوداگر شامل ۳۰، ۵۰ و ۷۰ درصد از کل خریداران، اعمال نرخ های مختلف مالیات بر نقل و انتقال حباب قیمت مسکن پیش بینی شده در طول مدت هشت سال (۱۴۰۱ تا ۱۴۰۹) را کاهش خواهد داد.


دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

تحول بازآفرینی شهری، داستان تعامل و گاه تضاد اولویت های اقتصادی و فرهنگی بوده و این موضوع دربسترتغییر پارادایم ها و الگوهای حاکم برنظام های سیاسی-اقتصادی و تحولات اجتماعی رخ داده است. نقش فرهنگ دربازآفرینی شهری نسبت به دیگر عوامل تغییر معناداری داشته است؛ چنانچه در دهه های اخیر تاکیدات فرهنگی اصلی ترین رویکرد در بازآفرینی شهری شده است. دراین میان نظریه شهرخلاق که در چارچوب تحولات اجتماعی-اقتصادی عصر حاضر جهانی شدن را در محتوای اصلی خود داراست، از سویی توجه ویژه به سرمایه های انسانی و اجتماعی دارد و از سوی دیگردر قالب پرداختن به ویژگی های مکانی، سعی درایجاد رقابت اقتصادی، انسجام اجتماعی و تنوع فرهنگی دردستیابی به تصویری یکتا از شهر را دنبال می کند. لذا پرداختن به ظرفیت های این نظریه در عرصه بازآفرینی میتواند چشم اندازهای جدیدی را پیش روی سیاستگزاران این عرصه در کشورمان قرار دهد. پژوهش حاضر به دنبال تدقیق ادبیات شهر خلاق و تبیین جایگاه آن دربازآفرینی فرهنگ مبناست بدین منظور با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی تئوری شهر خلاق و راهبرد های برآمده از آن را مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش بیانگرآن است که توجه به دو عامل اصلیِ فرهنگ و اقتصاد(رقابت) در بستر ویژگی های مکانی، نظریه شهر خلاق را در راستای بازآفرینی شهری قرار داده است. این تحقیق سازوکار چنین ارتباطی را در قالب یک مدل مفهومی ارائه نموده است؛این مدل مفهومی می تواند راهبردهایی در عملیاتی نمودن نظریه شهر خلاق به عنوان رویکرد مداخله در بافتهای هدف برنامه های بهسازی و نوسازی شهری ارائه دهد.

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

رهیافت ۳D که در سال ۲۰۰۹ توسط بانک جهانی مطرح شد، اشاره به تأثیر سه متغیر چگالی، فاصله و ناهمگونی که سه خصوصیت فضایی اثر گذار بر رشد اقتصادی مناطق هستند، دارد. چگالی به عنوان فشردگی جمعیت در هر واحد زمین تعریف شده است. فاصله اشاره به سهولت و سختی انتقال کالاها، خدمات، نیروی کار، سرمایه، اطلاعات و ایده بین مناطق دارد. ناهمگونی در بعد ملی شامل ناهمگونی مذهبی و قومیتی می¬باشد. از آنجا که یکی از محورهای برنامه¬های توسعه اقتصادی در ایران، گرایش از برنامه¬ریزی بخشی به سمت برنامه-ریزی منطقه¬ای است، شناسایی عوامل مؤثر در رشد اقتصادی هر منطقه، یکی از مواردی است که می¬تواند به برنامه¬ریزان اقتصادی و منطقه¬ای در تنظیم برنامه های توسعه اقتصادی کمک کند. هدف این مقاله، ارزیابی تأثیر سه متغیر چگالی جمعیت، فاصله و ناهمگونی جمعیت بر رشد اقتصادی استان¬های ایران می¬باشد که با استفاده از چارچوب یک مدل رشد درونزا، تأثیر این سه متغیر بر رشد اقتصادی منطقه در ۲۸ استان ایران طی سالهای ۸۴ - ۱۳۸۰ به روش داده¬های تابلویی برآورد شده است. نتایج حاصل از این تحقیق، بیان کننده اثر مثبت چگالی جمعیت و اثر منفی فاصله اقتصادی، ناهمگونی مذهبی و پراکندگی قومیتی جمعیت بر رشد منطقه¬ای در ایران است.

دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ ۱۳۹۳ )
چکیده

ناهمگونی جمعیت که در مقیاس ملی ناهمگونی­های نژادی، فرهنگی، مذهبی، قومی و قبیله­ای تعریف شده، یکی از متغیرهای مهم تأثیر گذار بر رشد مناطق می­باشد که در سال­های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. ناهمگونی جمعیتی از طرفی، موجب اختلاف ترجیحات و تبعیض شده و در نتیجه، منجر به سیاست­های ضد بهره­وری و کاهش رشد مناطق می­شود و از سویی دیگر، ترکیب قومی و مذهبی، منافعی شامل تنوع در توانایی­ها، تجربه­ها و فرهنگ­ها به همراه دارد که ممکن است به بهره­وری، خلاقیت و نوآوری منجر و موجب افزایش رشد اقتصادی مناطق شود.      بنابراین، در هر جامعه­ای با قومیت­ها و مذاهب مختلف، مبادله­ای بین منافع و هزینه­های ناهمگونی جمعیت وجود دارد. سؤالی که مطرح می­شود، این است که آیا ناهمگونی جمعیت بر رشد مناطق اثر مثبت یا منفی دارد؟ و به طور تجربی چه تأثیری بر رشد مناطق ایران داشته است؟      جهت پاسخ به این دو سؤال در مقاله حاضر، در بخش اول، مبانی نظری تأثیر متغیر ناهمگونی جمعیت بر رشد منطقه ای ارائه شده و سپس با استفاده از آمار ۲۸ استان ایران طی دوره سال های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ و با استفاده از تکنیک داده­های تابلویی، تأثیر این متغیر بر رشد منطقه­ای در ایران مورد آزمون قرار گرفتند.  نتایج حاصل از این تحقیق بیان کننده اثر منفی ناهمگونی مذهبی بر رشد منطقه­ای در ایران است.  

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۹۴ ۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از محورهای برنامه­های توسعه اقتصادی در ایران، گرایش از برنامه­ریزی بخشی به سمت برنامه­ریزی منطقه­ای است و هدف این گرایش، تخصیص منابع و فعالیت­ها به هر نقطه بر مبنای استعدادها و ویژگی­های خاص آن منطقه و کاهش شکاف رشد اقتصادی بین مناطق مختلف است.      در این خصوص، شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی منطقه، یکی از مواردی است که می­تواند به برنامه­ریزان اقتصادی و منطقه­ای در تنظیم برنامه­های توسعه اقتصادی کمک کند. یکی از متغیرهای اثرگذار بر رشد منطقه­ای، فاصله اقتصادی است.      فاصله اقتصادی اشاره به سهولت و سختی انتقال کالاها، خدمات، نیروی­کار، سرمایه، اطلاعات و ایده بین مناطق دارد. این متغیر از طریق تأثیر بر استقرار بنگاه­ها و سرریزهای دانش و اندازه بازار بالقوه بر رشد اقتصاد منطقه مؤثر است. مقاله حاضر، با هدف تحلیل تأثیر متغیر فاصله اقتصادی بر رشد منطقه ای در ایران انجام یافته است. در بخش اول مقاله، مبانی نظری تأثیر متغیر فاصله افتصادی بر رشد منطقه ای ارائه شده و سپس با استفاده از آمار ۲۸ استان ایران طی دوره ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۸ و با استفاده از تکنیک داده­های تابلویی پویا، تأثیر این متغیر بر رشد منطقه­ای در ایران مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق، بیان کننده اثر منفی فاصله اقتصادی بر رشد منطقه­ای در ایران است.  

دوره ۱۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده

هدف این مطالعه، محاسبه آثار اعمال سیاست های پولی و مالی بهینه برای اقتصاد ایران با در نظر گرفتن قید مالیات بهینه می باشد. با استفاده از یک مدل تعادل عمومی تصادفی پویا، به بررسی اثرات به کار گیری انواع ابزارهای مالیاتی مانند مالیات بر مصرف، بر درآمد سرمایه، بر درآمد حاصل از نیروی کار و سود در چندین سناریو پرداخته می شود. نتایج نشان می دهند که تحت سناریوهای مختلف با فروض چسبندگی یا انعطاف پذیری قیمت در مدل، قاعده فریدمن یا تورم صفر به عنوان سیاست بهینه مشخص می گردد. همچنین از آنجایی که دولت ها معمولاً در تلاش اند تا اغتشاشات ناشی از مالیات های اعمال شده بر بخش های مختلف اقتصاد را حداقل نمایند، نیاز به وجود یک مالیات منفی که نشان دهنده وضع کمک هزینه (سوبسید) در شرایط مطلوب رمزی در مدل می باشد، تأیید می گردد. از دیگر سو، طبق یافته های تحقیق می توان گفت که سطوح تورمی نه تنها به چسبندگی اسمی و حقیقی مدل وابسته اند، بلکه به تعداد ابزارهای که در دسترس برنامه ریز رمزی قرار دارد، نیز وابسته می باشد.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۳ - ( تیر ۱۴۰۰ )
چکیده

در این تحقیق، طراحی سنسور الکتروشیمیایی بر پایه الکترود خمیرکربن اصلاح‌شده با نانومواد و مایع یونی مورد مطالعه قرار گرفت. سنسور اصلاح‌شده با نانوذرات گرافن-کوانتم دات و مایع یونی برای آنالیز سانست‌یلو مورد مطالعه قرار گرفت و برای این منظور، پارامترهای مختلفی از جمله نسبت مایع یونی، مقدار نانوذره گرافن-کوانتم دات و pH محیط مورد مطالعه قرار گرفت. مقدار بهینه نانوذره کانتوم دات ۵ درصد و مایع یونی ۱۰ درصد و pH ۶ حاصل شد. بهترین عملکرد در سنسور خمیرکربن اصلاخ شده نانوذره گرافن-کانتوم دات و مایع یونی مشاهده شد. این سنسور در شرایط بهینه با دامنه خطی ۳ نانومولار تا ۱۵۰ میکرومولار و حد تشخیص ۱ نانومولار توانست به خوبی برای تعیین مقدار سانست یلو استفاده شود. سنسور طراحی‌شده برای آنالیز رنگ‌ مورد نظر در نمونه‌های آب میوه بکار گرفته‌ شد و نتایج توانایی بالای آن‌ برای آنالیز نمونه‌های حقیقی را نشان داد.

دوره ۲۰، شماره ۳ - ( پاییز ۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده

در الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) طراحی شده، به نقش کیفیت نهادی در عملکرد اقتصادی، کمتر توجه شده است. این مسأله برای کشورهای صادرکننده نفت، به علت اثرات متقابل کیفیت نهادی و مکانیزم انتشار تکانه‌های نفتی، از اهمیت بالایی برخوردار است. اما این موضوع در قالب یک الگوی رسمی DSGE بررسی نشده است. بنابراین، مطالعه حاضر، به بررسی واکنش متغیرهای اقتصاد کلان در برابر تغییرات کیفیت نهادی ناشی از تکانه‌های نفتی در قالب یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی جدید در ایران، به عنوان یک کشور صادرکننده نفت می‌پردازد. در الگوی طراحی شده، نقش کیفیت نهادی و درآمدهای نفتی در بخش‌های خانوارها، بنگاه‌ها، دولت و بانک مرکزی وارد شده است. پس از حل الگو و خطی سازی، اثر تکانه نفتی بر رفتار پویای اقتصاد کلان ایران با استفاده از روش مقداردهی طی دوره ۱۳۹۶-۱۳۳۸ بررسی شده است. نتایج، بیانگر آن است که تخریب کیفیت نهادی ناشی از تکانه­ مثبت نفتی، مانعی جدی در بروز اثرات مثبت انتظاری افزایش درآمد نفتی است. درآمدهای نفتی و تکانه‌های آن، با تخریب کیفیت نهادی کشور نفت‌خیز از مسیرگسترش فعالیت‌های رانت‌جویی، افزایش هزینه‌های مبادلاتی تولید، کاهش اثرگذاری مخارج دولت و انحراف سیاستگذاری‌های پولی و مالی از اهداف مورد نظر، به ایجاد اثرات مخرب بر تولید غیرنفتی ایران در بلند‌مدت می‌انجامد. لذا پیشنهاد می‌شود، مکانیزم تخریب نهادی تکانه‌های نفتی با اصلاح ساختاری در اقتصاد ایران مهار شود. به طور خاص، این آثار تخریبی می­ تواند با قطع وابستگی مستقیم بودجه به درآمدهای نفتی، تا حدودی محدود شود.

دوره ۲۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده

بخش مسکن از جمله بخشهای مهم اقتصادی است که علاوه بر تقاضای مصرفی، به دلیل داشتن نرخ بازگشت سرمایه بالا و میزان ریسک پایین با تقاضای سوداگران نیز مواجه است. سوداگران با انگیزه کسب سود از افزایش قیمت درآینده از عرضهی خانهها خودداری میکنند؛ در نتیجه خالی از سکنه باقی میمانند. وجود خانههای خالی موجب کاهش عرضه خواهد شد و میتواند موجب شکلگیری حباب قیمت مسکن شود. اخذ مالیات از خانههای خالی یکی از ابزارهای دولت برای مقابله با این موضوع است. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر مالیات بر خانههای خالی روی حباب قیمت مسکن در شهر شیراز است. برای این منظور از مدل عامل محور با در نظر گرفتن چهار عامل فعال بازار مسکن شامل فروشنده، خریدار (فروشندهها و خریداران با دو انگیزه مصرف شخصی و سوداگری در بازار حضور دارند)، سازنده و بنگاه املاک، جهت بررسی فرآیندهای پویای بازار مسکن استفاده شده است. جهت پیشبینی هشت‌سالۀ قیمت مسکن شهر شیراز، آمار و اطلاعات تا ابتدای سال ۱۴۰۱ وارد مدل شده و سه درصد مختلف خریداران سوداگر شامل ۳۰، ۵۰ و ۷۰ درصد از کل خریداران لحاظ و نرخ‎‎های متفاوت مالیات ۱۰، ۱۵، ۲۰ و ۲۵ درصد در نظر گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اعمال نرخهای مختلف مالیاتی با وجود تعداد سوداگران متفاوت میتواند موجب کاهش حباب قیمت مسکن شهر شیراز میشود، منتهی میزان اثرگذاری تحت شرایط گوناگون متفاوت است.
 


صفحه ۱ از ۱