۸ نتیجه برای شاهرودی
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
امروزه بسیاری از سازمانها و شرکتها با رقابت بسیار زیاد و محیط نامطمئنی مواجه هستند که بهواسطه نوآوریهای فناوری و نیازهای در حال تغییر مشتریان شدت پیدا کرده است. از این رو تمرکز بر مهندسی ارزش و استفاده بهینه از منابع به شدت رو به افزایش میباشد. در چنین محیطی رویکردهای تکبعدی گذشته در زنجیره تأمین دیگر قابلیت و توانایی خود را از دست دادهاند. یکی از راههای مقابله با چنین چالشهایی استفاده از تلفیق دو پارادایم نابی و چابکی است. از این رو با هدف تدوین مدلهای نابی- چابکی زنجیره تأمین، بررسی گستردهای در ادبیات موضوع صورت گرفته است.
در نتیجه این کار و مصاحبه با آگاهان ۱۵ عامل اصلی موفقیت زنجیره تأمین ناب- چابک شناسایی شدند. سپس این فاکتورها وارد پرسشنامهای شده و در اختیار آگاهان زنجیره تأمین چهار شرکت مطرح گرماساز ایران قرار گرفت. نتایج به دست آمده با رویکرد مقایسه تطبیقی از دو تکنیک مدلسازی ساختاری – تفسیری و دیمتل به دست آمدند که در نتیجه آن دو نقشه استراتژی جداگانه برای نابی- چابکی زنجیره تأمین ارائه شدند. ارتباطات به دست آمده در مدلسازی ساختاری – تفسیری و دیمتل نشان داد که استفاده از IT، مدیریت، آموزش و توسعه کارکنان، طراحی شبکه تأمین و استانداردسازی فرآیندها پایه و اساس نابی – چابکی را تشکیل میدهند و در پی بینشی که نقشه استراتژیک دیمتل و مدلسازی ساختاری - تفسیری به مدیران ارائه میکند، میتواند به آنها در برنامهریزی استراتژیک برای بهبود نابی- چابکی زنجیره تأمین کمک کند.
دوره ۸، شماره ۱۶ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
«مشابه لفظی» که از آن در آثار کهن علوم قرآن به «متشابه القرآن» و أحیانا «مشتبهات القرآن» تعبیر شده است، به گونه ای از آیات قرآن اطلاق میشود که در موضوع یا موضوعاتی تکرار شده و با وجود اختلافاتی اندک و چهبسا دقیق، دارای الفاظی شبیه به یکدیگر باشد. برخی از این تفاوتها، عبارتاند از: تاکید و عدم آن، تعریف و تنکیر، اختلاف در حرف جرّ، زیادت و نقصان و زمان فعل. شباهتهای فراگیر در آیات مشابه لفظی و دقیق بودن تفاوتها در اینگونه آیات، سبب شده که مترجمان دچار لغزشهایی در ترجمه این آیات شوند. این لغزشها عمدتا معلول عدم توجه به تفاوتهای اندک و ناپیدای موجود در این آیات است و در مواردی به یکسانپنداری و به تبع آن یکسانسازی بیجا در ترجمه منجر شدهاست. در پژوهش حاضر ابتدا به معرفی گونههایی از تشابه لفظی و نمونههایی از آیاتی از این دست و تبیین دلیل تفاوت آنها پرداخته شده است و سپس، عملکرد آقایان حدادعادل، رضاییاصفهانی، طاهری، فولادوند، کاویانپور، گرمارودی و مکارمشیرازی در ترجمه این دسته از آیات مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بهترین عملکرد مربوط به موسوی گرمارودی با ۷۸,۵۶% صحت است. پس از آن رضایی با ۷۱.۴۲%، فولادوند با ۵۰%، حدادعادل و طاهری با ۲۸.۵۶%، کاویانپور و مکارم شیرازی با ۱۴.۲۸% قرار میگیرند.
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۲۳ )
چکیده
-
دوره ۹، شماره ۱۷ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
«مشاکله» از آرایه های تأثیرگذار ولی کمترشناختهشده در بین آرایههای بدیعی است که در پژوهشهای قرآنی- ادبی مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته است. در رابطه با کتاب شریف نهجالبلاغه اما، عنایت ویژهای به این محسّن ادبی صورت نگرفته و مصادیق ذکرشده در کتب مرتبط نیز بسیار محدود است. از آنجا که آرایه مشاکله سبب بهکارگیری لفظ مشاکِل در معنای مجازی میگردد، توجه به برگردان معنای مقصود برای دفع هرگونه ابهام و یا شبهه، امری بایسته است. پژوهش حاضر با بهره گیری ازروش توصیفی- تحلیلی، پس از احصاء کاربردهای مشاکله در نهجالبلاغه، به تقسیمبندی ششگانه مصادیق آن پرداخته و سپس، عملکرد ۲۵ ترجمه فارسی را در برگردان این عبارات که از ظرافت معنایی قابل ملاحظهای برخوردار هستند، مورد بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهترین عملکرد مربوط به فیضالاسلام با ۵۳,۸۴ درصد صحت است که در بیشتر موارد پس از ذکر معنای لفظی، معنای مقصود را در پرانتز ذکر میکند. رتبه دوم با ۴۶,۱۵ درصد صحت مختص به ارفع، شریعتی و فقیهی است و در رتبه سوم حجتی و استادولی با ۳۸.۴ درصد صحت قرار میگیرد. نامناسبترین عملکرد مربوط به مترجم قرن ششم با ۷,۶۹ و شیروانی با صفر درصد صحت است که در رابطه با مترجم قرن ششم این امر معلول بهکارگیری روش ترجمه تحتاللفظی در برگردان این آرایه است که روشی مخل در انتقال معنای مقصود است.
دوره ۹، شماره ۱۸ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده
ایجاز «حذف»، اسلوبی رایج در زبان طبیعی، گونهای ممتاز در کنار ایجاز «قِصَر» و نشاندهندی فشردگی کلام در مفهوم خود است؛ بیآنکه برای آن نقیصهای به شمار آید. قرآن کریم که خود در بستر زبان طبیعی نازل گردیده، از اسلوب حذف بهدرستی و فراوانی بهره برده است؛ لذا بررسی و شناخت آن، در فهم و ترجمهی آیات قرآن حائز اهمیت میشود و بیتوجهی بدان، دریافت معنا را با آسیبهایی روبرو میسازد. بررسی جامع موارد موجز دانسته شده، ما را با دو نوعِ «حذف زبانی» و «تخفیف غیرزبانی» آشنا میسازد. طبق آموزههای معناشناختی، حذف زبانی بر اساس سیاق متن (بافت زبانی) رخ میدهد اما تخفیف غیرزبانی، مبتنی بر بافت موقعیت و دانش پیشزمینهی مخاطب (بافت غیرزبانی) انجام میگیرد. نوع اول یعنی حذف زبانی، با اسلوبهای نحوی و دستوری، قابلکشف است اما نوع دوم یعنی تخفیف غیرزبانی، تنها با احاطه بر بافت غیرزبانی شناسایی میشود. با وجود این، اکثر تفصیلهای مفسران برای موارد تخفیفیافته در قرآن، از ضابطهی علمی خاصی برخوردار نیست؛ گویا هریک از مفسران با پیشفرضهای گوناگون به تفصیل آیات پرداختهاند. مقالهی حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از دانشِ «معناشناسی کاربردی» ضمن بررسی نمونههای متعدد قرآنی، به معرفی و تحلیل پدیدهی «تخفیف» در کنار «حذف» پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که علاوهبر «بافت زبانی»، دانستن و تحلیل «بافت غیرزبانیِ» آیات نیز از لوازم مهم فهم، تفسیر و ترجمهی قرآن کریم است.
دوره ۹، شماره ۳۸ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده
آییکَه (â?i:ka) نوعی لالایی است که در منطقۀ سیستان به این نام خوانده میشود. آییکه علاوهبر کارکرد لالایی، در گذشته کارکردهای دیگری هم داشته است. یکی از کارکردهای آن این بوده است که برای حیوانات نیز خوانده میشده است. از سوی دیگر، هرگاه خطر حملۀ دشمنان وجود داشته است، زنان با خواندن آییکه، دیگران را از وجود دشمن آگاه میکردند. با توجه به اینکه آییکه معمولاً برای کودک با آواز خوش خوانده میشود، خوشنوایی و موسیقایی بودن آن، اهمیت فراوانی دارد. نوشتۀ حاضر به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که چه ویژگیهایی را میتوان برای گوشنوازی و خوشنوایی آییکَههای سیستانی برشمرد؟ نتیجۀ تحقیق حاکی از کاربرد وزن عروضی، قافیه و ردیف، انواع تکرار، و موسیقی معنوی، باوجود قواعد منحصربهفرد در آوردن قافیه، وجود صنعت تکرار به گونههای مختلف تکرار واج، واژه، عبارت، مصراع و... است. تاکنون آییکههای سیستان، در کتابی مستقل جمعآوری نشده و تنها در کتابهای مختلفی که به فرهنگ عامیانۀ سیستان پرداختهاند، نمونههایی از آییکه آورده شده است. بنابراین، در این مقاله از دو روش تحقیقی بهره برده شده است. برخی از آییکههایی که در آثار مختلف موجود بوده است، به روش کتابخانهای گردآوری شده است، اما بخش زیادی از آییکههای بهکاربردهشده در این پژوهش، به روش میدانی جمعآوری شده است. پس از آن با روش تحلیلی، جنبههای گوناگون موسیقایی و خوشنوایی آییکه توصیف شده است.
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
تلاش برای پیبردن به حقیقت نفس و نتایج حاصله از آنها همواره مورد توجه فیلسوفان بوده و به عنوان یکی از دغدغههای تفکر فلسفی آنها به شمار میرود. این مقاله در صدد پاسخگویی به این سوال است که نفس چه نقشی و جایگاهی در نظام نوری شیخ اشراق دارد آنچه در این مقاله مشخص میشود این است که شیخ اشراق بر خلاف حکمای مشائی (اسلامی – یونانی) علمالنفس را به مباحث الهیات نزدیک میسازد و ازحوزه معرفتشناسانه به این مسئله نگاه میکند و سخن او در نیروهای نفس نیست بلکه ارائه طریق درچگونگی نجات نفس از زندان تن و رهایی انسان ازظلمات جهان مادی است. لذا در فلسفه اشراقی بود که نظریه علم حضوری برای اولین بار مطرح شده، به همین خاطر در خصوص ماهیت نفس نیز از این مبنا سود برده است. علم النفس سهروردی ثمر بحث نظری نیست بلکه محصول یک درون نگری و آگاهی به ضمیر است که فقط از طریق ریاضت و مهار کردن اژدهای نفس اماره امکان پذیر است؛ نفسی که نورالانوار را نه تنها نشان میدهد بلکه خود، الهی میشود و درنهایت از این مسیر هست که نظام نوری فلسفه خویش را سروسامان میدهد و نظام کائنات از طریق معرفتشناسی نفس محقق میشود.
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
امروزه فروشگاههای زنجیرهای نقشی کلیدی در نظام توزیع کالا و مزایای بسیاری در مقایسه با سایر واحدهای توزیعی دارند و همچنین از طرفی تداوم حیات اقتصادی این فروشگاهها به توسعۀ شعب آنها بستگی دارد. یکی از معیارهای موفقیت در این زمینه مکانیابی فروشگاه است که اهمیت بسیاری در جلب مشتریان و رضایت آنان و افزایش سود دارد. لذا هدف از انجام این پژوهش شناسایی شاخصهای مؤثر بر مکانیابی فروشگاههای زنجیرهای و تحلیل ارتباط بین این عوامل است. در این پژوهش ابتدا با مرور ادبیات و پیشینۀ تحقیق و نظرسنجی از خبرگان حوزۀ بازاریابی و جغرافیای شهری، ۵۸ عامل مؤثر بر مکانیابی فروشگاههای زنجیرهای شناسایی و در قالب ده معیار سهولت دسترسی به فروشگاه، ویژگیهای مکانی فروشگاه، مؤلفههای اقتصادی، جذابیت مکانی فروشگاه، معیارهای عملکردی، ویژگیهای جمعیتی منطقه، عوامل اقتصادی مشتریان، شرایط رقابت، سطح اشباع و جذابیت بازار طبقهبندی شدند. در گام بعد و با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری سطوح مقولههای کلیدی و روابط بین آنها تعیین شد. نتایج این مرحله نشاندهندۀ آن بود که معیارهای ویژگیهای جمعیتی منطقه، عوامل اقتصادی مشتریان و جذابیت بازار از اهمیت زیادی برای تحقق دیگر شاخصها برخوردارند.