جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای سیدجلالی


دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده

ظهور وام‌واژه‌ها از نخستین تبعات برخورد دو جامعه زبانی است. در سال‌های اخیر، پژوهش‌های فراوانی در باب ماهیت و کاربرد وام‌واژه‌ها در چارچوب مطالعات جامعه‌شناختی زبان صورت گرفته است. گاه استفاده پرتکرار و آگاهانه از وام‌واژه‌ها در متون ادبی بازتاب سبک و نیت نویسنده است که باید در فرآیند ترجمه و شیوه انتقال وام‌واژه‌ها به متن ترجمه لحاظ شود. پژوهش حاضر بر آن است تا، بر مبنای روشی تحلیلی-توصیفی، ضمن ذکر اهمیت وام‌واژه‌ها در متون ادبی و نحوه بازنمایی آنها در ترجمه این متون، به بررسی موردی ترجمه رمان امریکایی عطر سنبل، عطر کاج نوشته فیروزه جزایری دوما بپردازد. به این منظور، تعداد ۱۴۸ وام‌واژه‌ از این رمان استخراج شده و شیوه ترجمه آنها به فارسی، با در نظر گرفتن سه متغیرِ زبان وام‌دهنده، حوزه‌های معناییِ وام‌واژه‌ها و راهکارهای ترجمه، مورد مطالعه قرار گرفت. داده‌های پژوهش نشان می‌دهند که دو راهکار معادل‌گزینی و تعریف در اولویت انتخاب‌های مترجم قرار گرفته‌اند و این امر اغلب به کم‌رنگ‌شدن نقش فرهنگی وام‌واژه‌ها و نادیده‌گرفتن نیت نویسنده متن مبدأ از انتخاب واژه‌های غیرانگلیسی منجر شده است.

دوره ۸، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۴۲)، ویژه نامه زمستان- ۱۳۹۶ )
چکیده

ارزیابی کیفیت ترجمه متون ادبی بر پایۀ نقش زبانیْ یکی از موضوعات مورد توجه در مطالعات ترجمه است. یکی از مطرح‌ترین الگوهای ارائه‌شده در این زمینه الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ هاوس (۱۹۹۷) است که بر نظریه نظام‌مند نقش‌گرای هلیدی استوار است. به باور هاوس، دو نوع ترجمه وجود دارد: آشکار و پنهان. حاصل ترجمۀ آشکار، برخلاف ترجمۀ پنهان، که رنگ‌و‌بوی بومی به خود گرفته است، متنی با عناصر بیگانه و ناآشنای فرهنگی است که ردپای مترجم در آن کاملاً مشاهده می‌شود. هاوس ترجمۀ آشکار را برای متون فرهنگ‌محور و به‌ویژه متون ادبی پیشنهاد می‌کند. نگارندگانِ پژوهش حاضر می‌کوشند تا با بررسی نقش متون مبدأ و مقصد، و همچنین بررسی تنوع و تکرار خطاهای آشکار، چگونگی بازتولید نقش متن ادبی و نیز آشکاربودن و پنهان‌بودن ترجمه ادبی را، با توجه به عناصر مؤثر، واکاوی کنند. به این منظور، برمبنای روشی تحلیلی‌ـ توصیفی، کیفیت دو ترجمه فارسی موجود از رمان فرنی و زویی، اثر جروم دیوید سلینجر (۱۹۶۱)، را ارزیابی می‌کنند. در فرایند بررسی، بخش‌هایی از پیکره با ترجمه‌های میلاد زکریا و امید نیک‌فرجام مقابله و بررسی می‌شود. یافته‌های پژوهش در قالب خطاهای آشکار و پنهان ارائه و تحلیل می‌شود. نتیجه بررسی‌های این پژوهش نشان می‌دهد که رویکرد عمده هر دو مترجم نزدیک‌کردن متن مبدأ به خواستگاه‌ و چارچوب ذهنی مخاطبِ ترجمه است، هرچند ترجمۀ زکریا نسبت به ترجمۀ نیک‌فرجام ترجمه آشکارتری است و توجه بیشتری بر بازتولید «نقش اندیشگانی» متن مبدأ داشته است.

دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از روش­های شفاف­سازی معنا در فرهنگ­نویسی استفاده از تصاویر است. مقاله حاضر بر آن است تا با بررسی مدخل‌های مصور سه فرهنگ­ یک­زبانه فارسی از منظر دستوری و معنایی به الگوی رده‌شناختی تصویرگری در این فرهنگ‌ها دست یابد. این پژوهش با تکیه بر طبقه­بندی اشتاین (۱۹۹۱) با به‌کارگیری روشی تحلیلی ـ توصیفی، شیوه‌های تصویرگری در فرهنگ عمید، فرهنگ معین و فرهنگ بزرگ سخن را مطالعه کرده و انواع تصاویر این فرهنگ‌ها را به‌لحاظ حوزه معنایی و هویت دستوری سرمدخل، ویژگی­های دیداری تصاویر و محل درج آن‌ها واکاوی کرده است. به این منظور، تحلیل پیکرۀ بنیادی صورت گرفت تا به این پرسش‌ها پاسخ داده شود که چه مدخل­هایی بیشتر مصور شده­اند و چگونه می­توان کارآمدی تصاویر در فرهنگ­های لغت را افزایش داد. نتایج تحلیل توصیفی داده‌ها حاکی از آن است که مهم­ترین عامل در افزایش کارکردهای ارتباطی تصاویر، بومی‌سازی، بافت‌مند کردن تصاویر و ارجاع درست آن‌ها به سرمدخلشان است که گاه با محل درج مناسب و گاه به‌واسطه شرح تصویر میسر می‌شود. همچنین مشخص شد که اسامی ذات در هر سه فرهنگ بیشترین تصاویر را به خود اختصاص داده­اند. این پژوهش نشان می‌دهد که تحلیل رده‌شناختی تصاویر فرهنگ‌های یک‌زبانه فارسی امکان درک بهتر ساختار تصویرگری در این فرهنگ‌ها را فراهم آورده و برنامه‌ریزی برای  جنبه‌های دیداری نسل نوین فرهنگ‌نویسی یک‌زبانه فارسی را تسهیل می‌سازد.

دوره ۱۳، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۱ )
چکیده

وام‌واژه‌ها که از برخورد دو جامعۀ زبانی متولد می‌شوند، می‌توانند کاربردهای گسترده‌ای در گفتار بومیان یک زبان پیدا کنند. گسترش کاربرد وام‌واژه‌ها بسته به عوامل گوناگون زبانی و غیرزبانی متفاوت است. پژوهش حاضر بر آن است تا برمبنای روشی تحلیلی ـ توصیفی کاربرد وام‌واژه‌ها در گونۀ گفتاری زبان فارسی را از سه منظر معنایی، کاربردشناختی و جامعه‌شناختی بررسی کند. بدین منظور ۶۰۰ دقیقه از پیکرۀ گفتاری فارسی دانشگاه الزهرا (س)، شامل ۱۴۰۰۰ جمله به زبان فارسی در ۱۰۰ موقعیت و موضوع مختلف که توسط ۲۴۰ گویشور زن و ۸۰ گویشور مرد به‌کار رفته‌اند، با در نظر گرفتن «حوزۀ معنایی»، «انتزاعی و غیرانتزاعی بودن» وام‌واژه‌ها‌، بسامد کاربرد یا میزان «نفوذپذیری» آن‌ها، و دو متغیر جامعه‌شناختی زبان شامل «انگیزۀ استفاده» از وام‌واژه‌ها و «جنسیت» گویشوران بررسی شده است. نتایج حاصل از مقایسۀ تنوع وام‌واژه‌ها و بسامد کاربرد آن‌ها بر اساس حوزه‌های معنایی مختلف نشان می‌دهد وام‌واژه‌های مربوط به «فعالیت‌های پایه و فناوری»، «روابط اجتماعی و سیاسی» و «گفتار و زبان» بیشترین سهم را در حوزه‌های معنایی وام‌واژه‌‎ها دارند. به‌علاوه، داده‌های پژوهش نشان می‌دهد درصد بیشتری از وام‌واژه‌ها مربوط به مفاهیم و پدیده‌های انتزاعی‌اند و میزان کاربرد این واژه‌ها نیز در مقایسه با مفاهیم و پدیده‌های مادی بیشتر است. از منظر جامعه‌شناختی نیز نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان بیشتر از وام‌واژه‌هایی که دارای معادل رایج فارسی‌اند استفاده می‌کنند و «پر کردن خلأهای ارتباطی در زبان قرض‌گیرنده» و «ارزش و اعتبار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی زبان قرض‌دهنده» مهم‌ترین انگیزه‌های کاربرد وام‌واژه‌ها توسط گویشوران زبان فارسی هستند.

 

صفحه ۱ از ۱