جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای سوزنچی


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

طراحی و احداث بوستان های محلی، به عنوان بخشی از فضای سبز شهری، از موضوعات مهم در طراحی و برنامه ریزی شهرهای معاصر هستند. مطالعات نشان می دهند؛ در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، توجه به بوستان های محلی بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثر گذاری این بوستان ها بر نوع و کیفیت روابط میان شهروندان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات در طراحی بوستان ها به دقت تبیین نمی شوند. از این رو، پرسش های این پژوهش عبارتند از: ۱ بوستان های محلی چه ارتباطی با کیفیت روابط اجتماعی در محله ها دارند؟؛ ۲ چگونه می توان با استفاده از ظرفیت های فضاهای سبز محلی به توسعه روابط محله ای پرداخت؟ برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، از روش تحقیق توصیفی  تحلیلی و از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. برای تحلیل ابعاد مختلف این مسئله، دو نمونه از بوستان های شهری موفق در یک کشور توسعه یافته و یک نمونه بوستان محلی در ایران انتخاب شده اند. در این پژوهش ضمن تحلیل کیفیت عملکرد این بوستان ها در فضای شهری، کوشش شده است جنبه های مختلف تأثیر گذاری این بوستان ها بر روابط محل های استخراج شود و بر این اساس، راهکارهایی برای طراحی بوستان های محلی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران پیشنهاد شود.

دوره ۳، شماره ۲ - ( پیاپی ۵ ۱۳۹۲ )
چکیده

پارک‌ها و فضاهای سبز شهر، بخشی از ساختار شهری می‌باشند که طراحی آن می‌بایست در راستای ضروریات زندگی شهری و پاسخگویی به نیاز شهروندان قرار گیرد. نیازهای شهروندان دارای ابعاد گسترده‌ای است که جنبه‌های متعددی از جمله زیست‌محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی را در بر می‌گیرد. در راستای پاسخ‌گویی پایدار به این نیازها، می‌بایست از تمامی پتانسیل‌های موجود در شهر و طبیعت موجود در آن بهره جست. یکی از مهمترین فضاهای طبیعی که همواره توجه مسئولین و برنامه‌ریزان برای به‌وجود آوردن فضاهای سبز شهری را به خود جلب کرده است، رودخانه و رود دره‌های شهری می‌باشد. ساماندهی و احیای این رود‌ها عمدتا با اهداف توسعه فضای تفرجگاهی صورت می‌گیرد و شرایط اکولوژیکی مناسب و پایداری زیست‌محیطی آن‌ها از اهمیت برخوردار است. از آنجا که فضاهای سبز و رودخانه‌ها در محیط های شهری از جمله عوامل با اهمیت معماری منظر و حیات انسان به شمار می رود، لذا بایستی نیاز انسان به این فضاها را به عنوان یکی از مهمترین عوامل اکوسیستم، در چارچوب توسعه و حفظ و نگهداری آنها در نظر داشت. بدین منظور، تحقیق حاضر به بررسی اصول و معیارها ارزیابی اکولوژیک رودـ‌دره‌های شهری با توجه به ارکان مطرح شده در طراحی پایدار منظر می‌پردازد. در این پژوهش از روش تحقیق نمونه موردی با استفاده از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان‌دهنده آن است که، عناصر منظر موجود در رودـ‌دره دارآباد را می‌‌توان به چهار دسته اصلی ا- سطوح آبی ۲- شکل زمین ۳- پوشش گیاهی و ۴- عناصر انسان‌ساز (مصنوع) تقسیم نمود که اولین اولویت در احیای منظر اکولوژیکی پایدار این رودـ‌دره به حفظ و احیای رودخانه و پوشش گیاهی موجود در بستر دره و باغ‌های کناری آن، مربوط می‌شود.

دوره ۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

اهداف: تغییر شیوه زندگی، ظهور مسایل جدید در عرصه­ های متنوع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، بروز و تشدید مسایل کالبدی و محیط‌زیستی در شهرها، مدیریت شهری را وادار می کند تا واکنش هایی مؤثر و فعال نشان دهند. تحولات گسترده در کلان شهر تهران، منجر به توجه بیشتر به زیر ساختهای سبز شهری و فضاهای سبز شهری شده و برنامه ریزی برای مدیریت توسعه و حفاظت عرصه های سبز شهری را در دستور کار خود قرار داده. لذا سیاست توسعه این عرصه یا کاربری در آینده در کانون توجه قرار گرفته است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی پیشران­های اثرگذار بر آینده فضای سبز شهر تهران با بهره ­گیری از پایه فکری آینده پژوهی و آینده نگاری سعی دارد گامی موثر در این مسیر بردارد.
روش­ ها: مطالعه پیش رو با ماهیت تحلیلی و اکتشافی و بهره‌گیری از روش پویش محیطی بر اساس مدل STEEP، مطالعه اسنادی، برگزاری جلسات هم‌اندیشی و توزیع پرسشنامه بین کارشناسان و نخبگان انجام شده است.
یافته­ ها: در این پژوهش ۳۲ پیشران اثرگذار بر آینده فضای سبز شهر تهران در ۶ رسته شامل ۳ پیشران در حوزه فناوری، ۶ پیشران در حوزه جمعیتی و اجتماعی، ۸ پیشران در حوزه زیست‌محیطی، ۶ پیشران در حوزه اقتصادی، ۴ پیشران در حوزه سیاسی- نهادی و ۵ پیشران در حوزه کالبدی و شهرسازی شناسایی گردید.
نتیجه ­گیری: نتایج این پژوهش بر اساس اهمیت و تعداد پیشران­ها نشان داد؛ به ترتیب محورهای محیط‌زیست، اقتصادی و اجتماعی نقش اثرگذارتری را در آینده فضای سبز شهر تهران دارند.


دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف:  هدف پژوهش بررسی تاثیر انواع طرح کاشت گیاهان به طور مخصوص درختان با ویژگی‌های متفاوت ساختار شاخه و برگ، ارتفاع، قطر و تراکم تاج، شکل و اندازه برگ ومقایسه اثر خنک‌کنندگی در شرایط مشابه است، تا طرح کاشت مناسب برای بهره‌وری حداکثری از اثر خنک‌کنندگی گیاهان مشخص گردد و طرح کاشت مناسب با هدف افزایش بهره‌وری در استفاده از گیاهان جهت ایجاد آسایش حرارتی در فصل گرم سال مشخص‌گردد.

روش ها: روش جمع‌آوری اطلاعات در این پژوهش میدانی و کتابخانه‌ای و روش تحلیل مورد استفاده شبیه‌سازی است و ارائه یافته‌ها و مقایسه نتایج به روش کمی وکیفی است. اطلاعات پوشش گیاهی سایت مورد نظر در مرحله اول برداشت گردیده و شبیه سازی وضع موجود و میزان تاثیر آن مشخص گردیده سپس دو طرح کاشت جدید با همان میزان سبزینگی موجود در وضع موجود طراحی و در محیط شبیه‌سازی گردیده و نتایج حاصل مقایسه می‌گردد.

یافته‌ها: نتایج شبیه‌سازی نشان‌می‌دهد که حالت کاشت گروهی در شرایط کاملا مشابه از لحاظ گونه‌های گیاهی و تعداد درختان ۰,۸۵ درجه سانتی گراد میانگین دمای هوا را به نسبت حالت کاشت خطی کاهش می‌دهد و بیشترین تفاوت در میانگین دمای متوسط تابشی است که بیش از ۳ (۳.۱۸) درجه سلسیوس اختلاف دما بین حالت کاشت گروهی نسبت به حالت کاشت خطی ایجاد گردیده و حالت کاشت گروهی دمای متوسط تابشی کمتری دارد.

نتیجه‌گیری: این پژوهش آشکار ساخت تاثیر عامل طرح کاشت گروهی علی‌رغم ایجاد هم‌پوشانی سایه درختان و کاهش مساحت سایه‌اندازی درختان، سبب بهبود شاخص آسایش حرارتی PMV و متغیرها محیطی می‌گردد.


دوره ۱۳، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: این مطالعه قصد دارد تا با مرور برخی تئوریهای مهم و تعیینکننده در رابطه بین منظر و سلامت به یک مدل مفهومی کل‌نگر از رابطه سلامت در حوزه منظر دست‌یابد.

روش‌ها: تنوریها در زمینه منظر سلامت با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی در دو دسته مورد بررسی قرار گرفتند: دسته اول به بررسی مکانیزمهای موجود در رابطه بین سلامت و منظر و چرایی تاثیرات منظر بر سلامت افراد می‌پردازد. حال آنکه دسته دوم با بررسی ابعاد کمی و کیفی مناظر سعی میکند تا اثرات آنها را بر سلامت افراد بسنجد.

یافته‌ها: بررسی‌ها نشان دادند که تئوریهای مرتبط در این زمینه که در ابتدا بر پایه وجهی صرفا عینی یا ذهنی شکلگرفتهاند، بتدریج و در سیر تکامل خود به نوعی با مفهوم جامع و کلنگر منظر همگرا شده و بر وجوه توامان عین و ذهن در بررسی منظرسلامت تاکید دارند. این امر سبب شکل‌گیری رویکردی در حوزه منظر شده که با پررنگ دانستن نقش فرد، جامعه و محیط، سلامت منظر را امری نسبی دانسته که از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود.

نتیجه‌گیری: حضور عاملیت فردی (مهارتها و ظرفیتهای تطبیقی یک فرد) و ابعاد اجتماعی- محیطی در تعریف امروزی سلامت در سایر حوزه‌ها، نشان‌دهنده وجود یک توافق بین رشتهای و صحتی بر این همگرایی است. این مقاله نشان می‌دهد که با اتکا بر ادراک می‌توان این وجوه به ظاهر متضاد را در کنار هم قرار داده و به مدلی معنادار و کل‌نگر در رابطه با منظر سلامت دست یافت.

 

صفحه ۱ از ۱