۱۱ نتیجه برای سرابی جماب
دوره ۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
قالبگیری مولکولی ازجمله روشهای نوین در تهیه محصولات جاذب با عملکرد اختصاصی است؛ بهصورتی که زمینه پلیمری نهایی دارای مکانهایی برای اتصال انتخابی به مولکول هدف باشد. در این پژوهش سنتز و عملکرد فیلمهای قالبگیری شده مولکولی(MIM) ، تهیه شده با روش الکتروریسی، بهعنوان جاذبی اختصاصی برای استخراج آفتکش مکوپروپ (MCPP) مورد بررسی قرار گرفت. سنتز فیلمها درحضور متاکریلیک اسید (MAA) بهعنوان مونومر و پلیاتیلنترفتالات (PET) بهعنوان جزء اصلی مورد نیاز برای تشکیل محلول پلیمری و با استفاده از حلالهای دیکلرومتان (DCM) و تریفلورواستیکاسید (TFA) صورت گرفت. فیلمها توسط حلال شسته شدند تا مولکول قالب از ساختار آنها حذف و نواحی اتصال آزاد شود. سپس قدرت فیلمهای قالبگیری شده در جذب اختصاصی آفتکش مکوپروپ بررسی شد. با توجه به نتایج بهدست آمده، محلول با غلظت ۲۰ درصد وزنی حجمی از PET بهعنوان محلول بهینه برای الکتروریسی تعیین شد. بین قدرت جذب فیلم قالبگیری شده (MIM) و فیلم شاهد (NIM) در نسبتهای مختلف از MCPP و MAA (۱ به ۲، ۱ به ۴، ۱ به ۶ و ۱ به ۸) اختلاف معنیداری وجود داشت (۰۵/۰p<) و نسبت ۱ به ۴ بیشترین قدرت جذب را نشان داد. همچنین گزینشپذیری فیلمهای تولیدی در جداسازی آفتکش توفوردی بهعنوان ترکیبی با ساختار مشابه مکوپروپ و دیازینون بهعنوان آفتکش با ساختاری متفاوت مورد سنجش قرار گرفت. قابلیت فیلمها در پاکسازی MCPP از محیطهای آبی (آب معدنی و آب چاه) نیز بررسی شد که نتایج، نشانگر عملکرد موفق فیلمهای قالبگیری شده نسبت به انواع NIM بود.
دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
ایمپرینت مولکولی روشی نوین در تهیه مواد بسپاری (پلیمری) است به نحوی که ساختار نهایی دارای مکانهایی برای شناسایی مولکول هدف میباشد. امروزه بسپارهای ایمپرینت شده به عنوان جاذبهایی گزینش کننده و انتخابگر در فرایندهای تجزیهای، تشخیصی و در سامانههای نوین دارورسانی مطرح شدهاند. به طور کلی، تغلیظ و جداسازی یک ترکیب از نمونهی طبیعی یا آزمایشگاهی (به منظور تجزیه کمی یا کیفی و نیز کاربردهای غذایی یا دارویی) مستلزم حذف سایر ترکیبات شیمیایی موجود در آن نمونه است و روشهای موجود در این زمینه، به ویژه در مورد ترکیبات پیچیده، دارای مزایا و معایبی است که کاربرد آنها را محدود مینماید. استفاده از بسپارهای ایمپرینت شده در انواع روشهای پیش تغلیظ و جداسازی، به دلیل اختصاصیت، دقت و تکرار پذیری بالا، در حال توسعه بوده و تاکنون در علوم مختلفی همچون صنایع غذایی، دارویی، زیست محیطی، صنعتی، نظامی و برای جداسازی مولکولهای مختلفی همچون داروها، قندها، اسیدهای آمینه، توکسینها، آفت کشها، عوامل شیمیایی جنگی و نیز به عنوان اجزاء تشخیصی در حسگرها بکار گرفته شده است. با وجود سهولت و قابلیتهای منحصر به فرد این روش، ایمپرینت مولکولی در ایران به ویژه در حوزه صنایع غذایی چندان شناخته شده نیست و گسترش و تجاری سازی آن نیازمند تحقیقات بیشتر در این زمینه میباشد. در این مطالعه، مفهوم ایمپرینت مولکولی، روشهای به کارگرفته شده در تولید و بررسی ساختار بسپارهای ایمپرینت شده و کاربرد این بسپارها در نمونههای غذایی مورد بررسی قرار گرفته است.
دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
امروزه تمایل به استفاده از ضدمیکروبهای طبیعی در مواد غذایی افزایش یافته است. پوست انار با داشتن ترکیبات فنولی و ضدمیکروبی فراوان یک منبع مهم برای استخراج این ترکیبات به شمار میرود. در این پژوهش استخراج عصاره از پوست انار با نسبتهای مختلفی از حلال اتانول/ آب (۴۰ به ۶۰، ۶۰ به ۴۰ و ۸۰ به ۲۰) در دماهای ۲۵، ۴۰ و ۵۵ درجه سانتیگراد و زمانهای ۲۰، ۲۴ و ۲۸ ساعت انجام شد. بازده استخراج، میزان ترکیبات فنولی، فلاونوئیدها و آنتوسیانینها اندازهگیری گردید. قدرت ضدمیکروبی عصارههای استخراج شده علیه چند میکروارگانیسم شاخص در مواد غذایی شامل سالمونلا اینتریتیدیس، اشریشیا کلی، لیستریا مونوسیتوژنز، استافیلوکوکوس اورئوس، آسپرژیلوس نایجر و ساکارومایسس سرویزیه با روش انتشار دیسک و تعیین حداقل غلظت بازدارندگی رشد (MIC) تعیین شد. نتایج نشان داد در نسبت اتانول به آب ۶۰ به ۴۰، دمای ۲۵ درجه سانتیگراد و زمان ۲۴ ساعت بیشترین بازدهی استخراج (۱/۵۰%)، میزان ترکیبات فنولی کل (۵۱۸/۳۴۹ میلیگرم اسیدگالیک بر گرم عصاره خشک)، فلاونوئیدها (۱۲۴/۲۵۰ میلیگرم روتین بر گرم عصاره خشک)، آنتوسیانینها (۰۴۷/۲۵۲ میلیگرم سیانیدین ۳ گلوکوزید در ۱۰۰ گرم عصاره) ونیز قویترین خاصیت ضدمیکروبی به دست آمد. تمامی عصارهها خاصیت ضدمیکروبی در مورد میکروارگانیسمهای مورد مطالعه داشتند. در میان میکروارگانیسمهای مورد آزمون، استافیلوکوکوس اورئوس بیشترین حساسیت را نسبت به عصاره پوست انار داشت.
دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در این مطالعه زندهمانی باکتریهای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس رامنوسوس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم در مدل شبیهسازی معده و روده بررسی شد. شمارش تعداد باکتریها در معده با دو pH مختلف ۵/۱و۵/۲ در زمانهای گرمخانهگذاری ۳۰، ۶۰، ۹۰ و ۱۲۰ دقیقه در دمای۳۷ درجه سانتیگراد انجام شد. تعداد اولیه باکتری های مورد نظر ۱۰۹×۳ باکتری زنده در هر میلیلیتر بود پس از گذشت ۱ ساعت ازگرمخانهگذاری در محیط شبیهسازی شده معده، محتویات آن به محیط شبیهسازی شده روده با pH معادل ۲۵/۷ منتقل شد و در مدت زمانهای ذکر شده،گرمخانهگذاری گردید و سپس تعداد باکتریها شمارش شد. آنالیز آماری نشان داد که اختلاف معنیداری بین زندهمانی پروبیوتیکهای مورد آزمون وجود داشت، بهطوریکه ب. باکتریوم بیفیدوم قابلیت زیستی بالاتری در محیط معده ای و روده ای در مقایسه با دو گونه دیگر نشان داد. تعداد باکتریها با گذشت هر نیم ساعت از زمان گرمخانهگذاری در محیط معده ای کاهش یافت. تفاوت معنیداری در سرعت کاهش پروبیوتیکها در زمانهای مختلف در محیط روده ای مشاهده نشد، به جز در زمان ۳۰ دقیقه که تعداد باکتریها بالاتر بود. در بین پروبیوتیکهای مورد آزمون بیفیدوباکتریوم بیفیدوم زندهمانی بالاتری در هر دو pH معده نشان داد. پس از گذشت ۲ ساعت از حضور باکتری در محیط روده ای، لگاریتم تعداد باکتریهای زنده به ۳۳/۲ برای بیفیدوباکتریوم بیفیدوم ، ۱ برای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و ۶۵/۰ برای لاکتوباسیلوس رامنوسوس رسید.
دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش، توانایی مخمر ساکارومایسس سرویزیه PTCC۵۰۵۲ در جذب آفلاتوکسین M۱ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور افزایش عملکرد مخمر در محیط واکنش، مخمر تحت فرایند تثبیت سلولی بر حامل سرامیکی، از جنس آلوماسیلیکات قرار گرفت و فرایند تثبیت مخمر روی این سرامیک بررسی شد. سپس محلول آفلاتوکسین M۱ با غلظت ۲/۰ میکروگرم در کیلوگرم در زمان های ۵، ۱۰و ۲۰ دقیقه از روی بستر سرامیکی آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده (به دو روش زنده و غیر زنده) عبور داده شد. نتایج نشان داد، تثبیت مخمر زنده نسبت به مخمر مرده روی سرامیک آلوماسیلیکات در زمان ۴۸ ساعت در مقایسه با مدت زمان ۲۴ ساعت بهتر صورت پذیرفت (p<۰,۰۵) و میزان باقی مانده آفلاتوکسین M۱ در محلول پس از گذشت زمان ۲۰ دقیقه سیرکولاسیون حداقل بوده و حداکثر مقدار این کاهش در میزان آفلاتوکسین M۱ موجود به ۷۰ درصد، رسید. بستر آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت زنده در مقایسه با آلوماسیلیکات حاوی مخمر تثبیت شده به صورت غیر زنده، آفلاتوکسین M۱ محلول را به طور معناداری(در سطح اطمینان ۹۵%) کاهش داد. بنابراین نتایج این تحقیق نشان داد سرامیک آلوماسیلیکات میتواند به عنوان یک بستر مناسب جهت تثبیت مخمر به منظور حذف آفلاتوکسین مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۶، شماره ۹۰ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین منابع آلودگی میکروبی در خط تولید دوغ در مدت یک سال در یک کارخانه فراوردههای لبنی انجام شد. نمونهها از نقاط کنترلی مختلف از ابتدا تا انتهای خط تولید شامل شیر خام، شیر پاستوریزه، آب فرمولاسیون، آغازگر، ماست دوغ، دوغ پاستوریزه، دوغ نهایی، سطوح و هوای دستگاه پرکن، سالن نگهداری دوغ پاستوریزه، سالن پرکن و انبار جمعآوری شد. آنالیز میکروبی نمونهها برای تعیین شمارش کلی میکروارگانیسمها، کپک و مخمر، کلیفرمها، اشریشیا کلی ، میکروارگانیسمهای سرمارا و گرمادوست، باکتریهای خانواده اسید لاکتیک و استافیلوکوکسهای کوآگولاز مثبت مطابق استانداردهای ملی ایران انجام گردید. نتایج نشان داد کیفیت بهداشتی دوغ به کیفیت شیر خام، کفایت تیمار حرارتی، کیفیت میکروبی اجزای افزوده شده و مواد بستهبندی، انجام CIP و ضدعفونی مناسب لولهها، سطوح فرآوری و کارخانه بستگی دارد. نتایج حاکی از آن است که تعیین نقاط کنترل بحرانی و سازماندهی سیستمهای کنترل خودکار به منظور حذف یا به حداقل رساندن ریسک آلودگیها ضروری میباشد.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۱ - ( تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
به دلیل روند روبهرشد تقاضا برای ترکیبات طبیعی و با سازگاری زیستی، کاربرد هیدروکلوئیدها در صنایع غذایی درحال افزایش است. غذاهای بازسازی شده یکی از مهمترین جنبههای صنعت غذاست که شامل ترکیب پیچیدهای از مواداولیه و اجزاء تشکیل دهنده و نیز فرآیندهای بافتساز و ساختارآفرین است. رسیدن به یک فرمول مطلوب برای تشکیل ژلی با بافت الاستیک مناسب میتواند کاربرد صنعتی در مغزی محصولات مختلف نظیر زیتون و فرآوردههای متناظر را میسر سازد. لذا در این پژوهش، ژلاتین به عنوان عامل ژلدهنده در نسبتهای ۳، ۴ و ۵ درصد وزنی و صمغ گوار به عنوان عامل قوامدهنده در نسبتهای ۵/۰ و ۵/۱ درصد وزنی در دو شرایط اسید سیتریک و لاکتیک با غلظت ۱ درصد وزنی به عنوان تیمارهای فرمولاسیون پنیر ریکوتای بازسازی شده انتخاب شدند و از نظر خواص بافتی و ماندگاری مورد بررسی قرارگرفتند. آزمونهای مورد بررسی شامل توانایی ژل مطلوب به همراه ویژگیهای بافتی، پایداری ژل تولیدشده و نیز ماندگاری پنیر بازسازیشده بود. به این ترتیب فرمول مناسب پنیر بازسازیشده که خواص بافتی مناسب داشت انتخاب و از لحاظ ویژگیهای میکروبی مورد بررسی قرارگرفت. با توجه به اهمیت طعم و مزه این محصول بازسازی شده، ویژگیهای حسی آن نیز بررسی شد. شرایط فرآیند حین نگهداری زیتون با مغزی پنیر بازسازیشده در فرمول محصول نیز در اسید سیتریک و لاکتیک بررسی شد. در نهایت فرمول حاوی ژلاتین ۴ درصد و صمغ گوار ۵/۰ درصد در محلول حاوی ۱ درصد اسید سیتریک به عنوان نمونه مطلوب انتخاب شد.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۸ - ( بهمن ۱۳۹۹ )
چکیده
در این پژوهش استخراج عصاره از برگ نوروزک با دو روش استخراج متداول با حلال (دمای استخراج ۷۰ ؛ ۸۰ و ۹۰ درجه سانتیگراد، زمان استخراج ۳۰، ۷۵ و ۱۲۰ دقیقه و نسبت حلال آب به اتانول ۵۰ به ۵۰، ۶۰ به ۴۰ و ۷۰ به ۳۰) و استخراج با سیال فوق داغ (دمای استخراج ۱۳۰، ۱۴۵ و ۱۶۰ درجه سانتیگراد، زمان استخراج ۱۰ ، ۲۰ و۳۰ دقیقه و نسبت حلال آب به اتانول ۶۰ به ۴۰، ۸۰ به ۲۰ و ۱۰۰ به ۰) انجام شد و قدرت ضدمیکروبی عصارههای استخراج شده روی چند میکروارگانیسم شاخص در مواد غذایی با روش تعیین حداقل غلظت بازدارندگی رشد و حداقل غلظت کشندگی میکروارگانیسمها ارزیابی گردید. نتایج نشان داد در هر دو روش استخراج، کمترین غلظت جهت جلوگیری از رشد اکثر میکروارگانیسمهای مورد آزمون ۵/۰ میلیگرم بر میلیلیتر بود؛ این در حالی است که حداقل غلظت کشندگی، بسته به نوع میکروارگانیسم بین ۵ تا ۵۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر متغیر بود. در روش استخراج متداول با حلال، تیمار شامل دمای ۸۰ درجه سانتیگراد، زمان ۷۵ دقیقه و نسبت مساوی از دو حلال و در روش استخراج با سیال فوق داغ تیمار شامل دمای ۱۶۰ درجه سانتیگراد، زمان ۲۰ دقیقه و نسبت حلال آب به اتانول ۸۰ به ۲۰، بیشترین خاصیت ضدمیکروبی را نشان دادند. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان اظهار نمود نوع روش استخراج عصاره ترکیبات گیاهی، تأثیر بسزایی در مهار یا جلوگیری از رشد میکروارگانیسمهای عامل فساد یا بیماری در مواد غذایی داشته و در صورت بهینهیابی هر یک از روشهای استخراج ، میتوان از عصاره حاصل بیشترین استفاده را جهت افزایش زمان ماندگاری مواد غذایی بکار برد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۷ - ( آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
فساد در محصولات لبنی میتواند توسط انواع مختلف میکروارگانیسمها از جمله باکتریها، مخمرها و کپکها صورت گیرد. با توجه به تولید مایکوتوکسینها توسط برخی از کپکها در محصولات لبنی، شناسایی نوع فساد کپکی به منظور اتخاذ روش مناسبی جهت جلوگیری از بروز چنین فسادی بسیار حائز اهمیت است؛ لذا در مطالعه حاضر، ۳۰ نمونه دوغ آلوده با علائم فساد مانند تورم، بوی بد و طعم تلخ از یک کارخانه لبنی در طی یک سال جمع آوری شد. براساس نتایج بدست آمده بر پایه روشهای مبتنی بر کشت، تنها در دو نمونه، آلودگی به کپک مشاهده گردید. در مجموع ۴ جدایه کپکی، پس از خالصسازی، براساس مشاهدات ماکروسکوپی، مشخصات میکروسکوپی و نیز روش مولکولی PCR شناسایی شدند. ۳ جدایه آسپرژیلوس فلاووس، و یک جدایه به عنوان پنیسیلیوم کریزوژنوم تشخیص داده شدند. با توجه به قابلیت توکسینزایی گونههای شناسایی شده، پایش نقاط بحرانی خط تولید دوغ به منظور کنترل فرایند تولید و جلوگیری از آلودگیهای ثانویه به منظور دستیابی به محصولی سالم بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
دوره ۱۸، شماره ۱۲۰ - ( بهمن ۱۴۰۰ )
چکیده
گاما آمینوبوتیریک اسید (گابا) یک ترکیب زیست فعال غیر پروتئینی است که در مهار بسیاری از بیماریها ازجمله آلزایمر، فشارخون، استرس و ... میتواند مؤثر واقع شود. محرک اصلی برای تولید گابا، آنزیم گلوتامیک اسید دکربوکسیلاز (GAD) است که این آنزیم در باکتریهای اسیدلاکتیک، فعالیت بالایی دارد. همچنین حضور مونوسدیم گلوتامات(MSG)، میتواند برای این آنزیم بهعنوان سوبسترا عمل کرده و فعالیت آن را تشدید نماید. در این پژوهش پتانسیل تولید گاما آمینوبوتیریک اسید توسط باکتری Lactobacillus brevis PML۱ در محیط کشت MRS بررسی شد. بهمنظور بهینهسازی فرآیند تخمیر، محیط کشت حاوی MSG (۱، ۳ و ۵ درصد) در زمانهای ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت موردبررسی قرار گرفت و پس از تخمیر، جهت شناسایی گابا تولیدشده توسط باکتری از روش کروماتوگرافی لایهنازک استفاده شد. برای کمی سازی باندهای موجود در کروماتوگرافی لایهنازک، روش اسپکتروفوتومتری موردبررسی قرار گرفت. نتایج بررسیها در سطح معنیداری ۹۵ درصد نشان داد تیمار بهینه شامل محیط کشت حاوی ۵ درصد مونوسدیم گلوتامات و زمان ۷۲ ساعت در دمای C°۳۷ بوده و در این شرایط میزان تولید گابا تقریباً ppm ۳۰۰ گزارش شد؛ بنابراین سویه موردنظر نهتنها در شرایط معمولی (نمونه کنترل) پتانسیل تولید گاما آمینوبوتیریک اسید را دارد بلکه با افزودن درصدهای مختلف مونوسدیم گلوتامات به محیط کشت نیز میتوان مقدار این تولید را افزایش داد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۸ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده
تبدیل ترکیبات زیستفعال به مقیاس نانو، به دلیل کاهش اندازه و افزایش سطح، اثرگذاری آنها را افزایش خواهد داد؛ استفاده از ترکیبات ضدمیکروبی در مقیاس نانوذرات، میتواند غلظت مصرفی را کاهش دهد. گیاه هوفاریقون با داشتن متابولیتهای ثانویه از خاصیت ضدمیکروبی برخوردار میباشد. در تحقیق حاضر، ضمن بررسی امکان تولید نانوکپسول حاوی عصاره هیدروالکلی اندامهای هوایی گیاه هوفاریقون، اثر ضدمیکروبی عصاره و نانوکپسول حاوی عصاره بر ماندگاری پنیر سفید بررسی گردید. جهت تهیه نانوعصاره، از روش تولید امولسیون نانوکپسولهای آلژیناتکلسیم حاوی عصاره استفاده گردید. نسبت عصاره (با غلظت۱۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر) به آلژینات سدیم، ۱ به ۴ بود. تولید نانوکپسول حاوی عصاره با افزودن نانوذرات کلریدکلسیم به نانوامولسیون آلژینات حاوی عصاره به نسبت ۱ به ۶ به مدت ۴ ساعت صورت گرفت. جهت تهیه پنیر باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیا کلی و مخمر کاندیدا آلبیکنس جداگانه به میزان CFU/ml ۱۰۳ به شیر تلقیح سپس افزودن کلریدکلسیم، آنزیم رنت؛ عصاره و نانوکپسول حاوی عصاره به شیر انجام گرفت سپس قدرت ضدمیکروبی عصاره و نانوکپسول حاوی عصاره، ویژگیهای میکروبی نمونههای پنیر مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تعیین اندازه ذرات، شاخص پراکندگی اندازه ذرات، پتانسیل زتا، کارایی ریزپوشانی و بررسی میکروسکوپی ، تولید نانوذرات با کارایی ریزپوشانی مناسب را تأیید نمود. نتایج آزمونهای میکروبی نمونههای پنیر نشان داد، نمونه حاوی نانوعصاره قادر به کاهش حدود یک سیکل لگاریتمی از میکروارگانیسم تلقیح شده بوده و در زمان ماندگاری مقادیر باکتری گرممثبت، گرممنفی و مخمر سیر نزولی داشت؛ نمونه حاوی عصاره و نمونه شاهد، میزان میکروارگانیسمها بیش از ۳ سیکل لگاریتمی بوده و در زمان ماندگاری سیر صعودی داشتند، در مقایسه با نمونه شاهد، نمونه حاوی عصاره بهطور معنیداری دارای مقادیر کمتری از میکروارگانیسمها بود. استفاده از نانوعصاره اندامهای هوایی گیاه هوفاریقون، بهعنوان جایگزین نگهدارندههای سنتزی، باعث تولید محصول غذایی سالمتر با زمان ماندگاری بیشتر میشود.