۱۳ نتیجه برای سبزواری
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در حوزه تحلیل و بررسی گفتمانهای مختلف، گفتمان کنش محور ورزشی گفتمانی متمایز است که محل تحقیق و پژوهش محققان زبانشناسی و علوم ورزشی بوده است. اینکه چه عناصر و شاخص هایی دراین نوع گفتمان مستتر و موثر هستند و آیا این گفتمان واژگان کلیدی نظام روایی مبتنی بر کنش یعنی کنش،ارزش،تغییر را در برمی گیرد محل پژوهش است. براین اساس روایت های کنش محور غالبا برنامه محور و هدفمند عمل می کنند و کنش گران با آگاهی نسبت به ارزش های آن گتمان در جهت تصاحب آنها حرکت می کنند. گفتمان ورزشی نیز مانند هر گفتمان دیگری دارای ارزش ها، کنش گران ورزشی و رسانه ای است. پرسش اصلی پژوهش حاضر عبارتست از اینکه آیا عنصر کلیدی گفتمان کنش محور در گفنمان ورزشی نیزمستتر است؟ و اینکه ارزش ها و شاخص های موثر فرهنگی در گفتمان ورزشی کدامند؟ روشگردآوریاطلاعاتدرتحقیقحاضربهصورتمیدانیبودکهتوسطمحققان انجامشد و به صورت شفاهی و براساس پرسشنامه محقق ساخته از پانزده مربی ورزشی در حوزه ورزش آمادگی جسمانی مصاحبه انجام شد و در مصاحبه ۱۳ به طور تقریبی اشباع نظری شکل گرفت و جهت اطمینان دو مصاحبه دیگر نیز انجام گرفت و در نهایت با تعدا ۱۵ مصاحبه در تحقیق حاضر تجزیه تحلیل روی نتایج صورت پذیرفت. یافته ها حاکی از آن است که گفتمان کنش محور ورزشی واجد ویژگیهای یک گفتمان کنش محور است از یافته های مهم دیگر این پژوهش این است که لازمه تحقق یک گفتمان ورزشی آگاهی و برجسته سازی شاخص های مختلف این گفتمان است.
دوره ۴، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۱۵)- ۱۳۹۲ )
چکیده
مطالعه ویژگی های صرفی، نحوی، آوایی و معنایی اسامی مرکب همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب از موضوعاتی است که در حوزه معنا شناسی محل مطالعات مختلف است. در پژوهش های انجام شده انواع اسامی مرکب به لحاظ دارا بودن یا نبودن هسته معنایی، شناسایی و توصیف شده اند و با استناد به معیار وجود یا نبود هسته، اسامی مرکب به دو گروه اصلی درون مرکز و برون مرکز تقسیم شده اند. گروه اول دارای هسته و به لحاظ معنایی شفاف اند و گروه دوم فاقد هسته اند و معنای تیره دارند. تا جایی که نگارنده آگاهی دارد، پژوهش های انجام شده درباره این واژه ها مبتنی بر توصیف صرفی و نحوی و ایجاد تمایز معنایی بین اسامی مرکب است و علت شفافیت و تیرگی این نوع واژه ها به روشنی تبیین نشده است. در این مقاله، با رویکردی شناختی به تبیین شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب پرداخته می شود. دستاوردهای نظریه کارین (۱۹۹۷ و ۲۰۰۱) در روان شناسی زبان- که اهداف دیگری را در زمینه تولید و پردازش اسامی مرکب در ذهن گویشوران دنبال می کند- به طور غیر مستقیم برای تبیین شفافیت و تیرگی معنای اسامی مرکب راهگشاست. این مقاله کوششی است نوآورانه برای رسیدن به این تبیین.
دوره ۶، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۲۶)- ۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از زمینههای مطالعاتی رویکرد شناختی، بررسی ماهیت و چگونگی تغییرات درونزبانی و شکلگیری مقولات زبانی است. مقولات زبانی همواره در معرض تغییرات درونزبانی و برونزبانی هستند و بازنمود این تغییرات در صورت و کارکرد عناصر زبانی قابل مشاهده است. این در حالی است که در آن سوی تغییرات صوری و به موازات آنها، تحولات شناختی نیز در ذهن گویشوران زبان در حال رخ دادن است که میتواند مبنای تغییرات صوری باشد.
هدف این مقاله بررسی و تبیین این نوع فرآیندهای شناختی و مقولهسازی زبانی درباره مقوله قید اشتقاقی فارسی معیار (امروزی) است. گفتنی است که تنها عنصر هر زبان که میتوان آن را بهاصطلاح مقوله- نقش نامید، قید است که به جهت عملکرد و ساختار، منحصربهفرد است و این مسئله از دلایل اصلی پژوهش حاضر است.
در این مقاله ساخت و نیز سازوکار شکلگیری قیدهای اشتقاقی فارسی معیار از منظر زبانشناسی شناختی بررسی میشود و با بهرهگیری از نگرش شناختی از دریچهای متفاوت به فرآیند قیدسازی در زبان فارسی پرداخته میشود که تبیینی است نوآورانه برای فرآیندهای اشتقاقی در حوزه صرف.
دوره ۹، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده
چندمعنایی از موضوعات مهم و سنتی مطالعات معنیشناسی و روابط واژگانی است. واژۀ چندمعنی بنابر تعریف، واژه یا تکواژی است که چند معنی مرتبط دارد. بهدلیل ویژگیهای متمایز واژههای چندمعنی، مطالعات این نوع مفاهیم و معانی بهطور خاص و روابط واژگانی بهطور عام در دو دهۀ اخیر در کانون توجه تحقیقات زبانشناسی شناختی و روانشناسان زبان بوده است. چندمعنایی در زبان فارسی نیز در حوزۀ معنیشناسی، روابط واژگانی و معنیشناسی واژگانی، همواره موردتوجه محققان این حوزه بوده است. بنابراین، مطالعه و توصیف این نوع روابط واژگانی درقالب رویکردهای جدید اهمیت دارد. در این مقالۀ توصیفی و تحلیلی، اقسام چندمعنایی فارسی معیار را با رویکردی شناختی و مشخصاً تقسیمبندی نظری ایوانز در مطالعات چندمعنایی بررسی و تحلیل میکنیم. درواقع، با بررسی نمونههایی از انواع چندمعنایی در فارسی معیار امروزی و تحلیل آنها در چارچوب نگرش شناختی ایوانز، میکوشیم اعتبار و کیفیت این تقسیمبندی چندمعنایی را که ازمنظری متفاوت و نوین است، درمورد زبان فارسی معیار بررسی و ارزیابی کنیم. نوآوری این مقاله کاربرد رویکرد شناختی متمایز در بازشناسی انواع چندمعنایی در فارسی همراه با ارائۀ نمونههایی مشخص و مستدل است. شواهد ارائهشده در این مقاله علاوهبر اینکه کارکرد نگرش شناختی ایوانز را در بررسی چندمعنایی تأیید میکند، رویکردی متفاوت را برای تحلیل روابط معنایی پیشروی ما میگذارد.
دوره ۹، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش تابو و حسن تعبیر با دیدگاهی اجتماعی ـ شناختی بررسی شدهاند. مطالعه در ساختارهای اصطلاحات فارسی و انگلیسی صورت پذیرفته و ۱۵ جفت (۳۰ مورد) از آنها با هم مقایسه شدهاند. مباحث اجتماعی مانند انواع متغیرهای اجتماعی، تابو و حسن تعبیر، موضوعات شناختی شامل کاربرد طرحوارهها، و استعارهها در این بررسی لحاظ شدهاند. هدف اصلی روشن کردن شباهتها و تفاوتهای موجود در دو زبان است و به روش تحلیلی و توصیفی دادهها تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج نشان داده است که اصطلاحات حاوی تابو به انواع اصطلاحات دیگری تبدیل میشوند که دارای «به گویی» باشند تا برای پذیرش در اجتماع خوشایند شوند. متغیرهای سبک، جنسیت، سن، شغل، طبقۀ اجتماعی و قدرت، و طرحوارههای قدرتی، رویداد، شیء و مالکیت بیشترین کاربرد را در ساختار اصطلاحات داشتهاند. گاهی افراد از یک زاویۀ دید به موضوع نگاه میکنند، گاهی این زاویه شامل چند موضوع میشود و بر مبنای موضوعی که در ذهن دارند اصطلاحی انتخاب میشود که طرحوارههای مناسب را داشته باشد. اصطلاحات در دو زبان زیرساخت معنایی و موضوع مشابهی را دارند؛ اما در روساخت، بازنمود عینی و ساختار هر مورد متفاوت میشود.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
هرچه صورت یک نشانه پیچیدهتر یا نشاندارتر باشد درنتیجه معنی هم پیچیدهتر خواهد بود. نشانداری میتواند شکل یک رابطۀ دوتایی را به خود بگیرد یا به صورت طیفی باشد که از بینشانی آغاز میشود و به نشاندارترین صورت ختم میشود. در مورد نشاندار بودن و پیچیده بودن آنچه در بدو امر مطرح میشود این نکته وجود دارد که صورت پیچیده یا نشاندار، تکواژهای بیشتری نسبت به صورت بینشان دارد و بسامد وقوع آنها نیز کمتر از صورتهای بینشان است. بنابراین، بین نشاندار بودن یک مقوله و تنوع معنایی و پیچیده بودن آن رابطۀ مستقیم وجود دارد. فرایندهای نحوی که ترتیب کلمات جمله را تغییر میدهند فرایندهای مؤکدسازی ازجمله مبتداسازی، اسنادیسازی، سازهآمیزی، مجهولسازی و فراگذری هستند که باعث نشاندار شدن جمله میشوند. ساخت نحوی ویژۀ دیگر، ساخت افعال متوالی است که ساختی نشاندار است و در این مقاله به آن اشاره خواهد شد. فرضیۀ اصلی مقالۀ حاضر عبارت است از اینکه تغییر ترتیب متعارف کلمات در جملات فارسی که منتج از فرایندهای نحوی است با نشانداری مرتبط است. هر کدام از موارد ترتیب کلمات و نشانداری به تنهایی تاکنون در پژوهشهای مختلفی بررسی شدهاند؛ اما در این مقاله ارتباط چگونگی و چرایی تغییر آرایش و ترتیب کلمات در جملات نمونۀ فارسی معیار با موضوع و مفهوم نشانداری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای نخستین بار نوعی متفاوت از انواع نشانداری با عنوان نشانداری حرکتی در این مقاله مطرح خواهد شد که از نوآوری پژوهش حاضر است.
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده
هنگامی واژهای به تنهایی و یا در عبارت و یا در جملهای دارای ابهام است که دارای بیش از یک معنی و یا چند معناست. سابقۀ پرداختن به ابهام زبانی به ارسطو و رواقیون بازمیگردد و این موضوع همواره مورد توجه فلاسفه و منطقیون نیز بوده است. باید بین چندمعنایی و ابهام واژگانی که ظاهراً مشابه هم هستند تمایز قائل شد. چند معنایی درمورد واژهای است که دارای چند معنای به هم مرتبط هست، اما ابهام واژگانی در تعریف سنتی واژههای همشکل (همآوا ـ همنویسی) هستند که هر کدام معنای مستقل و متفاوت و در فرهنگ واژگان هم مدخل جداگانهای دارند. البته در تحقیقات زبانشناسی و در بسیاری از موارد، چندمعنایی را به نوعی ابهام واژگانی درنظر می گیرند. ابهام زبانی می تواند از نوع واژگانی، نحوی و یا کاربردشناختی باشد که در این مقاله صرفاً ابهام معنایی واژگانی تحلیل و تبیین خواهد شد. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه آیا میتوان از منظر زبانشناسی شناختی برای خوانش معنای حقیقی واژۀ دارای ابهام به لحاظ وجود همزمان معنای حقیقی و مجازی و یا معنای صریح و ضمنی تببینی یافت؟ با مروری گذرا بر رویکرد شناختی و تحلیل نمونۀ واژگان دارای ابهام معنایی واژگانی در فارسی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد و فرضیهای با عنوان خوانش دوگانۀ ابهام معنایی واژگانی در ارتباط با تحلیل ابهام معنایی معرفی میشود. ارائۀ این فرضیۀ معنایی شناختی برای تبیین ابهام معنایی واژگانی دستاورد پژوهشی مقالۀ حاضر است.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
در این مقاله ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی و امکان ادغام متقارن یک گروه اسمی بین بند پایه و پیرو براساس مفهوم ادغام متقارن چیتکو (۲۰۱۱b) و ریمزدیجک (۲۰۰۶a) در زبان فارسی بررسی شد. بند موصولی مفعولی نوعی بند پیرو است که هستۀ آن در بند پایه و بند پیرو دارای نقش نحوی مفعول است. برای این منظور ابتدا مفهوم ادغام متقارن، ساختار بند موصولی مفعولی و ویژگیهای آن براساس مفهوم ادغام متقارن و همچنین تقسیمبندی بند موصولی مفعولی به دو گروه دارای هسته و آزاد براساس چیتکو (۲۰۱۱b) توضیح داده شدند. دادههای زبانی مختلف از زبان فارسی برای تحلیل کاربست مفاهیم مطرحشده توسط چیتکو (۲۰۱۱b) که شامل بندهای موصولی مختلف بودند، استفاده شدند. بررسی دادههای زبانی نشان داد که تقسیمبندی بندهای موصولی مفعولی در زبان فارسی به دو گروه بند موصولی دارای هسته و آزاد براساس چیتکو (۲۰۱۱b) بهطور کامل منطبق بر حقایق زبان فارسی نیست، زیرا در بندهای موصولی مفعولی آزاد معیار در زبان فارسی، سازۀ مشترک بین بند پایه و پیرو نمیتواند یک پرسشواژه باشد، زیرا در این شرایط جمله دارای خوانش سؤالی خواهد شد که این موضوع برخلاف یافتههای چیتکو (ibid) است. دیگر نتایج این پژوهش نشان دادند که ویژگیهای بند موصولی مفعولی در زبان فارسی مانند یکسان بودن نظام حالت، نقش دستوری و نقش معنایی گروه اسمی مشترک بین بند پایه و پیرو، حاکی از اشتراک این سازه بین بندهای پایه و پیرو و همچنین اشراف چندگانۀ دو فعل واژگانی بر آن است.
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
براساس باور زبانشناسان تاریخی ـ شناختی ازجمله هاینه (۱۹۹۷) ، زبان، محصول تعامل نظام شناخت انسان با محیط پیرامون است. بازنمایی ساختار مفهومیای که انسان از چنین تعاملی دریافت میکند، نقطۀ مرکزی مطالعات معناشناسی شناختی را رقم میزند. ساخت معانی واژگانی و دستوری در این رویکرد، براساس ساختارهای ذهنی، مکانی و فضایی و الگوهایی بهنام طرحوارههای تصویری شکل میگیرد. مجموعۀ وسیعی از مطالعاتی که پیدایش مقولات نحوی از مقولات واژگانی را در زبانهای دنیا و براساس فرایندهای شناختی و تغییرات وسیع معنایی بررسی میکنند از رویکرد دستوریشدگی پیروی میکنند. در این پژوهش برآنیم تا با واکاوی نمونهای از ساختهای مهم دستوریشده در فارسی یعنی: فعل معین «خواستن» در نقش نشانۀ زمان آینده به بررسی چگونگی رخداد تغییر معنا در روند دستوریشدگی براساس فرایندهای شناختی و طرحوارههای تصویری بپردازیم. واکاوی درزمانی فعل «خواستن» ما را به این نتیجه رساند که در راستای دستوریشدگی این فعل به نشانۀ زمان آینده، طرحوارۀ تصویری فعل «خواستن» یعنی منبع ـ مسیر ـ مقصد با طرحوارۀ تصویری زمان آینده مشترک بوده و به همین دلیل، در خلال معنازدایی از فعل «خواستن» برای نمایش مفهوم زمان آینده، آنچه حفظ میشود، طرحوارۀ تصویری مسیر و آنچه زدوده میشود ویژگیهای غنی معنایی ازجمله جاندار بودن فاعل، ارادۀ فاعل یا حضور اجباری مفعول چیز یا مفعول رویدادست. توجه به حفظ طرحوارههای تصویری در خلال پیدایش واحدهای دستوری از واحدهای قاموسی یا فرایند دستوریشدگی، بیشازپیش، اهمیت طرحوارههای تصویری را در ذهن بشر و روندهای درزمانی تحول زبان روشن میسازد.
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر در تلاش است به تبیین خوانش معنایی افعال مرکب اصطلاحی در گونۀ گفتاری فارسی تهرانی بپردازد. در این راستا، ضمن معرفی اجمالی فرضیههای مطرح در مدلهای غیرترکیبی، فرضیهای جدید با عنوان فرضیۀ خوانش سهلایهای پیشنهاد خواهد شد که فرایند خوانش افعال مرکب اصطلاحی را توصیف می کند. دادههای پژوهش حاضر را ۱۸۱ نمونه از افعال مرکب اصطلاحی در گونۀ گفتاری فارسی تهرانی تشکیل میدهند که از طریق ثبت میدانی و براساس شم زبانی پژوهشگران گردآوری شدهاند. افعال مذکور تیره و ترکیبناپذیرند و طبق فرضیۀ خوانش سهلایهای، در لایۀ اول معنی حقیقی جزء غیرفعلی، سپس، در لایۀ دوم معنی مجازی جزء غیرفعلی و در لایۀ سوم معنی حقیقی جزء فعلی در مواردی همراه با توسیع معنایی تجمیع میشوند و درنهایت معنی اصطلاحی فعل مرکب را شکل میدهند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که هستۀ معنایی فعل مرکب اصطلاحی، همان مفهوم حقیقی و کانونی جزء غیرفعلی است که مفهوم مجازی آن براساس همنشینی با جزء فعلی فعال میشود و با تجمیع معنایی این دو، معنای نهایی و تیره و ترکیبناپذیر مرکب اصطلاحی شکل میگیرد. علاوهبر این، نکتهای که در بررسی این دسته از افعال مرکب در گونۀ گفتاری نمایان میشود این است که قرار گرفتن جزء فعلی که نوعی ترکیبپذیری یا همنشینی معنایی با جزء غیرفعلی ندارد، عامل فعال شدن معنای مجازی جزء غیرفعلی و درنهایت، شکلگیری معنی اصطلاحی میشود و این مسئله بیانگر اهمیت جزء فعلی در خوانش اصطلاحی این افعال است. ارائۀ فرضیۀ خوانش سهلایهای برای افعال مرکب اصطلاحی دستاورد اصلی پژوهش حاضر است.
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
ضرورت پاسخگویی به نیازهای صنعتی روز با توجه به رشد مبانی تئوری و تسهیل و فراهم شدن اقتصادی تجهیزات، محققین بسیاری را به پژوهش در کاربرد سامانههای پایش وضعیت ترغیب نموده است. در این مقاله هدف شناسایی موقعیت مکانی ضربه در صفحه با کمک صدای حاصل از آن است. برای این منظور در بخش آزمایشی این تحقیق از صدای اصابت توپ به میز پینگپنگ، استفاده شده است. در این راستا یک بانک دادهی صدا به وسیلهی یک میکروفون ارزان قیمت ایجاد شده است. بانک دادهی فوق حاوی صدای ایجاد شده ناشی از ۲۵ بار اصابت توپ به ۵ نقطه مختلف در راستای طولی میز میباشد. در روش پیشنهادی نخست دادههای مربوط به صدای برخورد توپ، از سیگنال ضبط شده توسط رایانه مشخص و جداسازی میگردد. سپس با استخراج یک فضای ویژگی ۴ بعدی با استفاده از گشتاورهای آماری سیگنال، کلیه ضربات بر مبنای نقطه برخورد خوشهبندی میشوند. در ادامه به منظور تشخیص موقعیت ضربات، یک بردار ویژگی مبتنی بر انرژی سیگنال تقریب و جزئیات تبدیل موجک فضای فرکانسی ضربات، توسعه یافت. در نهایت برای طبقهبندی موقعیت نقاط برخورد از شبکه عصبی مصنوعی،استفاده شده است. روشهای پیشنهادی به بانک اطلاعاتی گردآوری شده اعمال و میانگین مقادیر حساسیت و پیش بینی مثبت در خوشهبندی به ترتیب ۲۰/۹۱ و ۱۸/۹۱ درصد و در تشخیص موقعیت به ترتیب ۹۷/۹۱ و ۴۵/۹۳ درصد حاصل شدهاند.
دوره ۱۵، شماره ۱۲ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
در این پژوهش موقعیت مکانی صدای ایجاد شده به روی یک صفحه شیشهای با استفاده از حسگرهای صوتی تشخیص داده شده است. برای این منظور در بخش آزمایشی این تحقیق از صدای اصابت توپ پینگپنگ به صفحه شیشهای، استفاده شده است. پیش از این اکثر پژوهشهای منتشر شده متکی به تعداد بالای حسگرها با نرخ داده برداری بالا بودهاند. در پژوهش حاضر روش نوینی برای تعیین موقعیت منبع صدا ارائه شده است. در این روش با کاهش تعداد حسگرها به دو عدد از یک الگوی مشخص در استفاده از نقاط کمکی استفاده شده است. در الگوی پیشنهادی موقعیت قرارگیری نقاط با توجه به مشخصات فرکانسی سیگنال دریافتی از دو حسگر، بر روی خطوطی مشخص محدود میگردد. برای سنجش درستی و کارایی روش، سیگنال دریافتی ناشی از برخورد توپ به روی یک صفحه شیشهای ذخیره شد. بهمنظور تشخیص موقعیت ضربات، یک بردار ویژگی مبتنی بر آنتروپی سیگنال تقریب و جزئیات تبدیل موجک فضای فرکانسی ضربات و مشخصات هندسی توسعه یافت. در نهایت با پردازش سیگنالها موقعیت منبع صدا تعیین گردید و میانگین مقادیر خطا در تشخیص موقعیت منبع صدا و انحراف معیار به ترتیب ۱۷ سانتیمتر و۱,۳۴ حاصل شدهاند.
دوره ۱۵، شماره ۸۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
اینولین بعنوان یک پری بیوتیک علاوه بر اثرات سلامتی بخش بر بدن می تواند کاربردهای متعددی نیز در صنایع غذایی داشته باشد. یکی از منابع مهم اینولین سیب زمینی ترشی است که در این مطالعه استخراج اینولین از آن به منظور تولید آبمیوه پری بیوتیک مورد توجه قرار گرفت. برای این منظور ابتدا سوسپانسیونی از سیب زمینی ترشی تهیه و با تغییر pH ناخالصی ها حذف و در نهایت اینولین رنگبری گردید. ویژگی های شیمیایی و درصد استخراج اینولین محاسبه و به نسبت ۵/۱، ۳ و ۵ درصد به آب انار پاستوریزه اضافه شد. در طی نگهداری به مدت یکماه در یخچال آزمون های فیزیکوشیمیایی، حسی، کپک ومخمر بر روی محصول انجام گردید. نتایج نشان داد درصد استخراج اینولین بالا (۲۹/۸۷%) و درجه پلیمریزاسیون آن مناسب (۶/۴۶%) است. وجود اینولین در آب انار علاوه بر طعم شیرین که سبب امتیاز برتر آن نسبت به نمونه شاهد در آزمون حسی شده بود، به طور معنی داری سبب افزایش ماندگاری آن گردید بطوریکه تعداد کپک و مخمر در نمونه شاهد و نمونه ۵ درصد اینولین در هفته چهارم به ترتیب cfu/ml۱۵۰ و ۵۰ بود (p<۰,۰۵). همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی در نمونه های دارای اینولین بویژه در تیمار ۵% در طول نگهداری آبمیوه کاهش کمتری نسبت به نمونه شاهد داشت که می تواند از جهت سلامتی مصرف کننده بسیار قابل توجه باشد. افزایش کدورت در طول ۲۸ روز ماندگاری در آب میوه پری بیوتیک کمتر از نمونه شاهد بود که از نظر ویژگی های ظاهری و بازار پسندی محصول دارای اهمیت است. در نهایت اینولین می تواند در آب انار دارای خاصیت ضدقارچی و آنتی اکسیدانی مناسبی باشد که در ماندگاری و حفظ کیفیت محصول ارزشمند است و آب انار پری بیوتیک حاوی ۳% اینولین با توجه به داشتن بهترین امتیاز از آزمون های حسی می تواند بعنوان یک نوشیدنی مناسب انتخاب گردد.
کلید واژگان: پری بیوتیک، اینولین، سیب زمینی ترشی، فعالیت آنتی اکسیدانی، آبمیوه انار