جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای ساداتی نوش آبادی
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در این پژوهش پدیدۀ نحوی مطابقۀ فعل و مفعول در متون فارسی میانۀ زردشتی و شرایط حاکم بر آن بررسی و تحلیل میشود. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و بهلحاظ شیوۀ گردآوری دادهها در گروه پژوهشهای کتابخانهای طبقهبندی میشود. نمونههای زبانی جمعآوریشده بر اساس مبانی نظری دالریمپل و نیکولاوا (۲۰۱۱) بررسی شدهاند. در این پژوهش نشان داده میشود که در فارسی میانۀ زردشتی، جملههایی که دارای فعل متعدی (گذرا) و مفعول مستقیم هستند و مشخصۀ زمان هستۀ فعلی کوچک به صورت گذشتۀ ساده ارزشگذاری شده است، مطابقۀ مفعولی در آنها وجود دارد و سازۀ مفعول متولی ارزشگذاری مشخصههای شخص و شمار فعل جمله است. این وضعیت تنها برای فعلهای متعدی در زمان گذشته وجود دارد و مطابقۀ مفعولی برای فعلهای متعدی در سایر زمانها در این زبان دیده نمیشود. همچنین این پژوهش نشان میدهد که مطابقت مفعولی در فارسی میانۀ زردشتی به مشخصههای مشخصبودگی و جانداری مفعول وابسته نیست. در مجموع با توجه به نتایج بهدستآمده از تحلیل مطابقۀ مفعولی در این متون و مقایسۀ آن با نتایج تحقیق دالریمپل و نیکولاوا (۲۰۱۱) میتوان به این نتیجه دست یافت که در فارسی میانۀ زردشتی، مطابقۀ مفعولی بر اساس ساخت اطلاعی جمله ایجاد نشده است، بلکه مطابقت مفعولی یک پدیدۀ نحوی مبتنی بر زمان بوده که تنها در زمان گذشتۀ ساده برای فعلهای متعدی بهوجود آمده است و میتواند نشاندهندۀ روند تغییرات تدریجی و درزمانی برای پیدایش نظام کنایی موجود در زبانهای ایرانی امروزی باشد.
دوره ۹، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش به بررسی و تحلیل حرکت پرسشواژه و نیز حضور و یا عدم حضور پرسشواژه و جزء پرسشی در جملههای پرسشیِ آری - خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، از دیدگاه ردهشناسی زبانها بر مبنای رفتار پرسشواژههای آنها ـ که از سوی چنگ (۱۹۹۱, ۱۹۹۷) ارائه شده است ـ پرداخته میشود. مطابق با «اصل نگارش بند» مطرحشده از سوی چنگ (۱۹۹۱, ۱۹۹۷) و همچنین پژوهش بیکر (۱۹۷۰) فقط زبانهایی که دارای جزء پرسشی در ابتدای بند جملات پرسشیِ آری ــ خیر هستند، میتوانند مجوزدهندۀ حرکت نحویِ پرسشواژهها در جملات پرسشی باشند و در صورت عدم وجود جزء پرسشی در ابتدای بند جملههای پرسشیِ آری ـــــ خیر، پرسشواژهها در آن زبانها از نوع ابقایی خواهند بود. این پژوهش به منظور تعیین جایگاه ردهشناسیِ زبان فارسیِ میانۀ زردشتی در خصوص چگونگی حرکت و رفتار پرسشواژههای این زبان، بر اساس معیار «اصل نگارش بند» انجام شده و نتیجۀ آن نشاندهندۀ این است که جملههای پرسشی آری– خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، فاقد هرگونه جزء پرسشی در ابتدای بند خود هستند و همچنین پرسشواژهها در این زبان از نوع ابقایی هستند و دارای هیچگونه حرکت نحوی نیستند.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
این مقاله به بررسی پدیدۀ حرکت سازهها در زبانهای فارسی باستان و فارسی میانه بر اساس مبانی نظری برنامۀ کمینهگرا اختصاص دارد. در مطالعۀ فرایند حرکت سازهها، این موضوع بررسی میشود که چرا کپی واحدهای زبانی جابهجاشده در زنجیرۀ متشکل از واحد زبانی جابهجاشده و کپی آن، نمیتوانند تظاهر آوایی داشته باشند. حذف تمامی عناصر درونی یک زنجیره به غیر از عامل اصلی زنجیره بر طبق «عملیات کاهش زنجیره»، شرایط لازم را برای تحقق اصل خطیشدگی فراهم میسازد. انتخاب عناصر یک زنجیره برای حذف توسط اصل اقتصادی تعیین میشود. با توجه به این موضوع که عامل اصلی زنجیره دارای مشخصههای رسمی کمتری نسبت به سایر عوامل آن زنجیره است، حذف کپی عنصر جابهجاشده نسبت به حذف عامل اصلی زنجیره، اقتصادیتر مینماید. هدف از انجام این پژوهش بررسی امکان کاربست اصول برنامۀ کمینهگرا به نام نظریۀ کپی حرکت و اصل خطیشدگی عناصر واژگانی در زبانهای فارسی باستان و فارسی میانه است. بررسی متون فارسی باستان و میانه نشاندهندۀ وجود پدیدۀ نحوی حرکت سازهها در این زبانهاست. بر اساس این پژوهش «نظریۀ کپی حرکت» و «اصل خطیشدگی» عناصر واژگانی جمله و همچنین« اصل کاهش زنجیرۀ» مطرحشده توسط نونز (۱۹۹۵) برای تبیین حرکت سازههای جمله در زبانهای فارسی باستان و فارسی میانه دارای کفایت هستند و با استفاده از آنها میتوان ترتیب خطی اجزای جمله و همچنین تظاهر آوایی اجزای جمله را شرح داد.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
در این مقاله ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی و امکان ادغام متقارن یک گروه اسمی بین بند پایه و پیرو براساس مفهوم ادغام متقارن چیتکو (۲۰۱۱b) و ریمزدیجک (۲۰۰۶a) در زبان فارسی بررسی شد. بند موصولی مفعولی نوعی بند پیرو است که هستۀ آن در بند پایه و بند پیرو دارای نقش نحوی مفعول است. برای این منظور ابتدا مفهوم ادغام متقارن، ساختار بند موصولی مفعولی و ویژگیهای آن براساس مفهوم ادغام متقارن و همچنین تقسیمبندی بند موصولی مفعولی به دو گروه دارای هسته و آزاد براساس چیتکو (۲۰۱۱b) توضیح داده شدند. دادههای زبانی مختلف از زبان فارسی برای تحلیل کاربست مفاهیم مطرحشده توسط چیتکو (۲۰۱۱b) که شامل بندهای موصولی مختلف بودند، استفاده شدند. بررسی دادههای زبانی نشان داد که تقسیمبندی بندهای موصولی مفعولی در زبان فارسی به دو گروه بند موصولی دارای هسته و آزاد براساس چیتکو (۲۰۱۱b) بهطور کامل منطبق بر حقایق زبان فارسی نیست، زیرا در بندهای موصولی مفعولی آزاد معیار در زبان فارسی، سازۀ مشترک بین بند پایه و پیرو نمیتواند یک پرسشواژه باشد، زیرا در این شرایط جمله دارای خوانش سؤالی خواهد شد که این موضوع برخلاف یافتههای چیتکو (ibid) است. دیگر نتایج این پژوهش نشان دادند که ویژگیهای بند موصولی مفعولی در زبان فارسی مانند یکسان بودن نظام حالت، نقش دستوری و نقش معنایی گروه اسمی مشترک بین بند پایه و پیرو، حاکی از اشتراک این سازه بین بندهای پایه و پیرو و همچنین اشراف چندگانۀ دو فعل واژگانی بر آن است.