۱۴۰ نتیجه برای زند
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش، بررسی دایرهواژگانی فعال در متون کتبی فارسیآموزان غیرایرانی بر پایهی مؤلفهی «تنوع واژگانی» بود. بدین منظور، با استفاده از یکی از سنجههای فرمولیِ تنوع واژگانی با عنوان «شاخص گیراد»، تنوع واژگانی متون کتبی آزمودنیهای پژوهش حاضر محاسبه گردید و ارتباط آن با متغیرهایی همچون ملّیت، جنسیت، سن، زبان اول و تحصیلات دانشگاهی مشخص گردید. ابتدا، براساس اصول و قواعد پیادهسازی و نرمالسازی پیکره و با استفاده از نرمافزار لنکسباکس، موردواژهها و یکتاواژههای متون ۲۵۱ فارسیآموز لبنانی، چینی، سوریهای و عراقی استخراج و شمارش شد. سپس، تنوع واژگانی هر متن، براساس شاخص گیراد محاسبه و فرضیههای پژوهش ارزیابی گردید. طبق یافتهها، از نظر تنوع واژگانی تولیدات کتبی، بین ملّیتهای مختلف تفاوت معنیدار وجود داشت و این معنیداری ناشی از اختلاف بین چینیها با لبنانیها، و لبنانیها با عراقیهاست و بین چینیها با عراقیها و سوریها و همچنین سوریها با لبنانیها و عراقیها تفاوتی وجود ندارد. همچنین، از منظر زبان اول و جنسیت، تنوع واژگانی عربیزبانان بهطور معنیداری بیشتر از تنوع چینیزبانان بود و متون زنها تنوع واژگانی بیشتری نسبت به متون مردها داشت، اما دو فرضیهی مطرحشده در خصوص رابطهی تنوع واژگانی با سن و تحصیلات مورد تأیید قرار نگرفت، زیرا این روابط، غیرمعنیدار (و البته منفی) بودند. نتایج این پژوهش میتواند به مدرّسان و آزمونگران حوزهی آموزش زبان فارسی کمک کند تا به ابزاری مناسب برای ارزیابی غنای واژگانی و کسب بینش در مورد نحوهی بهکارگیری معیارهای غنای واژگانی در ارزیابی متون زبانآموزان دست یابند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
The present study aimed to examine the use of different levels of syntactic architecture in written personal and fictional narratives in both Persian and English across three discourse communities, namely Persian native speakers, English native speakers, and Iranian EFL learners. To this end, the participants of the study were selected based on convenience sampling and were asked to write one of their happiest memories. Also, an English fable from Aseop's fables and a Persian story, chosen based on comparative literature and having the similar plot, were given to them to read and write whatever they remembered; there was no limit on the number of words and paragraphs. To analyze the data, the Berman and Nir-Sagiv's (۲۰۰۹) model was followed. The findings showed that in fictional narratives written by both Persian and English native speakers, isotaxis, asymmetric parataxis, complement (CMP), and parataxis levels were frequently employed; however, personal narratives in Persian were dominantly isotactic, paratactic, and asymmetric paratactic, CMP, while isotactic, hypotactic, and paratactic levels were frequent in English written personal narratives. Also, after receiving explicit instruction on different types of English sentences, the use of adverbial and relative clauses (hypotaxis level) increased in Iranian EFL learners' written narratives. It can be concluded that explicit teaching of syntactic levels enabled EFL learners to arrange their sentences correctly to express their intended meaning. Teachers can benefit from the results to gain a more comprehensive understanding of narrative connectivity and help EFL learners elaborate clause linkage in their written narrative tasks.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
این پژوهش درصدد است تا الگوی نوینی را برای تهیه خلاصه آرای قضایی به زبان ساده حقوقی ارائه دهد. در این مقاله، ضمن تحلیل زبانشناختی آرای قضایی، الگویی با عنوان الگوی خلاق معرفی میشود که براساس آن طی ۵ مرحله مجزا میتوان خلاصه آرای قضایی که حاوی کلانگزارههای متن است را به زبان ساده حقوقی و با تفکیک موضوع ارائه داد. پیکره زبانی پژوهش عبارت است از ۵۰ دادنامه با موضوع کیفری و حقوقی که با روش تحلیلی- توصیفی از نوع تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل میشوند. پس از پیادهسازی آراء در الگوی خلاق، میزان جامعیت متن خلاصه رأی و همچنین قابلیت درک و شفافیت بیان آن در مقایسه با متن اصلی به روش «بررسی مقایسهای» و روش «گروه کانونی» مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاصل از این بررسیها نشان میدهد که خلاصه آرای قضایی که از طریق الگوی خلاق بهدست آمده، نه تنها نکات کلیدی متن اصلی را دربرگرفته، بلکه در مقایسه با متن اصلی از قابلیت درک و صراحت بیان بیشتری برخوردار است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( - )
چکیده
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
انعطاف پذیری در طراحی مسکن معاصر را می توان - با توجه به تغییرات ابعاد زندگی و معیشت - به عنوان راه حلی برای جلوگیری از گسیختگی تعاملات بین جامعه، مردم و فضای زیستی در نظر گرفت؛ زیرا خانه را باید متناسب با نیازهای در حال تغییر انسان طراحی نمود. انعطاف پذیری به ایده انطباق در طول زمان اشاره دارد. بنابراین، مسکن انعطا فپذیر مسکنی است که می تواند با تغییر نیازهای کاربران سازگار گردد و به درک نیازهای مورد انتظار کاربران با مشارکت آنها منجر شود. مشارکت مردم در این فرآیند، امکان انطباق مسکن با نیازهای آنها را افزایش می دهد و در نتیجه رضایت عمومی از مسکن را بالا می برد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با مطالعات موردی با هدف بحث و بررسی در مورد زمینه های مفهومی و عملیاتی طراحی مسکن در کشورهای مختلف شکل گرفته است و این موضوع را با تمرکز بر چند پروژه مسکونی مورد بحث قرار می دهد. ساختار تحقیق بر این ایده استوار که انعطاف پذیری به عنوان مفهوم فراگیری که شامل انواع مختلف است را می توان برای توسعه مسکن در همه دوران ها به کار برد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۲)- ۱۳۹۲ )
چکیده
معرفت بشری در هر دوره و با توجه به روح یا پارادایم آن دوره، به صورتبندیهایی در عرصۀ خود دست میزند. یکی از این تقسیمبندیها و صورتبندیها که در قرن نوزدهم شکل گرفت، دانشهای تطبیقی بود. دانشهای تطبیقی، مجموعه ای از دانشهایی است که دو یا چندین پیکرۀ مطالعاتی داشته باشند. این دانشها با ویژگیهایی، خود را هم از مطالعات تطبیقی و هم از دانشهای ناب متمایز میکنند.
موضوع این نوشتار، بررسی کلان اینگونه از دانشها و به ویژه فلسفۀ وجودی آن ها است. متأسفانه جامعۀ علمی ما فاقد اینگونه نگرش کلان است. یکی از آسیبهای مطالعۀ دانشهای تطبیقی همچون ادبیات تطبیقی یا هنر تطبیقی، نبود چنین نگرش کلانی در خصوص دانشهای تطبیقی است. در این مقاله میکوشیم تا تصویری کلان از ویژگیها و چگونگی تکوین این دانشها ارائه کنیم.
دوره ۱، شماره ۲ - ( تایستان ۱۳۹۹ )
چکیده
مصالح هوشمند شکلدهنده پوستهها با فعالیت ویژه خود بر اصالت دهندگی به فضا و نمایش هویت یک جامعه تأثیرگذار میباشند و مانند هر تکنولوژی و عنصری آثار و پیامدهای خود را داشته و میتوان گفت که بر اساس جذابیتهای بصری و فلسفه عصر ارتباطات و بصریسازی فرهنگ جوامع بنیان نهاده شدهاند. تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیرات مصالح و پوسته های هوشمند را از جنبه روانی و ناهنجاریهای فکری و فرهنگی بازشناسی کرده و به استفاده منطقی از آن از سوی طراحان متناسب با فرهنگ و ساختار فکری جامعه ایرانی کمک نماید. این پژوهش دارای ابعاد اثباتی-محتوایی و هنجاری-محتوایی بوده و از حیث روش شناسی، روش توصیفی و تحلیلی همراه با راهبرد کیفی را شامل میشود. اخذ اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی صورت پذیرفته است. آثار و پیامدهای کالبدی و محتوایی مصالح هوشمند شکلدهنده سطوح بر مبنای فرهنگ بصری در وجه ادراکی: حقیقت و واقعیت، زمان و مکان، تجربه و واقعه، برابری و عدالت، دانش و اطلاع را در یک جامعه مورد خدشه قرار داده و قاطعیت را با سماجت، سخاوت را با اسراف، بردباری را با بیتفاوتی، پایبندی را با سعهصدر و زیبایی را با تظاهر یکسان انگاشته و فرهنگسازی مینمایند و در وجه حسی: یکسان انگاری، دوری و فاصله از جهان هستی، خدشه به سایر حواس، خدشه به پیام و معنای فرستنده پیام، جدایی، انزوا، دلبستگی ظاهری، محدود کردن سلیقه، غیرانسانی بودن معماری و شهرسازی از نتایج حاصل از بهرهگیری روزافزون آن میباشد.
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
جغرافیای سیاسی در چهارچوب روابط اجتماعی به چگونگی کنش متقابل "قدرت و فضا" میپردازد. از موضوعات قابل بحث آن میتوان به حکومت، دولت و حکمرانی اشاره نمود. با ظهور عصر جهانیشدن و ارتباطات، الگوی جدیدی در مطالعه روابط دولت- جامعه مطرح شد که با استدلال به حرکت قدرت دولت به بالا (سازمانهای فراملی)، به پایین (نهادهای فروملی) و به بیرون (سازمانهای غیردولتی و خصوصی)، نقش صدر و ذیلی و تنظیمی دولت را رد کرد و الگوهای کورپوراتیستی و پلورال- کورپوراتیستی را مطرح نمود. افزایش "خودسازمانی" جامعه و ارتقای نقش آن در فرآیند حکمرانی به همراه تکهتکهشدن قدرت دولت موجب شده تا ابزارهای سنتی اجبارآمیز حکومت، ناکارآمد و ابزارهای اقناعی و مبتنی بر مذاکره بر گروهها و سازمانهای جامعه مد نظر قرار گیرند. دیگر نمیتوان حکومت کرد بلکه باید با شناخت الگوهای حکمرانی، جامعه را بهوسیله آنها مدیریت کرد. "دولت متکبر" باید جای خود را به "دولت فروتن" دهد. انتقال "حکمرانی" از ایده به عمل، در کنار تغییرات ساختاری و کارکردی حکومت، به چیزی بیش از یک دولت نیازمند است و سایر بازیگران نیز در بهبود کیفیت زندگی و رفاه گروههای مختلف ذینفعان تاثیرگذارند. درواقع چالشهای مقابل عملیاتیشدن آن بسیار پیچیده است. پژوهش حاضر با بهکارگیری روش توصیفی- تحلیلی، پس از پرداختن به مفهوم و زوایای مختلف الگوی حکمرانی، بهدنبال واکاوی چالشهای پیش روی آن برآمد. نتایج نشان میدهند موانعی همچون اندازه دولت، دسترسی شهروندان به رهبران سیاسی، جابهجایی اهداف جمعی با اهداف فردی سیاستمداران و تعارض نهادهای ذینفع در حکومت از مهمترین چالشهای اصلی اجرای الگوی حکمرانی به شمار میروند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۷ )
چکیده
دیدگاه هایی که شاعران بزرگ و صاحب سبک در باب شعر و عناصر دربرگیرنده آن در لایه هایی از سروده های خویش آورده اند، گاه نکته های بسیار باارزشی را درباره شعر و چیستی آن بیان می کند که اغلب منتقدان ادبی از آن ناآگاهند. این دیدگاه های نقادانه و گاه شبه فلسفی که اغلب با بیانی هنری و برخاسته از زمینه های شهودی مطرح شده، به لحاظ کمّی به اختصار و درون تصویر یا بیانی کوتاه و غیرمستقیم آشکار شده است. نکته اینکه با استخراج و نقد و تحلیل این نظریات می توان به اندیشه های باارزشی در باب شعر دست یافت که مانند آن ها گاهی در سخنان نظریه پردازان ادبی نیز آمده است و می توان برتری و پیشی گرفتن شاعران را در نقد تجربه مندانه شعر نمایاند. بررسی و طبقه بندی و تحلیل نگاه ها و دیدگاه های شاعران در باب شعر تا حدی درخور توجه است که می تواند شاخه ای مستقل در تاریخ نقد ادبی در حوزه ادبیات فارسی را به خود اختصاص دهد و معیارهای سنتی در موازین بررسی سبک های شعری را دگرگون سازد.
دوره ۲، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده
مدلهای مفهومی، نمایشی از یک سیستم هستند که به راحتی مفاهیم انتزاعی روابط بین اشیا در سیستم را به ما نشان میدهند. در واقع، به هر میزان ترسیم مدلها در عرصه علمی نظاممند و معنیدار باشد، میتواند زمینه درک مسائل و مباحث را بهتر و دقیقتر نماید. در این میان، منطقه جنوب غرب آسیا با داشتن امکانات و موقعیتهای ممتاز جغرافیایی و همچنین با داشتن منابع غنی از اهمیت ویژه ژئوپلیتیکی برخوردار میباشد. اما تحولات این منطقه سبب درگیر شدن بازیگران متنوع و متفاوتی شده است. این بازیگران، با اهداف، ایدئولوژی و رفتار متفاوت و حتی متضاد سبب تداوم بحران در منطقه شدهاند. به بیانی دیگر، به هر میزان منبع جغرافیایی قدرتی که زمینهساز مناسبات ژئوپلیتیک است از ارزش بیشتری برخوردار باشد، زمینه برای جذابیت بیشتر جهت ورود و نقشآفرینی بازیگران بیشتر و بزرگتری را فراهم میآورد. بنابراین تحقیق حاضر ضمن ارائه تعریفی نو از ژئوپلیتیک و تقسیم بندی بازیگران ژئوپلیتیکی در سه گروه بازیگران مرکزی و کانونی، بازیگران نیمه پیرامونی و بازیگران پیرامونی، در گام بعدی سعی کرده است با ارائه یک مدل مفهومی، مناسبات ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا را بهصورت نظاممند به تصویر بکشد. چرا که شناخت دقیق روابط ژئوپلیتیکی بین این بازیگران به ژئوپلیتیسینها این امکان را میدهد که برای منطقه نا به سامان جنوب غرب آسیا، بهترین استراتژی را تدوین کنند.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف این مقاله بررسی میزان شناخت مدرسان زبانهای خارجی از نقش فرایند یادگیری و آموزش زبان با استفاده از راهبردها و ابزارهای الکترونیکی تحت وب در حوزه زبان خارجی است. در این راستا ابتدا با بهره گیری از روش تحقیق اسنادی ماهیت زبان در ارتباطات الکترونیکی تحت شبکه تارگستر جهانی و روشهای مطرح در بهبود توسعه توانش زبانی و ارتباطیزبان آموزان در آموزش بر خط (online) بررسی شد و سپس با توجه به اهمیت آشنایی مدرسان رشته زبان بویژه در بخش آموزش و ترجمه زبانهای خارجی و آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان با نقش آموزش الکترونیکی، میزان آشنایی مدرسان زبان با راهبردها و ایزارهای فناوری مطرح در آموزش برخط ، با استفاده از روش تحقیق توصیفی – پیمایشی مورد سنجش قرارگرفت. نتیجه حاصل از نظرسنجی از ۶۸ مدرس زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و فارسی از ۷ دانشگاه سنتی و مجازی در این تحقیق مشخص کرد که اکثریت مدرسان زبان خارجی شناخت مناسبی از ابزارها و راهبردهای الکترونیکی موجود رشته خود ندارند. با توجه به نیاز کشور به ارتباط متخصصان با شبکه های علمی جهان به منظور دستیابی و یا انتقال دانش و تسلط آنها به حداقل یک زبان خارجی جهانی، برنامه ریزی و تهیه الگویی مناسب جهت تربیت مدرس آموزش الکترونیکی و بر خط زبان خارجی می تواند گامی اساسی برای ارتقاء سطح دانش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور وهمچنین توسعه زبان فارسی در شبکه های علمی- آموزشی و فرهنگی در جهان باشد.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
تغییرات مورفولوژی سلولهای کلراید و بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase قزلآلای تریپلوئید Oncorhynchus mykiss (میانگین وزن ۶/۷۰ گرم)، در انتقال مستقیم به شوریهای ۶، ۱۲ و ۱۸ ppt مورد بررسی قرار گرفتند. تغییرات در فراوانی، الگوی پراکنش و سطح مقطع برشخورده سلولهای کلراید آبشش با استفاده از تکنیک بافتشناسی کلاسیک و مکانیابی Na+-K+-ATPase آبشش با استفاده از تکنیک ایمونوهیستوشیمی و استفاده از آنتیبادی IgGα۵ انجام شد. بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase با استفاده از تکنیک بیان ژن نیمهکمی مورد سنجش قرار گرفت .میزان بقا در طی دوره ۱۰ روزه آزمایش در تمام تیمارها صد درصد بود و ماهیان منتقل شده به سطوح مختلف شوری اسمولالیته پلاسما را در سطوح استاندارد حفظ کردند. الگوی پراکنش سلولهای کلراید در تمام تیمارها مشابه و بر روی لاملا، پایه و بین لاملا بوده است. نتایج مطالعات ایمونوهیستوشیمی نشان دادند که بیشترین تعداد سلولهای کلراید لاملایی و بین لاملایی در تیمار ۱۸ pptوجود دارند. بیشترین مساحت سطح مقطع برشخورده سلولهای کلراید در آب شیرین مشاهده شد. تغییرات بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase با افزایش شوری، روند افزایشی نشان داد. با توجه به نتایج تحقیق بهنظر میرسد ماهی قزلآلای تریپلوئید بهخوبی خود را با شوریهای اعمال شده در محیط آزمایش سازگار کرده و توانایی لازم در مقابله با شوریهای بررسی شده را دارند و بهنظر گونه مناسبی جهت پرورش در آبهای لبشور میباشند.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
تأثیر یک مکمل پروبیوآنزیمی شامل ۶ نوع آنزیم هضمی و ۴ نوع باکتری پروبیوتیکی در چهار سطح صفر (شاهد)، ۲۵/۰، ۵/۰، و ۱گرم در کیلوگرم جیره میگوی جوان وانامی ودر سه تکرار، باهدف سنجش استفاده همزمان باکتریهای پروبیوتیکی و آنزیمهای هضمی جیره بر فعالیت آنزیمهای گوارشی (روده) بررسی شد. در هر آکواریوم ۱۵ قطعه میگو با میانگین وزنی (۳۹/۰±۰۴/۵) گرم بهطور تصادفی توزیع و به مدت ۳۰ روز تغذیه شدند. نتایج در پایان دوره بیانگر تفاوترشد معنیدار )۰۵/۰(p <میگوی تغذیهشده با ۵/۰گرم مکمل نسبت به سایر تیمارها بود. همچنین، فعالیت آمیلاز و لیپاز بیشتری در تیمار۵/۰گرم مکمل نسبت به سایر گروهها مشاهده شد. از لحاظ فعالیت ویژه پروتئاز، تفاوت معنیداری )۰۵/۰(p < در تیمار ۱گرم مکمل نسبت به سایر تیمارها مشاهده شد. نتایج نشان داد لزوماً با افزایش غلظت باکتریهای پروبیوتیکی و آنزیمهای هضمی مکمل، فعالیت همه آنزیمهای هضمی افزایش نمییابد. بنابر این، پروبیوتیک و آنزیم در غلظتهای معینی دارای تأثیر مثبت بر عملکرد رشد و فعالیت آنزیمهای هضمی میگو میباشد.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
اثر سطوح متفاوت بتائین، تریپتوفان بر رشد، مقاومت به تنش شوری و علائم بالینی در بچه ماهی کلمه خزری (Rutilus rutilus caspicus) بررسی شد. ماهیان (وزن ۰۴/۰ ± ۹۰/۱ گرم) بهمدت ۸ هفته در ۹ تیمار (۴ گروه تیماری: گروههای حاوی بتائین(۵/۰و ۱)، گروههای حاوی تریپتوفان (۲۵/۰ و ۵/۰)، گروههای حاوی مخلوط بتائین و تریپتوفان (۲۵/۰- ۵/۰ ، ۲۵/۰ -۱، ۵/۰-۵/۰ و ۵/۰- ۱) و گروه شاهد) تغذیه شدند. در انتهای دوره فاکتورهای رشد ثبت و بچه ماهیان در معرض تنش شوری ۱۲، ۱۶ و ۲۰ ppt قرار گرفته و میزان مرگومیر ثبت گردید. نتایج با روشهای آماری آنالیز یک طرفه و دوطرفه ANOVA از نظر معنیداری بررسی شد.میانگین وزن نهایی تیمارها در پایان دوره معنیدار نبود (P>۰,۰۵). شوری ppt۱۲ هیچ تلفاتی را منجر نشد. ۷۲ ساعت پس از شوری ppt ۱۶، کمترین تلفات با مقدار ۶۶/۱۶ درصد متعلق به تیمار (۱ درصد بتائین+ ۵/۰ درصد تریپتوفان ) و بیشترین تلفات با مقدار ۹۸/۵۹ درصد متعلق به تیمار شاهد بود. ۶ ساعت پس از تنش شوری ppt ۲۰، تلفات گروه شاهد به ۱۰۰ درصد رسید در حالیکه سایر تیمارها پس از ۲۴ ساعت تلفات ۱۰۰درصد را نشان دادند. حرکات تشنجی، عدم تعادل، افزایش سرعت تنفس، پرخونی آبششها و بیحالی با افزایش شوری شدت یافت. کاهش غذاگیری در اثر تریپتوفان معنیدار نبود. بتائین نیز علیرغم افزایش غذاگیری در کلمه ماهیان، فاقد اثر معنادار مثبت بر نرخ رشد در این ماهیان بود.
دوره ۴، شماره ۷ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
بسیاری از پژوهشگران حوزه قرآن و ترجمه، ترجمه محمدمهدی فولادوند از قرآنکریم را در زمره بهترین ترجمههای معاصر قرآن بهشمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن مبدأ، عنایت به قواعد زبانی و بیانی و نیز بهکارگیری واژگان روان زبان فارسی که غالباً از عمدهترین مباحث انسجامبخشی به ساختار متن بوده، مُتقن و قابل استناد میدانند. از طرفی، یکی از سورههای کوچک قرآن که علیرغم حجم اندکی که دارد، از موضوعات متنوّعی سخن گفته، سوره "طارق" است. نظر به همین تنوع موضوع و حجم اندک آن، کیفیت انسجام در این سوره و ترجمه آن، میتواند مورد سؤال قرار گیرد. بدینروی، در این پژوهش، براساس نسخه تکاملیافته از نظریه نظاممندِ هالیدی و حسن ۱۹۸۵م و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال ۱۹۸۴م مطرح نمود، عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی در سوره طارق و ترجمه آن از محمدمهدی فولادوند، بهصورت گزینشی و استقرائی، بهبوته نقد و ارزیابی توصیفی - تحلیلی و آماری گذاشته میشود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی فراجملهای و متنبنیاد، با اتکا به نظریه مذکور، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی و نیز میزان این انسجام را در متن سوره طارق و ترجمه آن مشخص نموده، سپس هردو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کند. دستاورد پژوهش نشان میدهد که علیرغم وجود تفاوتهایی در نسبت عناصر دستوری و واژگانی متون مبدأ و مقصد، هر دو متن، منسجم بوده و نیز با توجه به درصد بالای مشابهت متن مقصد به متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام، مترجم توانسته است در بازتاب و انعکاس معانی و مفاهیم ترجمه تا حدود زیادی موفق عمل کند.
دوره ۴، شماره ۹ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از عرصههای تجلی روابط خویشاوندی زبان، ادبیات عامه و به ویژه ضربالمثلها هستند. پژوهش حاضر به بررسی انعکاس روابط خویشاوندی در ضربالمثلهای فارسی میپردازد. به این منظور، ضربالمثلهایی انتخاب شدند که در آنها واژههایی برای ارجاع به خویشاوندان بهکار رفته است. ضربالمثلهای منتخب از فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی استخراج شدند و ضربالمثلهای مربوط به زبانها و گویشهای غیرفارسی از آن حذف شدند. درنهایت ۳۲۳۲ ضربالمثل فارسیِ مرتبط با روابط خویشاوندی به دست آمد. ضربالمثلها نخست براساس روابط خویشاوندی آنها دستهبندی شدند. سپس خویشاوندان بر اساس نوع خویشاوندی (نسبی، سببی یا ناتنی) و درجۀ خویشاوندی (درجه یک، درجه دو، درجه سه و خویشاوند دور) طبقهبندی و مقایسه شدند. جنس، نسل و فرود خویشاوندان، جنس «خود» و نوع خانواده نیز در نظر گرفته شدند و مبنای مقایسۀ خویشاوندان در ضربالمثلها قرار گرفتند. ضربالمثلهای مربوط به زن (در مقام همسر) بیشتر از همۀ خویشاوندان دیگر است؛ درحالیکه ضربالمثلهای مربوط به خویشاوندی نسبی بسیار بیش از خویشاوندی سببی و ناتنی است. پس از زن، پدر در جایگاه دوم قرار دارد و فرزند در جایگاه سوم. خویشاوندان مؤنث بیش از خویشاوندان مذکر در ضربالمثلها آمدهاند؛ اما در عین حال فراوانی ضربالمثلهای مربوط به مردان خویشاوند بیش از زنان خویشاوند است.
دوره ۴، شماره ۱۶ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله قصد دارد به میزان تأثیرگذاری جلوه های ادبی و نمایشی تئاتر پوچی (اَبزورد) بر سبک نمایشنامه نویسی ایران بپردازد. غلامحسین ساعدی یکی از نمایشنامه نویسان شناخته شده ایرانی است که برخی از مهم ترین تمهیدات تئاتر نو را در سبک نویسندگی خود به کار گرفته است. نگارنده در این پژوهش درپی آن است که چگونگی بازتاب مفهوم پوچی را در نمایشنامه های نوگرای غلامحسین ساعدی نشان دهد؛ نویسنده¬ای که مستقیم و غیرمستقیم از این نوع تئاتر تأثیر پذیرفته است. ضمن اینکه با توجه به مهم ترین شاخص های تئاتر پوچی، از میزان و نحوه تأثیرپذیری نمایشنامه¬های ساعدی از این¬گونه تئاتر و نمایشنامه نویسان سنتی و مدرن تحلیلی ارائه خواهد کرد. تأثیرپذیری ساعدی از نمایشنامه نویسان مدرن بیش از سنت گرایان بوده که نشان دهنده همگامی ساعدی با آنان در بیان مسائل روزمره و مطرح جهان در تئاتر است.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
اخلاق از مهمترین مباحث دینی است. برای ساختن یک جامعه براساس ارزشهای اخلاقی و اسلامی، ضروری است که آموزههای اخلاقی به همه ارکان آن جامعه نفوذ نماید. همچنین یکی از مهمترین موضوعات در عصر جدید مدیریت سازمانها، نهادینهسازی اخلاق در سازمانها میباشد. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر نهادینهسازی اخلاق در سازمانهای دولتی انجام شده است. به این منظور از روش کتابخانهای و بررسی ادبیات موجود برای شناسایی عوامل مؤثر بر نهادینهسازی اخلاق در سازمانها استفاده شد و در مرحله بعد با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری ISM، روابط بین شاخصهای مؤثر بر نهادینهسازی اخلاق در سازمان تعریف شده است. برای تعریف این روابط از نظرات ۱۶نفر خبره در زمینه مدیریت و علوم اسلامی با سابقه بیش از ۵ سال مدیریت در سازمانهای دولتی کمک گرفته شد. این افراد براساس روش نمونهگیری گلوله برفی شناسایی شدند. نتیجه تحقیق نشان میدهد که مدل بهدست آمده شامل ۷ عامل فرهنگ سازمانی، نظام ارزیابی عملکرد، نظام گزینشی، نظام آموزشی، حمایت مدیریت، توجه به قرارداد روانشناختی و منشور اخلاقی میباشد که در این میان ایجاد منشور اخلاقی به دلیل توان نفوذ بالا و وابستگی کم در سازمان نقش بنیادین دارد و بعد از آن، نظام گزینشی، نظام آموزشی، حمایت مدیریت و توجه به قرارداد روانشناختی افراد بیشترین قدرت نفوذ و توان پیشران را در دیگر عوامل دارند و همچنین وابستگی کمتری به دیگر عوامل دارند. از این رو لازم است برای نهادینهسازی اخلاق در سازمان بیشترین توجه به آنها مبذول شود. همچنین نظام ارزیابی عملکرد در سطح سوم مدل جای گرفته و درنهایت فرهنگ سازمانی در سطح چهارم با کمترین توان نفوذ و بیشترین وابستگی قرار میگیرد.
دوره ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
موضوع تحقیق: در سالهای اخیر مطالعات زیادی برای بهبود خواص چسبندگی چسبهای فشارحساس (PSAهای) پلییورتانی و اکریلیکی صورت گرفته است. به طور کلی، PSAهای پلییورتانی از استحکام برشی بالاتر و PSAهای اکریلیکی از نوچی بالاتری برخوردارند. موضوع این پژوهش، امکانسنجی بهرهبرداری از خواص هر دوی این چسبها از طریق روش ساده آمیختهسازی و ارزیابی دو خاصیت مذکور بود.
روش تحقیق: ابتدا کوپلیمر اکریلیکی (Ac) متشکل از ۸۲ درصد حجمی بوتیل اکریلات و ۱۸ درصد حجمی متیل متاکریلات به روش محلولی سنتز شد. از سوی دیگر، پلییورتان گرمانرم (TPU) حاوی ۵/۱۷ درصد وزنی بخش سخت به روش توده تهیه شد. آمیختهسازی این دو پلیمر از طریق اختلاط محلول آنها انجام شد. محلول پلیمرهای خالص و آمیختههای آنها در ترکیبدرصدهای متفاوت بر لایه پلیاتیلنترفتالات ریختهگری و در دمای محیط خشک شد. برای شناسایی پلیمرهای TPU و Ac از آزمونهای طیفسنجی فروسرخ تبدیل فوریه، کروماتوگرافی ژلتراوایی و گرماسنجی پویشی تفاضلی استفاده شد. نوچی حلقوی، استحکام برشی استاتیک، رفتار دینامیکی مکانیکی، زاویه تماس قطره ایستا، ریختشناسی (Morphology) و کدری PSAها مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج اصلی: نوچی PSA اکریلیکی از پلییورتانی بالاتر بود. نوچی PSAهای آمیختهای حاوی ۲۰، ۴۰ و ۶۰ درصد وزنی TPU بالاتر از نوچی اجزای خالص و در آمیخته حاوی ۴۰ درصد وزنی TPU بیشینه بود. این آمیخته نسبت به سایر آمیختهها کمترین زاویه تماس آب و نسبت به پلیمرهای خالص کمترین زمان آسودگی را نشان داد که نتیجه آن ترشوندگی (Wetting) بهتر زیرآیند و نوچی بالاتر بود. استحکام برشی PSAها با افزایش مقدار TPU به بالاتر از ۴۰ درصد وزنی در آمیختهها نسبت به PSA اکریلیکی افزایش یافت؛ به طوری که TPU خالص با بالاترین مدول در بسامدهای مختلف و در نتیجه قرارگیری در منطقه PSA با استحکام برشی بالا در پنجره گرانروکشسانی چانگ، از بیشترین استحکام چسبندگی برخوردار بود. امتزاجناپذیری آمیختهها با آزمون کدریسنجی و محاسبه پارامتر حلالیت هنسن تأیید شد.
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
عذرخواهی یک پدیده اجتماعی کاربردشناختی مهم در مطالعات مربوط به ادب کلامی است. این مقاله به بررسی راهبردهای عذرخواهی در زبان کردی می پردازد. در این پژوهش از روش کمی)پیمایشی( و کیفی)مصاحبه( استفاده شده و گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه تکمیل گفتگو با شرکت ۱۲۰ نفر و نیز مصاحبه با ۲۲ گویشور زبان کردی سورانی، با تعداد برابر از هر دو جنس مذکر ومونث در سال ۱۳۹۵شمسی صورت پذیرفته است. علاوه بر متغیر جنسیت به عنوان یک متغیر اجتماعی مهم در فرهنگ کردی، این پژوهش به بررسی تأثیر متغیرهای سن و جایگاه اجتماعی افراد در مفهوم سازی کارگفت عذرخواهی پرداخته است. اهمیت کاربرد خرده راهبردهای عذرخواهی در راستای تقویت عذرخواهی نیز در مطالعه حاضر نشان داده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دهنده استفاده مشابه هر دو جنس از راهبردهای عذرخواهی در موقعیت های مختلف، اما با بسامدهای متفاوت است، جز در چند موقعیت خاص. یافته های پژوهش نشان می دهد که تنوع راهبردهای عذرخواهی بر اساس ماهیت و شدت خطا و با توجه به هنجارهای اجتماعی غالب در فرهنگ کردی، بسیار است. مطالعه حاضر جمع گرا بودن فرهنگ کردی را که سبب تفاوت در کاربرد راهبردهای عذرخواهی می شود، روشن می سازد.