جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای زرگران
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی رفتار دیوارهای بنایی غیرمسلح استفاده شده در ساختمانهای بنایی موجود در کشور به عنوان عضو اصلی باربر جانبی، میباشد. در حالت کلی دیوارهای موجود در ساختمانهای بنایی کشور دارای مشخصات مصالح متفاوت میباشند. ارزیابی رفتار دیوارهای ساخته شده با کیفیت مصالح متفاوت به منظور انتخاب مناسبترین راهکار مقاومسازی، حائز اهمیت میباشد. برای این منظور یک مطالعه آزمایشگاهی بر روی ۲ نمونه با مقیاس واقعی انجام پذیرفت. تغییر در مشخصات ملات مورد استفاده برای آجرچینی دیوار به عنوان مشخصه اصلی تحقیق درنظر گرفته شده است. برای ساخت نمونهها از آجرها و سیستم آجرچینی مشابه اما مشخصات ملاتهای متفاوت استفاده شده است. براساس نتایج آزمایشات، استفاده از ملات با کیفیت مناسبتر، در کنار افزایش ۲۰ درصدی در مقاومت، ظرفیت تغییرشکل نمونه را در حدود ۷۰ درصد افزایش داد که این موضوع به خصوص در مناطق لرزه خیز بسیار مطلوب میباشد. همچنین کیفیت مناسبتر ملات موجب افزایش قابلتوجه در جذب انرژی گردید.
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
در دو دهه اخیر، تبیین استراتژی فناوری بعنوان یکی از حیاتی ترین نیازهای بنگاه های مختلف مورد توجه ویژه قرار گرفته و بسیاری از صاحب نظران این حوزه، به لحاظ تأثیرگذاری عمیق آن بر سایر استراتژیهای عملیاتی بنگاه، آن را در سطحی بالاتر از سایر استراتژیهای عملیاتی طبقه بندی نموده اند. هدف از تدوین استراتژی فناوری در یک سازمان، روش کسب موقعیت برتر رقابتی و چگونگی تحقق اهداف فناورانه و بلندمدت آن است. در این پژوهش جهت تدوین استراتژی فناوری در صنایع فولاد بعد از بررسیهای انجام شده مدلی بر پایه نقشه استراتژی و شناسایی فرآیندهای کلیدی ارائه گردید. ابتدا فرآیندهای کلیدی بر اساس اهداف استراتژیک شرکت شناسایی شدند. بعد به شناسایی فناوریهای فرآیندهای کلیدی با رویکرد فرآیندی از طریق مصاحبه با مدیران ارشد و مطالعه منابع الکترونیکی پرداخته شد. در مرحله آخر جهت ارزیابی فناوریهای شناسایی شده از ماتریس امکان پذیری / جذابیت فناوری استفاده گردید. با قرار دادن فناوریها در ماتریس، ۷ فناوری در ناحیهی امکان پذیری و جذابیت بالا، ۱ فناوری در ناحیهی امکان پذیری و جذابیت کم، ۴ فناوری در ناحیهی امکان پذیری و جذابیت متوسط و ۲ فناوری در ناحیهی امکان پذیری بالا و جذابیت متوسط قرار گرفتند که برای هر ناحیه استراتژی مناسب پیشنهاد گردید.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۷ - ( تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
برچسبگذاری دقیق مواد غذایی برای تجارتی منصفانه و توانمندسازی مصرف کنندگان جهت داشتن انتخابی آگاهانه از اهمیت بالایی برخوردار است. صحهگذاری میزان گوشت بهکار رفته در تهیه فرآوردههای گوشتی از مهمترین فاکتورهای ارزیابی این فرآوردهها میباشد. لذا هدف از این تحقیق، کارایی آزمون استریولوژی در تشخیص مقدار گوشت بکار رفته در فرآوردههای گوشتی خام (همبرگر) و حرارت دیده (سوسیس) بود. سه نمونه همبرگر (حاوی ۳۰، ۶۰ و ۹۰ درصد گوشت) به عنوان فرآورده گوشتی خام و سوسیس (حاوی ۴۰، ۶۰ و ۹۰ درصد گوشت) به عنوان فرآورده گوشتی حرارت دیده تهیه شدند. نمونهبرداری Fractionator برای به دست آوردن بلوکهای تصادفی یکنواخت سیستماتیک استفاده شد. در مجموع از هر نمونه ۱۲ بلوک به دست آمد و هر بلوک در فرمالین خنثی ۱۰ درصد تثبیت و در پارافین بلوکگیری شد. نمونههای به دست آمده، پس از تهیه مقاطع بافتی و رنگآمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین (H&E)، توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها با روش آمـاریone-way ANOVA آنالیز و جهت مقایسه تفاوتهای آماری بین گروهها، از t-test استفاده شد. آنالیز استریولوژی نشان داد که درصد تعیین شده گوشت در همبرگر در درصدهای مختلف با درصد واقعی دارای اختلاف معنیداری نبوده، اما در مورد سوسیس بین درصد تخمین زده و درصد واقعی گوشت اختلاف معنیدار بوده است. روش استریولوژی میتواند روش مکمل مناسبی برای تشخیص مقدار گوشت اضافه شده به فرآوردههای گوشتی خام باشد.
Systematic uniform random sampling