۱۶ نتیجه برای زرقانی
دوره ۱، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: ارزیابی تهدیدات و آسیبپذیری زیرساختهای حیاتی مانند زیرساخت آب شهری در بسیاری موارد میتواند موجب کاهش چشمگیر آسیبپذیریها شود یا پیامدهای یک تهدید را به حداقل برساند. هدف پژوهش حاضر بررسی مولفههای احتمال وقوع و شدت اثر تهدیدات انسانمحور و طبیعتپایه در زیرساخت آب شهری بود.
ابزار و روشها: در این پژوهش تحلیلی- توصیفی، از روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای شامل مطالعه کتب، تحقیقات و مقالههای داخلی و خارجی پژوهشگران و همچنین جستوجوی اینترنتی استفاده شد. جمعآوری دادهها با پرسشنامه، تحلیل آنها با مدل هازوپ، سپس آزمون فریدمن و نرمافزار ۲۱ SPSS صورت پذیرفت.
یافتهها: طبق نظر کارشناسان بهترتیب بیشترین امتیاز مربوط به اقدامات تروریسم و فرونشست بود و در نهایت خطای انسانی قرار داشت. با مدل هازوپ بحرانیترین نوع تهدید آلودگیهای شیمیایی، حمله نظامی و خشکسالی شناخته شد. تهدید نوع دوم، حملات موشکی، زلزله و تروریسم بود. خطای انسانی هم بهترتیب در ردیف بعدی تهدیدات بحرانساز قرار داشت. حمله نظامی و خشکسالی بهعنوان بحران غیرقابل قبول شناخته شدند و احتمال وقوع سیل، حمله نظامی (زمینی) و خطای انسانی در رتبه یک تا سه قرار گرفتند. شدت اثر (زیان وارده) حمله نظامی، زلزله و آلودگی شیمیایی بهترتیب در اولویت اول تا سوم بودند.
نتیجهگیری: بحرانیترین نوع تهدیدها آلودگیهای شیمیایی در زیرساخت آب شهری، حمله نظامی و خشکسالی هستند و بهعنوان بحران غیرقابل قبول شناخته میشوند. احتمال وقوع سیل، حمله نظامی (زمینی) و خطای انسانی در رتبه یک تا سه قرار دارد و شدت اثر (زیان وارده) حمله نظامی (زمینی)، زلزله و آلودگی شیمیایی بهترتیب در اولویت اول تا سوم هستند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
مرزبندیهای فضایی و مکانی مختص به سطح کلان و بینالمللی نیست، بلکه در سطوح محلی، ناحیهای، منطقهای و ملی قابل نمایان است. این مساله در مناطقی نظیر شهرستان ممسنی که ساختار اجتماعی ماهیت طایفهای دارد، چشمگیر است و با توجه به جو طایفهای حاکم در شهرستان و مرزبندیهای مکانی- هویتی نمود پیدا میکند. بر این پایه، حوزههای فرهنگ، اجتماع و سیاست تحتالشعاع قرار میگیرند. طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی و سیاسی در این حوزهها بهواسطه عواملی نظیر هویت، فضای جغرافیایی، خلق نمادها و ارزشها، تاکید بر مفاهیم خود و دیگری یا انگارههای دوستی، دشمنی و رقابت و سرانجام انتخابات در سطح محلی (شورای شهر و روستا یا مجلس) یکدیگر را قوام میبخشند. این نوع همبستگی در تثبیت عواطف محلی- طایفهای و رفتار سیاسی سنتی- عشیرهای از یکسو و مرزهای ادراکی و فضایی- مکانی از سوی دیگر نقش بسزایی دارند. این وضعیت میتواند پیامدهایی نظیر واگرایی طایفهای، درونگرایی فرهنگی و پُررنگشدن مرزها را به همراه داشته باشد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش استوار است که چه رابطهای بین طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی در شهرستان ممسنی وجود دارد؟ در بیان فرضیه تحقیق به نظر میرسد که طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی بهطور متقابل یکدیگر را قوام میبخشند. روش پژوهش، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و دادههای مورد نیاز به روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی گردآوری شدند. طبق یافتهها طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی تاثیرات متقابلی بر یکدیگر داشتهاند؛ بهطوری که در دوران فرمانروایی خوانین، طوایف زمینهساز مرزبندی اجتماعی و سیاسی شدهاند و پس از سقوط خوانین، مرزبندیهای ایلی- عشیرهای نیز در تشدید نگرشهای طایفهای تاثیرگذار بودهاند.
دوره ۲، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
استقرار امنیت درمناطق مرزی به دلیل ویژگیها و شاخصهای این مناطق از اولویت بیشتری برخورداراست، از آن روی هرگونه ناامنی در مناطق مرزی میتواند امنیت را در داخل کشور در ابعاد مختلف مورد تهدید جدی قرار دهد. استقرار امنیت در مرز ومناطق مرزی در درجه اول مستلزم بررسی و شناخت ویژگیهای طبیعی و انسانی مناطق مرزی میباشد. شناخت ویژگیهای طبیعی و جغرافیایی مناطق مرزی به دلیل نقش مهم و بسترساز اینگونه بنیادهای زیستی درحیات اجتماعی و توسعه مناطق مرزی از اهمیت زیادی برخوردار است، ضمن اینکه پدیدههای طبیعی و عوارض جغرافیایی نقش مهمی در سیستمهای پایش، مدیریت و کنترل مرزها دارند.
بر این اساس این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که پدیدهها و عوارض طبیعی منطقه مرزی استان خراسان رضوی و افغانستان شامل رودمرزی، توپوگرافی، پوشش گیاهی درچه وضعیتی قرار دارند و چه تاثیری بر امنیت مرز و مناطق مرزی دارند؟
مواد و روش: جهت استخراج، بررسی و تحلیل اطلاعات مورد نیاز از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده OLI در سال۲۰۱۸، نرم افزارهایENVI۵.۳ و فنون RS& GIS استفاده شده است.
نتیجه گیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد، کم آبی و عمق کم رودخانه مرزی هریرود در بیشتر ایام سال، موجب افزایش امکان تردد غیرمجاز و قاچاق کالا و مواد مخدر از مرز شده و بر امنیت مرز تاثیر منفی دارد. وضعیتی که در مورد دریاچه فصلی نمکزار در منطقه مرزی مشترک بین دوکشور نیز صدق میکند. در مورد عامل توپوگرافی هم با توجه به نقشههای موجود میتوان گفت وجود ارتفاعات در جوار مرزهای دو کشور و علاوه بر این تداوم و پیوستگی برخی ارتفاعات در آن سوی مرز در کشور افغانستان در مجموع بر امنیت مرز تاثیر منفی داشته است.
دوره ۶، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
نامزدهای انتخاباتی اصلیترین بازیگر انتخابات به شمار میروند که در واقع کانون کارزار انتخاباتی به شمار میروند، حال پرسش این است که عواملی که باعث پیروزی یک نامزد انتخاباتی میشود چیست؟ عوامل گوناگونی در این زمینه موثر هستند که بر بنیاد نظریات رفتار انتخاباتی و رویکردهای نظری مشارکت سیاسی تبیین شدهاند. نظریات جامعهشناختی و روانشناسی اجتماعی و اقتصاد سیاسی اصالت را در شاخصها و مولفهها اجتماعی، روانی و عقلی در قالب تاکید بر خردهفرهنگها و کلانفرهنگهای اجتماعی (ویژگیهای جمعیتی و عضویت در نهادها و گروهها)، و فرد وفادار به هویت حزبی و کنش عقلی و مطالبهمحور میدانند. در همین زمینه رهیافتهای نظری نخبهگرایی، ارتباطات سیاسی و جغرافیای انتخابات، اصالت را به نخبگان سیاسی و اجابت دستور، رسانه و مراودات بین جمعیت رای دهنده در فضای جغرافیایی با مقیاسهای متنوع (ایالت، استان، شهرستان، بخش، همسایگی، محل و منطقه؛ تفاوتهای فضایی) در قالب تاکید بر نیروهای سیاسی کنشگر، ابزارهای ارتباطی فضاساز و پوشنده تمامی جمعیت (رایدهنده) فضای جغرافیایی میدانند. بنابراین میتوان گفت عاملها، متنوع و ناهموزن هستند بهطوریکه هر یک از این عوامل و راهبردها سازوکارها و موقعیت عملکردی خاص خود را دارند اما در بین این عوامل و استراتژیها، پنج راهبرد (عامل) به همراه محورهای آنها یعنی شخصیت فردی و اجتماعی نامزدها، احزاب سیاسی، پول و منابع مالی، رسانه و نگرش جغرافیایی و متفاوت پنداشتن اهمیت فضاها و مکانهای رایخیز، بیشترین و قویترین نقش و جایگاه را در پیروزی نامزد انتخاباتی بر عهده دارند و بازیگران در درجه نخست باید این پنج فاکتور فضاساز را در پیکارهای انتخاباتی برای خود فراهم نمایند. دادهکاوی سرشتی تبینی و پیمایشی دارد چراکه مقاله از جنس نظری و تجویزی است.
فرزام حقیقی، سیدمهدی زرقانی، محمدجعفر یاحقی،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده
امیرارسلان از مهمترین و معروفترین قصههای عامیانۀ فارسی و یکی از نخستین آثاری است که نشانههای تحول را از قصه به رمان در نثر فارسی نشان میدهد. با وجود اینکه امیراراسلان متنی متأخر محسوب میشود و پژوهشهای ارزشمندی نیز در این باب انجام شده است؛ اما هنوز بحث دربارۀ نام نقال و سال پیدایش آن لازم مینماید. از سوی دیگر بسیاری از محققان ترجمه و انتشار نخستین رمانها به فارسی را چند سالی قبل از پیدایش امیرارسلان و درنتیجه ظهور این نشانههای تحول را بیشتر تحت تأثیر رمان دانستهاند.
نوشتۀ حاضر شامل دو بخش است: در بخش نخست به نقال و زمان پیدایش این قصه میپردازیم و سعی میکنیم تا وجوه تاریک این انتساب را روشن کنیم و به دقتِ سالِ پیدایش اثر بیفزاییم. پس از روشن شدن این ابهامات به فضای فرهنگی پیدایش امیرارسلان با تکیه بر صنعت چاپ میپردازیم و میکوشیم با معرفی نمایشنامهها و رمانهای ترجمهشده، در کنار سفرنامههای نوشتهشده به فارسی، احتمال آشنایی نقال این قصه را با این ژانرها بررسی کنیم. مسیری که اگر به درستی طی شود، تصویری منسجم و دقیقتر از نقال و فضای فرهنگی پیدایش این قصه به دست میدهد.
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده
تقسیمبندی انواع برای بسیاری از مباحث ادبی لازم است. نگارش تاریخ ادبی با رویکردها و روشهای نوین، بدون مشخص کردن انواع اصلی ممکن نیست؛ چنانکه در بسیاری از شاخههای نقد ادبی و تحلیل محتوا نیز موضوعیت دارد. موضوع اصلی مقاله دقیقاً در همین نقطه شکل میگیرد: طراحی الگویی برای طبقهبندی انواع ادبی فارسی در دوره کلاسیک. مجموعه آثار در دو شاخه شعر و نثر جای گرفته است. «شاخه شعر» کلاسیک فارسی را میتوان در سه نوع اصلی طبقهبندی کرد: حماسی، غنایی و تعلیمی- القایی. هر سه نوع در مقاله باز تعریف، و زیر شاخههای هر کدام نیز بر اساس مصادیق ادبیات فارسی تعیین و تعریف شده است. «شاخه نوشتارهای منثور» فارسی شامل آثار ادبی، شبه ادبی و غیر ادبی میشود. آنچه برای ما موضوعیت دارد، نوشتارهای ادبی و شبهادبی است. در مقاله پس از تعریف هر کدام از اینها، نوشتارهای ادبی در قالب دو نوع («روایت مدار»و «نوشتارهای ادبی غیر روایی») گنجانده شده است. تعریف و تعیین مصداقهای هر کدام از اینها به همراه مجموعه زیرشاخههای آنها در دوره کلاسیک، بخش دیگری از مطالب مقاله را تشکیل میدهد.
دوره ۷، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۴ )
چکیده
ارزشها و خصوصیات مشترک هر ملت مستقل که افرادشان نسبت به آنها خودآگاهی و شعور یافتهاند و بهواسطۀ آنها به یکدیگر احساس تعلق میکنند، هویت ملی آنها را شکل میدهد. هویت ملی دارای کارکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی است و حکومتها تلاش میکنند از این کارکردها در جهت تقویت علت وجودی کشور و بقای نظام سیاسی استفاده کنند. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای و مطالعۀ میدانی به دنبال بررسی نقش و تأثیر هویت ملی بر ابعاد اقتصادی یک ملت و کشور است. در بخش مطالعۀ میدانی و بهمنظور گردآوری نظرات اندیشمندان درمورد این تأثیرات، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. با عنایت به محدود بودن جامعۀ آماری، نیازی به نمونهگیری نبود و پرسشنامه در اختیار ۲۰۰ نفر از کارشناسان و خبرگان قرار گرفت و درنهایت بعد از پیگیریهای فراوان تعداد ۹۶ پرسشنامۀ تکمیلشده گردآوری شد و با توجه به نرمال بودن دادهها از آزمون تی تک نمونۀ مستقل برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتههای پژوهش در بخش کتابخانهای حاکی از آن است که تقویت هویت ملی موجب افزایش احساس تعلق سرزمینی و وطندوستی در افراد یک ملت میشود و بر ایجاد روحیۀ خودباوری، نوآوری و استقلال اقتصادی یک ملت تأثیر مثبت دارد. بر این اساس، در بخش تولید، تلاش افراد یک ملت دارای هویت ملی قوی، تولید کالاها و خدماتی با کیفیت مطلوب و با استفاده از ظرفیتهای داخلی و در بخش مصرف تأکید و تعصب افراد ملت بر خرید و مصرف کالاهای داخلی است. درنتیجه هویت ملی بر ساخت کالای باکیفیت داخلی، افزایش مصرف کالای داخلی، افزایش تولید، تقویت ارزش پول ملی، ایجاد اشتغال تأثیر داشته و درنهایت بر اقتصاد یک کشور تأثیر مثبتی دارد. یافتههای میدانی و نتایج آمار توصیفی و آزمون آماری نیز تأییدکنندۀ مطالعات نظری است و نشان میدهد کارشناسان نیز به تأثیرگذاری مؤلفههای هویت ملی بر تقویت ابعاد مختلف قدرت اقتصادی کشورها اعتقاد زیادی داشتهاند.
سیده فهیمه حسین زاوه، سید مهدی زرقانی،
دوره ۹، شماره ۳۸ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی وضعیت زن و نقش او در ادبیات مکتبخانهای عصر قاجار است. به شیوۀ اسنادی، هفتاد قصه از قصههای عامۀ رایج در عصر قاجار را انتخاب کردهایم. مدل مفهومی این پژوهش، تلفیقی از نظریههای ادبی و جامعهشناسی و روش تحقیق کیفی و فن مورد استفادۀ تحلیل محتواست. پس از قرائت پیکرۀ متنی و استخراج دادههای موردنظر، با استفاده از مدل مفهومی پژوهش، به بررسی کنشهای زنان در قصهها پرداختیم. مسئلۀ ما تبیین نقشهای متعدد زنان در قصههاست. یافتهها نشان میدهد که باتوجه به غلبه گفتمان مردانه و ذهنیت جنسیتزده، نقش سیاسی و اجتماعی زنان در قصهها پررنگ و نقش فرهنگی، آموزشی و حقوقی آنها بسیار کمرنگ است. بقیۀ نقشهای زنان در فاصله این دو قطب در مرتبۀ بیشترین و کمترین قرار دارد.
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
نویسندگان زن ایرانی نخستین تجربههای داستاننویسی خود را از روزنامهها و مطبوعات آغاز کردند. این پیشقراولان داستان مدرن فارسی در زمانهای زندگی میکردند که فرهنگ در حال عبور از وضعیت سنتی به مدرن بود. درست به همین علت داستانهای آنان ریشهای در حکایتپردازی سنتی و شاخهای در داستاننویسی مدرن دارد و آثار آنان از بهترین نمونهها برای نشان دادن تحول نظاممند ژانرهاست. نخستین داستانهای زنان به سالهای پیش از ۱۳۰۰ مربوط میشود و بر این اساس باید آنها را در کنار جمالزاده، از پایهگذاران داستان کوتاه فارسی بهشمار آورد. مسئله این مقاله درست در همین نقطه شکل میگیرد: چه ویژگیهایی در این داستانها هست که بر اساس آن بتوان آنها را از حلقههای گذار از حکایتپردازی سنتی به داستاننویسی مدرن بهشمار آورد؟ برای یافتن پاسخ باید به برخی پرسشهای مقدماتی دیگر هم پاسخ داد؛ مثل اینکه داستانهای مذکور در چه بافتی نوشته شدند، نویسندگان آنها چه کسانی بودند و چه نسبتی با گفتمانهای معاصر داشتند؟ اینها پرسشهای فرعی و اصلی ما در مقاله حاضر خواهد بود.
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
مسئله اصلی این مقاله، مشخص کردن رویکردهای روشنفکران عصر مشروطه در رویارویی با داستانها و روایتهای ملی است. جامعه آماری به نویسندگانی محدود است که آثارشان را در دوره مشروطه تألیف کردهاند. از این رو، شخصیتهایی مثل عارف و عشقی و بهار (شاعران) و نیز کسانی مثل تقیزاده (که آثار باستانگرای خویش را در دوره رضاخان تألیف کردهاند) از دایره بررسی بیرون میروند. دیگر روشنفکران عصر مشروطه مثل میرزا حبیب اصفهانی و زینالعابدین مراغهای نیز، گر چه در آثارشان به روایتها و داستانهای ملی اشارات کوتاهی داشتهاند، چندان و چنان نیست که بتوان آنها را دارای رویکرد مستقلی به شمار آورد. در مجموع، چهار رویکرد در این تحقیق شناسایی شد: رویکرد عربستیزانه و دساتیری که نماینده کامل آن میرزا آقاخان کرمانی است؛ رویکرد ابزارگرایانه و دساتیری که نماینده آن آخوندزاده است؛ رویکرد دینمدارانه به نمایندگی طالبوف، رویکرد تحقیرآمیز به نمایندگی میرزا ملکم خان.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۰ )
چکیده
آمایش سرزمین را سازماندهی هماهنگ و سزاوار فضای حیاتی کشور در قالب سیاستهای کلی توسعه و ضرورتهای دفاعی دانستهاند. اعمال دیدگاههای دفاعی و امنیتی در طرحهای آمایش نشاندهنده هم پیوندی عملکردی میان فعالیت از یک طرف و تشکیلات دفاعی از طرف دیگر است. تاکنون در طرحهای آمایش به ملاحظات دفاعی – امنیتی کمتر توجه شده و از ارائه طرحها و راهکارهایی برای دفاع سرزمینی و حفاظت از استقرارگاههای نظامی، مراکز و تأسیسات حیاتی، حساس و مهم در مقابل تهدیدات و حملات نظامی غفلت شده است رعایت ملاحظات دفاعی و امنیتی در طرحهای آمایش تابع متغیرهای متعددی است که باید در اینگونه طرحها مورد توجه قرار گیرند. موقعیت جغرافیایی منطقه مورد نظر، نوع و سطح تهدیدات نظامی و امنیتی متوجه منطقه مورد نظر، منشأ و منبع تهدید و راهکارها و طرحهای پدافند غیر عامل متناسب با نوع تهدیدات، مهمترین این متغیرها هستند. استانهای مرزی کشور دارای موقعیت، شرایط و ویژگیهای خاص بوده و تفاوتهای سیاسی- فضایی با سایر استانهای داخل کشور دارند، از اینرو در طرحهای آمایش استانهای مرزی باید ملاحظات دفاعی- امنیتی متناسب با این ویژگیها تدوین و اجرا شود. استان خراسان رضوی به دلیل ویژگیهای خاص جغرافیایی، سیاسی و ژئوپلیتیکی از جمله مجاورت با کشور افغانستان دارای خطرات و تهدیدهای ویژهای است که لازم است در طرحهای آمایش به این ملاحظات توجه شود.
این مقاله تلاش میکند تا با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین اهمیت و جایگاه ملاحظات دفاعی- امنیتی در طرحهای آمایش استان خراسان رضوی بپردازد. بر این اساس نخست انواع تهدیدات نظامی و مهمترین کانونهای این نوع تهدیدات برای استان مورد بررسی قرار میگیرد. سپس جایگاه و نقش ملاحظات دفاعی – امنیتی در استقرار و مکانگزینی مراکز و تأسیسات نظامی استان خراسان رضوی تجزیه و تحلیل میشود.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده
مطالعه مناطق مرزی از جمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر در تحقیقات توسعه ای اعم از تحقیقات سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و اکولوژیک توجه بسیاری به آن صورت گرفته است. یکی از ویژگیهای اصلی مناطق مرزی، دوری از مرکز کشور و به تبع آن دوری از کانون های قدرت سیاسی، اقتصادی و تصمیم گیری است. این مساله جغرافیایی که بیشتراز طبیعت مناطق مرزی ناشی می شود، پیامدهای نامطلوبی را برای مناطق مرزی به همراه دارد، که مهمترین آن محرومیت شدید و قرار نگرفتن این مناطق در مسیر امواج توسعه است.دولت ها برای حل این مشکل راهکارهای مختلفی را مد نظر قرار می دهند. ایجاد بازارچه های مشترک مرزی از شناخته شده ترین روشهای توسعه مناطق مرزی به شمار می رود و امروزه بیشترکشورها جهان تلاش می کنند برای توسعه مناطق مرزی، برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی و گسترش همکاری های متقابل منطقه ای، اقدام به تاسیس چنین بازارچه های نمایند. ضمن اینکه ایجاد اشتغال، کاهش قاچاق کالا،افزایش درآمد مردم منطقه و تحول فضای کالبدی نیز از جمله مزایای دیگر فعالیت این بازارچه ها محسوب می شود. در این تحقیق به تحلیل بازتابهای سیاسی- فضایی بازارچه مرزی باشماق مریوان در استان کردستان پرداخته شده است. گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام شده و اطلاعات با استفاده از نرم افزار Spss و با روش توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سوال اصلی این پژوهش آن است که آیا فعالیت بازارچه مرزی باشماق بازتابهای سیاسی،اقتصادی و کالبدی مثبتی برای منطقه به همراه داشته است. ازاینرو تلاش شده تا اثرات اقتصادی - سیاسی بازارچه مرزی باشماق مریوان در دو مقطع قبل از تأسیس و بعد از آن بر مناطق مرزی اطراف بازارچه مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج به دست آمده حاکی از این واقعیت است که بازارچه مرزی باشماق توانسته است اثرات اقتصادی - سیاسی مثبتی مانند ایجاد و توسعه زیر ساختها، افزایش اشتغال،کاهش قاچاق و گسترش همکاریهای منطقه ای بین استانهای کرد نشین دو سوی مرز را به همراه داشته باشد.
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۲ )
چکیده
جغرافیای انتخابات از شاخه های جغرافیای سیاسی است که به مطالعه جنبه های جغرافیاییِ انتخابات مانند سازمان دهی فضایی انتخابات، تنوعات فضایی در الگوهای رأی گیری و تأثیر عوامل محیطی و فضایی در تصمیم های رأی دهندگان می پردازد. عواملی که به لحاظ موقعیتی، جغرافیایی و فضایی نوع تصمیم گیری های انتخاباتی را تحت الشعاع قرار می دهند، بسیار گسترده اند. یکی از این عوامل پدیده همسایگی است که از عوامل اثرگذار در رفتار سیاسی شهروندان و پیدایش الگوهای فضایی انتخابات به شمار می آید. منظور از مقوله همسایگی این است که ساکنان یک محدوده خاص (محله، روستا، شهر و استان) در قالب رأی دهندگان، با نامزدی که در آن مکان زاده شده است یا زندگی میکند، همزادپنداری بیشتری دارند و تصور میکنند که نامزد محدوده (زادگاه) شان تنگناها و مشکلات آنان را بهتر درک می کند؛ ازاین رو بیشتر به او رأی می دهند. این پژوهش به دنبال بررسی و تحلیل نقش متغیر همسایگی در الگوی رأی کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و برای تبیین بهتر موضوع با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های انتخاباتی ترسیم شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر همسایگی در الگوی رأی سه کاندیدا از چهار کاندیدا یعنی آقایان محسن رضایی، محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی تأثیر زیادی داشته است و درباره آقای میرحسین موسوی این تأثیر مشهود نیست و به عبارت دقیق تر، عوامل دیگر در مرحله بالاتری قرار دارند.
دوره ۱۸، شماره ۷۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
مجالس النفائس تذکره ای به زبان ترکی است که پس از انتشار، پنج نوبت به زبان فارسی ترجمه شد و اکثریت قریب به اتفاق تذکره های پس از آن نیز کمابیش تحت تأثیر شیوه این اثر هستند تا آنجا که میتوان سنت تذکره نویسی در ایران را به دو دوره پیش و پس از مجالس النفائس تقسیم کرد. پرسش اصلی مقاله در همین نقطه شکل می گیرد: وجه تشخص و تمایز این تذکره در چیست؟ پاسخ را باید در ویژگیهای ساختاری تذکره سراغ جست. هم از این روی، پس از مروری کوتاه بر ابعاد شخصیتی نویسنده به تحلیل ساختاری تذکره پرداخته ایم و در ادامه نظم گفتمانی جهان بیرون و درون متن را واکاویده ایم تا نشان دهیم که این ساختار متفاوت بر چه مبانی گفتمانیای بنا نهاده شده است. بررسی شیوه ها و شگردهای رده بندی و طبقه بندی شاعران، شیوه معرفی چهره ها و مسأله نقد شعر و شاعران سه موضوع محوری دیگری است که ارکان روش شناختی مجالس النفائس را نشان می دهد. ساختار این تذکره به گونههای مختلف بر سنت تذکره نویسی فارسی قرن دهم تا چهاردهم تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم دارد.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده
سازماندهی سیاسی فضا در ایران در مرحله نخست از ویژگی های جغرافیایی تاثیر می پذیرد. این مقاله به بررسی نقش عوامل جغرافیای در شکلگیری دولت محلی با تأکید بر ایران پرداخته است و به دلیل نقش موثر تفکر سیستمی در بررسی و تحلیل موضوعات و مسائل حوزه مدیریت، جغرافیا و علوم سیاسی، این پژوهش با استفاده از روش تفکر سیستمی انجام شده است.روش تحقیق پژوهش، توصیفی – تحلیلی و استنباطی است. در گردآوری اطلاعات میدانی از هر دو روش کمی و کیفی استفاده شده است. در بخش کمی، تعداد ۴۰ نفر از صاحب نظران حوزه دولت محلی به عنوان جامعه آماری مورد استناد قرار گرفتند. در قسمت کیفی ۷ نفر از صاحبنظران بحث دولت محلی به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. جهت ارزیابی میزان تأثیر بعد جغرافیایی در شکلگیری دولت محلی در ایران از آزمون t تک نمونه و برای اولویتبندی میزان تأثیر هر یک از عوامل مربوط به بعد جغرافیای از آزمون فریدمن استفادهشده است. بهمنظور رسم دیاگرامهای علی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرمافزار Vensim استفادهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میزان تأثیر عوامل جغرافیایی برای شکلگیری دولت محلی در ایران متوسط به بالا است و وضعیت موجود این بعد برای شکلگیری دولت
دوره ۲۱، شماره ۱۵۷ - ( اسفند ۱۴۰۳ )
چکیده
در این پژوهش از فناوری اکستروژن به منظور تولید میان وعده با فیبربالا بر پایه گل کلم تازه، نشاسته ذرت و آرد ذرت استفاده شد. بدین منظور از طرح مرکب مرکزی چرخش پذیر و روش سطح پاسخ (RSM) اثر تیمارهای سرعت چرخش مارپیچ (۱۲۰ تا ۱۸۰ دور در دقیقه)، سطوح افزودن گل کلم تازه (۱۵، ۲۰، ۲۵ درصد)، بر ویژگی های ماکروساختاری وعملکردی و رنگ شامل نسبت انبساط، تخلخل، حلالیت در آب، انحلال در آب و شاخص تغییرات رنگی میان وعده بررسی گردید. نتایج نشان داد، افزایش درصد گل کلم سبب افزایش شاخص جذب آب (۰۵/۰> P) و شاخص سفیدی (۰۰۰۱/۰> P) شد و نیز باعث کاهش ضریب انبساط (۰۰۰۱/۰> P) و تخلخل (۰۰۰۱/۰> P) میان وعده شد و بر شاخص حلالیت در آب بی تاثیر بود. افزایش سرعت مارپیچ منجر به افزایش ضریب انبساط (۰۰۰۱/۰> P) ، تخلخل (۰۰۰۱/۰> P) و شاخص حلالیت در آب (۰۰۰۱/۰> P) شد و شاخص سفیدی (۰۰۰۱/۰> P) و جذب آب (۰۵/۰> P) را کاهش داد. نمونه بهینه با در نظر گرفتن بیشینه مقدار گل کلم، بیشینه شاخص جذب آب و نسبت انبساط، معادل مقدار گل کلم ۲۵ درصد و سرعت چرخش ۱۸۰ دور در دقیقه با مطلوبیت ۸۱/۰به دست آمد و پس از انجام آزمون برروی مقادیر پیش بینی شده نرم افزار، عدم معنی داری اختلاف میانگین میان نتایج آنالیز نمونه واقعی و مقادیر نمونه پیشگویی، مشاهده گردید و نیز مشاهدات پژوهش، بیانگر پتانسیل مطلوب میان وعده اکسترود برای برنامه غنی سازی بود.