۱۴ نتیجه برای زالی
دوره ۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده
موجود از مفاهیم محوری در تاریخ فلسفه اسلامی است. اما این واژه و مصدر آن یعنی واژه وجود، دارای اطلاقات مختلفی است که مشهورترین آن دلالت بر موضوع مابعدالطبیعه است. این واژه بر مبنای تحلیل هیأت لفظی آن میتواند واژهای بسیط یا مشتق باشد که بر سر تعیین مفهوم هر یک از این واژگان بسیط و مشتق و اشتراک معنوی آنها اختلاف نظر وجود دارد. این مقاله جستار از این معانی را ذیل یکی از استدلالهای مشهور سهروردی در رد خارجیت وجود، محور بحث قرار میدهد. مطابق این ایراد، از فرض خارجیت وجود اشتراک لفظی واژه موجود لازم میآید. پاسخ به این ایراد با تفکیک میان دو واژه موجود بیان میشود و از تحلیل هر یک از دو پاسخ روشن میشود واژگان بسیط و مشتق موجود هر یک مشترک معنوی بوده و از این اشتراک معنوی، تحقق توأمان وجود و ماهیت در متن جهان خارج لازم میآید.
دوره ۶، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
عوامل متعددی در توزیع جغرافیایی جمعیت اثر دارند که تاثیر اقتضائات جغرافیایی، عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی از جمله آنها است. اقتضائات جغرافیایی نظیر شیب و پستی و بلندیها (توپوگرافی)، ویژگیهای اقلیمی همانند میزان بارندگی، ویژگیهای زمین شناختی همانند خاک مناسب و دسترسی به منابع آب، در شکل گیری اجتماعات بشری و فعالیتهای اقتصادی موثرند. از طرف دیگر به لحاظ تاریخی هم جریانهای اقتصادی همانند راه ابریشم بر شکل گیری و توسعه شهرها و روستاها اثر داشتهاند. شاید موضوع حکمرانی را هم بهعنوان یک عامل موثر در این زمینه بهتوان نام برد که چگونه بین امنیت ملی و منطقهای و استقرار و توسعه سکونتگاهها و فعالیتها رابطه ایجاد کرده است. مطالعات نشان میدهد در توزیع و تراکم جمعیت تنها یک عامل موثر نیست بلکه همواره مجموعهای از عوامل در یک ارتباط تنگاتنگ تاثیر میگذارند. چرا که در این صورت انتظار میرود دو نقطه با شرایط یکسان دارای توزیع و تراکم تقریبا یکسان باشند، اما مشاهده میشود که چنین امری اتفاق نمیافتد. نوع فعالیتها و الگوی آن، بهره وری فعالیتها، زمینه اشتغال، کیفیت و قیمت مسکن و دهها مورد دیگر که از عوامل اقتصادی بهشمار میآیند و همچنین عوامل اجتماعی نظیر مذهب، اعتقادات و نژاد در نحوه توزیع و پراکندگی جمعیت موثرند.
دوره ۹، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
دانش ضمنی کارآفرینان نوپا یا استارتآپی تسهیمپذیر است و در فرایند دوسویۀ همآموزی و تسهیم بهبود مییابد. اگرچه این فرایند با وجود نقشی کلیدی در راهاندازی کسبوکار به دلایلی چون حساسیت نسبت به ایدۀ اصلی کسبوکار، کمتر رخمیدهد. روش این پژوهش با توجه به هدف آن، که شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در کارآفرینان نوپاست؛ موردپژوهی روایتی برگزیده شد. اطلاعات این پژوهش کیفی با مصاحبۀ نیمهساختار یافتۀ عمیق با ۱۸ کارآفرین نوپا و جویای دانش کسبوکار (۱۱ مرد و ۷ زن؛ ۱۳ نفر در حوزۀ فناوری اطلاعات و ۵ نفر در حوزههای دیگر خدماتی) گردآوری شد. کدگذاری، دستهبندی و تحلیل شواهد گفتاری برآمده از مصاحبه با کارآفرینان نیز به یاری نرمافزار اطلستی انجام شد. یافتههای پژوهش در قالب الگویی یکپارچه از عوامل مؤثر بر تسهیم دانش، در میان کارآفرینان نوپا نشان داد سه دسته عوامل فردی (باور و انگیزه فردی، پیوند با شبکههای اجتماعی، مهارت ارتباطهای بین فردی، اعتماد، ترس از به اشتراکگذاری، آگاهی از منابع دانش، خانواده و ...)؛ سازمانی (سبک رهبری، استراتژی، فناوری، نظام انگیزش و پاداش، قوانین سازمانی، فرهنگ و ساختار) و محیطی (محیط ملی صنعت، محیط ملی کسبوکار، محیط بینالملل صنعت، محیط اختصاصی کسبوکار: روابط رقبا، و ...) تسهیم دانش در میان کارآفرینان نوپا را متأثر میسازد.
دوره ۱۱، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۵۵- ۱۳۸۶ )
چکیده
در این تحقیق، ویژگی پنجگانه کارآفرینی تحت عناوین توفیقطلبی، استقلالطلبی، خطرپذیری، خلاقیت و عزم و اراده برای ارزیابی نیمرخ کارآفرینی دانشجویان دانشگاه مازندران، اندازهگیری شدهاست. مطابق نتایج نظرسنجی از ۲۸۴۳ نفر از دانشجویان این دانشگاه، درحدود۲۱ درصد دارای ویژگیهای کارآفرینی هستند. میانگین امتیاز کلی دانشجویانی که دارای ویژگی کارآفرینی بودند، برابر ۶۷/۳۹ و برای گروه دانشجویان غیر کارآفرین، ۸۹/۲۹ بود. به طور کلی میانگین امتیاز کارآفرینی دانشجویان برابر ۹۲/۳۱ بود که با حداقل میانگین قابل قبول (امتیاز ۳۷) تفاوت بسیار فاحشی دارد.
از سوی دیگر، مقایسه هر یک از ویژگیهای پنجگانه کارآفرینی نشان می دهد که ویژگی عزم و اراده (با میانگین۸/۷) در مقایسه با سایر خصیصهها بیشتر در نزد دانشجویان این دانشگاه ملاحظه می شود. امتیاز ویژگیهای توفیقطلبی، استقلالطلبی، خطرپذیری و خلاقیت دانشجویان، فاصله کمی با حداقل امتیاز قابل قبول دارند.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۰ )
چکیده
تجربه تهیه برنامه های توسعه منطقه ای و میزان تحقّق و انعطاف پذیری آن ها در دهه های اخیر، باعث سلب اعتماد مدیران و برنامه ریزان از روش های برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی و تحلیل روندها شد. با پیشرفت های علمی و ظهور علم جدید آینده پژوهی و آینده نگاری، محققان برنامه ریزی سعی کردند از قابلیت های این علم در توسعه فنون برنامه ریزی استفاده کنند؛ که به این ترتیب به تدریج با استفاده گسترده از آن ها، روش ها و فنون آینده نگاری وارد بطن فعالیت های برنامه ریزی شد. یکی از این روش ها، تحلیل عوامل کلیدی و شناسایی پیشران های توسعه است. در این روش به جای برنامه ریزی برای توسعه بلوکی تمام عناصر و عوامل دخیل در واحد برنامه ریزی، سعی می شود عوامل کلیدی و پیشران های اصلی توسعه شناسایی شود؛ سپس با مدیریت آن عناصر و عوامل اصلی و با طراحی سناریوهای ممکن در آینده، چارچوب برنامه ریزی و سیاست گذاری انعطاف پذیری متناسب با شرایط منطقه برنامه ریزی ارائه شود. این مقاله سعی دارد ضمن ارائه الگویی برای شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعه در مقیاس منطقه ای، زمینه تهیه سناریوهای ممکن و محتمل در ده سال آینده استان آذربایجان شرقی را فراهم کند. داده های این مقاله شامل ۷۶ عامل است که با روش دلفی از کارشناسان توسعه استان جمع آوری و با نرم افزار میک مک تحلیل شده است و سر انجام سیزده عامل به عنوان عوامل کلیدی و پیشران توسعه، شناسایی و وضعیت احتمالی آن ها در ده سال آینده جهت تهیه سناریوها تدوین شده است.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۰ )
چکیده
امروزه، یکی از مسائلی که سکونتگاههای شهری و روستایی با آن روبهرویند، توزیع نامناسب امکانات و خدمات اجتماعی است. این توزیع نامناسب باعث ایجاد نابرابری در میزان دسترسیِ گروههای مختلف به امکانات و خدمات اجتماعی شده است. این مقاله ضمن توجه به این چالش اجتماعی- که متأثر از ضعف مدیریت توسعه است- تلاش دارد وضعیت برخورداری از امکانات و خدمات اجتماعی را در هر سه سطح تقسیمات سیاسی استان آذربایجان شرقی (شامل شهرستان، بخش و دهستان) بررسی کند؛ همچنین با شناسایی شهرستانها، بخشها و دهستانهای محروم، اولویتهای سرمایهگذاری را تعیین کند و سیاستها و راهبردهای کلان برای ایجاد دسترسی متناسب را ارائه دهد. روش تحقیق، اسنادی است و روش تجزیه و تحلیل هم تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی. تعداد ۲۸ شاخص در ابعاد مختلف تعریف و برای طبقهبندی سطوح مختلف بهکار برده شده است. نتایج نشان میدهد دهستانهای منطقه شمالشرق و جنوبشرق استان محرومیت بسیاری دارند و دهستانهای بهرهمند از امکانات و خدمات اغلب در اطراف مرکز استان و یا جنوبغرب و منطقه میانی مستقر هستند. تحلیلها گویای این است که نیمه شرقی استان محرومیت بیشتری نسبت به نیمه غربی آن دارد و ضروری است مدیریت توسعه استان اولویت سرمایهگذاری را در شهرستانها، بخشها و دهستانهای نیمه شرقی استان افزایش دهد. همچنین، نتایج این تحقیق نشان میدهد بین میزان فاصله مرکزِ هر کدام از تقسیمات سیاسی به مرکز استان و شهرستان و میزان محرومیت، رابطه مستقیم معنادار در سطح ۹۹ درصد وجود دارد و با افزایش فاصله از مرکز، بر سطح محرومیت افزوده میشود.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
تخلیهکنندهها یکی از سازههای جنبی سدها هستند که به دلیل سرعت زیاد جریان در آنها و کاهش فشار، مشکلاتی نظیر کاویتاسیون میتواند اثرات تخریبی بر روی این سازهها داشته باشد. لذا با توجه به این مشکلات، طراحی دقیق تخلیهکنندهها ضروری خواهد بود. از آنجا که بررسیهای آزمایشگاهی نیازمند صرف هزینههای فراوان است، استفاده از مدلهای عددی که قادر به تعیین خصوصیات جریان در تخلیهکنندهها باشد مورد توجه طراحان قرار گرفته است. در مطالعه حاضر تخلیهکننده تحتانی سد جگین با مقیاس ۱ به ۱۰ به صورت عددی مدل گردیده و نتایج آن با مقادیر اندازهگیری شده از مدل آزمایشگاهی در مؤسسه تحقیقات آب با همان مقیاس مقایسه گردید. نتایج نشاندهنده عملکرد مناسب مدل عددی در پیشبینی الگوی جریان است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر نسبت عمق به عرض مجرا بر هوادهی و نرخ جریان ورودی به مجرا است. برای این کار مدلهای عددی متفاوتی متناسب با مدل اولیه در نرمافزار ساخته شد که وجه تمایز آن با مدل اولیه تفاوت در مقدار پارامتر عمق به عرض مجرا بود. این تغییرات در دو حالت عمق ثابت- عرض متغیر و عرض ثابت- عمق متغیر صورت پذیرفت. نتایج نشان میدهد همواره با افزایش عمق و عرض مجرا، نرخ جریان ورودی و میزان هوادهی جریان افزایش مییابد.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه نقش اندازه شبکه اجتماعی در عملکرد کسب و کار بر اساس داده های ۲۰۱۰-۲۰۰۸ دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM) در کشورهای ایران، کرواسی و دانمارک است. نمونه آماری شامل ۱۸۰۱ مدیر- مالک کسب وکار می باشد که در مصاحبه برنامه تحقیقاتی GEM شرکت داشته اند. شبکه اجتماعی کارآفرینان شامل شبکه خصوصی، شبکه شغلی، شبکه تجربه، شبکه حرفه ای و شبکه بازار است که بیشترین بار عاملی را شبکه تجربه (۰,۹) و کمترین بار عاملی را شبکه خصوصی (۰.۳۷) دارد. همچنین در اندازه گیری عملکرد، صادرات دارای بیشترین بار عاملی (۰.۳۳) و رشد مورد انتظار دارای کمترین بار عاملی (۰.۰۵) است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کارآفرینان دانمارکی بیشتر از کارآفرینان دو کشور دیگر دارای الگوی نقش هستند (بیش از ۷۰%) و بیشتر کسب وکار خود را با انگیزه بهره برداری از فرصت راه اندازی می کنند (بیش از ۷۵%) تا نداشتن گزینه شغلی بهتر. همچنین میانگین اندازه شبکه در کرواسی و دانمارک ۶ و در ایران ۲.۹ است و اندازه شبکه خصوصی کارآفرینان ایرانی بیشتر از شبکه های دیگر آنهاست (۱.۶۱). به طور کلی نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که عملکرد کسب وکار (صادرات، نوآوری و رشد مورد انتظار) به میزان ۷۴ درصد تحت تاثیر مستقیم شبکه اجتماعی کارآفرینان می باشد و این تاثیر توسط الگوی نقش (۰.۰۷درصد) و به ویژه انگیزه فرصت (۷.۲ درصد) تعدیل می شود. واژگان کلیدی: شبکه اجتماعی، عملکرد کسب وکار، الگوی نقش، انگیزه فرصت
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده
رویکرد حمل و نقل پایدار در جست و جوی یافتن توازنی میان کیفیت های محیطی، اجتماعی و اقتصادی ( در زمان حال و آتی) است. هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی عوامل موثر بر توسعه آتی حمل و نقل پایدار کلان شهر تهران در افق ۱۴۰۴ است. برای این منظور ۲۴ عامل تاثیر گذار بر حمل و نقل پایدار از سند چشم انداز ۱۴۰۴ کلان شهر تهران و طرح جامع کلان شهر تهران استخراج گردید. طی پرسشنامه ای میزان اهمیت هر کدام از عوامل تعیین شد و در نهایت ۱۸ عامل دارای اهمیت در ۵ بعد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی و کلان استخراج شدند. شناسایی عوامل تاثیرگذار و کلیدی موثر بر توسعه آینده حمل و نقل پایدار کلان شهر تهران با استفاده از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار MicMac صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که عوامل کلیدی موثر بر توسعه حمل و نقل پایدار کلانشهر تهران شامل موارد زیر می شود: زیرساخت حمل و نقل، ساخت فشرده شهری، فرهنگ سازی، مدیریت سیستم حمل و نقل و فن آوری های نوین. نتایج نشان می دهد گسترش و توسعه زیرساخت های حمل و نقل کلانشهر تهران، وجود فناوری های نوین در سیستم
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
در برنامهریزی توسعه منطقهای، شناسایى فقدان قطعیتهاى آینده و فرضهای بنیادینى که برنامههاى بلندمدت بر پایه آنها شکل گرفته از مهمترین زمینههاى اصلى شناسایى مشکلات و چالشهاى پیشروى سندهاى توسعهاى است. پسابرنامهریزی نیز به ارزیابی موفقیت یا عدمموفقیت سیاست و برنامهریزی تدوینشده در افق زمانی آینده میپردازد. برنامهریزی فرض بنیاد از روشهای پسابرنامهریزی است که میتوان به کمک آن برنامههای پابرجا و انطباقپذیری تهیه کرد. هدف از کاربرد برنامهریزی بر پایه فرض، کاهش تعداد شگفتیهای اجتنابپذیر است. این پژوهش بر ارتباط و ارزش هر یک از راهبردها در فقدان قطعیتهای آینده استان تهران در افق ۱۴۰۴ متمرکز شده و با هدف تصحیح راهبردهای توسعه بلندمدت استان تهران در افق برنامه صورت گرفته است. تحلیل راهبردهای بلندمدت توسعه استان تهران در حوزه مورد مطالعه اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نظر نوع، ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت براساس روشهای جدید علم آیندهپژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با استفاده ترکیبی از مدلهای کمی و کیفی انجام شده است. با توجه به ماهیت این پژوهش، در این تحقیق از روشهای تصمیمگیری سلسلهمراتبی، تحلیل اثرات متقابل، دلفی و در تحلیل درون دادها از نرمافزارهای مختلف MicMac، Expert Choice، SPSS بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که حوزه اقتصادی در استان دارای راهبردهای آسیبپذیری است. در نتیجه با بهرهگیری از روش برنامهریزی فرض بنیاد میتوان ضعفها و نادیدهانگاریهایی که درخصوص توسعه بلند مدت استان تهران وجود دارد را شناسایی و بازبینی کرد.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
توجه به رویکرد اجرایی آمایش سرزمین در کشور با رویکرد همه سونگر در چارچوب توسعه فضایی در سالهای اخیر سبب شده که در برنامههای توسعه چهارم به بعد، جهت هماهنگی در امور عمرانی و توسعهای بین استانی از دیدگاه آمایش سرزمین، ایجاد نهادهای هماهنگکننده و تعیین وظایف آنها در سطح فرااستانی مورد نظر قرار گیرد. با این مصوبه تکلیف و جایگاه مطالعات آمایشی استانهای کشور در کلان مناطق مشخص شده و اقدامات منطقهای پس از انجام مطالعات آمایش استانها و توجه به رویکرد اجرایی آنها محقق خواهد شد . براساس منطقهبندی آمایشی مصوب هیأت وزیران در سال ۱۳۸۹، جایگاه استان قم در منطقه البرز جنوبی و در کنار استانهای تهران، البرز، قزوین، زنجان، مرکزی و سمنان قرارگرفته است. استان قم با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در مجاورت استان تهران بهعنوان یکی از پر تراکمترین استان کشور از یکسو و قرار گرفتن در شمال استان اصفهان، از سوی دیگر میتواند هدف مناسبی برای زمینهسازی هماهنگیهای بین استانی کلان منطقه البرز جنوبی یعنی مکانی برای جذب سرمایهگذاریهای متمایل به این مناطق بهویژه تهران باشد. برای نیل به این مقصود عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامهریزی فضایی استان قم به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفت تا پرسشهایی که برای محقق مطرح شده پاسخ داده شود. در این مقاله با بهکارگیری تکنیک دلفی برای گردآوری دادهها، با روش توصیفی– تحلیلی و از طریق تحلیل ماتریس تأثیرات متقاطع باکمک نرمافزار میکمک، عوامل کلیدی و اثرگذار در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان قم مشخص شد. مهمترین عوامل شناساییشده عبارتند از: مرکزیت مذهبی– سیاسی قم، همجواری با پایتخت و نیز وجود مناطق کویری که ظرفیت بالایی جهت تبدیلشدن به عوامل کلیدی را داراست، همچنین پارامترها و متغیرهای مؤثری چون نقش تعاملات بین استانی، وجودمنطقه ویژه اقتصادی سلفچگان و جایگاه استان درکریدور ارتباطی شرق به غرب کشور نیزبه کمک فنون یادشده شناسایی شدند که با توجه به میزان تأثیرگذاری آنها بر اجراییشدن برنامهریزی فضاییدر استان قم، راهکارهای مناسب برای رویکرد اجرایی برنامهریزی فضایی استان قم پیشنهاد شد.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده
اقتصاد دانشبنیان، جدیدترین الگوی تولید در عصر حاضر بوده و تاکنون، دستاوردهای کمنظیری برای طیف گستردهای از کشورهای مختلف به همراه داشته است. هدف این مقاله، طبقهبندی استانهای ایران از منظر اقتصاد دانشبنیان میباشد. طبقهبندی استانها بر اساس میزان تشابه آنها در دستیابی به الگوی تولید دانشبنیان، نخستین گام برای یک برنامهریزی صحیح و واقعبینانه است. از نسخۀ یکسانی برای استانهای با وضعیت متفاوت، نمیتوان استفاده کرد. شاخص اقتصاد دانشبنیان منطقهای در سه محور اصلی آموزش، نوآوری و فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و بر اساس ۱۵ زیرشاخص، تعریف، و طبقهبندی، بر اساس تکنیک خوشهبندی- یکی از شاخههای یادگیری بدون نظارت- انجام، و برای این منظور، دو الگوریتم k-means و c-means فازی بهطور همزمان به کار گرفته شده است تا مقایسه نتایج آنها امکانپذیر شود. تعداد خوشه بهینه نیز از طریق ضریب سیلوئیت[۱] محاسبه شده است. این ضریب، همچنین میزان درستی نتایج خوشهبندی را نشان میدهد. خوشهبندی بر اساس الگوریتم c-means فازی و در حالت ۶ خوشه با ضریب سیلوئیت ۷۷/۰ مناسبترین طبقهبندی برای هدف پژوهش است. نتایج نشان میدهد، ناهمگونی مشهودی بین استانهای مختلف از نظر اقتصاد دانشبنیان وجود دارد. تهران و البرز در خوشههای جداگانه و جزء طبقات پیشرو نسبت به سایرین قرار دارند؛ در حالی که بیش از نیمی از استانها در خوشۀ انتهایی طبقهبندی میشوند.
[۱]. Silhouette Coefficient
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
پژوهش حاضر به بحث در خصوص توسعه استان گیلان در افق ۱۴۰۴، با رویکرد سناریونویسی میپردازد. با توجه به ماهیت پژوهش حاضر و افقی که برای برنامهریزی در نظر گرفته شده است، روش پژوهش مبتنی بر رویکرد آیندهپژوهی است و از تکنیکهایی مانند روش دلفی، تحلیل اثرات متقاطع، نرمافزار سناریو ویزارد و مدل تحلیلی SWOT جهت تحلیل یافتهها بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که ۱۶ عامل کلیدی در توسعه منطقهای استان گیلان نقش دارد که ۴۸ وضعیت محتمل در آینده برای آنها در نظر گرفته شد و بهصورت ماتریس اثرات متقاطع ۴۸×۴۸ طراحی گردید؛ سپس با اخذ نظرات کارشناسان و براساس تحلیلهای نرمافزار سناریو ویزارد، ۱۷ سناریو باورکردنی و ۵ سناریو قوی استخراج گردید. براساس تحلیلهای انجامشده بروی سناریوهای قوی، سه سناریو اول شرایط مطلوب و دو سناریو آخر شرایط بحرانی را برای آینده استان نشان میدهد. درواقع سناریوی سوم با ۵/۸۷ درصد مطلوبیت، در رتبه اول و سناریو پنجم با ۱۶ فرض بحرانی (۱۰۰ درصد) در رتبه آخر قرار گرفته است. درنهایت براساس نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای ارائهشده برای هریک از سناریوهای قوی و با بهرهگیری از نتایج مدل تحلیلی SWOT، به ارائه راهبردها و جهتگیریهای کلان جهت تحقق سناریوهای مطلوب توسعه استان مبادرت ورزیده شد.
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
نظریه تولید فضا دربرگیرنده کنش متقابل صورتهای ذهنی (بازنماییها)، مکان (ویژگیهای کالبدی) و کنش انسانی (زندگی زیسته) است. بنابراین، فرض میشود که فضا ظرفی ثابت نیست، بلکه محصولی اجتماعی است که انسانها آن را پیدرپی تولید و بر سر آن مذاکره میکنند. آنها فضای طراحیشده را دگرگون میکنند و آن را به فضای زیسته نزدیک میسازند. مطالعه حاضر با تأکید بر مفهوم «فضای زیسته» لوفور به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه کاربران مرکز شهر رشت فضاهای «حیات شهری باکیفیت» را تولید میکنند. نتایج مطالعه عمدتاً براساس روش پیمایشی بوده است. دادهها علاوه بر پرسشنامه و نقشهبرداری ارزیابانه، از طریق گفتگوهای ساختارنیافته و مشاهده جمعآوری شده است. تحلیل دادهها براساس روشهای آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. این مطالعه نشان داد که کابران مرکز رشت با انتخاب آگاهانه مکان فراغت خود و از طریق کنشهای خاصی به فضاهای زیسته روزمره خود معنا میدهند. آنها این کنشها را در مکانهایی با ویژگیهای کالبدی متمایز (کیفیتهای دیدنی، مکانهای نمادین) انجام میدهند. بهعلاوه، این کاربران با ایجاد مفهوم «اجتماعیبودن» با دوستان و آشنایان از طریق اوقات فراغت، دارای پیوندهای اجتماعی معناداری هستند. وانگهی، شکلگیری فضاهای «حیات شهری باکیفیت» با هفت ویژگی مطلوب «فضاهای سبز»، «بافتهای تاریخی»، «فعالیتها»، «نظارت طبیعی»، «احساس مالکیت»، «مقیاس انسانی»، و «مدیریت و نگهداری» از سوی کاربران تفسیر میشود.