جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای زارعلی
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش آزمایشگاهی بررسی اثر اسانس گیاهان خوشاریزه و چای کوهی بر تعدادی از باکتریهای بیماری زا موادغذایی بود. این گیاهان از کوه های اطراف خرم آباد جمع آوری و اسانس آنها توسط دستگاه کلونجر استخراج گردید. اجزای تشکیل دهنده اسانس ها توسط دستگاه GC-MS شناسایی و اثر ضدمیکروبی آنها به دو روش انتشار دیسک و میکرو براث دیلوشن بر باکتریهای شیگلا دیزانتری، اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سرئوس بررسی گردید. در این پژوهش به ترتیب مقدار ۳۹ و ۵۸ ماده فرار در اسانس خوشاریزه و چای کوهی شناسایی گردید. آلفا فلاندرن (۰۸/۲۴%)، پی سیمن (۳۲/۱۶%)، کارواکرول (۱۲/۹%) و آلفا پینن (۳۰/۸%) ترکیبات عمده اسانس خوشاریزه و تیمول (۲۳/۱۴%)، ترانس کاریوفیلن (۲۰/۹%)، بتافلاندرن (۹۷/۸%)، اسپاتولنول (۸۴/۵%) و کاریوفیلن اکساید (۷۲/۵%) ترکیبات اصلی اسانس چای کوهی بودند. نتایج نشان داد که اسانس گیاهان خوشاریزه و چای کوهی اثر ضد باکتریایی بوده و بیشترین تاثیر را بر استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب با قطر منطقه بازدارندگی ۸/۲۲ میلی متر و ۵/۳۴ میلی متر داشتند. آزمون حداقل غلظت مهارکنندگی اسانس خوشاریزه نشان داد که باکتری اشرشیا کلی دارای کمترین غلظت بازدارندگی ( ۶/۴ میلی گرم در میلی لیتر) و کمترین غلظت باکتری کشی (۷۵/۱۸میلی گرم در میلی لیتر) بود. بررسی نتایج MIC و MBC اسانس چای کوهی نشان داد که در هر۴ باکتری مورد بررسی، کمترین غلظت بازدارندگی برابر با ۳/۲میلی گرم در میلی لیتر بود. همچنین کمترین غلظت باکتری کشی این اسانس در غلظت ۳/۲ میلی گرم در میلی لیتر بر روی باکتری_های اشرشیا کلی و شیگلا دیزانتری مشاهده شد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
اخیرا تمایل به استفاده از کشتهای آغازگر دارای قابلیت پروبیوتیکی از بین باکتریهای اسید لاکتیک جدا شده از بسترهای تخمیری غیر لبنی افزایش یافته است. هدف از این پژوهش، جداسازی و شناسایی مولکولی باکتری اسید لاکتیک غالب جداشده از بذر شبدر جوانهزده تخمیرشده و همچنین ارزیابی ویژگیهای پروبیوتیکی و ضدقارچی آن بود. این جدایه لاکتیکی بر اساس نتایج توالییابی محصولات PCR، پدیوکوکوس پنتازاسئوس شناسایی شد. اثر ضدقارچی و ضدباکتریایی جدایه مذکور به شکل معنیداری (۰۵/۰P<) در برابر آسپرژیلوس نایجر و استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به سایر عوامل قارچی و باکتریایی غذازاد مورد مطالعه بیشتر بود. علاوه براین، جدایه پدیوکوکوس پنتازاسئوس از زندهمانی مناسبی (۲۲/۷۷ درصد) در شرایط شبیهسازی شده دستگاه گوارش برخوردار بود. این باکتری فاقد فعالیت همولیزی بود و میزان خوداتصالی آن نیز معادل ۵۱/۳۵ درصد به دست آمد. همچنین میزان دگر اتصالی جدایه مذکور با اشرشیا کلی و سالمونلا اینتریکا به ترتیب ۷۱/۴۸ و ۴۳/۱۸ درصد تعیین گردید. علاوه بر این، باکتری مذکور نسبت به آنتیبیوتیکهای پنیسیلین، سفالوتین، آمپیسیلین و سفازولین حساسیت نشان داد. بر این اساس، امکان استفاده از جدایه مذکور به عنوان یک کشت پروبیوتیک با قابلیت استفاده بالقوه به عنوان نگهدارنده زیستی در صنایع غذایی وجود دارد.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۲ - ( بهمن ۱۴۰۱ )
چکیده
ارزیابی ویژگیهای پروبیوتیکی باکتریهای اسید لاکتیک جدا شده از شبه غلات تخمیر شده در تهیه کشتهای میکروبی اهمیت وافری دارد. در پژوهش حاضر، پس از شناسایی مولکولی، خصوصیات پروبیوتیکی باکتری اسید لاکتیک غالب جدا شده از تخمیر آمارانت مورد ارزیابی قرار گرفت. توالییابی محصولات PCR منجر به شناسایی لاکتوباسیلوس برویس به عنوان جدایه لاکتیکی غالب گردید. زندهمانی جدایه مذکور پس از تیمار متوالی اسید و صفرا در مقایسه با نمونه کنترل از ۱۰۸ به حدود CFU/mL ۱۰۶ رسید و بیشترین اثر ضد باکتریایی را در برابر استافیلوکوکوس اورئوس از خود نشان داد. با اینحال، هاله عدم رشد استافیلوکوکوس اورئوس در حضور جدایه لاکتیکی در مقایسه با هاله عدم رشد لیستریا مونوسیتوژنز اختلاف معنیداری نداشت (۰۵/۰P> ). همچنین جدایه لاکتیکی قابلیت خود اتصالی (۱۹/۳۶ درصد) و دگر اتصالی مناسبی با استافیلوکوکوس اورئوس (۲۴/۷۱ درصد) داشت و فاقد فعالیت همولیزی بود. علاوه بر این، نسبت به اکثر آنتیبیوتیکهای مورد مطالعه مقاوم بود. با توجه با قابلیتهای پروبیوتیکی مناسب لاکتوباسیلوس برویس جدا شده از تخمیر آمارانت میتوان از آن به عنوان کشت میکروبی آغازگر و یا پروبیوتیک در صنایع تخمیری استفاده نمود.
دوره ۲۲، شماره ۱۵۸ - ( فروردین ۱۴۰۴ )
چکیده
همواره ارزیابی قابلیتهای پروبیوتیکی میکروارگانیسمهای جدا شده از بسترهای تحت تنش حائز اهمیت بوده است. از بین میکروارگانیسمهای پروبیوتیک، مخمرها نسبت به باکتریهای اسید لاکتیک به واسطه اندازه بزرگتر، قابلیتهای اتصال مناسبتر و همچنین مقاومت به آنتیبیوتیکها بدون امکان انتقال ژنهای مقاومت متمایز میشوند. در پژوهش حاضر، ویژگیهای پروبیوتیکی و ضد قارچی مخمر غالب جدا شده از عسل طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفت. توالییابی محصولات PCR منجر به شناسایی Saccharomyces cerevisiae به عنوان مخمر غالب جدا شده از عسل گردید. همچنین جدایه مذکور، فاقد فعالیت همولیزی بود و از بین ترکیبات ضد قارچ مورد مطالعه، بیشترین حساسیت را نسبت به ناتامایسن نشان داد. علاوه بر این، اگر چه جدایه مخمری مذکور دارای زندهمانی مناسبی در شرایط شبیهسازی شده دستگاه گوارش نبود اما از قابلیتهای خود اتصالی (۸۶/۹۳%) و آبگریزی سطحی (۳۶/۷۶%) نسبتا بالایی برخوردار بود. بیشترین قابلیت دگر اتصالی جدایه مذکور نیز با باکتریهای گرم مثبت Bacillus cereus و Staphylococcus aureus مشاهده شد و بازدارندگی جدایه مذکور در برابر B. cereus به شکل معنیداری (۰۵/۰p <) از سایر باکتریهای غذازاد مورد مطالعه بیشتر بود. جدایه مذکور همچنین ۱۸/۳۲% اثر ضد قارچی بر علیه Aspergillus flavus از خود نشان داد. بر این اساس، مخمر غالب جدا شده از عسل، از قابلیتهای مناسبی جهت استفاده به عنوان کشت محافظت کننده در صنایع تخمیری برخوردار است.