۲۰ نتیجه برای رکن الدین افتخاری
دوره ۶، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
اقامتگاههای بومگردی فعالیتی جدید در صنعت گردشگری محسوب میشوند و برای هدایت و تعیین تصمیمات حال و آینده از میان گزینههای مختلف به سیاستگذاری نیازمند هستند. در این پژوهش هدف آن است که شاخصهای سیاستگذاری فضایی در اقامتگاههای بومگردی شناسایی و میزان اهمیت آنها در منطقهی هورامان مورد بررسی قرار گیرند. در این راستا این سوال مطرح شد که کدامیک از عناصر سیاستگذاری فضایی اقامتگاههای بومگردی در منطقه مورد مطالعه از اهمیت بیشتری برخوردارند؟ روش جمعآوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و در این پژوهش برای استخراج شاخصهای سیاستگذاری فضایی و بیان ادبیات پژوهش از روش اسنادی و از روش میدانی برای جمعآوری دادههای مورد نیاز برای بررسی شاخصها استفاده گردیده است. روش نمونهگیری برای جامعه نمونه متخصصین (اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری با رساله مرتبط) و کارشناسان بهصورت گلوله برفی و برای جامعه نمونه مدیران بومگردی بهصورت تصادفی ساده انجام شده است. نتایج پژوهش با آزمون تعقیبی توکی بیان میکند که از میان شاخصهای پنجگانه (نظامآماری و اطلاع رسانی، ارزشهای حاکم، بروکراسی حاکم، ساختار قدرت و اجرا و نظارت بر سیاستها) سیاستگذاری فضایی اقامتگاههای بومگردی منطقهی هورامان تفاوت معناداری وجود داشته و در این راستا شاخص اجرا و نظارت برسیاستها با میانگین ۶۷۳/۳ در طیف دوم قرار گرفته و بیشترین اهمیت را در منطقه هورامان به خود اختصاص داده است.
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده
-
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده
-
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده
امروزه، مدل سازی تقاضای سفر و استفاده از روش های جدید بخش مهمی از دانش مهندسی حمل ونقل و برنامه ریزی ترافیک حمل ونقل درون شهری را به خود اختصاص داده است؛ به گونه ای که در سال های اخیر، استفاده از روش های علمی نوین نتایج امیدوار کننده ای داشته است. پرسش کلیدی مقاله این است: مدل مکانی تقاضای سفر چه ویژگی هایی داشته است ؟ و برای به دست آوردن میزان تقاضای سفر واقعی و تأثیر آن در پیش بینی و کاهش جریان های ترافیکی از سازگاری های لازم برخوردار است؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش علمی ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، سنجش از دور (RS) و روش تحلیلی رگرسیون خطی چند متغیره برای مدل سازی مکانی تقاضای سفر در منطقه شش شهر تهران استفاده شده است. نتایج نهایی تحقیق نشان می دهد متغیر (C۳) یعنی جمعیت منطقه با ضریب ۲۳/۱۴ درصد بیشترین درجه هم بستگی را با متغیر وابسته در مدل داشته است. پس از آن متغیرهای کاربری تجاری (C۱۶) با ضریب ۹/۱۱- درصد و تعداد کارمندان شاغل در منطقه با ۱۰/۳- درصد به ترتیب دومین و سومین پارامترهای مدل هستند که به ترتیب از طریق معادلات رگرسیون خطی چند متغیره به دست آمده اند. همچنین، متغیر تعداد واحدهای کسبی منطقه (C۱۱) با ضریب (./۰۰۸۹) درصد کمترین تأثیر را در مدل سازی مکانی تقاضای سفر نشان داده است. همچنین، جهت ارزیابی و روایی نتایج نهایی، از معیارهایی جهت برازندگی نتایج مدل و مقایسةآن با نتایج مدل های تقاضای سفر حمل ونقل درون شهری استفاده شده است. نتایج نهایی معیارهای استفاده شده به ترتیب مقدار (R۲=۰,۷۳۴۱۵۹۳۶) ، ((MARE=۷۸.۶۲۸ ، (RMSE=۱.۴۳) درصد حاصل شده است. با توجه به نتایج تحقیق، مدل مکانی تقاضای سفر از توانایی های لازم جهت محاسبه میزان واقعی تقاضای سفر حمل ونقل درون شهری و تأثیر آن بر پیش بینی و کاهش جریان های ترافیکی در منطقه موردمطالعه برخوردار بوده است.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲- )
چکیده
روابط متقابل و پیوند میان مراکز شهری و سکونتگاههای پیرامون شهری بهطور فزاینده ای بهعنوان عامل اصلی فرایند تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شناخته شده است . علیرغم این واقعیت، بیشتر نظریههای توسعه و رویههای اجرایی، تلویحاً به دوگانگی، جمعیت و فعالیتهای نواحی شهری و پیرامون شهری تاکید دارند.
این مقاله نشان میدهد که چگونه روابط متقابل مراکز شهری و پیرامون آن شامل پیوندهای فضایی (جریان کالاها، پول، سرمایه، مردم، اطلاعات، پسماندها، تولید و فناوری) بر تغییرات نواحی پیرامون شهری اثر میگذارند. عملکرد متقابل و پیوند بین مراکز شهری و ۲۰ سکونتگاه پیرامون شهری در استان قزوین نشان میدهند که روابط متقابل روستا و شهر بیشتر در بروز تغییرات غیر ارگانیک در نواحی پیرامون شهری استان قزوین مؤثر بودهاند.
توسعه شهری و پیرامون آن نیازمند آنند تا بهعنوان فرایندهای مکمل برای کسب منابع کمیاب مورد توجه قرار گیرند. منافع چنین رویکرد یکپارچهای مطمئناٌ از هزینههای آن بیشتر است.
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۲ )
چکیده
پیشینه تاریخی، آسیب پذیری بالای کشور ایران دربرابر مخاطرات طبیعی، به ویژه زلزله را بیان می کند. استان قزوین هم از مناطق زلزله خیز بوده و آسیب های زیادی را در گذر زمان متحمل شده است. برای بیان راهکارهای کاهش آسیب ها، رتبه بندی میزان آسیب پذیری امری ضروری است. بنابراین، پژوهشگران برآن اند ضمن تبیین آسیب پذیری به صورت موردی در استان قزوین، به این سؤال اساسی پاسخ دهند که رتبه بندی آسیب پذیری مناطق روستایی قزوین دربرابر زلزله چگونه است. برای عملیاتی کردن اهداف، نخست شاخص های مناسب جهترتبه بندی آسیب پذیری شناسایی شدند، سپس اطلاعات به شیوه اسنادی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری، و در مرحله بعد با استفاده از تکنیک TOPSIS، مناطق روستایی رتبه بندی شدند.یافته های تحقیق نشان می دهد روستاهای شهرستان های قزوین و بوئین زهرا دارای بیشترین میزان ریسک هستند. پژوهشگران با بهره گیری از ۶۹ گویه مرتبط با کاهش آسیب پذیری در قالب طیف لیکرت، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای در سطح ۲۹ روستا و نزد ۳۸۶ نفر از خانوارهای ساکن روستایی شهرستان با اولویت بالاتر ریسک (قزوین)، پیشنهادهایی را در چارچوب تکنیک سوات برای کاهش آسیب پذیری مطرح کردند.
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده مطالعه شبکه¬ها و زنجیره¬های بازاریابی محصولات کشاورزی از دهه ۱۹۹۰ به این سو، به عنوان یکی از حوزه¬های علمی به سرعت در حال رشد است. اقتصاددانان، جامعه¬شناسان و متخصصان شاخه¬های مدیریتی در تشریح و مطالعه چرخه¬های بازاریابی محصولات کشاورزی مشارکت داشته اند.. از دیدگاه علوم اجتماعی، جستجوی در انسان و رفتارهای سازمانی، اقدامات وی و بکارگیری چشم¬اندازی تکنیکی، مطالعه مداوم فرایندهای پیونددهنده و روابط آن، باعث ظهور شاخه مطالعات شبکه¬ای و زنجیره¬ای شده است. مط تجارب و مطالعات کشورهای مختلف بیانگر وجود شبکه¬های مختلفی برای بازاریابی محصولات کشاورزی و به ویژه شیر تولیدی در نواحی روستایی است. هدف از این مقاله تعیین مطلوب¬ترین عنصر در جریان بازاریابی و بازاررسانی محصول شیر در میان عناصر موجود در شبکه های رایج بازاریابی در شهرستان خدابنده می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی توصیفی و تحلیلی با بکارگیری داده های پرسشنامه، مطالعات میدانی و مشاهداتی و تکنینک¬های تصمیم گیری چند معیاره (تکنیک Dematel) استفاده شده است. نتایج بیانگر غلبه مراکز جمع آوری شیر به عنوان عنصرگره¬گاهی سایر عناصر تولید تا مصرف در شبکه فضایی بازاریابی شیر می باشد. واژگان: شبکه بازاریابی، مراکز جمع آوری شیر، نواحی روستایی، شهرستان خدابنده.
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۴ )
چکیده
مدیریت زمین شهری از عرصه های کلیدی جهت پیشبرد توسعه پایدار در کشورهاست. دولت ها برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار ناگزیرند سیاست هایی خاص متناسب با شرایط کشور و جامعه خود اتخاذ نمایند. این پژوهش می خواهد مداخله دولت در مدیریت زمین شهری ایران را مورد واکای قرار دهد. سئوالات اصلی این پژوهش عبارتند از ۱) دلایل ناکارآمدی سیاست های مداخله دولت در مدیریت زمین شهری چیست وچرا؟ و ۲)الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله مناسب دولت در مدیریت زمین شهری چیست ودلایل مناسب بودن ان کدام هستند؟ و برای پاسخگویی به این سئوالات از تلفیقی از روش های کمی- پیمایشی و کیفی استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فقدان چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ؛ تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی و تصدی گری بالا بدون ظرفیت نهادی لازم از مهمترین دلایل ناکارآمدی سیاستگذاری مدیریت زمین شهری است از این رو؛ الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله دولت در مدیریت زمین شهری عبارت است از: مدیریت یکپارچه زمین شهری مبتنی بر(تدوین چشم انداز شفاف و سیاست راهبردی یکپارچه و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح نهادهای محلی به همراه ظرفیت سازی لازم)
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
مسکن روستایی به طور طبیعی تجلیگاه شیوۀ زیستی- اقتصادی-اجتماعی- روستایی به شمار میرود و الگو و عملکردهای آن در پیوند با عرصه مکانی- فضایی، به مثابه دریچهای است به شناخت چشم انداز و روندهای حاکم بر زندگی و فعالیت روستا. هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفههای پایداری مسکن در استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا برای انتخاب حجم نمونه با توجه به وسعت منطقه مورد مطالعه در گام نخست برای مشخص نمودن مناطق همگن از تحلیل عاملی استفاده شد،نتایج آزمون تحلیل عاملی مشخص نمود که اقلیم منطقه حاصل تعامل ۳ مؤلفه مختلف یعنی(مؤلفه حرارتی ، مولفه رطوبت و مولفه بارش ) میباشد. این عوامل با مقادیر ویژه بیش از ۱ حدود ۳۵/۷۳ درصد از کل واریانس را توجیه میکنند. سپس با استفاده از روش تحلیل خوشهای وارد[۱] به خوشه بندی شهرستانها پرداخته شد. بر اساس تحلیل خوشه ای شهرستانهای استان در ۳ پهنه اقلیمی قرار گرفتند. پس از مشخص شدن مناطق همگن اطلاعات مربوط به تعداد خانوار، موقعیت طبیعی و فاصله هر روستا تا مرکز شهرستان دسته بندی گردید و وارد محیط GIS شد. در هر پهنه بر اساس این سه عامل به تعداد حالتهای ایجاد شده در محیط GIS (query) گرفته شد و فراوانی روستاهای هر دسته در پهنههای همگن مشخص شد. در مجموع تعداد ۵۰ روستا به صورت نمونه انتخاب گردید. برای شناسایی شاخصهای سنجش مسکن پایدار و نماگرهای مرتبط با آنها با تاکید ویژه مناطق روستایی از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی بهره گیری شد و بر این اساس ۴ قلمرو ۱۳متغیر و ۷۳ گویه مطرح در این زمینه شناسایی گردید و مبنای طراحی پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی تحقیق در مطالعات میدانی- قرار گرفت جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن در روستاهای استان لرستان میباشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۵۰۰ سرپرست خانوار انتخاب گردید و به همین تعداد ۵۰۰ پرسشنامه تکمیل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمونT و آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج حاصل آمار توصیفی نشان میدهد که تفاوتهایی میان فضاهای مسکن و مشخصات آنها در پهنههای مختلف به لحاظ ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی وجود دارد. نتایج حاصل از آزمونهای T تک نمونهای نشان میدهد که در مجموع سطح پایداری ابعاد مسکن در پهنههای مختلف پایین میباشد همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان میدهد که به لحاظ بعد کالبدی پهنه نیمه مرطوب باتابستان گرم و زمستان معتدل و پهنه نیمه خشک باتابستان بسیار گرم و زمستان نسبتا سرد در یک طبقه قرار میگیرند و وضعیت مناسب تری نسبت به پهنه نیمه مرطوب باتابستان معتدل و زمستان سرد دارند. همچنین به لحاظ بعد اقتصادی روستاهای استان در دو طبقه قرار گرفتهاند یعنی پهنه نیمه مرطوب باتابستان معتدل و زمستان سرد وضعیت مناسبتری به سایر پهنهها دارد ، همچنین به لحاظ بعد اجتماعی روستاهای مورد مطالعه در دو طبقه قرار گرفتهاند نتیجه آزمون نشان میدهد که پهنه نیمه خشک باتابستان بسیار گرم و زمستان نسبتا سرد وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر پهنهها دارد. در نهایت به لحاظ بعد زیست محیطی چون هر سه پهنه در یک طبقه قرار گرفتهاند، نشان میدهد وضعیت هر سه پهنه یکسان میباشد و تفاوتی با هم ندارند.
[۱].Ward
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
گسترش خانههای دوم به معنای گسترش مطلوب گردشگری خانههای دوم به همراه بهبود کیفیت خدمات و زندگی در تمامی ابعاد در مقصد گردشگری و رضایتمندی گردشگران و بومیان از فرآیند گردشگری است. هرنوع اقدام برای برنامهریزی توسعه خانههای دوم نیازمند شناسایی اصولاساسی برنامهریزی در این زمینه است که بتوان فرایند برنامهریزی توسعه خانههای دوم را براساس آنها هدایت و راهبری کرد. شناسایی اصول تأثیرگذار باید براساس مطالعات علمی و تجارب بهدستآمده در این زمینه باشد تا بتوان براساس این اصول زمینه مناسب برای کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت خانههای دوم را فراهم کرد. این اثر بنا دارد با شناسایی اصول تدوین الگوی برنامهریزی توسعه خانههای دوم زمینه را برای توسعه مناسب خانههای دوم بهدست آورد. در این پژوهش سعی شده با روش اکتشافی اصول الگوی برنامهریزی توسعه خانههای دوم بهدست آید. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که حفظ چشماندازهای طبیعی، توجه به ظرفیت تحمل اجتماعی و طبیعی، محافظت از اراضی کشاورزی، رعایت منافع جمعی، مشارکت ذینفعان و مدیران در فرایند تدوین برنامه توسعه خانههای دوم مهمترین اصول برنامهریزی توسعه خانههای دوم است.
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده
مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل میشود و استفادهکننده آن باید حق تصرف به نسبت طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. مسکن انسان صرف نظر از ابعاد فیزیکی و ضوابط طبیعی و اقلیمی، تحت تأثیر عوامل فرهنگیِ جامعه، باورها و الزامات فرامـادی زنـدگی قرار دارد که سکونت انسان را معنا میبخشند. ویژگیهای مسکن برحسب شرایط محلی و منطقهای اگرچه متفاوت محسوب میشود، ولی مناسبات فضایی حاکم بر آن از قاعدهمندی و اصول یکسانی تبعیت کرده که ثبات و پایداری مسکن را تبیین میکند. تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار مبین آن است که تداوم، کارآیی، سازگاری، پویایی، مطلوبیت بصری، استحکام و یکپارچگی شاکلههای مبنایی در تحلیل پایداری به شمار میآیند. بدین ترتیب تحقیق حاضر با هدف تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار بر معنا بخشی مؤلفههای کلیدی مسکن پایدار متمرکز بوده و تشابهات و افتراقات فضایی آن را در سطح سکونتگاههای روستایی استان مازندران مورد تحلیل قرار داده است. جمعآوری دادهها در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه و در سطح سه تیپ روستاهای ساحلی، کوهپایهای و کوهستانی انجام شده است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران ۴۶۵ نفر تعیین شده است. نتایج تحقیق مبین آن است که میانگین میزان توجه به مؤلفههای پایداری مسکن در روستاهای تیپ ساحلی با میانگین ۷۱/۱ در وضعیت مطلوبتری نسبت به روستاهای کوهستانی با میانگین ۵۵/۱ و کوهپایهای با میانگین ۵۳/۱ قرار دارد. میانگین کل پایداری مسکن در روستاها ۵۴/۱ که نشاندهنده پایداری کم مسکن روستایی در استان مازندران است.
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
یکی از مهمترین عناصر راهبردی در تحقیقات علمی به کارگیری فرایند روششناسی مناسب با مسأله پژوهش است. با توجه به اینکه توسعه شهری از حوزههای مهم تحقیقات جغرافیا و برنامهریزی شهری است، واکاوی روششناسی این تحقیقات در به کارگیری یک فرآیند نظاممند ضرورتی اجتنابناپذیر است. بر این اساس واکاوی روششناسی پژوهشهای علمی همراه با رهیافت انتقادی و با ارزیابی ملاکهای روششناسی پژوهش (فرایند انجام پژوهش) هدف این تحقیق محسوب میشود. این پژوهش از نظر روششناسی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانهای (چکلیست بیانیه پریزما) و شیوه خبره محور است. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۶ مورد از رسالههای رشته جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاههای دولتی تهران در زمینه توسعه شهری است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در فرایند روششناسی پژوهش با توجه به نظر کارشناسان به ترتیب شاخصهای بیان مسأله، پرسشهای پژوهش و روششناسی اهمیت بیشتری داشته و در اولویتهای نخست قرار دارند، در صورتی که رسالههای مورد بررسی از این حیث دچار کاستی بوده و موارد دیگری از جمله شاخصهای منابع، تبیین هدف و آیین نگارش نمره بالاتری را به خود اختصاص دادهاند.
واژگان کلیدی: نقد، روششناسی، توسعه شهری، رساله دکتری، بیانیه پریزما.
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
به دلیل محدودیت منابع آب در سطح کشور و ضرورتهای تولید داخلی گندم از منابع آب تجدیدپذیر، محور اصلی مقاله پاسخ دادن به این مسأله است که میزان مصرف آب در تولید ملی گندم چگونه است؟ این پژوهش براساس روش توصیفی- مقطعی در سطح ملی، انجام محاسبات مبتنی بر نیاز خالص آبیاری گندم، اطلاعات سال زراعی ۹۲-۱۳۹۱ و پرسشنامه براساس نمونهگیری هدفمند از خبرگان کشاورزی سطح کشور اجرا شد. نتیجه اینکه سهم مصرف خالص آبیاری برای تولید ۹۱۶۵۱۷۶ تن گندم آبی در سال زراعی یادشده برابر با ۸۱۰۶,۴ میلیون مترمکعب برآورد شد. با در نظر گرفتن عدد %۷/۴۴ برای میانگین کارایی کاربرد مزارع، سهم آب در تولید ملی گندم آبی رقمی بالغ بر ۱۸۱۳۵.۱ میلیون مترمکعب برآورد شد. براساس قضاوت خبرگان کشاورزی هر یک از انواع سامانههای آبیاری مزارع گندم با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و طبیعی نقاط قوت و ضعفی دارند که میتوان با حضور و مشارکت مؤثر کشاورزان خبره و تشکلهای کشاورزی در جهت ارتقای کارایی و اثربخشی آنها به انتخاب بهترین نوع سامانه آبیاری اقدام کرد تا مصرف آب در تولید ملی گندم کاهش یابد.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
میزان مرگومیرهای سرطانهای سینه و کولورکتال در دهههای اخیر بهطور قابلملاحظهای افزایشیافته است. اضافهوزن، چاقی و عدم تحرک فیزیکی از عوامل خطر کلیدی این سرطانها هستند. با توجه به ارتباط معکوس این عوامل با پیادهروی و نامشخص بودن نقش بالقوه محیطهای شهری در کاهش این روند، پژوهش حاضر درصدد است تا ارتباط بین مشخصههای قابلیت پیادهروی فرم شهری (اختلاط کاربری، پیوستگی معابر، تراکم مسکونی، نسبت سطح واحدهای خردهفروشی) و نرخ مالکیت خودرو را با مرگومیرهای سرطانهای کولورکتال و پستان در مناطق شهر تهران در بازه زمانی (۱۳۸۶-۹۲) تبیین نماید. چراکه شواهد زیادی وجود دارد که شرایط محیط ساختهشده (مصنوع) و محیط اجتماعی نواحی شهری که ساکنان آنها با آن مواجه هستند به همان اندازۀ ویژگیهای فردیِ خود ساکنان بر سلامت آنها مؤثر است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد آمار فضایی بوده است. در این راستا از دادههای مرگومیر ناشی از سرطانهای کولورکتال (کولون و رکتوم) و سینه (پستان) برگرفته از سازمان بهشتزهرا تهران، دادههای سرشماری مرکز آمار ایران و دادههای کاربری زمین و شبکه ارتباطی شهرداری تهران بهره گرفتهشده است. نتایج کلی تحقیق ارتباط فضایی معکوس و معنیدار بین قابلیت پیادهمداری مناطق شهری، نرخ مالکیت خودرو و مرگومیرهای ناشی از سرطانهای کولورکتال و سینه را مورد تأیید قرار داد. یافتهها نشان داد که تمرکز مرگومیرها در مناطق نیمه شمالی شهر، یعنی بخشهایی از شهر که عمدتاً الگوی استفاده از خودروی شخصی برای جابجایی غالب است و همچنین از نظر شاخصهای قابلیت پیادهروی از شرایط پایینی برخوردار هستند، بیشتر از مناطق نیمهجنوبی شهر بودهاند که از نظر شاخصهای مذکور وضعیت بهتری دارند. بااینحال برای تأیید این یافتهها لازم است تحقیقات بیشتری در مقیاسهای مختلف (بلوک، محله و ناحیۀ شهری) صورت گیرد.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
پیشبرد توسعه نیاز به رویکردهایی چندسازمانی دارد؛ لذا بررسی ظرفیت ارتباطات، برای پیوند سازمانهای مختلف ضروری است. از ظرفیت ارتباطات، بهعنوان تلاشهای مشترکی یاد میکنند که فاصله بین سازمانها را کاهش میدهد. در فرایند توسعه گردشگری ساحلی سازمانهای مختلفی درگیر میباشند؛ استانداری، فرمانداری، منابع طبیعی، محیطزیست، جهاد کشاورزی و ... . در صورت وجود ظرفیت ارتباطات، این سازمانها میتوانند در جهت توسعه گردشگری ساحلی با یکدیگر همکاری کنند؛ همچنین در تعامل با سایر ذینفعان در جهت توسعه هرچهبهتر مقاصد گردشگری ساحلی اقدام نمایند. هدف از این پژوهش، تحلیل ظرفیت ارتباطات سازمانهای متولی گردشگری ساحلی است. ارتباطات در این پژوهش در قالب ارتباط درونسازمانی، بینسازمانی (دولتی)، ارتباط با سرمایهگذاران بخش خصوصی، سازمانهای غیردولتی، گردشگران و روستائیان، از طریق پرسشنامه مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت؛ همچنین از آزمون T تکنمونهای و تحلیل واریانس برای تحلیل دادهها استفاده گردید. براساس نتایج، بیشترین ارتباطی سازمانهای متولی، ارتباط درونسازمانی و کمترین آن مربوط به ارتباط با روستائیان میباشد. بهطورکلی، ظرفیت ارتباطات در سازمانهای متولی پایین است و براساس نتایج بهدستآمده، میتوان گفت که ضعف ارتباطات سازمانی یکی از دلایل توسعه پایین مقاصد گردشگری ساحلی روستایی در استان گیلان میباشد.
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
بافت فرسوده در مناطق روستایی از نظر فرم و محتوی کارایی خود را از دست دادهاند که مفهومسازی از فرم خوب روستا حرکتهای به ویژه نوسازی (قسمتی از ساماندهی) را در ذهن میپروراند. به تازگی این مسئله در کشور مطرح شده است، ولی بسیاری از مدلها با واقعیت متناسب نبوده؛ بنابراین مداخله برای ایجاد تعادل ضرورت مییابد. بنابراین سازههای اصلی ساماندهی اینگونه مناطق شامل تیپ ساختمان، زیربناها، کاربری اراضی، تراکم، توزیع است. از اینرو پژوهش حاضر در پی شناسایی بااهمیتترین عناصر ساماندهی با استفاده از روش ارزیابی نسبت تجمعی (اَرس) است. بر این اساس روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانهای و میدانی بوده که با استفاده از پرسشنامه نظر ۲۶۰ نفر خانوار روستایی و ۱۵ نفر از نهادهای محلی در روستاهای فرسوده پیرامون کلانشهر تهران در هشت شهرستان منتخب و پانزده متخصص علمی دریافت، توصیف و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد عنصر فرم ساختمانها در ساماندهی بافتهای فرسوده روستاهای پیرامون کلانشهر تهران از اهمیت بیشتری در مقایسه با سایر عناصر برخوردار است.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
توسعه روستایی را میتوان فرآیند بازسازی جامعه روستایی براساس اندیشه و بینش جدید(علم باوری،انسان باوری،محیط باوری-مکان باوری، تعامل باوری، آینده باوری) به منظور ساماندهی یک زندگی شرافتمندانه و حق توسعهیافتگی دانست. دراین چارچوب، آینده سرزمینی مناطق روستایی با توسعه فضایی نیازمند طراحی سناریوهای فضایی است که بتواند در هر پیشامدی، راهگشای حل مسائل گردد .در این فرایند، شناسایی پیشرانهای کلیدی و آیندههای بدیل هرکدام و تحلیل اثرگذاری و اثرپذیری متقاطع آیندههای بدیل بر یکدیگر درمناطق روستایی استانهای کردستان،کرمانشاه، ایلام، لرستان و همدان از اهداف مورد نظر پژوهش حاضر است. با این توصیف سوال راهبردی این است که متناسب با پیشرانهای کلیدی و آیندههای بدیل هرکدام، سناریوهای توسعه فضایی در مناطق روستایی کدام است؟ برای پاسخ به این سوال، روش شناسی بکار گرفته شده از یک سو، مبتنی بر استفاده از روش دلفی (مبتنی بر نظرات ۲۰خبره موضوعی و موضعی) و بهره گیری از شیوه گردآوری کتابخانهای به منظور شناسایی پیشرانهای کلیدی و از دیگر سو به منظور تحلیل اثرات متقاطع پیشرانها و آینده های بدیل آنها و تدوین سناریوهای توسعه فضایی در مناطق روستایی از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این واقعیت است که تعداد ۳۶ سناریو مشخص شده است؛که در این میان ۲۷ سناریو ضعیف، ۶ سناریو ناسازگار و ۳ سناریو با سازگاری قوی مشخص گردیده است. در این بین، براساس معیارهای ارزیابی سناریوها(معقولیت و باورپذیری، تمایز، سازگاری درونی، محتوای سودمند، چالش برانگیزی)، سه سناریوی «بهار زاگرس»،«به استقبال بهار» و «خزان سازگار» با سازگاری قوی امکان وقوع بیشتری داشته است.
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده
در دهههای اخیر، ارتقای شرایط زیستی و حل مسائل محیطی مناطق روستایی به دغدغهای جهانی تبدیل شده است. در این میان، در کشور ایران، سکونتگاههای روستایی با مسائل گوناگونی، ازجمله وضع نابسامان کالبدی، مواجه هستند. بنابراین، در چند دههی اخیر، مدیران روستایی به اجرای طرح هادی روستایی توجه کردهاند. از آنجا که مدیریت طرح مذکور، کاری مهم بهشمار میرود و در مطالعات بسیاری بر ضرورت شناخت، تحلیل و تقویت روابط میانسازمانی در مدیریت طرح هادی تأکید شده است، مطالعهی حاضر با هدف تحلیل شبکهی روابط بینسازمانی در مدیریت طرح هادی و بررسی میزان تحققیافتگی این طرح براساس روابط بینسازمانی انجام شد. در این راستا، بهمنظور تعیین مرز اجتماعی شبکه در ابزار تحلیل شبکهی اجتماعی، از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد. درنهایت، پس از بررسی سازمانها، بهمنظور شناسایی دقیق کنشگران شبکه، لیست سازمانهای مربوطه بهدست آمد که ۲۰ سازمان دخیل در طرح هادی روستای اسلامرود بهعنوان مرز اجتماعی شبکه درنظر گرفته شدند. سپس، با انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته، پرسشنامهها با کمک خبرگان سازمانها تکمیل شدند که در آنها، شدت روابط سازمانی (براساس طیف لیکرت) و همچنین روابط تعاملی و تضاد مشخص شد. یافتهها نشان داد که میزان تراکم در پیوند تبادل اطلاعات در شبکه ۳۴,۵ درصد است که با بررسی سایر شاخصهای کلان شبکه، میزان تحققپذیری طرح متوسط و تاحدی کم حاصل شد. همچنین، در شبکهی موردمطالعه، بیش از نیمی از پیوندها در اختیار کنشگران مرکزی است که بیانگر نقش برجستهتر آنان در مدیریت چالشها است.
واژگان کلیدی: تحلیل شبکهی اجتماعی، روابط سازمانی، توسعهی روستایی، طرح هادی، روستای اسلامرود
در دهههای اخیر، ارتقای شرایط زیستی و حل مسائل محیطی مناطق روستایی به دغدغهای جهانی تبدیل شده است. در این میان، در کشور ایران، سکونتگاههای روستایی با مسائل گوناگونی، ازجمله وضع نابسامان کالبدی، مواجه هستند. بنابراین، در چند دههی اخیر، مدیران روستایی به اجرای طرح هادی روستایی توجه کردهاند. از آنجا که مدیریت طرح مذکور، کاری مهم بهشمار میرود و در مطالعات بسیاری بر ضرورت شناخت، تحلیل و تقویت روابط میانسازمانی در مدیریت طرح هادی تأکید شده است، مطالعهی حاضر با هدف تحلیل شبکهی روابط بینسازمانی در مدیریت طرح هادی و بررسی میزان تحققیافتگی این طرح براساس روابط بینسازمانی انجام شد. در این راستا، بهمنظور تعیین مرز اجتماعی شبکه در ابزار تحلیل شبکهی اجتماعی، از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد. درنهایت، پس از بررسی سازمانها، بهمنظور شناسایی دقیق کنشگران شبکه، لیست سازمانهای مربوطه بهدست آمد که ۲۰ سازمان دخیل در طرح هادی روستای اسلامرود بهعنوان مرز اجتماعی شبکه درنظر گرفته شدند. سپس، با انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته، پرسشنامهها با کمک خبرگان سازمانها تکمیل شدند که در آنها، شدت روابط سازمانی (براساس طیف لیکرت) و همچنین روابط تعاملی و تضاد مشخص شد. یافتهها نشان داد که میزان تراکم در پیوند تبادل اطلاعات در شبکه ۳۴,۵ درصد است که با بررسی سایر شاخصهای کلان شبکه، میزان تحققپذیری طرح متوسط و تاحدی کم حاصل شد. همچنین، در شبکهی موردمطالعه، بیش از نیمی از پیوندها در اختیار کنشگران مرکزی است که بیانگر نقش برجستهتر آنان در مدیریت چالشها است.
دوره ۲۸، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
امروزه طرح های هادی روستایی به دلیل اعمال راهبرد بالا به پایین و تمرکزگرا نتوانسته اند پاسخگوی نیازهای اساسی جامعه روستایی باشند و روشهای مشارکتی به عنوان پاسخی ریشه ای به رویکردهای بالا به پایین در برنامه ریزیها شکل گرفته است. از این رو، هدف از این پژوهش، ارزیابی مشارکت مردم در تهیه طرح هادی از طریق رویکرد مشارکتی و مقایسه آن با تجارب قبلی طرح هادی است تا در نهایت با نتایج حاصل از قیاس صورت گرفته، بتوان جهت زمینه سازی برای ایجاد شرح خدمات جدید در بستر تهیه طرحهای هادی روستایی از طریق مشارکت مردم محلی دست پیدا کرد. روش شناسی این پژوهش، از نوع ترکیبی یا آمیخته است. داده های مورد نیاز به صورت اسنادی و پیمایش میدانی با تشکیل کارگاههای مشارکتی گردآوری شدند. جامعه آماری شامل ۲۰ روستای دهستان ئیلاق جنوبی تابع بخش بلبان آباد واقع در شهرستان دهگلان است که از این تعداد، ۹ روستا که دارای طرح هادی بودند در قالب ۵ گروه به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت تحلیل فرضیات در قالب نرم افزار SPSS از آزمون های ANOVA، Tukey و T برای دو گروه وابسته و نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که از نظر پاسخگویان، شاخص فنی _ کالبدی از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین وضع موجود شاخصهای ارزیابی مشارکت مردم در تهیه طرحهای هادی روستایی نسبت به میزان اهمیتی که برای آن در نظر گرفته شده، از وضعیت پایینتر از حد متوسط برخوردار بوده و در وضعیت ناپایدار ارزیابی شده اند.
دوره ۳۰، شماره ۴ - ( الشتاء ۱۴۴۵ )
چکیده
إنّ المواطنه الاجتماعیه وتحدید خصائصها وتوطینها له دور مهم فی تطویر المجال النظری وتحقیق المواطنه الاجتماعیه للمرأه. الغرض من هذه الدراسه هو تحدید المؤشرات والمعاییر المناسبه لقیاس وصول المرأه إلی مکانه المواطنه الاجتماعیه. بهدف التعیین وبعد مراجعه الأدبیات والمقترحات البحثیه باستخدام تقنیه تحلیل المحتوی، تم استخلاص ۳۸ مؤشرًا رئیسیًا ثم تم إعداد استبیان بناءً علیها وباستخدام تقنیه المسح بین الخبراء والمتخصصین فی هذا المجال؛ قد ضمت هذه المؤسسه ۳۰ شخصاً من الأساتذه الجامعیین والإداریین والمخططین والسیاسیین والباحثین ومدیری المنظمات غیر الحکومیه. لقد استخدمت الاختبارات الإحصائیه لمقارنه المتوسطات والتباین من أجل مقارنه النتائج. تظهر نتائج هذه الدراسه أنه فی مجال المواطنه الاجتماعیه علی الصعید العالمی، یمکن تحدید ۵ مؤشرات تتضمن التعلیم والتوظیف والصحه والرعایه والخدمات الاجتماعیه، ومن الممکن أیضا اعتبار المشارکه ضمن المؤشرات المحلیه. بالإضافه إلی ذلک، تظهر النتائج أن مؤشر التعلیم والمشارکه الاجتماعیه والثقافیه نالت عنایه المشرعین فی أربعه برامج للتنمیه الوطنیه ومؤشرات التوظیف والصحه فی خمسه برنامج.