۲۰ نتیجه برای رضازاد باری
دوره ۱۴، شماره ۶۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تولید آبمیوه های جدید مانند آب آلبالو و آب سیب سین بیوتیک صنعتی بود که باکتریهای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس کازئی در آن تلقیح گردید و از اینولین به عنوان پری بیوتیک استفاده شد. آبمیوه های تولیدی تحت شرایط کنترل شده در زمانهای ۱، ۷، ۱۴، ۲۱ و ۲۸ روز مهمترین خواص فیزیکوشیمیایی آنها شامل pH، بریکس، اندیس فرمالین و ویسکوزیته اندازه گیری شد. از نتایج آزمایشات مشخص شد که افزودن اینولین فعالیت متابولیکی استارترها را تحریک کرده و موجب افزایش اسیدیته و کاهش pH می شود. بریکس نمونه هایی که طول مدت نگهداری زیادتری دارند از ۲۵/۱۲ به مقادیر ۱۵/۱۲ کاهش می یابد و در نمونه هایی که روز اول تهیه می شود بریکس افزایش می یابد. با در نظر گرفتن انکپسولاسیون کاهش معنا داری در اندیس فرمالین رخ نداد. ویسکوزیته آب سیب حداقل ویسکوزیته و آب آلبالو از ویسکوزیته بالایی برخوردار است که وابسته به نوع ترکیب میوه و فرمولاسیون آن می باشد. نتایج کلی حاصل از این تحقیق با توجه به جنبه صنعتی و اقتصادی نشان داد که می توان معرفی آبمیوه سین بیوتیک به عنوان یک محصول جدید با فرهنگ سازی جامعه برای زمان مصرف آن مثل گروه لبنیات برنامه ریزی کرد و حداکثر زمان انقضا با توجه به آنالیز فیزیکوشیمیایی را یکماه در نظر گرفت. همچنین نمونه هایی را که حاوی میکروارگانیسمهای انکپسوله می باشند زمان نگهداری بهتری نسبت به بقیه را دارا می باشد و در میوه های اسیدی این زمان کمتر می شود.
دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
استفاده از ترکیبهای شاخص از جمله روشهای شناسایی تقلبات در مواد غذایی است. اسید غالب میوه انگور، تارتاریک اسید میتواند بعنوان شاخص حضور آب انگور قرمز در آب میوههای دیگر مورد استفاده قرار گیرد. هدف این مطالعه سنتز پلیمر قالب مولکولی با قدرت جذب انتخابی تارتاریک اسید میباشد. سنتز پلیمر توسط منومرهای متاکریلیک اسید و آکریل آمید و اتیلن گلیکول دی متاکریلات بعنوان اتصال دهندهی عرضی در دو سطح (۲۰ و ۳۰ میلی مول) انجام گرفت. روش بکار رفته در تولید پلیمر از نوع رسوبی بود. ارزیابی میزان جذب تارتاریک اسید با پلیمر سنتز شده توسط کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا انجام گرفت. برای بررسی مورفولوژی پلیمر روش پراکندگی نور دینامیکی، میکروسکوپ الکترونی روبشی و طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز بکار برده شد. پلیمرهای سنتزشده بر پایه آکریل آمید و مقدار بالای اتیلن گلیکول دی متاکریلات، تارتاریک اسید بیشتری جذب کردند. پلیمرهای تولیدی دارای سطح کروی و اندازهی در حد میکرومتر بودند. تصدیق تشکیل کمپلکس بین پلیمر و تارتاریک اسید بهروش طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز انجام گرفت. با توجه به نتایج این مطالعه، روش مولکول نگاری پلیمری میتواند بعنوان یک روش ساده در شناسایی و جداسازی تارتاریک اسید از محیطهای غذایی مورد بررسی و استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۵، شماره ۷۷ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
به دلیل استفاده روز افزون روغن پالم در صنعت لبنیات به عنوان افزودنی و همچنین افزایش علاقه مصرف کنندگان به مواد غذایی دارای ارزش آنتی اکسیدانی، از روغن پالم برای به دام انداختن کاتچین چای استفاده گردیده و توان آن در به دام انداختن کاتچین با چربی شیر مقایسه شد. برای این منظور تأثیر نوع فاز روغنی (روغن پالم و چربی شیر)، نسبتهای متفاوت سورفاکتانتهای اسپن ۸۰ به لستین (۲- ۵/۰) و RPMهای مختلف (۹۰۰-۶۰۰ دور بر دقیقه) جهت انکپسوله نمودن کاتچین به روش خود به خودی بررسی و مقادیر pH، اندیس خامهای شدن، هدایت الکتریکی، بریکس، ضریب شکست، اندازه ذرات و قدرت آنتی اکسیدانی اندازهگیری شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش RPM باعث افزایش اندیس خامه ای در همه نمونهها، افزایش اندازه ذرات در نانوکپسولها با چربی شیر، افزایش ضریب شکست و فعالیت آنتی اکسیدانی در نانوکپسولها با روغن پالم شد، در حالی که افزایش RPM باعث کاهش اندازه ذرات در نانوکپسولها با روغن پالم گردید. افزایش نسبت اسپن ۸۰ به لستین باعث افزایش اندیس خامه ای، کاهش pH و هدایت الکتریکی در همه نمونهها شد که این افزایش نسبت اسپن۸۰ به لستین در اندازه ذرات معنی دار نبود. بریکس در نانوکپسول ها با روغن پالم از نانوکپسول ها با چربی شیر بیشتر شد. به طور کلی نانوکپسول روغن پالم حاوی کاتچین تولید شده از روغن پالم در مقایسه با نانوکپسول چربی شیر حاوی کاتچین، دارای ویژگیهای مناسبتری بود.
دوره ۱۵، شماره ۷۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
محصولات لبنی میتوانند منبع غنی از انواع باکتریهای اسید لاکتیکی با خواص کاربردی فراوان باشند که یکی از این ویژگیها تولید اگزوپلیساکارید است. اگزوپلیساکاریدها پلیمرهایی با وزن مولکولی بالا هستند که از واحدهای قندی تشکیل شدهاند و توسط میکروارگانیسمها به محیط اطراف ترشح میشوند. اگزوپلیساکاریدهای تولیدی قادر هستند به عنوان ماده افزودنی دارای اثرات سلامت بخشی و ویژگی بافت دهندگی مورد استفاده قرار گیرند. در این تحقیق باکتریهای اسید لاکتیکی تولیدکننده اگزوپلیساکارید (کلنیهای موکوئیدی و طنابی شکل) از شیر و ماست گوسفندی تهیه شده از روستای تابعه ارومیه جداسازی و شناسایی شدند. برای این منظور، باکتریهای اسید لاکتیک پس از کشت بر روی محیطهای MRS جامد و M۱۷ جامد و جداسازی بر اساس توانایی تولید اگزوپلی ساکارید جهت بررسی تنوع گونهها ابتدا توسط روشهای فنوتیپی (رنگ آمیزی گرم، تستهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی) و سپس با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) شناسایی شدند. ۷ گونه باکتریهای اسید لاکتیک جداسازی شده گرم مثبت، کاتالاز منفی بوده و قادر به تولید بیشترین میزان اگزوپلیساکارید بودند. مقادیر تولید اگزوپلیساکارید باند شده و آزاد که با روش فنل- اسید سولفوریک اندازه گیری شد، به ترتیب ۲/۰± ۲۸/۴۰ تا ۴۷/۰± ۲۶/۶۵ و ۲/۳± ۶۸/۱۰۵ تا ۲/۰± ۳۵/۱۳۶ میلی گرم بر لیتر بود. ماستهای گوسفندی که در استان آذربایجان غربی به صورت سنتی تولید میشوند، حاوی سویههایی با ویژگی تولیدکنندگی اگزوپلیساکارید هستند که میتوانند پتانسیل کاربردی در صنعت لبنیات داشته باشند.
دوره ۱۵، شماره ۷۹ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی اثر غلظتهای مختلف آب پنیر و محیط کشت والنه جهت تولید بیومس Dunaliella salina و ارزیابی خصوصیات بیوشیمیایی آن بود. بدین منظور سه فاکتور شامل غلظت محیط کشت والنه (صفر تا ۵۰ میکرولیتر)، درصد آب پنیر (صفر تا ۵ درصد) و زمان گرمخانه گذاری (صفر تا ۱۴ روز) در قالب طرح باکس بانکن شامل ۱۷ نمونه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش درصد آب پنیر و همچنین محیط کشت والنه، تراکم سلولی افزایش یافت ولی این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود (۰۵/۰
دوره ۱۵، شماره ۸۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
ریزجلبکها یک منبع بالقوه عالی از ترکیبات طبیعی هستند که میتوانند بهعنوان غذای فراسودمند مورداستفاده قرار گیرند. افزودن زیستتودههای ریز جلبک به محصولات غذایی، علاوه بر اهداف رنگ آمیزی، یک ابزار جالب برای تولید غذاهای غنی شده حاوی ترکیبات زیست فعال است. با توجه به مصرف رو به رشد سسها در زندگی روزمره، مضرات آنها و لزوم غنیسازی مواد غذایی بهعنوان استراتژی بلندمدت مؤثر برای مقابله با کمبودهای مواد مغذی، سس فراسودمند غنیشده تهیه شد. در این پژوهش سس جلبک اسپیرولینای غنیشده با آهن و روی، در سه سطح جلبک (۳/۰، ۵/۰ و ۷/۰ درصد)، سه تکرار و در سه بازه زمانی تهیه شده و در مدتزمانهای موردنظر (روز اول ، سی ام و شصتم تولید)، آزمایشهای شیمیایی، رئولوژیکی، میکروبی و ارزیابی حسی بر روی نمونه ها انجام شد. نمونه ها ازنظر pH تفاوت معنیدار داشتند. اسیدیته و ویسکوزیته برخی نمونههای حاوی آهن و روی دارای تفاوت معنیدار بود. ویسکوزیته در طول زمان در هر تیمار با کاهش مواجه شد، کمترین میزان ویسکوزیته دینامیک مربوط به نمونه شاهد و بیشترین آن مربوط به نمونههای سطح سه جلبک بود. ازنظر میکروبی نیز، آلودگی نمونه ها بسیار کم و در محدوده استاندارد بود. ارزیابی حسی رنگ نمونه های حاوی سطح دو جلبک مطلوبتر بوده و ازنظر بو، مزه، بافت و پذیرش کل عملاً تفاوت معنیداری بین تیمارها وجود نداشت. نتیجتاً، این مطالعه نشان داد که با استفاده از ریزجلبک، می توان سس فراسودمند غنی شده با آهن و روی تولید کرد.
دوره ۱۵، شماره ۸۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در این مطالعه امکانسنجی تولید نانو امولسیون حاوی عصاره سیر به هدف پوشاندن بوی نامطلوب همراه با حفظ خواص عملکردی آنها جهت کاربرد بیشترشان در فرمولاسیون مواد غذایی مدنظر بوده است. بدین منظور، فرمولاسیونهای مختلف نانو امولسیون حاوی عصاره سیر به روش پرانرژی (حمام اولتراسوند) تولید و تأثیر درصدهای مختلف عصاره بر روی اندازه قطرات، کارایی درونپوشانی، خاصیت آنتیاکسیدانی، خاصیت ضد میکروبی، هدایت الکتریکی و کدورت نانو امولسیونها بررسی گردید. اندازه قطرات از ۶۲ تا ۳۰۲ نانومتر برای نانو امولسیونهای آب در روغن بر اساس کسر حجمی متغیر بود. نتایج حاصل از کروماتوگرافی گازی نشان داد که نانو امولسیونهای تولیدشده با کارایی نسبتاً بالایی ترکیبات فرار حاصله از عصاره سیر را پوشاندهاند اما با افزایش کسر حجمی (عصاره سیر) در فرمولاسیون نانو امولسیونها از ۵ به ۲۵ درصد، کارایی درونپوشانی از ۸۹ به ۸۰ درصد رسید. نتایج میکروبی به روش انتشار دیسک نانو امولسیون نشان داد که نانو امولسیونهای آب در روغن دارای خاصیت ضد میکروبی نسبتا ضعیفی بوده و تنها در کسر حجمی بالا (۲۵ درصد) دارای قدرت مهار کنندگی رشد باکتری ها بودند. نتایج خاصیت آنتیاکسیدانی به روش DPPH نشان داد که به طور کلی نانو امولسیونهای آب در روغن دارای قدرت مهار رادیکال آزاد بالایی بودند. همچنین به دلیل روغنی بودن فاز پیوسته این نوع نانو امولسیون، هدایت الکتریکی نمونه ها بسیار کم (کمتر از ۱۰ میکرو زیمنس) بودند.
دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
موزارلا از مهمترین پنیرهای گروه پاستافیلاتا است که ۱۸ الی ۳۰ درصد چربی دارد. با توجه به افزایش روز افزون مصرف پنیر موزارلا، بهبود ویژگیهای کیفی آن ضروری به نظر میرسد. هدف این تحقیق بررسی افزودن ترکیب اینولین و ژلاتین بر روی خواص کیفی پنیر موزارلا است. در این پژوهش اثر چهار متغیر مستقل اینولین، ژلاتین در نسبتهای مختلف ( ۲۵/۰، ۶۲/۰، ۱ و ۱۷۵/۱ درصد)، چربی ۱۵ تا ۳۰ درصد و مدت زمان نگهداری ۱ تا ۳۰ روز در دمای ℃۱۸ -، با استفاده از طرح ترکیبی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد، ترکیب اینولین و ژلاتین قادر به بهبود ویژگیهای کیفی پنیر موزارلا است. براساس نتایج، افزایش نسبت اینولین به ژلاتین در افزایش رطوبت و کاهش pH، اثر مدت نگهداری بر کاهش رطوبت و pH معنیدار بود (۰۵/۰p<). اما اثرافزایش نسبت اینولین به ژلاتین، درصد چربی و مدت نگهداری بر مقدار نمک غیرمعنیدار بود (۰۵/۰P>). نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که اثر ترکیبی اینولین و ژلاتین در نسبت ۷۵/۱ درصد، به دلیل ایجاد بافتی قابل گسترش، حالتی نسبتاً چرب ظاهری نسبتاً براق، طعمی مناسب و ایجاد احساس دهانی جهت بهبود ویژگیهای کیفی پنیر موزارلا مناسب میباشد.
دوره ۱۶، شماره ۹۰ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر فرآیند تخمیر در تولید باکتریوسین توسط دو باکتری پروبیوتیک تجاری با استفاده از ضایعات کارخانجات لبنی به عنوان محیط کشت میباشد. از این رو اثر متغیرهای مستقل شامل: دمای گرمخانه گذاری (۳۰، ۳۴ و ۳۸ درجه سانتیگراد)، pH اولیه (۵، ۶ و ۷)، مدت زمان گرمخانه گذاری (۱۲، ۳۰ و ۴۸ ساعت)، غلظت عصاره مخمر (صفر، ۲ و ۴ درصد)، نوع باکتری پروبیوتیک (لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس LA۵ و بیفیدوباکتریوم انیمالیس زیرگونه لاکتیس BB۱۲) و نوع محیط کشت (آب پنیر و پرمیات شیر) استفاده از طرح پایه کاملاً تصادفی به صورت آرایش فاکتوریل دو سطحی، بررسی شد. نتایج نشان داد که دمای و زمان گرمخانه گذازی و همچنین نوع محیط کشت بر میزان باکتریوسین تولید اثر معنی دار داشت (۰۵/۰p<). همچنین دما، غلظت عصاره مخمر، نوع محیط کشت و نوع کشت باکتریها اثر معنی داری بر میزان زیست توده داشت (۰۵/۰p<). pH اولیه و نوع محیط کشت بر مقدار پروتئین کل اثر معنی دار داشت (۰۵/۰p<). بر اساس نتایج دمای گرمخانه گذاری، مدت زمان گرمخانه گذاری، غلظت عصاره مخمر، نوع محیط کشت و نوع باکتری پروبیوتیک بر اسیدیته قابل تیتراسیون تأثیر معنی دار داشتند (۰۵/۰p<). مقادیر فعالیت باکتریوسین، زیست توده، پروتئین کل و اسیدیته قابل تیتراسیون به ترتیب در محدوده AU/mL ۱۰۰۰ تا۵۰۰۰، g/L۸۰/۰ تا ۶۷/۸،mg/L ۷۵/۱۰۷ تا ۹۲/۳۵۱ و g/L ۲۵/۰ تا ۴۱/۱ متغیر بود. به طور کلی نتایج نشان داد که آب پنیر و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس LA۵ به ترتیب محیط کشت و باکتری مناسب جهت تولید باکتریوسین بودند.
دوره ۱۶، شماره ۹۱ - ( شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده
رادیکال های آزاد، از طریق آسیب رساندن به سلول ها عامل اصلی بسیاری از بیماری ها مانند سرطان هستند. کاربرد سویههای پروبیوتیک در مواد غذایی لبنی تخمیری به دلیل اثرات ارتقاء سلامت مصرف کننده، گسترش یافته است. با توجه به پتانسیلهای آنتی اکسیدانی باکتری های پروبیوتیک، اهداف این مطالعه مقایسه فعالیت آنتی اکسیدانی گونههای مرسوم پروبیوتیک (L. acidophilus LA۵ و B. animalis subsp. lactis BB۱۲) مورد استفاده در مواد غذایی و بررسی اثرات دمای گرمخانه گذاری، pH اولیه، زمان تخمیر، غلظت عصاره مخمر و غلظت لینولئیک اسید، بر فعالیت آنتی اکسیدانی آنها در محیط کشت آب پنیر و پرمیات شیر غنی شده بود. نتایج نشان داد که زمان تخمیر، دمای گرمخانه گذاری و غلظت عصاره مخمر مهمترین فاکتورهایی هستند که اثر معنی دار بر فعالیت مهار رادیکال آزاد DPPH و فعالیت مهار رادیکال هیدروکسیل دارند (۰۵/۰p<). فعالیت مهار رادیکال آزاد DPPH و هیدروکسیل با افزایش دمای گرمخانه گذاری و غلظت عصاره مخمر به ترتیب با تأمین دمای بهینه و منبع نیتروژن مورد نیاز برای رشد باکتری ها، افزایش یافت. فعالیت آنتی اکسیدانی در ۲۴ ساعت اول فرآیند افزایش یافت که متناسب با رشد باکتریها بود. در نتیجه فعالیت کشتهای پروبیوتیک و تأثیر آنها بر روی سوبسترا، با تخریب ساختارهای پلیمری در ۲۴ ساعت اول زمان تخمیر، فعالیت مهار رادیکال هیدروکسیل و رادیکال آزاد DPPH به ترتیب افزایش و کاهش داشت. این مطالعه نشان داد، زیست فرآیند تخمیر توسط L. acidophilus LA۵ و B. animalis subsp. lactis BB۱۲ در محیط کشت آب پنیر، فعالیت آنتی اکسیدانی بالایی دارد.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۰ - ( خرداد ۱۳۹۹ )
چکیده
از مهمترین عوامل محدود کننده عمر حبههای انگور میتوان به از دست رفتن آب و پوسیدگیهای قارچی پس از برداشت اشاره نمود. در این پژوهش، خوشههای یکنواخت و عاری از هرگونه بیماری و آسیب فیزیکی دو رقم انگور (قزلاوزوم و حسینی) با استفاده از پوشش خوراکی حاوی نانوذرات تیتانیوم دیاکسید (TiO۲) و ایزوله پروتئین سویا (جهت کنترل پوسیدگی پس از برداشت و افزایش عمر انبارمانی) و بدون پوشش خوراکی (کنترل) بستهبندی شدند. سپس خوشهها به مدت ۳۱ روز در سردخانهای با دمای ۱±۰ درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی ۵±۹۰ درصد نگهداری شدند و ویژگیهایی نظیر درصد ریزش حبهها، مواد جامد محلول کل (TSS)، اسیدیته قابل تیتراسیون (TA)، pH، محتوای فنول کل، رنگ و شفافیت حبههای انگور، فعالیت آنتیاکسیدانی و میزان قند کل حبههای انگور در فواصل زمانی ۶ روزه اندازهگیری شدند. آنالیز آماری نتایج به دست آمده نشان داد که تیمار با نانوذرات TiO۲ تاثیر معنیداری را در کاهش ریزش حبههای انگور نسبت به نمونههای کنترل داشت. این تیمار موجب بهبود طعم و مزه، بازارپسندی و کیفیت ظاهری بهتری در مقایسه با نمونههای بدون تیمار نانوذرات TiO۲ گردید. همچنین نمونههای تیمار شده با نانوذرات TiO۲ و ایزوله پروتئین سویا میزان TSS، TA، فعالیت آنتیاکسیدانی و قند کل، میزان فنول کل بالاتری را از خود نشان دادند. مشاهده گردید هر دو رقم میوه انگور تیمار شده با نانو ذرات TiO۲ و ایزوله پروتئین سویا نسبت به نمونههای شاهد کیفیت بالاتری در پایان دوره انبارداری از خود نشان دادند.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه استفاده از تکنیک کشت بافت در تولید متابولیتهای ثانویه گیاهی، مانند ترکیبات فنولیک، به عنوان افزودنی غذایی طبیعی در صنایع غذایی بسیار گسترش یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه محتوای ترکیبات فنولی و فعالیت آنتی اکسیدانی انگور ارقام رشه و قزل اوزوم میباشد که توسط کشت بافت در شرایط آزمایشگاهی تولید شدند. برای این منظور جوانه انتهایی ارقام انگور در محیط کشت موراشیگ - اسکوگ کشت داده شد تا گیاهچه کامل ایجاد گردد. سپس عصاره متانولی از برگهای سالم انگورها تهیه شد و برای انجام آزمونهای تعیین ترکیب پلی فنولی با استفاده از کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا همراه با آشکارساز فرابنفش، گروههای عاملی با استفاده از طیف سنجی تبدیل فوریه فروسرخ، محتوای فنول کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، کاروتنوئید کل، میزان اسید آسکوربیک، میزان مهار رادیکالهای آزاد ۲،۲-دی فنیل-۱-پیکریلیدرازیل (DPPH) و هیدروکسیل (OH−) استفاده گردید. نتایج نشان داد میزان ترکیبات فنولی کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل و کارتنوئید کل عصارههای متانولی رقم رشه به ترتیب ۱۰/۰±۳۵/۵۰، ۰۵/۰±۷۲/۲۹، ۲۰/۰±۴۱/۱۰ و ۵۰/۰±۸۲/۱ میلی گرم بر گرم و در رقم قزل اوزوم به ترتیب ۳۱/۰±۰۶/۲۳، ۱۵/۰±۷۶/۲۰ ، ۱۵/۰±۲۸/۷ و ۴۲/۰±۹۴/۰ میلی گرم بر گرم بود. میزان اسید آسکوربیک، مهار رادیکالهای آزاد DPPH و OH− در عصارههای متانولی برگ رشه به ترتیب ۰۴/۰± ۸۳/۱، ۵۲/۱±۳۸/۲۵ و ۷۴/۲±۰۴/۷۵ درصد و در برگ قزل اوزوم به ترتیب ۰۱/۰±۸۵/۰، ۰۵/۲±۷۱/۱۸ و ۶۱/۳±۹۶/۶۸ درصد بود. به عنوان نتیجه کلی نتایج نشان داد برگ انگور رقم رشه از نظر تمام ویژگیهای بررسی شده بیشتر از برگ انگور رقم قزل اوزوم بود (۰۵/۰< p). همچنین این تحقیق نشان داد برگهای انگور از نظر ترکیبات فنولی و ضد اکسایشهای طبیعی غنی هستند و پتانسیل استفاده در صنایع غذایی و دارویی را دارند.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۲ - ( خرداد ۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه، مصرف شیر و فرآوردههای آن به عنوان یکی از شاخصهای توسعه جوامع بشری مطرح است. شیر طعم دار، یک نوشیدنی سالم، مغذی، خوشمزه و رفعکننده تشنگی است که توسط گروه عظیمی از مردم به ویژه کودکان مصرف میشود. از این رو، هدف از این پژوهش استفاده از شیره انگور به عنوان طعمدهنده در شیر پروبیوتیک حاوی باسیلوس کوآگولانس و بررسی ویژگیهای کیفی این محصول جدید بود. برای این منظور دو فاکتور عددی کمی شامل غلظت شیره انگور (۱۷/۰، ۱، ۳، ۵ و ۸۳/۵ درصد) و مدت زمان نگهداری (۹۶/۰، ۲، ۵/۴، ۷ و ۰۴/۸ روز)، هر کدام در پنج سطح با به کارگیری روش سطح پاسخ در قالب طرح مرکب مرکزی جهت بهینهسازی فرمولاسیون این محصول جدید استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر غلظتهای مختلف شیره انگور و مدت زمان نگهداری بر pH، اسیدیته قابلتیتراسیون، ماده خشک، چربی و زندهمانی میکروارگانیسم باسیلوس کوآگولانس شیر طعم دار پروبیوتیک معنیدار بود (۰۵/۰P<). بهینهسازی براساس حداکثر مقدار pH، حداقل مقدار اسیدیته قابلتیتراسیون و همچنین حداکثر زندهمانی میکروارگانیسم باسیلوس کوآگولانس انجام شد. شرایط بهینه در این پژوهش با مطلوبیت کل ۹۵%، مقدار ۱ درصد شیره انگور و مدت زمان نگهداری ۲ روز به دست آمد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
با توجه به اینکه کاربرد فیلمهای زیستتخریب پذیر سبب کمک به حفاظت از محیط زیست میشود لذا در این مطالعه ویژگیهای فیزیکی، مکانیکی، آنتیاکسیدانی و حرارتی فیلم پلیلاکتیک اسید حاوی پلیپیرول، پلیآنیلین و اکسیدمس بررسی شد. نتایج نشان داد که در اثر افزودن نانوذرات اکسیدمس ضخامت فیلمها افزایش و میزان نفوپذیری به بخار آب آنها کاهش معنیداری داشت. حلالیت فیلمها نیز با افزایش میزان نانوذرات اکسیدمس افزوده شده، کاهش معنیداری نشان داد(۰۵/۰p<). فیلمهای حاصله در اثر افزودن پلیآنیلین و پلیپیرول انعطافپذیری کمتری را از خود نشان دادند در حالیکه مقاومت آنها به شکست افزایش نسبی نشان داد. فعالیت آنتی اکسیدانی فیلمهای پلیلاکتیک اسید حاوی پلی پیرول/ اکسید مس و پلیآنیلین/اکسیدمس افزایش معنیداری نسبت به پلیلاکتیک اسیدخالص نشان داد. فیلم پلیلاکتیک اسید خالص هیچ فعالیت هدایت الکتریکی نشان نداد در صورتیکه افزودن پلیپیرول و پلیآنیلین سبب افزایش هدایت الکتریکی فیلمها شد نانوذرات اکسیدمس نیز اثر معنیداری بر میزان هدایت الکتریکی نداشت. این فیلمها به علت قابلیت رسانایی و ویژگیهای مناسب حرارتی، مکانیکی و نفوذپذیری نسبت به بخار آب قابلیت استفاده به عنوان حسگرهای زیستی در بستهبندی مواد غذایی را دارند.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۱ - ( دی ۱۴۰۱ )
چکیده
باکتریوسینها گروهی از مولکولهای منحصر بفرد هستند که توسط برخی از میکروارگانیسمها تولید میشوند و به عنوان بخشی از ایمنی ذاتی میزبان در نظر گرفته میشوند. امروزه استفاده از نگهدارندههای زیستی در صنایع غذایی به طور گسترده در حال افزایش است. در پژوهش حاضر برای تولید باکتریوسین از که باسیلوس لکینی فورمیس ATCC ۹۷۸۹ استفاده شد. فعالیت ضد میکروبی باکتریوسین تولیدی در برابر پاتوژنهای منتقله از غذا بررسی شد. در ادامه پس از خالص سازی، ویژگیهای باکتریوسین تولید شده شامل پایداری در برابر حرارت، pH، آنزیم و اشعه فرابنفش و نیز minimal inhibitory concentration (MIC) و minimal bactericidal concentration (MBC) تعیین شد. همچنین وزن مولکولی، گروههای عاملی و ویژگیهای دمایی باکتریوسین توسط آزمون sodium dodecyl sulfate–polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-Page)، Fourier-transform infrared spectroscopy (FTIR) و Differential scanning calorimetry (DSC) تعیین گردید. این باکتریوسین در حرارتها و pHهای مختلف، تحت تابش اشعه فرابنفش و همچنین تحت تیمار با آنزیمهای تریپسین و پپسین پایداری بسیار خوبی نشان دادند. آزمون SDS-Page نشان داد که باکتریوسین تولیدی از دو بخش با وزن مولکولی ۱۷ و ۲۰ کیلودالتون تشکیل شده است. نتایج آنالیز FTIR نشان دهنده ویژگی پپتیدی بود و نتایجDSC دو پیکهای اگزوترمال به ترتیب در ۱۹۰ و ۳۲۵ درجه سانتیگراد داشت. به طور کلی در این پژوهش بعد از استخراج و اطمینان از وجود باکتریوسین، اثر ضد میکروبی آن با تعیین MIC و MBC بر روی پاتوژنهای منتقله از غذا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که باکتریوسین تولیدی توسط باسیلوس لکینیفورمیس دارای اثر ضدمیکروبی قابل توجهی روی باکتریهای پاتوژنهای منتقله از غذا داشت.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۲ - ( بهمن ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از این پژوهش تولید فیلم کامپوزیتی زیست فعال نوین با استفاده از کنسانتره پروتئین آبپنیر و موسیلاژ عناب تقویت شده با پستبیوتیک باسیلوس کوآگولانس IBRC-M ۱۰۸۰۷ بود. برای این منظور چهار فیلم شامل فیلم کنسانتره پروتئین آبپنیر (WPC)، فیلم کنسانتره پروتئین آبپنیر حاوی پستبیوتیک باسیلوس کوآگولانس (WPC+PBs)، فیلم کنسانتره پروتئین آبپنیر و موسیلاژ عناب (WPC+MUC) و فیلم کنسانتره پروتئین آبپنیر و موسیلاژ عناب حاوی پستبیوتیک باسیلوس کوآگولانس (WPC+PBs+MUC) هرکدام در سه تکرار تولید و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، ضدمیکروبی، ضداکسایشی و مکانیکی در قالب طرح کاملا تصادفی و با روش تجزیه و تحلیل واریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن پستبیوتیکها و موسیلاژ عناب موجب افزایش معنیداری در رطوبت، حلالیت فیلمها شد (۰۵/۰>P). افزودن پستبیوتیکها باعث اثر بازدارندگی در برابر باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیا کولی میگردد (۰۵/۰>P). افزودن پستبیوتیکها و موسیلاژ عناب سبب کاهش معنیدار در شاخص L نمونههای فیلمهای تولید شده گردید (۰۵/۰>P). نتایج نشان داد شاخصهای a و b با افزودن پستبیوتیکها و موسیلاژ عناب به طور معنیداری افزایش یافت (۰۵/۰>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که فیلم بیوکامپوزیتی زیست فعال تولید شده پتانسیل استفاده در بسته بندی مواد غذایی را دارد.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۴ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده
با توجه به تقاضای روز افزون جوامع پیشرفته برای مصرف غذاهای فراسودمند بویژه در محصولات لبنی استفاده از مواد بر پایه طبیعی مثل اسانسهای گیاهی در زمینه غنی سازی محصولات غذایی با ترکیبات ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی آن ها و همچنین بهکارگیری پودر جوانه گندم به عنوان یک منبع غنی فیبر های رژیمی و ویتامینها و مواد معدنی و اثرات آنها بر روی زنده مانی باکتریهای آغازگر (به دلیل نقش بارز آن ها در بهبود سلامتی انسان) امری ضروری به نظر می رسد. بررسی اثرات استفاده از اسانسهای فرآوری شده و پودر جوانه گندم به صورت همزمان در ماست در این تحقیق مد نظر قرار گرفته است.
ویژگیهای حسی، فیزیکوشیمیایی و شمارش باکتریهای آغازگر ماست قالبی شامل استرپتوکوکوس ترموفیلوس و لاکتو باسیلوس بولگاریکوس در طی مدت نگهداری برای مطالعه اثر همزمان اسانس های گیاهی و پودر جوانه گندم مورد آزمون قرار گرفتند. اسانسهای به کار رفته شامل ترخون و آویشن با نسبت های مختلف و در سه سطح (۴۰۰، ۱۲۰۰، ۲۰۰۰ میکرولیتر در لیتر ماست) بودند. آزمونهای فیزیکوشیمیایی ماست مثل اسیدیته و ظرفیت نگهداری آب، آزمون حسی به روش هدونیک، آزمون رئولوژی (ویسکوزیته ظاهری) و آزمونهای شمارش میکروبی برای بررسی زنده مانی باکتری های آغازگر خود ماست در طی مدت نگهداری ۱۴ روزه در این تحقیق انجام گرفتند.
بر اساس نتایج به دست آمده از آنالیز واریانس نمونه های مورد آزمون، غلظت اسانس به طور معنی داری (p<۰,۰۵)، اسیدیته محصول، ویژگی های حسی و زنده مانی باکتری های آغازگر را کاهش داده است اما بر روی ویسکوزیته و ظرفیت نگهداری آب ماست اثر معنی داری نداشته است. آویشن و پودر جوانه گندم به ویژه در غلظتهای بالا، تاثیر منفی و نامطلوب از خود نشان دادند. آویشن اثر ضد میکربی بالاتری را روی باکتریهای آغازگر ماست داشتند در حالی که ترخون فعالیت ضد میکربی کمتری را از خود نشان داد. امتیاز حسی نمونه های حاوی ترخون در حین نگهداری اندکی افزایش داشته است لذا در مجموع ترخون مستعد به کارگیری در تولید ماست میباشد. پودر جوانه گندم ابتدا اثر افزایشی (تا حدود ۳ درصد) و سپس کاهشی را بر روی اسیدیته محصول در طی زمان نگهداری ماست داشته است. همچنین، افزودن پودر جوانه گندم باعث افزایش ویسکوزیته و ظرفیت نگهداری آب در محصول شده اما در مقادیر بالا امتیاز حسی را کاهشمی دهد و بنابراین مصرف آن در ماست باید به صورت کنترل شده باشد. به طور کلی پودر جوانه گندم بر روی زنده مانی هر دو باکتری آغازگر شمارش شده در این تحقیق اثر مثبتی داشته که میتواند به دلیل تامین مواد مغذی برای رشد بیشتر آنها باشد.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۵ - ( اسفند ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف این پژوهش. تولید فیلم از موسیلاژ گل پنیرک اصلاح شده با شیرینبیان (۰، ۳، ۶ %) (وزنی/ وزنی) و نانوذرات سولفات مس (۰، ۲، ۴ %) (وزنی/ وزنی) بود. برای مطالعه خواص ضخامت، رطوبت، حلالیت، نفوذپذیری به بخار آب، رنگی و خواص مکانیکی فیلمها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که با افزایش شیرینبیان و نانوذرات سولفات مس، میزان ضخامت فیلم افزایش مییابد. رطوبت، نفوذپذیری بخار آب و حلالیت فیلم با افزایش نانوذرات سولفات مس کاهش و با افزایش شیرینبیان افزایش مییابد. همچنین با افزایش غلظت شیرینبیان، شاخصهای رنگی a*، افزایش یافته و روشنایی لایهها بهطور معنیداری کاهش یافت. نتایج آزمایش مکانیکی نشان داد که با افزایش شیرینبیان و نانوذرات سولفات مس، مقاومت کششی کاهش و افزایش نانوذرات سولفات مس ازدیاد طول در نقطه شکست به طور چشمگیری افزایش یافت. نتیجهگیری نهایی: افزودن ریشه شیرینبیان و نانوذرات سولفات مس به فیلمهای خوراکی بر پایه موسیلاژ گل پنیرک سبب بهبود ضخامت و ازدیاد طول در نقطه شکست فیلمها، همچنین موجب تضعیف مقاومت کششی، رطوبت، نفوذپذیری به بخار آب و روشنایی گردید.
دوره ۲۱، شماره ۱۴۸ - ( خرداد ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف از این پژوهش تولید فیلم بر پایه موسیلاژ گل پنیرک اصلاح شده با ریشه شیرین بیان و نانوذرات سولفات مس بود. طرح آماری D-optimal برای مطالعه خواص آنتی اکسیدانی، ضدمیکروبی، پراش اشعه ایکس (XRD)، فوریه مادون قرمز (FTIR)، میکروسکوپ الکترونی رویشی (SEM) و تجزیه حرارتی (DSC) فیلمها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش شیرین بیان و نانوذرات سولفات مس فعالیت آنتی اکسیدانی فیلم به طور معنی دار (۰۵/۰>p) افزایش می یابد. نتایج فعالیت ضد-میکروبی فیلم های تهیه شده نشان داد که افزودن شیرین بیان و نانوذرات سولفات مس باعث فعالیت ضد میکروبی فیلم بر علیه اشریشیا کلی و استافیلوکوکوس اورئوس گردید. تجزیه و تحلیل پراش اشعه ایکس نشان می دهد که نانوذرات سولفات مس با پلیمر موسیلاژ گل پنیرک به طور فیزیکی ترکیب می شود و باعث کاهش ساختار کریستالی می شود. نتایج تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR) حضور فیزیکی نانوذرات سولفات مس در ماتریس پلیمری را تایید می کند با شبکه پلیمری هم برهمکنش الکترواستاتیکی داشته. نتایج میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) نشان می دهد که سطح فیلم های حاوی نانوذره سولفات مس ریشه شیرین بیان نسبت به موسیلاژ گل پنیرک ناهمگن تر هستند. شیرین بیان و نانوذرات سولفات مس توانستند تجزیه حرارتی موسیلاژ گل پنیرک را به تاخیر بیاندازند و باعث افزایش پایداری حرارتی فیلم موسیلاژ گردند. نتیجه گیری: افزودن نانوذرات سولفات مس و ریشه شیرین بیان به فیلم¬های خوراکی بر پایه موسیلاژ گل پنیرک سبب بهبود ضدمیکروبی، آنتی¬اکسیدانی، DSCو SEM گردید.
دوره ۲۱، شماره ۱۵۱ - ( شهریور ۱۴۰۳ )
چکیده
در این پژوهش به بررسی مدت زمان ماندگاری، خواص فیزیکو شیمیایی و حسی قارچ دکمه¬ای با استفاده از پوشش خوراکی صمغ ثعلب حاوی باکتری Lactobacillus fermentum پرداخته شد. بدین منظور اثر صمغ ثعلب در سطوح ۲۵/۰ ،۷۵/۰ ،۵/۱ و افزودن ثابت پروبیوتیک لاکتوباسیلوس فرمنتوم با میزان CFU/gr ۱۰۸× ۵/۱ (۵/۰ نیم¬مک فارلند) به مدت ۱۵ روز در دمای ۴ درجه سانتی¬گراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد، با افزایش پوشش صمغ ثعلب، pH، اسیدیته، مواد جامد محلول، فنول کل، آنتی¬اکسیدان و پارامتر a* و b*، بافت¬سنجی در سطح بالایی نسبت به میوه تیمار نشده بر حفظ ویژگی های قارچ دکمه ای موثرتر بود و تعداد کل باکتریها پروبیوتیک در پوشش در مقایسه با تیمار غوطه¬وری در سوسپانسیون باکتری پروبیوتیک بهتر حفظ شد. ولی افت وزنی، پارامتر L*، شاخص قهوه¬ای شدن با افزایش صمغ ثعلب کاهش یافتند(p<۰,۰۵). و با افزایش مدت زمان ماندگاری مواد جامد محلول و اسیدیته و افت وزنی و a* و b* و شاخص قهوه¬ای شدن افزایش یافتند ولی pH و اسیدآسکوربیک، فنل کل، آنتی¬اکسیدان و L*، بافت¬سنجی، تعداد کل پروبیوتیک کاهش یافتند. ارزیابی حسی تیمارهای مختلف نشان میداد که پوشش حاوی پروبیوتیک بر خواص حسی قارچ خوراکی تأثیر منفی نداشته؛ بلکه سبب بهبود کیفیت حسی و تغذیه¬ای میوه طی زمان و در مقایسه با نمونه شاهد شد؛ بنابراین پوشش خوراکی صمغ ثعلب حاوی باکتری Lactobacillus fermentum را می¬توان بهعنوان یک ماده پوششدهنده مناسب برای حفظ خصوصیات ارگانولپتیکی، شیمیایی، میکروبی و ماندگاری قارچ دکمه¬ای مورد استفاده قرار داد.