جستجو در مقالات منتشر شده


۲۰ نتیجه برای رزاقی


دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده

یکی از مشکلات استفاده لاستیک‌ها در صنایع مختلف ایجاد تنش سطحی در سطح لاستیک است که منجر به ترک سطحی و شکست لاستیک شده و عمر آن را کاهش می‌دهد. این تنش‌ها به هنگام تماس قسمت لاستیکی با سطح فلزی و اصطکاک این دو سطح ایجاد می‌شوند. ناهمواری سطح، ترکیب آمیزه لاستیکی و عوامل محیطی، شرایط آزمون و ... بر اصطکاک لاستیک – فلز اثر می‌گذارند. ناهمواری سطح نقش مهمی در سرش دو سطح در کنار یکدیگر ایفا و عمدتا رفتار اصطکاکی را کنترل می‌کند. از طرفی اثر ناهمواری بر ضریب اصطکاک با استفاده از یک روان‌کننده مناسب قابل کنترل است. در پژوهش حاضر با توجه به کاربرد سوخت جی پی -۴ در صنایع هوایی، اثر روانکاری سوخت جی پی-۴ بر میزان کاهش ضریب اصطکاک سرشی میان لاستیک نیتریل و سطح آلومینیوم با زبری‌های مختلف بررسی شد. نتایج تجربی نشان داد، ضریب اصطکاک وابستگی خوبی با متغیر متوسط ناهمواری سطح (Ra) دارد. با اعمال سوخت جی پی -۴ به عنوان روان‌کننده، ضریب اصطکاک حدود ۷۵ % درصد کاهش یافت. همچنین جی پی -۴، روند تغییرات ضریب اصطکاک نسبت به ناهمواری سطح را از کاهشی در حالت خشک به روندی افزایشی در حالت روانکاری تغییر داد.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۹- )
چکیده

برای تحلیل تقویت کننده نیمه هادی از شیوه‌ای مبتنی بر روش ماتریس انتقال استفاده شده است. ورودی تقویت کننده، سیگنال نوری تک فرکانس مدوله شده است و از مدولاسیون سیگنال بایاس الکتریکی صرف‌نظر شده است. مشاهده می‌شود که هر چه فرکانس مدولاسیون ورودی کمتر باشد، بهره دچار اعوجاج بیشتری می‌شود اما در فرکانسهای مایکروویو، بهره مقدار متوسطی خواهد داشت و شکل موج خروجی از ورودی تبعیت می‌کند.

دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

تشخیص آسیب های ایجاد شده در اعضای ساختمانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این مقاله، روشی جدید جهت تشخیص آسیب های رخ داده در تیرها، با کمک جابجایی تیر در اثر اعمال بار استاتیکی (خیز)، ارائه شده است. برای این منظور، جابجایی تیر، در اثر اعمال بار استاتیکی تعیین شده و با کمک آزمون فرض آماری، محل آسیب رخ داده در تیر مشخص شده است. گفتنی است که آزمون فرض آماری، جزء روش های مناسب استنباط آماری بوده و می تواند در مورد ادعای مطروحه پیرامون یک قضیه، با بررسی حالات مختلف و محتمل، اظهارنظر نماید. ادعای آماری مورد استفاده در این مقاله، وجود آسیب در یک المان از تیر می باشد که این ادعا تحت عنوان «فرض مقابل یا Alternative Hypothesis» در نظر گرفته می شود. در نهایت جهت بررسی کارایی روش پیشنهادی، سناریوهای خرابی مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با روش پیشنهاد شده، می توان محل آسیب در تیر را با دقت بسیار زیادی تعیین نمود. هم چنین نتایج بدست آمده، حاکی از حساسیت بسیار کم روش پیشنهادی به وجود نوفه های اتفاقی می باشد.

دوره ۱۵، شماره ۱۲ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

جوشش، روش انتقال حرارت مؤثر و کارآمدی می‌باشد که در زندگی روزمره و صنعت کاربرد دارد. تغییر ساختار شیمیایی و فیزیکی سطح گرم مانند ایجاد تخلخل به منظور بهبود فرآیند جوشش از موضوعات موردتوجه در دهه اخیر می باشد. در این مقاله، سطوح میکرو/نانوساختار متخلخل فلزی به منظور بهبود انتقال حرارت جوششی بر روی سطح فلز مس به روش‌ الکترونشست یک و دو مرحله‌ای ساخته می‌شود. به منظور شناسایی ساختار، تصاویر در مقیاس‌های میکرو و نانو از سطح گرفته شده و خواص سطح مانند تخلخل و زبری اندازه گیری می‌شود. در مرحله بعد، تاثیر این ساختارها بر میزان بهبود انتقال حرارت جوششی به صورت آزمایشگاهی اندازه‌گیری شده و منحنی انتقال حرارت جوششی که شار حرارتی بر حسب سوپرهیت دیواره را نشان می‌دهد، برای سطوح دومرحله‌ای که از لحاظ مکانیکی پایدارتر هستند، با سیال آب استخراج می‌گردد. مقایسه نتایج منحنی های جوشش سطوح بهبودیافته با سطح صاف و نتایج سایر محققین، میزان افزایش ضریب انتقال حرارت و شار حرارتی بحرانی را نشان می دهد. همچنین مقایسه تغییر زمان فرآیند الکترودپوزیشن در ساختارهای حاصله نشان می‌دهد افزایش تخلخل و مویینگی و استحکام در ساختار با زمان کمتر(۳۰ ثانیه‌ای)، باعث بهبود بیشتر فرآیند جوشش هسته‌ای می‌گردد.

دوره ۱۵، شماره ۸۵ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

این مطالعه با هدف بررسی اثرات ضدمیکروبی، شیمیایی، رئولوژیکی و حسی عصاره و پودر حاصل از گیاه ملیس (Melissa Officinalis) انجام‌گرفته است. در این بررسی، ۷۲ نمونه مختلف دوغ با استفاده از عصاره و پودر ملیس تولید شد. در روزهای ۱، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ ویژگیهای دوغ حاصل با سه تکرار در دو حالت پودر و عصاره ملیس، اندازه‌گیری شد. در مقایسه عصاره و پودر ملیس با دوغ، pH، اسیدیته، ماده خشک و SNF با یکدیگر اختلاف معناداری داشتند که در همه آن‌ها میانگین پودر با دوغ شاهد بیشتر از عصاره با دوغ شاهد بوده است اما در سینرزیس و ویسکوزیته، اختلاف معناداری وجود نداشت. ازنظر رفتار جریان، در دو حالت پودر و عصاره، رفتاری رقیق شونده با برش دیده شد. در مورد خواص حسی، طعم پودر و عصاره ملیس اختلاف معناداری با یکدیگر نداشته اما بافت و ظاهر و حالت کلی خواص حسی اختلاف معنادار داشتند و در چهار حالت طعم، بافت، ظاهر و حالت کلی خواص حسی میانگین مطلوبیت عصاره بیشتر از پودر بوده است. افزودن گیاه ملیس توانست مانع رشد کلی فرم، کپک و مخمر تا روز بیستم شود. در مورد عصاره، سینرزیس در روز اول کمتر بوده ولی با گذشت زمان به دلیل بالا رفتن اسیدیته، افزایش‌یافته و آب اندازی بیشتر شده است. درنتیجه، استفاده از عصاره ملیس در دوغ می‌تواند مطلوبیت بهتری در صنعت چه از لحاظ شیمیایی، میکروبی و حسی داشته باشد.

دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: شیوع آلرژی‏های تنفسی به‏ویژه آلرژی‏های قارچی از جمله آلرژی‏های ناشی از آلترناریا آلترناتا در دهه‏های اخیر افزایش یافته و موجب بروز مشکلات بهداشتی زیادی در جهان شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش قارچ آ. آلترناتا در اتیولوژی آسم آلرژیک با استفاده از آزمون سنجش IgE اختصاصی و آزمون غربالگری آزمون پوستی پریک است. مواد و روش‏ها: در تحقیق حاضر تعداد ۲۰۲ بیمار مبتلا به آسم آلرژیک در محدوده سنی ۱۲ تا ۸۳ سال در دو جنس مذکر (۱/۴۰ درصد) و مونث (۹/۵۹ درصد) پس از ثبت اطلاعات دﻣﻮﮔﺮاﻓﻴﻚ بررسی شدند. آزمون پوستی پریک با عصاره سلولی کامل آ. آلترناتا در ناحیه اپیدرم بازو برای غربالگری بیماران استفاده شد. از هیستامین به عنوان کنترل مثبت و از نرمال سالین به عنوان کنترل منفی استفاده شد. حضور IgE اختصاصی ضد آ. آلترناتا در سرم بیماران توسط روش ایمنوکپ فادیاتوپ بررسی شد. داده‏ها توسط آزمون‏های آنالیز واریانس و مجذور کای تجزیه و تحلیل شد. نتایج: از ۲۰۲ بیمار مورد بررسی، ۱۴ نفر (۹۳/۶ درصد) دارای آسم خفیف، ۷۳ نفر (۱۰/۳۶ درصد) آسم متوسط و ۱۱۵ نفر (۹۰/۵۶ درصد) آسم شدید بودند. تعداد ۳۵ نفر (۳۳/۱۷ درصد) از کل افراد IgE اختصاصی منفی و آزمون پوستی مثبت، ۳۶ نفر (۸۲/۱۷ درصد) آزمون IgE اختصاصی مثبت و آزمون پوستی منفی، ۱۴ نفر (۹۳/۶ درصد) در هر دو آزمون مثبت و ۱۱۷ نفر (۹۲/۵۷ درصد) در هر دو آزمون منفی بودند. نتیجه‏گیری: نتایج به‏دست آمده نشان داد که قارچ آ. آلترناتا با توجه به حضور IgE اختصاصی در سرم ۷۵/۲۴ درصد افراد مبتلا به آسم آلرژیک می‏تواند به عنوان یکی از عوامل با اهمیت آلرژی در این گروه از بیماران مطرح باشد. آزمون پوستی به عنوان یک آزمون غربالگری اولیه و ایمونواسی فاز جامد به عنوان آزمون تکمیلی در شناسایی آسم آلرژیک قارچی کاربرد دارد.

دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: گونه‏های فوزاریوم از جمله عوامل شایع آلودگی قارچی مواد غذایی و قادر به تولید سموم سرطان‏زا به‏ویژه فومونیسین هستند. در تحقیق حاضر آلودگی نمونه‏های گندم و ذرت مناطق مختلف ایران به قارچ فوزاریوم و توانایی جدایه‏های فوزاریوم جداسازی شده در تولید فومونیستن B۱ به‏ عنوان یک سم سرطان‏زا و مخاطره‏آمیز بهداشت عمومی بررسی شد. مواد و روش‏ها: نمونه‏های ذرت (۳۲ نمونه) و گندم (۱۵ نمونه) جمع‏آوری شده از ۱۰ استان اصلی کشور به منظور جداسازی گونه‏های فوزاریوم با استفاده از روش شناوری روی محیط کشت جامد مالاشیت سبز کشت شد و جدایه‏های جداسازی شده بر‏اساس ویژگی‏های ریخت‏شناختی شناسایی شدند. توانایی تولید میزان فومونیسین B۱ تولید شده توسط جدایه‏ها با استفاده از روش‏های کروماتوگرافی لایه نازک و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ارزیابی شد. نتایج: تعداد ۵۵ جدایه فوزاریوم جداسازی شده متعلق به ۵ گونه فوزاریوم به‏ترتیب فراوانی شامل فوزاریوم ورتیسیلوئیدس (۲۳ جدایه، ۹/۴۱ درصد)، فوزاریوم پرولیفراتوم (۲۲ جدایه، ۴۰ درصد)فوزاریوم سابگلوتینانس(۵ جدایه، ۱/۹ درصد)، فوزاریوم نیگامایی (۴ جدایه، ۳/۷ درصد) و فوزاریوم ردولنس (۱ جدایه، ۸/۱ درصد) بودند. ۲۲ جدایه از ۵۵ جدایه (۴۰ درصد) قادر به تولید فومونیسن در غلظت‏های مختلف بودند که محدوده تولید سم آن‏ها از ۴/۲۳۰ تا ۹۵۶۵ میکروگرم در میلی‏لیتر گزارش شد. بیشترین میزان تولید فومونیسین B۱ متعلق به گونه‏هایورتیسیلوئیدس و پرولیفراتوم بود. نتیجه‏گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گونه‏های مختلف فوزاریوم به‏ویژه فوزاریوم ورتیسیلوئیدس و فوزاریوم پرولیفراتوم به عنوان قارچ‏های مهم آلوده کننده ذرت و گندم در مناطق مختلف ایران حضور دارند. این آلودگی به دلیل توانایی تولید فومونیسن B۱ به عنوان یک سم سرطان‏زا در انسان و حیوانات توسط بخش قابل توجهی از جدایه‏‏های مورد بررسی می‏تواند به عنوان یکی از عوامل مهم تهدید کننده سلامتی و بهداشت عمومی مطرح باشد.

دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

ساختارهای متخلخل با افزایش مساحت تبادل گرما بین سطح و سیال و ایجاد نیروی مویینگی با تراوایی زیاد، نقش موثری در بهبود عملکرد تجهیزات انتقال حرارت دوفازی مانند لوله‌های گرمایی دارند. در ساختارهای جدید متخلخل (ساختارهای دوگانه)، دو توزیع مختلف اندازه حفره بکار گرفته می‌شود. حفره‌های کوچک باعث افزایش نیروی مویینگی و رساندن مایع به سطح شده و حفره های بزرگ با افزایش تراوایی فاز بخار به فرار بخار کمک می‌نمایند. هدف اصلی این پژوهش، حصول درک کامل‌تری از عملکرد قسمت اواپراتور لوله‌های حرارتی و مقایسه عملکرد دو نمونه ساختار متخلخل دوگانه می‌باشد. در این راستا ابتدا از مدل کوالف برای تعیین احتمال حضور هر فاز در حفره های با توزیع اندازه مشخص استفاده شده است. خواص ترموفیزیکی سیال و محیط نظیر خواص ترمودینامیکی سیال، اشباع و تراوایی فازها و ضریب هدایت حرارت ماتریس فلزی نیز از روی هندسه و روابط تجربی به دست می‌آیند. سپس معادلات بقا برای هر دو فاز درون دامنه حل شده و نتایج انتقال حرارت یک بعدی در یک محیط متخلخل دوگانه، به صورت نمودار شار حرارتی بر حسب اختلاف دمای جامد و سیال ارائه شده ‏است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهند کاهش اندازه حفره‌های کوچک و افزایش اندازه حفره‌های بزرگ موجب بهبود عملکرد فتیله می‌شود.

دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

در این پژوهش به بررسی اثر تغییر شکل ‌پلاستیک‌ شدید بر ریزساختار و خواص مکانیکی آلیاژ آلومینیوم ۷۰۷۵ با تمرکز بر چقرمگی پرداخته شده است. بدین منظور آلیاژ ۷۰۷۵ تحت فرآیند ECAP تا ۴ پاس با استفاده از مسیر BC در دمای محیط قرار گرفت. ریزساختار و سطح شکست نمونه‌ها به‌وسیله میکروسکوپ نوری و الکترونی و خواص مکانیکی نمونه‌ها با استفاده از آزمون‌های سختی، کشش و ضربه بررسی شد. چقرمگی استاتیک و دینامیک این آلیاژ به‌ترتیب با استفاده از سطح زیر منحنی تنش-کرنش و آزمون ضربه محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان داد، بعد از ۴ پاس ECAP اندازه دانه از ۴۰ میکرومتر به کمتر از ۶۰۰ نانومتر کاهش یافته و سختی و استحکام نمونه‌ها بیش از دو برابر افزایش می‌یابد. بعد از ۱ پاس ECAP چقرمگی استاتیک و دینامیک یه‌ترتیب حدود ۶۲% و ۳۰% کاهش یافته‌اند، ولی با افزایش تعداد پاس چقرمگی استاتیک روندی افزایشی را از خود نشان می‌دهد و چقرمگی دینامیک تقریبا ثابت باقی می‌ماند. بررسی سطح شکست نمونه‌ها نشان داد علی‌رغم کاهش چقرمگی بعد از فرآیند ECAP به دلیل کاهش داکتیلیته، آلیاژ ۷۰۷۵ بعد از ۴ پاس نیز حالت شکست نرم خود را حفظ می‌کند. فرآیند ECAP باعث افزایش قابل ملاحظه استحکام می‌شود (بیش از ۱۰۰ درصد)، در حالی‌که چقرمگی ماده به میزان اندکی کاهش می‌یابد (حدود ۳۰ درصد کاهش در چقرمگی دینامیک و ۵ درصد افزایش در چقرمگی استاتیک). لذا می‌توان عنوان نمود یکی از برتری‌های فرآیند ECAP نسبت به روش‌های رایج شکل‌دهی افزایش قابل توجه استحکام بدون کاهش قابل ملاحظه در چقرمگی می‌باشد

دوره ۱۷، شماره ۶۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

بررسی خرده‏مهارتها‏ی نوشتن در آزمون اَمزا در مقایسه با دو آزمون ارزیابی برنامه درسی ملی بریتانیا NCA و ارزشیابی تحصیلی ملی امریکا NAEP و تحلیل ارزشیابی مهارت نوشتن و ارائه الگویی برای ارزشیابی این مهارت باتوجه به خرده‌مهارتهای آن، هدف این مطالعه است. مقایسه خرده‏مهارتها در این سه آزمون نشان داد ارزشیابی تحصیلی ملی  امریکا  NAEP به خرده‏مهارت‏های بیشتری نسبت به دو آزمون دیگر در بریتانیا و ایران توجه کرده است. نمونه آماری موردمطالعه، ۲۷۰ نفر از دانش‌آموختگان دوره متوسطه‌ تهران هستند و تصحیح و تحلیل نوشته‌های آنان براساس جدول ارزشیابی محقق‌ساخته شامل شش خرده‌مهارت و هفده شاخص مبتنی بر برجسته‌سازی خرده‌مهارتهای نوشتاری انجام شده است. یافته‌های مقاله نشان می‏دهد که متغیر جنسیت در تمام خرده‌مهارتهای ششگانه مهارت نوشتن معنادار است و مهارت نوشتن دختران از پسران و دانش‏آموختگان تجربی از دو رشته دیگر بهتر بوده است. برتری نسبی دانش‌آموختگان رشته انسانی در بخش «محتوا»، رشته تجربی در «انسجام» و رشته ریاضی در «دستور زبان» بوده است. هم‌چنین ضعف «دستور زبان» در رشته علوم انسانی، و «محتوا» و «شکل» در علوم ریاضی و تجربی قابل توجه است. این نتایج تأکیدی بر این ضرورت است که برای آموزش صحیح نوشتن و ایجاد مهارتهای لازم، نیاز است هرساله ارزشیابیهای استاندارد در تمامی مقاطع سنی و تحصیلی انجام، و از نتایج برای اصلاح و تکمیل برنامه درسی‌ـ‌آموزشیِ «نوشتن» استفاده شود.
 

دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

در این مطالعه پس از برداشت داده‌های واقعی ازچهار تقاطع چراغدار شهرقزوین با استفاده از دوربین های نظارت تصویری و نرم افزار چراغ های هوشمند مرکزی در دو زمان اوج و غیر اوج ترافیک و شرایط جوی بارانی و آفتابی نسبت به تحلیل رفتار عبور رانندگان از تقاطع در فاز زرد و قرمز بااستفاده از مدل لوجیت دوتایی اقدام شد. متغیرهای بررسی شده در این مدل شامل ویژگی-های فیزیکی ،ترافیکی، زمان بندی و فازبندی تقاطع و شرایط جوی می شود. نتایج بدست آمده از مدل حاکی از آن است که وجودعابرپیاده در سواره رو، افزایش مدت زمان سپری شده از فاز قرمز و افزایش سرفاصله مکانی خودروها مهم ترین عوامل تأثیرگذار برتوقف رانندگان در فاز زردویاقرمز می باشند و همین طور افزایش سرعت خودرو و زمان انتظار راننده(مدت زمان قرمز رویکرد) مهم ترین عوامل تأثیرگذار برعبور رانندگان در فاز زرد و یا قرمز می باشند. همچنین درصورتی که راننده درابتدای چراغ زرد کمتر از یک متر از تقاطع فاصله داشته باشدو خودرو در زمان زرد چراغ سرعت متوسطی بیش از ۲۰ متر برثانیه داراباشد احتمال عبور از تقاطع به ترتیب بیش از ۷۴ و ۹۰درصد است. یکی از نوآوری‌های این پژوهش بررسی تأثیرگذاری میزان بارش باران بر رفتارانندگان در عبورویاتوقف است که نتایج مدل نشان می‌دهد که با افزایش میزان بارش باران احتمال عبور رانندگان از فاز زردویاقرمز افزایش می‌یابد. نتایج این مقاله می تواند مسئولان مربوط را در شناخت بیشتر ماهیت رفتار رانندگان در تقاطع های چراغدار و ارائه برنامه های کنترلی و نظارتی بیشتر یاری کند.

دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

در این مطالعه آزمایش نیمه مخرب break-off برای ارزیابی مقاومت بتن حاوی الیاف فولادی در محل مورد بررسی قرار گرفته است. بتن حاوی الیاف فولادی بدلیل مزایای آن در افزایش چقرمگی و مقاومت بتن بویژه کششی و خمشی، در این مطالعه انتخاب شده است. بمنظور فراهم کردن یک پایگاه آماری کامل و جامع، ۲۴ طرح اختلاط با مقادیر مختلف عیار سیمان ۴۰۰، ۴۵۰ و ۵۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب با نسبت آب به سیمان ثابت ۰/۴، حداکثر اندازه سنگدانه ۱۲/۵ و ۲۵ میلیمتر و الیاف فولادی با نسبت‌های حجمی ۰، ۰/۳۳، ۰/۶۷ و ۱ درصد در سنین مختلف ۱۴، ۲۸ و ۹۰ روز انتخاب گردید. سپس، عوامل تاثیرگذار بر خصوصیات بتن حاوی الیاف فولادی و همچنین نتایج آزمایش Break-off مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی ها نشان می‌دهد علاوه بر مشخصات آزمایش، درصد و مشخصات الیاف فولادی تاثیر بسزایی بر خواص بتن و نتایج آزمایش Break-off دارد. نتایج حاکی از آن است که ارزیابی مقاومت با روش فوق دارای قابلیت اعتماد مناسب می باشد، هر چند تخمین مقاومت بتن براساس یک منحنی کالیبراسیون کلی ممکن نیست. از اینرو منحنی های کالیبراسیون مستقل برای هر بتن با درصدهای متفاوت الیاف بمنظور تفسیر واقع گرایانه نتایج ارائه گردیده است.

دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

در دهه‌های اخیر مطالعات زیادی در زمینه تأثیر نانو ذرات رس بر خصوصیات کامپوزیت‌های سیمانی انجام ‌شده است. بااین‌وجود، برخلاف خواص مطلوب نانوذرات هالوسیت از جمله سطح ویژه بالا، خاصیت پوزولانی، نسبت طول به قطر قابل ملاحظه که می‌تواند تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر دوام بتن داشته باشد تحقیقات اندکی در رابطه با تأثیر این نانوذرات به‌عنوان زیر‌شاخه‌ای از نانو ذرات رس بر خصوصیات کامپوزیت‌های سیمانی انجام شده است. لذا در این تحقیق تأثیر نانو‌ذرات هالوسیت بر عملکرد ملات سیمانی ارزیابی‌شده و کارایی و نفوذپذیری نمونه‌های ملات حاوی ۳ درصد نانولوله هالوسیت مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از افزایش ۲۸ درصدی مقاومت الکتریکی، کاهش تقریبی ۲۶ درصد نرخ جذب آب، کاهش حدودی ۲۳ درصد در نرخ دفع آب و همچنین کاهش کارایی و افزایش سرعت هیدراتاسیون ملات حاوی ۳ درصد نانولوله هالوسیت در مقایسه با نمونه ملات شاهد بوده است. این نتایج بیانگر آن است که نانو‌لوله هالوسیت می‌تواند به‌عنوان یک نانو‌ذره مناسب برای بهبود خواص بتن مورداستفاده قرار گیرد. نتایج این تحقیق می‌تواند به کاربرد نانوذرات در ماتریس‌های سیمانی کمک نموده و زمینه استفاده از سیمان‌های کاراتر را فراهم نماید.

دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

در این مقاله با استفاده از روابط حاکم بر مکانیک شکست و اجزای محدود، ترک‌خوردگی در مود اول (بازشدگی) برای تیرهای بتن‌آرمه‌ی مقاوم‌سازی شده با ورق‌های کامپوزیتی بر‌اساس ارائه‌ی روشی جدید، تحلیل و مدل‌سازی می‌شود. در این روش، برای شبیه‌سازی ترک، روابط تعیین ضرایب شدت تنش با حضور آرماتورها و ورق تقویتی توسعه داده می‌شوند. در روش پیشنهاد شده، اجزای تیر به دو دسته، شامل اجزای بدون ترک و دارای ترک تقسیم می‌شوند. در اجزای بدون ترک، از روابط، معادلات، ماتریس سختی و جرم متعارف حاکم بر تیر با در نظر گرفتن تغییرات ممان اینرسی ناشی از حضور آرماتورها و ورق‌های تقویتی استفاده می‌گردد. در جزء‌محدود دارای ترک، مشخصات ترک با استفاده از ایجاد یک نقص هندسی در مقطع تیر شبیه‌سازی می‌گردد. به‌طوری‌که کاهش سختی جزء دارای ترک به واسطه‌ی تغییر ابعاد ناپیوستگی معادل می‌گردد. در‌اینجا تغییرات سختی جزء ترک‌خورده به‌صورت تابعی از ضرایب شدت تنش اصلاح شده، محاسبه و ارائه می‌گردد. در روش حاضر، جزءمحدود دارای ترک، با تقسیم شدن به دو "ریز بخش" در دو طرف یک فنر پیچشی مدل‌سازی می‌گردد. که‌در‌آن با استفاده از اعمال معادلات پیوستگی در نقطه‌ی ترک، ماتریس‌های سختی و جرم دو ریز ‌بخش و سپس ماتریس سختی و جرم اصلاح‌شده‌ی جزءمحدود دارای ترک استخراج می‌گردد. در ادامه این روش برای یک تحلیل ارتعاشی توسعه داده می‌شود. اثرات مکان ترک، و اثر گسترش ترک بر روی رفتار استاتیکی و ارتعاشی تیر بتن‌آرمه بررسی می‌گردد. برای اطمینان از صحت و دقت روش ارائه شده تمام تحلیل‌های انجام شده، در نرم افزار آباکوس پیاده‌سازی می‌گردد.

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف: نگرانی از وجود آفلاتوکسین در مواد غذایی و خطراتی که این سم برای سلامت انسان و حیوانات دارد، باعث پیدایش راه‌های مختلف حذف یا کاهش این سم شده است؛ از جمله این روش‌ها، کنترل زیستی قارچ توسط ریززنده‌های دیگر است. در این تحقیق از باکتری باسیلوس آمیلولیکوفاسینس جدا شده از خاک باغ پسته از باغات شهرستان دامغان به‌عنوان عامل کنترل زیستی برای مهار رشد و تولید آفلاتوکسین قارچ آسپرژیلوس پارازیتیکوس استاندارد NRRL۲۹۹۹ استفاده شد. مواد و روش‌ها: پس از ۷۲ ساعت کشت باکتری در دمای ۳۰ درجه سانتی‌گراد، مایع‌رویی آن به‌عنوان منبع ترکیبات ضد قارچی جداسازی شد. غلظت‌های مختلف از مایع‌رویی در مجاورت سوسپانسیون قارچی در محیط کشت GYB به‌مدت چهار روز در دمای ۲۸ درجه سانتی‌گراد قرار گرفت. پس از این مدت میزان مهار رشد قارچ به روش محاسبه وزن خشک توده قارچی محاسبه شد. میزان آفلاتوکسین B۱ نمونه‌ها نیز به روش کروماتوگرافی لایه نازک و HPLC سنجش کیفی و کمی شد. نتایج: بر اساس نتایج، با افزایش میزان مایع‌رویی کشت باکتری به‌عنوان ماده آنتاگونیست در محیط رشد قارچ، کاهش بیشتری برای رشد قارچ مشاهده شد. آفلاتوکسین B۱تولیدی در نمونه‌های کنترل به حدودppm ۳۵/۲ ‌رسید که این میزان در نمونه‌های تیمار شده با مایع‌رویی باکتری به شدت کاهش پیدا کرده بود. میزان این کاهش نیز وابسته به غلظت مایع‌رویی بود. نتیجه‌گیری: با توجه به دست آوردهای این تحقیق و با توجه به بومی بودن سویه باکتریایی مورد نظر، می‌توان از این سویه به‌عنوان عامل کنترل زیستی قارچ‌های مولد آفلاتوکسین استفاده کرد.

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

در این مقاله یک رویکرد جدید بروزرسانی مدل برای سلامت‌سنجی و تعیین محل و شدت آسیب در سازه­ های مهندسی ارائه می­ گردد. به این منظور، یک تابع هدف حساس به رخداد آسیب برپایه­ ی تابع خطای مستقیم  با کمک روش انطباق نقطه ­ای و به­ کارگیری اطلاعات مودال سازه­ ی آزمایش‌شده و مدل تحلیلی آن معرفی می ­شود. در این تابع هدف، اطلاعات مودال (بسامدهای طبیعی و شکل­های مود متناظر) به‌صورت مستقیم و بدون واسطه ترکیب می­ شوند که این امر سهولت ارزیابی تابع هدف و حساسیت زیاد آن به رخ‌داد آسیب را به‌دنبال دارد. به‌منظور یافتن جواب بهینه­ ی مسئله که همان آسیب­ های شناسایی شده در سازه است، از الگوریتم بهینه­ یابی پروانه-شعله استفاده می­ شود. الهام بخش اصلی این الگوریتم، همگرایی مارپیج پروانه ­ها به سمت شعله ­های مصنوعی می­ باشد. بروزرسانی موقعیت پروانه­ ها نسبت به شعله­ ها که بهترین جواب­ های بدست آمده در طول تکرارها می­ باشند، احتمال همگرایی زودرس به نقاط بهینه‌ی محلی را کاهش داده، همگرایی الگوریتم به نقطه‌ی اکسترمم کلی را تضمین می­ نماید. کارآیی روش پیشنهادی با مطالعه­ ی سه مثال عددی که شامل یک قاب برشی هفت طبقه، یک تیر ساده و یک خرپای دو بعدی می­ باشد، ارزیابی می­ گردد. در این مطالعه هر کدام از سازه­ ها با روش اجزا­ی محدود مدل‌سازی شده و آسیب با کاهش سختی در عضوهای آسیب دیده، شبیه سازی می ­شود. هم‌چنین اثر وجود نوفه­ ی تصادفی در داده ­های ورودی بر روی عملکرد روش پیشنهادی بررسی می­ شود. نتایج به‌دست‌آمده عملکرد خوب و پایدار روش مطرح شده را برای شناسایی آسیب نشان می­ دهد.

دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

در این تحقیق تأثیر هم‌زمان درصد‌های مختلف الیاف بازالت و پلی‌پروپیلن بر کارایی، رفتار مکانیکی و خصوصیات دوامی ملات سیمانی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. به‌منظور ارزیابی تأثیر الیاف‌ها با ثابت در نظر گرفتن سایر پارامتر‌های مؤثر بر خصوصیات ملات سیمانی (مانند نسبت آب به سیمان و نسبت ماسه به سیمان) از نمونه‌های حاوی ترکیب هیبریدی ۰,۰۵ و ۰,۱۲۵ درصد (درصد وزنی مجموع سیمان و سنگدانه) از دو الیاف ذکرشده بهره گرفته‌شده است، به طوریکه درمجموع ۴ نوع طرح مخلوط حاوی هیبرید الیاف‌های بازالت و پلی‌پروپیلن ساخته‌شده و نتایج آن با نمونه شاهد مورد مقایسه قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که استفاده هم‌زمان این دو الیاف تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر مقاومت فشاری ملات سیمانی نداشته است؛ این در حالی است که نتایج، عملکرد مطلوب و قابل‌توجه الیاف‌های مذکور در افزایش مقاومت خمشی و کششی را نشان دادند. همچنین مشاهده گردید که خصوصیات دوامی شامل نرخ جذب آب، جذب آب حجمی و مقاومت ویژه الکتریکی ملات سیمانی اصلاح‌شده با ترکیب هیبریدی این دو الیاف نسبت به نمونه شاهد بهبودیافته است. افزودن هیبریدی ۰,۱۲۵ درصد (درصد وزنی مجموع سیمان و سنگدانه) الیاف بازالت و پلی‌پروپیلن موجب افزایش به ترتیب ۲۸ و ۲۳ درصدی مقاومت خمشی و کششی نمونه شاهد گردید. همچنین نمونه حاوی هیبرید ۰,۱۲۵ درصد (درصد وزنی مجموع سیمان و سنگدانه) الیاف بازالت و ۰,۰۵ درصد الیاف پلی‌پروپیلن موجب افزایش ۹,۳ درصدی مقاومت فشاری، کاهش ۲۴ درصدی نرخ جذب آب، کاهش ۱۵ درصدی جذب آب حجمی و بهبود ۲۲ درصدی مقاومت ویژه الکتریکی گردید. مطابق نتایج بدست آمده از این تحقیق می‌توان دریافت که حضور هم‌زمان الیاف‌های بازالت و پلی‌پروپیلن موجب بهبود بخش عمده‌ خصوصیات ملات سیمانی شامل خصوصیات مکانیکی و دوامی می‌شود، این درحالی است که در صورت استفاده مجزا از هریک از این الیاف‌ها دستیابی به چنین نتیجه مطلوبی دور از انتظار است، چراکه هر یک از الیاف‌های بازالت و پلی‌پروپیلن با توجه به خصوصیات فیزیکی و شیمیایی توانایی بهبود قابل‌توجه بخشی از خصوصیات ملات سیمانی را دارند.

دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

اگرچه اثرات مثبت نانومواد بر خصوصیات کامپوزیت‌های سیمانی اثبات شده است، اما مبحث بسیار مهم پراکندگی صحیح نانومواد در محیط سیمانی، به شکل قابل‌قبول مورد تحقیق و پژوهش قرار نگرفته است. بر همین اساس، در این مقاله به طور جامع به عوامل موثر بر کلوخه‌شدگی نانولوله‌های هالوسیت در محیط قلیایی سیمان پرداخته شده است و در نهایت راهکاری مبنی بر رفع مشکل کلوخه‌شدن این نانومواد در محیط سیمانی ارائه گردیده است. نتایج حاکی از آن است که وجود یون‌های Ca۲+، K+ و Na+ به عنوان قلیایی‌های محیط سیمان عامل اصلی در تمایل نانوهالوسیت‌ها به کلوخه‌شدگی هستند، این‌درحالی‌است که یون‌های کلسیم به سبب ایجاد خاصیت پل‌زدگی با شدت بیشتری موجب کلوخه‌شدن نانومواد می‌شوند. مطابق نتایج، با افزایش میزان قلیاییت محیط سیمان تا pH=۱۱ پراکندگی نانومواد بهبود می‌یابد. پس از pH=۱۱ کلوخه‌شدگی هالوسیت آغاز شده و با افزایش قلیاییت این میزان کلوخه‌شدگی نیز شدت بیشتری پیدا می‌کند و در pH=۱۳,۵ به حداکثر مقدار می‌رسد. همچنین با استفاده از عامل‌های فعال سطحی‌‌ مختلف، که یکی از انواع روش‌های بهبود پراکندگی نانومواد می‌باشد، سعی گردید بر مشکل کلوخه‌شدگی نانوهالوسیت غلبه گردد. نتایج نشان داد عامل‌های فعال سطحی‌‌ پایه پلی‌کربوکسیلات به مراتب عملکرد بهتری را از خود نشان می‌دهند. همچنین مشاهده گردید ۳ درصد وزنی هالوسیت اصلاح‌شده با عامل فعال سطحی نه تنها می‌تواند بیش از ۲۶ و ۲۲ درصد به ترتیب مقاومت فشاری و مقاومت خمشی ملات را نسبت به نمونه کنترل افزایش دهد، بلکه موجب کاهش حدود ۲۸ درصدی نرخ جذب آب ملات سیمانی نیز می‌شود.

دوره ۲۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: گونه‌های کاندیدا فلور نرمال بدن انسان و عامل بیشترین عفونت‌های بیمارستانی در افراد دارای زمینه هستند. با توجه به اهمیت تشخیص صحیح آنها، مطالعه حاضر با هدف مقایسه روش‌های رایج با روش مولکولی در تشخیص گونه‌های مختلف کاندیدا به‌منظور یافتن روش بهینه انجام شد.
مواد و روش‌ها: ۶۰ ایزوله کاندیدای جداشده از بیماران مبتلا به اوروفارنژیال کاندیدیازیس با استفاده از روش‌های رایج شامل تولید جرم تیوب، کشت روی محیط کروم آگار،  استفاده از کیت API ۲۰ C AUX و روش مولکولی ITS sequencing شناسایی شدند. میزان توافق (ضریب k) بین روش‌های رایج در مقایسه با روش مولکولی با استفاده از نرم‌افزار SPSS ۱۶.۰ محاسبه شد.
یافته‌ها: از ۶۰ ایزوله کاندیدای مورد مطالعه، ۱۰ ایزوله (۱۶/۶%) در تست جرم تیوب، ۸ ایزوله (۱۳/۳۳%) در تست API و ۹ ایزوله (۱۵%) در تست کشت روی محیط کروم آگار دارای تشخیص متفاوت در مقایسه با روش مولکولی ITS sequencing بودند. روش جرم تیوب بیشترین (۰/۹۰ =k) و کشت روی کروم آگار کمترین (۰/۶۶ =k) توافق را در مقایسه با روش مولکولی در شناسایی گونه کاندیدا آلبیکنس نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که روش‌های معمولی به‌تنهایی قادر به تشخیص همه گونه‌های کاندیدا نیستند و روش‌های مولکولی مانند ITS sequencing، می‌توانند برای تشخیص قطعی به کار برده شوند.


دوره ۲۴، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

اتصال RBS یکی از اتصالات گیردار از پیش تایید شده بوده و جهت تامین شکل‌پذیری قاب‌های خمشی فولادی، از آن استفاده می‌شود. در این اتصال یک ناحیه مشخص از بال تیر برش خورده و مقطع در آن ناحیه ضعیف می‌شود تا محل تشکیل مفصل پلاستیک به آن ناحیه منتقل شده و از محل اتصال تیر به ستون دور شود. در نتیجه آن، شکل‌پذیری کافی توسط قاب خمشی برای جذب انرژی و جلوگیری از شکست های ترد فراهم می‌شود. در حال حاضر در طراحی اتصالات RBS، تاثیر ابعاد برش خورده RBS  بر عملکرد چرخه‌ای المان‌های تیر مورد توجه قرار نمی‌گیرد. اما استفاده از هندسه‌های مختلف RBS  برای هر تیر واحد، در مقایسه با مقطع کامل آن، می‌تواند تفاوت‌هایی در رفتار چرخه‌ای اتصالات داشته باشد. به‌منظور ارزیابی اثرات پارامترهای هندسی اتصال RBS بر رفتار چرخه‌ای این اتصالات، یک مطالعه پارامتری بر روی مقاطع فولادی I شکل اروپایی انجام گردید. این نمونه‌ها با استفاده از نرم‌افزار المان‌محدود آباکوس تحت بارگذاری چرخه‌ای، تحلیل و منحنی هیسترزیس لنگر- دوران برای هر کدام از نمونه‌ها استخراج گردید. به‌منظور حصول اطمینان از نتایج مدل‌سازی و تحلیل سازه، یک نمونه کار آزمایشگاهی، در نرم افزار آباکوس مدل‌سازی و صحت‌سنجی انجام شد. از هرکدام از منحنی‌های هیسترزیس یک منحنی ایده‌آل استخراج و با استفاده از منحنی‌های ایده‌آل، پنج پارامتر شامل لنگر تسلیم موثر(My)، لنگر نقطه مقاومت حداکثر(Mc)، ظرفیت دوران نهایی (θu)، شکل‌پذیری (μ) و ظرفیت اتلاف انرژی (EDC) به‌عنوان پارمترهای کلیدی طراحی لرزه‌ای برای هر یک از نمونه‎‌ها، استخراج گردید. بررسی ارتباط بین ابعاد RBS، ممان اینرسی و مشخصات مقطع برش‌خورده و کامل نشان داد می‌توان بین این پارامترها و پارامترهای کلیدی طراحی لرزه‌ای رابطه برقرار نمود.

صفحه ۱ از ۱