جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای رحمان سرشت


دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

مطالعه‌ زبان، متن و گفتمان در قلمروهای خُرد، بومی و موضعی یکی از جریان‌های پژوهشی تأکید شده از سوی جدیدترین پارادایم استراتژی‌پژوهی، یعنی «استراتژی به منزله‌ عمل» است. مطالعه انتقادی پیش رو با استفاده از پژوهش کیفی و با اتکا بر فلسفه‌ ساخت‌گرایی اجتماعی به دنبال استخراج «چیستی» و «چرایی» الگوی حاکم بر تصمیم‌های مدیران ورزش ایران از درون متن مدیریت ورزش ایران است. در این راستا با کمک نرم‌افزار تحلیل اکتشافی اطلس.تی از روش تحلیل داده‌بنیاد و کدگذاری‌های مبتنی بر رویکرد استقرایی بهره گرفته می‌شود. نتایج از درون ۱۲ مصاحبه‌ میدانی نیمه‌ساختاریافته و ۱۹ سند دست دوم به دست می‌آیند و نمونه‌ها از ترکیبی از نمونه‌گیری‌های هدف‌مند، گلوله‌برفی، در دسترس و نظری حاصل می‌شوند. در نهایت مشخص می‌شود که شرایط علّیِ «عدم اطمینان مدیریتی، عدم اطمینان اقتصادی، عدم اطمینان ناشی از ابهام در جهت‌گیری‌ها و عدم اطمینان ناشی از سیاست‌زدگی مدیریت» در کنار شرایط مداخله‌گرِ «موفقیت‌های گذشته مدیران، سابقه مدیریتی آن‌ها، میزان اضطراب‌گریزی شخصیتی‌شان، ساختار قدرت و نقش رسانه» پدیدارِ «گفتمان اطمینان‌طلبی» را در بستر «نزدیک‌بینی ذینفعان و عدم استقلال‌طلبی» شکل می‌دهند. عناصر ذکر شده در کنار هم «استراتژی مشروعیت‌بخشی» و پیامدهای تصمیماتی گرایش به «علم، ائتلاف‌، اخلاق، ترویج و انطباق» را می‌سازند.      

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( پائیز ۱۳۹۹ )
چکیده

هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای شایستگی‌های مشاوران راهبردی مدیریت و سازمان است. روش پژوهش، رویکرد ظاهرشونده گلیزر نظریه دادهبنیاد است. خبرگان این پژوهش را ۲۱ نفر از متخصصان حوزه مشاوره مدیریت تشکیل می‌دهند که با نمونه‌گیری هدفمند و به شیوه گلوله برفی انتخاب شده‌اند. از مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته به‌منظور گردآوری داده‌ها و از نرم‌افزار مکس کیودا نسخه ۱۰ و کدگذاری سه‌گانه برای تجزیه تحلیل یافته‌ها استفاده شد. نتایج نشان داد شایستگی‌های مشاور مدیریت شامل پنج دسته شایستگیها است که به‌صورت یک هرم تقسیم‌بندی میشوند. جمعشدن این شایستگیها در یک مشاور راهبردی شرط لازم برای موفقیت طرح مشاوره است. در پایین‌ترین سطح، شایستگی‌های شخصیتی قرار دارند؛ این شایستگیها به‌نوعی برای موفقیت هر فردی مؤثر هستند، اما برای مشاور مدیریت یک ضرورت محسوب میشوند. در سطح دوم شایستگی‌های عمومی مدیریت و مشاوره قرار دارند که برای هر مدیر و مشاوری الزامی است. در بالاترین سطح هرم نیز دو دسته شایستگیهای تخصصی مدیریت راهبردی و مشاوره مدیریت وجود دارد. شایستگیهای مدیریت راهبردی برای همه کسانی که دست‌اندرکار تدوین، اجرا یا کنترل راهبردهای سازمان هستند، مشترک است و شایستگیهای مشاوره مدیریت نیز بین همه کسانی که در سطح مدیریت ارشد سازمان به امر مشاوره اشتغال دارند، مستقل از اینکه زمینه مشاوره چه حوزهای از مدیریت باشد، مشترک می‌باشد.


دوره ۱۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

#کل مقاله؛ لاتین می باشد.#
 


دوره ۱۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده

در عصر حاضر، نوآوری و عملکرد آن ضرورتی اجتنابناپذیر در بسیاری از سازمان­ها بهشمار می­آید. تمرکز نداشتن‌ شرکت­ها را قادر می­سازد به‌سرعت به نیازهای در حال تغییر بازار، مشتری و فناوری پاسخ دهند. مشارکت کارکنان نیز منجربه ایجاد پویایی در سازمان می­شود و ازطرفی ظرفیت جذب به‌عنوان یک شاخص مهم، شرکت­ها را قادر می­سازد دانش را برای حفظ مزیت رقابتی بهدست آورند؛ جذب و تغییر دهند و از آن بهره برداری کنند. بنابراین هدف پژوهش این است که جنبه­ های سازمانی مانند تمرکز نداشتن، مشارکت کارکنان، ظرفیت جذب و آثار متقابل آنها را بر عملکرد نوآوری و عملکرد کسب­وکار بررسی کند. روش پژوهش حاضر به‌صورت پیمایشی- تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که مقدار آن ۰/۹۴۳ بهدست آمد و روایی بر‌اساس سنجش اعتبار محتوا و فرمول لاوشه (CVR) تأیید شد. با استفاده از نمونه­ گیری تصادفی از جامعه آماری که شامل کارکنان اداره کل واگن­ ها است، تعداد ۵۰ پرسشنامه تکمیل‌شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS بررسی شد. یافته­ های پژوهش نشان می­دهد تمرکز نداشتن، مشارکت کارکنان و ظرفیت جذب با عملکرد نوآوری رابطه معنادار مثبت دارد و عملکرد نوآوری نیز بر عملکرد کسب­ وکار مؤثر است.


دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش تدوین الگوی تاب‌آوری کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در مواجهه با رویداد قوی سیاه با تأکید بر محورهای درونی سازمان است.
روش: این پژوهش با روش کیفی و در طی چند مرحله انجام شد. داده‌های پژوهش در بخش تحلیل مضمون از راه مصاحبه با ۲۶ مشاور دارای مجوز مراکز مشاوره، اطلاع‌رسانی و خدمات کارآفرینی در سراسر کشور گردآوری شد. برای ارزیابی کفایت تحلیل مضمون و دستیابی به اجماع کلی، از روش دلفی فازی استفاده شد. خروجی این مرحله ۱۱ مقوله اصلی و ۲۵ مقوله فرعی در دو محور بود. جهت ساختاربندی الگوی پژوهش و سطحبندی متغیرها از تکنیک مدل‌سازی ساختاری -تفسیری استفاده شد.
یافته‌ها: مقوله‌های طرحواره مدیر، شایستگی رفتاری و تخصصی وی در محور مدیریت ارشد و محور قابلیت‌های سازمانی شامل جهت‌گیری راهبردی، اصلاح ساختار و تعالی فرایندها، ترویج فرهنگ مثبت، نظام مالی دقیق، نظام‌مندی منابع انسانی شایسته، جهت‌گیری بازار متناسب با شرایط، آمادگی زیرساخت‌های فیزیکی و اطلاعاتی و به‌کارگیری فناوری اطلاعات هستند. الگوی به‌دست‌آمده با ایجاد ظرفیت‌ها و بسترهای درونی سازمان در شرایط نامطمئن از راه واکنش سریع و اقدام‌های نوآورانه شرایط ادامه تاب‌آوری کسب‌وکارهای کوچک و متوسط را فراهم می‌کند.


دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

اغلب سازمان‌ها برای هدایت و اثر بر نگرش‌ها و رفتارهای کارکنان و نیز اطمینان از اثربخشی وسایل دستیابی به هدف‌های سازمان، از مجموعه متنوعی از سازوکارهای کنترل استفاده می‌کنند. از این ‌رو با در نظر گرفتن جایگاه ویژه ساختار سازمان و نقش آن در هدایت نگرش‌ها و رفتارهای کارکنان و ابعاد مختلف شغلی، هدف اصلی این پژوهش، مطالعه آثار ساختار سازمانی و ویژگی‌های شغل بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و برای جمع‌آوری داده‌ها، از ابزار پرسشنامه استفاده می‌شود. تعداد ۳۵۰ نفر از کارمندان اداره‌های مختلف یک سازمان دولتی در شهر تهران به‌عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. برای تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیه‌ها و مدل، از آزمون‌های ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل مسیر (رگرسیون چندگانه) و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) استفاده شد. یافته‌های پژوهش حاکی از این است که در میان متغیرهای ساختار سازمانی، رسمیت مهم‌ترین عامل اثرگذار منفی بر تنوع وظیفه، هویت وظیفه و استقلال شغلی محسوب می‌شود. همچنین می‌توان تمرکز را به عنوان اصلی‌ترین عامل اثرگذار بر اهمیت وظیفه و بازخور شغلی در نظر گرفت. علاوه بر این در میان متغیرهای مربوط به ویژگی‌های شغل، بازخور شغلی بیشترین اثر را بر رضایت شغلی دارد. در‌نهایت نیز یافته‌های پژوهش نشان داد که رضایت شغلی اثر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی کارکنان دارد.

دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

امروزه رعایت اخلاق و حفظ ارزش‌های اخلاقی یکی از پدیده‌های مهم است که در بیشتر سازمان‌ها مورد توجه قرار می‌گیرند. بر همین اساس هدف این مقاله بررسی اثر ویژگی‌های دموگرافیک فردی، متغیرهای سازمانی و اخلاقی در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی حسابداران شرکت‌های صنعتی تبریز است. برای نیل به هدف یادشده پانزده فرضیه مطرح شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل ۱۵۰۵ نفر از حسابداران صنایع خیلی کوچک، کوچک، متوسط و بزرگ شهر تبریز است که با استفاده از جدول نمونه‌گیری مورگان و کرجسی، حجم نمونه ۳۰۶ نفر به دست آمد. برای گرد‌آوری داده‌های لازم جهت آزمون فرضیه‌های تحقیق از پرسش‌نامه و سناریو استفاده شده است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل آماری، ابتدا با استفاده از آمار توصیفی به توصیف متغیرهای پژوهشی اصلی و برخی متغیرهای جمعیت‌شناختی پرداخته شده و سپس در بخش آمار استنباطی با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله‏مراتبی در چارچوب تحلیل مسیر فرضیه‌ها بررسی شده است. نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که رابطه معناداری بین شناسایی مسئله اخلاقی و داوری اخلاقی، بین داوری اخلاقی و قصد اخلاقی و نیز بین شناسایی مسئله اخلاقی و قصد اخلاقی وجود دارد، در نتیجه مدل درست پشتیبانی شد. جو اخلاقی سازمان از عوامل پیش‌بینی‌کننده قوی درباره سه مرحله تصمیم‌گیری اخلاقی مورد مطالعه بود.



دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

آن­چه در سال­های اخیر مورد توجه پژوهش­گران قرار گرفته اهمیت و تعیین کننده بودن مرحله پیش آیندی در ادامه مسیر همکاری­ میان سازمانی و تجدید آن در چرخه عمر فرایند همکاری است اما اهتمامی در خور برای شناسایی عناصر چارچوب پیشگفته صورت نگرفته است. با توجه به اهمیت بسیار بالای این موضوع،  این تحقیق  دستیابی به چارچوبی برای همکاری­های میان­سازمانی در مرحله پیش آیندی را وجهه همت قرار می دهد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از دو روش ISM و SEM استفاده می­شود. جامعه آماری پژوهش در بخش ISM را ۹ نفر از خبرگان بخش­های دولتی و خصوصی و نیز استادان دانشگاه تشکیل می­دهند. در بخش SEM نمونه آماری را ۴۱۵ نفر ازکارکنان و مدیران سازمان­هایی تشکیل می­دهند که در بخش­های مختلف آن­ها در پروژه­های مختلف با سایر سازمان­ها درگیر بوده­اند. نتایج نشان می­دهد تعهد مدیریت عالی، ارتباطات، انگیزش، چشم انداز مشترک، روابط متقابل، هدف های همسو، فرهنگ همکاری، اعتماد، برنامه ریزی مشترک، توزیع قدرت، مدیریت تعارض، ایجاد سامانه های کنترلی و نظارتی، ایجاد سامانه های اطلاعاتی، محور قرار نگرفتن ملاحظات سیاسی و نیز اقتصادی بر اثربخشی همکاری میان سازمانی موثرند. بعلاوه این مدل مشخص می­سازد که اثربخشی همکاری میان سازمانی نیز می­تواند بر ایجاد ارزش و موفقیت کسب و کار موثر باشد.
 

دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، مطالعه هم‌نویسندگی و تبیین الگوی همکاری میان پژوهشگران حوزه مدیریت راهبردی در ایران است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و با رویکرد علم‌سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل تمامی مقالات و نویسندگان مقالات داخلی حوزه مدیریت راهبردی است که در مجموع شامل ۳۲۰ عنوان مقاله در ۳۲ نشریه داخلی مرتبط با این حوزه بوده که در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ شناسایی شده است. از تحلیل شبکه‌های اجتماعی برای تحلیل داده‌ها استفاده شده و در تحلیل شبکه هم‌نویسندگی از نرم‌افزار  UCINETو Gephi کمک گرفته شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که بیشترین الگوی نویسندگی مورد استفاده در تولید این مقالات الگوی دو نویسندگی است. ۶۰۶ نویسنده منحصربه‌فرد در تشکیل شبکه مقالات نقش داشته‌اند که از این میان ۱۰۲ نویسنده دارای نقش تأثیرگذاری بوده‌اند. این بررسی نشان داد که عادل آذر، سیدحمید خدادادحسینی و همچنین مشترکا سیدمحمود حسینی و سیدرضا سیدجوادین به ترتیب رتبه اول تا سوم را در فراوانی مقالات به خود اختصاص داده‌اند. در شاخص مرکزیت رتبه، عادل آذر، سیدحمید خدادادحسینی و سیدمحمود حسینی به ترتیب رتبه اول تا سوم را دارا هستند. در شاخص مرکزیت بینابینی، سیدحمید خدادادحسینی در رتبه نخست و علی دیواندری و سیدمحمود حسینی به ترتیب در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند. ضمن این‌که در شاخص مرکزیت نزدیکی نیز سه رتبه اول عبارتند از سیدعلی موسوی، حسین صفری و نادر مظلومی.

صفحه ۱ از ۱