۱۵ نتیجه برای رجب زاده قطری
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محقق این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی ۱۱۶ سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط ۲۵۰ نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محققان این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی ۱۱۶ سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط ۲۵۰ نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف:وجود معضلاتی مانند کمکاری و پرخاشگری در سازمانها موجب شد که آنها بهدنبال کاهش اینگونه رفتارها و افزایش هر چه بیشتر رفتارهایی باشند که برای سازمان منافعی از جمله بهرهوری داشته باشد.یکی از عوامل ایجاد منافعی همچون بهرهوری در سازمان، رفتارشهروندی سازمانیاست. هدف از این تحقیق تعیین رابطه مؤلفه رفتار شهروندی سازمانی با بهرهوری منابع انسانی در میان کارکنان بیمارستانهای منتخب دانشگاههای علوم پزشکی تهران و دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی است. روش بررسی: این تحقیق در شش بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد نگرشسنجی انجام شده و دادهها از راه توزیع پرسشنامه در بین ۴۲۹ نفر از کارکنان این بیمارستانها به روش نمونهگیری دو مرحلهای تصادفی جمعآوری شده است. روش پژوهش، توصیفی- مقطعی و نوع تحقیق میدانی بوده است. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که ازنظر کارکنان، بین رفتارشهروندی سازمانی و بهرهوری آنان در بیمارستانهای محل اشتغال رابطه معناداری وجود دارد. به این معنا که در این بیمارستانها، انجام رفتارشهروندی سازمانی بر میزان بهرهوری کارکنان تأثیر داشته است. نتیجهگیری: در این بررسی، تأثیر هر یک از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی بر بهرهوریدر بیمارستانهای مورد مطالعه نتایج متفاوتی داشته است. در پایان تحقیق، دلایل پایین بودن احتمالی سطح مؤلفههای مذکور و شاخصهای مربوط به آنها بررسی و راهکارهایی برای بهبود آنها ارائه شده است. روش بررسی: این تحقیق در شش بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد نگرشسنجی انجام شده و دادهها از راه توزیع پرسشنامه در بین ۴۲۹ نفر از کارکنان این بیمارستانها به روش نمونهگیری دو مرحلهای تصادفی جمعآوری شده است. روش پژوهش، توصیفی- مقطعی و نوع تحقیق میدانی بوده است. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که ازنظر کارکنان، بین رفتارشهروندی سازمانی و بهرهوری آنان در بیمارستانهای محل اشتغال رابطه معناداری وجود دارد. به این معنا که در این بیمارستانها، انجام رفتارشهروندی سازمانی بر میزان بهرهوری کارکنان تأثیر داشته است. نتیجهگیری: در این بررسی، تأثیر هر یک از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی بر بهرهوریدر بیمارستانهای مورد مطالعه نتایج متفاوتی داشته است. در پایان تحقیق، دلایل پایین بودن احتمالی سطح مؤلفههای مذکور و شاخصهای مربوط به آنها بررسی و راهکارهایی برای بهبود آنها ارائه شده است.
.Organizational Citizenship Behavior) OCB( زمینه و هدف:وجود معضلاتی مانند کمکاری و پرخاشگری در سازمانها موجب شد که آنها بهدنبال کاهش اینگونه رفتارها و افزایش هر چه بیشتر رفتارهایی باشند که برای سازمان منافعی از جمله بهرهوری داشته باشد.یکی از عوامل ایجاد منافعی همچون بهرهوری در سازمان، رفتارشهروندی سازمانیاست. هدف از این تحقیق تعیین رابطه مؤلفه رفتار شهروندی سازمانی با بهرهوری منابع انسانی در میان کارکنان بیمارستانهای منتخب دانشگاههای علوم پزشکی تهران و دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی است. روش بررسی: این تحقیق در شش بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد نگرشسنجی انجام شده و دادهها از راه توزیع پرسشنامه در بین ۴۲۹ نفر از کارکنان این بیمارستانها به روش نمونهگیری دو مرحلهای تصادفی جمعآوری شده است. روش پژوهش، توصیفی- مقطعی و نوع تحقیق میدانی بوده است. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که ازنظر کارکنان، بین رفتارشهروندی سازمانی و بهرهوری آنان در بیمارستانهای محل اشتغال رابطه معناداری وجود دارد. به این معنا که در این بیمارستانها، انجام رفتارشهروندی سازمانی بر میزان بهرهوری کارکنان تأثیر داشته است. نتیجهگیری: در این بررسی، تأثیر هر یک از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی بر بهرهوریدر بیمارستانهای مورد مطالعه نتایج متفاوتی داشته است. در پایان تحقیق، دلایل پایین بودن احتمالی سطح مؤلفههای مذکور و شاخصهای مربوط به آنها بررسی و راهکارهایی برای بهبود آنها ارائه شده است.
.Organizational Citizenship Behavior) OCB(
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
توسعه مقاصد گردشگری نیازمند حمایت مؤثر و همه جانبه جوامع برای همراه و همسو کردن ذینفعان گردشگری و گسترش تعاملات رضایتبخش گردشگران و اجتماعات میزبان است. در نتیجه این تعاملات سازنده و مؤثر، منافع گردشگری برای گردشگران و جوامع میزبان ارتقا یافته و میتواند زمینههای توسعه ملی را فراهم کند. به منظور جلب حمایتهای جامعه، بر مبنای نظریه مبادله اجتماعی باید زمینههای رضایت افراد جامعه بیش از پیش فراهم شود. آنچه میتواند این مهم را محقق سازد، برایند ادراکات و برداشتهای مثبت یا منفی از توسعه صنعت گردشگری است. براساس مبانی نظری، ابعاد چهارگانه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی به عنوان مؤلفههای اساسی هستند که در جوامع میزبان، زمینه تکوین ادراکات مثبت و منفی اجتماعات محلی را ایجاد میکنند. در مطالعه حاضر، چگونگی اثرات این متغیرها بر یکدیگر و تأثیر آنها بر حمایت و پشتیبانی از توسعه گردشگری مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی روایی متغیرهای مدل از روش تحلیل عامل و برای بررسی روابط علّی بین متغیرهای پنهان مدل از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. تحلیل دادههای با بهرهگیری از نرمافزارهایSPSS۲۳ وAMOS ۱۸ انجام میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که یکی از عوامل مهم حمایت یا عدم حمایت جامعه میزبان، میزان رضایتمندی از گردشگری است. این عامل با ضریب تأثیر ۹/۰ مهمترین عامل تبیینکننده واریانس متغیر وابسته است. بعد اجتماعی با ضریب تأثیر ۸/۰به صورت غیرمستقیم و از طریق دو متغیر اثرات ادراک شده مثبت و رضایتمندی، مهمترین عوامل مؤثر بر حمایت از توسعه گردشگری هستند.
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
حفظ و بقای سازمانها در محیط رقابتی جدید راهی بهغیراز کسب مزیت رقابتی پایدار برای آنها باقی نمیگذارد. نظر به اینکه مزیت رقابتی مبتنی بر خلاقیت از کلیدیترین عوامل بقای سازمانهای عصر حاضر است، لازم است عواملی که در شکلگیری فرایند خلاقیت سازمانی مؤثرند در تصمیمگیریهای سازمانی موردتوجه قرار گیرند. با توجه به اینکه افراد و عوامل بسیاری درگیر فرایند خلاقیت سازمانیاند، تصمیمگیری در این خصوص ازجمله مسائل پیچیده و ساختنیافته دنیای واقعی محسوب میشود که بهوسیله خواص سیستمهای آشوبناک اداره میشود و روشهای پژوهش در عملیات سخت قادر به بازنمایی و حل آن نخواهند بود. متدلوژی سیستمهای نرم ازجمله روشهای پژوهش در عملیات است که بهمنظور بازنمایی، ساختاردهی و حل مسائل پیچیده به کار میرود. ازاینرو در پژوهش حاضر (که بخشی از رساله دکتری میباشد) ضمن تشریح و بیان مراحل متدلوژی سیستمهای نرم، از چهار مرحله اول متدلوژی سیستمهای نرم چکلند برای بازنمایی و ساختاردهی مسئله خلاقیت پایدارسازمانی استفادهشده است. در این پژوهش بهمنظور دستیابی به دادهها و همچنین دستیابی به اطلاعاتی که برای طراحی مدل مفهومی موردنیاز بود، پس از بررسی پژوهشهای انتشاریافته در حوزه خلاقیت و نوآوری فردی، گروهی، سازمانی از راه جلسههای هدایت و تسهیل شده و مصاحبه عمیق نظر خبرگان و متخصصان جمعآوری شد. در پایان این جلسهها و مصاحبهها ، تصویر غنی، تعریف ریشهای و تحلیل CATWOE و مدل مفهومی برای خلاقیت سازمانی طراحی و توسعه داده شد.
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی نوین در سنجش بلوغ فناوری اطلاعات به جهت استقرار حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی ایران میباشد. این مطالعه از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت از نوع توصیفی و همبستگی به شمار میرود. روش انجام تحقیق نیز به صورت پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران ارشد و کارشناسان فناوری اطلاعات سازمان ثبت اسناد میباشد که ۲۷ نفر به صورت غیرتصادفی و به روش نمونهگیری قضاوتی انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه (شامل ۲۴ مؤلفه اصلی و ۶۴ سؤال) استفاده شده است که برای تهیه آنیک مدل نوآورانه ترکیبی از مدلهای بلوغ فناوری اطلاعات ایجاد و در یک سازمان دولتی به کار گرفته شد همچنین برای تأیید روایی پرسشنامه از نظر اساتید و صاحبنظران استفاده شده است و جهت سنجش پایایی پرسشنامهها از آلفای کرونباخ استفاده شده است. به منظور تحلیل پرسشنامه از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. همچنین از آزمون t تکنمونهای به منظور مقایسه میانگین مؤلفهها (سؤالها) با میانگین دادهها استفاده شده است. این آزمون با اطمینان ۹۵
درصد و خطای ۵ درصد انجام شده است. براساس نتایج این آزمون مؤلفهها به سه دسته کمتر از میانگین (معنادار)، در حدود میانگین (بیمعنا) و بیش از میانگین (معنادار) دستهبندی شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سازمان ثبت اسناد از نظر بلوغ در سطح دو (آگاهی) قرار دارد. این سطح نشانگر این است که سازمان از وضعیت فناوری اطلاعات و نیازهای خود در این حوزه آگاه بوده و در حال برنامهریزی در راستای اعتلای خود میباشد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
با بالا رفتن سن مدیران عالی، تغییراتی در زمینه های فیزیولوژیک و در ویژگیهای روانی، شخصیت، و خلق و خو آنها رخ می دهد و در طول زمان این تغییرات در ماهیت رفتار آنها نیز تاثیر میگذارد. این تغییرات رفتاری در مدیران عالی می تواند نمودی بیرونی داشته و خود را در رفتارهای سازمانی نشان دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان تاثیر رشد و تحول ویژگیهای شخصیتی مدیران عالی سازمان ناشی از بالا رفتن سن آنها و تاثیر آن بر جو سازمانی است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش علی- مقایسه ای با استفاده از روش کمی و ابزار پرسشنامه بوده و در ۷۲ شرکت، مدیران عالی و کارمندان آنها در دو گروه مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان دهنده این بود که با بالا رفتن سن مدیران عالی کاراکترهای خودشیفتگی، کمال گرایی، هیجان جویی و مقابله با استرس دچار تغییر شده اند. همچنین آزمون میانگین دوجامعه نشان دهنده تفاوت معنادار بر روی هفت مولفه جوسازمانی(روحیه گروهی، مزاحمت، صمیمیت، علاقه مندی، ملاحظه گری، فاصله گیری و نفوذ و پویایی در جو سازمانی) بوده و در ارتباط با مولفه تاکید بر تولید تفاوت معناداری در مقدار این مولفه در دو گروه مورد آزمون مشاهده نشد که نشاندهنده این است که در تمام سنین مدیران بر تولید که هدف اصلی تشکیل یک سازمان است تاکید دارند. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشاندهنده تاثیر مولفه های شخصیت بر مولفه های جو سازمان است.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از این پژوهش مدلسازی بازاریابی توصیهای الکترونیکی با تأکید بر رفتار مشتری و بهبود کسبوکار است. دراینراستا به شناسایی و بررسی تأثیر عوامل مختلف بر نتایج بازاریابی توصیهای الکترونیکی و همچنین بررسی اثرهای اجرای موفق این بازاریابی بر رفتار مشتریان و بهبود کسبوکارهای الکترونیکی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. در مدل مفهومی پژوهش، متغیرهای مستقل تعامل مشتری، کانال بازاریابی توصیهای، کیفیت پیام و تصویر برند به همراه مؤلفههای آنها براساس مرور ادبیات شناسایی و فرضیههای پژوهش تدوین شدهاند. بهمنظور بررسی اثر مؤلفههای شناسایی شده بر موفقیت بازاریابی توصیهای و اعتبار مدل مفهومی پژوهش از ابزار پرسشنامه و نظرهای کاربران سایتهای فروش اینترنتی در ایران استفاده شده است. نمونه آماری نیز بهدلیل نامحدودبودن جامعۀ آماری براساس فرمول کوکران ۳۸۴ برآورد شد که بهمنظور بررسی و ارائه مدل نهایی از رویکرد معادلات ساختاری با نرمافزار PLS Smart استفاده شد. تحلیل آماری دادهها و نتایج پژوهش نشاندهنده آن است که تعامل مشتری، کانال بازاریابی توصیهای، کیفیتپیام و تصویر برند تأثیر مثبت و معناداری بر نتایج این نوع از بازاریابی که تغییر رفتار مشتری و بهبود کسبوکار است، دارد.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
حفظ مشتری یکی از پراهمیتترین مسائل هر سازمانی است و یافتن راهی برای حفظ و بقای مشتری از نیازهای کلیدی آن سازمان است. هدف اصلی پژوهش حاضر در حوزه یادگیری ماشین، تمرکز بر مشکل شناسایی صحیح نیازهای مشتری با روش مبتنی بر استخراج دیدگاهها، تحلیل احساسات و کمیسازی گرایش احساسی مشتریان درباره خدمات بانکی و بررسی و تحلیل نظرهای آنها میباشد. بهعبارت دیگر موضوع این پژوهش طراحی سیستم توصیهگر برای ارائه خدمات مناسب و منطبق با رضایت مشتریان با نگاه به سلیقهها، احساسات و تجربههای آنها میباشد. روش اجرای ارائهشده در پژوهش حاضر بهاینترتیب است که عقاید و تجربههای مشتریان را از راه بررسی توییتهای حاوی
هشتگهایی با عنوانها و سرفصلهای خدمات بانکی بهعنوان دادههای جامعه آماری دریافت و پس از بررسی، نتیجه را در قالب متغیرهای نمره احساسات افراد برای توییتها، نمره ارتباط، شباهت کسینوسی و میزان ضریب اطمینان و درنظرگرفتن گروههایی از ویژگیهای مربوطه و عقاید ثبتشده در فرایند آموزش و تست بهصورت ارائه پیشنهاد شخصیسازیشده برای دریافت خدمات بانکی فراهم میکند. بهمنظور ارائه راهکار توصیهگر، از روشهای دستهبندی مناسب به همراه روشهای عقیدهکاوی و رویکرد اعتبارسنجی مناسب استفاده میشود و سیستم طراحیشده نهایی با خطایی اندک، بهمنظور ارائه خدمات شخصیسازیشده و در راستای کمک به سیستم بانکی گام خواهد برداشت. ازآنجاییکه درحال حاضر ارائه خدمات بانکی متناسب با وضعیت مشتریان بهطور کامل وجود ندارد، ازاینرو سیستم مذکور در این زمینه بسیار راهگشا خواهد بود.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
نگهداری و حفظ روابط با مشتریان و جلوگیری از رویگردانی مشتری از وظایف مهم سازمانها در بازارهای بهشدت رقابتی کنونی است. در این پژوهش مسئله رویگردانی مشتری و استراتژیهای حفظ و نگهداشت مشتری بررسی شدهاند. این موضوعات از راه مرور ادبیات نظاممند و از زوایای مختلف از جمله زمینه فعالیت سازمان، درجه فردیسازی مدیریت ارتباط با مشتری، دستهبندی مشتریان، انتخاب مشتریان کلیدی، تعلق خاطر کارمندان به سازمان و ارزیابی عملکرد کارکنان سازمان بررسی قرار شدهاند.
علاوهبراین، ابزاری مبتنی بر شبکههای یادگیری عمیق جهت پیشبینی رویگردانی مشتری استفاده شده است. درنتیجه یک چارچوب و مدل مفهومی بر پایه ادبیات موجود در این حوزه ایجاد شده و بعد از آن با مدل پیشبینی رویگردانی مشتری با استفاده از شبکههای یادگیری عمیق ترکیب شده است. نتایج نشان میدهد استفاده از یادگیری عمیق در پیشبینی رویگردانی مشتری یک شیوه کاملاً مؤثر و کارآمد برای حل مسئله ارتباط، حفظ و نگهداشت مشتری است. این رویکرد نهتنها قادر به پیشبینی دقیق این است که کدام یک از مشتریان سازمان در حال رویگردانی از سازمان و قطع ارتباط خود با سازمان هستند، بلکه میتواند بهطور دقیق عوامل و پارامترهای مؤثر بر رویگردانی مشتری را شناسایی کند و بینش بسیار ارزشمندی برای واحد بازاریابی سازمانها به ارمغان آورد.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
صنعت نفت ایران از نقطه نظر مزایای شغلی همواره جزء بهترین سازمان ها در ایران بوده است، اما مواجهات شغلی (قرار گفتن در معرض آلایندهها) که زمینهساز بیماریهای مزمن مثل سرطان است، در محیط کاری کارکنان عملیاتی این صنعت زیاد است. وزارت نفت ایران دارای سازمانی با عنوان بهداشت و درمان بوده که کارکنان رسمی صنعت را تحت پوشش کامل بیمه خدمات درمانی قرار داده است. این سازمان در کنار واحدهای HSE نقش تعیینکنندهای در سلامت و ایمنی شغلی کارکنان ایفا میکنند، اما هیچ ساختار و سیستم اطلاعاتی منحصر به فردی برای پیشگیری و مراقبت از سرطان شغلی وجود ندارد. از طرفی اهمیت بیماری سرطان، بار منفی روانی آن و هزینههای بالایی که برای درمان مبتلایان صرف می شود، از نظر وزارت نفت بسیار مهم تلقی میشود. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت چارچوب سیستمی برای مراقبت در برابر سرطان شغلی در کارکنان صنعت نفت ایران میباشد. به دلیل وجود پیچیدگیهای پویای مسئله (ماهیت چند عاملی سرطان، تأثیر همزمان عوامل و تأخیر زمان مواجهه تا بروز بیماری) و نیز پیچیدگیهای رفتاری آن (وجود ذینفعان و نقشآفرینان متعدد) برای مطالعه وضع موجود از روششناسی سیستمهای نرم استفاده شده است. در این راستا تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو (CATWOE) و تعریف ریشهای با توافق و تأیید مالک مسئله و از راه برگزاری جلسههای متعدد با ذینفعان آن- گاهی اوقات با دیدگاهها و منافع متعارض-حاصل شده است که نشان میدهد سیستم مراقبت با لحاظ کردن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان میدهد که برای بهبود وضعیت مسئله باید در سیستمهای اطلاعاتی نقشآفرینان (بهداشت حرفهای و سلامت کار از یکسو و بیمارستانها و سازمان بازنشستگی از سوی دیگر) تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل سرطانزا و جمعآوری اطلاعات بیماران مبتلا اعمال کرد.
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
دنیای امروزی بیشتر از هرزمانی رقابتی شده است و صنعت بهطور فزایندهای به مدیریت زنجیره تأمین بهعنوان یک سلاح رقابتی مینگرد؛ بنابراین بهمنظور بقا در چنین محیط رقابتی برای سازمانهای با کالای قابل بازیافت، مدیریت زنجیره تأمین با حلقه بسته به مسئلهای ضروری تبدیلشده است. بهعبارتدیگر، عواملی هم چون افزایش رقابت بین سازمانها و کاهش هزینهها در کنار مقررات و قوانین دولتی و افزایش آگاهی عمومی توجه مشتریان و سازمانها را به مسائل بازیافت جلب نموده است. هدف این پژوهش ارائه یک روش یکپارچه برای زنجیره تأمین با حلقه بسته است که شامل دو مرحله است. در مرحله اول، چارچوبی برای معیارهای انتخاب تأمینکننده و پیمانکار در زنجیرههای معکوس پیشنهاد میشود. بهعلاوه، از روش فازی برای ارزیابی آنها بر اساس معیارهای کمی و کیفی استفادهشده است. خروجی این مرحله ارزش هر یک از تأمینکنندهها و پیمانکارها برحسب قطعات است. در مرحله دوم یک مدل برنامهریزی خطی چندهدفه عدد صحیح مختلط چند دورهای ارائه میشود بهطوریکه انتخاب تأمینکننده و تخصیص کالا به آنها (تصمیمات استراتژیک)، انتخاب پیمانکار و تخصیص کالا به آنها (تصمیمات تاکتیکی) و تعداد بهینه قطعات و محصولات در CLSC (تصمیمات عملیاتی) را تعیین کند. توابع هدف به ترتیب حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه کارخانه و هزینه نگهداری موجودی سطح اطمینان قطعات و همینطور حداکثر ساختن ارزش تأمینکنندهها و پیمانکاران است و تابع هدف دیگر مربوط به تخصیص کالا بین پیمانکاران یا انجام کار بازیافت توسط خود کارخانه است.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
امروزه با توجه به اهمیت یافتن موضوع پایداری در سطح بین المللی، محققان بسیاری به ارائه مدلهای ارزیابی پایداری در صنعت بانکداری پرداختهاند. چراکه بانک ها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه پایداری در کشور تأثیرگذارند. در این راستا پژوهش حاضر باهدف ارائه یک مدل جامع پایداری در نظام بانکداری، در قالب یک مطالعه توصیفی با رویکرد کیفی-کمی برنامهریزی شد. بدین منظور ابتدا کدها، تمها و مقولههای پایداری بانک با استفاده از رویکرد فراترکیب استخراج و رابطه شبکه ای و سطح بندی آنها با کمک مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM)، حاصل شد. در نهایت مدل امروزه با توجه به اهمیت یافتن موضوع پایداری در سطح بینالمللی، محققان بسیاری به ارائه مدلهای ارزیابی پایداری در صنعت بانکداری پرداختهاند. چراکه بانکها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه پایداری در کشور تأثیرگذارند. در این راستا پژوهش حاضر باهدف ارائه یک مدل جامع پایداری در نظام بانکداری، در قالب یک مطالعه توصیفی با رویکرد کیفی-کمی برنامهریزی شد. بدین منظور ابتدا کدها، تمها و مقولههای پایداری بانک با استفاده از رویکرد فراترکیب استخراج و رابطه شبکهای و سطحبندی آنها با کمک مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM)، حاصل شد. درنهایت مدل شبکهای حاصل به جهت تعیین اوزان تمها و مقولهها به فرایند تحلیل شبکهای (ANP) سپرده شد. در ادامه با بهکارگیری مدل نهایی و استخراج اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوا، امتیاز پایداری ۲۷ بانک دولتی و غیردولتی کشور در سال ۱۳۹۶ تحلیل گردید. بر اساس نتایج بانک پاسارگاد رتبه اول، بانک آینده و بانک ملی به ترتیب رتبههای دوم و سوم را کسب کردند. یافتهها بیانگر آن است که میانگین امتیاز پایداری در بانکهای غیردولتی از بانکهای دولتی بیشتر بوده و درمجموع بانکهای کشور به مقوله محیطزیست توجه بسیار کمی داشتهاند که نیازمند تأکید بیشتر در برنامههای راهبردی ایشان میباشد.
شبکه ای حاصل به جهت تعیین اوزان تم ها و مقوله ها به فرایند تحلیل شبکها ی (ANP) سپرده شد. در ادامه با بهکارگیری مدل نهایی و استخراج اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوا، امتیاز پایداری ۲۷ بانک دولتی و غیردولتی کشور در سال ۱۳۹۶ تحلیل گردید. بر اساس نتایج بانک پاسارگاد رتبه اول، بانک آینده و بانک ملی به ترتیب رتبه های دوم و سوم را کسب کردند. یافتهها بیانگر آن است که میانگین امتیاز پایداری در بانکهای غیردولتی از بانکهای دولتی بیشتر بوده و درمجموع بانکهای کشور به مقوله محیطزیست توجه بسیار کمی داشته اند که نیازمند تأکید بیشتر در برنامههای راهبردی ایشان میباشد.
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
تغییرات گسترده سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در دنیای امروزی منجر به از دست دادن موقعیت کسب و کار در موسسات مالی و بانکها گردیده تا جائی که خطر ورشکستگی این سازمانها ، جامعه اقتصادی کشور را همانند دومینوئی تهدید می نماید. این مقاله سعی دارد تا با استفاده از مدل سازی مانا به عنوان ابزاری قدرتمند جهت طراحی و عارضه یابی در سیستم بانکی، نقاط ضعف و قوت این سیستم را از نقطه نظر مانایی و ماندگاری شناسائی ومورد ارزیابی قرار دهد. مدل سازی مانا با الهام از علوم سایبرنتیک و قانون تنوع اشبی در پی ارائه مدل سیستمی برای مقابله با پیچیدگی در سازمانها می باشد. در این مقاله محققان با استفاده از اقدام پژوهی سیستمی وبا استفاده از مدل سازی مانا به عنوان ابزاری جهت عارضه یابی (و طراحی) در تلاش برای باز طراحی نقاط آسیب پذیر مبتنی بر مدل مانا در سیستم بانکی بوده اند.
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
رویکرد پویاییشناسی سیستمها بر مشارکت افراد در مدلسازی و همچنین ارزیابی مدل و مدلسازی تاکید دارد. در سالهای اخیر روشهای مدلسازی مشارکتی چه بصورت فردی و چه گروهی و همچنین روش مدلسازی جمعی که مبتنی بر مشارکت انبوه مردم از طریق وب ۲ و شبکههای اجتماعی است توسعه داده شده است. با این حال تاکنون مطالعه سیستماتیک زیادی برای ارزیابی اثربخشی و مقایسه این روشهای مدلسازی صورت نگرفته است. از طرف دیگر در توسعه روشهای مدلسازی بخصوص روش جدید مدلسازی جمعی، ویژگیها و خصوصیات خاصی را برای هر یک برشمردهاند که نیاز است تا با بررسی دقیق آنها مورد واکاوی قرار گیرد. لذا این مقاله بدنبال ارزیابی و مقایسه سیستماتیک روش مدلسازی جمعی و گروهی است. برای این منظور از طریق پرسشنامه آنلاین به بررسی این دو روش مدلسازی پرداخته شده است. نتایج بیانگر این بود که مشارکتکنندگان به تاثیر مثبت جلسات مدلسازی گروهی و جمعی در تامین اهداف و همچنین اهمیت و مفید بودن این جلسات اذعان کردند. با این حال نتایج نشان داد مدلسازی جمعی در شناخت ابعاد مختلف تامین مالی جمعی با نگاهی واگرا، انتشار مباحث و فرهنگ سازی در جامعه مفیدتر است در حالی که مدلسازی گروهی در عمق بخشیدن شناخت افراد نسبت به ابعاد تامین مالی جمعی با نگاهی همگرا، افزایش تعهد (احساس مسئولیت) افراد نسبت به توسعه تامین مالی جمعی مفیدتر بوده است. همچنین نتایج نشان داد تنوع افراد و ساختار غیررسمی جلسات در موفقیت مدلسازی جمعی و گروهی تاثیر معنیداری دارد.