۱۰ نتیجه برای رافع
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( کنگره صنایع غذایی مشهد(ویژه نامه)- ۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در این پژوهش، مدلسازی جذب آب دانههای نخود فرنگی با استفاده از روابط ریاضی انجام شد. مقدار Deff برای دانهی نخود فرنگی (m۲/s) ۸-۱۰×۶۹/۱ با ضریب تبیین بالا (۹۷/۰ = R۲) به دست آمد. همچنین انرژی فعالسازی دانههای نخود فرنگی با افزایش محتوای رطوبتی و به دنبال آن افزایش شعاع دانهها در دمای ۵ درجه سانتیگراد، کاهش یافت. ارزیابی مدل پلگ برای توصیف رفتار جذب آب نخود فرنگی، از طریق ضریب تبیین (R۲)، کای اسکور (χ۲)، ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و خطای انحراف میانگین (MBE)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقادیر ثابت معادله پلگ k۱ و k۲ به ترتیب برابر با ۴۷/۵۷ و ۰۱۳۰/۰- بودند.
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( کنگره صنایع غذایی مشهد(ویژه نامه)- ۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در این پژوهش فرآیند تشکیل شبکه ژلی، ویژگیهای بافتی مخلوط پروتئین آب پنیر- ایزوله پروتئین سبوس برنج بررسی و ساختار ژل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مخلوط پروتئینی مذکور در نسبتهای مختلف۱:۲، ۱:۵ و۱:۱۰ از نظر توانایی تشکیل ژل، آباندازی، pH و نیز ویژگیهای بافتی مانند سختی، چسبندگی، فنریت و پیوستگی در غلظتهای ۱:۵ و ۱:۱۰ در سه تکرار بررسی شد. دادهها با استفاده از روشهای آنالیز واریانس یکطرفه در سطح احتمال ۵% تحلیل شدند. نتایج نشان داد که افزودن پروتئین آب پنیر به پروتئین سبوس برنج بر شبکه ژلی آن اثر سینرژیستی داشته و موجب تقویت ساختار کمپلکس شده است. بهترین اثر برهمکنش بین این دو پروتئین در نسبت ۱:۵ و۱:۱۰ پروتئین آب پنیر به پروتئین سبوس برنج مشاهده شد، که نسبت ۱:۱۰ را میتوان به عنوان نسبت بهینه در نظر گرفت.در حقیقت نتایج حاکی از این است که نسبت۱:۱۰ را میتوان بهعنوان نسبتی مناسب از لحاظ تشکیل ژل در فرمولاسیون مواد غذایی پیشنهاد داد.
دوره ۱۷، شماره ۹۸ - ( فروردین ۱۳۹۹ )
چکیده
با توجه به ارزش غذایی، توسعه تکنولوژی و افزایش روزافزون مصرف گوجهفرنگی و فرآوردههای آن، شناخت دقیق از ویژگیهای رقمهای مختلف گوجهفرنگی ضروری است. باتوجه به تنوع بسیار زیاد رقمهای گوجهفرنگی، نیاز است قبل از تولید هرمحصول بررسی دقیقی بر روی ویژگیهای آن صورت گیرد تابتوان براساس نوع کاربری، بهترین رقم را پیشنهاد کرد چراکه نخستین گام در بهینهسازی روشهای فرآوری، انتخاب واریته مناسب است. با این هدف، ویژگیهای فیزیکی وشیمیایی چهار رقم گوجهفرنگی (کارون، ۳۴۰۲، LS۰۰۱۹ و H۱۰۱۵) با یکدیگر مقایسه شدند. به این منظور میزان مواد جامد محلول، کل مواد جامد، ماده خشک، pH، میزان رنگدانههای کاروتنوئیدی لیکوپن، β-کاروتن، لوتئین و β-کریپتوگزانتین و شاخصهای رنگی (a* ،b* ،L*)، زاویه رنگ (h)، خلوص رنگ (C)، پلیفنل کل و فعالیت آنتیاکسیدانی اندازهگیری شدند. میزان مواد جامد محلول، کل مواد جامد، رنگدانههای کاروتنوئیدی (لیکوپن، بتا- کاروتن، لوتئین و بتا-کریپتوگزانتین)، پلیفنول کل و فعالیت آنتیاکسیدانی رقمهای مورد مطالعه اختلاف معنیدار داشتند(P<۰,۰۵). رقم ۱۰۱۵ Hغنی از رنگدانههای کاروتنوئیدی بهویژه لیکوپن بود و بیشترین میزان مواد جامد، شاخص رنگی a* ، پلیفنول کل و فعالیت آنتیاکسیدانی را نشان داد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برای مقاصد اقتصادی و تجاری مانند فرآوری و استخراج ترکیبات زیست فعال، رقم ۱۰۱۵ H نسبت به سایر رقمهای موردمطالعه برتری دارد و استفاده از آن برای اهدافی همچون کشت و فرآوری توصیه میشود.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۱ - ( تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
به دلیل روند روبهرشد تقاضا برای ترکیبات طبیعی و با سازگاری زیستی، کاربرد هیدروکلوئیدها در صنایع غذایی درحال افزایش است. غذاهای بازسازی شده یکی از مهمترین جنبههای صنعت غذاست که شامل ترکیب پیچیدهای از مواداولیه و اجزاء تشکیل دهنده و نیز فرآیندهای بافتساز و ساختارآفرین است. رسیدن به یک فرمول مطلوب برای تشکیل ژلی با بافت الاستیک مناسب میتواند کاربرد صنعتی در مغزی محصولات مختلف نظیر زیتون و فرآوردههای متناظر را میسر سازد. لذا در این پژوهش، ژلاتین به عنوان عامل ژلدهنده در نسبتهای ۳، ۴ و ۵ درصد وزنی و صمغ گوار به عنوان عامل قوامدهنده در نسبتهای ۵/۰ و ۵/۱ درصد وزنی در دو شرایط اسید سیتریک و لاکتیک با غلظت ۱ درصد وزنی به عنوان تیمارهای فرمولاسیون پنیر ریکوتای بازسازی شده انتخاب شدند و از نظر خواص بافتی و ماندگاری مورد بررسی قرارگرفتند. آزمونهای مورد بررسی شامل توانایی ژل مطلوب به همراه ویژگیهای بافتی، پایداری ژل تولیدشده و نیز ماندگاری پنیر بازسازیشده بود. به این ترتیب فرمول مناسب پنیر بازسازیشده که خواص بافتی مناسب داشت انتخاب و از لحاظ ویژگیهای میکروبی مورد بررسی قرارگرفت. با توجه به اهمیت طعم و مزه این محصول بازسازی شده، ویژگیهای حسی آن نیز بررسی شد. شرایط فرآیند حین نگهداری زیتون با مغزی پنیر بازسازیشده در فرمول محصول نیز در اسید سیتریک و لاکتیک بررسی شد. در نهایت فرمول حاوی ژلاتین ۴ درصد و صمغ گوار ۵/۰ درصد در محلول حاوی ۱ درصد اسید سیتریک به عنوان نمونه مطلوب انتخاب شد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۷ - ( آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
پکتین هتروپلی ساکارید و جزء ساختاری مهم دیواره سلولی گیاهان است که به طور گستردهای به عنوان عامل ژل دهنده و پایدار کننده در صنایع غذایی استفاده میشود. این پژوهش با هدف بهینهیابی و ارزیابی کمی و کیفی استخراج پکتین از تفاله سیب درختی به روش هیدرولیز اسیدی در دمای بالا به عنوان روش سنتی از عمدهترین ضایعات صنایع تبدیلی کشور انجام گرفت. راندمان استخراج در دامنه pH ۵/۱ تا ۲، زمان ۶۰ تا ۹۰ دقیقه و دمای ۷۵ تا ۹۰ درجه سانتیگراد با استفاده از روش سطح-پاسخ (RSM)و طرح مربع مرکزی بهینهیابی شد. همچنین درجه استریفیکاسیون، مقدار اسید گالاکتورونیک، وزن معادل، محتوای متوکسیل، فعالیت و پایداری امولسیفایری و ظرفیت نگهداری آب و روغن پکتین تفاله سیب در شرایط بهینه تعیین گردید. نتایج نشان داد که در روش سنتی استخراج درpH ۵/۱، دمای ۹۰ درجه سانتیگراد و زمان ۹۰ دقیقه حداکثر بازده استخراج (۸۳/۸ %) مشاهده گردید. تحت شرایط بهینه استخراج (۹۰ دقیقه، دمای ۹۰ درجه سانتیگراد و pH ۵/۱)، پکتین با درجه استریفیکاسیون ۵۴% و اسید گالاکتورونیک ۶۸ mg/g حاصل گردید. وزن معادل، محتوای متوکسیل، فعالیت امولسیفایری و ظرفیت نگهداری آب پکتین تفاله سیب استحصالی نیز به ترتیب ۹۱۶، ۹/۸%، ۸/۵۵%، ۴ بدست آمد. نتایج نشان داد با تغییر شرایط استخراج میتوان به پکتین با ویژگیهای متفاوت فیزیکوشیمیایی دست یافت. همچنین، پکتین حاصل به روش سنتی از فعالیت امولسیفایری و پایدارکنندگی بسیار خوبی برخوردار است که میتواند در فرمولاسیون انواع محصولات امولسیونی مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۸ - ( آذر ۱۴۰۰ )
چکیده
در این پژوهش پارامترهای موثر در طراحی و ساخت دستگاه پخت نان خانگی بر ویژگیهای حسی و بافتی نان مسطح بررسی شد با انتخاب الگوی شار گرمایی و ضخامتهای مختلف بستر و ارتفاع محفظه پخت، توزیع دما و جرم در سه ناحیه بستر پخت، نان و محفظه پخت بدست آمد. از طرف دیگر با اندازهگیری دمای چند نقطه در بستر، نان و محفظه پخت، توان مصرفی و نرخ تبخیر آب از نان در طی فرآیند پخت دادههای تجربی ارزشمندی برای اعتبار سنجی مدلسازی و تحلیل نرمافزاری بدست آمده است. سپس با استفاده از آزمونهای پردازش تصویر، بافتسنجی و حسی نان پخته شده در شرایط مختلف ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که ضخامت بستر ۵/۰ سانتیمتری عملکرد بهتری نسبت به ضخامتهای بیشتر دارد. با افزایش ارتفاع محفظه در سه ارتفاع ۲، ۴ و ۶ سانتیمتر، متوسط دمای محفظه به ترتیب کاهش مییابد. بنابراین ارتفاع محفظه ۲ سانتیمتری مناسبتر است. در بررسی کیفت پخت نان با دستگاه ساده مشخص شد زمان پخت ۶ دقیقه و دمای شروع پخت ۱۶۰ درجه سانتیگراد مناسبترین شرایط پخت میباشد. همچنین آزمونهای بافت سنجی نشان میدهد که مقدار سختی، صمغیت و قابلیت جویدن مربوط به الگوی شار گرمایی۲۲ نزدیکترین مقادیر را با نان شاهد دارد.
دوره ۱۸، شماره ۱۲۱ - ( اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
مصرف گسترده خامه قنادی و تولید محصولی با چربی کاهش یافته، نیاز به جایگزینی ترکیبات پایدارکننده و امولسیفایری در آن را تقویت میکند. لذا، در این تحقیق اثر افزودن صمغ دانه ریحان اصلاح شده و ایزوله پروتئین سبوس برنج مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا مقدار تجمعات نامحلول و کدورت محلولهای صمغ دانه ریحان و پروتئین سبوس برنج در pH ۳، ۵ و ۷ بررسی شدند. سپس در خامههای قنادی با مقادیر چربی ۲۵، ۳۰ و ۳۵ درصد در غلظتهای ۵/۰ و یک درصد اضافه شدند و ویژگیهای افزایش حجم، ثبات کف و سفتی خامه قنادی به عنوان شاخصههای مهم فیزیکوشیمیایی خامه بررسی شدند. نتایج نشان داد بیشترین میزان تجمعات نامحلول در صمغ دانه ریحان pHهای ۳ و ۵ و کمترین آن در ایزوله پروتئین سبوس برنج در pH ۷ بدست آمد. در مقابل، بیشترین کدورت در ایزوله پروتئین سبوس برنج در pH ۷ و کمترین کدورت در صمغ دانه ریحان در همین pH دیده شد. بالاترین میزان افزایش حجم و ثبات کف خامه قنادی در ایزوله پروتئین سبوس در خامه ۳۰ درصد چربی و پس از آن در پروتئین سبوس برنج با خامه ۲۵ درصد چربی و پروتئین آب پنیر حاوی خامه ۳۵ درصد چربی بدست آمد. در مقابل کمترین افزایش حجم در نمونههای صمغ دانه ریحان مشاهده شد. در مقابل، خامه قنادی با بیشترین درصد چربی و بیشترین مقدار صمغ دانه ریحان از بیشترین سفتی بافت برخوردار بود. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده، مشخص میشود که خامه قنادی با بیشترین درصد چربی و کمترین مقدار پروتئین میتواند به حداکثر ثبات کف منتهی شود. در مجموع نتایج نشان داد که ایزوله پروتئین سبوس برنج از توانایی خوبی برای استفاده از در فرمول خامه قنادی برخوردار است، هرچند صمغ دانه ریحان به دلیل فقدان مواد پروتئین از قابلیت در خامه برخوردار نیست.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۲ - ( فروردین ۱۴۰۱ )
چکیده
پکتین به جهت داشتن خواص عملکردی و تغذیه ای ویژه مانند تغلیظکنندگی و ژل دهندگی جایگاه خاصی در صنایع غذایی دارد. هرچند استخراج پکتین از منابع مختلف گیاهی به روشهای مختلف انجامگرفته است، اما باتوجهبه نوع منبع و روش مورداستفاده، خواص پکتین استحصالی متفاوت و طبیعتاً کاربرد متفاوتی خواهد داشت. برایناساس، این پژوهش باهدف بهینهیابی و ارزیابی کمی و کیفی استخراج پکتین از تفاله سیب درختی به کمک ماکروویو و روش استخراج با اسید انجام گرفت. راندمان استخراج به کمک ماکروویو در دامنه pH ۲۲/۱ تا ۷۸/۱، زمان ۶/۱۰ تا ۴/۱۷ دقیقه و توان ۳۲۰ تا ۵۸۰ وات و به روش استخراج اسیدی در دامنه pH ۵/۱ تا ۲، زمان ۶۰ تا ۹۰ دقیقه و دمای ۷۵ تا ۹۰ درجه سانتیگراد با روش سطح پاسخ (RSM) بهینهیابی شد. نتایج نشان داد که در استخراج به کمک ماکروویو در pH ۲۲/۱، زمان ۴/۱۷ دقیقه و توان ۵۸۰ وات و در روش استخراج اسیدی در pH ۵/۱، دمای ۹۰ درجه سانتیگراد و در زمان ۹۰ دقیقه حداکثر بازده استخراج (به ترتیب ۱۷/۹ و ۸۳/۸ %) مشاهده گردید. همچنین تحت شرایط بهینه استخراج در روش ماکروویو، پکتین با مشخصات کیفی بهتری (درجه استریفیکاسیون، گالاکتورونیک اسید، وزن معادل، محتوای متوکسیل، فعالیت امولسیفایری و ظرفیت نگهداری آب بالاتری) نسبت به روش اسیدی حاصل گردید.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( خرداد ۱۴۰۱ )
چکیده
پروتئین سبوس برنج یک پروتئین گیاهی ارزشمند است که به دلیل دارا بودن ویژگیهای هایپوآلرژنیک، تغذیهای و عملکردی قابلقبول، در سالهای اخیر موردتوجه زیادی قرار گرفته است. در این پژوهش با هدف تولید دسر لبنی کمچرب برای مصرف کودکان حساس به پروتئین شیر، پروتئین سبوس برنج با روش قلیایی از سبوس برنج رقم چمپا استخراج و بعد از بررسی ویژگیهای عملگری شامل حلالیت، ظرفیت و پایداری کف، ظرفیت جذب آب/روغن و ویژگیهای امولسیفایری، بهجای پروتئین شیر برای تهیه دسر لبنی استفاده شد. تأثیر این جایگزینی بر ویژگیهای فیزیکو شیمیایی، حسی و بافت دسر مورد بررسی قرار گرفت. ویژگیهای عملکردی پروتئین سبوس برنج بهطور معنیداری به pH محیط بستگی داشت (۰۵/۰ > P). ظرفیت جذب آب ۲۱/۴ گرم بر گرم و جذب روغن ۸۷/۳ گرم بر گرم بود. نتایج مربوط به ویژگیهای عملکردی بیانگر قابلیت استفاده از پروتئین سبوس برنج بهعنوان جزئی از فرمولاسیون غذاهای فراسودمند ازلحاظ عملکردی میباشد. جایگزینی پروتئین سبوس برنج با پروتئین شیر در دسر لبنی کمچرب منجر به افزایش شاخص زردی و کاهش شاخص سفیدی دسر شد، pH دسر کم شد ولی آب اندازی تغییر معنیدار نکرد. ویژگی بافتی شامل کار کل، سختی، پیوستگی و چسبندگی و همچنین ویژگیهای حسی دسر لبنی حاوی پروتئین سبوس برنج کاهش معنیداری نسبت به نمونه دسر حاوی پروتئین لبنی داشتند (۰۵/۰ > P).
دوره ۱۹، شماره ۱۲۶ - ( مرداد ۱۴۰۱ )
چکیده
تولید و مصرف به افزایش محصولات غذایی آماده مصرف مانند پیتزاها و کاهش فعالیتهای بدنی روزمره نیاز به کاهش کالری و چربی غذایی را افزایش داده است. بر این اساس، تولید پنیر موزارلای کم چرب از طریق جایگزینی با پلیساکاریدهای مفید میکروبی مانند کفیران و فیبرهای رژیمی نظیر اینولین میتواند کمک موثری باشد. لذا، در این تحقیق اثر افزودن اینولین در غلظتهای ۶ و ۷ درصد و کفیران در غلظتهای ۶/۰ و ۷/۰ درصد مورد بررسی قرار گرفت و آزمونهای فیزیکوشیمیایی، پارامترهای رنگی و ویژگیهای بافتی پنیر تحت تاثیر افزودن اینولین/کفیران مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که در نمونه با نسبت اینولین به کفیران ۱۰:۱ بیشترین تغییر روی اسیدیته و pH را داشتیم، در حالیکه افزایش مقدار کفیران تأثیری روی اسیدیته نداشته که این مساله میتواند به دلیل ساختار خنثی پلی ساکارید کفیران باشد. در بررسی میزان ماده خشک پنیر، افزودن اینولین/کفیران تاثیر معنیداری روی نتایج نشان نداد (P<۰,۰۵). در مقابل میزان ذوب شدگی در نمونه شاهد بیشترین و در نمونه B (کمترین نسبت اینولین به کفیران) کمترین بود. به عبارتی، افزودن اینولین/کفیران تاثیری بر میزان ذوب شدگی پنیر نشان نداد. در بررسی ویژگیهای رنگی پنیر موزارلا با تغییر سطح اینولین به کفیران تغییری در میزان روشنایی، *a و *b مشاهده نشد. هرچند در تغییرات کلی رنگ بیشترین تغییر در نمونه A و کمترین تغییر رنگ در نمونه شاهد مشاهد شد. همچنین، افزودن اینولین و کفیران تاثیر معنیداری بر ویژگیهای ارگانولپتیکی و بافتی پنیر موزارلا نداشته است. بنابراین، امکان استفاده از این ترکیب در فرمولاسیون پنیر موزارلا بدون ایجاد تغییرات نامطلوب در محصول وجود دارد.