۲۱ نتیجه برای دیبا
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
عاملیت الهی در فلسفه دین، به این مسأله میپردازد که خداوند فاعلیت خود را در جهان انسان و در جهان اجسام چگونه اعمال میکند. پوکینگهورن برای پاسخ به این پرسش، روش خاص خود را دارد. رویکرد الهیاتی پوکینگهورن، تلفیقی از الهیات کلاسیک از یک طرف و الهیات پویشی و الهیات گشوده از طرف دیگر است. او از طرفی معتقد است که خدای الهیات کلاسیک، بیش از اندازه دور از دسترس است و از طرف دیگر نگاه متافیزیکی و الهیات تفکر پویشی را هم نقد میکند. فیزیک جدید با موقعیتهای نامتعینش که بر اساس نسبیت انیشتین، نظریه کوانتوم و نظریه آشوب تعریف میشود، نقطه ثقل نظریه پوکینگهورن برای تبیین سازوکار عاملیت خداوند است. جهتگیری خاص در قبال مسأله تکامل، وحدت دوجنبهای و تشبیه رابطه خدا با جهان به رابطه ذهن با بدن، از دیگر مواردی است که در نظریهپردازی پوکینگهورن درباره عاملیت خداوند در جهان مطرح شده است.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۷۰ )
چکیده
-
دوره ۷، شماره ۱۳ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
نقش علوم بلاغی و جایگاه ویژه آن درفهم عمیق قرآن و درک صحیح معارف بی بدیل آن غیر قابل انکار است. یکی از حوزه های مهمّ علم معانی به عنوان شاخه ای از دانش بلاغت بررسی أغراض ثانوی در جملات خبری و انشایی است. در این پژوهش پس از نگاهی گذرا به أغراض ثانوی أفعال أمری در قرآن، به بررسی شیوه هایی پرداختیم که طاهره صفارزاده به عنوان یکی از مترجمان معاصر قرآن در بیان این أغراض در ترجمه ی آیات أمری قرآن به کار گرفته است. برای دریافت دقیق معانی ثانوی عبارات مورد مطالعه، ضمن کمک گرفتن از تفاسیر قرآن و کتب بلاغت، ترجمه مترجم مورد نظر را با پنج ترجمه دیگر مقایسه کردیم تا از بروز خطا در داوری، تا حدّی، مصون باشیم. نتایج این پژوهش گویای این است که در صفارزاده برای برگردان جملات امری با أغراض ثانوی سه شیوه گوناگون برگزیده است ، که عبارتند از: ۱-جایگزینی فعل أمر با قرینه ای معادل مفهوم ثانوی آن در زبان مقصد، ۲-واگذاری درک مفهوم ثانوی به خواننده به علّت گویا بودن متن آیه در بیان غرض ثانوِی،۳-خودداری از آوردن قرینه علیرغم گویا نبودن متن آیه در بیان غرض ثانوی.
دوره ۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
ﻣﻘﺪﻣﻪ: ﺑﺎﻓﺖ ﺑﺎارزش، ﺑﺎﻓﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻗﺪﻣﺖ، ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﻪ وﺣﺪت، اﺻﺎﻟﺖ ﺗﺎریخی، ﻣﻌﻤﺎری و آیندهﻧﮕﺮی و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺣﯿﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی ﭘﯿﺮاﻣﻮن ﺧﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺴﺠﺪ- ﻣﺪرﺳﻪ ﺳﭙﻬﺴﺎﻻر (ﺗﺎﺳﯿﺲ در ﺳﺎل ۱۲۹۶ﻗﻤﺮی) یکی از این ﺑﻨﺎﻫﺎی "ارزﺷﻤﻨﺪ" اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺣﯿﺎت ﺧﻮد اداﻣﻪ داده و در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯿﺎن ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﺪید و ﻣﻌﻤﺎری اﻣﺮوزی رﻫﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ. این ﺑﻨﺎ ﺑﺎ درایت و ﻧﻈﺎرت ﻣﯿﺮزا ﺣﺴﯿﻦﺧﺎن ﺳﭙﻬﺴﺎﻻر ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه و ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﻨﺎ و ﺗﺰﺋﯿﻨﺎت ﮐﻪ از ﺷﺎﻫﮑﺎرﻫﺎی ﻣﻌﻤﺎری ﻋﺼﺮ ﻗﺎﺟﺎر و ﻗﺮن ﺳﯿﺰدﻫﻢ ﻗﻤﺮی اﺳﺖ، اﮐﻨﻮن ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﻗﻒ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻮرد ﺑﯽﻣﻬﺮی ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ ارﺗﻘﺎی ﺣﯿﺎت ﻣﺪﻧﯽ ﺑﺮاﺳﺎس وﻗﻒ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺠﺪ- ﻣﺪرﺳﻪ ﺳﭙﻬﺴﺎﻻر (ﺷﻬﯿﺪ ﻣﻄﻬﺮی) در ﮔﺴﺘﺮه ﻣﯿﺪان ﺑﻬﺎرﺳﺘﺎن و دﺳﺖیابی ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻋﻤﻠﯽ ﺑﺮای ﻧﺠﺎتﺑﺨﺸﯽ این ﺑﺎﻓﺖ ﺷﻬﺮی ﺑﺮاﺳﺎس ایدهﻫﺎی ﻣﻄﺮحﺷﺪه ﺑﻮد.
ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺴﺠﺪ- ﻣﺪرﺳﻪ ﺳﭙﻬﺴﺎﻻر ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ اﻟﮕﻮیی در ﻣﻌﻤﺎری ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺑﺮای ﺗﺤﻘﻖ ﻧﮕﺎه ﺳﻨﺘﯽ و ﻣﺪرن ﺑﺎﺷﺪ و ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﺪن ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ دوﻟﺖ در ﺗﺎﻣﯿﻦ رﻓﺎه ﻣﺮدم ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارﻧﺪ. آیندهﻧﮕﺮی در ﻣﺪیریت ﺷﻬﺮی ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ در آﺷﻨﺎیی ﺑﺎ ﺣﻘﻮق ﺧﻮیش و ﻫﻤﻜﺎری اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮد. ﻣﺴﺎﺟﺪ و ﻣﺮاﮐﺰ ﻣﺬﻫﺒﯽ باید ﻗﻠﺐ و ﮐﺎﻧﻮن روحﺑﺨﺶ و ﻣﻌﻨﻮیت آﻓﺮین و ﺗﻔﮑﺮﺑﺮاﻧﮕﯿﺰ ﺷﻬﺮﻫﺎ و ﻣﺤﻼت ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻻزم اﺳﺖ در ﮐﻨﺎر ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﺑﺎﺷﮑﻮهﺗﺮین و ﺑﺮﺟﺴﺘﻪﺗﺮین ﻧﻤﺎد ﺷﻬﺮﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﻋﻈﻤﺖ را ﺑﺎ ﻟﻄﺎﻓﺖ و ﺳﺎدﮔﯽ ﺗﻮام ﻧﻤﺎیند. ﻃﺮاﺣﺎن و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریزان، ﺑﺪون آﮔﺎﻫﯽ از اﺻﻮل اﺳﻼﻣﯽ، ﻣﻌﺎﻧﯽ و ﻣﻨﺎﺑﻊ آﻧﻬﺎ ﻗﺎدر ﺑﻪ ایجاد یک "ﺳﺎﺧﺖ ﻣﺤﯿﻂ" ﮐﺎﻣﻼً ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ اﺻﻮل اﺳﻼﻣﯽ ﻧﺨﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: در دوره صفویه به سبب رویکرد حکومت نسبت به مقوله حیات جمعی و توجه به مساله وحدت ملی و یکپارچگی جامعه، تحولات ویژهای در نوع و نحوه بروز فعالیتهای اجتماعی مشاهده میشود. از این رو بررسی تاثیرات حکومت صفوی بر شکلگیری فضاهای شهری، امری مهم است. همچنین روند تبدیلشدن پلهای ساختهشده در این دوران، نظیر پلهای اللهوردیخان و خواجو، به بستر فعالیتهای جمعی و نقش حکومت در آن مورد نظر است.
ابزار و روشها: در این مطالعه با روش تاریخی- تفسیری، سفرنامههای دوران صفوی بهمنظور استخراج فعالیتهای اجتماعی مطالعه شده است. سپس با تبیین نقش حکومت در این قبیل فعالیتها، به بررسی علل عاملیت حکومت در برگزاری رویدادهای اجتماعی مختلف پرداخته و به دنبال آن، ایجاد پلهای اللهوردیخان و خواجو توسط حکومت بهعنوان محل بروز رفتارهای جمعی مردم مورد تحلیل قرار گرفته است.
یافتهها: از آنجایی که مشروعیت حکومت صفوی در گرو وحدت ملی است، قلمروی عمومی بهعنوان عرصه ارتباطات جامعه، به صحنه بروز رویدادهای ملی و مذهبی تبدیل میشود و حکومت صفویان، متولی برپایی و شکلگیری بسیاری از رخدادهای اجتماعی شده است. بنابراین برای تحقق این امر فضاهایی نظیر میدان نقش جهان، خیابان چهارباغ، پل اللهوردیخان و خواجو در این دوران شکل گرفتهاند.
نتیجهگیری: پلهای شهری دوران صفوی یعنی اللهوردیخان و خواجو به بستر فعالیتهای اجتماعی مردم و شاه بدل شده است و به جای کارکرد صرف گذر، با معماری ویژه خود، فضای جمعی مهمی را در ساختار شهر اصفهان شکل دادهاند.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
قبایل عرب در سرتاسر شبهجزیره عربی میزیسته و در یک نقطه جمع نبودهاند. برخی در حضر و برخی در بادیه در پی آب و توشه به سر میبردهاند. بی گمان قبیلههایی که در بادیه میزیستهاند، روشهای خاص خود را در ادای واژگانی داشتهاند و این روشها با قبایل حضری متفاوت بوده و اثر بیشتری در تعدد لهجههای عربی و ویژگیهای هر لهجه داشته است. برخی تلفظها در شمار عناصر زبان قوم و در قلمرو واژگانی قرآن کریم قرار گرفت و در منطقهای، ادای کلمهای با حرفی غیر از حرف بهکار رفته در منطقۀ دیگر بود. هدف از این پژوهش، بررسی تحولات آوایی زبان عربی در قلمرو قرآن کریم از طریق رهگیری فرایند واجی ابدال درچارچوب زبانشناسی تاریخی بهمنظور تعیین نقش فرهنگ و اقلیم بر آواهای زبان عربی است.
روش این تحقیق، کتابخانهای است ونخست به انگیزههای عرب، در تلفظ به حرفی متفاوت پی میبریم وسپس با کنکاش درجغرافیای زیستی و تجوید زبانی عرب، سعی میکنیم به خاستگاه پدیدۀ ابدال برسیم و آنگاه نظام آوایی زبان عربی را در واکههایی که مخارج یا صفات مشترک دارند، بررسی میکنیم. آنگاه پدیدۀ ابدال را در نسبت میان حرف قدیم و حرف جدید واکاوی میکنیم و با طرح نمونههایی از آن، به نقش و سهم قبایل در این گونه از فرایندها پی میبریم.
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: فضا هسته اولیه و اصلی در چگونگی رخدادهای اجتماعی و فرهنگی است. همچنین ارتباط بین فعالیت و فضا بیش از آن که در خصیصههای فضا بهصورت انفرادی قابل تعریف باشد در ارتباطات موجود بین فضاها و نیز ارتباطات بین مخاطبان و تعاملات اجتماعی قابل درک و تعریف است. این پژوهش سعی دارد ضمن آشنایی با نظریه گراف و مبانی افزونه اسپیسسینتکس، با تشریح روابط ریاضی آن به ارزیابی معماری دوره قاجاریه پرداخته و رابطه بین همنشینی فضاها را در نمونهای از خانههای قاجاریه اصفهان (خانه جنگجویان) مورد ارزیابی قرار دهد.
روشها: روش بهکارگرفتهشده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با راهبرد نمونه موردی است؛ که برای کمیکردن آن از افزونه گرسهاپر و اسپیسسینتکس بهره گرفته شده است. پژوهش پیش رو برای اولین بار به معرفی ارزش کنترل در فضا میپردازد که دلالت بر تطبیقپذیری فضا بهعنوان یکی از شاخصهای انعطافپذیری دارد.
یافتهها: حیاط بهعنوان نفوذپذیرترین فضا دارای بالاترین قابلیت در ایجاد انسجام فضایی و از بیشترین میزان کنترل بر دیگر فضاها برخوردار است و در نقطه مقابل فضاهای خدماتی از کمترین میزان انعطافپذیری برخوردار است.
نتیجهگیری: قرارگیری حیاط در لایههای میانی و ارتباط آن با فضاهای واسط از جمله راهروها، پلکان، فضاهای تقسیمکننده نقشی بیبدیل برای آن خلق کرده و منجر به انعطافپذیری آن در پیکرهبندی فضایی شده است؛ در حالی که در خانههای معاصر، قرارگیری حیاط در لایههای ابتدایی از اهمیت آن کاسته و این نقش به دیگر فضاها واگذار شده است.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: این پژوهش به شناخت عوامل موثر در تفسیر یا خوانش معماری اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه میپردازد. وجودشناسی محیط زندگی بشری به انسانها امکان کشف مجدد عالم را بهمثابه تمامیتی متعین از ذات وجود متحقق، فراهم میآورد و از آنجا که زیربنای حکمت متعالیه را علم وجود تشکیل میدهد، لذا خوانش معماری بر مبنای حکمت متعالیه برای یافتن آنچه موجب جاودانگی در عرصه معماری است، کمک میکند.
روشها: روش تحقیق پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی بهصورت استدلال منطقی با رویکرد کیفی است. برای چارچوب تحلیل از ارکان بینامتنیت فرهنگ اعم از باورها، ارزشها، جفرافیا و آداب و رسوم استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای تحقیق بر اهمیت و جایگاه عوامل موثر در تفسیر یا خوانش معماری اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه بر شناخت و کاربرد هرچه بیشتر آن دلالت دارد.
نتیجهگیری: فرآیند حاصل از این پژوهش به این نتیجه دست یافته است که تفسیر معماری با استفاده از فلسفه ملاصدرا از مسیر شناخت معمار، زمینههای فهم و پیشادارکهای او برگرفته از مرتبهوجودی شخص که با حرکت جوهری بهسوی کمال در ماهیت زمان و نسبیت آن است و در ابعاد غریزی، فطری و ارادی متاثر از بینامتنیت فرهنگ در همه ارکانش (باورها، ارزشها، جفرافیا، آداب و رسوم) میسر میشود.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: هدف پژوهش، استفاده و به کارگیری از الگوی غیرشکلی بناهای ارزشمند تهران (دهه ۱۳۳۰تا۱۳۵۰) را با توجه به نیازهای روز جامعه و تکنولوژی موجود در مسکن ایدهآل تهران در جهت معاصرسازی میباشد.
روشها: در مطالعه حاضر، روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف، کاربردی – توسعهای و شیوهی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی ـ پیمایشی می باشد. سپس در پرسشنامه بدون ساختار اولیه برای شناسایی متغیرها و موضوعات اصلی تحقیق از تحلیلهای کیفی و آنالیز استفاده میگردد که نتایج آن به تدوین پرسشنامه دارای ساختار میانجامد، در مراحل بعدی پژوهش از روشهای کمی استفاده میگردد، دادههای پژوهش پس از جمع آوری در نرمافزارهای آماری وارد شده تحلیل میگردد.
یافتهها: یافته ها نشان داد که الگوی تحلیلی غیر شکلی تعدادگره، امکانات، عمق فضا، قابلیت یافت شدن، فضای اجتماعی، میزان دید، انعطاف پذیری، یکپارچگی، کنترل، فضاهای باز، فضاهای نیمه باز، فضاهای بسته، پیچیدگی، فضاهای واسطه، فضاهای ارتباطی عمودی و افقی، عرصه های مختلف زندگی و دسترسی، الگوهایی هستند که در معاصرسازی امروزی مهم شناخته شده و منطبق بر نیازهای ساکنان امروزی و سبک زندگی آنان است.
نتیجهگیری: الگوهای غیرشکلی پلان بدست آمده هر کدام قابلیت استفاده در معاصرسازی بناهای ارزشمند را دارند که با ایجاد آنان و یا حفظ آنان در بناها موجب معاصرسازی صحیح در راستای ترجیحات ساکنان و با توجه به سبک زندگی امروزی را دارند. شناخت این الگوها و به کاربندی آنان در راستای دست یابی به معاصرسازی صحیح و امروزی بسیار حائز اهمیت بوده است.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: به کارگیری از شبکه هوش مصنوعی و داده کاوی الگوی غیرشکلی بناهای ارزشمند تهران در فاصله دهه۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ هدف اصلی پژوهش است که در ده بنای شاخص دوره ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ شمسی شهر تهران اجرا می شود.
روش ها: در مطالعه حاضر، روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف، کاربردی – توسعهای و تکنیک مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی ـ پیمایشی میباشد. در این پژوهش، از شبکه هوش مصنوعی MLP و خوشه بندی به منظور اعتبارسنجی تحلیل غیرشکلی پلان های بناهای مسکونی دوره ۱۳۳۰-۱۳۵۰ بهره گرفته شده است. دادهها به طور تصادفی به سه مجموعه تقسیم شدند که ۷۰ درصد از دادهها برای آموزش، ۱۵ درصد برای اعتبارسنجی و ۱۵ درصد برای آزمون استفاده شد.
یافته ها: باتوجه به تحلیل صورت گرفته و تطابق با تحلیل های غیرشکلی، نتایج نشان می دهد که پلان های منتخب از نظر غیرشکلی، به ترتیب دارای ۱۵ مولفه، ۱۴ مولفه، ۱۳ مولفه و ۱۱ مولفه ای می باشند. که دقیقا منطبق بر جداول تحلیلی غیرشکلی پلان است. بدین سبب، نتایج تحلیلی غیرشکلی پلان ها توسط هوش مصنوعی اعتبارسنجی و صحت گذاری شده است.
نتیجه گیری: معاصرسازی بنا و حفظ بناهای تاریخی برای اکثریت مردم حایز اهمیت بوده و نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از شبکه هوش مصنوعی، میتوان مولفههای غیرشکلی و پنهان موجود در پلانهای دوره مذکور را یافته و در پلانهای مسکونی امروزی به کار برد. استفاده از فناوریهای روز به مانند هوش مصنوعی، در جهت خوشه بندی و شناسایی روابط پنهان پلانها میتواند بسیار کمککننده باشند.
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در این مطالعه تاثیر فیبر انگور و کیتوزان بر زندهمانی لاکتوباسیلوس فرمنتوم و خواص فیزیکوشیمیایی و حسی ماست میوهای حاوی کیوی درطول زمان نگهداری با استفاده از روش سطح پاسخ مورد بررسی قرار گرفت. مقدار فیبر انگور در محدوده ۲/۱-۰ درصد، مقدار کیتوزان ۱-۰ درصد و زمان نگهداری ۲۱-۳ روز بود. نتایج تجزیه آماری دادهها نشان داد که با افزایش مقدار کیتوزان زندهمانی لاکتوباسیلوس فرمنتوم بطور معنیداری کاهش، اما با افزایش مقدار فیبر افزایش یافت (۰۵/۰>p). مقدار رطوبت و آب اندازی نمونهها نیز با افزایش مقادیر فیبر انگور و کیتوزان بطور معنیداری کاهش یافت (۰۵/۰>p). همچنین افزایش مقدار کیتوزان فقط موجب کاهش امتیاز رنگ شد اما افزایش مقدار فیبر علاوه برامتیاز رنگ، امتیاز طعم نمونهها را نیز بطور معنیداری کاهش داد (۰۵/۰>p). در نهایت، میزان فیبر انگور ۹/۰ درصد، کیتوزان ۱/۰ درصد و زمان نگهداری ۱۲ روز به عنوان شرایط بهینه برای تولید ماست میوهای پروبیوتیک حاوی کیوی تعیین گردید.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: فضاهای عمومی شهری که در تجربههای قرن اخیر شهرسازی ایران شکلگرفتهاند، بخشی از حافظه تمدنی معاصر و بستر زیست اجتماعی شهری پس از تحولات مدرنیته هستند. معماری به عنوان یک مؤلفه شهری، پیوسته جایگاهی مؤثر بر کیفیت فضاهای عمومی و ارتقاء مدنیت در آن ها داشته که در دهههای اخیر به دلایلی نظیر غلبه بعد اقتصادی فضا و فرهنگ مصرف گرایی، این نقش کمرنگ شده است. هدف این پژوهش ارائه مدلی نظری در جهت تبیین جایگاه معماری در ارتقاء کیفیات کالبدی فضاهای عمومی است.
روش ها: پژوهش در قالب منطق پارادایمی اثباتگرایی، رابطه علت و معلولی میان عناصر معماری و کیفیات کالبدی فضای عمومی را بررسی کرده و با روشی توصیفی-تحلیلی به ارائه طرح نظری منسجم در این ارتباط می پردازد.
یافته ها: نظام کالبدی شهر در سه مقیاس کلان، میانی و خرد مورد خوانش قرار میگیرد. مقیاس خرد مربوط به چگونگی ایفای نقش معماری در کیفیت کالبدی فضاهای عمومی است. این نقش معماری از طریق پنج دسته کلی از عناصر کالبدی یعنی پیکره، توده و فضا دیالکتیک درون و بیرون، اندازه فضا، و مؤلفههای فضا صورت پذیرفته که بهطور مستقیم بر سه دسته کلی از کیفیات کالبدی فضاهای عمومی یعنی ماهیت عناصر (دسترسی و انعطافپذیری)، روابط میان عناصر (محصوریت، پیوستگی، تحرک) و سکانسبندی (توالی، سلسلهمراتب، و تضاد و تباین) تأثیر میگذارد.
نتیجه گیری: معماری و فضای عمومی دو میراث مهم شهری معاصر هستند که در نظمی همپیوند بر یکدیگر تأثیرگذارند. بیان هویت شهر، در گرو برقراری نسبتی متناسب و صحیح بین نظام کالبدی معماری و کیفیت زیست اجتماعی در شهر است.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( در دست انتشار ۱۴۰۴ )
چکیده
اهداف: شهرک اکباتان تهران، بهعنوان یکی از میراثهای معماری معاصر ایران، با شبکه فضاهای عمومی ویژه خود همواره در کانون توجه بوده است. این پژوهش با هدف ارائه خوانشی تفسیری از نظام معنایی موجود در فضاهای عمومی این شهرک، بر اساس تجربه زیسته و تولید معانی توسط ساکنان آن، انجام شده است.
روش ها: پژوهش در چارچوب پارادایم برساختی-تفسیری و با استفاده از روش مردمنگاری انجام شده است. تجربه زیسته ساکنان فاز یک شهرک اکباتان با بهرهگیری از مشاهده و مصاحبههای میدانی بررسی شده تا سازههای معنایی تولید شده توسط آنها تحلیل و تفسیر گردد.
یافته ها: نظام معنایی فضاهای عمومی شهرک اکباتان بر اساس چهار عنصر معناساز شامل زبان، بستر، تاریخ و نشانهها شکل گرفته است. فرایند تحلیل واحدهای معنایی و استخراج مضامین اولیه و اصلی، به استخراج سازههای معنایی انجامیده که ساختار کلی این نظام را تشکیل میدهند. این سازهها عبارتند از: هویت متمایز فضایی از شهر، روایتگری و تجربه فضایی، مدنیت و کنشگری اجتماعی، خصلت تاریخی فضا و معماری بستر نقشآفرینی زندگی روزمره.
نتیجه گیری: تجربه زیسته ساکنان شهرک اکباتان بر اهمیت فضاهای عمومی در مجموعههای مسکونی و نقش آنها در تولید معانی اجتماعی و فرهنگی تأکید دارد. نتایج این پژوهش بیانگر اهمیت توجه به نظام تولید معنا در فضاهای عمومی است که میتواند به بهبود کیفیت
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
داوری تجاری بینالمللی یکی از شیوههای حل و فصل اختلافات در معاملات اقتصادی است. صلاحیت آن با رضایت طرفین اختلاف ایجاد میشود و داور بینالمللی با انتصاب ازسوی طرفین اختیار مییابد به موضوع دعوا رسیدگی و رأی قابل شناسایی واجرایی را صادر کند. بدین جهت ضروری است که اولاً موضوع دعوا برای داورمعلوم و معین باشد تا رسیدگی او میسر گردد و ثانیاً با توجه به ابزارهای واقعی، قانعکننده ومرتبط با موضوع دعوا به کشف حقایق نائل آید. در این راستا دو سؤال مطرح میشود: ۱) در صورت بروز ابهام و تردید در تشخیص موضوع دعوا، چگونه داورمیتواند آن را تبیین و تثبیت کند؟ ۲) چنانچه وجود دلیلی درکشف حقیقت مؤثر باشد که نزد طرف دعوا یا شخص ثالث است، اما او از ارائه آن امتناع میورزد، چگونه داورمیتواند آن را تحصیل کند؟ از سوی دیگر، درقوانین داوری تجاری بینالمللی اصل آزادی عمل داور دررسیدگی به موضوع دعوا پذیرفته شده است، اما حدود آن مشخص نیست. این مقاله درصدد است با توجه به اصول و قواعد دادرسیهای ملی و بینالمللی، نقش داوربینالمللی را دردو مسأله مزبورتبیین کند. نخست اینکه داور با اتکا به اصل آزادی عمل خود میتواند با اتخاذ تدابیری درجهت تثبیت موضوع دعوا کوشش خود را به کار برد ودوم اینکه درجهت اثبات آن مستندات لازم را کشف کند، اما ممکن است با محدودیتهایی مواجه شود که ابتکارات عمل او را تضییق سازد.
* نویسنده مسؤول مقاله: Email: Shahbazinia@modares.ac.ir
دوره ۱۸، شماره ۸ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
مدیریت گرمای اتلافی در صنایع سنگین بهرهوری در این حوزه را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. سیکل رنکین آلی به عنوان یک تکنولوژی مناسب جهت بازیافت حرارت اتلافی و تولید الکتریسیته برای منابع گرمایی با دماهای متوسط و پایین معرفی شده است. عملکرد سیکل رنکین آلی همانند سیکل رنکین معمولی میباشد با این تفاوت که از سیال ارگانیک با دمای جوش کم جهت بازیابی از منابع دارای دمای پایینتر استفاده میشود. در این مقاله سیکل پایه رنکین آلی (BORC) و دو سیکل رنکین آلی با زیرکش (DRORC,SRORC)، برای ۵ سیال مختلف مورد تحلیل انرژی و اکسرژی قرار گرفته و در ادامه تحلیل ترمواکونومیکی و بهینهسازی سیکلهای اشاره شده توسط الگوریتم ژنتیک برای منبع گرمایی با شرایط ثابت انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد از بین سیال های موجود، R۱۱۳بهترین عملکرد را دارا میباشد. مقدار فشار و دمای بهینه ورودی توربین، در مقایسه با حالتی که تنها بازده اکسرژی در نظر گرفته میشود کاهش می یابد. با تغییر سیکل ساده به سیکل دارای یک زیرکش در حدود۱۲,۵% و از سیکل ساده به سیکل دارای دو زیرکش حدود ۱۸.۷۵% تغییر در مقدار هزینه مخصوص تولید توان مشاهده میشود. با افزایش درجه فوقگرم ورودی توربین نیز مقدار هزینه مخصوص تولید توان افزایش و بازده اکسرژی سیستم کاهش مییابند.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل وضعیت تبادل اطلاعات میان بازیگران حوزه نانوفناوری در ایران از راه بررسی کمی روابط آنها با استفاده از روش تحلیل شبکه است. شناسایی و ترسیم شبکههای تبادل اطلاعات در حوزه نانوفناوری ایران و در نتیجه آشکار شدن بازیگران اصلی و نقاط قوت و ضعف جایگاه و ارتباطات میان بازیگران این عرصه نتیجه متأخر این پژوهش است. یافتههای پژوهش نشان از مرکزیت بالای ستاد توسعه فناوری نانو بهعنوان قدرتمندترین بازیگر شبکه دارد. دیگر بازیگران مرکزی شبکه عبارتند از ماهنامه فناوری نانو، واحد بازرسی و بررسی محصولات نانوی مؤسسه خدمات توسعه فناوری تا بازار (نانو مقیاس)، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مؤسسه خدمات توسعه فناوری تا بازار و دانشگاه صنعتی شریف. همچنین گروه شرکتهای تولید محصولات نانو قدرتمندترین گروه شبکه تبادل اطلاعات میباشد. قویترین ارتباطات شبکه نیز میان شرکتهای تولید محصولات نانو و نهادهای تنظیمکننده و پس از آن میان همین شرکتها و نهادهای سیاستگذار وجود دارد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نهادهای سیاستگذار کمترین تبادل اطلاعاتی را با رسانهها، انجمنهای غیر دولتی و نهادهای ترویجی دارند. بنابراین نگاه اجتماعی نهادهای سیاستگذار به نانو فناوری باید به شدت تقویت شود. از دیگر پیشنهادهای سیاستی این پژوهش آن است که ارتباطات شرکتهای نانویی و شرکتهای خدمات توسعه بازار و محصول - که از شدت متوسطی برخوردار است - برای توسعه فناوری نانو در ایران باید تحکیم یافته و افزایش پیدا کند.
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدار آنتروپی تولیدی طی بارگذاری خستگی به عنوان یک شاخص از انباشت آسیب در ماده تلقی می شود. با استفاده از تکنیک ترموگرافی و ثبت توزیع میدان دما در سطح نمونه تحت بارگذاری چرخهای بهوسیله دوربین مادون قرمز و همچنین محاسبه انرژی اتلافی و در نظر گرفتن امکان تبادل حرارت نمونه با محیط، میتوان نرخ خالص تولید آنتروپی در سیستم را محاسبه کرد. انتظار میرود که با بهکارگیری ابزار مناسب، بتوان این روش را به عنوان یک روش بازرسی غیرمخرب در رابطه با آسیب ناشی از خستگی فلزات مورد استفاده قرار داد. این تحقیق به منظور امکانسنجی و بررسی قابلیت کاربرد روش یاد شده به کمک مدلسازی و تحلیل عددی انجام شده است. در این مقاله با استفاده از روش عددی اجزای محدود و در قالب نرمافزار آباکوس به شبیهسازی آزمون خستگی خمش کاملاً معکوسشونده روی نمونههای استاندارد از جنس آلومینیوم (Al۶۰۶۱-T۶) که نتایج آزمون آزمایشگاهی آن موجود است، پرداخته میشود. براساس نتایج تحلیل مکانیکی و حرارتی به روش کوپل متوالی، به محاسبه نرخ تولید آنتروپی، آنتروپی شکست خستگی، متغیر آسیب و تخمین عمر باقیمانده براساس این متغیر پرداخته میشود. نتایج حاصل از شبیهسازی عددی با نتایج آزمونهای آزمایشگاهی مقایسه و اعتبارسنجی میشود. همچنین یک تحلیل عددی برای تخمین افزایش دما و بررسی پدیده خودگرمایی خستگی در اثر بارگذاری چرخهای براساس مشخصههای منحنی کرنش- عمر و تخمین انرژی اتلافی، با بهرهگیری از امکان اسکریپتنویسی پایتون در نرمافزار آباکوس روی نمونه آزمون محوری از جنس فولاد(AISI ۴۳۴۰) صورت میگیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کاربرد ترموگرافی مادون قرمز به عنوان یک روش ارزیابی غیرمخرب در محدوده خستگی کمچرخه ابزاری مناسب برای ارزیابی میدان دما و در نتیجه تخمین آسیب انباشته در ماده است.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: ملانوما یکی از خطرناکترین انواع سرطان پوست است که به داروهای شیمیدرمانی رایج مقاوم است. مهار رگزایی هدفی بزرگ در مبارزه با سرطان تلقی میشود. فیکوسیانین، بهعنوان متابولیت استخراجشده از اسپیرولینا قادر به مهار رگزایی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ضدرگزایی فیکوسیانین سی اسپیرولینا پلاتنسیس (Spirulina platensis) بر رده سرطانی ملانومای B۱۶-F۱۰ در موش سوری C۵۷BL/۶ بود.
مواد و روشها: پژوهش تجربی حاضر روی ۱۶ سر موش ماده C۵۷BL/۶ با سن ۸-۶ هفته انجام شد که بهطور تصادفی به دو گروه کنترل و دریافتکننده فیکوسیانین تقسیم شدند. به همه موشها در روز صفر مطالعه، سلول ملانوما تزریق شد و موشها بهمدت ۲۰ روز تیمار شدند. گروه فیکوسیانین، روزانه ۴۰میلیگرم بر کیلوگرم فیکوسیانین را دریافت کردند. تومورها روز ۲۱ استخراج شدند و تاثیر فیکوسیانین بر رگزایی و تکثیر سلولهای سرطانی بهترتیب با کمک روش ایمونوهیستوشیمی با CD۳۱ و Ki-۶۷ بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار JMP ۱۱، از طریق آزمون تحلیل واریانس یکراهه صورت گرفت.
یافتهها: رگزایی در گروه دریافتکننده فیکوسیانین بهطور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (۰/۰۱p<)، در حالی که شاخص میتوز در موشهای درمانشده با فیکوسیانین بهطور معنیداری کمتر از گروه کنترل نبود.
نتیجهگیری: فیکوسیانین، قادر به مهار رگزایی تومور ملانومای B۱۶-F۱۰ در موش سوری C۵۷BL/۶ است، ولی قادر به کاهش تکثیر سلولهای ملانوما نیست.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
قیر، به عنوان فاز چسبنده، نقش مهمی در رفتار مخلوط آسفالتی ایفا میکند. بر این اساس تعیین مشخّصات خستگی آن همواره موضوع تحقیقات گسترده بوده است. در این میان، رویکرد خرابی محیط پیوستۀ ویسکوالاستیک (VECD) مورد توجّه بسیاری از تحقیقات برای تعیین مشخّصات خستگی مصالح بوده است. در این رویکرد، سختی ماده به عنوان تابعی از خرابی - که مستقل از نحوۀ بارگذاری میباشد - تعیین میشود، که بر اساس آن بتوان عمر خستگی را برای انواع بارگذاری تعیین کرد. با این حال استفاده از این روش دارای پیچیدگیهایی است، زیرا از طرفی میبایست خرابی در طول آزمایش تعیین شود، و از طرف دیگر محاسبۀ خرابی نیازمند تعیین پارامترهایی است که تنها با داشتن روند تابع خرابی به دست میآیند. این موضوع سبب ایجاد یک فرآیند سعی و خطا در این روش میشود. در این مطالعه روشی ابتکاری ارائه شده است که تا حدّ زیادی میتواند در میزان محاسبات و تعداد آزمایشهای لازم صرفهجویی حاصل نماید. طبق این روش، آزمایش پیمایش زمان در دو سطح کرنش مختلف انجام شده، و سپس به کمک روابطی که در این تحقیق برای پیشبینی رفتار خستگی توسعه داده شده است، بدون نیاز به محاسبۀ متغیّر خرابی، تابع خرابی به کمک یک رگرسیون غیرخطّی قابل تعیین خواهد بود. در ادامه، روش مذکور با نتایج آزمایشهای خستگی بر روی نمونههای قیر اصلاحشده با پلیمر اسبیاس اعتبارسنجی شده است. نتایج حاکی از آن است که استفاده از روش رگرسیون به خوبی میتواند جایگزین روش سعی و خطا شده و با صرف زمان کمتر، تابع خرابی را بدست دهد.
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
اصلاح الکتروکینتیک گزینه ای موثر برای آلودگیزدایی از خاکها میباشد؛ اگرچه راندمان کار تابع عوامل متعددی است. در پژوهش حاضر، توانایی کی لیت کننده EDTA و جریان پالس در بهبود این روش، برای پاکسازی خاکهای ریزدانه حاوی ترکیب فلزات سنگین بررسی شد. بدین منظور، ابتدا نمونه مورد مطالعه با غلظت ۵۰۰۰ (میلیگرم/کیلوگرم) روی و سرب آلوده و سپس با گرادیان ولتاژ ۲ ولت بر سانتیمتر (به صورت جریان پیوسته و پالس) در بازه های ۷، ۱۴ و ۲۸ روز، تحت آزمایش الکتروکینتیک قرار گرفت. در این فرآیند، غلظتهای مختلف EDTA به مخازن آند و کاتد (بطور مجزا و همزمان) نیز اضافه شد. نتایج بدست آمده نشان داد در شرایط جریان پیوسته و فاقد کیلیتساز (روش متداول الکتروکینتیک)، میزان رفع آلودگی به ویژه سرب اندک بوده که علت آن با توجه به روند تغییرات ریزساختار نمونه و هدایت الکتریکی آن در حد فاصل آند تا کاتد، کاهش دانسیته جریان ناشی از رسوب آلاینده در ماتریکس خاک ارزیابی گردید. در این حالت، افزایش زمان آزمایش (علیرغم مصرف بیشتر انرژی) عمدتاً سبب تغییر موقعیت آلودگی در محیط پیرامون آند شده و تاثیر محدودی (حدود ۲۰%) بر راندمان کل نشان داد. مشخص شد افزدون EDTA صرفاً به صورت محلول کاتولیت حتی با غلظت معادل آلودگی خاک، نیز تاثیری اندکی بر بهبود پاسخ الکتروکینتیک دارد. از طرفی، حضور کیلیت کننده در هر دو مخزن دستگاه خصوصاً با اعمال جریان پالسی، باعث تسریع فرآیند پاکسازی میشود. با استناد به مجموع نتایج آزمایشهای درشتساختاری، تصاویر SEM و آنالیزهای XRD، علت این ارتقاء رفتار به دو تغییر عمده در اندرکنش خاک-آلاینده نسبت داده شد. نخست آنکه، روش اخیر با توسعه نفوذ جبهه اسیدی به سمت کاتد و محدود کردن قابلیت پلاریزاسیون ذرات رس، سبب آرایش فولکوله و کاهش قابلیت نگهداشت آلودکی در خاک میشود. همچنین این سیستم از طریق فرآیندهای بازانحلال، تشکیل کمپلکسهای پایدار و اختلال در ایجاد اولیه رسوب، سهم فازهای نامحلول را به شدت کم مینماید. همافزایی این تغییرات نقش موثری در شتابدهی ساز و کارهای الکتروکینتیک داشته؛ بنحویکه در مقایسه با مدل متداول، ضمن کاهش ۲۵ درصدی مصرف انرژی میتواند تا ۲/۶ برابر راندمان استخراج آلودگی را افزایش دهد.