جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای داداش پور


دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

تسلط نظام سرمای هداری برفضاهای شهری، شهرها را با چالش های بسیاری روبرو کرده است که یکی از مهمترین این چالش ها، ب یعدالتی فضایی و نابرابری در توزیع خدمات در شهرهاست. این چالش ها، در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میادی توسط اندیشمندان شهری نئومارکسیست همانند هنری لوفور، مانوئل کاستلز و دیوید هاروی شناسایی و مورد نقادی قرار گرفت. پی شقراولان عدالت در فضاهای شهری به دلیل وابستگی شان به مکاتب بشری و همچنین داشتن نگاه ت کبعدی و ایستا، نتوانستند تا کنون به یک چارچوب مفهومی از عدالت در فضاهای شهری برسند؛ این در حالی است که در آموزه های مکتب اسام، مفهوم عدالت، یک مفهوم پویا و چندجانبه بوده و عدل و حق لازم و ملزوم هم به حساب آمد هاند و عدالت به عنوان یک ابزار مهم برای رساندن حق به صاحب واقعی اش معرفی شده است. این تحقیق از نوع توسع های بوده و در آن از روش تحلیل منطقی استفاده شده است. هدف تحقیق، ارائه چارچوب مفهومی از عدالت اسامی در فضاهای شهری است. برای تبیین این چارچوب از شش معیار " برابری فرص تها، آزادی، نیاز، اصل تفاوت، استحقاق، منفعت عمومی " استفاده شده است که این معیارها از متون علمی و اسامی استخراج شد هاند. چارچوب مفهومی ارائه شده بیشتر متوجه محتوای برنام هریزی شهری است تا فرآیند آن.

دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

هدف: با وجود اثر سمی برخی از روغن‏های اسانسی، استفاده آن‏ها تحت کنترل نیست. با توجه به گسترش مصرف فرآورده‏های گیاهی، ابعاد مختلف زیست‏شناختی اسانس آویشن دنایی برای اولین بار گزارش می‏شود. مواد و روش‏ها: فعالیت ضد باکتریایی با دو روش انتشار و رقت، رادیکال‏زدایی نیتریک اکساید با روش مارکوکسی و همکاران و سمیت سلولی با روش احیا دی متیل تیازولیل دی فنیل تترازولیوم بروماید به‏وسیله اسانس‏های آویشن دنایی و تجاری و ترکیب شیمیایی اصلی آن‏ها، تیمول، بررسی و مقایسه شد. نتایج: نمای حساسیتی میکروارگانیسم‏ها براساس حساس‏ترین به مقاوم‏ترین سودوموناس آئروژینوزا> استافیلوکوکوس اورئوس> اشریشیا کولی> کاندیدا آلبیکنس و کم‏ترین غلظت مهار کنندگی و کشندگی ۰۴/۰-۱۰ میلی‏گرم در هر میلی‏لیتر بود. رادیکال‏زدایی نیتریک اکساید وابسته به دوز با IC۵۰ برابر ۵، ۷۵ و ۸۶۳ میکروگرم و فنل کل معادل ۷۹/۶±۰۷/۶۴۴، ۵۵/۲±۹۴/۱۶ و ۳۱/۲±۳۳/۱۰ میکروگرم گالیک اسید در هر میلی‏گرم نمونه به‏ترتیب در اسانس آویشن دنایی، اسانس تجاری و تیمول تعیین شد. سمیت سلولی آن‏ها بر سلول‏های طبیعی انسان به‏صورت ۵۰ درصد غلظت ممانعت (IC۵۰) به‏ترتیب ۱۴۵۵، ۱۰/۱۲ و ۲۸۶۷ میکروگرم و در خصوص سلول‏های سرطانی به‏ترتیب ۹۵/۴، ۶۱/۳ و ۱۷۳۰ میکروگرم بود. نتیجه‏گیری: آویشن با خاصیت خوب ضد میکروبی، می‏تواند در پیشگیری از تشکیل محصولات سمّی نیتروژن واکنش‏گر نیز مؤثر بوده و به‏عنوان یک آنتی‏اکسیدان خوب مستقیماً NO و O۲− را بزداید. تأثیر کشندگی غلظت کم اسانس بر سلول‏های سرطانی بدون تأثیر منفی بر سلول‏های طبیعی نویدبخش امکان استفاده در مبارزه با سلول‏های سرطانی است.

دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱۲- )
چکیده

این مقاله در جستجوی یافتن شواهد تجربی از ماهیت پیوندهای درون منطقه کلان شهری تهران و خوشه ای شدن صنعتی و تاثیر این پیوندها بر فرایند یادگیری و ظرفیتهای نوآوری صنعتی در بخش صنعتی قطعات خودروست که ماحصل آن ایجاد مزیتهای رقابتی در منطقه می باشد. تحقیق نشان می دهد که رشد شتابان بخش خودرو از دهه گذشته محرک اصلی اقتصاد منطقه کلان شهری تهران در محیط اقتصادی جهانی شده بوده است وبخشی ازاین رشد مدیون ایجاد پیوندهای سیستماتیک و خوشه ای شدن صنعتی بوده است. همچنانکه تحلیل مطالعه موردی شمار قابل توجهی از یافته ها را درباره درجه قوی ازخوشه ای شدن صنعتی را در منطقه کلان شهری تهران نشان می دهد اگرچه شواهدی از محیط نهادی ضعیف را می توان در منطقه پیدا کرد.

دوره ۲۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده
مکان علاوه‌بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می‌کند. به واسطه این احساسات نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل‌گیری هویت مکانی می‌شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین دلبستگی به مکان در نوجوانان ساکن در محله‌های منتخبی از شهر تهران است. این حس دلبستگی مکانی بر ظرفیت اجتماعی با تأکید بر سرمایه اجتماعی و ظرفیت مکانی با تأکید بر کیفیت محیط سکونت تأثیر می‌گذارد که در این فرآیند تحلیل می شود، همچنین کاربرد مدل‌های ساختاری (به دلیل چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری معرفی می شود.
دراینتحقیقتحلیلیوهمبستگی،نمونه‌ای ۴۷۵نفریاز نوجوانان محله‌های مناطق ۱۷، ۱۰، ۸، ۱ شهرتهران که به روش طبقه‌ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شدهریکازمتغیرهایپنج‌گانه تحقیق شاملظرفیت اجتماعی، ظرفیت مکانی، امنیت اجتماعی، دسترسی به خدمات و خاستگاه اقتصادی- اجتماعی با استفادهازروش «مدل‌سازی معادلات ساختاری»و تکنیک «تحلیل مسیر» موردبررسیقرارگرفت.سپسسهمدلازچگونگی روابط متفاوتمیانمتغیرهاتهیهشدکهنتایجآن‌هانشانمی‌دهد مدل تأثیرگذاری حس دلبستگی به مکان در میان نوجوانان، از طریق متغیرهای ظرفیت مکانی و دسترسی به خدمات بهتر از دیگر روابط را آشکار می‌کند. بیشترین اثر علی را بر متغیر دلبستگی به مکان داشته و در مجموع ۷۳‌درصد از واریانس آن را تبیین می‌کنند. بر مبنای یافته‌های پژوهش هر چهار متغیر اصلی تحقیق یعنی: «ظرفیت مکانی»، «ظرفیت اجتماعی»، «دسترسی به خدمات»، «امنیت اجتماعی» و متغیر جانبی «خاستگاه اقتصادی- اجتماعی» با متغیر وابسته «میزان دلبستگی به مکان» رابطه معنی‌داری داشته‌اند (p<,۰۱) و این نتایج با ضریب اطمینان ۹۹‌درصد قابلیت تعمیم به نوجوانان ساکن در محله‌های منتخب است.
 
 

دوره ۲۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

بررسی روابط و نوع تعامل فضایی میان بنادر و مناطق پسکرانه‌ای آن در ساختار فضایی سرزمین، یکی از دغدغه­های اصلی برنامه­ریزان شهری و منطقه‌ای است. بااین‌وجود، این موضوع در ایران، کمتر موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف این مقاله، کشف روابط آشکار و نهان فضایی میان بنادر جنوبی و کانون­های اصلی مناطق پسکرانه­ای در مقیاس­ سرزمین ایران و واکاوی ساختار فضایی بندر-پسکرانه بر مبنای داده­های کیفی است. در همین راستا، پارادایم روشی مقاله برساختی-تفسیری، روش­شناسی آن کیفی و رویکرد مورداستفاده بر اساس نظریه زمینه‌ای می‌باشد. یافته­های تحقیق نشان می­دهد بنادر جنوبی ایران، شامل بنادر اصلی و بنادر محلی، اغلب به‌عنوان توزیع­کننده کالا از مناطق پیشکرانه به کانون­های اصلی پسکرانه­ای در مقیاس ملی، بخصوص شهر تهران، فعالیت دارند. هرچند وجود ذخایر غنی انرژی و معدنی در پسکرانه­های سواحل جنوبی کشور و همچنین بنادر مهم پیشکرانه­ای منطقه­ای (همچون شهر-بندرهای جهانی دبی و شارجه)، سبب رونق اقتصاد محلی در کریدور ساحلی جنوب کشور شده است؛ درحالی‌که ساکنین پسکرانه­های محلی و منطقه­ای از این ‌رونق اقتصادی بی­بهره­اند. نکته قابل‌تأمل این است که در اغلب بنادر توسعه‌یافته جهانی، انتشار جریان توسعه از بندر به سمت پسکرانه­های محلی و منطقه­ای بوده و الگوی منطقه­گرایی بندرگاهی را شکل داده­اند. بنابراین درصورتی‌که بتوان الگوی ساختار فضایی پیشکرانه-بندر-پسکرانه را در ایران مشابه الگوی مرکز-پیرامون-مرکز (ساختار هندسی مشابه لوزی) شبیه­سازی نمود، در مقیاس بنادر توسعه­یافته در سایر نقاط جهان، الگوی فضایی این ساختار اغلب به‌صورت پیرامون-بندر-پیرامون (ساختار هندسی مشابه هذلولی) شکل گرفته است.

دوره ۲۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده

عقلانیت را می‌توان یکی از چارچوب‌های شناخت شناسانه مؤثر بر نظریه برنامه‌ریزی دانست، اما این انگاشت از سوی فرا- نوگرایان  انتقاد و انکار شده است. عقلانیت براساس این انتقادها بار ارزشی منفی یافته است، به ‌صورتی که برنامه‌ریزی عقلانی با فن سالاری سازش‌ناپذیر و نوعی خودبرتربینی حرفه‌ای با سطحی‌نگاری ابزاری مترادف شده است. این مقاله در رویارویی با بایستگی ناشی از اهمیت چالش میان‌کنش دیالکتیکی دانش و کنش در برنامه‌ریزی و همچنین پاسخ به تردیدها و نظرات کلیشه‌ای رواج یافته در برنامه‌ریزی عقلانی و تردیدهایی که به انکار آن منجر شده است، درپی ابهام‌زدایی از مفهوم عقلانیت، ردیابی سیر تکامل آن و شناسایی اثرات گونه‌های مختلف آن بر آن دسته رویکرد‌های برنامه‌ریزی شهری است که از انگاشت عقلانیت و نظریه تصمیم‌گیری عقلانی استفاده کرده‌اند. پژوهش پایه این مقاله از نوع پژوهش «توصیفی‌- بیانگر»  بوده و روش تحلیل به‌ کار رفته، روش تحلیل زمان‌سنجی (کرونولوژیک)  داده‌های ثانویه مرتبط با موضوع پژوهش و از طریق روش‌های تحلیل کیفی محتوا و بازبینی سیستماتیک این داده‌هاست. برونداد این مقاله مدلی مفهومی برای گونه‌شناسی عقلانیت و سیر تکامل زمانی آن، ردیابی اثرات آن بر رویکرد‌های برنامه‌ریزی شهری و همچنین شرح بایستگی به کارگیری این مفهومی در برنامه‌ریزی فضایی راهبردی بوده ‌است.


دوره ۲۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده

در مطالعات شهری، پدیده‌ها به طور عمده با یک نگاه کمی‌گرایانه مورد توجه قرار گرفته‌اند که در آن‌ها به مطالعه پدیده پرداخته شده و بررسی رابطه بین پدیده و سوژه فراموش شده است. این درحالی است که شهر و پدیده‌های آن دارای لایه‌های گوناگونی هستند که دستیابی به تمام آنها با بهره‌مندی از رویکرد کمی‌گرایانه امکان‌پذیر نیست. چراکه محققان کمی‌گرا به‌عنوان کسانی که نقش اصلی را در این پژوهش‌ها برعهده دارند، پدیده مورد نظر را تجربه و فهم نکرده‌اند و نتایج آنها به محاسبات کمی و آماری آنها محدود می‌گردد. حال آنکه فهم عمیق پدیده‌های شهری و پیامدهای آنها، جز با درک تجربه افرادی که آن پدیده را از نزدیک و برای سال‌ها درک کرده‌اند؛ امکان‌پذیر نیست. مبانی فلسفی و روش‌شناسی چگونگی درک این تجربه که به پارادایم پدیدارنگاری معروف است و  چگونگی به‌کارگیری آن در مطالعات شهری؛ هدف مطالعه حاضر است که بخش اول با بهره‌مندی از مطالعات کتابخانه‌ای و تحلیل اسنادی و بخش دوم با استفاده از مطالعات میدانی محقق شده است. نتایج نشان می دهد که پدیدارنگاری به‌دنبال کشف و توصیف پدیده‌ها با تکیه بر تجربه زیسته مردم است که این کار با بهره‌مندی از مطالعات میدانی و ابزار مشاهده مصاحبه نیمه‌ساختاریافته انجام می‌دهد. هم‌چنین در به‌کارگیری پدیدارنگاری برای بررسی تجربه زیسته مردم از پیامدهای زندگی در محله جدااُفتاده (رضویه) روشن گردید که افراد ساکن در این محله پیامدهای زندگی در این محله را در ابعاد متفاوت مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و عملکردی تجربه کرده‌اند و پیامدهای مدیریتی و اقتصادی را به‌عنوان علت سایر پیامدها می‌انگارند

صفحه ۱ از ۱