جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای داداشپور


دوره ۰، شماره ۰ - ( آماده انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

مرزهای رشد یکی از ابزارهای کلیدی برای کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی مناطق کلان‌شهری محسوب می‌شود. گسترش بی‌رویه و برنامه‌ریزی نشده در این مناطق به یکی از معضلات اصلی برای مدیران و برنامه‌ریزان شهری و منطقه‌ای تبدیل شده است، چرا که این فرایند به تخریب اراضی کشاورزی و منابع طبیعی منجر می‌شود. هدف این پژوهش، شبیه‌سازی و ارزیابی تغییرات آینده مرزهای رشد در منطقه کلانشهری اصفهان با هدف حفظ منابع زیست‌محیطی و کنترل گسترش کالبدی است. در این راستا، با استفاده از رویکرد اثبات‌گرایی که روندی تحلیلی و سنجش محور را در پیش می‌گیرد به سنجش تصاویر ماهواره‌ای استخراج شده، میزان تغییرات گسترش کالبدی منطقه کلانشهری اصفهان با استفاده از شبکه‌های عصبی مصنوعی و ماشین‌های یادگیری پیش‌بینی شده است و مرز رشد آتی و پیش بینی شده نیز ترسیم گردیده است. نتایج یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که منطقه کلانشهری اصفهان طی دهه‌های اخیر با گسترش بی‌رویه به‌خصوص در بعد کالبدی مواجه بوده و کاهش اراضی کشاورزی و طبیعی به یکی از چالش‌های اصلی آن تبدیل شده است. بر اساس شبیه‌سازی‌های انجام شده، مرزهای رشد پیشنهادی می‌توانند به‌عنوان ابزاری مؤثر در مدیریت و برنامه‌ریزی توسعه شهری - منطقه‌ای و جلوگیری از تخریب بیشتر منابع و اراضی طبیعی به کار گرفته شوند.
 

دوره ۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده

خود مردم نگاری روشی نوظهور در مردم‌نگاری است که در زمره روشهای کیفی و در حیطه پارادایم تفسیر‌گرایی قرار می‌گیرد و هدف آن فهم فرهنگی زندگی روزمره از خلال تجربه زیسته محقق است که در قالب نوشتاری داستان گونه به توصیف غنی این تجربه در بستر فرهنگی آن می‌پردازد. با اینکه این روش در حوزه‌های مطالعاتی متنوعی در سالهای اخیر بکار گرفته شده است و در حال گسترش به سایر رشته‌ها است، در حوزه مطالعات شهری بسیار مهجور بوده است. شهرهای امروزی موزاییکی از خرده‌فرهنگ‌های متکثر هستند که پژوهشگران این حوزه می توانند با به کارگیری این روش به فهم لایه‌های عمیق از آنها از خلال تجربه زیسته خود نائل شوند. هدف این مقاله در گام اول، تشریح ویژگی‌های اصلی این روش و در گام بعدی، برقراری پیوند آن با حوزه مطالعات شهری در راستای فهم فرهنگی بسترهای شهری است. در این راستا ابتدا با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی، مبانی فلسفی و روش شناسی خودمرد نگاری معرفی و سپس خود مردم نگاری شهری در محل تلاقی چهار چرخش اصلی(چرخش فرهنگی، چرخش روایی،چرخش فضایی و چرخش خود) در حوزه مطالعات شهری تبیین خواهد شد. تنوع فرهنگی حاکم بر شهرهای ایرانی و ضرورت فهمی عمیق و بومی از ویژگی های ماهوی آن نزد کنشگرانی که آن را به شکل بی واسطه ای تجربه می کنند اهمیت کاربست خودمرم نگاری شهری را در پژوهش های این حوزه دوچندان می کند.


دوره ۳، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده

بیان مسئله: فضاهای ورودی یکی از مهم‌ترین بخش‌های ساختمان‌ها، مجموعه ­های کاربری‌های عمومی و شهرها است که علاوه بر کارکرد تردد، کنترل و نظارت، هویت آن مجموعه را نشان می­دهد. در گذشته اغلب شهرها و بناهای عمومی از فضاهای ورودی شامل سردرهای با تشخص و هویت بصری و فرهنگی بر آمده از زمینه بومی بوده ­اند. در عصر حاضر نیز برخی از مجموعه­ های عمومی همچون دانشگاه‌ها، دارای سردر طراحی بوده و خیلی از بناها و مجموعه­ ها نیز بدون سردر یا ورودی فاقد کیفیت هستند. عدم توجه به ضرورت طراحی و احداث سردر ورودی و الزامات کیفی آن در توسعه مجموعه کاربری‌های عمومی مسئله‌ این پژوهش است.
هدف: از این‌رو مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه سردر ورودی در هویت بناهای عمومی و باید و نبایدهای طراحی آن‌ها و بررسی معیارهای مربوطه در مطلوبیت سردرهای دانشگاه تبریز است.
روش: این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پیمایش میدانی و با شیوه ­های مطالعه کتابخانه­ای و تحلیل‌های کمی و کیفی انجام شده است؛ همچنین در مطالعه موردی از روش پیمایش میدانی با توزیع ۳۷۹ پرسشنامه طیف لیکرت بین متخصصان و دانشجویان و نرم­افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که سردر ورودی عنصری اصلی و جدایی­ ناپذیر از بناها به‌ویژه مجموعه ­های عمومی است که هر چه مقیاس و عمومی بودن کاربری بزرگ‌تر باشد نیازمند سردری برجسته، درخور و متشخص است. در طراحی سردرها بهتر است از انگاره­ های زمینه­­ مدار مرتبط با فرهنگ و کارکرد و محیط بومی مربوطه استفاده شود؛ به‌طور کلی از نظر خبرگان معیارهای ایمنی و امنیت، هویت بخشی، نشانه و نماد قوی و سهولت دسترسی از ضریب اهمیت بالایی در مطلوبیت سردرها برخوردار بوده که با اعمال آنها در نتایج پرسشنامه­ های مردم و خبرگان، سردر فناوری و اطلاعات در بالاترین رتبه و سردر اصلی در پایین­ترین رتبه قرار گرفت که نشانگر برخورداری نسبتاً بالای سردر فناوری از معیارهای طراحی سردر است.

دوره ۲۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

با توجه به ماهیت پیچیده تصاویر ذهنی آینده ساخت و بازساخت فضایی شهرها و مناطق کلانشهری و پیچیدگی‌های وضع موجود، اجتناب از نگاه اثبات‌گرایانه و تک لایه‌ای به مطالعات شهری-منطقه‌ای از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مطالعه چشم اندازسازی در برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای وخلق آینده‌های بدیل را مستلزم انتخاب هوشمندانه و اصلاح شده‌‌ای از روش‌‌های آینده‌پژوهی می‌داند. تحلیل لایه‌ای علی یکی از مهمترین روش‌های آینده‌پژوهی و در ذیل پارادایم انتقادی معرفی شده است. این روش به مثابه بسیاری از روش‌ها با خلأها و محدودیت‌هایی همراه بوده و نیازمند تحلیل نقادانه و تعدیل است. روش این پژوهش مرور انتقادی بوده و نتایج نشان می‌دهد که برخی مبانی پارادایمی، فرض های بنیادین، ارکان روش، ویژگی‌های کلی و روش‌شناسی تحلیل لایه‌ای علی مورد نقد هستند. مهمترین نقد وارده آن است که این مدل، هنوز به لحاظ خاستگاه فلسفی با ابهاماتی مواجه و کوچ پارادایمی به پارادایم انتقادی صورت نگرفته است.  برهمین اساس، پیشنهاد شد تعداد لایه‌های مدل به ۳ لایه و رویکرد لایه نخست از علمی-تجربی به رویکرد تفسیری تغییر کند. رویکرد لایه دوم به پس‌کاوی با هدف شناسایی مکانیزم­های آشکار و نهان، و در نهایت ساختارشکنی و انتقاد با هدف چشم اندازسازی جهت خلق آینده‌های بدیل مبنای عملکردی لایه سوم قرار گیرد. جهت کاربست مدل در برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای، دستگاه تحلیلی اقتصاد سیاسی فضا بر این مدل سوار شده و همچنین امکان شناسایی ساختارها و مکانیزم‌های پنهان، ارائه مدل پارادایمی و سناریوهای خلق آینده‌های بدیل فراهم آمده است.
 

دوره ۲۸، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده

در طی تحولات عصر حاضر و افزایش اهمیت دانش‌بنیان شدن صنایع به‌منظور رشد و توسعه‌ منطقه‌ای، موضوع هم پیوندی میان دانشگاه و صنعت در راستای افزایش یادگیری و نوآوری در فرآیند تولید صنایع، بیش‌از پیش موردتوجه قرار گرفته است. رویکرد سیستم‌های نوآوری منطقه‌ای، یکی از رویکردهای نوینی است که به سبب ایجاد پیوند میان تمامی عناصر و بازیگران یک منطقه، موجب شکل‌گیری یادگیری تعاملی میان تمامی عناصر می‌گردد. مساله مورد توجه در این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سیستم‌ نوآوری منطقه‌ای در فرآیند یادگیری صنایع مبلمان شرق منطقه کلان‌شهری تهران (شهرستان پردیس و دماوند) و درک جایگاه این سیستم است. در این پژوهش از روش نظریه داده‌بنیاد ساخت‌گرا (چارمز) برای مطالعه استفاده شده است. بر این مبنا یک مصاحبه ساختار نیافته با ۳۹ نفر از زنان فعال در این صنعت و ۱۲ نفر از کارفرمایان و مسئولین نهاد نظارتی مربوطه در طی سه مرحله صورت گرفته که در طی فرآیند جمع‌آوری داده‌ها، در مصاحبه ۵۱ ام به اشباع نظری دست یافته شد. داده‌های به‌دست‌آمده از مصاحبه‌ها به کمک نرم‌افزار مکس کیودا و با در نظرگیری نوع ساخت‌‌گرا نظریه داده‌بنیاد، در چهار مرحله کدگذاری شده است. بر مبنای نتایج این پژوهش، مقوله‌ اهمیت یادگیری و دانش در صنعت به‌عنوان پدیده‌ی اصلی این پژوهش شناسایی‌شده است. یافته‌ها حاکی از آن است که برای دستیابی به رشد و توسعه‌ منطقه‌ای و توسعه‌ کسب‌وکارهای یک منطقه باید میان صنعت و دانشگاه هم پیوندی قوی وجود داشته باشد که این هم پیوندی می‌تواند با بهره‌گیری از ارتباط رویکرد نوین سیستم‌ نوآوری منطقه‌ای میسر گردد.


دوره ۲۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

پدیده انقباض شهری، به‌عنوان یک موضوع جهانی، تغییرات الگوهای جمعیتی را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد. اولین علامت اصلی انقباض شهری، کاهش جمعیت شهر است که از علت­ها و محرک­­های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست­محیطی و سیاسی تأثیر می­پذیرد. انقباض در هر سطحی که رخ دهد، اعم از ملی، منطقه ­ای، شهری و روستایی، تأثیرات عمیقی در ابعاد مختلف بر ساختارهای فیزیکی و غیرفیزیکی آن سکونتگاه به‌جای میگذارد. امروزه با توجه به معضلات اقتصادی و جمعیتی که ایران با آن رو­به ­رو است، کاهش نرخ رشد جمعیت به موضوعی مهم تبدیل شده است. بااین‌حال روند کاهش جمعیت در برخی نقاط شدیدتر است؛ به‌طوریکه نرخ رشد جمعیت به تدریج منفی شده و آن منطقه جاذبه ­های کافی را برای حفظ ساکنین و جذب مهاجرین جدید از دست می‌دهد. بر اساس مطالعات، شهرستان بستان ­آباد طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵، همواره با کاهش جمعیت و انقباض مواجه بوده است. تحقیق حاضر با روش کمی و با بررسی آمار و تغییرات کاربری اراضی شهرستان در این سال­ها با استفاده از روش پردازش شیءگرا انجام‌شده است. سپس ارتباط بین مؤلفه ­های مورد مطالعه با استفاده از تابع یادگیری ماشین جنگل تصادفی بررسی‌شده است. براساس یافته ­های پژوهش، انقباض شهرستان بستان‌آباد مرتبط با انقباض روستایی بوده و جمعیت روستایی آن همواره کاهش یافته است. این معضل که با افزایش مهاجرت به خارج از شهرستان و پیری جمعیت همراه بوده، باعث کاهش سطح زیرکشت در شهرستان شده است و در صورت ادامه یافتن می‌تواند آسیب­های جدی­تری را به این شهرستان وارد کند.


صفحه ۱ از ۱