جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای خیرالدین


دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

فناوری های نوین ارتباطات مجازی، ب هعنوان بخشی از ارتباطات الکترونیک، ب هدلیل نامرئی بودن جریان و وابستگی اندک به فضای فیزیکی، ماهیتی کاماً متفاوت از دیگر انواع ارتباطات دارد؛ بنابراین، ب هنظر می رسد گسترش این فناوری ها، تحولات نوینی را نیز در زندگی امروز سبب گردد. حال، پرسش آن است که پیامدهای فضایی گسترش ارتباطات مجازی فرامکانی میان پهنه های کلانشهری چه خواهد بود؟ اندیشمندان باور دارند که این فناوری نوین، با کاهش چشمگیر محدودیت های مسافتی، منجر به گسترش ارتباطات کارکردی و مبهم شدن مرز میان مناطق و در نهایت یکپارچگی پهن هها خواهد شد. در یکی از قطب های » ابر شهر  منطقه « هدف این پژوهش، بررسی ادعای شکل گیری فضایی گسترده و هم پیوند به نام فناوری اطلاعات جهان )ژاپن( بر پایه راهبرد تفسیری  زمانی و روش تحلیل همبستگی کانونی میان شاخص های ارتباطات مجازی و جریان های فضایی م یباشد. یافته های پژوهش، حا کی از وجود رابط های مستقیم میان ارتباطات مجازی و حم لونقل است؛ که ضمن آنکه روندی برخاف انتظارات موجود مبنی بر نقش کاهنده ارتباطات مجازی در تقاضای حمل ونقل را نشان م یدهد، به معنای گسترش ارتباطات کارکردی میان پهنه های کلانشهری نیز هست. بدین ترتیب، با شکل گیری و تکوین یکپارچگی کارکردی میان آن ها، تعیین مرز مشخص برای هرکدام، بسیار دشوار شده و در نتیجه، "ابرشهر" منطقه" ای با نام » توکایدو « ظهور م ییابد.

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

تکمیل و توسعه مدل‌های تحلیلی قابل اطمینان با روش المان محدود می‌تواند کمک بسیار زیادی به بررسی و پیش‌بینی نتایج سازه‌ها کند. تحلیل هر مدل در نرم‌افزار المان محدود، نیاز به المان‌بندی دارد که نتایج کامپیوتری به‌صورت مشخص به هندسه و ابعاد آن المان وابسته است. که این پدیده را وابستگی مش می‌گویند. نیاز به یافتن روشی بدون وابستگی نتایج به المان‌بندی محسوس است؛ بنابر این و برای بررسی نقش‌مش بندی المان‌های محدود در دیوارهای برشی بالدار با استفاده از یک نرم‌افزار المان محدود، شبکه‌بندی‌های مختلف یک دیوار برشی بالدار آزمایش‌شده، تحلیل و بررسی شده و پس از کالیبره کردن مدل، شکل‌ها و ابعاد بهینه آن پیشنهاد می‌شود. برای المان‌بندی‌ها، ایده جدیدی ارائه شده که با استفاده از آن می‌توان تحلیل دیوارهای برشی بالدار را با دقت بیشتری برای تطبیق مقاومت نهایی و شکل‌پذیری انجام داد.

دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده-از عوامل موثر بر رفتار لرزه ای سازه ها که طراحی، به آن وابسته است، تیپ بندی المان های سازه ای هنگام آزمایش و طراحی است. تیپ بندی که بیشتر به خاطر آسانی اجرا و سادگی کار انجام می شود، روی رفتار لرزه ای سازه اثر می گذارد. در این پژوهش اثر تیپ بندی ستون های بتن آرمه روی رفتار غیرخطی سازه های ۴، ۸ و ۱۲ طبقه بتن آرمه و پاسخ های سازه مانند بیشینه تغییر مکان و شاخص‍های خسارت (با تیپ بندی و بدون تیپ بندی) بررسی شده است تا نتایج مثبت و منفی این تیپ بندی ها که اکنون در طراحی و اجرای سازه مرسوم است، روشن شود. سازه های مورد نظر با رکورد زلزله طبس با شتاب های بیشینه (PGA) گوناگون ارزیابی دینامیکی غیرخطی شد و شاخص های خسارت برپایه ی المان‍ها، طبقات و نیز شاخص های کلی خسارت بر پایه ی شاخص خسارت Park-Ang-Wen، محاسبه و ارائه شده است. نتایج ارزیابی،گویای کم بودن اثر تیپ بندی در PGAهای کمتر از ۰,۵g بر خسارت کلی سازه است و از روی دیگر نشان می دهد که در PGAهای بزرگ تر، سازه­های تیپ بندی شده دچار خسارت های بیشتری می شود. تیپ بندی المان های سازه ای باعث تمرکز انرژی و خسارت در المان هایی می شود که نسبت نیرو به ظرفیت المان (DE/CE) در تراز بالاتری قرار دارد؛ این پدیده باعث ایجاد طبقات نرم در سازه و بیشتر مواقع افزایش خسارت کلی سازه می شود.

دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

به دلایلی ممکن است سازه های موجود نیاز به بهسازی داشته باشند که این عمل، شامل احیاسازی سازه های آسیب دیده توسط یک زلزله یا عوامل دیگر، یا مقاوم سازی و تقویت یک سازه خسارت ندیده که با آیین نامه های بارگذاری و طراحی ویرایش قدیم یا حتی بدون کد، طراحی و ساخته شده اند، می شود، لذا بهسازی سازه های مقاوم در برابر زلزله امری ضروری بنظر می رسد. در این مقاله نتایج تحلیل غیر خطی المان محدود یک قاب بتن آرمه معمولی و همچنین تقویت شده با دستک و طوقه فلزی، تحت بار جانبی افزاینده نشان داده می شود. تاثیر دستک فلزی بر رفتار خطی و غیر خطی قاب بتن آرمه و همچنین افزایش سختی، مقاومت نهایی و میزان جذب انرژی و شکل پذیری قاب مورد بحث قرار می گیرد. نتایج آزمایشگاهی یک قاب بتن آرمه یک دهانه یک طبقه انتخاب شده و پس از کالیبراسیون مدل عددی و اطمینان از صحت و دقت نتایج، پارامترهای مذکور بررسی می شوند. نتایج تحلیل کامپیوتری نشان می دهد که استفاده از طوقه و دستک فلزی بصورت فشاری و کششی با مساحت ۵ ‏‏, ۵/۷ و۱۰ سانتیمتر مربع در قاب مورد نظر، باعث افزایش قابل توجه سختی و مقاومت نهایی و کاهش تغییر مکان نهایی قاب بتن آرمه می شود. همچنین دستک با جاری شدگی خود به عنوان سیستم دفاعی اول در برابر بارهای جانبی، می تواند مانند فیوزی، جذب انرژی و میزان شکل پذیری را افزایش دهد و تنشهای ناشی از بار جانبی را در اطراف چشمه اتصال کاهش دهد.

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از انواع روش‌های مقاوم‌سازی ساختمانهای بتن‌مسلح، بهبود رفتار لرزه‌ای اینگونه سازه‌ها به کمک مهاربندهای فلزی می‌باشد. مهاربندهای فلزی هنگامی که تحت تاثیر تنشهای فشاری قرار می‌گیرند، دچار کمانش شده و فاقد هرگونه شکل‌پذیری می‌باشند. از اینرو، تلاشهای صورت گرفته منجر به خلق مهاربندهای نچسبیده فلزی گردید. در این مهاربندها، از کمانش اویلری هسته فولادی مرکزی توسط قرار دادن آن در یک قوطی فولادی، که با ملات پر شده، جلوگیری می‌شود. لذا در این مقاله ابتدا سازه‌های ۶، ۱۲ و ۱۸ طبقه بتن‌مسلح بر اساس استاندارد ۲۸۰۰ (ویرایش دوم) طراحی شده و آنگاه بر اساس دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞ ﺑﻬﺴﺎزی ﻟﺮزه‌ای ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد (ﻧﺸﺮﻳﻪ ﺷﻤﺎره ۳۶۰) و ویرایش سوم استاندارد ۲۸۰۰ کنترل شده‌اند. در ادامه و به منظور بهبود رفتار لرزه‌ای، این ساختمان‌ها با استفاده از مهاربندهای معمولی و نوعی خاص از میراگرهای هیسترزیس تحت عنوان مهاربند نچسبیده، مورد تقویت قرار گرفته و ستون‌های قاب‌های مهاربندی‌شده در کلیه مدل‌‌ها توسط زره‌پوش بتنی تقویت شده‌اند. در مجموع ۴۲ مدل تحلیل استاتیکی غیرخطی (بارافزون) شدند و نتایج بدست آمده مبین این نکته است که سازه‌های دارای مهاربند معمولی به دلیل کمانش مهاربند فشاری، در نسبت تغییرمکان‌های بالا دچار ضعف بوده و میزان جذب انرژی آنها در سازه های ۱۲ و ۱۸ طبقه حتی از سازه بدون تقویت هم کمتر می‌گردد. اما این نقیصه با بکارگیری مهاربند نچسبیده، به دلیل رفتار تقریباً یکسان در کشش و فشار و بهره‌گیری از تمام ظرفیت این نوع مهاربند‌ها، برطرف گشته و میزان جذب انرژی بالایی نسبت به سازه دارای مهاربند معمولی و سازه بدون تقویت بدست می‌آید.

دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

کامپوزیت های سیمانی مسلح الیافی توانمند (HPFRCC) به مصالحی شامل ملات سیمانی با سنگ دانه های ریز و الیاف اطلاق می شود. ویژگی شاخص این مصالح، آن است که برخلاف بتن معمولی و بتن الیافی، تحت بارگذاری کششی، رفتار سخت شوندگی کُرنشی از خود بروز می دهد. در این مقاله، پس از معرفی این مصالح، با استفاده از روش اجزای محدود، میزان تأثیرگذاری کاربرد مصالح HPFRCC در عملکرد اتصال تیر به ستون، بررسی شده است. به همین منظور، نتایج تحقیقات آزمایشگاهی انجام شده توسط چاو در دانشگاه میشیگان، مبنای صحّت سنجی مدل اجزای محدود قرار گرفته است. تأثیرگذاری پارامترهای مختلف اتصال تیر به ستون، نظیر: طول ناحیه مصالح HPFRCC در تیر، طول ناحیه مصالح HPFRCC در ستون، مقاومت فشاری بتن و مصالح HPFRCC، فاصله بین خاموت ها در تیر و ستون، به صورت تکی و یا ترکیبی، در مدل مبنا، بر روی عملکرد اتصال، بررسی شده است. نتایج بدست آمده، نشان داد که مقاومت حداکثر، مقاومت تسلیم و نسبت شکل پذیری اتصال تیر به ستون در صورتی که مصالح HPFRCC در بخشی از تیر یا ستون (به همراه چشمه اتصال) استفاده شده باشد، نسبت به اتصال تیر به ستون بتن مسلح معمولی، به ترتیب ۳۶,۹، ۱۰.۴ و ۵۳.۱ درصد بیشتر است. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد که اثر پارامتر مقاومت فشاری بتن معمولی و مصالح HPFRCC، تأثیر قابل ملاحظه ای بر نسبت شکل پذیری اتصال داشته است؛ به طوری که نسبت شکل پذیری اتصالِ با بتن ۳۵ مگاپاسکال، نسبت به اتصال مبنا (دانشگاه میشیگان)، ۴۰.۷ درصد بیشتر است.

دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله به بررسی آزمایشگاهی تأثیر آرماتورهای قطری و دورپیچ ‌ها در سه نمونه تیر کوپله برشی تحت بارگذاری چرخه ای پرداخته می شود. نمونه اول مرجع با بتن معمولی و آرایش آرماتورگذاری مطابق با آیین‌نامه ACI، نمونه دوم و سوم با مصالح الیافی توانمند HPFRCC با و بدون آرماتور قطری با حذف دورپیچ می باشند. نتایج آزمایشات حاکی از تأثیر HPFRCC در بالا بردن ظرفیت باربری، شکل‌پذیری، جذب انرژی بوده و جایگزین مناسبی برای دورپیچ ها می باشد و می‌توان مقدار آرماتورهای قطری را نیز کاهش داد. همچنین در نمونه بدون دورپیچ با جایگزینی بتن توانمند، ظرفیت باربری، ضریب شکل‌پذیری، جذب انرژی نسبت به نمونه‌ مرجع به ترتیب ۱۵%، ۳۶%، ۶۹% افزایش یافته ولی در نمونه‌ بدون آرماتورهای قطری ولی با بتن توانمند در مقایسه با نمونه مرجع، مقدار ظرفیت باربری ۳۶% کاهش داشته و ضریب شکل پذیری ۱۳% افزایش داشته و مقدار جذب انرژی تغییر چندانی نکرده است. ضمنا جمع شدگی نمودار هیسترزیس نمونه های حاوی بتن توانمند کمتر از نمونه مرجع بوده و رفتار خمشی تری دارد. ظرفیت برشی الاستیک آزمایشگاهی نمونه مرجع و نمونه با بتن HPFRCC حدودا ۵ برابر ظرفیت برشی الاستیک محاسباتی مطابق آئین نامه ACI می باشد زیرا آئین نامه در جهت اطمینان فقط ظرفیت برشی میلگردهای مورب را درنظر می گیرد.

دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

به دلیل عدم رعایت درز انقطاع لازم بین ساختمان های مجاور، پدیده برخورد (ضربه) در هنگام وقوع زلزله رخ می دهد. ضربه می تواند منجر به خسارات موضعی به ستون های محل برخورد، خسارات موضعی یا کلی کف ها در تراز برخورد و یا منجر به فروریزش کلی ساختمان شود. از طرفی وجود نامنظمی سختی جانبی(طبقه نرم یا خیلی نرم) به دلیل تغییر در نوع کاربری اولین طبقه ساختمان، از رایج ترین انواع نامنظمی است. این مقاله به تخمین نیاز زاویه درز انقطاع در بالاترین تراز برخورد دو سازه مجاور در ترکیب قاب های خمشی فولادی منظم و دارای نامنظمی سختی جانبی با تغییر در ارتفاع طبقه اول، تحت رکوردهای زلزله حوزه نزدیک گسل می پردازد. بدین منظور قاب های خمشی فولادی ۲ تا ۲۰ طبقه ۳ دهانه منظم و نامنظم در هفت گروه از ترکیبات دوتایی در مجاورت یکدیگر قرار می گیرند و زاویه درز انقطاع آنها با تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی غیرخطی محاسبه و مقایسه می گردد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که افزایش مقدار نامنظمی سختی جانبی در اولین طبقه سازه، می تواند منجر به افزایش زاویه درز انقطاع در ۸۴ % از ترکیبات همجواری بررسی شده گردد. ضریب میانگین این افزایش در کلیه حالات تحت تاثیر مورد بررسی از ترکیب قاب های منظم و نامنظم با ارتفاع طبقه اول ۵/۴ و ۵/۵ متر، به ترتیب ۱۹/۱ و ۳۸/۱ برابر ترکیبات قاب های منظم است.

دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از روش­هایی که در ساخت سدهای بتنی و خاکی به­عنوان جایگزینی مناسب مطرح است، روش ساخت سدها به شیوه بتن غلتکی می­باشد. بتن غلتکی، بتنی است که کارآیی بسیار پایین داشته و همچون سدهای خاکی لایه به لایه پخش و پس از تراکم با غلتک به بتنی همانند بتن معمولی تبدیل می­شود. از مزایای این شیوه می­توان به اقتصادی بودن و سرعت بالای آن اشاره نمود. ارزیابی کیفیت مناسب و دسترسی به مصالح لازم برای تولید بتن غلتکی بطوریکه الزامات سازه­ای و دوام را برآورده سازد از نکات ضروری به­شمار می­آید. لذا انتخاب صحیح نسبت مخلوط بتن غلتکی یک مرحله مهم در دستیابی به بتن اقتصادی و بادوام می­باشد. در این تحقیق مراحل کلی و مطالعات آزمایشگاهی اولیه نسبت مخلوط بهینه بتن غلتکی سد مخزنی ژاوه واقع در استان کردستان به صورت مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفته است. از نتایج بدست آمده، مجموع مواد سیمانی به­کار رفته در نسبت مخلوط بهینه آزمایشگاهی معادل ۱۲۵ کیلوگرم بر متر مکعب می­باشد. همچنین نسبت خمیر به ملات در حدود ۵ درصد بالاتر از حداقل توصیه شده در دستورالعمل بتن غلتکی ارائه شده در راهنمای انجمن مهندسی ارتش آمریکا حاصل گردید. با توجه به اینکه شبکه­های عصبی مصنوعی از جمله روش­های مدل­سازی می­باشند که قدرت بسیار زیادی جهت تطابق با مسائل مهندسی از خودشان نشان داده­اند، در ادامه بر اساس نتایج واقعی ناشی از نسبت مخلوط آزمایشگاهی توسط مدل­سازی شبکه­های عصبی به مدل­هایی به منظور پیش­بینی مقاومت فشاری این نوع بتن در سن ۱۸۰ روزه می­پردازد. مقادیر ضرایب همبستگی در هر یک از مدل­های ساخته شده در این تحقیق نزدیک به مقدار ۱ حاصل گردید که بیانگر دقت مناسب مدل­ها می­باشد.  

دوره ۲۰، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۵ )
چکیده

ایجاد شهرهای جدید با عملکرد غالب خوابگاهی در منطقه کلانشهری تهران منجر به گسترش حوزه تأثیر و تأثرِ کلانشهر تهران به فراتر از مرزهای آن شده است. حوزهتأثیرپدیدآمده،زادهوزایندهسفرهایی با هدف اشتغالاست. این سفرهای آونگی در حقیقت نشان­دهنده تمرکز اشتغال و فعالیت در شهر تهران می­باشد. در این بین همگرا ساختنِ نظام محل اسکان و محل اشتغال، هدف فراموش­شده­ی شهرهای جدید ازجمله شهر جدید پردیس است. روش­شناسی پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و از روش کتابخانه­ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری، ساکنان شهر جدید پردیس و حجم نمونه ۳۸۲ نفر از شاغلین ساکن در این شهر می­باشد. روند تعادل و یکپارچگی نظام اسکان و اشتغال در شهر جدید پردیس با دو شاخصِ روند تغییرات مسافت و زمانِ سفرهای کاری و همچنین مقایسه روند تغییرات کاربری­های شهریِ مربوط به ایجاد اشتغال و فعالیت با روند تغییرات کاربری مسکونی، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل­ها نشان می­دهد که شهر جدید پردیس در حال حرکت به سمت تشدید عدم تعادلِ بین سکونت و اشتغال و واگرایی نظام اسکان و اشتغال می­باشد. پایش همگرایی یا واگرایی نظام اسکان و اشتغالِ شهرهای جدید، می­تواند رویکردهای مدیریت تحولات فضایی را تنظیم و بهبود بخشد.    

دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

در ساخت سازه‌های بلند یکی از مهمترین نکات مورد توجه طراحان ایجاد ورودی بزرگ در طبقات پایین ساختمان می‌باشد. نیاز به وجود چنین دهانه‌های بزرگی عمدتا بدلیل مسائل معماری همچون ترافیک زیاد عبور و مرور در ورودی ساختمان، مسائل زیبایی شناسی و ورودی پارکینگ‌ها است. ایجاد این دهانه‌های بزرگ چنانچه با حذف یک ستون همراه باشد موضوع را با مسائل دیگری از مباحث سازه‌ای همچون اثر توالی ساخت، انهدام پیش‌رونده، بارهای حین اجرا و وجود یا عدم وجود تکیه گاه‌های کمکی (شمع‌های موقت) پیوند زده و مسئله را پیچیده تر می‌نماید. در این مطالعه ۳۶ سازه منظم ۱۰، ۲۰ و ۳۰ طبقه با ارتفاع ۴۰ تا ۱۲۰ متر، با سیستم قاب خمشی در برنامه ETABS در نظر گرفته شد. برای بارگذاری ثقلی ساز‌ه‌ها از مبحث ششم مقررات ملی ساختمان و برای محاسبه و بارگذاری بارهای جانبی زلزله از استاندارد ۲۸۰۰ ایران استفاده گردیده است. پس از تحلیل دینامیکی طیفی و آنالیز بار افزون سازه‌های مذکور رفتار آنها از دیدگاه سازه‌ای و اثر استفاده از مهاربند در یک تا چهار طبقه بالایی ستون حذف شده مورد بررسی قرار گرفت. در سازه‌های مورد بررسی تغییرات روند تشکیل مفصل پلاستیک، سطح عملکرد سازه، نسبت نیاز به ظرفیت المان‌های سازه، زمان تناوب مود اول و جابه‌جایی جانبی نسبی در حالت حذف ستون کناری مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین تاثیر حذف ستون کناری به منظور ایجاد ورودی بزرگ برای ساختمان، بر احتمال خرابی پیش رونده سازه ۱۰ طبقه فولادی مورد مطالعه قرار گرفت.  نتایج نشان داد که استفاده از مهاربند برای تقویت تیر دهانه بزرگ راه حل مناسب و اقتصادی است به ویژه مهاربندهای ۷ عملکرد بهتری را در مقایسه با مهاربند شورون نشان می‌دهند، در صورتی که تعداد طبقات مهاربندی شده بالای دهانه مورد نظر تا قبل از نقطه عطف ساختمان باشند. زیرا در حالتی که مهاربندها وارد ناحیه مجاور نقطه عطف ساختمان گردند به علت شکل‌پذیری پایین در فشار،  با خرابی در فشار سبب کاهش سطح عملکرد ساختمان می‌شوند. اولین مفصل پلاستیک در هر سطح عملکردی از محل نقطه عطف آغاز می‌شود و در نتیجه استفاده از المان‌های با شکل‌پذیری پایین در این نواحی سبب کاهش شکل‌پذیری سازه می‌گردد. سازه‌های با مهاربند ۷ در اکثر موارد دارای ابعاد المان کوچک‌تری نسبت به سازه‌های با مهاربند شورون بوده و اقتصادی‌تر می‌باشد. سازه‌هایی که صرفا با افزایش ابعاد مقاطع تیر و ستون و بدون اضافه نمودن مهاربند تقویت شده‌اند، نسبت به سازه‌های دارای مهاربند مقاومت بیشتری دارند. هر چند که در این حالت ابعاد تعداد زیادی از مقاطع نسبت به سازه‌های مهاربندی شده در برخی موارد تا چند برابر افزایش می‌یابد و لذا این افزایش مقاومت با افزایش زیاد هزینه توام خواهد بود. نتایج حاصل از آنالیز بار افزون و طراحی بر اساس عملکرد نشان داد در صورتی که سازه از ابتدا با فرض عدم وجود ستون طبق روش‌های متداول آیین‌نامه طراحی گردند، با در نظر گرفتن نکاتی، سازه‌ دچار کاهش سطح عملکرد نمی‌گردد و بطور کلی بهتر است از مهاربند‌های با شکل‌پذیری بالاتر استفاده شود.

دوره ۲۱، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

در این مقاله، به بررسی رفتار لرزه ای قاب های فولادی با هسته بتن آرمه در سازه های بلند معمولی و دوبلکسی پرداخته شده است. برای دست یابی به این هدف با انجام آنالیزهای خطی تحت ۳ نوع بارگذاری زلزله (استاتیکی معادل، دینامیکی طیفی و دینامیکی تاریخچه زمانی) و بار باد بر روی سازه ساختمان های ۲۰، ۴۰ و ۶۰ طبقه به بررسی پارامترهای مختلفی مانند برش پایه سازه ها و اثر افزایش ارتفاع بر روی رفتار لرزه ای مورد بحث، پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند، دوبلکسی شدن سازه باعث تغییراتی در شکل مدها و تغییر در درصد مشارکت جرمی مدها می شود؛ به همین دلیل در پاسخ های سازه های معمولی و سازه های دوبلکسی به روش های استاتیکی معادل و بار باد تغییری دیده نمی شود ولی در پاسخ های سازه برای ۱۲ رکورد زلزله دور و نزدیک پاسخ های متفاوتی مشاهده شده است.



دوره ۲۱، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

در این تحقیق به بررسی رفتار چرخه‌ای دیوارهای برشی کوتاه دارای بازشو خارج از مرکز و بازشو از پیش تعیین نشده در طراحی، تحت اعمال بار چرخه­ای در بالاترین قسمت دیوار پرداخته شده است. با توجه به پیچیدگی رفتاری دیوارهای برشی کوتاه در انتقال تنش‌های وارده، از نمونه آزمایشگاهی با ابعاد به ترتیب ارتفاع، عرض و ضخامت ۱۵۵، ۱۶۰و ۱۳ سانتی‌متر و همچنین ابعاد بازشو به ترتیب ارتفاع و عرض ۱۰۰و ۵۰ سانتی‌متر استفاده شده است. با ایجاد بازشو از پیش طراحی نشده در دیوار برشی، طول مهاری و همچنین ضوابط قطع و خم آرماتورها در اطراف بازشو ایجاد شده مطابق ضوابط آئین نامه‌ای رعایت نمی‌شود که از جمله مسائل مهم در طراحی لرزه‌ای المان‌های بتن‌آرمه می‌باشد. با ایجاد بازشو در دیوار، المانهای جدیدی مانند دیوارپایه، تیررابط و دیوار پدید میآید که هرکدام تحت اثر اعمال بارجانبی چرخه‌ای،‌ رفتار و مکانیسم انهدام متفاوتی دارند. در تحقیق حاضر تمامی پارامترهای طراحی مانند منحنی هیسترزیس، میرایی معادل و منحنی انرژی مستهلک شده مربوط به دیوار مذکور مورد بررسی و پژوهش قرار میگیرد، همچنین الگوهای ترک خوردگی بخشهای مختلف دیوار به بحث و چالش کشیده شده است. نتایج حاصل از آزمایش نشان می‌دهد که حضور بازشو دردیوارهای بتنی به میزان۸۵/۲۱‌% سطح دیوار با توجه به ایجاد المانهای جدید، الگوی ترک خوردگی دیوار را تغییر میدهد و دیواربرشی در لحظه انهدام دارای یک مود شکست مشخص نیست. عدم تقارن در قرارگیری بازشو نیز، موجب تغییر در حداکثر ظرفیت باربری در فشار و کشش گردیده به طوری که حداکثر باربری جانبی رفت و برگشتی به ترتیب برابر با kN ۶۴۹/۱۸۹ و kN ۵/۱۹۵ برآورد شده است. عدم رعایت ضوابط خم و طول مهاری در لبه های بازشو ایجاد شده، باعث لغزش آرماتورها در این ناحیه و جدا شدگی زود هنگام بتن پس از ترک خوردگی در این نواحی است که افت مقاومت و سختی را در پی خواهد داشت.  

دوره ۲۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

امروزه در سازه­های ساختمانی، دیوارهای برشی بتنی به علت شکل‌پذیری مطلوب و استهلاک انرژی بالا کاربرد فراوانی دارند. وجود بازشو در دیوار برشی بتنی منجر به تغییر رفتار دیوار شده و همچنین اعضای جدیدی را در دیوار پدید می­آورد، به همین سبب وجود بازشو در رفتار دیوار بسیار تأثیرگذار است. ازجمله اجزاء دیوار برشی پایه دیوارها و تیرهای رابط هستند. تیر رابط یا تیر همبند تیری است که دو دیوار برشی را که توسط بازشو ایجاد شده‌اند به یکدیگر متصل می‌کند. پایه دیوار نیز بخش عمودی دیوار است که بین بازشو و لبه محدودشده است. بدین جهت در این تحقیق رفتار دیوار برشی بتنی دارای بازشو خارج از مرکز که توسط ورق­های فولادی مقاوم­سازی شده­اند، مورد بررسی قرارگرفته است. در این تحقیق یک نمونه دیوار برشی بتنی دارای بازشوی خارج از مرکز با نام نمونه مرجع مورد صحت سنجی در نرم­افزار ABAQUS قرار گرفته­است. مطابق با تعریف ACI۳۱۸-۱۴ یک پایه دیوار، در محدوده ابعادی دیوار و دیگری در محدوده ابعادی پایه دیوار قرارگرفته است. نمونه ها RCSW نام گرفته­اند که برگرفته از Reinforced Concrete Shear­ Wall است. نمونه­ها با استفاده از ورق­های فولادی عمودی و افقی و مورب به‌طور هم‌زمان (در نمونه­های RCSW۱۵ تا RCSW۲۰) مقاوم‌سازی شده و در آن­ها پارامترهای متفاوتی نظیر افزایش ظرفیت باربری، مقاومت، سختی، شکل‌پذیری و استهلاک انرژی مطالعه گردید. در نمونه RCSW۱۵ و RCSW۱۶ صرفا مقاوم­سازی در اطراف بازشو توسط ورق­های فولادی عمودی و افقی صورت گرفته است. در نمونه RCSW۱۷ از ورق­های افقی و قائم و مورب به­طور همزمان استفاده شده­است. در نمونه RCSW۱۸ از ورق­های افقی و عمودی در گوشه بازشو استفاده شده­است. در نمونه RCSW۱۹ از ورق­های افقی و مورب به­منظور کاهش کرنش در پاشنه دیوار استفاده شده است. در نمونه RCSW۲۰ مقاوم­سازی توسط ورق­های افقی و قائم به­منظور افزایش ظرفیت خمشی و برشی انجام شده­است. بارگذاری نمونه­ها به‌صورت جانبی و از نوع چرخه­ای می­باشد. در بین طرح­های مقاوم‌سازی­شده نمونه RCSW۲۰ طرح برتر انتخاب شد زیرا این طرح موجب افزایش مقاومت نهایی سازه به مقدار ۳/۱۲۷% و افزایش مقاومت ماکزیمم به مقدار ۴۲/۱۳% و افزایش مقاومت ترک خوردگی به مقدار ۵۳/۲۲% شد و همچنین مقدار انرژی مستهلک شده را ۸/۱۶% افزایش داد.
 

دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

مطالعات نشان داده‌اند که قاب‌های مهاربندی شده همگرای متداول، عملکرد لرزه‌ای نامطلوبی دارند. از طرفی با توجه به اینکه ارضای شرایط تغییرمکان-کنترل در قاب‌های خمشی دشوار است، لذا محققین در دهه ۱۹۷۰ قاب‌های مهاربندی شده واگرا را ابداع کردند که هم از نظر مقاومت و سختی و هم از نظر کنترل تغییرمکان جانبی عملکرد مطلوبی را به علت وجود تیر پیوند به عنوان فیوز دارا بودند. با توجه به انجام پژوهشهای محدود در زمینه بررسی عملکرد لرزه‌ای سیستم‌های مهاربندی واگرا تحت حرکات نیرومند زمین توسط آنالیزهای غیرخطی دینامیکی قدرتمند و همچنین شناخت هر چه بیشتر رفتار لرزه‌ای این نوع قاب‌ها و در مجموع انتخاب‌یک سیستم مناسب برای مقابله با نیروهای لرزه‌ای، لزوم این پژوهش احساس گردید. لذا ‌در این مقاله به مطالعه رفتار لرزهای قاب‌های مهاربندی شده واگرای ۵، ۱۰ و ۱۵ طبقه دارای تیرهای پیوند با طول لینک در محدوده‌های عملکرد برشی، برشی-خمشی و خمشی با استفاده از تحلیل‌های دینامیکی افزایشی و نیز ارزیابی عملکرد لرزهای آن‌ها در سطوح عملکرد مختلف تحت زلزله‌های نزدیک گسل پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیلهای دینامیکی غیرخطی نشان داد، که عملکرد قاب‌های مهاربندی شده واگرا با لینک برشی در سطح عملکرد آستانه فروریزش بسیار مطلوب‌تر از قاب‌های مهاربندی واگرا با لینک برشی-خمشی است و همچنین عملکرد قاب‌های مهاربندی واگرا با لینک برشی-خمشی مطلوب‌تر از قاب‌های مهاربندی واگرا با لینک خمشی است.‌

دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

چهار نمونه آزمایشگاهی از اتصال میانی تیر به ستون در قاب خمشی بتن‌آرمه ساخته شده است. دو تفاوت اصلی بین نمونه‌ها در مرحله ساخت شامل رده مقاومتی آرماتورها و نیمه پیش‌ساختگی اتصال یا یکپارچگی اتصال است. دو نمونه اتصال مبنا به‌صورت یکپارچه ساخته شده است و دو نمونه اتصال دیگر به‌صورت نیمه پیش‌ساخته تولید شده‌اند. طرح‌ریزی اتصالات نیمه پیش‌ساخته به نحوی انجام شده که وصله مکانیکی مورداستفاده قرار گرفته است و به جوشکاری در محل پروژه نیاز ندارد. آزمایش تعیین مقاومت فشاری بتن و همچنین آزمایش تعیین مقاومت کششی آرماتورهای مصرفی انجام شده است. پس از ساخت و عمل‌آوری نمونه‌ها، بارگذاری چرخه‌ای طبق ACI T۱,۱R-۰۱ اعمال شده است. سپس با استفاده از نتایج آزمایشگاهی، پارامترهای مقاومت تسلیم، مقاومت نهایی، شکل‌پذیری تغییر مکانی و انرژی جذب شده در نمونه‌ها تعیین شده و موردمطالعه قرار گرفته است. در محدوده پارامترهای متغیر و مصالح بکار رفته در این پژوهش نتیجه‌گیری شده است که استفاده از آرماتور با رده مقاومت بالاتر موجب افزایش مقاومت تسلیم و مقاومت نهایی نمونه‌ها شده است به‌نحوی‌که مقدار این افزایش مقاومت در نمونه اتصالات یکپارچه ۸ درصد افزایش و در اتصالات نیمه پیش‌ساخته ۳۲ درصد افزایش یافته است. افزایش مقاومت آرماتورها موجب کاهش ۳۶ درصدی شکل‌پذیری اتصالات یکپارچه شده است. همچنین افزایش رده مقاومت آرماتورها موجب شده است تا انرژی جذب شده در اتصالات یکپارچه ۱۸ درصد کاهش و در اتصالات نیمه پیش‌ساخته ۱۵ درصد کاهش پیدا کند. در اتصالات نیمه پیش‌ساخته، مقاومت تسلیم و مقاومت نهایی کوچک‌تر از اتصالات یکپارچه است. زمانی که از آرماتور رده S۴۰۰ در ساخت نمونه اتصالات استفاده شود، مقاومت تسلیم و مقاومت نهایی نمونه نیمه پیش‌ساخته ۲۳ درصد کوچک‌تر و نسبت شکل‌پذیری ۲۸ درصد کوچک‌تر از نمونه اتصال یکپارچه است. انرژی جذب شده در اتصالات نیمه پیش‌ساخته ۲۸ درصد کوچک‌تر از انرژی جذب شده در اتصالات یکپارچه است.
 


دوره ۲۴، شماره ۱۱ - ( آبان ۱۴۰۳ )
چکیده

استفاده از میلگردهای فولادی در صنعت ساخت وساز به بیش از صد سال پیش باز می­گردد. فولاد علیرغم داشتن مقاومت بالا در محیط­های خورنده در معرض خوردگی قرار می­گیرد و این امر هزینه­های نگهداری بالایی را به دنبال دارد. از این رو، استفاده از میلگردهای FRP به عنوان جایگزین میلگردهای فولادی ضروری است و پیوستگی میلگردهای FRP و بتن بسیار با اهمیت است. با توجه به اینکه پیوستگی میلگردهای FRP و بتن کمتر از میلگردهای فولادی و بتن است، لازم است عوامل موثر در پیوستگی میلگردهای FRP و بتن به صورت تجربی و عددی بررسی و شرایط بهینه تعیین شوند که در این پژوهش به آن پرداخته می­شود. بررسی ها نشان داد که سطح میلگرد، قطر میلگرد، طول تعبیه، مقاومت فشاری بتن، پوشش بتن، خاموت دور آرماتور و فاصله آرماتورها از یکدیگر از عوامل تأثیرگذار بر رفتار پیوستگی میلگرد FRP و بتن می­باشد.

صفحه ۱ از ۱