جستجو در مقالات منتشر شده


۲۴ نتیجه برای خداداد حسینی


دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

برخورداری از سرمایه اجتماعی قوی ، منجر به دسترسی سریع و با زمانبندی مناسب به مجموعه متنوعی از اطلاعات رقابتی می شود. و از اینرو که اطلاعات دریافتی از افراد مورد اطمینان، عموما دقیق، مرتبط و قابل اتکا هستند؛ یکی از مولفه های کلیدی فرصت های کارآفرینی به شمار می آید. نوآوری پژوهش حاضر در بررسی توامان سرمایه اجتماعی و بازاریابی به مثابه کارکردهای سازمانی با استفاده از روش شناسی نگاشت مفهومی به مثابه ترکیبی از روش های استقرایی و قیاسی است. در فرآیند اجرای پژوهش روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق از ۱۰ نفر از خبرگان موضوع تا مرحله اشباع استفاده شد. نتایج مطالعه گویای جایگاه برجسته و نمایان سرمایه اجتماعی و ابعاد آن در فعالیت های بازاریابی بنگاه های کارآفرین است. به طوریکه سرمایه اجتماعی بر ۵ خوشه ی آمیخته بازاریابی، کنترل و ارزیابی بازار، تحقیقات بازار و تحلیل رفتار مشتری، عوامل راهبردی و عوامل درون سازمانی؛ و ۱۵ زیرخوشه ی توزیع، ترفیع، قیمت و محصول(آمیخته بازاریابی)؛ مشتریان، رقبا، تامین کنندگان و سیستم ها و روش ها(کنترل و ارزیابی بازار)؛ رفتار مشتری و سیستم ها و روش ها(تحقیقات بازار و تحلیل رفتار مشتری)؛ ساختار، سبک و کارکنان(عوامل درون سازمانی)؛ و مشتری و ورود به بازار(عوامل راهبردی) را نگاشت می کند.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

شبکه نوآوری رویکردی قابل توجه برای توسعه نوآوری در کشورهای پیشرفته است. رویکرد شبکه‌سازی به‌ویژه در مورد توسعه فناوری‌های پیشرفته مؤثر می‌باشد. همچنین شناسایی ابعاد مهم در توسعه شبکه‌های نوآوری می‌تواند به برنامه‌ریزی و خط‌مشی‌ گذاری مناسب برای هر صنعت کمک کند. در این پژوهش با بررسی پیشینه پژوهش در حوزه شبکه نوآوری به استخراج ابعاد گوناگون مؤثر بر آن در صنعت فناوری اطلاعات کشور پرداخته شده است. هدف از پژوهش انجام مقایسه بین و درون این مؤلفه‌ها و ارزیابی وضعیت کنونی آن‌ها می‌باشد. به این منظور پس از تأیید ابعاد به‌وسیله خبرگان، پیمایشی برای ارزیابی این ابعاد در شرکت‌های فناوری اطلاعات در هفت استان کشور اجرا شد. در این پژوهش ابعاد توانمندی شرکت‌ها، تعبیه‌شدگی، مساعد بودن محیط، خودسازمان‌دهی، یادگیرنده بودن، کیفیت تعامل‌ها، نوآوری و اثربخشی شبکه نوآوری ارزیابی شد. این ابعاد بر‌اساس شاخص‌های گوناگون مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحلیل شد. براساس نتایج حاصل شده از طریق مقایسه مؤلفه‌های سازنده این ابعاد و بین ابعاد با یکدیگر، وضعیت کنونی آن‌ها استحصال شد که می‌تواند در سیاست‌گذاری‌ها مورد توجه قرار گیرند. نتایج بیانگر تفاوت معنادار وضعیت این مؤلفه‌ها می‌باشد.    

دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ پیاپی ۱۸- ۱۳۸۰ )
چکیده

-

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف مقاله حاضر توسعه یک مدل فرایندی (شامل درون‌داد، میان‌داد و برون‌داد) برای مدیریت نظام‌مند منابع استراتژیک سازمان است. در این مقاله با اتخاذ رویکردی رقابتی و استراتژیک به مدیریت منابع سازمان، نخست یک طبقه‌بندی جدید از منابع توسعه داده شد. به این‌ترتیب که علاوه بر طبقه‌بندی منابع به درونی/ بیرونی، مشهود/ نامشهود و مالی/ انسانی/ فیزیکی/ سازمانی؛ منابع از مننظر رقابتی در سه گروه منابع در اختیار سازمان، منابع صرفاً در اختیار رقبا و منابع آزاد (نه در اختیار رقبا ونه در اختیار سازمان) طبقه‌بندی شدند. در ادامه با فرض «ضروروت ایجاد رابطه میان منابع و عوامل عوامل کلیدی موفقیت» تبیین شد که استراتژیک بودن یک صفت دائمی برای برخی از منابع نیست بلکه منابع با توجه به عوامل کلیدی موفقیت می‌توانند از سطوح استراتژیک بودن متغیری برخوردار باشند. بر این اساس مراحل عمومی مدیریت منابع بازنگری و مدل جدید پنج مرحله‌ای تشریح و عناصر کلان سازمانی و فراسازمانی تأثیرگذار بر آن معرفی شد. یافته نهایی این پژوهش نظری که با اقتباس از روش‌شناسی نظریه‌پردازی لینهام انجام شده است، یک مدل علمی نظری - کاربردی است که می‌تواند هم به‌عنوان یک مدل مفهومی برای انجام تحقیقات علمی و هم به‌عنوان یک مدل کاربردی برای بررسی و بهبود سیستم مدیریت منابع سازمان مورد استفاده واقع شود.

دوره ۶، شماره ۳ - ( شماره ۳ پیاپی ۲۶- ۱۳۸۱ )
چکیده

-

دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

رفتار مصرف‌کننده موضوعی بحث‌انگیز و چالشی است که در برگیرندۀ افراد و آنچه خرید می‌کنند، چرا و چگونگی خرید آنها، بازاریابی و آمیزۀ بازاریابی و بازار است. در این عصر انسان فقط به عنوان عامل مصرف ارزش خلق شده به‌وسیله تولیدکنندگان به شمار نمی‌رود بلکه نقش غیرقابل انکاری در چرخۀ تولید داشته و به‌واسطۀ مصرف به دنبال تولید هویت، تصور، معنا، ارزش و تجربه است. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع و اینکه تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ارزش‌های مصرف بر قصد خریدکاربران اپراتورهای همراه اول و ایرانسل می‌پردازد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده‌ها، توصیفی از شاخه همبستگی است. در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه استاندارد، داده‌ها جمع‌آوری و از طریق آزمون‌های آماری تجزیه و تحلیل شد. جامعه آماری این تحقیق مشتریان اپراتورهای تلفن همراه هستند و نمونه آماری، از طریق فرمول تعیین حجم نمونه جامعه نامحدود تعیین شد. نتایج تحلیل داده‌ها حاکی از آن است که ارزش‌های مصرف خدمات ارائه شده توسط اپراتورهای تلفن همراه بر قصد خرید مشتریان تأثیر دارد. همچنین از میان مؤلفه‌های ارزش‌های مصرف، ارزش کارکردی و ارزش وضعیتی تأثیر معناداری را بر قصد خرید دارند ولی تأثیر ارزش اجتماعی، احساسی و شناختی بر قصد خرید تأیید نشد.

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

این پژوهش باهدف ارائه مدلی به‌منظور تبیین نقش رفاه خرید مشتریان بر موفقیت مجتمع های تجاری در کشور انجامگرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدفکاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد.ن پژوهش باهدف ارائه مدلی به‌منظور تبیین نقش رفاه خرید مشتریان بر موفقیت مجتمع های تجاری در کشور انجامگرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدفکاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه و برای تعیین روایی و پایایی آن از پیش آزمون استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی (DV) با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد. پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری و با انتخاب اعضای نمونه آماری به روش تصادفی از بین مشتریان پنجمجتمع تجاری موفق در شهر تهران، فرضیه های پژوهش را با استفاده از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری (SEM) و رگرسیون مورد سنجش قرار دادند.یافته‌های تحقیق حاکی از تأثیر معنی‌دار متغیرهایکارکرد، سهولت خریدو تفریح بر متغیر رفاه خرید مشتریانو تأثیر این متغیر بر موفقیت مجتمع های تجاری بود. امّاتاثیر متغیرهای امنیت وهویت فردیبر متغیر رفاه خرید مشتریان تأیید نشد.

دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

نقش کلیدی طرحهای زیرساخت دولتی در ارتقای رشد ناخالص ملی و نیل به توسعهیافتگی و همچنین حجم عظیم سرمایهگذاری مورد نیازِ این دست پروژهها، اهمیت اجرای کارا و اثربخش آنها را دوچندان ساخته است. مدیریت موفق این پروژهها و خلق ارزش مطلوب از آنها در جهت منافع عمومی در گرو حاکمیت خوب مجموعه پروژههایی میباشد که در سطحی کلانتر از تک پروژه و در قالب پورتفولیوها اعمال میشود. بهرهگیری از اصول حاکمیت خوب در این سطح، منجر به ارتقای عملکرد پورتفولیو و نتایجی چون تخصیص بهینه منابع به پروژهها در راستای ملزومات استراتژیک سازمان میشود. اما اعمال چنین حاکمیتی در بستر پیچیده دولتی با موانعی افزونتر از بخش خصوصی مواجه است که شناسایی و تحلیل این موانع راه را برای طراحی سیستمهای حاکمیتی متناسب هموار میسازد. برای تحقق این امر از تجارب ۱۸ نفر از صاحبان تجربه با سابقۀ ۱۵ - ۲۵ سال تصدی مسئولیتهای کلیدی تأثیرگذار بر حاکمیت پورتفولیوهای زیرساخت بهرهگیری شد که به عنوان جامعۀ پژوهش و با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی- توسعهای و از نوع پژوهش کیفی بوده و با استراتژی پدیدارشناسی انجام شده است. دادههای مورد نیاز از راه مصاحبههای نیمهساختار یافته جمعآوری و سپس تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش، موانع حاکمیت خوب پورتفولیوهای پروژههای زیرساخت در پنج گروه شامل موانع کلان راهبردی، موانع کلان ساختاری، موانع رفتاری، موانع سازمانی و موانع اعتباری دستهبندی و در قالب یک الگوی ساختاری سه لایهای ترسیم شدند.



دوره ۹، شماره ۲ - ( شماره ۲ پیاپی ۳۹- ۱۳۸۴ )
چکیده

با توجه به مبانی نظری مدیریت استراتژیک و نیز مدیریت استراتژیک بازاریابی، سه مجموعه نگرش را در رابطه با مزیت رقابتی می‌توان تبیین کرد. نگرش اول منابع و قابلیتهای سازمانی، نگرش دوم منابع و قابلیتهای محیطی و نگرش سوم منابع و ارتباطات بین سازمانی وسنرژی حاصل از آن را به‌عنوان منبع مزیت رقابتی بیان می‌کنند. هر کدام از این نظریات، از زاویه‌ای به موضوع مزیت رقابتی نگریسته‌اند و تفاوت اصلی آنها ناشی از نگاهشان به قلمرو رقابت است، به نحوی که نظریه مزیت رقابتی بر مبنای ویژگیهای سازمان صنعتی ( نظریه محیطی) با تاکید بر اهمیت عوامل ساختاری صنعت و موقعیت سازمان در بازار، مرزهای صنعت را مبنای تحلیل و قلمرو رقابت تلقی می‌کند. در مقابل، نظریه مزیت رقابتی برمبنای منابع و قابلیتهای سازمانی، مبنای تحلیل را سازمان و قلمرو رقابت را مرزهای سازمانی در نظر می‌گیرد. در کنار این دو دیدگاه نگرش مزیت رقابتی برمبنای منابع و ارتباطات بین سازمانی، مرزهای بین سازمانی را به‌عنوان واحد تحلیل و قلمرو رقابت درنظر می‌گیرد. از یک سوی، جهانی‌شدن بازارها و گسترش دامنه رقابت ازعرصه‌های ملی به سطح جهانی و از سوی دیگر، عدم وجود چارچوب نظری جامع در رابطه با مزیت رقابتی، ضرورت تلفیق نگرشهای موجود و ارائه یک مدل جامع را با تأکید بر تحلیل رقابت در سطح جهانی بیش از پیش آشکار می‌کند که در این راستا، تحقیق حاضر با درک خلأ تئوریک موجود و با استفاده از مبانی نظری موجود، درصدد ارائه یک مدل عمومی جامع در رابطه با مزیت رقابتی است. مدل مفهومی تحقیق حاضر، مشتمل بر قابلیتهای محیطی، قابلیتهای سازمانی، قابلیتهای ارتباطی وشبکه‌ای، و هوشمندی رقابتی است و صنعت خودرو به‌عنوان جامعه آماری برای جمع‌آوری اطلاعات میدانی و تست مدل انتخاب شده است.

دوره ۱۰، شماره ۱ - ( شماره ۱ پیاپی ۴۴- ۱۳۸۵ )
چکیده

با آغاز هزاره سوم میلادی و گذشت حدود سیصد سال از انقلاب صنعتی، حوزه عمل و رقابت بنگاهها در مقیاس جهانی گسترش پیدا کرد. صنعت خودروی ایران با بیش از چهل سال قدمت و تخصیص ۵/۲ درصد درامد ناخالص ملی، ۲۰ درصد ارزش افزوده در بخش صنعت و ۵۴/۲ درصد سرمایه گذاریهای کشور به خود، طی سالهای اخیر رشدی معادل ۳۰ درصد را تجربه کرده است، اما تاکنون نتوانسته است تا حضوری شایسته در بازارهای جهانی داشته باشد. آینده‌نگری ایجاب می‌کند تا برای پیشگیری از وقوع آینده محتمل، توانایی استراتژیک این صنعت برای حفظ بازار داخلی و ورود به بازار جهانی مستمراً ارزیابی شود. بررسی نظریه‌های موجود در خصوص دادوستد بین‌المللی و مدلهای بین‌المللی شدن بنگاهها نشان می‌دهد که اغلب این نظریه‌ها براساس مفروضات پایه‌ای بازار رقابتی کشورهای توسعه یافته غربی و بر اساس مطالعات انجام شده روی شرکتهای غول آسای چند ملیتی تدوین شده‌اند و هر یک از آنها از زاویه دید یک سطح تجزیه و تحلیل (بنگاه، صنعت، کشور و محیط بین‌المللی) به موضوع پرداخته‌اند. بنابراین به نظر می‌رسد هیچ یک از آنها بتنهایی از تعمیم‌پذیری کاملی برای تعیین توان استراتژیک بنگاههای فعال در کشورهای در حال توسعه که در تلاش برای ورود به بازارهای جهانی هستند، برخوردار نمی‌‌باشند. هدف از این مقاله ارائه یک مدل مفهومی برای تعیین الگوی استراتژیک ورود بنگاههای فعال در کشورهای در حال توسعه به بازار جهانی است. این مدل در برگیرنده چهار سطح تجزیه و تحلیل (بنگاه، صنعت داخلی، سیاستهای توسعه مزیت رقابتی ملی و روابط با بازیگران جهانی) می‌باشد. الگوی مفهومی ارائه شده در این مقاله آثار چهار متغیر مستقل «فضای درونی بنگاه»، «ساختار صنعت داخلی»، «مشخصات و ویژگیهای فضای رقابتی ملی» و «روابط بنگاه با بازیگران بین‌المللی صنعت» را بر «توان استراتژیک بنگاه برای جهانی شدن و ورود به بازار جهانی در یک چارچوب واحد منسجم کرده است و نشان می‌دهد که چگونه توان استراتژیک بنگاه برای جهانی شدن تابعی از شایستگی محوری بنگاه و هم‌افزایی ساختار صنعت داخلی، هم افزایی فضای رقابتی ملی و هم افزایی مزیت مشارکتی حاصل از روابط بین‌المللی بنگاه با بازیگران جهانی صنعت می‌باشد.

دوره ۱۰، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۴۶- ۱۳۸۵ )
چکیده

در دنیای امروز، فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی ، دیگر یک ابزار کار یا منبعی از منابع تولید نیست بلکه محیط و فضای کاری جدید است. این محیط و فضای کاری جدید، زمینه تحولات شگرفی را در سازمانها فراهم کرده است که از جمله این تحولات، تغییر در شیوه سازماندهی و ارائه شکلهای جدید سازمانی نظیر سازمان دانش محور، سازمان شبکه‌ای، سازمان مجازی و غیره است. در خصوص متأثر شدن ساختارهای سازمانی و ابعاد مختلف آن از IT/IS در طی سه دهه گذشته، تحقیقات زیادی انجام شده است ولی یافته‌های این تحقیقات متناقض می‌باشد. از طرف دیگر با توجه به تغییر و تحول در گونه‌های فناوری اطلاعات، سیستمهای اطلاعاتی و تغییر در مصادیق و توانمندیهای IT/IS، تعمیم یافته‌های تحقیقات گذشته در این زمینه کاهش یافته است. از این رو در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تبیین نتایج تحقیقات گذشته، براساس مصادیق نوین IT/IS نظیر سیستمهای مختلف اطلاعاتی، اینترنت، اینترانت، اکسترانت، ویدئو کنفرانس، پست الکترونیکی وغیره و نیز شناسایی دو متغیر تعدیل‌کننده، تأثیر IT/IS بر ساختار سازمانی، یک مدل جامع جهت انسجام بخشیدن به ادبیات این موضوع در حوزه تئوری سازمان طراحی و تبیین شود. به این منظور جهت شناخت بیشتر تأثیر IT/IS بر ساختار سازمان، همچنین تأثیر دو متغیر تعدیل‌کننده سبک رهبری مدیریت عالی و نگرش وی نسبت به IT/IS بر ساختار سازمانی صنایع قطعه‌سازی خودروی ایران از سه پرسشنامه استفاده شده است. این پرسشنامه‌ها تحت عنوان پرسشنامه ارزیابی وضعیت موجود فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی در شرکتها، پرسشنامه سنجش ساختار سازمانی شرکتها و پرسشنامه تعیین شیوه و سبک رهبری مدیریت سازمان در بین شرکتهای موفق صنایع قطعه‌سازی خودروی ایران توزیع شد که در هر شرکت، سه نفر از مدیران به پرسشنامه‌ها پاسخ دادند (مدیر عامل، مدیر منابع انسانی یا اداری و مدیر IT). اطلاعات جمع‌آوری شده از شرکتها با استفاده از نرم‌افزار ۵/۱۱ SPSS تجزیه و تحلیل شده و فرضیه‌های مبتنی بر مدل تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند و در پایان مدل جامع طرح سازمانی متناسب با IT/IS ارائه شد.

دوره ۱۳، شماره ۵۹ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده به منظور بهره­برداری بهینه از مزایای بسته بندی در صنعت محصولات نوشیدنی لازم است تا مؤلفه ها و معیارهای مهم و تأثیرگذار در بسته بندی محصولات نوشیدنی بر اساس نظرات مصرف کنندگان شناسایی شده تا بتوان در برنامه ریزی ها و فعالیت های بازاریابی، آن ها را مد نظر قرار داد. با توجّه به اهمیت این  موضوع، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی تأثیر ابعاد بسته­بندی بر نگرش مشتریان نسبت به بسته­بندی و تأثیر نگرش مشتریان بر رضایت و درگیری ذهنی خرید آنان انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه و برای تعیین روایی و پایایی آن از پیش آزمون استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی (DV) با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد. پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری و با انتخاب اعضای نمونه آماری به روش تصادفی از بین مشتریان محصولات نوشیدنی شادلی در شهر تهران، فرضیه های پژوهش را با استفاده از روش مدل­یابی معادلات ساختاری (SEM) و رگرسیون مورد سنجش قرار دادند. یافته­های تحقیق حاکی از تأثیر معنی­دار ابعاد بسته­بندی نظیر «رنگ»، «جذابیت»، «شکل»، «درج اطلاعات محصول بر روی بسته­بندی»، «اندازه»، «جنس» و «مسائل بهداشتی» بر «نگرش مشتریان نسبت به بسته­بندی» و تأثیر معنی­دار «نگرش مشتریان نسبت به بسته­بندی» بر «رضایت» و «درگیری ذهنی خرید آنان» بود.

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۰ ۱۳۹۰ )
چکیده

سرآمدی بازاریابی، چارچوب جامعی از ارزش های محوری، معیارها و زیرمعیارها در تمامی ابعاد ‏بازاریابی است که به مدیران کمک می کند تا با ارزیابی مستمر فعالیت ها، فرایندها و نتایج بازاریابی ‏خود، نقاط قوت و حوزه های بهبود خود را شناسایی کرده و برای بهبود آن ها برنامه ریزی کنند. ‏علی رغم رایج بودن این مفهوم و وجود جوایزی در کشورهای مختلف با عنوان سرآمدی بازاریابی در ‏سطح ملی و سازمانی، تاکنون مطالعات نظری جامع و مانع در این حوزه انجام نشده است و خلأ ‏وجود الگویی علمی و معتبر در آن احساس می شود.‏ هدف اصلی این تحقیق طراحی الگوی سرآمدی بازاریابی در شرکت های فعال در صنایع تولیدی ‏ایران بود که در آن ضمن مشخص کردن ارزش های محوری سرآمدی بازاریابی، معیارهایی برای ‏ارزیابی عملکرد و برنامه ریزی بهبود در حوزه بازاریابی ارائه شد.‏ نتایج حاصل از انجام این تحقیق تبیین ارزش های محوری سرآمدی شامل بازارگرایی، مسؤولیت ‏اجتماعی و اخلاقی بازاریابی، بهره وری بازاریابی، یادگیری و بهبود مستمر‏‎ ‎، تمرکز بر نتایج ، ارزش آفرینی ‏بازاریابی‎ ‎و نیز تعیین معیارهای سرآمدی بازاریابی شامل رهبری بازارگرا، تحلیل و درک بازار، راهبرد ‏بازاریابی، زیرساخت های بازاریابی، آمیخته بازاریابی و نتایج بازاریابی است. هم چنین زیرمعیارهای مرتبط ‏با هر یک از معیارهای سرآمدی شناسایی شدند و روابط مفهومی میان آن ها و چگونگی تحقق نتایج ‏بازاریابی از توانمندسازهای بازاریابی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری نیز تعیین شد. ‏

دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

امروز سازمان ها علاوه بر تدوین استراتژی هایی برای جذب مشتریان جدید و انجام معامله با آنها درصدد برآمده اند تا مشتریان کنونی را نیز حفظ کنند و رابطه ای دائمی با آنها به وجود آورند؛ به عبارتی بهتر آنها دریافته اند که از دست دادن یک مشتری چیزی مانند از دست دادن یک قلم فروش است و آن به معنی از دست دادن کل جریان خریدهایی است که مشتری می توانست در طول زندگی خود یا دوره زمانی که خریدار محصولات شرکت بود، انجام دهد. ازآن جایی که در بازارهای تجاری از دست دادن مشتریان به معنای از دست دادن بخش مهمی از سرمایه سازمان بوده و هزینه زیادی بر آن تحمیل می کند، توسعه روابط نزدیک و قوی با مشتریان منجر به خلق ارزشی عمده برای سازمان می شود. سازمان ها باید به طور فعال روابط خود را با مشتریان سودآور تقویت کرده و سعی کنند به ارتباط خود با مشتریانی که سودآور نیستند، پایان دهند. در تحقیق حاضر به بررسی مفهومی جدید با عنوان "سودآوری مشتری برای سازمان" پرداخته می شود. این تحقیق با هدف طراحی مدل سودآوری مشتری برای سازمان ها و بررسی عوامل اثرگذار بر سودآوری مشتری در بنگاه های ایران انجام می شود. به این منظور پس از مرور مبانی نظری در این زمینه، نسبت به شناسایی عوامل مؤثر بر سودآوری مشتری برای سازمان و ارائه مدل مفهومی مناسب برای سنجش و تأیید این روابط اقدام می نماییم. سپس به جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آنها پرداخته و در نهایت با استفاده از نتایج تحقیق، عوامل رضایت مشتری و وفاداری مشتری (خرید مجدد مشتری و پیشنهاد به سایر مشتریان) را به عنوان عوامل تأثیرگذار بر سودآوری مشتری برای سازمان معرفی می کنیم.

دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

فوتبال صنعتی است که برندینگ و اساس آن یعنی هویت برند، اهمیت فوق العاده ای در آن دارد. بطوریکه محققان، در کشورهای صاحب فوتبال الگوهای برند خاصی در ارتباط با آن ارائه داده اند. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با هدف کاربردی، اطلاعات در دو فاز کیفی و کمی گرد آوری گردید. جامعه آماری، شامل ۱۰ نفر از خبرگان مرتبط و کارشناس در زمینه تحقیق، و تماشاگران ۶ تیم لیگ برتری که در ورزشگاه حاضر شدند، می باشد. حجم نمونه در فاز اول ۳۰۰ و فاز دوم ۷۲۰ نفر بود که با روش تصادفی ساده و با نسبت برابر، از هواداران تیم ها انتخاب شد. بر این اساس پژوهشگران ضروری دیدند که بر پایه دیدگاههای نوین تئوری هویت برند (کو ۲۰۰۹، شیلهانک ۲۰۰۸، کلمن ۲۰۱۱، زوچرماگلیو ۲۰۱۱، سیلوریا ۲۰۱۱، ریچلیو۲۰۱۱) و با در نظر گرفتن الگوهای هویت برند چند کشور دارای برند فوتبال (آلمان، اسپانیا، فرانسه، کره جنوبی) به همراه استفاده از نظرات خبرگان و هواداران، الگوی عوامل هویت برند تیم های حاضر در لیگ برتر فوتبال کشور در فصل ۹۲/۹۱ را ارائه نمایند و در نهایت با استفاده تحلیل عاملی و الگوی معادلات ساختاری دیدگاهی نوین در مورد ابعاد هویت برند فوتبال کشور ارائه شدکه به ترتیب بار عاملی عبارتند از: موفقیت (۹۷/.)، تحویل کالا (۹۲/.)، منطقه بومی تیم(۸۹/.)، بازیکنان ستاره(۸۸/.)، لوگو، هواداران، سابقه، رقیب سنتی(۸۷/.)، سنت(۸۵/.)، عملکرد تیم(۸۲/.)، استادیوم(۷۲/.) و پرسنل غیر بازیکن(۵۱/.).

دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

این مقاله با هدف طراحی مدل یکپارچه تحقق بازاریابی پایدار صنعت خودرو ایران به رشته تحریر درآمده است. در این راستا نخست ادبیات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت و چارچوب اولیه تحقق بازاریابی پایدار طراحی شد. سپس با استفاده از برخی از ابزارهای روش‌شناسی کیفی از جمله پرسشنامه باز و مصاحبه عمیق با خبرگان آشنا با موضوع، مدل اولیه توسعه پیدا کرده و مدل جامع تحقق بازاریابی پایدار طراحی گردید. در آخرین مرحله از طریق برگزاری جلسه‌های گروه کانون مدل اصلاح شده و مدل مفهومی نهایی تحقق بازاریابی پایدار طراحی شد. نتایج نشان می‌دهند که بازاریابی درونی، بازاریابی فرهنگی یکپارچه، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی نوآورانه، بازاریابی ناب، بازاریابی استراتژی محور، بازاریابی سبز، بازاریابی اخلاق‌گرا و بازاریابی نوع دوستانه مدل‌های بازاریابی اثرگذار بر تحقق بازاریابی پایدار در صنعت خودرو ایران هستند. در پایان پژوهش نیز برخی پیشنهاد‌های پژوهشی و کاربردی ارائه شده است.    

دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

امیر کارگر سامانی *، اسدالله کردنائیج، سید حمید خداداد حسینی، سید مسعود موسوی شفایی در چند دهه اخیر شهرهای جهانی به واسطه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از فضای جریانات از اهمیت ویژه‌ای در مجموعه عوامل مؤثر بر محیط ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی برخوردار گشته‌اند. در این ارتباط حتی برخی نهادهای علمی و بین‌المللی به امتیازدهی به شهرهای جهانی و ارائه جداول مقایسه‌ای بین آن‌ها پرداخته‌اند. حکمرانی محلی نیز از جمله مقولاتی است که با ارائه نقشی ویژه و در تمایز با حکومت‌های ملی نقش بارزی در مدیریت محلی بازی می‌کند. حکمرانی شهری نیز با اولویت‌دهی به فقرا، پیشرفت زنان، مشارکت اجتماعی و تعامل با نهادهای عمومی و خصوصی در عرصه‌های مختلف اجتماعی و مدیریت مؤثر در حوزه شهری از جمله مباحث ویژه در حوزه مدیریت شهری بوده و از سوی سازمان‌های مختلف مورد بحث، بررسی و توسعه قرار گرفته است. اهمیت این دو مقوله انگیزه‌ای شد تا با استفاده از روش کتابخانه‌ای و بهره‌گیری از منابع معتبر شهری، ملی و بین‌المللی، ضمن تهیه جدولی مبسوط برای شاخص حکمرانی خوب شهری،نسبت به بررسی و مقایسه شاخص حکمرانی خوب شهری برای ۱۹۴ شهر جهانی اقدام گردد و وابستگی بین حکمرانی خوب شهری و جایگاه شهر در گروه‌بندی‌های ارائه‌شده مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه صورت‌گرفته حاکی از آن است که شاخص حکمرانی خوب شهری در گروه‌های مختلف شهرهای جهانی( به‌ویژه میان بالاترین گروه و گروه‌های فروتر) از تفاوت معناداری برخوردار است.

دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

نگرش به سازمان‌ها در طول زمان با تغییر و تحولاتی همراه بوده است. زمانی سازمان‌ها را همچون سیستم‌های بسته درنظر می‌گرفتند که هیچ تعاملی با محیط خارجی نداشت. با مطرح شدن نگرش سیستمی، نوع نگاه به سازمان هم تغییر کرد. در این زمان سازمان‌ها را مانند سیستم‌های باز می‌دیدند که با محیط خود در تعامل هستند. زمانی فعالیت سازمان‌ها درون یک صنعت انجام می‌شد و امروزه با وجود تغییرات فزاینده‌ای که در محیط‌های کسب‌وکار روی داده است، مرزهای میان صنایع تا حدود زیادی از بین رفته است. در بیان جیمز مور (۱۹۹۳)، امروزه فضای فعالیت سازمان‌ها، فضایی اکوسیستمی است که در آن کسب-وکارهای مختلف از صنایع گوناگون، با یکدیگر روابط متقابل دارند و بقای آنها تا حدود زیادی به یکدیگر وابسته است. این مفاهیم به‌خوبی در رویکرد اکوسیستم کسب‌وکار، مطرح شده است. رویکرد اکوسیستم کسب‌وکار در نتیجۀ تغییرات محیطی دهه‌های اخیر ظهور یافته است و بکارگیری آن، نیازمند ایجاد تغییرات در ذهنیت افراد است تا بتوانند با نگرش جدیدی به دنیای کسب‌وکار نگاه کنند و مبانی فکری این رویکرد، نشان‌دهنده این تغییرات ذهنی است. این مقاله از نوع مقالات مروری-تحلیلی و هدف آن، تبیین مبانی فکری رویکرد اکوسیستم کسب‌وکار است که با تجزیه‌‌و‌تحلیل تغییرات جهان کسب‌وکار در دهه‌های اخیر، به تبیین این مبانی فکری می‌پردازد. آشنایی با این مبانی، یکی از ضرورت‌های موفقیت در عصر کنونی است.

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین مفاهیم هر سازمانی در هر اندازه و هر بخشی عملکرد بازار سازمان است. موفقیت سازمان در بازار در نتیجه عملکرد بازار سازمان است در‌واقع می‌توان گفت عملکرد بازار یکی از مشخصه‌های مهم نتایج سازمان است. قابلیت‌های پویا از ضرورت‌های حیاتی برای بهبود عملکرد سازمان‌ها در محیط‌های متلاطم شناسایی شده است. این مفهوم در سال‌های اخیر توجه بسیاری از محققان مدیریت را به خود جذب کرده است. چگونگی دستیابی به این نتیجه مهم برای سازمان‌ها امری حیاتی است ولی با این وجود تحقیقات اندکی در این راستا انجام شده است. در این مطالعه مدل بهبود عملکرد بازار سازمان مبتنی بر ترکیبی از قابلیت‌های پویای مؤثر نظیر شایستگی IT، هوشیاری کارآفرینانه، ظرفیت جذب، چابکی عملیاتی و بازارگرایی به منظور بهبود عمکرد بازار در صنعت الکترونیک ایران ارائه و آزمون شده است. این مدل بر‌اساس چهار حوزه ادبیاتی مدیریت، یعنی ادبیات مدیریت استراتژیک در ارتباط با قابلیت‌های پویا، ادبیات مرتبط با حوزه بازاریابی، کارآفرینی و ادبیات مرتبط با فناوری اطلاعات ایجاد شده است. نتایج به‌دست آمده از نمونه آماری، مدل بالا را تأیید می‌کند. بنابراین می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که ترکیب ارائه شده از قابلیت‌های پویا به بهبود عملکرد بازار کمک می‌نماید.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱