جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای خانجانی
دوره ۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
موضوع تحقیق: سطوح پلیاتیلن را اغلب به دلایل مختلفی همانند پاکسازی و حکاکی سطح، تغییر عملکرد سطح و رسوب سطحی اصلاح میکنند. یکی از سطوحی که در کاربردهای ظروف بادی میبایست اصلاح شود تا چسبندگی مناسب برچسبها به آن محقق شود، سطوح بطریهای شویندههای بهداشتی است که مورد هدف این پژوهش است. در این مقاله از دستگاه پلاسمای جرقه لغزان در فشار اتمسفر با گاز هوا برای اصلاح سطح ورقههای پلیاتیلن به منظور ایجاد تغییر در ساختار آنها استفاده شدهاست.
روش تحقیق: به منظور بررسی تغییرات ایجاد شده در شیمی و فیزیک سطح پلیاتیلن بعد از اصلاح پلاسمایی از آزمون های مختلفی مانند آزمونهایAFM ، SEM وXPS استفاده شدهاست. همچنین آزمون طیفسنجی گسیل نوری(OES) برای شناسایی عناصر پلاسما استفاده شدهاست.
نتایج اصلی: زاویه تماس بین قطره آب و سطح پلیاتیلن بعد از ۴۰ ثانیه اصلاح به۹۶/۴۶ درجه رسیدهاست، در حالی که این زاویه تماس قبل از اصلاح پلاسمایی ۵۳/۶۶ درجه بودهاست. کاهش در اندازه زاویه تماس قطره آب و سطح نمونه، بیانگر آبدوست شدن سطح پلیاتیلن بعد از اصلاح پلاسمایی است. با استفاده از روش Owens-Wendt-Rabel Kaelble انرژی سطحی پلیاتیلن قبل و بعد از اصلاح پلاسمایی محاسبه شدهاست. انرژی سطحی پلیاتیلن ازmj.m-۲ ۲۰/۴۲ در نمونه کنترل به mj.m-۲ ۳۲/۶۰ در نمونه اصلاح شده افزایش پیدا کردهاست. افزایش در زبری سطح نمونه اصلاح شده با پلاسمای جرقه لغزان توسط آزمون AFM تأیید شد. زبری سطح پلیاتیلن در نمونه کنترل nm۱۸/۴۷ بوده درحالی که، زبری در نمونه اصلاح شده به nm ۸۶/۵۹ افزایش یافتهاست. آزمون XPS حضور گروههایعاملی اکسیژندار و نیتروژندار را روی سطح نمونه اصلاح شده تأیید کرد. همچنین این آزمون تشکیل پیوندهای C−C=O و C−O−C را در سطح پلیاتیلن اصلاح شده، نشان داد.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
در مطالعه حاضر انتقال حرارت جابجایی اجباری در کانال استوانهای بستر دانهای با تولید حرارت داخلی مورد بررسی تجربی قرار گرفته است. هوای خشک به عنوان سیال عامل در فرایند خنک کاری دانههای کروی گرم شده، مورد استفاده قرار گرفته است. حرارت داخلی با روش گرمایش القائی الکترومغناطیس در دانههای کروی فلزی استفاده شده در قسمت آزمایش به صورت یکنواخت تولید شده است. قطر دانههای کروی در محدوده ۵/۵ تا ۵/۷ میلیمتر است و جنس آنها فولاد ضد زنگ انتخاب شده است. مطالعه حاضر در حالت جریان پایا و در رژیم جریان مغشوش در محدوده عدد رینولدز ۴۵۰۰ تا ۹۵۰۰ انجام گرفته است. پارامترهای مختلف ناشی از تغییرات قطر دانهها، سرعت سیال و مقدار حرارت تولیدی بر روی انتقال حرارت جابجایی اجباری در کانال متخلخل مطالعه شده است. با توجه به مطالعات هیدرودینامیکی و حرارتی میتوان دریافت که با افزایش عدد رینولدز، ضریب انتقال حرارت جابجایی افزایش مییابد. همچنین ضریب انتقال حرارت جابجایی با افزایش قطر دانهها کاهش یافته است. مقدار حرارت تولیدی تأثیر ناچیزی بر ضریب انتقال حرارت جابجایی داشته است و تأثیر فشار بر روی انتقال حرارت جابجایی اهمیت ناچیزی دارد. کانال متخلخل در مقایسه با کانال خالی ضریب اصطکاک را به شدت افزایش میدهد در کانال خالی ضریب اصطکاک همواره عددی کمتر از واحد است ولی برای کانال متخلخل این پارامتر عددی در محدوده ۱۰ تا ۲۵ گزارش شده است.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
- رفتار هیدروالاستیک نقش موثری در طراحی و ساخت سازههای شناور بسیار بزرگ دارد. معمولا این سازهها به صورت اجزای جدا از هم بیرون از دریا ساخته میشوند و با اتصال صلب در محل نصب به یکدیگر متصل میشوند. راههای مختلفی برای کاهش جابجایی و تنش در اثر برخورد موج به سازه وجود دارد؛ اتصال اجزا سازه به یکدیگر با اتصالات مفصلی یکی از راههای کاهش پاسخ هیدروالاستیک است. در این مقاله رفتار هیدروالاستیک سازهی یکپارچه، سازههای متشکل از دو و سه بخش به صورت آزمایشگاهی با یکدیگر مقایسه شدهاند. مدل آزمایشگاهی از جنس آلومینیوم با طول، عرض و ارتفاع بهترتیب ۲، ۵۵/۰، ۰۴/۰ متر ساخته شد. اتصال بین بخشها به صورت مفصل مدل گردید. در یک مخزن تولید موج، کرنشها و جابجایی قائم مدل آزمایشگاهی در نقاط مختلف آن اندازهگیری شده است. موجهای ایجاد شده، منظم و دارای دوره تناوب ۶۷/۰، ۸۰/۰، ۹۱/۰، ۰۱/۱ و ۱۰/۱ ثانیه بودهاند. مقایسه نتایج نشان میدهد که در هر یک از مدلها، جابجایی در امواج با طول بلندتر بیشتر است. همچنین تنش در مدلهای دارای اتصال، نسبت به مدل پیوسته، کاهش چشمگیری داشته و مقدار آن تقریبا نصف شده است. در امواج با دوره تناوب ۶۷/۰ و ۸۰/۰ ثانیه، مدل سه جزئی و در سه موج دیگر، مدل یکپارچه دارای جابجایی کمتری بوده است. در مورد سه موج آخر (موجهای با طول بلند) میتوان گفت در صورتیکه جابجایی سازه در حد مجاز باشد؛ برای کاهش تنش، بهتر است از اتصال در سازه استفاده شود.
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
در مطالعه حاضر انتقال حرارت جابجایی اجباری آب و نانوسیال آلومینا در یک مبدل حرارتی دولولهای مجهز به نوار مارپیچ معمولی و نوار مارپیچ برش خورده، بصورت تجربی بررسی شده و تاثیر غلظت نانوسیال و حضور نوارمارپیچ معمولی و برش خورده بر انتقال حرارت مورد مطالعه قرار گرفتهاست. آزمایشات در رژیم جریان مغشوش در محدوده عدد رینولدز ۴۰۰۰ تا ۳۴۰۰۰ انجام شده و غلظت نانوسیال مورد استفاده ۰۲۵/۰، ۰۵/۰ و ۱/۰ درصد حجمی میباشد. نتایج مطالعات حرارتی حاکی از افزایش ضریب انتقال حرارت جابجایی نانوسیال نسبت به سیال پایه میباشد. افزایش غلظت نانوسیال بهصورت کلی باعث بهبود انتقال حرارت شدهاست. همچنین تاثیر استفاده از نانوسیال در اعداد رینولدز بالا بیشتر میباشد. استفاده از لوله حاوی نوار مارپیچ برش خورده و نانوسیال، نسبت به لوله خالی و لوله با نوار مارپیچ معمولی و سیال پایه، موجب افزایش انتقال حرارت و عدد ناسلت شدهاست. بررسی افت فشار سیستم نشان داد که نانوسیال مورد استفاده با غلظتهای ذکر شده باعث افزایش اندکی در افت فشار شده که قابل صرف نظر کردن میباشد. اما نوارهای مارپیچ داخل لوله به علت ایجاد مقاومت و افزایش سطح تماس، باعث افزایش افت فشار سیستم شده و ضریب اصطکاک را نیز افزایش میدهند.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
سازه ی ورتکس در سیستم های جمع آوری فاضلاب و زهکشی شهری به منظور انتقال سیال به مجاری زیرزمینی با رقوم پایین تر به کار می رود. در تحقیق حاضر، با ساخت مدل فیزیکی سازه از قطعات پلکسی گلاس، بازدهی اتلاف انرژی جریان در سازه مورد مطالعه قرار گرفته است. با استفاده از آنالیز ابعادی نشان داده شده است که عدد فرود جریان (Fr)، نسبت ارتفاع کل ریزش به قطر شفت (L/D) و نسبت عمق چاهک به قطر شفت (Hs/D) عوامل موثر بر بازدهی اتلاف انرژی جریان در سازه می باشند. در این تحقیق با در نظر گرفتن چهار سطح برای عامل Fr (۱/۷۷، ۲/۰۱، ۲/۱۸ و ۲/۳۲)، سه سطح برای عامل L/D (۱۰، ۱۳ و ۱۶)، سه سطح برای عامل Hs/D (۰، ۱ و ۲) و چهار تکرار برای تمام ترکیبات ممکن بین عوامل، ۱۴۴ (۳*۳*۴*۴) آزمایش در قالب روش فاکتوریل کامل طراحی و آنالیز شده است. نتایج نشان داد که بازدهی اتلاف انرژی جریان با افزایش عدد فرود، ۸ درصد کاهش و با افزایش نسبت ارتفاع کل ریزش به قطر شفت و نسبت عمق چاهک به قطر شفت به ترتیب ۵ و ۲ درصد افزایش می یابد. همچنین نشان داده شد که تاثیر متقابل عدد فرود جریان و نسبت عمق چاهک به قطر شفت بر بازدهی اتلاف انرژی جریان در سازه معنی دار نمی باشد. علاوه بر این، معادله ای غیر خطی به صورت تابعی از عدد فرود جریان، نسبت ارتفاع کل ریزش به قطر شفت و نسبت عمق چاهک به قطر شفت برای تخمین بازدهی اتلاف انرژی جریان با استفاده از آنالیز رگرسیون ارائه شده است. همچنین نشان داده شد که در صورت استفاده از چاهک در پایه شفت ریزشی با عمق ۱ تا ۱/۶ برابر قطر شفت، عملکرد هیدرولیکی سازه افزایش می یابد.
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
از شیب شکن ورتکس برای انتقال فاضلاب به تراز پایین تر در نواحی پرشیب استفاده می گردد. این سازه معمولاً در اختلاف ترازهای بیش از پنج متر بکار برده می شود. از آنجا که اختلاط آب و هوا در سازه ورتکس نسبتاً زیاد است، وجود مواد شوینده کفزا در جریان فاضلاب می تواند موجب تشکیل کف در بخش هایی از این سازه شود. این پدیده می تواند بر بده هوای عبوری از سازه اثرگذار باشد و موجب اختلال در کارکرد هیدرولیکی آن شود. در این پژوهش با استفاده از روش طرح آماری آزمایش ها تاثیر جریان کفزا بر بده هوای خروجی از این سازه، توسط مدل فیزیکی مطالعه شده است. تاثیر عدد غلظت، نوع ماده کفزا و عدد فرود بر متغیر پاسخ، نسبت دبی هوا به دبی جریان، در قالب طرح ۳۳ فاکتوریل کامل و با انجام ۶۳ آزمایش بررسی شد. آنالیز آماری نتایج نشان داد که تاثیر هر سه عامل مورد بررسی بر بده هوا از نظر آماری معنیدار است و با افزایش عدد غلظت و عدد فرود، بده نسبی هوای خروجی کاهش می یابد. همچنین مشاهده شد که تشکیل کف در سازه موجب افزایش دبی هوا تا ۸۲% و در شرایطی موجب کاهش آن تا ۶۴% شده است.
دوره ۲۱، شماره ۱۴۷ - ( اردیبهشت ۱۴۰۳ )
چکیده
در این مطالعه، بقای باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی اضافه شده به فیلم نانوکامپوزیتی پلی لاکتیک اسید-نانو سلولز طی دوره ۱۶ روزه نگهداری در یخچال بررسی شد. بدین منظور ۳ فیلم خوراکی شامل، پلیلاکتیک اسید، پلیلاکتیک اسید + نانوسلولز، پلیلاکتیک اسید+ نانو سلولز+ لاکتوباسیلوس کازئی (log CFU/g ۹) تهیه و ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی فیلمها و همچنین بقای باکتری لاکتوباسیلوس کازئی بررسی شد. نتایج آزمون مکانیکی نشان داد استفاده از باکتری پروبیوتیک سبب کاهش مقاومت کششی و کشش تا قبل از نقطه پارگی فیلم پلیلاکتیک اسید- نانوسلولز شد (۰۵/۰>P) اما افزودن نانوسلولز سبب بهبود ویژگیهای مکانیکی فیلم پلیلاکتیک اسید شد. نتایج حاصل از آزمونهای فیزیکی شامل رطوبت، حلالیت، نفوذپذیری به بخار آب نشان داد افزودن باکتری پروبیوتیک و نانوسلولز سبب بهبود خواص فیزیکی فیلم شد، اما کدورت فیلمها افزایش یافت (۰۵/۰>P). براساس نتایج مطالعه حاضر، با افزایش زمان نگهداری، بقای باکتریهای پروبیوتیک در نانوفیلم کاهش یافت و در انتهای دوره نگهداری مقادیر آن برابر log CFU/g۱۲/۶ بود، اما از محدوده مجاز (log CFU/g ۶) برخوردار بود. بنابراین، ترکیب سویه پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی در فیلم خوراکی میتواند حامل مناسب آن در دمای یخچال باشد.