۱۱ نتیجه برای خاقانی
دوره ۸، شماره ۱ - ( Spring & Summer ۲۰۰۶ ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: عقربها از جمله موجودات سمیاند که با دارا بودن پراکندگی وسیع در کشورهای خاورمیانه موجب مصدومیت و مرگ انسان و حیوانات اهلی میشوند. این موجودات از پراکندگی و استقرار خوبی در مناطق نیمه حاره برخوردارند. در بین ۱۶ جزیره ایرانی خلیج فارس، جزیره کیش بهعنوان مرکز مهمی برای فعالیتهای صنعتی و تجاری داخلی و خارجی محسوب میشود و هر ساله هزاران جهانگرد از طبیعت زیبا و مناطق دیدنی این جزیره دیدن میکنند.
اهداف: این تحقیق با هدف شناسایی گونههای عقرب، فراوانی و پراکندگی آنها در جزیره کیش طی سالهای ۱۳۷۸-۱۳۷۹ انجام شد تا امکان پایهگذاری راهکاری به منظور کاهش عقرب گزیدگی و محافظت از بازدیدکنندگان و ساکنان جزیره فراهم آید.
مواد و روشها: این بررسی به روش جستجوی شبانه و نمونهگیری مستقیم با استفاده از لامپ UV انجام پذیرفت. نتایج: در کل ۳۷۱ نمونه عقرب جمعآوری گردید که تحت دو گونه Buthotus jayakari با۳۶۵ نمونه(۳۸/۹۸%) و Buthacus leptochelys با ۶ نمونه (۶۸/۱%) از خانواده Buthidae شناسایی و تشخیص داده شدند. گونه
B. jayakari با بیشترین نمونه صید شده بهعنوان گونه غالب جزیره کیش معرفی میشود که از پراکندگی و انتشار یکنواختی در سطح جزیره کیش بر خوردار است، این در حالی است که گونهB. leptochelys دارای پراکندگی محدودی در منطقه بود. نسبت جنسی نر به ماده برای B. jayakari در جمع نمونههای صید شده معادل ۵۳/۱:۱ تعیین شد.
بحث: بهطور کلی در بررسیهای انجام شده مشخص شد که با توجه به تراکم بالای جمعیتی و پراکندگی وسیع عقرب B. jayakari میتوان این عقرب را بهعنوان مهمترین عامل عقرب گزیدگی در جزیره کیش معرفی کرد.
دوره ۸، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۳۶)- ۱۳۹۶ )
چکیده
از مهمترین راههایی که امروزه در فهم معنای متون بسیار مورد استقبال ادبپژوهان قرار گرفته است، تکیه بر اصل روابط همنشینی و جانشینی است، این پژوهش با تکیه بر این اصل سعی دارد معنای صریح و ضمنی ظرف «دون» در قرآن کریم را مورد بحث و بررسی قرار داده، میزان توجه مترجمان قرآن به این معانی و انتقال آن به زبان مقصد ـ فارسی ـ را مشخص گرداند؛ مهمترین یافتههای این پژوهش که با روش معناشناسی ساختاری و با استناد بر متون تفسیری و زبانی نگاشته شده، بیانگر این مطلب است که واژه «دون» کارکردها و معانی مختلفی در قرآن کریم دارد که مترجمان در انتقال آنها همیشه موفق عمل نکردهاند. معنای پایه آن «غیریت مع التسفل»، تقریبا در تمامی کاربردها بهچشممیخورد، از این رو در برگردان «مندونالله» میتوان از «جز خدا که پایینتر است» بهرهجست؛ برگردان «فرودِ» یا «از فرودِ» در ترجمههای کهن فارسی نیز، از انطباق حداکثری ترجمه با واژه مبدأ برخوردار است؛ زیرا هم استثنای «غیر» و هم معنای «تسفل: فروتری» را درخود گنجاندهاست. سیاق و بافت کلام، مخصوصا متعلَق «دون»، در معنای نسبی آن مؤثر و بهاعتبار قرب و تأخّر و تسفّل در رتبه، یا کمیت یا کیفیت دارای معانی ضمنی «قبل، امام، غیر، اقل، و ...» نیز هست.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۲۳ )
چکیده
-
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۲۳ )
چکیده
-
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۲۳ )
چکیده
-
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۲۵ )
چکیده
-
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۲۵ )
چکیده
تتکفل هذه المقاله بدراسه القضایا التالیه:
۱. أفضل إبداعات الخلیل بن أحمد الفراهیدى على مستوى اللغه والشعر والأدب؛
۲. ملاحظات حول نظریه الخلیل العروضیه؛
۳. مقاربه الأوزان العروضیه العربیه التى اکتشفها الخلیل فى الشعر العربى، بالأوزان المطبقه فى الشعر الفارسى، و نقد مدى قدرات اللغتین العربیه والفارسیه فى هذا المجال؛
۴. دراسه نقدیه للآراء القائله باقتباس العروض الفارسى من العروض العربى والآراء المخالفه؛
۵. نقد الأخطاء المنهجیه التى ارتکبها خلال أعماله اللغویه والأدبیه.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۲۷ )
چکیده
إن للغه قسطا کبیراً من الدراسات العلمیه فی مختلف حقول العلوم الإنسانیه. إنها آیه لإبداع العقل، ومرآه صافیه لثقافه المجتمعات البشریه. اللغه لیست مجرد أداه للتعبیر عما فی النفس من الأفکار والأحاسیس، بل تتجاوز هذا الحد، بتأثیرها الفاعل فی نفس المتکلم والمخاطب، من خلال صبغ المضامین بصبغتها.
واللغه العربیه لم تکن فی العصر المعاصر بمعزل عن المستجدات الحدیثه للدراسات الألسنیه، لکن الدراسه العلمیه للعربیه کانت منذ نزول القرآن الکریم أداه لفهم المضامین القرآنیه وسائر النصوص الأصیله الإسلامیه، فاعتادت أن تکون قائمه علی الاتجاهات اللغویه والبلاغیه المرتبطه بتفسیر النصوص الإسلامیه.
هذا الاتجاه الکلاسیکی قلما یخضع للتحولات المستمره عند المتجددین الذین یرون اللغه عنصرا متغیرا فی ذاته کسائر الشؤون الإنسانیه المتطوره دوماً.
ینطلق هذا البحث من قاعده التطور الذاتی والمستمر للغه، ویری الباحث أن قداسه القرآن یجب أن لا تحول دون التطورات العلمیه الحدیثه فی النظره إلی اللغه، ولا ینبغی حصر العربیه فی القوالب اللغویه التی صاغها المتقدمون، والتی ترسخت أکثر من ألف سنه فی أذهان الصرفیین والنحویین والبلاغیین، بل یجب الأخذ بعین الاعتبار کل المستجدات الحدیثه فی المجالات اللغویه والألسنیه.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روشهای حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجّه بیشتری است. در این راستا، سازمانهای بینالمللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداختهاند. بررسی این اسناد از آنجایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعملهای طراحیاند، اهمّیّت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورتبندیِ موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستیشان پیگیری شد.
روشها: بدین منظور، با مطالعهی اسناد، دادههای مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلّی، کدهای حاصل به کمک مقایسهی تطبیقی و همچنین با کمّیسازی و به کمک نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: دادههای گردآوری شده نشان میدهند که در موضع سازمانهای بینالمللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرشِ قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (۱۹۶۴) منشور واشنگتن (۱۹۸۷)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (۲۰۰۳) و منشور نیوزلند (۲۰۱۰) و منشور بورا (۲۰۱۳) قائل به ارجحیّت سندانگاری بر بافتشهریانگاریِ بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح میکنند. با این تفاوت که در بیانیّهی تلاکسکالا (۱۹۸۲) و بیانیّهی سنآنتونیو (۱۹۹۶) این نگرش متآثر از نگاهی سنّتگرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگیِ نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سنآنتونیو این مدیریت در معنای سنتّی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنّت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متأثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کردهاند و باقی اسناد قائل به هماهنگیِ طرح به کمک ارجاع به ویژگیهای بافت تاریخی هستند که برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیّههای تلاکسکالا و سنآنتونیو هماهنگی در معنای تبعیّت از سنّتهای طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متأثر از ویژگیهای بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است.
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجهگرفت در حالت کلّی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمانهای بینالمللی مطرح شده است.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۳۱ )
چکیده
یتضمن الکتاب الثامن والعشرون من رسائل «نهج البلاغة» علی نقاط بلاغیه هامه یکشف النقاب عنها فی هذاالبحث ویقارن بکتاب معاویه تبییناً لبلاغه کتاب الإمام علی (ع) وکی یکون مثالاً یقتدی به ویحتذی حذوه فی إنشاء الرسائل وخاصّةً الرسائل الجوابیه وکذلک یبیّن هذا البحث تطابق بلاغه الکتابین المشتمله علی صور المعانی والبیان والبدیع والأغراض الأخلاقیه والسیاسیه للکاتبین: بفرض معاویه کالمبدأ البادئ للمکاتبه والإمام علی (ع) المجیب علی الرسالة، وبالتالی یتبین أنّ الأخلاق التی هی أمرمعنوی تتولّی الجمالیات الروحیه والبلاغه کظاهرةٍ لسانیه تتعهّد جمالیات اللغه وبینهما علاقه وثیقة.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۳۳ )
چکیده
تمثّل المفارقة إحدی المقوّمات الأدبیه والسمات الأسلوبیه للخطاب القرآنی؛ إذ تُخرِج اللغةَ المألوفه إلی المستوی الأدبی بالانزیاح الدلالی، فتعطیها زخماً دلالیاً، ودفقاً جمالیاً، وبُعداً إیحائیاً؛ إذ إنّ المفارقه أسلوب یعبّر عن معنیً ما بشکل یخالف ظاهره السطحیّ ذلک المعنی؛ فالقارئ یجد التباین والخلاف بین السطح والعمق. بعباره أخری یوجد فی التعبیر الواحد مستویان للمعنی: مستوی سطحی، ومستوی کامن، والقارئ بإدراک التعارض بینهما یتوصّل إلی المعنی المنشود. هذه المقاله تستجلی بمنهج وصفی تحلیلی الملامح الجمالیه للمفارقات القرآنیّه التی تصوّر الکفّار فی مواقفهم المختلفة. وتفادیاً لأیّ إساءه فهم، أو سوء تفاهم، نلفت بادئ ذی بدء، انتباه القارئ الکریم إلی أنّنا نرید المفارقه بوصفها إحدی روافد أدبیه الخطاب، وأدوات التصویر الفنّی. تؤدّی المفارقه دورها فی جمالیّه القرآن بمؤثّرات جمالیّة، هی: التغریب، والإیجاز، وإبراز اللفظ والمعنی فی ضدهما، والصدق، والتهویل، والتهکّم.