جستجو در مقالات منتشر شده
۱ نتیجه برای حسینی گوهری
دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: در تهران که شهری زاده دوران مدرن و همواره مهاجرپذیر است، برقراری رابطه معنادار میان فضای شهری/کالبدهای معماری با شهروندان، یکی از مهمترین چالشهای طراحی و برنامهریزی بوده است. بافت جمعیتی و کالبدها با سرعت زیاد دچار تحولات چشمگیر میشوند و شهروندان نقاط اتکای کمتری مییابند تا خود و خاطراتشان را با آنها بازیابند.
روشها: پارادایم تحقیق تفسیری و رویکرد تحقیق، کمی است. منطق استدلال مبتنی بر استدلال استنتاجی است. آنالیز دادهها از طریق طرح تحقیق توصیفی-تحلیلی و آزمون میانگین دادهها، تعیین ضریب همبستگی مؤلفهها و نهایتاً تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است.
یافته ها: در بعد کنش فضایی، «فیزیک و ساختار فضا» و «ساختار نشانهها» بیشترین امتیاز را کسب کردهاند. پاسخدهندگان قادر به درک ساختار فضا و رابطه اجزا و فهم زبانی هستند که معانی را منتقل میکند. در بعد بازنمایی فضا، «ایدئولوژی و پیشداشتههای ذهنی» بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. پاسخدهندگان ذهنیتهای خود را در تطبیق با تجربههای جدید در قضاوت ارزشهای کیفی فضا، دخالت دادهاند و نسبتی از آن را انتظار دارند. در بعد فضای بازنمایی، «ادراک اجتماعی» بالاترین میانگین را داشته است و این میرساند که افراد به پاسخگویی فضا به نیازهای روانی آنها از امر اجتماعی و تجربه فضا در کنار سایر شهروندان اهمیت دادهاند.
نتیجهگیری: ابعاد پدیدارشناختی فضا در روند تولید فضای عمومی شهری در قلمروی کاربریهای فرهنگی، به نحوی قابلاحصا و ارزیابی است که در تجربه زیسته افراد از فضا ملموس است. این امر میتواند به طرز معناداری برنامهریزی فضاهای شهری و طراحی کالبدهای معماری را تحت تأثیر قرار دهد.