جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای حسینی مؤخر


دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده

نظریه‌پردازان ادبی از دیر باز تاکنون از چشم‌اندازهایی مختلف به شعر و ماهیت آن نگریسته‌اند. پیش از همه، افلاطون و ارسطو بودندکه شعر را چونان دیگر مقوله‌های هنری، تقلید از طبیعت دانستند. این نظریه که سنگ بنای دیگر نظریه‌های ادبی هم بود تا روزگار معاصر هم تداوم یافت.
در اوایل قرن بیستم و همزمان با پیدایش نظریات جدید فلسفی و زبانشناختی، بوطیقاهایی جدید پدید آمد که در آن برخلاف نظریه‌های کلاسیک، زبان شعر بتدریج وظیفه انتقال پیام و معنی را از دست می‌داد.
مطالعه درباره زبان (جنبه عینی) اثر، محور تدریجی معنی یا چند معنایی شعر و نیز دخالت دادن مخاطب در خلاقیت ادبی اثر از جمله برجسته‌ترین ویژگیهای نظریه‌هایی چون صورتگرایی، ساختارگرایی ، نشانه‌شناسی، تأویل متن و ساختار شکنی است.
یکی از نکاتی که در بررسی تحلیلی این نظریه‌های شعری بیش از نتایج دیگر به چشم می‌آید تعدد و تنوع چشم‌اندازهایی است که به واسطه آن، شعر و ماهیت آن بارها مورد کندوکاو و بررسی قرار گرفته است.
 

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

در میان شاعران معاصر عرب، احمد مطر از لحاظ شعرهای زیادی که با درونمایۀ اعتراض سروده به چهره‌ای شاخص و پیشرو بدل شده ­است. در میان شاعران ایرانی نیز علیرضا قزوه یکی از پیشروان اصلی جریان شعر اعتراض در ادبیات معاصر به شمار می‌رود. بررسی شعر این دو شاعر حاکی است که اشعار اعتراضی آنان عمدتاً در دو جهت سیاسی و اجتماعی ­است. البته لبۀ تیز تیغ اعتراضهای شعری احمد مطر علیه حاکمان عرب بوده، بیشتر اعتراضهایش سیاسی است حال اینکه اعتراضات قزوه بیشتر جنبۀ اجتماعی دارد. اعتراض نسبت به فقر و بی‌عدالتی، فراموش شدن مسأله فلسطین، غفلت و بی­خبری جامعه، ظلم و ستم دولتهای استکباری، فراموش شدن ارزشهای دینی و ملی از درونمایه­های اعتراضی مشترک بین دو شاعر است.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

معارف‌ بهاء ولد از جمله‌ نثرهای‌ صوفیانه‌ فارسی‌ است‌ که‌ به‌ دلیل‌ سبک‌ منحصر به‌ فرد و اسلوب‌ بیانی‌ خاص در توصیف‌ عوالم‌ روحی‌ و احوال‌ عرفانی‌ نویسنده‌اش‌، برجستگی‌ و امتیازی‌ خاص‌ یافته‌ است‌. این‌ اثر که‌ یادداشتهای‌ تنهایی‌ بهاء و نیز دفتر ثبت‌ شادیها و احوال‌ روحانی‌ وی‌ است‌ از منظری‌ زیباشناختی‌ دارای‌ جلوه‌ها و ویژگیهایی‌ است‌ که‌ نه‌ تنها در چارچوب‌ بوطیقاهای‌ (نظریه‌های ادبی) کهن‌ نمی‌گنجد بلکه‌ بررسی‌ دقیق‌ آن‌ را از دیدگاه‌ نظریه‌های‌ ادبی‌ جدید - از جمله‌ صورتگرایی‌ - پذیرفتنی‌ و منطقی‌تر ساخته‌ است‌. صراحت‌ و صمیمیت‌ در بیان‌ عواطف‌ روحی‌ و مکنونات‌ قلبی‌، ابهام‌ شاعرانه‌ و عادت‌ ستیزیهای‌ زبانی‌ و معنایی‌ در بیان‌ عوالم‌ رازناک‌ روحی‌، الهامها رؤیتها و مکاشفه‌ها، گریز از زبان‌ علمی‌ و رسمی‌ و نگارش‌ خود به‌ خود یادداشتها بدون‌ طرح‌ و اندیشه‌ قبلی‌، جهشها و چرخشهای‌ ناگهانی‌ کلام‌، صور خیال‌ تازه‌ و بدیع‌، همه‌ و همه‌ از دیدگاه‌ صورتگرایان‌، جزو شگردهایی‌ است‌ که‌ از زبان‌ خودکار و معیار, آشنایی‌ زدایی‌ کرده‌، موجب‌ شاعرانگی‌ زبان‌ اثر می‌گردد. این‌ مقاله‌ جنبه‌های‌ زیباشناختی‌ معارف‌ را از این‌ دیدگاه‌ مورد بررسی‌ قرار داده‌ است‌.
 

دوره ۱۰، شماره ۴۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

گرجیان از دیرباز با توجه به علاقه‌ای که به ارزشهای اخلاقی شاهنامه و نیز فرهنگ پهلوانانه آن داشتند مشتاقانه به ترجمه و روایت ‌این اثر سترگ و داستانهای مرتبط با آن روی آورده اند. بر اساس یک خط سیر تاریخی می‌توان گفت شاهنامه در سه مرحله  به زبان گرجی ترجمه شده است. بار اول، در قرن دوازدهم میلادی که ترجمه و روایتهای آن از دست رفته است. بار دوم در فاصله قرنهای ۱۵ تا ۱۸ میلادی که در شکل روایتهای منظوم، منثور و منظوم و منثور موجود است بار سوم از قرن بیستم تا دوره معاصر. پژوهش حاضر ضمن بررسی فعالیتهای شاهنامه‌پژوهی گرجیان حضور پررنگ ‌این اثر را در فرهنگ و ادبیات گرجستان نیز بررسی کرده است.  تأثیر شاهنامه در شکل‌گیری داستانها و حماسه‌های گرجی بویژه «پلنگینه‌پوش» - برجسته‌ترین اثر ادبی گرجی- همواره مورد تأکید بوده است. برخی گزارشهای تاریخی نیز برگزاری مجالس شاهنامه‌خوانی را تأیید کرده‌اند. در فرهنگ عامه گرجستان نیز مثلها، شعرها و اندرزهای اخلاقی پرشماری است که از زبان اصلیترین قهرمان شاهنامه، یعنی رستم بیان شده است. گذشته از‌ این، روایتهای گرجی شاهنامه بیانگر رسوخ تمام‌عیار شاهنامه در فرهنگ و ادب گرجی است. همچنین از سالهای پایانی قرن نوزدهم تاکنون فعالیتهای شاهنامه‌پژوهان گرجی از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار  بوده است. شاهنامه هنوز هم بین گرجیان جایگاه ویژه‌ای دارد ‌این امر از گرایش آنان به نامهای برگرفته از شاهنامه در نام‌گذاریهایشان کاملاً مشهود است

دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

تناقض، همپوشانی نشانه‌ها و مفاهیم بدیل در محور جانشینی زبان است. در هر روایتی اعم از توضیحی یا داستانی؛ راوی برای معرفی کنش یا وضعیتی می‌تواند از میان چند امکانِ نشانه‌ای، فقط یک مورد را انتخاب کرده؛ به کار گیرد که آن نشانه سبب می‌شود کنش یا وضعیت مذکور با مرزبندی نسبتاً دقیق و قطعی معرفی شود. هرگاه مرزبندی مذکور به دلیل همپوشانی و تداخل نشانه‌های بدیل، قطعیت خود را از دست بدهد، تناقض اتفاق افتاده است. البته درجه تباین یا تقابل نشانه‌های بدیل گاهی بسیار شدید و گاه آنقدر کمرنگ است که گویی تناقض نیست. در همه انواع ادبی صورتهایی از تناقض به چشم می‌خورد. منتهی در برخی از مکاتب یا ژانرهای ادبی به دلیل پشتوانه فکری یا ویژگی سبکی به شکلی فراگیر و گسترده وجود دارد. در ادبیاتِ مشهور به پسامدرن، بنا به ویژگی عدم قطعیت، تناقض با وجوهی متنوع و در مقام عنصر سبکی غالب نمود می‌یابد و ابهام برآمده از آن، خواننده را به شکل افراطی دچار سردرگمی می‌کند. بر همین اساس در این نوشتار از میان دو شکل کلان تناقض صوری و معنایی؛ وجوه نوع اخیر در آثار چهار نویسنده برجستۀ دهه‌های هفتاد و هشتاد شمسی به شیوه توصیفی- تحلیلی تعیین، طبقه‌بندی و تحلیل شده است. نتیجه نشان می‌دهد که از میان  وجوه تناقض معنایی، سه  شکل «شخصیت‌پردازی متناقض»، «تداخل ساحت دنیای داستانی و واقعی» و «پایانبندی حلقوی و چندگانه» همراه با فروعات  عمده ترین دلیل اصلی ابهام در آثار بررسی شده است.

دوره ۱۵، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۳ )
چکیده

در این پژوهش تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره‌الاولیای عطار با رویکرد نشانه‏معناشناختی تحلیل شد تا سازوکار و چگونگی شکل‏گیری معنا در متن مورد نظر تبیین شود. بایزید در این گفتمان  قبل از تولد مورد عنایت و انتخاب حق قرار دارد. سپس در سیر تکوینی، کنش‏گری است که طی ریاضت‏ها، عبادت‏ها، سفرهای آفاقی و همۀ کنش‏هایی که در هستی‌شناسی عارفان اسلامی ـ  و عطار به‌عنوان راوی متن ـ  کنش ارزشی محسوب می‏شود، به مقصود نمی‏رسد. نتیجۀ این کنش‏ها، شوش  است؛ ناکامی و نقصان، شکست‏ها و تنش‏های عاطفی، نیاز شدید در مقابل بی‏نیازی و استغنای مطلق حق، سرانجام او را به انحلال فردیت، عبور از مرزهای خود و یگانگی با هستی و خداوند می‏رساند. هرچه خواست قوی‏تر و شدیدتر است، ناکامی حاصل از نتوانستن شدیدتر و تنش عاطفی معناسازتر است. معنایی که سرشار از عاطفه، ادراک و حضور است. احساس و ادراک گفته‏پرداز، گاه با پدیده‏ای بیرونی و گاه با رویارویی با عالم درون، به ظهور معنا منجر می‏شود. برخی از تجارب بیرونی حاصل انطباق، انعکاس و برخی تجارب درونی حاصل انجذاب، هم‏حضوری و یگانگی است. ذکر بایزید و معراج او، آینۀ تمام‌نمای همۀ آن ‏چیزی است که عرفان‌پژوهان، آن را تجربۀ عرفانی می‏نامند. رخدادی غیرمنتظره، انفعالی که طغیان معنا و پرشوری زبان را به همراه دارد. روش پژوهش، توصیفی ـ  تحلیلی است. رویکرد نظری پژوهش بر مبانی نظری دانش نشانه‏معناشناختی در تحلیل تجربیات عرفانی استوار است. گستره پژوهش شامل بازخوانی و تأمل در تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره‌الاولیای عطار است که می‏کوشد در گفتمانی عاطفی، میان نظام کنشی، تنشی و شوشی، شکل‏گیری معنا را، واکاوی کند.

صفحه ۱ از ۱