۶۷۷ نتیجه برای حسینی
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در این تحلیل، به بررسی نظام گفتمانی شوشی۱، تنشی۲ و کنشی۳ در قصه «علی میشزا»، یکی از معروفترین قصههای حماسی بختیاری، پرداخته میشود. هر کدام از این نظامها دارای ویژگیها و ساختار خاص خود هستند که تأثیر زیادی بر خَلق معنا و تجربیّات شخصیّتها دارند. نظام گفتمانی شوشی بهطور ویژه بر تأثیر احساسات و حالتهای عاطفی شوشگران تمرکز دارد. این نظام با رویکردی غیرخطی و غیرمستقیم، به بررسی چگونگی شکلگیری معنا بهواسطه تعامل شوشگران با محیط و عناصر اطراف آنها میپردازد. در این راستا، دو زیربخش عمده، یعنی حسی- ادراکی و تنشی- عاطفی، بهعنوان بخشهای کلیدی این نظام معرفی شدهاند. نظام گفتمانی کنشی در مقابل این نظام، بر کنشهای فعال شخصیتها تأکید دارد و بهنوعی تعادل و ساختار روایت را برقرار میکند. کنشگرانی که در این نظام قرار دارند، با هدفهای مشخصی اقدام میکنند و حرکات آنها بر بستر اهداف و تعارضات درونروایت شکل میگیرد.مسئله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل انتقال و عبور از نظام کنشی به نظام شوشی در قصه حماسی «علی میشزا» است. این پژوهش با بهکارگیری رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای انجام شده است. در این چارچوب نشانه- معنایی و با بهرهگیری از الگوهای شوشی، کنشی و تنشی، پژوهش به تبیین موضوعات مربوط برای خواننده میپردازد. نتایج این مطالعه حاکی از این است که نظام گفتمانی این قصه فقط به کنشهای شخصیتها مربوط نمیشود و معنای متن از طریق ابعاد مختلف تعامل شوشگران و کنشگران با عناصر محیطی داستان تفسیر میشود.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
وندوارهها عناصری هستند که قادرند در نقش تکواژ آزاد و اشتقاقی به کار بروند. این رفتار وندوارهها ما را بر آن داشت تا با استفاده از نظریه صرف توزیعی به بررسی محتوای مشخصهای و ساختار درونی تکواژها به طور کلی و وندوارهها به طور خاص بپردازیم. این بررسیها نشان داد که برخلاف رویکرد کنونی نظریه صرف توزیعی که تکواژهای اشتقاقی را عناصری فاقد مشخصه ریشه میداند، حذف مشخصه ریشه سبب میشود که اغلب تکواژهای اشتقاقی دارای محتوای مشخصهای یکسانی باشند؛ که پیامد این امر مختلشدن فرایند درج در زبان فارسی است. عدم درج واحد واژگانی مناسب هر تکواژ منجر به آن میشود که تکواژ مذکور نتواند تعبیر معنایی مناسبی دریافت کند. براین اساس، فرضیه پژوهش حاضر این است که تکواژهای اشتقاقی نیز، در محتوای مشخصهای خود دارای ریشه هستند. روش انجام پژوهش پیشرو از پایگاه نظری آن مایه میگیرد؛ به عبارتی دیگر، فرضیه این پژوهش با استفاده از مفاهیم و استدلالهای نظری و شواهد زبانی به بوته آزمایش قرار داده میشود. تحلیل و بررسیها نشان داد که بکارگیری این فرضیه علاوه بر رفع مشکل درج تکواژهای اشتقاقی، به حل مسائل مربوط به ماهیت تکواژهای وندواره نیز کمک میکند. به گونهای که میتوان گفت وندوارهها، در وضعیت مستقل و وابسته، محتوای مشخصهای یکسانی دارند و تنها عامل متمایزکننده، جایگاه آنها در ساختارهای صرفی است. یافتههای این پژوهش همچنین منجر به ایجاد تعدیلهایی در تعریف هارلی (۲۰۰۹)از واژه مرکب شد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
The intricate connection between teacher support, academic burnout, grit, and psychological wellbeing is a compelling area of research that has recently garnered second language (L۲) education researchers' attention. This study aims to investigate such complex relationships with undergraduate English-major students in Iran. To this end, a sample of ۳۱۸ undergraduate English-major students from various universities in Iran was selected through convenience sampling. The data were analyzed using IBM SPSS version ۲۶ for descriptive statistics and correlation analysis, while LISREL software was employed for Confirmatory Factor Analysis (CFA) to validate the measurement models. The findings revealed that teacher support showed a positive and significant correlation with students' L۲ grit and L۲ psychological wellbeing while demonstrating a negative and significant correlation with students' L۲ academic burnout. Furthermore, the simple linear regression analysis indicated that teacher support significantly predicted a ۱۳% increase in students' grit and psychological wellbeing and a ۰,۰۳% in academic burnout. This suggests that measures to reduce the academic burnout of students in higher education should be prioritized in second language education through positive teacher support and positive psychology. The study provides valuable insights and recommendations for English language teachers, students, and policymakers and outlines future research directions.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
این پژوهش با استفاده از روش آزمایشگاهی به بررسی تاثیر تصویرگونگی و انسجام متنی بر سهولت پردازش روابط سببی در گفتمان فارسی پرداخته است. برای این منظور، یک آزمایش خواندن با طرح درونازمودنی طراحی شد. مواد آزمایش شامل ۱۲ سناریوی سهجملهای و ۱۲ سناریوی پرکننده بودند. تصویرگونگی و انسجام متنی بهعنوان متغیرهای مستقل آزمایش لحاظ شدند. بهواسطه متغیر انسجام، میزان انسجام جملات اول و دوم سناریوها دستکاری شد. بهواسطه متغیر تصویرگونگی، ترتیب جملات دوم و سوم سناریوها (توالیهای علت-معلول) دستکاری شد. تعداد ۴۸ آزمودنی فارسیزبان سناریوها را خواندند و درستی جملۀ هدف را که رابطه سببی ضمنی بین توالیهای سببی سناریو را با صراحت بیان میکرد، قضاوت کردند. زمان خواندن جملات هدف در هر کدام از گروهها توسط نرمافزار DMDX ثبت و تحلیل شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که هر کدام از متغیرهای تصویرگونگی و انسجام اثر معنیداری را بر زمان واکنش آزمودنیها داشتهاند. بهعلاوه، هیچگونه اثر تعاملی بین متغیرهای تصویرگونگی و انسجام یافت نشد. جمله هدف در گروه دارای انسجام بالا و توالیهای سببی تصویرگونه سریعتر از جمله هدف سایر گروهها خوانده شد. همچنین جمله هدف در توالیهای سببی تصویرگونه با انسجام پایین تقریباً همزمان با جمله هدف در توالیهای سببی غیرتصویرگونه اما دارای انسجام بالا خوانده شد. نتایج این پژوهش تاییدی تجربی بر اهمیت اصل تصویرگونگی در زبان و سهولت درک توالیهای تصویرگونه در توالیهای سببی است. همچنین نتایج نشان میدهند چنانچه بنابر اقتضائات گفتمانی، اطلاعات بهصورت غیرتصویرگونه ارائه شود، وجود رابطه انسجامی بالا با بافت قبلی میتواند کندی پردازش در ساختهای غیرتصویرگونه را جبران سازد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
گفتمان روایی و چینش اجزای آن که جهان روایت را بازنمایی میکند، شرایط دسترسی به جهانبینی و ارزشهای نهفته در متن را فراهم میسازد؛ به همین دلیل در شناخت چندجانبهٔ متن ادبی، اهمیت فراوان دارد. گفتمان روایی، از یک نمونهٔ روایی به نمونهی روایی دیگر تغییر مییابد؛ زیرا تجارب و دریافتهایی که نویسندگان در تعامل با جهان پیرامون خود دارند، تأثیر یکسانی بر شناخت آنها ندارد. در «بیرون از گذشته میان ایوان» اثر «مهری بهرامی» جهانهای مختلف با یکدیگر همزیستی دارند و مرزی میان واقعیت و خیال وجود ندارد. ایدهٔ چندجهانی به فهم گفتمان روایی داستان کمک میکند. هدف اصلی این نوشتار آن است تا با بررسی گفتمان روایی رمان، گزینش عناصری که از طریق آن نویسنده، داستان و جهانبینی حاکم بر متن را میسازد، نشان داده شود. این پژوهش متنمحور است و با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. مسئلهٔ اصلی این نوشتار بررسی مؤلفههایی چون نوع روایت، انواع راوی و پیوند آن با شخصیتها، تجارب بدنمند راوی و شخصیتها و همسو با آن شکلگیری اشیاء زیباییشناختی و نمادین و موقعیتهای مکانی نهفته در روایت است. در این رمان، عملکردهای ذهن راوی و ارتباط او با سایر عناصر سازندهٔ متن، کارکرد هویتی دارند و جهانبینی متن را در راستای به تصویر کشیدن زنی که میخواهد از گذشتهٔ فرهنگی و تاریخیاش عبور کند و خویشتنی تازه از خود بیافریند، بازتاب میدهند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده
دالهای بتنی که تحتتأثیر انفجارهای حوزه نزدیک قرار میگیرند، معمولاً متحمل شکست ترد میشوند. ازجمله خرابیهای ترد رایج میتوان به شکستهایی نظیر scabbing وspalling اشاره کرد. شکست ترد علاوه بر اینکه موجب پاسخ غیرقابلانعطاف و شکننده سازه و سبب آسیبهای بیشتر به سازه میشود، میتواند تولید ترکشهای کوچک و بزرگ و با سرعتهای بالا کند؛ بنابراین برای طراحی دال بتنی تحت بار انفجار، استفاده از روشهایی که منجر به جلوگیری یا کاهش شکستهای ترد و یا تبدیل آنها به شکستهای انعطافپذیر میشوند، ضروری است. فلذا در این مطالعه، با معرفی یک روش عددی با استفاده از نرمافزار المان محدود LS-DYNA و پس از اطمینان از صحت مدلهای عددی با مقایسه با تحقیقات معتبر، به مقاومسازی دالهای بتنی متعارف با استفاده از میلگردگذاری Lacing، تعبیه ورق فولادی، استفاده از شبکه سیمی فولادی و بهکارگیری دال بتنی فوق توانمند پرداخته شده است. طبق تجزیهوتحلیل نتایج مربوط به رفتار ۵ نوع دال تحت بارگذاری انفجاری مشابه، دالهای بتن فوق توانمند نسبت به سایر دالهای بتنی خیز و خرابی کمتری داشته و دالهای بتنی متعارف در مقایسه با سایر دالهای بتنی متحمل خیز و خرابی بیشتری میشوند. بهترین ابعاد در کاهش خرابی دالهای بتن مسلح تقویتشده با ورق فولادی و شبکه سیمی، زمانی است که سطح ورق فولادی و شبکه سیمی از ابعاد سطح خرابی دال مسلح اولیه بزرگتر باشد. وجود شبکه سیمی فولادی باعث کاهش محسوس خرابی دال نسبت به دال متعارف شد. این کاهش خرابی بین ۷۸% الی ۸۹% مشاهده شد. میزان اثرگذاری شبکه سیمی فولادی در کاهش خرابی، زمانی قابلملاحظهتر بود که ابعاد شبکه بزرگتر از ابعاد خرابی دال متعارف باشد. در این حالت، میزان کاهش خرابی بین ۸۲% الی ۸۹% به دست آمد. وجود ورق فولادی با ابعادی بزرگتر از ابعاد خرابی اولیه و در وجه پشتی دال، میتواند باعث کاهش محسوس خرابی دال نسبت به دال متعارف، بین ۵۸% الی ۸۳% شود.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده
سیاست پولی و حبابهای اقتصادی، از مفاهیم مهم در تحلیلهای اقتصادی هستند. سیاست پولی، که به تنظیم عرضه پول و نرخ بهره توسط بانک مرکزی اطلاق میشود، میتواند به ایجاد یا کنترل حبابهای اقتصادی کمک کند. حباب اقتصادی زمانی رخ میدهد که قیمت داراییها بهطور غیرواقعی افزایش یابد، اغلب بهدلیل خوشبینی بیشازحد یا سفتهبازی. در این پژوهش، تأثیر سیاستهای پولی بر حبابهای بازار سهام کشورهای گروه D۸ شامل ایران، ترکیه، اندونزی، مالزی و مصر بررسی میشود. با استفاده از مدل LPPLS، حبابهای مثبت و منفی در بازارها در بازه ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۳ شناسایی شدند. همچنین، مدل VAR پانل برای تحلیل تأثیر شوکهای سیاست پولی بر این حبابها بهکار گرفته شد. نتایج نشان داد که سیاستهای پولی، ابتدا حبابها را بزرگتر میکنند و سپس باعث ترکیدن آنها میشوند، که به رکود اقتصادی و فرار سرمایه منجر میشود. بنابراین، پیشنهاد میشود، بانکهای مرکزی D۸ با افزایش نرخ بهره واقعی و مدیریت شوکهای بازار، از ثبات اقتصادی حمایت کنند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
در بسیاری از داستانهای اساطیری، روایتهای عامیانه و قصههای پریان، تولد قهرمان ابعاد اسطورهای و افسانهای چشمگیری دارد. زمینههای تولد قهرمان و چگونگی آنها بر زندگی پسین او اثر میگذارد و موجب شگفتیهای بسیار در آیندهاش میشود. در بیشتر داستانهایی که خویشکاری تولد در آنها برجسته است، موانعی در تولد قهرمان پدید میآید که کهولت والدین یا ناتوانی آنان برای داشتن فرزند ازجمله آنهاست. نکته درخور توجه در این دسته از داستانها این است که کودک باوجود موانع بسیار بهدنیا میآید و پس از زندگی مخاطرهآمیز و شگفتانگیز به مقام قهرمانی میرسد. این پژوهش به بررسی تولد قهرمان بهعنوان یکی از بنمایههای رایج داستانهای اسطورهای و عامیانه میپردازد. هدف این مقاله، تحلیل روانشناختی تولد قهرمان و طبقهبندی انواع حکایتها براساس نوع تولد وی در قصههاست. شیوه تحقیق تحلیلی- توصیفی است. براساس نتیجه پژوهش، انواع خویشکاری تولد در این دستهها جای میگیرد: تولد بدون منشأ پدر و مادر، تولد با یک منشأ (پدر یا مادر)، ازدواج پادشاه با دختری خاص (گاه پری) برای تولد قهرمان، تولد قهرمان در زمان کهولت پدر و شرط خوردن سیب برای باروری مادر.
واژههای کلیدی:
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
سنت ستیزیهای نوآورانه هابرماس در فلسفه و علوم اجتماعی معاصر (از فلسفههای اجتماعی سیاسی، اخلاق و حقوق گرفته تا جامعهشناسیهای سیاسی وفلسفی) که خود آنها را نوعی بازسازی عقلانی نظریههای کلاسیک و مدرن نام نهاده است؛ بیش از پیش توجه نظریه پردازان معاصر را به نتایج این نوع جامعهشناسی سیاسی فلسفی و فلسفه سیاسی جامعهشناختی، که دارای بار تحلیلی وهنجاری نیز هست، جلب کرده است.
در این میان درخشش دو نظریه کلیدی جامعهشناختی فلسفی هابرماس، کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی، وکاربست و صورتبندیهای مکرر آن در تمام و سرتاسر آثار هابرماسی هم چنان سرزنده بوده و لذا در مواضع نظری گوناگون، جامعهشناختی و فلسفی، به دقت هر چه تمام محل بحثهای انتقادی فراوانی نیز قرار گرفته است.
در این راستا تمرکز مقاله بر تشریح فشرده نقطه نظرات انتقادی (هابرماس پژوهان) بر طرح تحلیلی– هنجاری است که هابرماس فیلسوف – جامعهشناس، در میان واقعیت بودگی و هنجاریت به منظور کاربست کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی در حوزه بهم پیوسته اجتماع – حقوق – سیاست صورت بندی کرده است؛ و از دل آن راهبردی هنجاری برای شکل دادن به نظم- قانون- دموکراسی گفتگویی بیرون آورده است. نظریهای که بدیلی رقیب و جایگزین برای جامعهشناسیهای فلسفی سیاسی حقوقی لیبرالی است.
در این تشریح انتقادی، مقاله (با مفروض گرفتن حداقل شناخت مخاطبان از نظریههای هابرماس و لذا صرف نظر از توضیح مقدمات بحث) هم زمان متکلف تشریح دو وجهه به هم پیوسته از این نظریه جامعهشناختی فلسفی چندسویه (اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی) هابرماسی است: نشان دادن امکانات تحلیلی هنجاری / برجسته سازی محدودیتهای تحلیلی هنجاری.
دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده
نظریهپردازان ادبی از دیر باز تاکنون از چشماندازهایی مختلف به شعر و ماهیت آن نگریستهاند. پیش از همه، افلاطون و ارسطو بودندکه شعر را چونان دیگر مقولههای هنری، تقلید از طبیعت دانستند. این نظریه که سنگ بنای دیگر نظریههای ادبی هم بود تا روزگار معاصر هم تداوم یافت.
در اوایل قرن بیستم و همزمان با پیدایش نظریات جدید فلسفی و زبانشناختی، بوطیقاهایی جدید پدید آمد که در آن برخلاف نظریههای کلاسیک، زبان شعر بتدریج وظیفه انتقال پیام و معنی را از دست میداد.
مطالعه درباره زبان (جنبه عینی) اثر، محور تدریجی معنی یا چند معنایی شعر و نیز دخالت دادن مخاطب در خلاقیت ادبی اثر از جمله برجستهترین ویژگیهای نظریههایی چون صورتگرایی، ساختارگرایی ، نشانهشناسی، تأویل متن و ساختار شکنی است.
یکی از نکاتی که در بررسی تحلیلی این نظریههای شعری بیش از نتایج دیگر به چشم میآید تعدد و تنوع چشماندازهایی است که به واسطه آن، شعر و ماهیت آن بارها مورد کندوکاو و بررسی قرار گرفته است.
دوره ۱، شماره ۲ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از ارائه این مقاله، تحلیل عملکرد شیمیایی بسترهای کاتالیستی پراکسید هیدروژن به دو روش عددی و پارامتری میباشد. عملکرد شیمیایی مناسب بستر کاتالیستی، به عنوان یکی از اجزاء اصلی رانشگرهای تکپیشرانه، نقش به سزایی در رسیدن به دو هدف اصلی در طراحی (کمینهسازی وزن و بیشینهسازی ضربه ویژه) ایفا میکند. بنابراین، بهمنظور بررسی تأثیر قطر گرانول (گویهای) کاتالیستی بر نحوه عملکرد شیمیایی بستر، طول بهینه و میزان افت فشار، شبیهسازیهایی برای بسترهای با قطرهای مختلف گویهای کاتالیستی به قطرهای ۴/۰ الی ۹/۰ صورت پذیرفته است. در شبیهسازیها، پراکسیدهیدروژن ۹۰%، با سرعتی ۰۱۴/۰ متر بر ثانیه به عنوان سیال ورودی تعریف گردیده است. در هر شبیهسازی، تغییرات غلظت اجزاء واکنش در طول بستر کاتالیستی برای ورودی جریان پراکسیدهیدروژن مایع تعیینشده است. محاسبه افت فشار در اثر عبور جریان در طول بستر کاتالیستی، از دیگر فعالیتهای این مطالعه است. نتایج این مطالعه حاکی از آنست که با افزایش قطر گویهای کاتالیستی، میزان سطح مؤثر واکنش کاهش پیداکرده و طول مورد نیاز بستر کاتالیستی جهت تجزیه کامل پیشرانه نیز افزایش مییابد. علاوه بر طول مورد نیاز برای تجزیه کامل پراکسیدهیدروژن، افت فشار ایجادشده در بسترهای کاتالیستی مختلف نیز محاسبه و مورد ارزیابی قرارگرفته است. نتایج بررسی افت فشار بستر کاتالیستی نشان میدهد که در یک سرعت پیشرانه مشخص، در قطر خاصی کمینه افت فشار ایجاد خواهد شد. دلیل این امر برهمکنش تأثیرات میزان سطح واکنش و طول بستر کاتالیستی بر افت فشار ایجادشده در طی فرآیند تجزیه پیشرانه نسبت داده شد. صحهگذاری و تایید نتایج تحلیل با نتایج تجربی صورت پذیرفته است.
دوره ۱، شماره ۲ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
حضور پرکننده در بستر مواد پلیمری از طریق پدیدههای هیدرودینامیک، برهمکنشهای بین پرکننده-پلیمر و پرکننده-پرکننده، باعث تغییر خواص مکانیکی، دینامیکی-مکانیکی، رئولوژیکی و حتی رفتار تورمی مواد مرکب لاستیکی میشود. تورم در مواد مرکب لاستیکی علاوه بر تاثیر مستقیم بر زنجیرهای پلیمر، ساختارهای دیگری مانند شبکهی پرکننده را نیز تحت تاثیر قرار داده بطوری که خواص مکانیکی بطور ناگهانی کاهش یابد. در این تحقیق، مواد مرکب لاستیک نیتریل-سیلیکا در غلظتهای مختلفی از نانوسیلیکای اصلاحشده تهیه شد و با آزمونهای رئولوژی، مکانیکی، دینامیکی-مکانیکی ساختار مواد مرکب ارزیابی و بررسی شد. همچنین مشخص شد که شبکهی پرکننده نمونهای که حاوی مقدار بیش از آستانه اشباع phr۱۳ پرکننده باشد سهم بسزایی در خواص مکانیکی دارد. جهت بررسی اثر تورم بر ساختار سری مواد مرکب تهیه شده، حلالهایی با درجههای مختلفی از حلالیت بکار گرفته شد. خواص مکانیکی مواد مرکب لاستیکی که در هر یک از حلالها به تورم تعادلی رسیدهاند، اندازهگیری شد. افت خواص مکانیکی نمونههای حاوی ۴/۱۴، ۲۰ و phr۶/۲۵ سیلیکا از حالت خشک نسبت به متورم شده در حلال محتوی ۱۵ درصد تولوئن، بسیار چشمگیر است. تغییرات شدید خواص مکانیکی که در کمترین تورم به حذف سریع شبکهی پرکننده نسبت داده میشود. بنابراین کنترل تورم در قطعات لاستیکی مجاور حلال نقش اساسی در عملکرد این قطعات بازی میکند.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در میان شاعران معاصر عرب، احمد مطر از لحاظ شعرهای زیادی که با درونمایۀ اعتراض سروده به چهرهای شاخص و پیشرو بدل شده است. در میان شاعران ایرانی نیز علیرضا قزوه یکی از پیشروان اصلی جریان شعر اعتراض در ادبیات معاصر به شمار میرود. بررسی شعر این دو شاعر حاکی است که اشعار اعتراضی آنان عمدتاً در دو جهت سیاسی و اجتماعی است. البته لبۀ تیز تیغ اعتراضهای شعری احمد مطر علیه حاکمان عرب بوده، بیشتر اعتراضهایش سیاسی است حال اینکه اعتراضات قزوه بیشتر جنبۀ اجتماعی دارد. اعتراض نسبت به فقر و بیعدالتی، فراموش شدن مسأله فلسطین، غفلت و بیخبری جامعه، ظلم و ستم دولتهای استکباری، فراموش شدن ارزشهای دینی و ملی از درونمایههای اعتراضی مشترک بین دو شاعر است.
دوره ۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده
در دهههای گذشته، پژوهشهای گستردهای در حوزه خشونت خانگی بویژه خشونت علیه زنان و کودکان انجام شده است؛ اما در مورد شکل دیگری از خشونت خانگی یا همان خواهر ـ برادرآزاری نه تنها از سوی پژوهشگران کمتوجهی شده است، بلکه اغلب والدین نیز رفتارهای خشونتآمیز فرزندان نسبت به یکدیگر را به مثابه رفتارهای معمول کودکانه نادیده میگیرند. این در حالی است که اغلب این موارد، تاثیرات عمیق و مخرّبی بر رشد و شناخت اجتماعی کودکان میگذارد و به تبع آن در افزایش احتمال ارتکاب رفتارهای مجرمانه نیز اثرگذار است. در این میان، عوامل اجتماعی و فرهنگی پدیده پنهانی هستند که شکل روابط افراد را در خانوادهها مشخص مینماید. پژوهش حاضر به توصیف شیوع خواهر ـ برادرآزاری با هدف بررسی زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانوادههای دانشآموزان پرداخته است.
مطالعه به شیوه پیمایشی در میان ۶۰۰ نفر از دانشآموزان دبیرستانی نواحی یک و شش شهر مشهد با استفاده از پرسشنامه محققساخته در دو بخش خوداعلامی بزهدیدگی و بزهکاری با آلفای کرونباخ ۰,۹۱۸ طراحی، و در سال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ انجام شد. تحلیل دادهها نشان میدهد ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی خانوادهها مانند تحصیلات ناکافی والدین، فقر و بیکاری بر میزان شیوع خشونت میان خواهر و برادرها تاثیرگذار است و دانشآموزانی که به لحاظ زمینههای خانوادگی سطح پایینتری نسبت به سایرین داشتند، خشونت در میان آنها رواج بیشتری داشته است.
این پژوهش نشان میدهد که عوامل اجتماعی و سطح فرهنگی درون خانوادهها، بر میزان خشونت بین فرزندان مؤثر است؛ بنابراین چنانچه جامعهای بتواند از طریق آموزش و رسانه مؤلفههای هنجاری و فرهنگی خانوادهها را تقویت نماید، میتواند سبب ارتقای سلامت خانوادهها شود. قانونگذار ایران با تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹، گامی مهم جهت مقابله با این نوع خشونت رفتاری برداشته است.
واژگان کلیدی: خشونت خانگی، خواهر ـ برادرآزاری، خوداعلامی بزهدیدگی، خوداعلامی بزهکاری، دانشآموزان دبیرستانی شهر مشهد
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
ضمایر منفی و مبهم به لحاظ ویژگیهای ساختواژی، معنایی و کاربرد آنها در ساختارهای نحوی روسی و فارسی را میتوان به نوبه خود یک تفاوت زبانی به شمار آورد. همواره یکی از مشکلات زبانی برای فراگیران زبان روسی و مترجمین آن، درک و کاربرد این ضمایر در کلام میباشد. فراگیران زبان روسی عموماً حتی پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، در استفاده یا ترجمه ساختارهای نحوی با ضمایر مذکور دچار نوعی سردرگمی هستند. این مقاله سعی دارد با بررسی ضمایر «منفی» و «مبهم» در زبانهای روسی و فارسی و نشاندادن تفاوتهای ساختاری آنها در قالب مواد و وقایع زبانی و ساختارهای نحوی، علت این مشکل را بیابد و با توضیح تفاوتهای معنایی- کاربردی، برای رفع آن تلاش نماید. با مطالعه منابع دستور زبان فارسی مشخص شد گاه دستورنویسان فارسی در درک و توضیح ضمایر منفی و مبهم، عملکرد ضعیفی داشتهاند. لازم به ذکر است که ایشان در دستهبندی معنایی و گرامری ضمایر هرگز اسمی از ضمایر منفی به عنوان گروه مستقلی از ضمایر به میان نیاوردهاند که این خود یکی از دلایل عدمدرک آنها توسط فراگیران زبان روسی است. فراوانی وندهای واژهساز ضمایر مبهم در زبان روسی که موجب محدودیت معنایی و کاربردی آنها در زنجیره گفتار میشود، در مقایسه با عناصرِ بسیار اندکِ همگون آنها در زبان فارسی و برخی تفاوتها در ساختهای نحوی جملات منفی در زبانهای موردمطالعه را میتوان از مهمترین دلایل مشکلات درک و کاربرد این ضمایر در زبان روسی دانست. نگارنده این مقاله سعی دارد با اشاره به شباهتها و تفاوتهای این مقوله دستوری در زبانهای موردمطالعه، در جهت رفع مشکلات آموزشی و کاربرد صحیح آنها تلاش کند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده
معارف بهاء ولد از جمله نثرهای صوفیانه فارسی است که به دلیل سبک منحصر به فرد و اسلوب بیانی خاص در توصیف عوالم روحی و احوال عرفانی نویسندهاش، برجستگی و امتیازی خاص یافته است. این اثر که یادداشتهای تنهایی بهاء و نیز دفتر ثبت شادیها و احوال روحانی وی است از منظری زیباشناختی دارای جلوهها و ویژگیهایی است که نه تنها در چارچوب بوطیقاهای (نظریههای ادبی) کهن نمیگنجد بلکه بررسی دقیق آن را از دیدگاه نظریههای ادبی جدید - از جمله صورتگرایی - پذیرفتنی و منطقیتر ساخته است. صراحت و صمیمیت در بیان عواطف روحی و مکنونات قلبی، ابهام شاعرانه و عادت ستیزیهای زبانی و معنایی در بیان عوالم رازناک روحی، الهامها رؤیتها و مکاشفهها، گریز از زبان علمی و رسمی و نگارش خود به خود یادداشتها بدون طرح و اندیشه قبلی، جهشها و چرخشهای ناگهانی کلام، صور خیال تازه و بدیع، همه و همه از دیدگاه صورتگرایان، جزو شگردهایی است که از زبان خودکار و معیار, آشنایی زدایی کرده، موجب شاعرانگی زبان اثر میگردد. این مقاله جنبههای زیباشناختی معارف را از این دیدگاه مورد بررسی قرار داده است.
دوره ۱، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
مرزبندیهای فضایی و مکانی مختص به سطح کلان و بینالمللی نیست، بلکه در سطوح محلی، ناحیهای، منطقهای و ملی قابل نمایان است. این مساله در مناطقی نظیر شهرستان ممسنی که ساختار اجتماعی ماهیت طایفهای دارد، چشمگیر است و با توجه به جو طایفهای حاکم در شهرستان و مرزبندیهای مکانی- هویتی نمود پیدا میکند. بر این پایه، حوزههای فرهنگ، اجتماع و سیاست تحتالشعاع قرار میگیرند. طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی و سیاسی در این حوزهها بهواسطه عواملی نظیر هویت، فضای جغرافیایی، خلق نمادها و ارزشها، تاکید بر مفاهیم خود و دیگری یا انگارههای دوستی، دشمنی و رقابت و سرانجام انتخابات در سطح محلی (شورای شهر و روستا یا مجلس) یکدیگر را قوام میبخشند. این نوع همبستگی در تثبیت عواطف محلی- طایفهای و رفتار سیاسی سنتی- عشیرهای از یکسو و مرزهای ادراکی و فضایی- مکانی از سوی دیگر نقش بسزایی دارند. این وضعیت میتواند پیامدهایی نظیر واگرایی طایفهای، درونگرایی فرهنگی و پُررنگشدن مرزها را به همراه داشته باشد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش استوار است که چه رابطهای بین طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی در شهرستان ممسنی وجود دارد؟ در بیان فرضیه تحقیق به نظر میرسد که طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی بهطور متقابل یکدیگر را قوام میبخشند. روش پژوهش، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و دادههای مورد نیاز به روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی گردآوری شدند. طبق یافتهها طایفهگرایی و مرزبندیهای اجتماعی- سیاسی تاثیرات متقابلی بر یکدیگر داشتهاند؛ بهطوری که در دوران فرمانروایی خوانین، طوایف زمینهساز مرزبندی اجتماعی و سیاسی شدهاند و پس از سقوط خوانین، مرزبندیهای ایلی- عشیرهای نیز در تشدید نگرشهای طایفهای تاثیرگذار بودهاند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
دیدگاه نوخاستهگرایی شباهتهایی با دیدگاه حکمت متعالیه در باب رابطه نفس و بدن دارد. در عین حال و علیرغم این شباهتها، به نظر میرسد تفاوتهایی اساسی در تصویر هستیشناسانه حکمت متعالیه و نوخاستهگرایی در این باره در کار باشد. مسأله اصلی مدنظر این مقاله، تشخیص این تفاوتهاست. نتیجه این تلاش را به طور خلاصه میتوان چنین بیان داشت که مبانی هستیشناختی نوخاستهگرایی، سازگار با یافتههای علمی است در حالی که این امر درباره حکمت متعالیه صدق نمیکند و این مهم، تفاوتهایی اساسی را میان تصویر هستیشناختی حکمت متعالیه و نوخاستهگرایی در باب رابطه نفس و بدن رقم میزند؛ تفاوتهایی که ریشه در مغایرت تصویر کلاسیک یا ارسطویی با تصویر جدید علمی از جهان دارند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
آمارتیا سِن (۱۹۹۳) بهعنوان مهمترین نظریهپرداز معاصر در اقتصاد توسعه، قابلیت را به توانایی و استعداد شخص برای انجام فعالیتهای مفید یا جهت به دست آوردن موقعیتها و شرایط مناسب رفاهی و دستیابی به کارکردها میداند. تحقیقات نشان میدهد که قابلیتهای انسانی نقشی مهم در بهبود عملکرد سازمانها و نهادها ایفاء مینماید. ازآنجاییکه محیطهای ورزشی، محیطهایی پویا هستند که در آنها انسان نقش بسیار مهمی دارد، توسعه قابلیتها و بهتبع آن سرمایههای انسانی میتواند به بهبود شاخصهای عملکردی در سطوح ملی و بینالمللی منجر شود. در این مطالعه به این مسأله پرداخته شده است.