جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای حسامپور
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در سبکشناسی سبکشناسی پیکرهبنیاد با استفاده از ابزارهای رایانهای به بررسی کیفی و کمی دادههای الکترونیکی (پیکره) آثار ادبی پرداخته میشود و از این رهگذر، مؤلفههای سبکی آثار شناسایی میگردد. در این پژوهش کوشش شد با مقایسۀ تعدادی از آثار سیمین دانشور و ابراهیم گلستان، سبک این دو نویسنده با رویکرد سبکشناسی پیکرهبنیاد مشخص شود. بدین منظور، آثار این نویسندگان با ابزارهای رایانهای بررسی پیکره از جمله کلیدواژگی و واژهنمایی در نرمافزار واژهنمای انتکانک بررسی شد. پس از استخراج کلیدواژههای مثبت در این آثار، هر کلیدواژه در بافت واژهنمایی بررسی شد و باتوجهبه حوزۀ معنایی آنها، دستهبندی معنایی انجام شد. بررسی و مقایسۀ کلیدواژههای مثبت نشان داد که حوزههای معنایی «رفتار اجتماعی، کار و حرفه، حالت و دستور» در آثار هر دو نویسنده مشترک است. این اشتراک از لحاظ سبکشناختی میتواند به معیارها و رفتارهای اجتماعی مشابه و همچنین زمان و مکان زندگی و رشد یکسان دو نویسنده مربوط باشد. آثار گلستان، نویسندهمحور و آثار دانشور، مخاطبمحور است. شخصیتهای داستانهای دانشور بسیار زیاد هستند (۱۴ نام با بسامد ۵۰۴) در حالی که گلستان تنها از ۳ نام با بسامد ۱۰۷ استفاده کرده است. در داستانهای گلستان هیچ اشارهای به زیرمجموعۀ دین نشده است؛ درحالیکه در داستانهای دانشور به این زیرمجموعه پرداخته شده است. دانشور در شخصیتپردازیها، با نام بردن از افراد، ارتباط بیشتری با شخصیتهای داستان برقرار میکند.
دوره ۴، شماره ۸ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
بررسیهای میدانی در مناطقی که هنوز بکر و دستنخورده باقی ماندهاند، نشان میدهد که باورهای اساطیری پس از قرنها همچنان زندهاند و با اندکی تغییر و تحول به حیات خود ادامه میدهند. این باورها گاه چنان با زندگی مردم آمیختهاند که بر همۀ ارکان آن تأثیر میگذارند؛ بهگونهای که جداکردن و گاه تشخیص آنها بسیار دشوار است. منطقۀ کوهمرۀ سرخی یکی از منابع غنی اسطورهها و باورهای کهن ایرانی است که پیوندی عمیق و مانا با اسطورهها و باورهای ساکنان سرزمین ایران و حتی بینالنهرین دارد. امروزه بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقۀ کهن مسکونی همچنان باقی مانده است. در این جستار بخشی از باورهای اساطیری بومیان منطقه در قالب اسطورۀ باروری و جشنهای آب واکاوی شده است. همچنین کوشش شده است اگر شباهت و یا تفاوتی میان اسطورههای این منطقه و اسطورههای ایرانی و غیرایرانی وجود دارد، بازنموده شود. اسطورۀ باروری در این منطقه از چهار ضلع زمین، ورزاو، اناهیتا و تیشتر تشکیل شده است که بومیان منطقه دربارۀ هریک باورهای ویژهای دارند. از سوی دیگر دو آیین «کوسۀ کلی» و «قدح رو برد» بازماندۀ آیینهای بارانسازی در این منطقه است.
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده
این پژوهش برآن است تا بر پایه¬ی نظریه ی «خواننده ی نهفته در متن» از ایدن چمبرز، دو داستان از تازه ترین آثار احمدرضا احمدی، پروانه روی بالش من به خواب رفته بود و دخترک، ماهی، تنهایی را بررسی کند. چمبرز، برای شناخت خواننده ی نهفته و ویژگی های او، بررسی چهار عنصر سبک، زاویه ی دید، طرفداری و شکاف های گویا را پیشنهاد می کند؛ عناصری که در کتاب های کودک اهمیت بسیار دارند و نویسنده به یاری آن ها می تواند با خواننده ارتباط برقرار کند و او را به درون متن فرا بخواند. یافته های پژوهش نشان داد، خوانندگان نهفته ی آثار احمدی، کودکانی اندیشمند و توانا با تخیلی ناب و روحی کنجکاو هستند که می توانند از زیبایی های متن لذت ببرند و به کشف مفاهیم نهفته در آن بپردازند. هم چنین عمق و ژرفای آثار او می تواند نوجوانان و بزرگ سالان را نیز به خواندن داستان های او بر انگیزد و لذت مخاطبان سنین دیگر را به دنبال آورد. واژه های کلیدی: احمدرضا احمدی، ایدن چمبرز، خواننده ی نهفته، داستان کودک، پروانه روی بالش من به خواب رفته بود، دخترک، ماهی، تنهایی.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۴ )
چکیده
خانواده بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای قدرت، بهویژه در ارتباط با کودک و نوجوان شناخته میشود و مفهوم آن در دل گفتمانها و در دورههای مختلف، دستخوش تغییرات فراوانی بوده است. در این میان، آثار هنری و ادبی، میتوانند بازتابدهندۀ بخشی از این تغییرات باشند. بهویژه آثار داستانی کودک و نوجوان که در اکثر آنها هم روابط خانوادگی بهعنوان درونمایهای حتمی وجود دارد و هم در بیشتر دورهها متأثر از ایدئولوژیهای همان دوران بوده است. این پژوهش موردی، از پژوهشی کلانتر بر روی آثار داستانی نوجوان از دهۀ ۱۳۵۰ تاکنون برآمده است و برای بیان دیدگاه خود، به دو نمونۀ داستانی از دو دورۀ پیش و پس از انقلاب بسنده کرده است: اولدوز و کلاغها از صمد بهرنگی و کودک و طوفان از حسین فتاحی که به دو گفتمان اصلی مارکسیستی (پیش از انقلاب)، گفتمان انقلاب اسلامی تعلق دارند. هدف اصلی این پژوهش، کشف و واسازی گفتمانهای اصلی حاکم بر بازنمایی خانواده در ادبیات داستانی نوجوان، باتوجهبه ایدئولوژیهای دو دهۀ ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ است. این پژوهش با این هدف شکل گرفته است که تغییر معنایی خانواده را در آثار ایدئولوژیک در دو دورۀ تاریخی بررسی کند؛ چراکه گفتمان خانواده در این آثار، فارغ از نوع ایدئولوژی، دچار استحالۀ معنایی شده و در راستای اهداف ایدئولوژیک ترسیم شده است. رویکرد اصلی این پژوهش، باتوجه به ساختار استعاری گفتمان خانواده در این دورهها، بهره بردن از رویکرد انتقادی به استعاره است و برای این منظور، از روش تحلیل گفتمانی استعاره بهره گرفتهایم. بررسیها نشان میدهد که ساختار اصلی این داستانها براساس استعارۀ کلان «خانواده، جامعه است» شکل گرفته است و خانواده در دل ساختار ایدئولوژیک این آثار، نمایندۀ جامعه و نمودی عینی برای بیان ایدئولوژیهای انتزاعی در جامعه است. خانوادهای که اقتدار آن محکوم به نابودی است و فرزندان علیه آن شورش میکنند. این ساختار، بهصورت الگویی در این نوع آثار تکرار میشود که نشاندهندۀ ساختارهای مسلط فکری است.