جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای حسابی


دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

پرداختن به مقولۀ ادراک عمق و فاصله و تحریف های عامدانه در حوزۀ طراحی شهری، طراحان را قادر می سازد تا از طریق نظم دهی و چیدمان آگاهانۀ کیفیات فضایی به گونه ای مناسب و در راستای مقاصد کلی طراحی، این تجربۀ ادراکی را دستخوش تغییر قرار دهند و بدین طریق آگاهانه مسیری را کوتاه تر و یا بلندتر از شرایط حقیقی آن در ذهن ناظرین و استفاده کنندگان از فضا متبادر سازند. در این مقاله، از میان رویکردهای نظری متعدد موجود پیرامون نحوۀ عملکرد سیستم بصری انسان در رابطه با ادراک عمق و فاصله، به سبب تأکید بیشتر متون علمی انتشار یافته در سال های اخیر و نیز از منظر جامعیت تئوریک، به رویکرد نشانه خواهیم پرداخت. بر اساس این رویکرد در بخش نخست از این مقاله، تلاش گردیده است تا با نگرشی علمی و از دریچۀ نگاه طراحی شهری، شاخص ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر مقولۀ ادراک عمق و فاصله مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند؛ مؤلفه هایی که می توان با تجمیع و یا کاستن از میزان آن ها به طور مستقیم به کنترل نسبی میزان عمق و فاصلۀ ادراکی در فضای کالبدی پرداخت. در ادامه و در بخش دوم نیز به بحث پیرامون تحریف های عامدانه با رویکردی کاربردی و با مدنظر قرار دادن قابلیت به کارگیری آن ها در طراحی ساختارهای کالبدی – فضایی شهری، پرداخته شده است.

دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

پرداختن به مقولۀ ادراک عمق و فاصله و تحری فهای عامدانه در حوزۀ طراحی شهری، طراحان را قادر می سازد تا از طریق نظ مدهی و چیدمان آ گاهانۀ کیفیات فضایی ب هگون های مناسب و همسو با مقاصد کلی طراحی، این تجربۀ ادرا کی را دستخوش تغییر سازند و بدین طریق آ گاهانه مسیری را کوتا هتر یا بلندتر از شرایط حقیقی آن در ذهن ناظران و استفاد هکنندگان از فضا متبادر نمایند. در این مقاله، از میان رویکردهای نظری متعدد موجود درخصوص نحوۀ عملکرد دستگاه بصری انسان برای ادراک عمق و فاصله، به سبب تأ کید بیشتر متون علمی انتشاریافته در سال های اخیر و نیز از منظر جامعیت نظری، ب ه رویکرد نشانه خواهیم پرداخت. بر اساس این رویکرد، در بخش نخست از این مقاله، تاش شده است با نگرشی علمی و از دریچۀ طراحی شهری، شاخ صترین مؤلفه های تأثیرگذار بر مقولۀ ادراک عمق و فاصله بررسی و تحلیل شوند ؛ مؤلف ههایی که م یتوان با تجمیع یا کاستن از میزان آن ها به طور مستقیم به کنترل نسبی میزان عمق و فاصلۀ ادرا کی در فضای کالبدی پرداخت. در ادامه و در بخش دوم به بحث تحریف های عامدانه با رویکردی کاربردی و با مدنظر قرار دادن قابلیت ب هکارگیری آ نها در طراحی ساختارهای کالبدی - فضایی شهری، پرداخت هشده است.

دوره ۶، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۲۷)، ویژه نامه- ۱۳۹۴ )
چکیده

این پژوهش به بررسی انطباق فارس‌نت با شبکۀ واژگانیِ انگلیسی پرینستون (وردنت) می‌پردازد و در پی پاسخ به پرسش‌های زیر است: آیا دسته‌‌های‌ هم‌معنایی که در فارس‌نت‌ بدون تطابق با وردنت‌اند، واژه‌های ویژۀ زبان فارسی‌اند؟ به‌عبارت‌دیگر آیا این واژه‌ها در زبان انگلیسی آمریکایی و یا شبکۀ واژگانی پرینستون واقعاً خلأ واژگانی به‌شمار می‌روند؟ پرسش دیگر اینکه این موارد را چگونه می‌توان تقسیم‌بندی کرد و درصد هرکدام به چه میزان است؟ آیا می‌توان برای بعضی از آن‌ها با کنکاش و بررسی بیشتر معادلی در انگلیسی یا وردنت پرینستون یافت؛ به‌عبارت‌دیگر آیا می‌توان گفت، خلأ واژگانی‌ نیستند؛ بلکه علت، عدم سهولتِ یافتن معادل‌های آن‌هاست؟ به این منظور، با بررسی نمونه‌ای شامل ۲۰۰۰ دستۀ ‌هم‌معنای فارس‌نت به مواردی که بدون انطباق با دسته‌های‌ هم‌معنای وردنت‌اند، پرداخته می‌شود. دسته‌‌های ‌هم‌معنای یادشده استخراج می‌شوند که حدوداً پانزده درصد از نمونه‌ها را به خود اختصاص می‌دهند. طبقه‌بندی و بررسی موارد یادشده حاکی از این امر است که درحدود دوسوم از مواردِ بدون انطباق، واژه‌های ویژۀ زبان فارسی‌اند و یک‌سوم دیگر به علل دیگری بدون‌ انطباق‌اند که بسیاری از آن‌ها واژه‌های ویژۀ زبان فارسی نیستند. در پایان با تکمیل اطلاعات موجود در وردنت و فارس‌نت برای برخی از دسته‌های هم‌معنای بدون ‌انطباق در فارس‌نت می‌توان معادل‌هایی در وردنت یا زبان انگلیسی یافت و با تکمیل اطلاعات وردنت می‌توان میان دسته‌های هم‌معنای فارس‌نت و آن‌ها انطباق برقرار کرد.

دوره ۷، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۳۲)- ۱۳۹۵ )
چکیده

در این پژوهش، روابط معنایی درون‌زبانی اسامی در سه شبکه واژگانی فارس‌نت، یورونت و وردنت پرینستون را مقایسه کرده‌ایم. برای این منظور، ابتدا شبکه واژگانی و روابط موجود بین واحدهای سازنده آن و سپس روابط معنایی موجود بین دسته‌های هم‌معنای اسم در شبکه واژگانی را معرفی کردیم. در این پژوهش، می‌کوشیم به این سؤالات پاسخ دهیم که آیا تفاوتی ازلحاظ نوع و تعداد روابط بین این سه شبکه واژگانی وجود دارد و درصورت وجود تفاوت، علت آن چیست. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی-تطبیقی است و نتایج مقایسه نشان داد که با اینکه چند رابطه محدود استخوان‌بندی این سه شبکه واژگانی را شکل می‌دهند و بین این سه شبکه مشترک هستند، روابط دیگری وجود دارند که بر اطلاعات موجود بین دسته‌های هم‌معنا و درنتیجه بر قدرت و کارایی این ابزارها در پردازش زبان طبیعی می‌افزایند؛ هرچند بیش‌ازحد بودن آن‌ها خود به کاهش توانایی محاسباتی منجر می‌شود و به همین دلیل در فارس‌نت، تعداد روابط متعادل‌تر انتخاب شده است. یافته‌های این پژوهش در ساخت شبکه‌های واژگانی دیگر، ازجمله شبکه‌های واژگانی تخصصی، به‌کار می‌رود.

صفحه ۱ از ۱