۵۳ نتیجه برای حجتی
دوره ۱، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
در این مقاله سعی میکنیم که منطق و متافیزیک هگل را در قلمروی منطق جدید بازسازی کنیم. گراهام پریست مدعی است که میتوان منطق هگل را با خوانشی فراسازگار از منطق جدید که به دوحقیقتباوری موسوم است، تطبیق کرد و او حکم به دوحقیقتباوربودن (Dialetheist) هگل میدهد. در این مقاله، ابتدا گزارش پریست را از دیالکتیک و تناقض دیالکتیکی هگل توضیح میدهیم و سپس دلایل او را له مدعای بالا بررسی میکنیم. برای اینکه بتوانیم مقایسهای میان دوحقیقتباوری و منطق هگل داشته باشیم، بهاختصار و بهصورت غیرفنی معناشناسی (Semantics) یک منطق دایالتیک (Dialetheic) را توضیح میدهیم. در انتها با ایجاد یک پرسش و نقد، سعی میکنیم ادعای پریست را به چالش بکشیم یا دست کم راه را برای بازگشایی مجدد مسئله باز کنیم و به این نتیجه برسیم که منطق و متافیزیک هگل را نمیتوان با منطق فراسازگارِ دوحقیقتباورانه مدل کرد.
دوره ۲، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
مسالهای که در این مقاله پیگیری میکنیم آن است که آیا دوحملگرایی ماینونگی موجه است؛ و فرضیه ما آن است که موجه نیست. بهرغم اینکه نظامهای منطقیِ دوحملگرا ویژگیهای صوری و معناشناختیِ اساساً متمایزی به حمل متداول و حمل ماینونگی (یا رمزانشی یا درونی) نسبت میدهند، خود دوحملگراییِ ماینونگی خلاف شهود است. نشان میدهیم که وجوه اختلاف ادعاییِ این دوگونه حمل، فارغ از طبیعت این حملها هستند. اینکه گزارههای رمزانشی (یعنی آنها که حاوی حمل رمزانشی هستند) صرفاً در قالب نسبتهای یکموضعی صورتبندی میشوند، اینکه نمیتوان از آنها خاصیتهای مرکب انتزاع کرد، اینکه مقید به بستار منطقی، ناتمامیت و ناسازگاری هستند، و اینکه اتفاقی نیستند، هیچیک برآمده از سرشت رمزانش نیست و به کار تمایز نهادن میان انواع حمل نمیآید. همچنین معناشناسیهای نظامهای دوحملگرا تنها هنگامی شهودهای ما درباره طبیعتِ اشیاءِ ماینونگی را پاس میدارند که شهودهای دیگر ما درباره ثبات معنای حمل یا ثبات معنای شیء را نادیده انگارند.
دوره ۳، شماره ۵ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده
عبارت فاصله در علوم مختلف دارای تعاریف معینی است، اما معنی آن در علوم قرآن متفاوت و عمدتاً عبارت از واژههای اواخر آیات است. عدهای نیز میان فواصل و رؤوس آیات فرق میگذارند و فاصله را، در مجموع، شاملتر از واژههای ابتدای آیات میشمارند. از سوی دیگربررسی دلالتهای ضمنی در یک متن، روشی است که براساس آن امکان تمایز نهادن میان مترادفهای زبانی فراهم میشود. پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ به این مهم است که اولاً فاصلهها تا چه اندازه در ایجاد دلالتهای ثانوی و معانی ضمنی یک آیه دخالت دارد؛ و ثانیاً ترجمههای معتبر قرآنی به چه میزان از عهده انتقال این دلالتهای معنایی برآمدهاند. این تحقیق، با روش توصیفی –تحلیلی و با تکیه بر نظریه دلالت های ضمنی بر روی ترجمه فاصله از دو منظر آواشناختی و معناشناختی متمرکز گردیده و بر آن بوده است تا کاهشها و تغییرات معنایی را در ترجمههای قرآن ،در سه بخش سایه خیال، زنگ حروف و تشابههای معناشناختی میان فواصل آیات بررسی کند.. نتایج این تحقیق نشان میدهد که اولاً فاصله، نه تنها دلالتهای یک آیه بلکه گاه کل سوره را نیز به لحاظ نحوی، معنایی و آوایی تحت تأثیر قرار میدهد و دوم این که، با تغییر در نظام آوایی یک متن در ترجمه، بخشی از معنای آن نیز از میان می رود.
دوره ۴، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
فرگه در آثار خود بحث مستقل و مستوفی در مورد دلالتشناسی کلمات نمایهای ندارد. اما در بعضی از آثار خود، به خصوص مقاله «اندیشه»، به مناسبتهایی در مورد بعضی نمایهها اظهار نظر کرده است. حاصل عقیده وی آن است که اگر جملهای داشتیم که شامل کلمه نمایهای بود، آن جمله معنای زبانی دارد اما معنای به اصطلاح فنی، مورد نظر فرگه، ندارد مگر آنکه مرجع آن نمایه مشخص گردد. با توجه به خصوصیاتی که فرگه برای معنا یا اندیشه قایل است، به نظر میرسد رویکرد وی در مورد نمایه را میتوان به سایر عباراتی که مدلول محسوس دارند تعمیم داد؛ به این بیان که برای حصول معنا یا اندیشه، لازم است کلیه قیود زمانی و مکانی و سایر قیود مورد نیاز لحاظ گردند. بدین ترتیب، به نظر میرسد میتوان گفت فرگه همه عباراتی که مدلول محسوس دارند را نمایهای محسوب میکند.
دوره ۴، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۱۴)- ۱۳۹۲ )
چکیده
یکی از مراحل تکوین علم زبان شناسی مرحله گفتمان است که بر مبنای آن، زبان شناسان جایگاه ویژه ای برای گفته پرداز در نظر می گیرند. در این چارچوب جدید زبانی، شاخص های فردی دخیل در تولید آثار زبانی، به عنوان عناصری مهم و تعیین کننده به حوزه مطالعات زبان راه می یابند. البته این مبحث در تاریخ بلاغت اسلامی، موضوعی دامنه دار است که از کشاکش میان دو علم نحو و معانی بر می خیزد. علمای نحو به سیاق داخلی و مقالی کلام و مطابقت ترکیب اجزای آن با اصول دستوری توجه کرده اند، در حالی که علمای بلاغت، خواص و اغراض نهفته در این ترکیبات را با مطابقت دادن آن با زمینه و سیاق بیرونی کلام (مقام) بازکاویدند. در این بین، عده ای نیز توانستند مقال و مقام را (توأمان) مورد توجه قرار دهند و ضمن رعایت اصول و قوانین نحوی، از آن در اندازه گیری میزان عدول از اصل ترکیب اجزای کلام و تبیین معانی و اغراض ثانوی جملات بهره گیرند. در این مقاله قصد داریم با تبیین و تحلیل پاره ای از عناصر زمینه گرای حاضر در گفتمان نی نامه، از جمله ضمایر شخصی، اشاره و عناصر زمانی و با طرح مسئله قبض و بسط کلامی، نخست جایگاه و اهمیت گفته پرداز را در این منظومه نشان دهیم و سپس از طریق همین مؤلفه ها، نیت گوینده را در سازمان دادن به ساز کارهای خوانندگان شفاف تر کنیم. اساساً پرسش اصلی تحقیق این است که آیا می توان با کمک عناصر زمینه گرا از سطح جمله فاصله گرفت تا از دورنمایی کامل تر از جمله به اغراض ثانویه متن نظر انداخت و سرانجام، از آن برای سنجش مطابقت مقال و مقام یاری گرفت؟
دوره ۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
اینجا علیه صورتبندی مساله وحدت گزاره در قالب مسالههای ترتیب، ترکیبپذیری و بازشناسی استدلال میکنیم. مساله بازنمایی را، بر خلاف انتظار، دارای سوگیری به نظریه صدق مییابیم و نشان میدهیم که برخی تقریرها از مساله صدقپذیری گزارهها، بهاشتباه در پی تبیین شرایط صدق آنها هستند. همچنین شواهدی علیه امکان طرح مساله کلاسیک وحدت در مورد برخی گزارههای ساختارمند سراغ میکنیم. مساله صدقپذیری را عامترین پرسش از طبیعت گزاره مییابیم.
دوره ۶، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۲۸)- ۱۳۹۴ )
چکیده
ازجمله ابزارهای زبانی که میتواند محقق را در بررسی ارتباط میان گوینده و مخاطب یاری رساند، «وجهیتها»ی زبانی است که معمولاً در قالب کنشهای کلامی عاطفی نمود مییابد. نظر به اینکه کنشهای عاطفی لازمه گونههایی از متون به شمار میرود که ذهنیتها، احساسات و ارزشهای گوینده در آن پررنگتر جلوه میکند، ازاینرو، در مثنوی نیز که به سبب برخورداری از چندگونگی ادبی، به گوینده امکان میدهد که از خاموشی روحانی خود، به شیوهای مؤثر و خلاق بیرون آید و زبان را همچون واقعیتی اجتماعی و در مسیر ایجاد رشد و ارتباط با مخاطب به کار گیرد، تنوع جهات زبانی امری انکارناپذیر است.
با توجه به ویژگیهای زبان عرفانی، مطالعه آن قسم جهتهای زبانی که حیثیت هستیشناختی و معرفتشناختی متن را منعکس میسازد، حائز اهمیت است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چگونه گوینده با استفاده از گونهای از جهتها که از نظر «منطقی» شهرت دارد، توفیق یافته است تا اندیشهها و احوال خود را در قالب واژهها بریزد و از این طریق، مخاطب را از نظام فکری و ارزشی خود بیاگاهاند. به همین منظور، این مقاله، ضمن اشاره به دستهبندیهای ارائهشده از جهتهای گوناگون زبانی، ابتدا به تبیین ارتباط میان افعال شبهمعین جهتدار با نظام معرفتشناختی حاکم بر متن میپردازد و سپس متن را مطابق با این ابزارها تجزیه و تحلیل میکند.
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
حفظ و بقای سازمانها در محیط رقابتی جدید راهی بهغیراز کسب مزیت رقابتی پایدار برای آنها باقی نمیگذارد. نظر به اینکه مزیت رقابتی مبتنی بر خلاقیت از کلیدیترین عوامل بقای سازمانهای عصر حاضر است، لازم است عواملی که در شکلگیری فرایند خلاقیت سازمانی مؤثرند در تصمیمگیریهای سازمانی موردتوجه قرار گیرند. با توجه به اینکه افراد و عوامل بسیاری درگیر فرایند خلاقیت سازمانیاند، تصمیمگیری در این خصوص ازجمله مسائل پیچیده و ساختنیافته دنیای واقعی محسوب میشود که بهوسیله خواص سیستمهای آشوبناک اداره میشود و روشهای پژوهش در عملیات سخت قادر به بازنمایی و حل آن نخواهند بود. متدلوژی سیستمهای نرم ازجمله روشهای پژوهش در عملیات است که بهمنظور بازنمایی، ساختاردهی و حل مسائل پیچیده به کار میرود. ازاینرو در پژوهش حاضر (که بخشی از رساله دکتری میباشد) ضمن تشریح و بیان مراحل متدلوژی سیستمهای نرم، از چهار مرحله اول متدلوژی سیستمهای نرم چکلند برای بازنمایی و ساختاردهی مسئله خلاقیت پایدارسازمانی استفادهشده است. در این پژوهش بهمنظور دستیابی به دادهها و همچنین دستیابی به اطلاعاتی که برای طراحی مدل مفهومی موردنیاز بود، پس از بررسی پژوهشهای انتشاریافته در حوزه خلاقیت و نوآوری فردی، گروهی، سازمانی از راه جلسههای هدایت و تسهیل شده و مصاحبه عمیق نظر خبرگان و متخصصان جمعآوری شد. در پایان این جلسهها و مصاحبهها ، تصویر غنی، تعریف ریشهای و تحلیل CATWOE و مدل مفهومی برای خلاقیت سازمانی طراحی و توسعه داده شد.
دوره ۸، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۳۶)- ۱۳۹۶ )
چکیده
ماده و ابزار اصلی در مطالعات ادبی- عرفانی را زبان تشکیل میدهد؛ بدین سبب، علم زبانشناسی بیش از هر دانش دیگری میتواند رهیافتهای کاربردی را در این زمینه به ادبیات عرضه کند و حاصل این مطالعات، درعین استفاده متقابل این دو رشته از یکدیگر، شکلگیری حوزهای بینارشتهای باعنوان زبانشناسی ادبی- عرفانی است. یکی از نظریات کاربردی در این میان، نظریه مربوط به پیشانگاشتها و انگارههای زبانی است که با بررسی شرایط اقتضا و تناسب گزاره در محیط و بافتی که در آن اظهار میشود، میتواند ما را در تحلیل برخی جنبههای ناپیدای معنا در یک گزاره معرفتی- ادبی یاری رساند. این مبحث با تمام انواع نظریههای زبانشناسی در تعارض و غالباً واجد صبغهای معناشناختی و گاه کاربردی است. مقاله حاضر درصدد اثبات این مدعاست که چگونه پیشانگاشتهای زبانشناختی میتواند سیر تطور موضوع سماع عرفانی را از طریق ارتباط آن با مقتضیات بافت هستیشناختی، معرفتشناختی و فرهنگی ترسیم کند و درکل، به ارائه مخاطبشناسی ارتباط عرفانی بپردازد. در پایان، این نکته تبیین خواهد شد که دستیابی به پیشانگاشتهای مزبور هدف غایی دو شخصیت نامدار عرفان و ادب، امام محمد غزالی و مولوی بلخی، از ورود به مبحث سماع عارفانه است و کوشش میشود فواید و نتایج آن در سنتهای عرفانی و ادبی آشکار شود.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: این تحقیق عملکرد حرارتی و تهویه داخل طبقات مختلف یک ساختمان مسکونی چهار طبقه را با به کارگیری سه مدل بادگیر در آب و هوای گرم و خشک بررسی میکند. هدف بررسی عملکرد تهویه طبیعی جهت کاربرد مجدد بادگیرها در مجتمع های مسکونی معاصر میباشد.
روش ها: روش تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی میباشد؛ ابتدا با بررسی منابع مختلف مدل بهینه ساختمان مسکونی استخراج گردید. جهت ارزیابی پتانسیل خنک کننده و میزان جریان ، عملکرد سه مدل بادگیر در طبقات مختلف با مدل سازی رایانه ای یا دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) تجزیه و تحلیل شده است.
یافته ها: بادگیر یک طرفه با توجه به متوسط پایین هوای ورودی و منفی بودن جریان هوا در شفت مرکزی کارآمد نیست. بادگیر دو طرفه در ماههای گرم دارای سرعت جریان هوای مثبت است، ولیکن در ساختمان چهار طبقه در طبقات اول و دوم نمیتواند میزان هوای لازم جهت تهویه را در حالت پنجره باز داشته باشد. بادگیرچهار طرفه در حالت پنجره باز در طبقات دارای توان برودتی بالاتر و کارایی بهینه است زیرا میتواند جریان هوا را با سرعت و حجم مناسب برای طبقات اول تا چهارم فراهم کند.
نتیجه گیری: در میان سه نمونه شبیه سازی شده در نرم افزار مشخص گردید که تنها مدل چهارطرفه میتواند کارایی لازم را جهت تهویه در طبقات مختلف داشته باشد. با توجه به برخی نکات خاص جهت به کارگیری مجددبادگیرها معماران و طراحان میتوانند طراحی را بهبود بخشیده و ساختمانی سازگارتر با تهویه طبیعی برای برقراری شرایط آسایش طراحی کنند.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۲۵ )
چکیده
اجمع الباحثون کافه، سواء اکانوا من الایرانیین ام غیر الایرانیین، على ان للثقافه والحضاره الایرانیه النصیب الاکبر والدور الفاعل فی تقدم وسمو البشریه، مما یجعل الانسانیه جمعاء مدینه لها فی عصور ما قبل وما بعد الاسلام وهذه المساهمه الایرانیه فی النهوض بالانسان تسترعی الانتباه وتستوجب التأمل وهی من التألق بمکان لا ینتابه الانتقاد والجرح والتعدیل.
وفی هذه المقاله المختصره، التی یستند القسم الاکبر منها الى اقوال وشهادات الاجانب فی ایران والاسلام ویستلهم مادته منها، نعرض مجموعه الحقائق الداله على المدعى المذکور والمؤیده له، وذلک من خلال عرض مبحثین هما: (ما قبل الاسلام) و(ما بعد الاسلام)، مع عدم الاخذ بعین الاعتبار الترتیب التاریخی لمفردات وتفاصیل المسائل ودقائقهما التی ربما استدعى الامر مراعاتها.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۸۳ )
چکیده
بحث از اسامی تهی، در حال حاضر از مهمترین موضوعات در فلسفه زبان و متافیزیک میباشد. مسائلی از قبیل «آیا اسامی تخیلی بر اشیایی دلالت دارند؟»، «آیا شخصیتهای تخیلی (داستانی) موجودند؟» موجب توسعه چشمگیری در مباحث فلسفی شده است. در این مقاله دو هدف را دنبال میکنیم. اول، به توضیح دیدگاه سه فیلسوف بزرگ معاصر میپردازیم که معتقدند اسامی تخیلی از زمره نامهایی هستند که واقعاً به شخصیتهای تخیلی موجود اشاره دارند. دوم، نظریههای دو فیلسوف (پیتر ون اینواگن و سائول کریپکی) را در این زمینه نقادی کرده نهایتاً از نظریه فیلسوف سوم یعنی نی تن سمن دفاع میکنیم. در کل مباحث، نظریه دلالت مستقیم در مورد معناداری اسامی خاص بهعنوان پیش فرض فراروی ماست.
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده کاهش کیفیت نان های سنتی در چند سال اخیر که مرتبط با نوع آرد مصرفی و فرآیند تولید است بر کسی پوشیده نیست. نانهای سنتی ایران از آردهای با درجه استخراج بالا تهیه میگردند که حاوی املاح معدنی، ویتامین ها و فیبر بیشتری بوده و از نظر تغذیه ای قابل اهمیت می باشند ولی حضور مقادیر بالای اسید فیتیک در سبوس آرد مانع از جذب املاح معدنی پر ارزش شده آسیب های جبران ناپذیری را به مصرف کنندگان وارد می کند. هدف از انجام این تحقیق سنجش میزان اسید فیتیک موجود در آردهای عرضه شده در شهر اهواز به منظور پخت چهار نوع نان سنتی مسطح لواش، تافتون، سنگک و بربری و بررسی تاثیر فرآیند تهیه نان بر مقدار اسید فیتیک اولیه بود. نتایج نشان داد که اسید فیتیک آردها بالا بود (متوسط۹۱/۴۶۴ میلیگرم در صد گرم آرد) و شرایط تهیه خمیر و پخت نان ها کاهش چشمگیری در اسید فیتیک نداشت بطوریکه بیشترین کاهش در نان بربری (متوسط ۴/۳۳ %) و کمترین کاهش در نان لواش (متوسط ۷۹/۱۵ %) مشاهده گردید. متوسط میزان روی آردها ۵۹۲ میلیگرم در صد گرم و متوسط نسبت مولی اسیدفیتیک به روی موجود در نان ها ۶۷/۶۳ بود که نشان از وضعیت نابسامان میزان زیست فراهمی روی داشت. نتایج نشان داد که شرایط پخت نان های شهر اهواز جهت کاهش میزان اسیدفیتیک مطلوب نیست. با توجه به بالا بودن میزان اسیدفیتیک درآردها توصیه می گردد که میزان و نوع کود دهی در مزرعه رعایت و شرایط پخت نان ها اصلاح گردد.
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( کنگره صنایع غذایی مشهد(ویژه نامه)- ۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده ژل پروتئین اساساً بوسیله برهمکنشهای غیر کووالانسی ضعیف پایدار میشود. بکارگیری باندهای کووالانسی جدید سبب تشکیل ژل با خصوصیات و ساختار متفاوت میشود. استفاده از ترانسگلوتامیناز (TG) به منظور ایجاد باندهای کووالانسی در شیر و افزایش درجه پلیمریزاسیون به عنوان روشی کاربردی برای بهبود خواص بافتی و حسی ماست پیشنهاد شده است. بنابراین هدف از این مطالعه تیمار آنزیمی سرد شیر توسط ترانس گلوتامیناز و بررسی تأثیر آن بر ویژگیهای بافت محصول میباشد. برای این منظور آنزیم ترانس گلوتامیناز در چهار سطح غلظت (۰، ۰۱/۰، ۰۲/۰ و ۰۳/۰ درصد) و در سه زمان فعالیت (۱۲، ۲۴ و ۴۸ ساعت) در دمای °C ۵ بکار برده شد. نتایج به دست آمده نشان داد تیمار شیر بوسیله آنزیم TG و همچنین افزایش زمان نگهداری سبب بهبود ویژگیهای بافتی، افزایش ویسکوزیته و کاهش آب اندازی ماست شد. تمامی سطوح غلظت آنزیم از نظر بافت و قوام کیفیت بسیار بالاتری نسبت به نمونه شاهد (فاقد آنزیم) داشتند و حتی استفاده مقدار ۰۱/۰ درصد آنزیم سبب گردید مقدار سفتی بهطور معنیدار از ۰۹۶/۰ به ۱۳۱/۰ گرم و قوام از ۸۷۲/۰ به ۰۴۹/۱ گرم برثانیه افزایش یابد. در میان ۱۰ نمونه ماست تولید شده، نمونه تیمار شده با ۰۳/۰ درصد آنزیم به مدت ۴۸ ساعت دارای بیشترین سفتی و قوام بود و میانگین آن در طی ۲۰ روز نگهداری بهترتیب ۲۰۴/۰ گرم و ۶۴۵/۱ گرم برثانیه گزارش گردید. در هرحال، براساس نتایج بهدست آمده ویسکوزیته نمونه تیمار شده با ۰۳/۰ درصد آنزیم به مدت ۲۴ ساعت (۳۲/۲۴ پاسکالثانیه) بهطور معنیداری بالاتر از بقیه نمونهها بود.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: سموم بوتولینوم (BoNTs) جزء کشندهترین ترکیباتی هستند که تاکنون شناختهشده و عامل بیماری بوتولیسم میباشند. در حال حاضر، تشخیصBoNT در غذا به استفاده از سنجش زیستی روی موش آزمایشگاهی است که یک روش بسیار حساس (محدوده تشخیص pg mL-۱ ۷ تا ۲۰) اما زمانبر میباشد. این روش سریع، اختصاصی و می تواند حساسیتی معادل آزمایش روی موش آزمایشگاهی دارد. هدف از این تحقیق استفاده از روش ساندویچ الایزا جهت شناساییBoNT/B بود.
مواد و روشها: پروتئین نوترکیب ۳۷۰ اسید آمینهای از انتهای کربوکسیل بخش اتصالدهنده سم BoNT/B با وزن مولکولی ۴۵ کیلودالتون به عنوان آنتیژن بیان و به روش کروماتوگرافی تمایلی Ni-NTA خالصسازی شد. آنتیبادی IgG از سرم موشی و خرگوشی با روش کروماتوگرافی تمایلی رزین پروتئین G جداسازی و به روش SDS-PAGE و آزمون الایزا ، تائیدشد. حساسیت و اختصاصیت روش طراحیشده جهت تشخیص آنتیژن نوترکیب BoNT/B-HcC و توکسوئید بوتولینوم تایپ B ارزیابی شد.
نتایج: غلظت آنتیبادی موشی و خرگوشی تخلیص شده به ترتیب ۳ و ۵/۴ میلیگرم از هر میلیلیتر سرم بود. حداقل غلظت پروتئین قابل شناسایی به روش الایزا غیر مستقیم با آنتی بادی تخلیص شده موشی و خرگوشی ۴۷۵ و ۱۱۸ پیکوگرم تعیین شد. با بهینه سازی روش ساندیچ الایزا حداقل۳۰ نانوگرم از آنتیژن نوترکیبBoNT/B-HcC و ۱۴۶ پیکوگرم ازBoNT/B با اختصاصیت بالا شناسایی شد.
نتیجهگیری: روش ساندویچ الایزای طراحی شده می تواند برای شناسایی دقیق و حساس سم کلستردیوم بوتولینوم تیپ B مورد استفاده قرار گیرد. لازم است در آینده کارآیی این روش برای تشخیص سم بوتولینوم در نمونههای محیطی و غذایی ارزیابی گردد.
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش آزمایشگاهی بررسی اثر اسانس گیاهان خوشاریزه و چای کوهی بر تعدادی از باکتریهای بیماری زا موادغذایی بود. این گیاهان از کوه های اطراف خرم آباد جمع آوری و اسانس آنها توسط دستگاه کلونجر استخراج گردید. اجزای تشکیل دهنده اسانس ها توسط دستگاه GC-MS شناسایی و اثر ضدمیکروبی آنها به دو روش انتشار دیسک و میکرو براث دیلوشن بر باکتریهای شیگلا دیزانتری، اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سرئوس بررسی گردید. در این پژوهش به ترتیب مقدار ۳۹ و ۵۸ ماده فرار در اسانس خوشاریزه و چای کوهی شناسایی گردید. آلفا فلاندرن (۰۸/۲۴%)، پی سیمن (۳۲/۱۶%)، کارواکرول (۱۲/۹%) و آلفا پینن (۳۰/۸%) ترکیبات عمده اسانس خوشاریزه و تیمول (۲۳/۱۴%)، ترانس کاریوفیلن (۲۰/۹%)، بتافلاندرن (۹۷/۸%)، اسپاتولنول (۸۴/۵%) و کاریوفیلن اکساید (۷۲/۵%) ترکیبات اصلی اسانس چای کوهی بودند. نتایج نشان داد که اسانس گیاهان خوشاریزه و چای کوهی اثر ضد باکتریایی بوده و بیشترین تاثیر را بر استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب با قطر منطقه بازدارندگی ۸/۲۲ میلی متر و ۵/۳۴ میلی متر داشتند. آزمون حداقل غلظت مهارکنندگی اسانس خوشاریزه نشان داد که باکتری اشرشیا کلی دارای کمترین غلظت بازدارندگی ( ۶/۴ میلی گرم در میلی لیتر) و کمترین غلظت باکتری کشی (۷۵/۱۸میلی گرم در میلی لیتر) بود. بررسی نتایج MIC و MBC اسانس چای کوهی نشان داد که در هر۴ باکتری مورد بررسی، کمترین غلظت بازدارندگی برابر با ۳/۲میلی گرم در میلی لیتر بود. همچنین کمترین غلظت باکتری کشی این اسانس در غلظت ۳/۲ میلی گرم در میلی لیتر بر روی باکتری_های اشرشیا کلی و شیگلا دیزانتری مشاهده شد.
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
با توجه به اینکه فهم عمیق دادههای حسی ـ ادراکی، نقش مؤثری در تحلیل متون عرفانی دارد، این پژوهش تحلیل شطحیات عرفانی را بر پایه نظریه نشانهشناسی احساسات وجهه همت خود قرار داد. تقدم ادراک دیداری بر دیگر دادههای حسی ـ ادراکی و تعامل پایدار این دادهها با یکدیگر، به شطحیات عرفانی وجههای نشانه ـ پدیدارشناختی میدهد. سیالیت، پویایی و انعطاف گزارههای حاصل از حاسههای مختلف و نیز ارتباط پایدار سوژه و ابژه این وجهه دوگانه را تقویت میکند. با این توصیف در این مقاله سعی میشود که با تطبیق الگوی نشانهشناسی احساسات بر شطحیات، حضور گزارههای احساسی و تأثیر پایدار آن در متون ادبی بررسی و تحلیل شود.
دوره ۱۳، شماره ۶۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده استفاده از پوششهای خوراکی روش مناسبی برای کاهش مقدار روغن جذب شده در مواد غذایی است. در این پژوهش اثر مالتودکسترین به عنوان یک پوشش دهنده در سه غلظت (۱، ۳ و ۵ درصد) و همچنین زمان غوطهوری در محلول پوششدهنده (۲ و ۴ دقیقه)، دمای سرخ کردن (۱۷۰، ۱۸۰ و ۱۹۰ درجه سانتیگراد) و زمان سرخ کردن (۵، ۶ و ۷ دقیقه) بر میزان رطوبت، کاهش جذب روغن، رنگ، سختی و ویژگیهای حسی خلالهای سیب زمینی سرخ شده با استفاده از روش سطح پاسخ بررسی شد. یافتهها نشان داد که اثر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رطوبت، پارامترهای رنگی، سختی و میزان چربی خلالهای سیبزمینی سرخ شده معنی دار (۰۱/۰ > p) بود. با افزایش دما و زمان سرخ کردن محتوی رطوبت کاهش ولی میزان جذب روغن و سختی افزایش یافت. نتایج نشان داد که خلالهای سیب زمینی سرخ شدهای که با مالتودکسترین پوشش داده شده بودند از میزان روغن کمتری برخوردار بودند بطوریکه استفاده از پوشش مالتودکسترین، میزان روغن را تا ۹۳/۴۱ درصد کاهش داد. خلالهای پوشش داده شده با مالتودکسترین (محلول ۵% و ۲ دقیقه غوطه وری) که در ۱۷۰ درجه به مدت ۶ دقیقه سرخ شده بودند کمترین مقدار روغن (۹/۱۹%) را داشتند. همچنین، ویژگیهای رنگی و حسی خلالهای سیب زمینی سرخ شده پوشش داده شده با مالتودکسترین تفاوتی با خلالهای بدون پوشش نداشتند. بر اساس نتایج این تحقیق می توان مالتودکسترین را به عنوان یک ماده پوشش دهنده ارزان قیمت و مناسب جهت کاهش روغن خلال سیب زمینی سرخ شده در نظر گرفت.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: از آنجا که زلزله اثرات مخرب بالایی دارد، رسیدن به ساختاری سازهای که بتواند در مقابل نیروهای مخرب جانبی افقی مانند، باد و زلزله؛ پایداری و دوام کافی داشته باشند، یکی از اهداف معماران و مهندسان طراح بلندمرتبه است. در این تحقیق به دنبال معرفی الگوی طبیعی زنده ای هستیم که ما را به سوی تأمین استحکام سازهای در مقابل نیروی جانبی زلزله و کاهش آثار تخریبی آن به کارایی مناسب سوق دهد.
روش ها: روش پژوهش حاضر، بصورت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، تحلیل داده ها به روش دلفی متخصصین و با سنجش اعتبار دادهها طبق نظرات ۴۶ نفر از متخصصین رشتۀ معماری و سازه به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند صورت گرفته است. نتایج حاصل از پیمایش با تحلیل نتایج پرسشنامه ها به روش های دستی و نرم افزار تحلیل داده های آماری SPSS در تبیین تحلیلی عوامل اصلی انجام شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که تحقق پایداری لرزهای ساختمان های بلندمرتبه، به کمک چهار عامل ترکیبی اصلی: «معماری لرزه پذیر طبیعتگرا»، «معماری سبز پایدار»، «معماری پایدار محیطی» و «هندسه لرزه پذیر پایدار» بعنوان شاخصه های اصلی در طراحی معماری برج بایونیک لرزه پذیر میسر می باشند.
نتیجه گیری: در پایان براساس چهار راهبرد اکتشافی حاصله، تبیین راهکارهای متناسب با نتایج تحقیق یعنی اصول نظری: عامل تحقق معماری پایدار لرزهپذیر بلندمرتبه با الگوگیری از موجودات زنده، به عنوان دستاورد منطبق با خواسته ها و معیارهای کسب شده در تحقیق حاضر، ارائه شده اند. نتیجه کار تحقیق بیانگر آن است که برجهای پایدار لرزه پذیر با الگوی موجودات زنده به نحو احسن از توانمندی لازم در مقابل زلزله برخوردارند
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۲ )
چکیده
این مقاله درصدد است با تکیه بر مبانی نشانهشناسی چارلز سندرس پیرس، فیلسوف پراگماتیست و نشانهشناس آمریکایی، و با الهام از آرای رابرت نویل (۱۹۹۶)، که به مناسبسازی الگوی پیرس در ساحت زبان دین مبادرت کرده است، با رویکردی توصیفی ـ انتقادی الگوی تفسیری نمادهای عرفانی را، که در این نوشتار «الگوی عاطف به تکامل» نامیده شده است، تبیین کند. به این منظور، در بخش اول، به تعریف جایگاه استعاره در میان انواع نشانهها در طبقهبندی پیرس میپردازد. سپس، دربارۀ سازوکار تفسیر نمادهای عرفانی در قالب دو فرایند نشانهپردازی گفتوگو میکند و در پایان، نحوۀ شکلگیری شبکۀ معنایی نماد ـ استعارهها را با تلفیق هر دو فرایند یادشده توضیح میدهد. در این مقاله، برای نخستین بار، دو فرایند متمایز در نشانهپردازی (سمیوزیس) پیرسی شامل: استعلایی و غیراستعلایی شناسایی و تعریف و نقش هریک در ایجاد زنجیرۀ معنایی میان نشانهها از یک سو؛ و میان نشانه با مصداق یا مدلول آن از دیگر سوی، تبیین شده است. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، طرح مفاهیمی چون حیث تفسیری، بافت معنایی و دامنۀ ارجاعی و نقش هریک در تفسیر نظاممند یک نشانه است.