جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای حاجی تبار


دوره ۱۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده

ادبیات تطبیقی، به بررسی روابط، شباهت‌ها و تفاوت‌های ادبی کشورهای گوناگون با یکدیگر می‌پردازد. این امر، موجبات آشنایی و تبادل فرهنگی و ادبی کشورها با یکدیگر را فراهم می‌سازد؛ البته امروزه نحله­های جدید ادبیات تطبیقی مانند مطالعات فرهنگی ایجاد شده که این امکان را میسر ساخته تا در متن و بطن ادبیات یک ملّت نیز مطالعات تطبیقی گوناگونی انجام گیرد. امروزه خوانش رمان در جوامع گوناگون تنها جنبه سرگرمی ندارد؛ بلکه ابزار ارزشمندی است که نویسنده از آن در نشر مسائل، افکار و انتقادات اجتماعی و سیاسی بهره می­گیرد. در پژوهش پیش رو، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی مشترک در دو اثر «شریک جرم» از جعفر مدرس­صادقی و «در نبردی مشکوک» از جان اشتاین­بک پرداخته شده است. بررسی تطبیقی این دو اثر نشان می‌دهد، هر دو نویسنده دارای اهداف و آمالی هستند که ریشۀ اجتماعی و سیاسی دارند و همین اهداف اجتماعی، بن­مایۀ اصلی دو اثر را تشکیل می‌دهد. اگرچه این دو رمان در مضامین اجتماعی مانند جنبش‌های اجتماعی، اعتصاب، سرکوب، تبعیض و مسائل سیاسی با یکدیگر شباهت دارند، امّا شیوۀ پرداخت آن­ها در این موضوعات در برخی موارد تفاوت­هایی دارد برای مثال جان اشتاین­­بک به شکل صریح­تری مسائل را بیان می‌کند، اما مدرس ­صادقی مسائل را در لفافه منعکس می­کند. قریب به انفاق شخصیت­های هر دو رمان را افرادی تشکیل می‌‌دهد که در زندگی خود کنشگران جدی سیاسی و اجتماعی به شمار می­آیند؛ به همین دلیل، تمام حوادث دو رمان در پیوند با یک چالش اجتماعی شکل می­گیرد و قصه حول محور آن ماجرا پیش می­رود.
 

دوره ۱۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده

از دیرباز تاکنون، درد و رنج یکی از جلوه‌های برجستۀ زندگی بشری بوده است. این دو مفهو،م همواره معانی و مصادیق متعددی در زندگی انسان‌ها داشته که گاهی مخرب و گاهی سازنده بوده و طی ادوار گوناگون نیز همواره، بازتاب گسترده‌ای در ادبیات داشته است. با بررسی آثار نویسندگان و شاعران، می‌توان به گونه‌های متفاوت و مشخصی از درد و رنج در این آثار دست یافت. در پژوهش پیش رو، به روش تحلیلی- توصیفی، به گونه­شناسی درد و رنج در آثار دو شاعر معاصر ایرانی و عربی، یعنی «نیما یوشیج» و «نزار قبانی» به‌طور تطبیقی پرداخته­ شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد، می‌توان به گونه‌های مشترکی از ساحات گوناگون درد و رنج، مانند رنج­های­ ناشی از عشق، شاعر بودن، رنج ظلم و استبداد و درد اجتماعی در آثار هر دو شاعر دست یافت که دو گونۀ نخست از درد و رنج­های یادشده، بیشتر ماهیتی شخصی و فردی دارند و دو گونه دیگر، بیشتر ناظر بر رنج­های کلی و بشری هستند که این امر مهم گویای این است که درد و رنج در نظام فکری این دو شاعر، ساحتی چندگانه دارد و تک‌بعدی نیست. دغدغه­مندی و تصویرگری نیما یوشیج و نزار قبانی از مسائل جامعه سبب شده تا اشعار هر دو شاعر با انعکاس درد و رنج فراوان همراه گردد که البته این درد و رنج، از ناامیدی و بداندیشی سرچشمه نمی‌گیرند و به پوچ‌گرایی نیز منتهی نمی‌شوند؛ بلکه اغلب ریشه در امید به ایجاد تغییر دارند.
 

دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ )
چکیده

ادبیات، به‏ویژه ادبیات عامه، بستری مناسب برای ظهور انگاره‌های کهن‌الگویی به شمار می‌رود، زیرا قریب به‌اتفاق افسانه‌ها و داستان‌های عامه تا حد زیادی در فعالیت‌های ناخودآگاه جمعی انسان ریشه دارد. نقد کهن‌الگویی، رویکردی تلفیقی و میان‌رشته‌ای است که نشان‌دهنده چگونگی حضور ناخودآگاه جمعی یونگی در آثار ادبی است. درواقع، بشر از دیرباز تاکنون به وجود و نقش اسطوره و کهن‏الگو، معتقد بوده که این امر موجب شده کهن‏الگوها در پستوی ضمیر ناخودآگاه جای گیرند؛ از این رو آثار شکل‏گرفته در این حوزه، یکی از مناسب‏ترین تجلی‏گاه‏های کهن‌الگوها محسوب می‌شوند. همسو با این اصل، منظومه طالب و زهره، یکی از قصه‌های بومی برخاسته از فرهنگ عامۀ مازندران است که بن‏مایه‏های آن، دارای عمق تاریخی و اساطیری است. در بین مردم عامۀ مازندران، برخی این منظومۀ غنایی را سرگذشت طالب آملی، شاعر بلندآوازه سبک هندی، دانسته‏اند. با توجه به اشتراکاتی که میان این منظومه و کهن‌الگوها مشاهده می‌شود، در این پژوهش به بررسی آن براساس نقد کهن‌الگویی به روش تحلیل کمّی و کیفی و براساس آرای کارل گوستاو یونگ پرداخته شده و ضمن آوردن تعاریفی نسبتاً گویا و جامع از کهن‌الگوها و نمادهای کهن‌الگویی، میزان و چگونگی بهره‏گیری شاعر از کهن‌الگوهایی چون آنیما، نقاب، سایه، سفر و آب سنجیده شده است.
 


صفحه ۱ از ۱