۴۳ نتیجه برای جوینده
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( کنگره صنایع غذایی مشهد(ویژه نامه)- ۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده ژل پروتئین اساساً بوسیله برهمکنشهای غیر کووالانسی ضعیف پایدار میشود. بکارگیری باندهای کووالانسی جدید سبب تشکیل ژل با خصوصیات و ساختار متفاوت میشود. استفاده از ترانسگلوتامیناز (TG) به منظور ایجاد باندهای کووالانسی در شیر و افزایش درجه پلیمریزاسیون به عنوان روشی کاربردی برای بهبود خواص بافتی و حسی ماست پیشنهاد شده است. بنابراین هدف از این مطالعه تیمار آنزیمی سرد شیر توسط ترانس گلوتامیناز و بررسی تأثیر آن بر ویژگیهای بافت محصول میباشد. برای این منظور آنزیم ترانس گلوتامیناز در چهار سطح غلظت (۰، ۰۱/۰، ۰۲/۰ و ۰۳/۰ درصد) و در سه زمان فعالیت (۱۲، ۲۴ و ۴۸ ساعت) در دمای °C ۵ بکار برده شد. نتایج به دست آمده نشان داد تیمار شیر بوسیله آنزیم TG و همچنین افزایش زمان نگهداری سبب بهبود ویژگیهای بافتی، افزایش ویسکوزیته و کاهش آب اندازی ماست شد. تمامی سطوح غلظت آنزیم از نظر بافت و قوام کیفیت بسیار بالاتری نسبت به نمونه شاهد (فاقد آنزیم) داشتند و حتی استفاده مقدار ۰۱/۰ درصد آنزیم سبب گردید مقدار سفتی بهطور معنیدار از ۰۹۶/۰ به ۱۳۱/۰ گرم و قوام از ۸۷۲/۰ به ۰۴۹/۱ گرم برثانیه افزایش یابد. در میان ۱۰ نمونه ماست تولید شده، نمونه تیمار شده با ۰۳/۰ درصد آنزیم به مدت ۴۸ ساعت دارای بیشترین سفتی و قوام بود و میانگین آن در طی ۲۰ روز نگهداری بهترتیب ۲۰۴/۰ گرم و ۶۴۵/۱ گرم برثانیه گزارش گردید. در هرحال، براساس نتایج بهدست آمده ویسکوزیته نمونه تیمار شده با ۰۳/۰ درصد آنزیم به مدت ۲۴ ساعت (۳۲/۲۴ پاسکالثانیه) بهطور معنیداری بالاتر از بقیه نمونهها بود.
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش آزمایشگاهی بررسی اثر اسانس گیاهان خوشاریزه و چای کوهی بر تعدادی از باکتریهای بیماری زا موادغذایی بود. این گیاهان از کوه های اطراف خرم آباد جمع آوری و اسانس آنها توسط دستگاه کلونجر استخراج گردید. اجزای تشکیل دهنده اسانس ها توسط دستگاه GC-MS شناسایی و اثر ضدمیکروبی آنها به دو روش انتشار دیسک و میکرو براث دیلوشن بر باکتریهای شیگلا دیزانتری، اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سرئوس بررسی گردید. در این پژوهش به ترتیب مقدار ۳۹ و ۵۸ ماده فرار در اسانس خوشاریزه و چای کوهی شناسایی گردید. آلفا فلاندرن (۰۸/۲۴%)، پی سیمن (۳۲/۱۶%)، کارواکرول (۱۲/۹%) و آلفا پینن (۳۰/۸%) ترکیبات عمده اسانس خوشاریزه و تیمول (۲۳/۱۴%)، ترانس کاریوفیلن (۲۰/۹%)، بتافلاندرن (۹۷/۸%)، اسپاتولنول (۸۴/۵%) و کاریوفیلن اکساید (۷۲/۵%) ترکیبات اصلی اسانس چای کوهی بودند. نتایج نشان داد که اسانس گیاهان خوشاریزه و چای کوهی اثر ضد باکتریایی بوده و بیشترین تاثیر را بر استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب با قطر منطقه بازدارندگی ۸/۲۲ میلی متر و ۵/۳۴ میلی متر داشتند. آزمون حداقل غلظت مهارکنندگی اسانس خوشاریزه نشان داد که باکتری اشرشیا کلی دارای کمترین غلظت بازدارندگی ( ۶/۴ میلی گرم در میلی لیتر) و کمترین غلظت باکتری کشی (۷۵/۱۸میلی گرم در میلی لیتر) بود. بررسی نتایج MIC و MBC اسانس چای کوهی نشان داد که در هر۴ باکتری مورد بررسی، کمترین غلظت بازدارندگی برابر با ۳/۲میلی گرم در میلی لیتر بود. همچنین کمترین غلظت باکتری کشی این اسانس در غلظت ۳/۲ میلی گرم در میلی لیتر بر روی باکتری_های اشرشیا کلی و شیگلا دیزانتری مشاهده شد.
دوره ۱۴، شماره ۶۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده داهی یک فراوردهی تخمیری شیر سنتی کشور هند است که از نظر ظاهر و قوام مشابه ماست ساده میباشد. داهی در مقایسه با ماست اسیدیتهی پایینتری دارد و بنابراین به نظر میرسد که در تولید محصولات پروبیوتیک یا سینبیوتیک موفقتر عمل نماید. هدف از این مطالعهبهینهیابی فرآیند تولید وارزیابی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و میکروبی داهی سینبیوتیک با استفاده از روش سطح پاسخ (RSM) توسط طرح باکس بنکن میباشد. اینولین (۵/۲-۰ درصد)، کتیرا (۰۶/۰-۰ درصد) و زمان نگهداری (۱۹-۱ روز) فاکتورهایی بودند که تأثیر آنها بر متغیرهای وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت بهینهسازی متغیرها سه صفت میزان سفتی، آباندازی و زندهمانی باکتریهای پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (LA-۵) به عنوان پاسخ درنظر گرفته شد. در نهایت بر اساس ضریب تبیین کلی (۲R)، ضریب تبیین اصلاح شده و ضریب پراکندگی (CV)، توانایی و برازش مناسب مدل نشان داده شد. مقادیر۲R در مدل درجه دوم رگرسیونی برای سفتی، آباندازی و شمارش میکروبی در داهی سینبیوتیک به ترتیب ۹۹/۰، ۹۱/۰، ۹۸/۰ بهدست آمد. افزایش در غلظت اینولین و زمان نگهداری باعث بهبود در سفتی و کاهش آباندازی محصول شد. افزایش درصد کتیرا تا غلظت ۰۳/۰ باعث بهبود سفتی گردید، درحالیکه در غلظت ۰۶/۰ درصد اثری منفی مشاهده شد. افزایش غلظت کتیرا و اینولین بر شمارش پروبیوتیکی محصول تأثیر مثبت و مدت زمان نگهداری تأثیر منفی در این زمینه داشت. براساس نتایج بهدست آمده از انجام آزمایش بهینهسازی، غلظت ۵/۲ درصد اینولین به همراه ۰۳/۰ درصد کتیرا در مدت زمان نگهداری ۱۸ روز به عنوان شرایط بهینه تعیین گردید.
دوره ۱۴، شماره ۶۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده پنیر ﺳﻔﯿﺪ، یکی از انواع رایج و معروف پنیر در منطقه خاورمیانه است. در ایران نیز این نوع ﭘﻨﯿﺮ در شکل فراپالایش، ﻣﺼﺮف ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺟﺰء اﺻﻠﯽ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ دارد. با اﻓﺰاﻳﺶ آﮔﺎﻫﻲ ﻣﺮدم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﭼﺮﺑﻲ، ﺗﻘﺎﺿﺎ برای ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻏﺬاﻳﻲ ﻛﻢﭼﺮب از ﺟﻤﻠﻪ ﭘﻨﻴﺮﻫﺎی ﻛﻢچرب افزایش یافته است. نمونههای پنیر سفید ایرانی فراپالوده در سه غلظت صمغ فارسی (۰، ۱/۰ و ۲/۰ درصد) و صمغ درخت بادام (۰، ۱/۰ و ۲/۰ درصد)، در سه سطح چربی (۳، ۵/۶ و ۱۰ درصد) از طریق اندازهگیری ویژگیهای فیزیکوشمیایی، حسی و رنگ با استفاده از روش سطح پاسخ ارزیابی گردیدند. تأثیر کاهش چربی و استفاده از دو هیدروکلوئید بهکار رفته روی پنیر فراپالوده تولیدی به وسیله نمودارهای سطح پاسخ بررسی گردید و سپس مطلوبترین نمونه پنیر کمچرب بر اساس مشابهت به نمونه شاهد پرچرب تعیین شد. نتایج حاصل از بهینهسازی حاکی از آن بود که با استفاده از غلظت ۲/۰ درصد صمغ فارسی و ۱۴/۰ درصد صمغ بادام و ۱۰ درصد چربی در فرمولاسیون پنیر سفید ایرانی فراپالوده میتوان پنیری کمچرب با ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، حسی و رنگ مطلوب تولید نمود. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که با بهکارگیری هیدروکلوئیدهای بومی به عنوان جایگزین چربی در فرمولاسیون پنیر کمچرب میتوان معایب مربوط به کاهش چربی را در این محصول بهبود بخشید.
دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده تراوه، محصول جانبی تولید شده از فرایند فراپالایش شیر یا آب پنیر میباشد که به دلیل طعم نامطلوب چندان مورد توجه تولیدکنندگان مواد غذایی و محققین قرار نگرفته است. یکی از بهترین راه حلهایی که میتواند جهت استفاده عموم مصرف کنندگان از این ضایعات پیشنهاد گردد، تولید نوشیدنیهای پروبیوتیک میباشد. به این ترتیب، علاوه بر افزایش ارزش غذایی پساب، میتوان محصولی نسبتاً ارزان با خواص عملکنندگی و درمانی قابل توجه تولید نمود. در این تحقیق، ابتدا فرمولاسیون نوشیدنی میوه ای برپایه تراوه با استفاده از روش سطح پاسخ درقالب طرح مرکب مرکزی بهینه گردید. بر اساس نتایج آزمونهای ابتدایی، مقادیر تراوه (ml ۰۴/۹۷-۹۵/۱۲)، آب (ml ۲۲/۷۰-۷۷/۱۹) و کنسانتره پرتقال (g ۰۴/۱۶-۵۹/۵) به عنوان متغیرهای ثابت آزمایش درنظر گرفته شد. با ارزیابی نتایج، فرمول بهینهای شامل ۶۳/۴۵ میلیلیتر آب، ۷۵/۳۸ میلیلیتر تراوه و ۱۴ گرم کنسانتره تعیین شد. پس از پاستوریزاسیون نوشیدنی بهینه، این نوشیدنی با استفاده از باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (LA۵) تلقیح شد و به مدت ۴ هفته در یخچال (دمای °C۴) نگهداری گردید و آزمون های فیزیکوشیمیایی، حسی و میکروبی مورد نظر انجام پذیرفت. نتایج نشان داد نوشیدنیها در تمامی مدت ۲۸ روز نگهداری، حاوی تعداد قابل توجهی باکتریهای پروبیوتیک (cfu/ml ۱۰۷<) بودند. نوشیدنی پرتقالی تهیه شده پس از پایان دوره نگهداری حاوی مقدار g۱۰۰ mg /۴۸/۲۲ فنل کل، خواص آنتیاکسیدانی µmol/g ۴۸/۱ برحسب ترولکس و µmol/g۶۳/۳ برحسب آهن II و مقدار g ۱۰۰ mg /۳/۷ ویتامین C بود.
دوره ۱۴، شماره ۶۶ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
تبدیل شیر از حالت مایع به پودر قابلیت نگهداری آن را افزایش میدهد بطوریکه میتوان پودر شیر را حتی در دمای محیط برای مدت حدود یک سال بدون کاهش قابل توجه کیفیت فراورده نگهداری نمود. انواع پودرهای شیر با توجه به کیفیتشان، کاربردهای خاصی در تولید مواد غذایی دارند. با ارتقاء ویژگیهای کیفی پودرهای شیر، تولیدکنندگان قادر به تولید مواد غذایی با خواص عملگرایی و کیفیت بالاتر میباشند. آنزیم ترانسگلوتامیناز میکروبی (MTGase) از طریق اتصالات درون و برون مولکولی میان پروتئینها، پپتیدها و انواع آمینهای اولیه قادر به اصلاح ویژگیهای ساختاری مواد غذایی حاوی پروتئین میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تیمار آنزیمی MTGase شیر کمچرب (۵/۱درصد چربی) بر میزان جریانپذیری پودر حاصل بود. در این پژوهش ۵ سطح غلظت آنزیم (۰، ۰۰۵/۰ ، ۰۱/۰ ، ۰۱۵/۰ و ۰۲/۰ درصد) در سه شرایط دمایی مختلف (°C۳۵ به مدت ۸ ساعت، °C۴۰ به مدت ۴ ساعت و °C۴۵ به مدت ۲ ساعت) بهکار گرفته شد. نتایج نشان داد تیمار شیر با آنزیم سبب کاهش دانسیته توده و دانسیته ضربهای گردید و مقدار پیوستگی و تراکمپذیری پودر کاهش یافت. این شرایط سبب شد تا قابلیت جریان پودر بهبود یابد و کیفیت پودر تولید شده با کمک آنزیم افزایش یابد. براساس نتایج آنالیز دادهها، بهترین قابلیت جریان پودر با توجه به پایینترین مقادیر پیوستگی و تراکمپذیری محصول هنگام تیمار آنزیمی شیر در غلظت ۰۲/۰% آنزیم و دمای °C۴۵ بهدست آمد.
دوره ۱۴، شماره ۶۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
پنیر فتای فراپالوده بهعنوان محصول لبنی با ارزش، دارای بیشترین مصرف سرانه در بین انواع پنیر در ایران میباشد. با این وجود این نوع پنیر دارای مقادیر بالایی چربی است که تهدیدی برای سلامتی مصرفکنندگان میباشد. از سوی دیگر، کاهش میزان چربی این محصولات، با افت کیفیت رئولوژیک آنها همراه خواهد بود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بهبود ویژگیهای رئولوژیک پنیر فراپالایش کمچرب از طریق تلفیق پروتئینهای کنستانتره پروتئین آبپنیر (WPC) (سطوح مختلف جایگزینی حجمی/حجمی ۰ تا ۱۶% محلول WPC با رتنتیت کمچرب) همراه با تیمار آنزیمی ترانسگلوتامیناز (درمحدوده ۰ تا ۲ واحد آنزیم بهازای هرگرم پروتئین) صورت پذیرفت. یافتههای آماری نشان داد کاهش چربی باعث افزایش پارامترهای تنش در نقطهگسیختگی، مدول یانگ، مدول ذخیره و مدول افتپنیر و به طور کلی نامطلوبشدن بافت پنیر فراپالایش کمچرب میشود. این در حالی بود که با تلفیق WPC در شبکه پنیر، نسبت رطوبت به پروتئین بهگونه معنیداری افزایش پیدا کرد که بهنوبه خود منجر به بهبود ویژگیهای رئولوژیک شد. نتایج حاکی از آن بودند که تیمار آنزیمی ناتراوه بویژه در غلظتهای بالای ترانسگلوتامیناز منجر به نامطلوبشدن بافت پنیر حاصله از نقطه نظر پارامترهای رئولوژیک مورد بررسی میشود. نتایج بهینهسازی فرمولاسیون پنیر فراپالایش کمچرب با روش سطحپاسخ نشان داد که تلفیق ۷۵/۱۲% محلول WPCبه فرمولاسیون پنیر فراپالایش حاوی۵۳/۵% چربی و تیمار آنزیمی آن با ۴۰۵/۰ واحد، منجر به تولید محصولی کمچرب با ویژگیهای رئولوژیک مطلوب خواهد شد. ویژگیهای رئولوژیکی نمونه بهینه نزدیک به نمونه پرچرب (حاوی ۱۶ درصد چربی) بود و ریزساختار آن تخلخل بیشتری نسبت به نمونه شاهد کمچرب داشت. همچنین نتایج ارزیابی حسی نشان داد که نمونه بهینه نسبت به همتای کمچرب خود، از مقبولیت به مراتب بالاتری نزد مصرفکنندگان برخوردار میباشد.
دوره ۱۴، شماره ۶۸ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش تأثیر تیمار آنزیمی ترانسگلوتامیناز (۲-۰ واحد به ازای هر گرم پروتئین شیر) و ایزوله پروتئینهای آبپنیر (۶-۰ گرم در هر لیتر شیر) بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، بافتی و ارگانولپتیکی پنیر سفید آبنمکی کمچرب (۴/۴-۱/۰ درصد چربی شیر)مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای آماری نشان دادند که کاهش چربی باعث کاهش معنیدار نسبت رطوبت به پروتئین و به دنبال آن، افزایش سفتی، پیوستگی و ارتجاعپذیری و کاهش بازده، چسبندگی و پذیرش حسی پنیر سفید آبنمکی میشود. پروتئینهای آبپنیر علیرغم بهبود چشمگیر ویژگیهای بافتی، از تأثیر معنیداری بر امتیاز کلی ارزیابی حسی پنیر سفید آبنمکی کمچرب برخوردار نبودند که علت آن را میتوان به اثر منفی قابل ملاحظه آنها بر مقبولیت طعم این نمونهها نسبت داد. بسته به غلظت پروتئینهای آبپنیر، افزایش غلظت آنزیم ترانسگلوتامیناز تا یک سطح بحرانی، سبب افزایش نسبت رطوبت به پروتئین و در نتیجه افزایش بازده و کاهش سفتی، پیوستگی و ارتجاعپذیری پنیر کمچرب گردید ولی در مقادیر بالاتر آنزیم، کاهش مطلوبیت پارامترهای بافت مشاهده شد. نتایج بهینهسازی نشان داد که بهترین نمونه با خواص حسی و بافتی مطلوب زمانی حاصل میشود که فرمولاسیون پنیر شامل ۹۹/۰% چربی شیر، ۹۱/۰واحد آنزیم ترانسگلوتامیناز و ۰۵/۵ گرم WPI به ازای هر لیتر شیر باشد.
دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
در این تحقیق، تأثیر افزودن صمغ فارسی در غلظتهای ۰۵/۰، ۱/۰ و ۱۵/۰ درصد و صمغ دانه بالنگو شیرازی (Lallemantia royleana) در غلظتهای ۰۲۵/۰، ۰۵/۰ و ۰۷۵/۰ درصد (وزنی/وزنی) بر کیفیت ماست همزده کمچرب مورد بررسی قرار گرفت. ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و حسی ماستهای تولیدی در طول دوره نگهداری (روزهای ۱، ۱۱ و ۲۱) با ماست همزده کمچرب به عنوان نمونه شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد دو صمغ مورد استفاده تأثیر متفاوتی بر میزان L* (روشنی) نمونههای ماست داشتند، بهطوری که افزودن صمغ فارسی طی دوره نگهداری سبب افزایش قابل توجه L* و افزودن صمغ دانه بالنگو سبب کاهش معنیدار آن گردید (p<۰,۰۵). همچنین افزودن هر دو صمغ موجب افزایش قابل توجه شاخص b* (زردی) و کاهش شاخص a* (قرمزی) و اسیدیته نمونههای ماست شد (p<۰.۰۵)، درحالیکه تأثیر معنیداری بر pH نمونهها نداشت. با افزایش غلظت صمغها (بویژه صمغ فارسی) و گذشت دوره نگهداری، مقدار سینرسیس نمونههای ماست بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت، بهطوریکه کمترین میزان سینرسیس در نمونه حاوی ۱۵/۰ درصد صمغ فارسی پس از ۲۱ روز نگهداری مشاهده گردید. بهعلاوه، برخلاف صمغ فارسی، افزودن صمغ دانه بالنگو شیرازی اثر نامطلوبی بر خواص حسی نمونههای ماست داشت و تمامی صفات حسی نمونههای ماست را به صورت معنیداری کاهش داد (p<۰.۰۵). براساس نتایج مطالعه حاضر، افزودن صمغ فارسی بهمیزان ۱۵/۰ درصد میتواند بهعنوان روشی مؤثر جهت بهبود ویژگیهای کیفی ماست همزده کمچرب پیشنهاد گردد.
دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
گوشت مرغ فسادپذیری بالایی داشته و در شرایط نامناسب، به سرعت فاسد میشود. یکی از روشهای نگهداری این محصول، استفاده از عصارههای طبیعی میباشد. در این تحقیق، تاثیر عصاره مرزه بر زمان ماندگاری گوشت مرغ تازه در شرایط یخچال مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، قطعات گوشت مرغ به مدت ۲ ساعت در محلولهای حاوی ۱، ۳ و ۵ درصد عصاره الکلی مذکور قرار گرفته و آزمونهای فیزیکوشیمیایی، میکروبی و حسی به منظور بررسی زمان ماندگاری گوشت مرغ، طی روزهای ۱، ۳ و ۵ انجام شد. آزمون های فیزیکوشیمیایی شامل اندازهگیری رنگ،pH و TBARS و تستهای میکروبی شامل، اندازهگیری بار کلی میکروبی، شمارش کلیفرمها و استافیلوکوکوس اورئوس بود. نتایج آزمون TBARS نشان داد که کاهش اکسیداسیون نمونههای گوشت در اثر پوشش دهی، معنادار بوده و از ۱۰۹/۰ برای نمونه شاهد به ۰۴۶/۰ میلی گرم مالون دی آلدئید بر کیلوگرم گوشت برای نمونه با غلظت پوشش عصاره ۵ درصد کاهش یافت. در زمینه کاهش بار کلی میکروبی، پوشش با غلظت ۵ درصد، بیشترین تاثیر را داشت و باعث کاهش بار میکروبی کل از ۷۱/۶ به log cfu/g۶۹/۵ نسبت به نمونه شاهد شد. از نظر ویژگیهای حسی، همه تیمارها به غیر از تیمارهای پوشش داده شده با غلظت ۵ درصد مرزه در روز سوم و پنجم، اختلاف معناداری با تیمار شاهد نداشتند. در نهایت چنین نتیجهگیری شد که عصاره الکلی مرزه، در افزایش مدت زمان نگهداری نمونهها تا ۲ روز کاملاً مؤثر بوده و چنین پیشنهاد میشود که برای نگهداری گوشت مرغ از این عصاره استفاده شود.
دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
نان بربری از رایجترین انواع نانهای مسطح در ایران است. در این پژوهش اثر افزودن کنجاله کنجد و پلیساکارید محلول در آب سویا به فرمولاسیون نان بربری با استفاده از شیوه سطح پاسخ و با یک طرح چرخش پذیر مرکب مرکزی مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای مستقل شامل کنجاله کنجد (۵/۱۲-۰ درصد) و پلیساکارید محلول در آب سویا (۲-۰ درصد) بود. خصوصیات رنگی، فعالیت ضد اکسایشی و میزان املاح نان به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. روش پردازش تصویر با استفاده از نرمافزار Image J و تبدیل فضای رنگیRGB به L*a*b* جهت بررسی ویژگیهای رنگی نان بهکار گرفته شد. فعالیت ضد رادیکالی نمونه بهینه با سنجش ظرفیت فنول کل و قدرت مهار رادیکالی DPPH بررسی گردید. همچنین میزان املاح معدنی آن با دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که افزایش مقادیر کنجاله کنجد و پلیساکارید محلول در آب سویا در نان بربری، تاثیر معنیداری بر پارامترهای رنگی نان داشته و میزان تخلخل، فعالیت ضداکسیدانی واملاح معدنی نان بربری را افزایش داد. بر اساس یافتههای این تحقیق، رنگ سنجی با روش پردازش تصویر به عنوان روشی ساده و غیر مخرب در ارزیابی ویژگیهای رنگ سطح نان پیشنهاد میگردد. نتایج بهینهسازی نشان داد که استفاده از ۴۳/۶ درصد کنجاله کنجد و ۶۲/۰درصد پلی ساکارید محلول در آب سویا بیشترین تأثیر را بر ویژگیهای رنگی، فعالیت ضداکسیدانی و میزان املاح معدنی نان داشته است.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
این پژوهش به منظور ارزیابی اثر اسانس مرزه باغی بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی، بافتی، حسی و زنده مانی باکتریهای آغازگر ماست قالبی در طول دوره نگهداری (۱، ۱۱ و ۲۱ روز) انجام شد. ماست قالبی به روش متداول و با افزودن غلظتهای مختلف اسانس (۰، ۱۲۵، ۲۵۰ و ۵۰۰ میکروگرم بر لیتر) تهیه شد. نتایج نشان داد که افزودن اسانس مرزه باغی تأثیر معنیداری بر زندهمانی باکتریهای آغازگر نداشت((P< ۰,۰۵. همچنین نمونههای محتوی اسانس دارای pHبالاتر و اسیدیته کمتر نسبت به نمونه شاهد بودند. با افزایش غلظت اسانس، آباندازی در نمونههای تیمارشده بطور معنیداری کاهش یافت((P< ۰,۰۵. از لحاظ پذیرشکلی نیز تفاوت معنیداری ((P< ۰,۰۵. بین نمونههای ماست تیمارشده و نمونه شاهد وجود داشت؛ بطوریکه امتیاز نمونههای ماست تیمارشده، با افزایش غلظت اسانس کاهش یافت. سختی و قوام تمامی نمونهها در طول دوره نگهداری افزایش معنیداری((P< ۰,۰۵ نشان داد و این شاخصها در نمونههای حاوی اسانس بیشتر از نمونه شاهد بودند. براساس نتایج مطالعه حاضر، افزودن اسانس مرزه باغی بهمیزان۲۵۰ میکروگرم بر لیترمیتواندبهعنوان روشی مؤثر جهت بهبود ویژگیهای شیمیایی و حسی ماست قالبیپیشنهاد گردد؛ضمن اینکه تأثیر منفی بر زندهمانی باکتریهای آغازگر ماست ندارد.

کلید واژگان: اسانس مرزه باغی، خصوصیات بافتی، آباندازی، باکتریهای آغازگر
دوره ۱۵، شماره ۸۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در بیماری سلیاک که عدم تحمل دائمی به بعضی پرولامینهای غلات میباشد، مصرف محصولات بدون گلوتن در رژیم غذایی بسیار مهم است. اما مصرف کنندگان به خرید فرآوردههای بدون گلوتن به دلیل ویژگیهای بافتی نامطلوب تمایل ندارند. بنابراین، بهبود کیفیت این محصولات با توجه به جنبه تکنولوژیکی برای پژوهشگران صنایع غذایی بسیار مهم است. هدف از این پژوهش بررسی اثر افزودن پودر هسته انار در سطح (۵۰-۰ درصد) و آنزیم ترانس گلوتامیناز در سطح (۲/۱-۰ درصد) بر ویژگیهای فیزیکیّ، ساختار مغز ، بافت سطحی و رنگسطح و مغز کیک بدون گلوتن بود. یافتههای حاصل مبین بهبود تباین، همچنین افزایش شاخص قرمزی(a*) و شاخص زردی b*)) مغز و افزایش دانسیته کیکهای بدون گلوتن تولیدی و در مقابل کاهش شاخص روشنایی(L*) پوسته و مغز و همچنین کاهش حجم کیکهای تولیدی است. در نهایت بهینهسازی انجام شد و بهترین فرمولاسیون شامل۰۴/۲۸ درصد پودر هسته انار و ۲۹/۰ درصد آنزیم ترانس گلوتامیناز به دست آمد.
دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر امواج فراصوت در توانهای ۸۰-۴۰ درصد (معادل ۲۳۲-۴۶۴ وات)، دماهای استخراج ۸۰-۵۰ درجه سانتیگراد و زمانهای استخراج ۳۰–۱۰ دقیقه بر میزان راندمان استخراج پلیساکارید محلول در آب از قارچ خوراکی صدفی (Pleurotus ostreatus) انجام پذیرفت. بهینهیابی فرایند استخراج و بررسی تأثیر اثرات اصلی و متقابل فاکتورها با استفاده از روش سطح پاسخ و به کمک طرح Box–Behnken با سه متغیر و در سه سطح و ۵ تکرار در نقطه مرکزی انجام شد. همچنین پلیساکارید استخراج شده از نظر ظرفیت آنتیاکسیدانی (مهار رادیکال OH و DPPH) مورد بررسی قرار گرفت. بهینهسازی بازده استخراج پلیساکارید به کمک روش سطح پاسخ نشان داد که ترکیبی از توان امواج فراصوت ۰۶/۵۸ درصد (معادل ۳۳۷ وات)، دمای استخراج ۱۵/۶۵ درجه سانتیگراد و زمان امواجدهی ۷۲/۲۱ دقیقه باعث بیشترین بازده (۷۱/۱۷ درصد) استخراج گردید. نتایج حاصل از بررسی فعالیت آنتیاکسیدانی نشان داد که هرچند پلیساکارید استخراجی در مقایسه با آنتیاکسیدانهای طبیعی اسید آسکوربیک و سنتزی BHT از قابلیت کمتری در جذب رادیکالهای آزاد برخوردار بود اما خواص ضداکسایشی قابل قبولی از خود نشان داد.
دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
کفیر نوشیدنی لبنی تخمیر شده است که با استفاده از دانههای کفیر تولید میشود و اثرات مفیدی بر سلامت انسان دارد. در این پژوهش تأثیر افزودن اینولین (۵/۰، ۱ و ۵/۱درصد) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی (pH، اسیدیته، ویسکوزیته، آباندازی و رنگ)، میکروبی (باکتریهای اسید لاکتیک و مخمرها) و حسی (بافت، طعم، بو و پذیرشکلی) کفیر تهیه شده با شیر گاومیش طی پانزده روز نگهداری در یخچال بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش میزان اینولین، مقادیر اسیدیته و ویسکوزیته نمونههای کفیر طی مدت نگهداری افزایش یافت در حالیکه با افزایش مقدار اینولین، میزان آباندازی نمونهها در روز آخر نگهداری کاهش یافت. اینولین تعداد باکتریهای لاکتیک اسید در کفیر را افزایش داد که نشانه پریبیوتیک بودن اینولین بود ولی بر رشد مخمرها بیتاثیر بود. همچنین اینولین شدت روشنایی کفیر را کاهش داد. نتایج ارزیابی حسی نشان داد که اینولین میزان بو، طعم و بافت را کاهش داد و تأثیر منفی بر پذیرشکلی نمونهها داشت. براساس یافتههای این تحقیق، علیرغم اینکه اینولین ویژگیهای پروبیوتیکی کفیر را افزایش داد ولی تأثیر منفی بر آباندازی و ویژگیهای حسی کفیر داشت.
دوره ۱۶، شماره ۹۱ - ( شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده
کفیر نوعی نوشیدنی لبنی با عطر و طعم بینظیر و خاص است که بهطور سنتی از تخمیر شیر توسط دانه های کفیرکه مجموعه همزیستی از باکتریها و مخمرها است تولید میشود. جداسازی فازی در طول نگهداری کفیر منجر به ظاهری نامطلوب شده و به عنوان یک نقص شناخته میشود که با ایجاد پیوندهای عرضی بین پروتئینهای شیر میتوان آن را کنترل کرد. در این تحقیق افزودن آنزیم ترانس گلوتامیناز میکروبی به کفیر جهت کاهش آباندازی و تاثیر بر ترکیبات معطر آن طی مدت یک ماه نگهداری در دمای یخچال با استفاده از روش ریز استخراج با فاز جامد به همراه دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیفنگارجرمی بررسی گردید. نتایج نشان داد که افزودن آنزیم ترانسگلوتامیناز میکروبی تاثیر معنیداری بر آباندازی کفیر داشت و موجب کاهش چشمگیری در جداسازی فازی کفیر طی نگهداری شد. در مجموع، ۵۱ ترکیب از نمونههای کفیر توسط ریزاستخراجی فازجامد متصل به گازکروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی جداسازی و شناسایی شد. بیشتر ترکیبات فرار شناسایی شده بهترتیب شامل اسیدها، الکلها، کتونها، استرها و آلدئیدها بودند. نتایج نشان داد که زمان نگهداری تاثیر معنیداری بر مقادیر ترکیبات معطر کفیر داشت به طوریکه برخی ترکیبات فرار افزایش و برخی ترکیبات طی دوره نگهداری کاهش یافتند. آنزیم ترانسگلوتامیناز در مقادیر ترکیبات فرار بهجز در مقدار الکلها تاثیر معنیداری نداشت. یافتههای این تحقیق تبیین کرد که مقادیر کل ترکیبات الکلی و اسیدی به همراه گاز دیاکسیدکربن طی نگهداری افزایش یافت. از طرفی مقادیرکل ترکیبات کتونی، آلدئیدی و استری در کفیر طی زمان نگهداری کاهش یافت. براساس یافته های این تحقیق، میتوان نتیجه گرفت که استفاده از آنزیم ترانسگلوتامیناز میکروبی بدون آنکه تاثیر معنیداری بر خصوصیات ترکیبات معطر کفیر داشته باشد موجب کاهش آباندازی آن طی نگهداری میشود.
دوره ۱۶، شماره ۹۷ - ( اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده
مصرف برگ زیتون، از یک سو به علت پتانسیل ضداکسایشی و از سوی دیگر به علت کاربرد در داروسازی و طب مورد توجه واقع شده است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر روشهای مختلف خشک کردن سنتی، شامل آون با دماهای ۶۰ و ۱۰۵ درجه سانتیگراد، سایه، مایکروویو با توانهای ۴۰۰ و ۷۰۰ وات، بر ویژگیهای عصاره متانولی برگ زیتون، بود. فعالیت ضداکسایشی عصاره برگ زیتون با آزمونهای سنجش قدرت مهارکنندگی رادیکالDPPH ، آزمون رادیکال کاتیون ABTS و قدرت احیاکنندگی آهن(FRAP) انجام شد و مقدار کل ترکیبات فنولی و فلاونوئید موجود در عصارههای برگ زیتون با روشهای فولین سیوکالتو و کلرید آلومینیوم تعیین گردید. ترکیبات برگ زیتون شامل رطوبت(۱۷/۵۵ %)، خاکستر(۱۲/۶ %)، چربی(۱۸/۳ %)، پروتئین(۲۱/۸ %)، کربوهیدرات نامحلول(۷۴/۱۸ %)، و کربوهیدرات کل(۳۲/۲۷ %) بود. نتایج نشان داد که اثر روشهای مختلف خشک کردن بر ویژگیهای ضداکسایش و استخراج ترکیبات فنولی و فلاونوئیدی در برگ زیتون اثر معنیداری (p≤۰,۰۵) دارند و با افزایش غلظت عصارههای مختلف، فعالیت ضد رادیکالی آنها افزایش یافت. مهار رادیکالهای آزاد برگ زیتون وابسته به غلظت هر کدام بود و بهترین روش خشک کردن، مربوط به خشک کردن توسط مایکروویو با توان ۴۰۰ وات، و ضعیفترین روش خشک کردن، مربوط به خشک کردن توسط آون ۶۰ درجه سانتیگراد به دست آمد.
دوره ۱۷، شماره ۹۸ - ( فروردین ۱۳۹۹ )
چکیده
در این تحقیق، اثر دوره نگهداری بر برخی خصوصیات پنیر سفید فراپالوده سینبیوتیک در مقایسه با دو نمونه شاهد پنیر غیرپروبیوتیک و پروبیوتیک مورد بررسی قرار گرفت. پنیر فراپالوده سینبیوتیک با فرمول بهینه مقدار ۴۳/۰ واحد آنزیم ترانسگلوتامیناز به ازاء هر گرم پروتئین، میزان ۲۴/۸ درصد محلول آبپنیر با املاح کاهش یافته (جایگزینی ناتراوه با محلول حاوی ۳۴درصد پودر آبپنیر دمینراله) و ۷۱/۰ درصد اینولین تولید گردید. در این پژوهش، از لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس La۵ بهعنوان باکتری پروبیوتیک استفاده شد. ویژگی نمونههای پنیر از نظر پارامترهای رنگ، آزمون پروفایل بافت (سفتی، پیوستگی، حالت ارتجاعی، حالت صمغی، قابلیت جویدن) و ویژگی حسی در طی مدت دو ماه نگهداری در یخچال و در فواصل زمانی ۳، ۱۵، ۳۰ و ۶۰ روز پس از تولید مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون پروفایل بافت نشان داد که پنیر سینبیوتیک در تمام مقاطع زمانی از میزان سفتی، چسبندگی، پیوستگی، حالت صمغی و قابلیت جویدن بالاتری (۰۵/۰p<) نسبت به دو نمونه شاهد پروبیوتیک و غیرپروبیوتیک برخوردار بود. هرچند میزان ارتجاعپذیری پنیر بهینه نیز در تمامی دورههای نگهداری بالاتر از دو نمونه شاهد بود، اما این اختلافات معنیدار نگردید. مقادیر سفتی، صمغی و قابلیت جویدن پنیر تا روز ۳۰ نگهداری در تمامی نمونهها افزایش و سپس تا پایان زمان نگهداری کاهش یافت. نتایج رنگسنجی نمونهها نشان داد که میزان روشنایی (L*) نمونه سینبیوتیک بهطور معنیداری (۰۵/۰p<) بالاتر از دو نمونه دیگر بود اما تفاوتی میان نمونهها از نظر شاخصهای a* و b* مشاهده نگردید. بهعلاوه، میزان روشنایی در تمامی نمونههای تولیدی طی دوره رسیدن کاهش یافت (۰۵/۰p<). براساس نتایج خصوصیات مورد ارزیابی، نمونه پنیر فراپالوده سینبیوتیک تولیدی از کیفیت بالاتری نسبت به دو نمونهی شاهد پنیر غیرپروبیوتیک و پروبیوتیک پس از دو ماه نگهداری در یخچال برخوردار بود.
دوره ۱۷، شماره ۹۹ - ( اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی امکان بهکارگیری عصاره گیاه ویتانیا کواگولانس (WCE) بهعنوان جایگزین رنت میکروبی تجاری در تولید پنیر سفید فراپالوده ایرانی انجام پذیرفت. WCE به دو روش آبی و الکلی استخراج شد و مقادیر ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد عصارههای استخراجی مذکور حاوی پروتئاز گیاهی جهت تولید پنیر مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای رنگ (روشناییL*، قرمزی/a* و زردی/b*)، خواص فیزیکوشیمیایی (pH، رطوبت، چربی، آب اندازی، پروتئین کل، پروتئین محلول در آب و محلول در تری کلرو استیک اسید (TCA) ۱۲ درصد) و پذیرشکلی پنیرهای تولیدی با نمونه شاهد (تهیه شده با کیموزین نوترکیبی تجاری) طی مدت ۶۰ روز نگهداری مقایسه گردید. نتایج نشان داد که نوع آنزیم و زمان نگهداری بر شاخص L* و b* نمونههای پنیر اثر معنیداری داشت، ولی متغیرهای مذکور بر شاخص a* تأثیر معنیداری نداشتند. با افزایش مقادیر WCE و زمان نگهداری، میزان شاخصهای L* (۰۱/۰p<) و b* (۰۵/۰p<) نمونههای پنیر بهترتیب کاهش و افزایش یافتند. بهطورکلی، نمونههای تهیه شده با WCE بهویژه نوع استخراج آبی آن از مقادیر پروتئین و چربی پایینتر و رطوبت، pH، پروتئین محلول در آب و محلول در TCA ۱۲درصد بیشتری نسبت به نمونه شاهد برخوردار بودند. هرچند نمونههای تهیه شده با WCE تا اواسط دوره نگهداری از قابلیت پذیرش قابل قبولی نسبت به نمونه شاهد برخوردار بودند، اما با گذشت زمان نگهداری این اختلافات افزایش یافت بهنحوی که در پایان دوره ۶۰ روزه نگهداری، نمونههای حاوی غلظتهای ۱ و ۵/۱درصد WCE از پذیرشکلی پایینتری (۰۱/۰>p) نسبت به نمونههای تهیه شده از ۵/۰درصد WCE و شاهد برخوردار بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که در صورت استفاده از مقدار ۱ درصد WCE، بهویژه شکل الکلی آن، میتوان پنیر سفید ایرانی فراپالودهای قابل قبول تولید نمود. درهرحال، کاربرد تجاری این عصاره بهعنوان جایگزین رنت میکروبی، نیازمند بررسی خطرات و آزمونهای سمشناسی و اطمینان از عدم وجود ترکیبات مضر بر سلامتی است.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۱ - ( تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
در این پژوهش، موسیلاژ میوه سپستان با استفاده از نسبت آب به دانه ۱:۶ ، دمای ۵۸ درجه سانتیگراد و pH برابر ۴ استخراج شد. بعد از استریل کردن موسیلاژ استخراج شده، فعالیت ضدباکتریایی آن بر باکتریهای بیماریزای سالمونلا تیفی، اشرشیا کلی، سودوموناس ائروژینوزا، لیستریا اینوکوآ، استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس، باسیلوس سابتلیس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. فعالیت ضدمیکروبی موسیلاژ در غلظتهای ۵/۳۷، ۷۵، ۱۵۰ و ۳۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر به روشهای دیسک دیفیوژن و حفره در آگار ارزیابی شد. برهمکنش موسیلاژ سپستان با آنتیبیوتیکهای جنتامایسین و کلرامفنیکل نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که قطر هاله بازدارندگی مشاهده شده در اطراف دیسکها با افزایش غلظت موسیلاژ میوه سپستان بهطور قابل توجهی افزایش یافت. بیشترین قطر هاله بازدارندگی در روش دیسک دیفیوژن در غلظت ۳۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر برای باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیس با قطر ۱۰/۱۱ میلیمتر مشاهده شد. حداقل غلظت مهارکنندگی برای باکتریهای سالمونلا تیفی، اشرشیا کلی، سودوموناس آئروژینوزا، لیستریا اینوکوآ، استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس، باسیلوس سابتلیس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس به ترتیب ۶۴، ۶۴، ۱۶، ۳۲، ۱۲۸، ۶۴، ۲۵۶ و ۶۴ میلیگرم بر میلیلیتر بود. نتایج نشان داد که حداقل غلظت کشندگی موسیلاژ میوه سپستان برای تمامی سویههای باکتریایی بزرگتر از حداقل غلظت مهارکنندگی بود.