جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای جمشیدیها


دوره ۷، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پاییز و زمستان)- ۱۳۹۴ )
چکیده

جنبش موسوم به اشغال وال استریت اعتراضی نسبت به بحران‌های سرمایه‌داری در عصر جدید است. این جنبش که از نیویورک آغاز شد، الهام‌بخش حرکت‌های مشابه در سراسر جهان بوده و دامنۀ آن به شهرهای دیگر آمریکا و برخی شهرهای بزرگ اروپا کشیده شد. جنبش شعارهای به‌نسبت، پراکنده‌ای دارد که در آن اهداف جنبش منعکس شده است. هدف این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل شعارهای جنبش وال استریت است که در خیابان وال استریت نیویورک و به‌دنبال آن در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد. سؤال اصلی پژوهش پاراگراف این است که ماهیت و نوع جنبش چیست و ارزش‌ها و ایدئولوژی‌های موجود در شعارها چه ابعادی را دربرمی‌گیرد؟ این پژوهش با روش تحلیل محتوا انجام شده است، شعارها از شبکه‌های اجتماعی، سایت‌های خبری و رسانه‌هایی جمع‌آوری شده است که این جنبش را تحت پوشش قرار دادند و به چهاردسته براساس اعتراض به وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم شده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که در میان صد شعار مطرح شده درکل، دویست و شصت مورد مضمون وجود دارد. مضمون صد و پنج (۳۸/۴۰ درصد) شعارها بر تغییر یا اصلاح حوزۀ اقتصادی تأکید دارد. مضمون و انتقاد شصت و هشت (۱۵/۲۶ درصد) متوجه حوزۀ سیاسی است. مضمون ۴۶/۱۸ درصد شعارها به حوزۀ اجتماعی اعتراض دارند و پانزده درصد از مضمون‌ها خواهان بازنگری و تغییر در حوزۀ فرهنگی است. همچنین براساس یافتۀ این تحقیق می‌توان گفت این جنبش بیشتر خصلت اصلاحی دارد و واکنشی به بحران‌های اخیر نظام سرمایه‌داری است.

دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۳۷ )
چکیده

صنفت نظریه التطوّر والتغیّر الاجتماعی لدی ابن خلدون عاده علی هامش النظریات الدورانیه أو الدوریه التی تؤمن بمراحل ظهور الحضارات ونموّها وتسامیها وانحطاطها وزوالها فی النهایه. ولکن ما یبدو من خلال التعمّق والتأمّل فی نصّ مقدّمه ابن خلدون، أن هناک طریقین مختلفین ومترابطین فی الوقت نفسه وهما "التکامل الحضاری" و"التغییرات الدوریه للحکومه"، حیث یؤمن ابن خلدون من خلال تجنّب اعتبار فکره مطلقاً بالتکامل المتعدّد الخطوط أو المتذبذب لمسار الحضاره من جهه، والتغییر الدورانی أو الانحطاطی للحکومات فی النطاق الحضاری العربی - الإسلامی فی عصره من جهه أخری. ویمکن الاستدلال بأن التغییرات الدورانیه للحکومات تتحرّک وتنشط فی داخل التغییرات التکاملیه للحضاره، وأن تکامل الحضاره سوف یتخذ شکلاً متذبذباً بسبب استناد تطوّراته إلی اقتدار الحکومات. إن ترکیز ابن خلدون علی موضوع "انحطاط دول" هذا النطاق الحضاری، یمکن أن یعتبر منطلقاً مستقلاً لدراسه البلدان المسلمه والعالم الثالث من وجهه نظر علم الاجتماع، حیث یمکن أن یکون باعثاً علی تأمل علماء الاجتماع فی هذه البلدان فی قضایا اجتماعیه مثل الفساد الإداری والانحطاط وعدم الاستقرار السیاسی فی هذه البلدان فی العصر الراهن من دون التقلید والتبعیه التامّه للإطارات النظریه الاجتماعیه الغربیه. وعلی هذا الأساس أیضاً، فإنّ القضیه الاجتماعیه فی البلدان المسلمه والنامیه المعاصره هی نفس قضیه عصر ابن خلدون وفی الوقت نفسه، فإنها خضعت للدراسه من وجهه نظر ابن خلدون باعتباره مفکّراً مسلماً وعارفاً بالقضایا الخاصه بالمجتمعات المسلمه والعربیه. وبعباره أخری، فإن أمراً خاصاً (فساد الدوله) تتم دراسته من ظاهره عامه (التغییر الاجتماعی) بنظره مستقله (نظریه انحطاط الدوله لدی ابن خلدون).

دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۴۴ )
چکیده


إنّ الاهتمام بالطفل وقضیه الطفوله قد کان موجودا طوال التاریخ باعتباره نموذجا اجتماعیا قبل ظهور علم الاجتماع المعرفی. حاول البحث الراهن دراسه آراء الإمام محمد الغزالی وأفکاره حول الطفوله لمعرفه مدی اهتمامه بمرحله الطفوله من حیاه الإنسان. وفی حال کان هناک اهتمام من الإمام الغزالی بموضوع الطفوله فما هی آراؤه حول الموضوع وما هی أفکاره حول سن الطفوله وطبیعه الطفل والکیانات الاجتماعیه، وخصائص مرحله الطفوله ونقاط ضعفها وقوتها. یعدّ الإمام أبو حامد الغزالی من المفکرین المشهورین فی القرن الخامس الهجری، وقد کانت آراؤه فی مجال التعلیم والتربیه والفکر الإلهی والإنسانی لها تأثیر کثیر علی من تبعه من المفکرین والمهتمین بالمجال التربوی. هذه الدراسه تمت وفق المنهج الإسنادی الوثائقی، وتشمل الوثائق المدروسه نوعین من الأسناد؛ النوع الأول والنوع الثانی. أظهرت النتائج بأن الغزالی قد اهتم بموضوع الطفوله ورأی أن طبع الطفل هی طبع طاهر وبعید عن الذنوب والمعاصی. والأطفال یمکن تعریفهم علی أساس کیانین اثنین الأول کیان الأسره والثانی کیان "المکتب" أو المدرسه، وکل من هذین الکیانین یقومان بتعلیم الطفل وتأدیبه وتربیته. الطفل یتسم بصفات مثل ضعف العقل وروح التقلید والنقص، وبوجوده ضمن المجتمع فهو یتعلم ویتأثر من الکبار الذین یحیطون به. یری الغزالی أن مرحله الطفوله تبدأ منذ انعقاد النطفه وتنتهی هذه المرحله لدی الإناث عند سن الرشد والبلوغ (۹ سنوات هجریه کامله)، ولدی الذکور  تنتهی فی سن السادسه عشر، وبعد هذه المرحله یمکن للأنثی والذکر الدخول فی عالم الحیاه الزوجیه وبعباره أخری الدخول فی عالم الکبار. قادت النتائج الباحثین إلی الاعتقاد بأن الغزالی کان عند حدیثه عن الطفوله یستهدف طفوله الذکر أکثر من طفوله الأنثی وکان یقصد بالطفل الولد إلی حد کبیر.



 

صفحه ۱ از ۱