جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای جلیلی صفریان


دوره ۱۴، شماره ۶۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده پلی­ساکاریدها به­عنوان مولکول­های بزرگ زیستی نقش مهمی در رژیم غذایی جهت مهار رادیکال­های آزاد برای پیشگیری از آسیب­های اکسیداتیو ایفا می­کنند. در این پژوهش، تاثیرات قدرت (۲۰۰ -۱۵۰ -۱۰۰ -۵۰ وات) و دوره کاری (۱۰۰ -۵۰ درصد) امواج فراصوت در فرکانس ۲۴ کیلوهرتز بر راندمان استخراج پلی­ساکاریدها از غلاف نخود فرنگی به عنوان یکی از ضایعات کارخانجات فراوری مواد غذایی مورد ارزیابی قرار گرفت. استخراج پلی­ساکاریدها تحت شرایط ثابت شامل درجه حرارت ۶۰ درجه سلسیوس، زمان استخراج ۵۰ دقیقه، نسبت آب به ماده خام ۳۰ میلی­لیتر بر گرم انجام شد. بالاترین راندمان استخراج (%۰۱/۰±۱۴/۷) در قدرت ۱۵۰ وات و دوره کاری ۱۰۰ درصد مشاهده گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با استفاده از فراصوت در مقایسه با روش سنتی استخراج می­توان به بازده بالاتری از استخراج دست یافت. خصوصیات شیمیایی پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی در شرایط بهینه نیز مورد مطالعه قرار گرفت. در طیف تبدیل فوریه مادون قرمز باندهای شاخص پلی­ساکاریدها مشاهده گردید. فعالیت ضد اکسایشی پلی­ساکاریدها در شرایط بهینه طبق آزمون­هایدی­فنیل- پیکریل- هیدرازیل (DPPH)، قدرت احیاکنندگی (RP) وقدرت احیاکنندگی آهن (FRAP) تعیین گردید. در نهایت، از پلی­ساکاریدهای جدا شده از غلاف نخود فرنگی که یک منبع طبیعی و ارزان قیمت برای استخراج فراورده­های با ارزش افزوده بالا محسوب می­شود می­توان به عنوان یک عامل ضد اکسایش طبیعی نوین در جهت تولید مواد غذایی فراسودمند استفاده نمود.

دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده در این پژوهش، پایداری سامانه­های امولسیونی روغن در آب تهیه شده با غلظت­های مختلف از پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی (۵/۰-۵/۴ درصد وزنی/ وزنی) در دمای ۲۵ درجه سلسیوس طی ۳۰ روز در مقایسه با صمغ عربی بررسی گردید. بدین منظور ویژگی­های امولسیون نظیر قطر ذرات، عدد اسپان، اندیس خامه­ای شدن خصوصیات رفتار جریانی و ریزساختار آن مورد مطالعه قرار گرفت. با افزایش غلظت پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی و صمغ عربی از ۵/۰ به ۵/۴ درصد قطر ذرات به ترتیب از ۲/۲۸۹۹ به ۴/۱۴۳۲ نانومتر و از ۵/۳۴۱۵ به ۶/۱۳۸۵ نانومتر کاهش یافت. این نتایج بیانگر توانایی پوشش­دهی مناسب قطرات فاز پراکنده توسط پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی در مقایسه با صمغ عربی می­باشد. در طول مدت نگه­داری اندازه قطر ذرات برای پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی از ۵/۱۳۸۴ به ۱/۲۹۳۳ نانومتر و صمغ عربی از ۳/۱۶۳۷ به ۲/۲۶۹۹ نانومتر افزایش یافت. با افزایش غلظت صمغ عربی و پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی اندیس خامه­ای شدن به ترتیب از ۴۲/۶۴ به ۶۷/۴ درصد و از ۰۹/۴۸ به ۸۱/۱۰ درصد کاهش یافت. از طرفی با افزایش مدت زمان نگه­داری میزان اندیس خامه­ای شدن افزایش یافت. بررسی ویژگی­های رفتار جریانی نشانگر رفتار غیرنیوتنی و رقیق شونده با برش سامانه­های امولسیونی حاوی صمغ عربی و پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی می­باشد. با افزایش غلظت پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی و صمغ عربی گرانروی ظاهری امولسیون­های تازه به ترتیب از ۴۵/۲۸ به ۴۴/۴۰ میلی پاسکال ثانیه و از ۳۵/۲۷ به ۷۰/۵۳ میلی پاسکال ثانیه افزایش یافت. کاهش گرانروی ظاهری امولسیون­ها با افزایش زمان نگهداری مشاهده گردید. در نهایت، نتایج به­دست آمده بیانگر توانایی نسبتا خوب پلی­ساکاریدهای غلاف نخود فرنگی در مقایسه با صمغ عربی در افزایش پایداری امولسیون روغن در آب از طریق افزایش گرانروی فاز پیوسته سامانه امولسیونی می­باشد.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۲ - ( فروردین ۱۴۰۱ )
چکیده

میزان مصرف عدس به دلیل ترکیبات مغذی و خواص عملکردی آن­ها به طور مداوم رو به رشد بوده است. دانه­های عدس سرشار از چندین ترکیب زیست فعال با اثر کنترل بر کاهش علائم دیابت، بیماری­های قلبی-عروقی و پیری می­باشد. در این مطالعه اثرات عصاره استونی، فیبر محلول و پروتئین استخراج شده از عدس سبز در غلظت ۵۰ میلی­گرم بر میلی­لیتر بر خواص ضد دیابتی با اندازه­گیری مهار کنندگی فعالیت آنزیم آلفا-آمیلاز و آلفا-گلوکوزیداز مورد بررسی قرار گرفت. میزان مهار کنندگی فعالیت آنزیم آلفا-آمیلاز خوکی توسط عصاره استونی و پروتئین عدس اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند (۰۵/۰ > p). عصاره استونی بیش­ترین تاثیر را بر مهار فعالیت آنزیم گلوکوزیداز موشی داشت (۰۸/۶۷ درصد). همچنین کاهش شدت فلوئورسانس در اثر افزودن غلظت­های مختلف عصاره استونی، فیبر محلول و پروتئین عدس (۲۵/۰، ۵۰/۰، ۱، ۲ و ۴ میلی­گرم بر میلی­لیتر) به آنزیم آلفا-آمیلاز و آلفا-گلوکوزیداز نشان دهنده ایجاد تغییرات در ساختار سوم آنزیم­ها بود. نتایج نشان داد که هر سه ترکیب استخراج شده از عدس به عنوان یک منبع طبیعی برای مهار فعالیت آنزیم­های آلفا-آمیلاز و آلفا-گلوکوزیداز محسوب شوند و در تهیه تولید مواد غذایی فراسودمند مورد استفاده قرار گیرند.

دوره ۱۹، شماره ۱۳۲ - ( بهمن ۱۴۰۱ )
چکیده

بیشترین ترکیب جانبی حاصل از فراوری ذرت در صنعت تولید نشاسته از ذرت، سبوس می‌باشد که فقط به صورت غذای دام از آن استفاده می‌شود. در این مطالعه خواص ضد اکسایشی و ضد دیابتی صمغ فیبر ذرت دارای فنل (FAX) و بدون فنل (Y) از سبوس ذرت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت بررسی سازوکار ممانعت کنندگی دو آنزیم α-آمیلاز و α-گلوکوزیداز، میزان شدت فلوئورسانس ذاتی و خارجی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بیشترین خاصیت مهارکنندگی رادیکال DPPH مربوط به فیبرFAX  µmolTE/g۳۹۹/۰ ± ۷۴/۳۹، و کمترین مربوط به فیبر استخراج شده Y µmolTE/g ۲۵۷/۰ ± ۷۳/۳ می‌باشد. همچنین نتایج فعالیت مهارکنندگی رادیکال کاتیونی ABTS مربوط به نمونه  FAXبرابر با molTE/g µ ۹۹/۲ ± ۱۰/۱۳۷ بوده و نمونه Y molTE/g µ ۱۷/۱± ۶۸/۲۹ بود. میزان مهار کنندگی فعالیت آنزیم α-آمیلاز خوکی نمونه  FAX بیشتر از Y بوده و اختلاف معنی‌داری با یکدیگر داشتند (۰۵/۰ > p). نمونه فیبرFAX بیشترین تاثیر را بر مهار فعالیت آنزیم گلوکوزیداز موشی داشت (۱۵/۲۶درصد) در حالیکه نمونه Yدر غلظت‌های استفاده شده فاقد خاصیت مهار آنزیم بود. همچنین کاهش شدت فلوئورسانس در اثر افزودن غلظت­های مختلف هردو فیبر به آنزیم α-آمیلاز و α-گلوکوزیداز مشاهده شد ولی این شدت برای نمونه FAX بیشتر بود. فیبرهای تولیدی توانایی مهار کنندگی هر دو آنزیم را از طریق ایجاد تغییر در ساختمان سوم آنزیم به وسیله پیوندهای غیرکوالانسی را داشتند. بطور کلی نتایج نشان داد که فیبر با میزان فنل بالا از سبوس ذرت می‌تواند به عنوان یک منبع طبیعی دارای فعالیت ضد اکسایشی ومهار فعالیت آنزیم های α-آمیلاز و α-گلوکوزیداز محسوب شده و در تولید مواد غذایی فراسودمند مورد استفاده قرار گیرد.
 

صفحه ۱ از ۱