جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای جعفری قنواتی
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
یکی از مباحث مهم در ادبیات شفاهی، مقایسة روایتهای شفاهی یک متن با روایتهای کتبی همان متن است. در این مقاله، روایتهای شفاهی و کتبی داستان بهمن مقایسه شدهاند. از میان روایتهای کتبی، داستان بهمن در شاهنامه فردوسی، داستان بهمن در تاریخ ثعالبی و منظومه بهمننامه سروده ایرانشاهبن ابیالخیر و از میان روایتهای شفاهی، شانزده روایت انتخاب شده است. نگارنده کوشیده است تفاوت زبان و نوع روایت را در روایتهای شفاهی و کتبی این داستان نشان دهد. در این زمینه تاکنون هیچ مقالهای منتشر نشده است؛ ازاینرو مقاله حاضر نخستین پژوهش درباره این موضوع است.
دوره ۷، شماره ۳۰ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده
سهم قابلتوجهی از اشعار فارسی را گونه ادبی حماسه دربر میگیرد. دامنۀ این گونه تا قلمرو ادبیات شفاهی نیز کشیده شده است. جنگنامههای محلی منظومههایی هستند با حال و هوای حماسی که مشخصاً به تأثیر و تقلید از شاهنامه سروده شدهاند. این شعرها در قالب مثنوی و بحر متقارب و گاه در بحر هزج هستند که با روایتی داستانی و توصیف مبالغهآمیز، دلاوریهای فرد یا افرادی تاریخی از یک منطقۀ جغرافیایی را شرح میدهند و تا مدتها پس از سرودهشدن، میان مردمان آن منطقه مقبولیت دارند، و در اختلافات محلی و طایفهای، کارکردهای تبلیغی دارند. جنگنامهها بستهبه موضوع خود، گاه به جنگ میان سران طوایف و خوانین منطقه و در مواردی به نزاع یک گروه با حکومت مرکزی پرداخته و گاه نبرد گروهی از مردمان منطقهای را با نیروهای بیگانه روایت کردهاند. عنصر «جنگ» و بزرگداشت یا خوارداشت شخصیتها و حوادث محلی و منطقهای، پایه و مایه اصلی این شعرها بهشمار میرود. در این مقاله سه جنگنامه محلی جنوب ایران، یعنی جنگنامه رئیسعلی دلواری، جنگنامه حیاتداود و شبانکاره و جنگنامه بر تابناک لیراوی از جهت سبکی و گونهشناختی بررسی شدهاند. این منظومهها با آنکه از سبک زبانی و ادبی شاهنامه و دیگر متون حماسی و همچنین لحن و گفتوگوی آنها تأثیر فراوانی پذیرفتهاند، اما تفاوتهای اساسی نیز با گونۀ حماسه دارند؛ مؤلفههایی همچون زمینه اسطورهای، داستانی، پهلوانی، صبغه ملی و خرقعادت در این
سرودهها نیست. رنگ ملی ندارند؛ چراکه اهداف آنها در راستای آرمانهای یک ملت نیست و قهرمانانشان اغلب بهدنبال رسیدن به آرمانها و اهداف شخصیاند؛ بنابرین به باور ما، از منظر گونهشناسی این سرودهها را باید «شبهحماسه» نامید. با این همه جنگنامهها ازمنظر تأثیر شاهنامه بر فرهنگها و خردهفرهنگهای قلمرو زبان فارسی و نیز از لحاظ ثبت وقایع و حوادث محلی و بهکارگیری برخی واژگان و اصطلاحات بومی در شعر شایسته توجه و درخور بررسیاند.
دوره ۹، شماره ۳۹ - ( مرداد و شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده
طومارهای نقالی بخش مهمی از ادبیات داستانی عامه را تشکیل میدهند که تاکنون بهشکل شایسته و بایستهای به آنها پرداخته نشده است. در متن طومارها گاه برخی نکتهها و روایتهای بسیار کهن وجود دارد که در شاهنامه و نیز منظومههای پهلوانی پیرو شاهنامه نیامده است. آشنایی با این روایتها در درک دقیقتر متون حماسی و پهلوانی بسیار مؤثر است. ازاینرو، گردآوری، نگهداری، تصحیح علمی و انتشار این طومارها بسیار ضروری است. باتوجه به همین ضرورت نگارندگان این مقاله اقدام به تصحیح متن یکی از طومارهای کهن کردهاند. این طومار که دستنوشت آن به شمارۀ ثبت ۵/۳۵۰۹۸ در کتابخانۀ ملی نگهداری میشود، در سال ۱۲۰۸ق در تهران کتابت شده است. طومار مذکور از زوایای مختلف اهمیت دارد که ازجمله میتوان به برخی نکتههای داستانی آن اشاره کرد. در مقالۀ حاضر برخی از ویژگیهای این طومار بهویژه نکتههای داستانی تازۀ آن بررسی شده است.