جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای تقوی فردود
دوره ۳، شماره ۵ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده
ترجمه قرآنکریم به سایر زبانها در تسریع سیر تحول انسانی در جوامع غیرعربیزبان، ضروری مینماید؛ زیرا ترجمه آیات قرآن بر فرهنگ و جامعه، تأثیر بسزایی دارد؛ همچنانکه بافت فرهنگی و اجتماعی مترجم متقابلا ًدر ترجمه وی نقش مهمی را ایفا میکند. مقابله چهار ترجمه از آیات فرهنگمحور سوره حجرات به زبان فرانسه از قرن ۱۷ تا ۲۰، نگارندگان را در تصریح روند تحولی ترجمه قرآنکریم و همچنین در تبیین این تأثیر دوجانبه یاری میرساند. لذا ترجمه مناسب این آیات، آموزنده زبان ادب بر مخاطبانش خواهد بود و این ترجمه صحیح، مستلزم رمزگشایی صحیح متن مبدأ و سپس رمزگذاری صحیح در متن مقصد است. از دیگرسو، تعریف سطوح سهگانه ساختاری، محتوایی و بافتی بهعنوان مبنای بررسی ترجمه، برگردان برتر را معرفی نموده، روشن میسازد که پایبندی حداکثری به متن مبدأ، ضمن پیشگیری از ورود آسیب به مفهوم آن، با در نظر گرفتن این سه سطح و با تکیه بر راهبردهای مختلف ترجمه به اقتضای شرایط موجود در آیه، فرآیند انتقال را بهنحو احسن بهانجام میرساند. بدینسان، این مقاله، روش اسنادی وکتابخانهای با پردازش توصیفی –تحلیلی را برمیگزیند و هدف اصلی آن، بررسی سیر تحولی ترجمه قرآنکریم به زبان فرانسه و معرفی ترجمه برتر، و همچنین برجستهسازی جایگاه استفاده از برخی رویکردهای ترجمهای ارائه شده توسط ترجمهشناسان است، تا بدین طریق امکان ارائه الگویی ترکیبی از آن رویکردها را در ترجمه قرآنکریم بیابد. در این میان دلیل ارائه بازترجمهها در طول زمان، خود را آشکار خواهد ساخت.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
از آنجا که زبان ادبی چارچوبهای عادی را مختل میسازد، رابطه میان تخیل و واقعیت مورد توجه قرار میگیرد. غنای بازنمودهای تخیلی نیز در پرتو بازنمایی ادبی عناصراتفاق میافتد. به عنوان مثال، نمایش ادبی مکانی، مکان دیگری در ذهن ایجاد کرده، فعالسازی مجازهای غیر قابل مشاهده از این مکان اتفاق میافتد و مکان ملموس تبدیل به فضایی میشود که باید احساس و ادراک شود. آرایههای ادبی از جمله عناصری هستند که ویژگی ادبیت فضای معماری را نمودار ساخته، رابطه دیالکتیک میان فضای واقعی و تخیلی را به منصه ظهور مینشانند. لذا واژگان احساسات و همچنین تجربهی "من" چند نویسندهی فرانسوی که از قرن هیجده به بعد گزینش شدهاند، در رویارویی با فضاهای معماری ایران مورد مطالعه مقاله حاضراست. زیرا از خلال ادراکهای متفاوت سوژهها، این فضاها در جهان ادبی بسط یافته، مالک هویت جدیدی میگردند. همچنین، ورود زمان به دنیای گفتمان، آمیختگی آن با مکان و در نتیجه تولید معنا را سبب میگردد. تصریح ارتباط فضای معماری با سوژه، مستلزم بررسی فضا-زمان معماری در آثار نویسندگان انتخابی است. بدینسان، نیاز به تلاش در حفظ زیباییهای فضایی پیشین برجسته شده، طرح بازسازی برخی فضاهای معماری، از ورای این خوانش دریافت میگردد. این مطالعه به سوی ساخت شبکهی نمادینی از فضای معماری ایران سوق داده میشود. کشف آن سوی این فضاهای معماری سمبلیک، اسطوره شخصی این نویسندگان را آشکار ساخته، به جهان اثر و فضاهای معماریای که در آن جریان دارند، هویت تازهای میبخشد. چنین مطالعهای تکیه بر نقد جغرافیایی و روش اسنادی وکتابخانهای با پردازش توصیفی–تحلیلی را لازم میداند.
دوره ۹، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۷ )
چکیده
ژان ـ میشل مولپوآ شاعری است که با پیوند با غیرخودی، به تکثیر فضایی و اشباعشدگی از بداعت نائل میآید و آشکارگی عناصر ناشناس را سبب میشود. وی، با گونههای حاضر در میدان عملیاتی حضور، قطع ارتباط میکند، از حال مکانی خود فاصله می گیرد و با حضور در مکانی تخیلی، فعالیت حسی ـ ادراکی را پایهگذاری میکند تا بدین سان، به کمک گونههای حسی به حالت بسط و گستره و تکثیر معنا انتقال یابد. مقالۀ حاضر درصدد بررسی مفاهیم تکثیر و تکثر از مجرای پدیدارشناسی حضور و سپس از مجرای گونههای حسی مختلف در کتاب داستانی از آبی مولپوآ، بر اساس تئوری نشانه ـ معناشناسی نوین است. بدین منظور، نگارنده چگونگی پذیرش غیرخودی از طریق گونههای حسی توسط شاعر، چگونگی انتقال وی به حالت گستره و درنتیجه تأثیر گونههای حسی در گستردگی معنا و چگونگی پدیداری عناصر را نزد شاعر مورد بررسی قرار میدهد تا به هدف اصلی مقاله که مشخص کردن شیوههای حضوری شاعر در ارتباط با جهان پیرامون، همچنین، مسیر عبور شاعر از برونه به درونه و یا بالعکس و چگونگی تولید معنا توسط وی است، نائل آید.