جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای بیابانی
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
تأثیر پودر جلبک اسپیرولینا در سطوح ۰ (شاهد)، ۳، ۷ و ۱۰ درصد جیره غذایی بر شاخصهای رشد، بازماندگی و کارتنوئید کل بچه ماهی گورامی کوتوله (Trichogasterlalius) با میانگین وزن ۶/۳ گرم و همچنین پرورش لاروی ماهی بهمدت ۸ هفته بررسی گردید. کاروتنوئید با افزایش پودر اسپیرولینا تا سطح ۷درصد افزایش معنیدار یافت (۰۵/۰>p)، ولی در سطح ۱۰ درصد با سطح ۷درصد اختلاف معنیداری نداشت (۰۵/۰<p). بازماندگی تفاوت معنیداری را نشان نداد (۰۵/۰<p). در لاروها، بازماندگی، کاروتنوئیدکل و طول کل با افزایش پودر اسپیرولینا بهصورت معنیداری افزایش یافت (۰۵/۰>p). بهطورکلی، تیمار ۳ درصد پودر جلبک بهدلیل بهبود شاخصهای رشد و کاروتنوئید کل در مرحله پیشمولدی و تیمار ۱۰درصد برای دوران لاروی بهعنوان بهترین تیمارهای این مطالعه معرفی میشوند.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
باکتری ها به عنوان یک منبع غذایی، مستقیماً توسط زئوپلانکتون ها مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از این مطالعه، استفاده از کاه به عنوان یک بستر برای تکثیر باکتری ها در استخرهای ژئوممبران و اثرات آن بر تولید و ترکیب بیوشیمیایی آرتمیا می باشد. یک هفته قبل از پرورش آرتمیا، استخرها با جلبک Dunaliella sp. و کاه (ذرات کمتر از ۲۰۰ میکرون) تیمار شدند: تیمار ۱= استخر ژئوممبران حاوی جلبک Dunaliella sp. (یک هفته کشت جلبک)، تیمار ۲= استخر ژئوممبران حاوی جلبک Dunaliella sp. و ۵/۰ گرم بر لیتر کاه (یک هفته کشت جلبک و اضافه نمودن کاه از هفته دوم)، تیمار ۳= استخر ژئوممبران حاوی جلبک Dunaliella sp. و ۵/۰ گرم بر لیتر کاه (کشت جلبک و اضافه نمودن کاه از هفته اول) و تیمار ۴= استخر ژئوممبران حاوی ۵/۰ گرم بر لیتر کاه (اضافه نمودن کاه از هفته اول). پرورش آرتمیا برای ۱۸ روز انجام شد و غذادهی بر اساس عمق کدورت ۱۵ سانتی متر انجام شد. بالاترین میزان رشد در انتهای روز ۱۸ در تیمار ۳ مشاهده شد (۰۵/۰P<). بالاترین مقدار پروتئین بدست آمده در تیمار ۱ بدست آمد (۰۵/۰P<). بیشترین میزان زیست توده تولید شده در تیمارهای شاهد و ۳ مشاهده شد (۰۵/۰P<). وجود کاه در محیط پرورش آرتمیا سبب کاهش اسیدچرب EPA در حدود ۵-۷ برابر کمتر نسبت به سایر تیمارها شد (۰۵/۰P<). آرتمیا توانایی رشد به هنگام تغذیه با باکتری های محیطی را دارد. استفاده از کاه در پرورش آرتمیا می تواند منجر به افزایش اسیدهای چرب PUFA با ۱۸ زنجیره کربن شود.
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
در تحقیق حاضر از پوست خشک سه رقم انار ایرانی توسط چهار حلال آلی و به روش سوکسله عصارهگیری شد. از عصارهها پنج آنتوسیانین، توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا جفت شده با آشکارساز مرئی-فرابنفش، از طریق مقایسه زمان بازداری استانداردهای متناظرشان و به روش تزریق استاندارد خارجی، شناسایی و اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد در میان حلالها اتانول و در بین ارقام انار، پوست سیاه اردستان با سطح اطمینان بالاتر از ۹۵٪ بیشترین میانگین راندمان استخراج را داشتهاند. نتایج آزمایشات کروماتوگرافی بیانگر این است که پوست انار، آنتوسیانینهای منوگلوکوزید بیشتری نسبت به آنتوسیانینهای دیگلوکوزید دارد و بیشترین میزان آنتوسیانینها به ویژه آنتوسیانینهای منوگلوکوزید شامل دلفینیدین ۳ گلوکوزید (mg/kg ۲۰۸)، سیانیدین ۳ گلوکوزید (mg/kg ۲۲۹) و پلارگونیدین ۳ گلوکوزید (mg/kg ۱۰۵) در عصاره اتانولی پوست خشک رقم پوست سیاه اردستان شناسایی شدند.
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
امروزه همگام با افزایش ادغام تجاری کشورها و گسترش پراکندگی بینالمللی تولید، زنجیرههای جهانی ارزش (GVCs) حجم بزرگی از تجارت را بهخود اختصاص دادهاند و مشارکت در شبکهای از شرکای تجاری در بالادست و پاییندست، زنجیره ارزش ظرفیتهای قابلتوجهی از جمله بهبود جریان ورود دانش، روشها و تکنولوژیهای تولید پیشرفتهتر، بویژه برای کشورهای درحالتوسعه داشته است. از این رو، دور از انتظار نیست که GVCs و مشارکت در آن از منظر زیستمحیطی نیز برای کشورها دارای ظرفیتهای بالقوه مفید باشد. در همین راستا، تحقیق حاضر به مطالعه نقش GVCs در عملکرد زیستمحیطی کشورها پرداخته است. به این منظور، با استفاده از نمونهای شامل ۶۵ کشور درحالتوسعه و ۳۶ کشور توسعهیافته و بهروش اقتصادسنجی دادههای تابلویی فضایی، خودهمبستگی فضایی، همگرایی شرطی و اثرات مستقیم و سرریز مشارکت در GVCs برای کشورها در قالب تجارت دوجانبه ارزشافزوده جنوب - جنوب، شمال- جنوب و شمال- شمال برآورد شده است. نتایج تحقیق، نشان میدهد که برای تمام کشورها، همگرایی شرطی و خودهمبستگی فضایی مبتنی بر GVCs وجود دارد، اگرچه برای تجارت شمال- شمال کشورهای توسعهیافته با شدت بیشتری برقرار است. همچنین مطابق برآوردها، مشارکت در GVCs در صورتی که تجارت دوجانبه ارزشافزوده شامل کشورهای توسعهیافته باشد، اثرات سرریز بر کشورهای شریک تجاری دارد، اما در تجارت جنوب - جنوب کشورهای درحالتوسعه، این اثر از نظر آماری، قابل پذیرش نیست. بنابراین، برقراری روابط تجاری تحت GVCs با کشورهای توسعهیافته، میتواند یک سیاست بالقوه مفید برای بهبود عملکرد زیستمحیطی کشورهای درحالتوسعه، تلقی شود.