جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای بردی پور
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
سنت تذکرهنویسی عرفانی با نگارش دو شکل تذکره جمعی و شخصی، تداوم تاریخ نگاری اسلامی است که برای اعتبار بخشی به خود از سنت مستندسازی و عینیتنمایانه علم حدیث بهره میبرد و واقعیتهایی درباب عرفا یا یک عارف برمیسازد. از منظر معرفتی برساخت واقعیت مذکور حاصل گزینش و انتخاب مولف-راوی یا راویانی است که بنا به معرفتشناسی ویژه یا دلبستگیهای ایدئولوژیک آن را بازنمایی میکنند. این نکته بویژه در تذکرههای شخصی به دلیل تراکم رخدادها و جزییات فراوان، بیشتر به چشم میخورد. یکی از این تذکرهها مناقبالعارفین افلاکی است که در باب مولوی و اطرافیان وی به نگارش درآمده است. در این نوشتار اعتبار روایی-گفتمانی واقعیت برساختۀ افلاکی در بازنمایی رخدادهای زندگی مولوی به شیوه توصیفی-تحلیلی دلالتیابی و تفسیر شده است. مبنای نظری تحقیق، آرای برخی از صاحبنظران نشانهشناسی اجتماعی و تحلیل گفتمان انتقادی است که وجوه دلالتیابی آنها از دو منظر کمّی و کیفی تبیین شده است. نتیجه نشان میدهد که مؤلف-راوی از یک منظر با بکارگیری چهار دسته مدالیتۀ اعداد، تاکیدی، بسامد روایی و تداوم روایی با سببّیت بالا بعضی از واقعیتهای برساختۀ خود را از منظر کمّی مستند و باور پذیر میکند. از منظر کیفی هم، ابتدا بنا به تکیه بر ابزارهای شناختی راوی-کانونیساز، همچون حسّ بینایی، شنوایی و لامسه که حاکی از «اینجا» و «اکنون» ادراککننده است، برخی دیگر از رخدادها را عینی و محسوس میکند. سپس با شگردهای مشروعیتبخشی همچون استناد به نظام قدسی، رجوع به سنّت، عقلانیسازی و شگرفسازی بخشی دیگر از آنها را مستند و واقعی مینمایاند.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۴ )
چکیده
زبان و اندیشه رابطۀ تنگاتنگی دارند و با ابزار زبان میتوان به بیان اندیشه پرداخت. از این رو، بسط و گسترش زبان فارسی، فرهنگ و اندیشۀ ایرانی را نیز گسترش خواهد داد. بنابراین، آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان، اهمیت ویژهای دارد و بایستی بهطور مداوم مورد بازنگری قرار گیرد. از شیوههای نوینِ آموزش در مراکز آموزشی، شیوۀ تدریس معکوس است، تدریس معکوس که فرایندی تعاملی دارد و به یاری فعالیتهای خارج از کلاس، یادگیری فعال را در کلاس محقق میسازد، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا مسئله و فرضیۀ پژوهش حاضر بررسیِ میزان مشارکت زبانآموزان در کلاس درس معکوس و تعیین میزان رضایت زبانآموزان و همچنین تعیینِ ارتباط بین دو عامل ذکرشده با میزان یادگیری زبانآموزان است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی، کمی، کیفی و مبتنی بر پرسشنامه است. هـدف این بررسـی تعیین ارتباط میان مشارکت و رضایت شرکتکنندگان و پیشرفت تحصیلی زبانآموزان بینالمللِ دانشگاه کردستان بوده و در سطح پیشرفته درمورد تأثیر کلاس درس معکوس بر یادگیری زبان فارسی انجام شده است. شرکتکنندگان در این دوره ۵۰ دانشجوی کُردزبان کشور عراق بودند که با ۶۰ جلسۀ دو ساعتی (۱۲۰ ساعت) این دوره را به پایان رساندند. در این پژوهش چهار مهارت خواندن، نوشتن، صحبت کردن و شنیدن مورد توجه قرار گرفت. هر مهارت شامل زیربخشهایی است که مهارتهای یادگیری زبان فارسی را تقویت میکنند؛ دیدن فیلمهای بلند و کوتاه و نوشتن خلاصۀ آنها، نوشتن انشا، خواندن متنهای فارسی، تصویرخوانی و شنیدن فایلهای صوتی از تکالیفی بود که در کلاس درس مورد توجه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که روش کلاس معکوس، مشارکت و رضایت زبانآموزان را به دنبال داشته و میزان مشارکت و رضایت آنها با پیشرفت تحصیلیشان ارتباط کامل دارد و به بهبود یادگیری زبان فارسیِ زبانآموزان کُرد کمک شایانی کرده است.